1 00:00:06,000 --> 00:00:12,074 Watch Online Movies and Series for FREE www.osdb.link/lm 2 00:01:10,821 --> 00:01:11,906 ‫رحیم سلطانی‬ 3 00:01:12,198 --> 00:01:13,240 ‫بیا تو.‬ 4 00:01:17,620 --> 00:01:18,746 ‫سلام.‬ 5 00:01:20,456 --> 00:01:22,416 ‫[صدای حرف زدن چند نفر از دور می‌آید] 6 00:01:23,542 --> 00:01:26,629 ‫[خودرو رد می‌شود] 7 00:01:37,723 --> 00:01:42,061 ‫[اتوبوس رد می‌شود] 8 00:01:57,201 --> 00:01:59,119 ‫[پخش موسیقی بی‌کلام] 9 00:02:10,506 --> 00:02:12,716 ‫[تاکسی پارک می‌کند] 10 00:02:16,470 --> 00:02:18,722 ‫[تریلی رد می‌شود] 11 00:02:34,864 --> 00:02:37,157 ‫[پخش موسیقی سنتی بی‌کلام] 12 00:02:41,829 --> 00:02:44,623 ‫[باد می‌وزد] 13 00:03:09,523 --> 00:03:11,483 ‫[باد همچنان می‌وزد] 14 00:03:23,871 --> 00:03:25,915 ‫[صدای همهمه مردم می‌آید] 15 00:03:47,645 --> 00:03:48,687 ‫[داربست جیرجیر می‌کند] 16 00:04:11,085 --> 00:04:13,545 ‫[چند نفر در نزدیکی صحبت می‌کنند] 17 00:04:15,089 --> 00:04:16,173 ‫[صدای دریل می‌آید] 18 00:04:16,256 --> 00:04:17,967 ‫[آن چند نفر همچنان صحبت می‌کنند] 19 00:04:19,301 --> 00:04:21,595 ‫[آن چند نفر همچنان صحبت می‌کنند] 20 00:04:23,514 --> 00:04:27,226 ‫[صدای غیژغیژ ابزار می‌آید] 21 00:04:27,476 --> 00:04:29,728 ‫[صدای فرزکاری می‌آید] 22 00:04:31,230 --> 00:04:32,272 ‫[صدای فرزکاری می‌آید] 23 00:04:36,986 --> 00:04:38,153 ‫[صدای کار با ابزار می‌آید] 24 00:04:42,157 --> 00:04:43,534 ‫[صدای جوشکاری می‌آید] 25 00:04:45,202 --> 00:04:47,246 ‫قهرمان 26 00:04:48,831 --> 00:04:52,584 ‫فیلمی از اصغر فرهادی 27 00:04:56,672 --> 00:04:59,216 ‫حسین] رحیم! ‫تو اینجا چکار می‌کنی؟‬ 28 00:04:59,758 --> 00:05:01,301 ‫خبرم می کردی، ‫می‌اومدم پایین، خب!‬ 29 00:05:01,385 --> 00:05:03,387 ‫من موندم ۲۵۰۰ سال پیش،...‬ 30 00:05:03,804 --> 00:05:06,598 ‫...اینا چطور این همه راه ‫می اومدند بالاسر خاک مرده‌ها؟‬ 31 00:05:06,682 --> 00:05:08,267 ‫لابد مثل تو سیگاری نشده بودند.‬ 32 00:05:08,350 --> 00:05:09,643 ‫- سلام. ‫- خوبی؟ 33 00:05:09,852 --> 00:05:11,353 ‫چشم ما روشن!‬ 34 00:05:11,437 --> 00:05:12,896 ‫- چطوری؟ ‫- چه بی‌خبر!‬ 35 00:05:12,980 --> 00:05:14,023 ‫یه دفعه‌ای شد.‬ 36 00:05:15,524 --> 00:05:17,401 ‫- خوبی؟ ‫- برو تا بریم پایین.‬ 37 00:05:17,484 --> 00:05:18,569 ‫- پایین دوباره؟‬ ‫- آره. 38 00:05:18,652 --> 00:05:20,988 ‫- پایینِ پایین؟ ‫- آره، چه نفس نفسی میزنه!‬ 39 00:05:21,238 --> 00:05:24,867 ‫موندم تو چطور پروار موندی ‫این قدر میری بالا و میای پایین؟‬ 40 00:05:24,950 --> 00:05:26,243 ‫تقصیر خواهرته.‬ 41 00:05:26,326 --> 00:05:27,703 ‫ملیح چطوره؟‬ 42 00:05:27,786 --> 00:05:30,247 ‫مثل همیشه. ‫گردن درد، آرتروز.‬ 43 00:05:30,664 --> 00:05:31,957 ‫سلام، آقا مهدی.‬ 44 00:05:32,041 --> 00:05:34,793 ‫سلام، رحیم آقا. ‫مبارکه! تموم شد؟‬ 45 00:05:34,877 --> 00:05:36,420 ‫نه، عمو. ‫اومدم مرخصی.‬ 46 00:05:36,503 --> 00:05:37,504 ‫به سلامتی.‬ 47 00:05:39,214 --> 00:05:41,383 ‫- چند روزی هستی؟ ‫- یه دو روزی هستم.‬ 48 00:05:41,467 --> 00:05:43,719 ‫- همه‌اش؟ ‫- آره، همین هم با کلی اصرار.‬ 49 00:05:43,802 --> 00:05:45,304 ‫- سلام. ‫- سلام علیکم.‬ 50 00:05:45,387 --> 00:05:48,891 ‫تویی رحیم؟ ‫خوش اومدی. سلام علیکم.‬ 51 00:05:48,974 --> 00:05:51,435 ‫- قندون اونجا است؟ ‫- بشین، من چایی خوردم.‬ 52 00:05:53,604 --> 00:05:57,316 ‫چایی تو زندان را مقایسه ‫می کنی با چایی سر قبر خشایارشاه؟‬ 53 00:05:57,858 --> 00:06:01,070 ‫رحیم، بذار مرخصی‌هات جمع بشه ‫حداقل یکی دو هفته بتونی بمونی.‬ 54 00:06:02,071 --> 00:06:05,240 ‫تو فکر اینم اگه بشه، ‫دیگه اصلاً برنگردم.‬ 55 00:06:06,742 --> 00:06:08,994 ‫- چطوری؟ ‫- اومدم با هم بریم 56 00:06:09,411 --> 00:06:11,538 ‫پیش بهرام یه صحبتی باهاش بکنیم دوباره.‬ 57 00:06:11,622 --> 00:06:15,084 ‫اگه با صحبت کردن کوتاه می‌اومد ‫که تو را نمی‌انداخت زندان.‬ 58 00:06:15,667 --> 00:06:17,086 ‫- چه حرفی می‌زنی!‬ 59 00:06:17,336 --> 00:06:19,630 ‫یه ۷۵ تومنی جور کردم.‬ 60 00:06:20,047 --> 00:06:21,048 ‫از کجا؟‬ 61 00:06:24,218 --> 00:06:25,427 ‫یکی قراره بهم بده.‬ 62 00:06:26,595 --> 00:06:27,596 ‫بهره‌ای؟‬ 63 00:06:28,597 --> 00:06:30,057 ‫نه، عمو! ‫جور کردم.‬ 64 00:06:31,058 --> 00:06:34,561 ‫بذار هر وقت پول مطمئن اومد دستت، ‫بریم بذاریم جلوش، دهنش بسته بشه.‬ 65 00:06:34,645 --> 00:06:36,563 ‫نگرانم قول بدیم، باز دوباره نشه.‬ 66 00:06:36,647 --> 00:06:37,856 ‫ببینیم بعدازظهر هست.‬ 67 00:06:37,940 --> 00:06:39,608 ‫- مطمئن؟ ‫- آره، مطمئن.‬ 68 00:06:41,193 --> 00:06:42,194 ‫شماره‌اش را بگیر.‬ 69 00:06:43,529 --> 00:06:44,571 ‫شماره من را جواب نمیده.‬ 70 00:06:44,780 --> 00:06:47,116 ‫تو پول را جور کن. ‫من بعدازظهر باهاش قرار میذارم.‬ 71 00:06:47,991 --> 00:06:49,118 ‫ماشینت اینجا است؟‬ 72 00:06:50,869 --> 00:06:52,621 ‫[صدای بازی بچه‌ها] 73 00:06:59,128 --> 00:07:01,588 ‫[تداوم صدای بازی بچه‌ها] 74 00:07:17,312 --> 00:07:18,397 ‫[زنگ دوچرخه] 75 00:07:33,829 --> 00:07:37,082 ‫چادرش را ببین! ‫مقنعه هم داره!‬ 76 00:07:38,792 --> 00:07:40,752 ‫- سلام، قربونت برم! ‫- سلام، عزیزم!‬ 77 00:07:41,461 --> 00:07:43,630 ‫بریم یه جای دیگه. ‫اینجا میرند و میاند.‬ 78 00:07:44,089 --> 00:07:45,716 ‫وای، چه ریشی!‬ 79 00:07:46,341 --> 00:07:47,926 ‫- چطوره؟ خوبه؟ ‫- خیلی.‬ 80 00:07:48,427 --> 00:07:49,469 ‫- جان من؟ ‫- نزن دیگه.‬ 81 00:07:52,389 --> 00:07:56,018 ‫این دو ماه یه طرف، دیشب تا حالا ‫هم که گفتی داری میایی، یه طرف.‬ 82 00:07:57,311 --> 00:07:58,854 ‫تا حالا با چادر ندیده بودمت.‬ 83 00:07:59,730 --> 00:08:01,857 ‫کیف را گرفتم زیر چادر تا کسی نبینه.‬ 84 00:08:02,608 --> 00:08:03,609 ‫ببینم؟‬ 85 00:08:06,987 --> 00:08:07,988 ‫بذار تو کیف.‬ 86 00:08:11,241 --> 00:08:13,619 ‫فکر نمی کردم ‫این قدر بی‌طاقتت بشم.‬ 87 00:08:14,578 --> 00:08:16,663 ‫خیلی دلم برات تنگ شده بود.‬ 88 00:08:17,915 --> 00:08:18,999 ‫[بوق می‌زند] 89 00:08:19,082 --> 00:08:20,125 ‫[می‌خندد] 90 00:08:20,209 --> 00:08:24,296 ‫۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷. 91 00:08:27,549 --> 00:08:30,344 ‫۱۷ تا ۴۳۰۰.‬ 92 00:08:31,303 --> 00:08:32,304 ‫اومده پایین؟‬ 93 00:08:32,679 --> 00:08:33,764 ‫کی قیمت کردید؟‬ 94 00:08:34,473 --> 00:08:35,474 ‫هفته پیش.‬ 95 00:08:36,183 --> 00:08:38,977 ‫قیمت سکه، خانم، ساعتیه.‬ 96 00:08:40,020 --> 00:08:41,730 ‫ممکنه فردا دوباره بره بالا؟‬ 97 00:08:42,189 --> 00:08:43,232 ‫هر چیزی ممکنه.‬ 98 00:08:44,566 --> 00:08:45,609 ‫ای بابا!‬ 99 00:08:47,319 --> 00:08:49,738 ‫[کشو را باز و بسته می‌کند] 100 00:08:50,155 --> 00:08:53,075 ‫چکار کنم؟ حساب کنم؟‬ 101 00:08:54,660 --> 00:08:57,412 ‫- چیه؟ ‫- هیچی.‬ 102 00:08:57,663 --> 00:08:59,414 ‫پس چته؟ چرا تو هم هستی؟‬ 103 00:08:59,998 --> 00:09:01,750 ‫میگم، بذار اول مطمئن بشیم.‬ 104 00:09:02,084 --> 00:09:03,085 ‫از چی؟‬ 105 00:09:03,460 --> 00:09:05,003 ‫که این بابا رضایت میده.‬ 106 00:09:05,087 --> 00:09:06,129 ‫برای چی نده؟‬ 107 00:09:06,505 --> 00:09:09,549 ‫نمی‌دونم، شاید تا همه طلبش را ‫نگیره، رضایت نده.‬ 108 00:09:13,428 --> 00:09:16,306 ‫پس این‌ها دستت خودت باشه. ‫دیگه من نبرم خونه.‬ 109 00:09:16,390 --> 00:09:17,391 ‫بذار توی ساک.‬ 110 00:09:21,770 --> 00:09:23,021 ‫بذار زیر لباس ها.‬ 111 00:09:23,730 --> 00:09:24,815 ‫اینها را بده من.‬ 112 00:09:25,357 --> 00:09:26,692 ‫نه، لباس‌ها را بذار روش.‬ 113 00:09:27,609 --> 00:09:31,113 ‫دیگه این دو روز مرخصی چی هست ‫که بخوای نصف روزش هم لباس بشوری؟‬ 114 00:09:32,072 --> 00:09:33,573 ‫خودم می‌شورم.‬ 115 00:09:34,032 --> 00:09:35,409 ‫[خودرو راه می‌افتد] 116 00:09:36,868 --> 00:09:39,705 ‫[صدای زنگ در می‌آید] 117 00:09:42,124 --> 00:09:43,166 ‫[نگار] کیه؟‬ 118 00:09:44,543 --> 00:09:45,627 ‫[صدای زنگ در قطع می‌شود] 119 00:09:47,671 --> 00:09:49,006 ‫[نگار با خوشحالی] سلام، دایی!‬ 120 00:09:49,089 --> 00:09:51,216 ‫[رحیم با خوشحالی] سلام به روی ماه ‫نشسته‌ات، دایی!‬ 121 00:09:51,466 --> 00:09:54,386 ‫[نگار با خوشحالی] هی، ریش‌هاش را! ‫چه تیغ‌تیغی شده!‬ 122 00:09:54,469 --> 00:09:56,513 ‫[رحیم با شادی] بیا ببینم، دایی!‬ 123 00:09:57,222 --> 00:09:58,724 ‫- کی خونه است؟ ‫- مامانم.‬ 124 00:09:59,057 --> 00:10:00,892 ‫مامان، دایی اومده.‬ 125 00:10:00,976 --> 00:10:03,395 ‫- چه بی‌خبر؟ ‫- هم‌وزن داداشت شدی!‬ 126 00:10:03,478 --> 00:10:05,022 ‫[نگار با شادی] مامان، دایی اومده!‬ 127 00:10:05,105 --> 00:10:06,732 ‫خوش اومده! قدمش روی چشم.‬ 128 00:10:06,815 --> 00:10:07,899 ‫سلام، ملیح. 129 00:10:07,983 --> 00:10:09,359 ‫[ملیح] سلام، قربونت برم!‬ 130 00:10:09,443 --> 00:10:10,694 ‫خدا نکنه. چطوری؟‬ 131 00:10:10,777 --> 00:10:12,946 ‫[ملیح] خوش اومدی. فهمیدم که تویی.‬ 132 00:10:13,030 --> 00:10:14,114 ‫[رحیم] از کجا؟‬ 133 00:10:14,614 --> 00:10:15,782 ‫از زنگ زدنت.‬ 134 00:10:16,450 --> 00:10:18,827 ‫چکار داری می‌کنی باز؟ خوبی؟‬ 135 00:10:18,910 --> 00:10:21,288 ‫بیا، ببینم! ‫کجا بودی؟‬ 136 00:10:21,371 --> 00:10:23,415 ‫مامانت می‌خواد رب‌فروشی بزنه.‬ 137 00:10:23,498 --> 00:10:25,459 ‫- سلام! ‫- بیا اینجا، ببینم!‬ 138 00:10:25,542 --> 00:10:27,461 ‫[ملیح] چه خبر؟ سلام!‬ 139 00:10:27,711 --> 00:10:29,588 ‫[ملیح] چطوری قربونت؟ ‫[رحیم] چطوری، خوبی؟‬ 140 00:10:31,006 --> 00:10:32,632 ‫چقدر لاغر شدی این دفعه!‬ 141 00:10:32,883 --> 00:10:34,593 ‫من هر دفعه میام، تو همین را میگی!‬ 142 00:10:35,802 --> 00:10:37,012 ‫[رحیم] از سیاوش چه خبر؟‬ 143 00:10:37,095 --> 00:10:38,180 ‫مدرسه است.‬ 144 00:10:38,263 --> 00:10:39,389 ‫[صدای شعله گرفتن آبگرمکن] 145 00:10:40,307 --> 00:10:41,933 ‫ملیح، یه حوله میدی من یه دوش بگیرم؟‬ 146 00:10:42,017 --> 00:10:43,018 ‫[دختر می‌خندد] 147 00:10:43,518 --> 00:10:46,021 ‫امروز از مدرسه‌اش به مامانم زنگ زدند.‬ 148 00:10:50,567 --> 00:10:51,610 ‫که چی؟‬ 149 00:10:52,069 --> 00:10:54,488 ‫هیچی. تیغ هم می‌خوای؟‬ 150 00:10:54,571 --> 00:10:55,864 ‫نه. چکار کرده بود؟‬ 151 00:10:56,198 --> 00:10:58,158 ‫تو مدرسه‌شون دعوا کرده دیروز.‬ 152 00:10:58,742 --> 00:11:01,244 ‫بذار داییت برسه، بعداً شروع کن گزارش دادن.‬ 153 00:11:01,328 --> 00:11:04,873 ‫چرا به مامانش زنگ نمی‌زنند، خوب؟ ‫چرا به تو زنگ می‌زنند؟‬ 154 00:11:04,956 --> 00:11:07,959 ‫گفتند به اون هم زنگ زدند. ‫گفته زنگ بزنید خانواده باباش.‬ 155 00:11:08,710 --> 00:11:11,421 ‫حالا اگه تونستی، یه سر برو ‫مدرسه‌اش، ببین چی چی می‌گند.‬ 156 00:11:12,381 --> 00:11:14,716 ‫چی شده باز؟ ‫خوب شده بود که؟‬ 157 00:11:20,472 --> 00:11:22,599 ‫دایی، دایی؟‬ 158 00:11:23,392 --> 00:11:24,476 ‫جون دایی؟‬ 159 00:11:24,559 --> 00:11:26,144 ‫مامانش می‌خواد ازدواج کنه.‬ 160 00:11:28,397 --> 00:11:29,481 ‫[ملیح] کی گفته؟‬ 161 00:11:30,315 --> 00:11:31,441 ‫خود سیاوش.‬ 162 00:11:31,525 --> 00:11:33,151 ‫گفت براش خواستگار اومده، فقط.‬ 163 00:11:42,911 --> 00:11:44,788 ‫حوله‌ات را برات گذاشتم دم در.‬ 164 00:11:44,871 --> 00:11:47,707 ‫اگه خواستی، بگو بیام ‫پشت گردنت را هم تمیز کنم.‬ 165 00:11:48,208 --> 00:11:50,961 ‫[پخش موسیقی سنتی بی‌کلام] 166 00:11:51,253 --> 00:11:56,508 ‫[ادامه پخش موسیقی سنتی بی‌کلام] 167 00:12:00,595 --> 00:12:02,681 ‫[آواز خواندن پرنده] 168 00:12:03,223 --> 00:12:05,600 ‫[کم شدن صدای موسیقی سنتی بی‌کلام] 169 00:12:05,684 --> 00:12:07,394 ‫- سلام. ‫- سلام.‬ 170 00:12:09,104 --> 00:12:10,147 ‫رحیم] سلام.‬ 171 00:12:11,440 --> 00:12:12,607 ‫بابا نیست؟‬ 172 00:12:13,567 --> 00:12:15,026 ‫بودش، رفت.‬ 173 00:12:16,903 --> 00:12:18,738 ‫[کاغذها را می‌شمارد و در چاپگر را می‌بندد] 174 00:12:20,198 --> 00:12:21,491 ‫این خدمت شما.‬ 175 00:12:21,575 --> 00:12:24,077 ‫- ممنون، چقدر میشه؟ ‫- ۵۲ تومن.‬ 176 00:12:24,536 --> 00:12:26,037 ‫گفت «بعدازظهر میام، هستم».‬ 177 00:12:26,121 --> 00:12:28,582 ‫- نیستش الان. ‫- بفرمایید.‬ 178 00:12:28,665 --> 00:12:30,417 ‫- ممنون. ‫- خدانگهدار.‬ 179 00:12:30,625 --> 00:12:31,835 ‫به سلامت.‬ 180 00:12:31,918 --> 00:12:34,129 ‫میشه یه زنگش بزنی ببینی کی میاد؟‬ 181 00:12:34,671 --> 00:12:38,216 ‫[پخش موسیقی سنتی بی‌کلام پرشور] 182 00:12:38,300 --> 00:12:41,845 ‫[پخش موسیقی سنتی ادامه دارد] 183 00:12:41,928 --> 00:12:45,474 ‫[پخش موسیقی سنتی ادامه دارد] 184 00:12:45,557 --> 00:12:49,060 ‫[پخش موسیقی سنتی ادامه دارد] 185 00:12:49,144 --> 00:12:51,396 ‫الو. سلام، بابا. کجایی؟‬ 186 00:12:53,815 --> 00:12:56,151 ‫این حسین آقا اومده میگه باهات قرار داشته.‬ 187 00:12:57,527 --> 00:12:59,863 ‫شوهر خواهر رحیم. ‫آهان، باشه.‬ 188 00:13:00,238 --> 00:13:02,532 ‫[حسین] یه لحظه گوشی را میدی؟ ‫[نازنین] گوشی، گوشی.‬ 189 00:13:03,742 --> 00:13:05,076 ‫دستت درد نکنه.‬ 190 00:13:05,952 --> 00:13:09,039 ‫الو. سلام، آقا بهرام. چطوری؟‬ 191 00:13:11,041 --> 00:13:12,334 ‫خدا بد نده!‬ 192 00:13:14,419 --> 00:13:17,172 ‫والله، ترجیح می‌دادم حضوری ‫ببینمت، بشینیم بعد ۳ سال، 193 00:13:17,255 --> 00:13:20,050 ‫با همدیگر صحبت کنیم ‫این داستان را یه جوری جمع کنیم.‬ 194 00:13:23,470 --> 00:13:25,305 ‫یه بخشی از بدهیش را جور کرده.‬ 195 00:13:26,181 --> 00:13:27,432 ‫حدود ۷۰ و خورده ای.‬ 196 00:13:29,142 --> 00:13:32,479 ‫[بهرام پشت تلفن] صدبار قرار گذاشته ‫و از این وعده‌ها داده.‬ 197 00:13:32,562 --> 00:13:34,564 ‫دروغ میگه به قرآن ‫باز این بی‌شرف! 198 00:13:34,898 --> 00:13:37,609 ‫آقا اون ۷۰ تومنش را من دارم بهت قول میدم.‬ 199 00:13:38,610 --> 00:13:40,570 ‫دوست و آشناها براش جور کردند.‬ 200 00:13:40,946 --> 00:13:42,948 ‫[بهرام] شما و دوست و آشناهاش بیایید 201 00:13:43,031 --> 00:13:46,451 ‫[بهرام] ۴ تا، ۵ تا چک مدت‌دار ‫بدید برای بقیه بدهی‌اش، 202 00:13:46,535 --> 00:13:48,203 ‫[بهرام] فردا میرم شکایت را پس می‌گیرم.‬ 203 00:13:48,286 --> 00:13:51,206 ‫بیاد بیرون، تلاش می‌کنه ‫میده بقیه بدهی‌اش را خردخرد.‬ 204 00:13:51,414 --> 00:13:54,543 ‫[بهرام] شما فامیلش حاضر نیستید ‫چک تضمین براش بدید.‬ 205 00:13:54,626 --> 00:13:57,921 ‫[بهرام] اون وقت از من انتظار ‫دارید به این بشر اعتماد کنم؟‬ 206 00:13:58,004 --> 00:14:00,924 ‫والله، من خودم که توی ‫اجاره خونه خودم هم موندم.‬ 207 00:14:01,007 --> 00:14:04,594 ‫اگه در حد توانم بود، نمی‌گذاشتم ‫رحیم یه شب هم توی زندون بمونه.‬ 208 00:14:04,886 --> 00:14:07,097 ‫[بهرام] مگه نمیگی میاد ‫کار می‌کنه خردخرد میده؟‬ 209 00:14:07,180 --> 00:14:08,848 ‫[بهرام] شما یه چک ضمانت بده به من.‬ 210 00:14:08,932 --> 00:14:10,892 ‫[حسین] حالا یه لطفی بکن بیاد بیرون.‬ 211 00:14:11,101 --> 00:14:14,020 ‫[بهرام] این به زن و بچه خودش رحم نکرد، ‫لیاقت لطف کردن داره؟‬ 212 00:14:14,229 --> 00:14:16,856 ‫[حسین] شما چکار به لیاقتش داری؟ ‫مگه دنبال پولت نیستی؟‬ 213 00:14:17,065 --> 00:14:18,775 ‫[حسین] خب، نصف پولت نقد الآن آماده است.‬ 214 00:14:18,858 --> 00:14:20,569 ‫[بهرام] من دیگه به اون اعتماد ندارم.‬ 215 00:14:20,652 --> 00:14:22,362 ‫آقا بهرام، بحث اعتماد نیست.‬ 216 00:14:22,445 --> 00:14:26,449 ‫[بهرام] یه بار گول قیافه مظلوم ‫این را خوردم، برای هفت پشت...‬ 217 00:14:28,285 --> 00:14:29,953 ‫[حسین] آقا بهرام؟‬ 218 00:14:30,161 --> 00:14:32,539 ‫[حسین] آقا بهرام، بیا حالا ظهری ‫با هم صحبت بکنیم.‬ 219 00:14:33,290 --> 00:14:36,501 ‫[حسین] اصلاً بذار باهاش حرف بزنم. ‫یه دقیقه، الآن میام، الآن میام.‬ 220 00:14:37,711 --> 00:14:38,920 ‫ببخشید.‬ 221 00:14:42,674 --> 00:14:44,801 ‫- رحیم؟ ‫- کاش پولش را داشتم بدم!‬ 222 00:14:45,302 --> 00:14:47,095 ‫این قدر حقارت نمی‌کشیدم.‬ 223 00:14:47,178 --> 00:14:50,640 ‫رحیم، اگه برای بقیه بدهیت، ‫چک تضمین بکشم بدم دستش...‬ 224 00:14:50,724 --> 00:14:53,643 ‫...واقعاً می‌تونی ماهی ۷ تومن ‫جور کنی بریزی به حسابش؟‬ 225 00:14:54,144 --> 00:14:55,478 ‫اگه بیرون باشم، کار می‌کنم‬ 226 00:14:55,770 --> 00:14:56,813 ‫چه کاری؟‬ 227 00:14:56,896 --> 00:14:57,939 ‫هر کاری.‬ 228 00:14:59,232 --> 00:15:01,651 ‫رحیم، من روی حساب حرف تو ‫میخوام برم بهش قول بدم.‬ 229 00:15:02,110 --> 00:15:04,112 ‫من دیگه طاقت زندان برگشتن ندارم.‬ 230 00:15:12,370 --> 00:15:13,371 ‫الو؟‬ 231 00:15:13,455 --> 00:15:16,249 ‫پاشید بیایید تا سرد نشده. ‫سیاوش، عمه، پاشو بیا.‬ 232 00:15:16,583 --> 00:15:18,084 ‫نگار، این تبلت را خاموش کن.‬ 233 00:15:20,170 --> 00:15:21,171 ‫رحیم؟‬ 234 00:15:21,421 --> 00:15:23,965 ‫دستت درد نکنه! ‫حسین آقا کو؟‬ 235 00:15:24,049 --> 00:15:28,470 ‫دستشویی لابد. همیشه هروقت سفره ‫انداختیم یاد دستشویی رفتن افتاد.‬ 236 00:15:28,762 --> 00:15:30,597 ‫بابا، پاشو بیا. ‫بچه‌ها، بیایید دیگه.‬ 237 00:15:30,680 --> 00:15:32,766 ‫[ملیح] تبلت را خاموش کن. ‫[رحیم] سیاوش، پاشو.‬ 238 00:15:33,266 --> 00:15:34,434 ‫نگار، پاشو.‬ 239 00:15:34,517 --> 00:15:36,102 ‫این لیوان‌ها را بده بذارم.‬ 240 00:15:36,186 --> 00:15:38,647 ‫مگه نمیخوای شام بخوری؟ بابا، پاشو دیگه!‬ 241 00:15:38,938 --> 00:15:40,398 ‫بابا، من سیرم.‬ 242 00:15:40,607 --> 00:15:43,109 ‫- دوباره میای بازی می‌کنی. ‫- نمی‌خوام، سیرم.‬ 243 00:15:43,193 --> 00:15:45,403 ‫پاشو، بیا. نگار، پاشو.‬ 244 00:15:45,487 --> 00:15:47,322 ‫- کجا بشینم؟ ‫- بیا پیش دایی.‬ 245 00:15:47,614 --> 00:15:50,116 ‫تلفن داره زنگ می‌خوره. ‫حسین آقا، نمیای؟‬ 246 00:15:50,450 --> 00:15:51,493 ‫حسین آقا؟‬ 247 00:15:52,202 --> 00:15:53,953 ‫ببین کیه چند بار روی تلفنت زنگ زده.‬ 248 00:15:56,331 --> 00:15:59,334 ‫[ملیح] سیاوش، عمه، صدای تبلت ‫را کم کن. سرم رفت.‬ 249 00:15:59,542 --> 00:16:01,961 ‫[نیما] ته‌دیگ را مامان چه خوب در آورده!‬ 250 00:16:02,045 --> 00:16:03,463 ‫- [نیما] ایول! ‫- [رحیم] بیا دیگه.‬ 251 00:16:03,546 --> 00:16:04,589 ‫الو؟ بفرمایید؟‬ 252 00:16:04,673 --> 00:16:06,132 ‫- پاشو. ‫- بابا، سیرم.‬ 253 00:16:06,216 --> 00:16:08,051 ‫سلام علیکم. حال شما؟ خوبید؟‬ 254 00:16:08,802 --> 00:16:10,011 ‫قربان شما.‬ 255 00:16:10,261 --> 00:16:12,222 ‫ببخشید، من توی حیاط بودم.‬ 256 00:16:12,681 --> 00:16:13,848 ‫[نگار] چه بویی!‬ 257 00:16:14,057 --> 00:16:15,558 ‫جانم، بفرمایید؟‬ 258 00:16:15,850 --> 00:16:16,893 ‫بفرمایید؟ بله؟‬ 259 00:16:16,976 --> 00:16:18,937 ‫عمه، من سیرم. نمیخوام.‬ 260 00:16:19,020 --> 00:16:20,313 ‫بعد دو ماه بابات اومده.‬ 261 00:16:21,481 --> 00:16:22,774 ‫[رحیم] سیاوش، بدو بیا ببینم.‬ 262 00:16:23,191 --> 00:16:26,903 ‫- سیاوش نیایی ته‌دیگ بهت نمی‌دیم. ‫- بابا، من...‬ 263 00:16:27,237 --> 00:16:29,072 ‫- نمیخوام. ‫- نخواه.‬ 264 00:16:29,698 --> 00:16:30,824 ‫[رحیم] کلم پلو می‌خوریم.‬ 265 00:16:30,907 --> 00:16:32,075 ‫[نگار] یه خورده برام بکش.‬ 266 00:16:32,158 --> 00:16:33,326 ‫[حسین با تلفن حرف می‌زند] 267 00:16:33,410 --> 00:16:34,494 ‫[در می‌زند] 268 00:16:34,577 --> 00:16:36,538 ‫- می تونم هم بزنم؟ ‫- هم بزن.‬ 269 00:16:36,621 --> 00:16:38,039 ‫نیما، کجا میری؟ بیا.‬ 270 00:16:38,289 --> 00:16:40,709 ‫[نگار] ای والله، جفتشون رفتند. ‫خودم می‌خورم.‬ 271 00:16:40,792 --> 00:16:42,794 ‫- نکن ببینم! ‫- اه، نکن!‬ 272 00:16:42,877 --> 00:16:44,254 ‫- [نیما] برو! ‫- [ملیح] عه، نیما! 273 00:16:44,337 --> 00:16:45,714 ‫- سیاوش؟ ‫- نیما؟‬ 274 00:16:45,964 --> 00:16:47,757 ‫- [سیاوش] نمیخوام. ‫- [نیما] بده من تبلتو.‬ 275 00:16:48,717 --> 00:16:49,843 ‫ولش کن. خودش میاد.‬ 276 00:16:51,219 --> 00:16:52,220 ‫[نیما] بی ادب!‬ 277 00:16:53,805 --> 00:16:55,098 ‫[حسین] به به!‬ 278 00:16:56,182 --> 00:16:57,559 ‫[رحیم] دستت درد نکنه.‬ 279 00:16:57,642 --> 00:16:58,810 ‫ملیح] کی بود سر شام؟‬ 280 00:16:59,269 --> 00:17:00,270 ‫آقا بهرام.‬ 281 00:17:03,398 --> 00:17:04,441 ‫چی چی گفت؟‬ 282 00:17:04,649 --> 00:17:07,152 ‫قرار بذاریم صبح ‫چک و پول ها را بگیره.‬ 283 00:17:08,027 --> 00:17:09,028 ‫نون را بده.‬ 284 00:17:10,363 --> 00:17:11,614 ‫چی چی بهش گفتی؟‬ 285 00:17:12,449 --> 00:17:13,867 ‫حالا، بذار شام بخوریم.‬ 286 00:17:14,242 --> 00:17:15,326 ‫مامان، من هم.‬ 287 00:17:16,286 --> 00:17:19,122 ‫[سیاوش با تبلت تفنگ‌بازی می‌کند] 288 00:17:19,539 --> 00:17:21,875 ‫این رفیقت کیه که ‫میخواد ۷۰ میلیون بهت بده؟‬ 289 00:17:21,958 --> 00:17:23,126 ‫[نگار] دایی، ته دیگ.‬ 290 00:17:24,711 --> 00:17:25,879 ‫تو اون را نمی‌شناسی.‬ 291 00:17:26,421 --> 00:17:28,882 ‫رحیم دوباره نری پول نزول ‫از کسی بگیری تو را قرآن.‬ 292 00:17:32,677 --> 00:17:34,763 ‫کی گفته من میخوام ‫پول نزول بگیرم؟‬ 293 00:17:34,846 --> 00:17:36,556 ‫[ملیح] پس ۷۰ میلیون از کجا آوردی؟‬ 294 00:17:36,973 --> 00:17:39,392 ‫گفتم که؛ دوستم قولش را بهم داده.‬ 295 00:17:39,476 --> 00:17:41,060 ‫بی‌خودی من را خر نکن.‬ 296 00:17:42,937 --> 00:17:44,230 ‫ملیح، نزول نکردم.‬ 297 00:17:44,814 --> 00:17:48,568 ‫[صدای بازی با تبلت] 298 00:17:48,651 --> 00:17:49,986 ‫باهاش قرار گذاشتی؟‬ 299 00:17:51,821 --> 00:17:53,907 ‫گفتم دسته چکم دو سه تا برگه بیشتر نداره.‬ 300 00:17:54,908 --> 00:17:57,285 ‫[حسین] باید فردا برم بانک، ‫تقاضای دسته چک نو کنم.‬ 301 00:17:57,368 --> 00:17:58,495 ‫[رحیم] چقدر طول می‌کشه؟‬ 302 00:17:58,828 --> 00:17:59,954 ‫چی؟‬ 303 00:18:00,497 --> 00:18:02,791 ‫دسته چک تازه بهت بدند؟‬ 304 00:18:02,999 --> 00:18:05,752 ‫حالا بذار رفیقت ۷۰ میلیون را بهت بده.‬ 305 00:18:05,835 --> 00:18:08,046 ‫مردم صدتا چاقو می سازند، ‫یکیش دسته نداره.‬ 306 00:18:08,421 --> 00:18:12,884 ‫[صدای بازی با تبلت] 307 00:18:13,092 --> 00:18:16,387 ‫پس کاشکی قولش نمی‌دادیم، ‫من ضایع نمی‌شدم.‬ 308 00:18:17,096 --> 00:18:18,932 ‫دو سه تا برگه بیشتر نداره دسته چکم.‬ 309 00:18:19,307 --> 00:18:21,893 ‫[ملیح] حالا برگه هم داشته باشه. ‫چک ضمانت هم بدیم به این.‬ 310 00:18:22,185 --> 00:18:24,604 ‫[ملیح] فردا چه جوری میخوای ‫ماه به ماه پولش را جور کنی؟‬ 311 00:18:26,481 --> 00:18:28,024 ‫سیاوش، عمه، کم کن صداش را.‬ 312 00:18:32,570 --> 00:18:35,114 ‫خود حسین آقا گفت بیا ‫برات چک ضمانت میدم، ملیح.‬ 313 00:18:35,865 --> 00:18:36,866 ‫من که زورش نکردم.‬ 314 00:18:36,950 --> 00:18:39,035 ‫الهی قربونت برم. ‫من که نمیگم بهش چک ندیم.‬ 315 00:18:39,452 --> 00:18:42,664 ‫[ملیح] میگم اول بگرد یه کار پیدا کن. ‫بعداً چک بدیم دست این.‬ 316 00:18:42,914 --> 00:18:46,751 ‫اگه فردا یکی از چک‌ها پول نشد، ‫باز دوباره همین مصیبت را داریم.‬ 317 00:18:47,168 --> 00:18:50,588 ‫پس فردا می‌خواد برگرده زندان. ‫چه جوری کار پیدا کنه؟‬ 318 00:18:51,047 --> 00:18:53,174 ‫نمی‌دونم. ‫هرجور خودتون صلاح می‌دونید.‬ 319 00:18:53,716 --> 00:18:55,218 ‫[صدای بهم خوردن قاشق و چنگال] 320 00:18:55,301 --> 00:18:59,597 ‫[صدای بازی با تبلت] 321 00:18:59,681 --> 00:19:00,682 ‫[بازی قطع می‌شود] 322 00:19:07,313 --> 00:19:09,524 ‫[صدای جیرجیرک‌ها] 323 00:19:12,944 --> 00:19:16,823 ‫[صدای قیژقیژ چوب] 324 00:19:26,541 --> 00:19:28,918 ‫رحیم، یه چیزی را بپرسم، ‫ارواح خاک مامان راستش را میگی؟‬ 325 00:19:31,170 --> 00:19:32,547 ‫این کیف مال کیه توی ساکت؟‬ 326 00:19:33,798 --> 00:19:35,300 ‫تو رفتی سر ساک من؟‬ 327 00:19:35,383 --> 00:19:37,510 ‫رفتم اگه لباسی چیزی داری، بردارم بشورم.‬ 328 00:19:38,052 --> 00:19:42,473 ‫کاری نکرده باشی آبروی خودت و ما ‫را ببری نتونیم سر بلند کنیم؟‬ 329 00:19:42,724 --> 00:19:43,808 ‫چه کاری کردم؟‬ 330 00:19:43,892 --> 00:19:46,060 ‫پس این کیف با این همه سکه از کجا اومده؟‬ 331 00:19:46,895 --> 00:19:47,896 ‫یه آشنایی بهم داد.‬ 332 00:19:48,354 --> 00:19:52,775 ‫این سیگار و فندک و کیف زنانه را ‫هم همون آشنا بهت داده؟‬ 333 00:19:53,985 --> 00:19:57,447 ‫ملیح، خجالت نکشی! ‫یه باره بگو رفتی دزدی.‬ 334 00:19:57,864 --> 00:20:00,283 ‫پس این کیف پول را از کجا آوردی ‫با اون بنده پاره‌اش؟‬ 335 00:20:02,577 --> 00:20:03,620 ‫[صدای جیرجیرک‌ها] 336 00:20:08,291 --> 00:20:11,502 ‫داد...می...می‌کشه.‬ 337 00:20:12,712 --> 00:20:14,505 ‫یه ذره سفت شده، آره؟‬ 338 00:20:14,714 --> 00:20:17,050 ‫نرمش میشه...؟‬ 339 00:20:17,926 --> 00:20:19,302 ‫- پسر... ‫- آهان.‬ 340 00:20:19,385 --> 00:20:24,307 ‫- داره...داد می‌کشه. ‫- آهان.‬ 341 00:20:24,599 --> 00:20:26,643 ‫- [مراجع] خداحافظ، خانم. ‫- [مربی] خداحافظ.‬ 342 00:20:26,726 --> 00:20:31,022 ‫[سیاوش] دست‌هاش را می...می...شوره.‬ 343 00:20:31,105 --> 00:20:32,649 ‫[صدای زنگ تلفن] 344 00:20:32,857 --> 00:20:36,152 ‫[مربی] یه کوچولو باز بریم نرم‌تر. ‫چکار می‌کنه؟‬ 345 00:20:36,694 --> 00:20:38,905 ‫[سیاوش] ن...نشسته.‬ 346 00:20:39,906 --> 00:20:40,907 ‫سلام، بفرمایید؟‬ 347 00:20:41,491 --> 00:20:44,077 ‫کس دیگه‌ای توی دور و بری‌هات نیست ‫چک ضمانت بده؟‬ 348 00:20:44,702 --> 00:20:47,705 ‫اگه کسی هم باشه، جرأت می‌کنه ‫بیاد برای من چک ضمانت بده؟‬ 349 00:20:48,039 --> 00:20:49,165 ‫پس می‌خوای چکار کنی؟‬ 350 00:20:50,833 --> 00:20:54,963 ‫اصلاً...به دلم نیست.‬ 351 00:20:55,546 --> 00:20:56,965 ‫یعنی چی «به دلم نیست»؟‬ 352 00:20:57,840 --> 00:20:59,258 ‫وجدانم قبول نمی‌کنه.‬ 353 00:20:59,342 --> 00:21:00,385 ‫حالا میگی؟‬ 354 00:21:01,010 --> 00:21:03,054 ‫از همون اولش هم که به من گفتی، ‫دو به شک بودم.‬ 355 00:21:06,724 --> 00:21:10,353 ‫فکر می‌کردم بعد این همه دعا و التماس، ‫خدا دلش سوخته به حالمون.‬ 356 00:21:10,645 --> 00:21:12,605 ‫یه معجزه کرده تا سر و سامان بگیریم.‬ 357 00:21:12,814 --> 00:21:15,233 ‫می‌خواست معجزه کنه، به جای ۱۷ سکه، 358 00:21:15,316 --> 00:21:17,860 ‫کل بدهیم را تو کیف میذاشت ‫تا از این بدبختی خلاص بشم.‬ 359 00:21:22,740 --> 00:21:23,783 ‫حالا چرا نارحتی؟‬ 360 00:21:23,866 --> 00:21:25,326 ‫- ناراحت نیستم. ‫- چرا.‬ 361 00:21:27,078 --> 00:21:28,079 ‫چته؟‬ 362 00:21:29,998 --> 00:21:31,499 ‫[رحیم] فرخنده، چیه؟‬ 363 00:21:32,625 --> 00:21:34,919 ‫- جون من؟ ‫- هیچی.‬ 364 00:21:35,003 --> 00:21:37,755 ‫چکار کنم؟ ‫نمی‌تونم با خودم کنار بیام.‬ 365 00:21:38,047 --> 00:21:40,091 ‫باشه، برو صاحبش را پیدا کن. بده بهش.‬ 366 00:21:42,468 --> 00:21:44,595 ‫- [رحیم] باید بیای با هم بریم. ‫- [مراجع] خداحافظ.‬ 367 00:21:50,893 --> 00:21:55,189 ‫[پیجر] شماره ۵۵ به باجه ۷.‬ 368 00:21:55,773 --> 00:21:56,774 ‫عمو، ببخشید؟‬ 369 00:21:56,858 --> 00:21:58,651 ‫[کارمند ۱] شماره بگیرید، بشینید تو نوبت.‬ 370 00:21:58,735 --> 00:22:00,778 ‫نه، کار بانکی ندارم. فقط یه لحظه.‬ 371 00:22:00,862 --> 00:22:01,863 ‫بفرمایید؟‬ 372 00:22:02,155 --> 00:22:04,198 ‫- سلام. ‫- سلام.‬ 373 00:22:04,282 --> 00:22:08,119 ‫ببخشید، احیاناً کسی نیومده اینجا ‫یه کیف گم کرده باشه؟‬ 374 00:22:08,202 --> 00:22:09,203 ‫نه. چطور؟‬ 375 00:22:10,872 --> 00:22:13,082 ‫من یه مقداری طلا پیدا کردم.‬ 376 00:22:15,877 --> 00:22:19,255 ‫[کارمند ۱] بچه‌ها، کسی نیومده اینجا ‫چیزی گم کرده باشه؟‬ 377 00:22:21,340 --> 00:22:22,633 ‫[کارمند ۲] چقدر هست؟‬ 378 00:22:23,676 --> 00:22:25,303 ‫- زیاده. ‫- جلوی شعبه؟‬ 379 00:22:25,386 --> 00:22:27,346 ‫نه، جلوی اون ایستگاه اتوبوس.‬ 380 00:22:27,805 --> 00:22:30,099 ‫- [کارمند ۲] کی بوده؟ ‫- همین تازگی.‬ 381 00:22:30,600 --> 00:22:32,351 ‫نه، کسی نیومده سراغش را بگیره.‬ 382 00:22:32,435 --> 00:22:35,563 ‫حالا اگه کسی اومد، من یه کیف پیدا کردم.‬ 383 00:22:35,813 --> 00:22:38,066 ‫خدا خیرت بده. تلفنت را بده.‬ 384 00:22:38,399 --> 00:22:41,819 ‫یه کاغذ بدید به من تا شماره‌ام را بنویسم.‬ 385 00:22:44,989 --> 00:22:46,741 ‫- [کارمند ۱] بفرمایید. ‫- [رحیم] ممنون.‬ 386 00:22:46,824 --> 00:22:47,825 ‫خواهش.‬ 387 00:22:48,117 --> 00:22:50,411 ‫[پیجر] شماره ۶۰ به باجه ۷.‬ 388 00:22:50,661 --> 00:22:54,457 ‫[صدای کار با ابزار صنعتی] 389 00:22:55,249 --> 00:22:59,128 ‫بگید با این شماره تماس بگیرند. ‫اسمم را بگید، صدام می‌زنند.‬ 390 00:22:59,212 --> 00:23:01,005 ‫- اینجا کجاست؟ ‫- زندان.‬ 391 00:23:01,631 --> 00:23:02,632 ‫کارمند زندانی؟‬ 392 00:23:02,965 --> 00:23:05,676 ‫نه، زندانی مالی هستم. اومدم مرخصی.‬ 393 00:23:05,760 --> 00:23:07,929 ‫[صدای زنگ تلفن] 394 00:23:08,387 --> 00:23:11,349 ‫[کارمند ۳] اگه می‌خوای ‫یه کاغذ بنویس با شماره تلفن، 395 00:23:11,432 --> 00:23:13,768 ‫بده کپی بگیرم، ‫به مغازه‌های دور و بر هم بده.‬ 396 00:23:14,018 --> 00:23:15,228 ‫دست شما درد نکنه.‬ 397 00:23:15,770 --> 00:23:18,106 ‫[صدای عبور خودروها] 398 00:23:18,439 --> 00:23:19,524 ‫[بوق خودرو] 399 00:23:29,867 --> 00:23:31,369 ‫خلاص شدیم.‬ 400 00:23:37,041 --> 00:23:40,419 ‫چیه؟ پشیمونی؟‬ 401 00:23:41,129 --> 00:23:42,421 ‫نه.‬ 402 00:23:42,505 --> 00:23:45,133 ‫بدخلقی نکن، جون فرخنده.‬ 403 00:23:46,092 --> 00:23:49,178 ‫اگه میخوای این شکلی ناراحت بشی ‫الان پاشو برو اون ور خیابون، 404 00:23:49,262 --> 00:23:52,723 ‫شماره من را از روی کاغذ بردار زنگ بزن، ‫بگو کیف مال منه.‬ 405 00:23:53,182 --> 00:23:56,394 ‫نشانی‌های کیف را بده. اگه درست باشه، 406 00:23:56,477 --> 00:23:59,397 ‫باهات یه جای خلوت قرار بذارم، ‫و کیف را برات بیارم.‬ 407 00:24:00,356 --> 00:24:03,734 ‫ولی اگه میخوای قهر باشی، ‫زنگ بزنی، کیف را بهت نمیدم.‬ 408 00:24:04,902 --> 00:24:05,945 ‫باید بخندی.‬ 409 00:24:06,028 --> 00:24:07,071 ‫[فرخنده می‌خندد] 410 00:24:09,240 --> 00:24:13,536 ‫یه لحظه خودت را بذار جای اون ‫بدبخت که کیفش را گم کرده.‬ 411 00:24:15,246 --> 00:24:16,664 ‫هان، گذاشتی؟‬ 412 00:24:17,623 --> 00:24:20,960 ‫سلام، خانم. شما کیف گم نکردی؟ ‫من پیداش کردم.‬ 413 00:24:21,335 --> 00:24:22,670 ‫خدا خیرتون بده.‬ 414 00:24:22,753 --> 00:24:23,754 ‫همین؟‬ 415 00:24:24,964 --> 00:24:26,340 ‫عمو، باید مژدگانی بدی.‬ 416 00:24:29,302 --> 00:24:30,928 ‫[فرخنده] خیلی دل پاکی داری.‬ 417 00:24:36,309 --> 00:24:40,855 ‫این دل پاک فردا که میره زندان ‫هوات را بکنه، چه خاکی سرش بریزه؟‬ 418 00:24:42,356 --> 00:24:44,108 ‫اون وقت میگی سیگارت را هم ترک کن.‬ 419 00:24:48,112 --> 00:24:49,322 ‫فرخنده] برو یه جای خلوت.‬ 420 00:24:51,032 --> 00:24:52,200 ‫میخوای مژدگانی بدی؟‬ 421 00:24:52,283 --> 00:24:54,744 ‫[با خنده] برو حالا، تو هم!‬ 422 00:24:56,454 --> 00:24:58,414 ‫[فرخنده] این دو روز ‫که اصلاً نشد ببینمت.‬ 423 00:24:58,497 --> 00:25:01,459 ‫لااقل برو یه جا خلوت ‫تا درست ازت خداحافظی کنم.‬ 424 00:25:02,543 --> 00:25:03,544 ‫این چیه؟‬ 425 00:25:03,961 --> 00:25:05,046 ‫[فرخنده] لباس‌هات.‬ 426 00:25:08,090 --> 00:25:09,717 ‫لباس جدید برات گرفتم.‬ 427 00:25:09,800 --> 00:25:12,970 ‫دستت درد نکنه. چقدر قشنگه!‬ 428 00:25:14,096 --> 00:25:15,640 ‫مسواک نو هم برات گذاشتم.‬ 429 00:25:20,186 --> 00:25:22,230 ‫[صدای تلاوت قرآن]‬ 430 00:25:22,521 --> 00:25:26,234 ‫[صدای تلاوت قرآن]‬ 431 00:25:26,525 --> 00:25:31,948 ‫[صدای تلاوت قرآن]‬ 432 00:25:32,698 --> 00:25:36,994 ‫[گفتگوی نامفهوم] 433 00:25:37,703 --> 00:25:41,707 ‫[گفتگوی نامفهوم] 434 00:25:41,999 --> 00:25:46,003 ‫[گفتگوی نامفهوم] 435 00:25:46,295 --> 00:25:50,549 ‫[گفتگوی نامفهوم] 436 00:25:50,633 --> 00:25:51,884 ‫[رهگذر] خسته نباشید.‬ 437 00:25:51,968 --> 00:25:53,010 ‫[رحیم] قربان شما.‬ 438 00:25:55,096 --> 00:25:56,639 ‫آقای سلطانی؟‬ 439 00:25:57,181 --> 00:25:58,266 ‫بله؟‬ 440 00:25:59,392 --> 00:26:01,811 ‫تو تلفن اینجا را به کسی دادی؟‬ 441 00:26:01,894 --> 00:26:04,397 ‫هان، می‌بخشید، خانم مروستی. مجبور شدم.‬ 442 00:26:04,480 --> 00:26:07,316 ‫من چه اشتباهی کردم ‫تلفن اینجا را دادم به شما!‬ 443 00:26:07,566 --> 00:26:11,529 ‫من حقیقت یه کیف پیدا کرده بودم، ‫شماره اینجا را دادم، 444 00:26:11,821 --> 00:26:14,448 ‫که اگه صاحب کیف پیدا شد، ‫هماهنگ کنم تا بره کیفش را بگیره.‬ 445 00:26:14,865 --> 00:26:15,950 ‫زنگتون زدند؟‬ 446 00:26:16,033 --> 00:26:17,868 ‫[خانم مروستی] قراره دوباره زنگ بزنه.‬ 447 00:26:17,952 --> 00:26:20,204 ‫فقط، دیگه شماره اینجا را به کسی نمیدی.‬ 448 00:26:20,288 --> 00:26:21,289 ‫[رحیم] چشم. ببخشید.‬ 449 00:26:23,624 --> 00:26:28,629 ‫والله، من تازه از مرخصی اومدم. ‫به این آسونی باز مرخصی نمی‌دهند.‬ 450 00:26:28,921 --> 00:26:31,132 ‫[خانم مروستی] کسی نیست، ‫آدرس بدی بره بگیره؟‬ 451 00:26:31,382 --> 00:26:32,925 ‫داره سکته می‌کنه بنده خدا.‬ 452 00:26:33,009 --> 00:26:35,511 ‫من یه زنگ بزنم ببینم خواهرم خونه است.‬ 453 00:26:35,594 --> 00:26:38,806 ‫میگم شما نشانی‌های کیف را بدید.‬ 454 00:26:38,889 --> 00:26:42,351 ‫[رحیم] تا من به خواهرم زنگ بزنم، ‫هماهنگ کنم، برید بگیرید.‬ 455 00:26:43,561 --> 00:26:44,812 ‫نه، خواهش می کنم.‬ 456 00:26:45,980 --> 00:26:47,481 ‫[رحیم] این را کجا گم کردید؟‬ 457 00:26:48,733 --> 00:26:49,900 ‫[رحیم] چند روز پیش؟‬ 458 00:26:51,861 --> 00:26:53,571 ‫[رحیم] کیف چه شکلی بود؟‬ 459 00:26:58,951 --> 00:26:59,952 ‫چند تا سکه؟‬ 460 00:27:03,039 --> 00:27:04,081 ‫[رحیم] چه سیگاری؟‬ 461 00:27:05,207 --> 00:27:06,792 ‫[صدای زنگ در می‌آید] 462 00:27:07,335 --> 00:27:09,837 ‫- [نیما] کیه؟ ‫- [صاحب کیف] باز کنید.‬ 463 00:27:10,546 --> 00:27:11,714 ‫[نیما در را باز می‌کند] 464 00:27:12,048 --> 00:27:14,467 ‫[صاحب کیف] سلام. منزل آقای سلطانی؟‬ 465 00:27:15,718 --> 00:27:17,887 ‫- بفرمایید؟ ‫- ببخشید.‬ 466 00:27:19,638 --> 00:27:20,890 ‫- سلام ‫- سلام.‬ 467 00:27:21,307 --> 00:27:23,017 ‫من با شما تلفنی صحبت کردم؟‬ 468 00:27:23,100 --> 00:27:24,560 ‫بله، بفرمایید تو.‬ 469 00:27:24,894 --> 00:27:28,272 ‫[با حزن] تا قبل اینکه سوار اتوبوس بشم، ‫یادمه کیفم روی شونه‌ام بود.‬ 470 00:27:28,356 --> 00:27:31,567 ‫حتی از توش هم پولم در آوردم برای کرایه.‬ 471 00:27:32,318 --> 00:27:34,987 ‫اتوبوس که اومد، ‫دویدم که سوار بشم.‬ 472 00:27:35,363 --> 00:27:38,449 ‫نفهمیدم اینها موقع سوار شدن افتادند 473 00:27:38,532 --> 00:27:40,951 ‫یا داخل اتوبوس کسی ازم زد.‬ 474 00:27:41,243 --> 00:27:44,497 ‫دیگه همون ایستگاه بعدی بود ‫نگاه کردم دیدم کیفم نیست.‬ 475 00:27:44,997 --> 00:27:48,376 ‫داد زدم به راننده گفتم ‫آقا نگه دار کیفم نیست.‬ 476 00:27:48,667 --> 00:27:50,669 ‫بنده خدا هم وایستاد.‬ 477 00:27:50,753 --> 00:27:54,799 ‫درهای اتوبوس را هم بست ‫و یکی‌یکی همه مسافرها را گشت.‬ 478 00:27:55,091 --> 00:27:57,676 ‫نبود. ‫گفت] «خانم نیست.‬ 479 00:27:58,719 --> 00:28:00,679 ‫احتمالاً جایی از دستت افتاده.»‬ 480 00:28:00,971 --> 00:28:03,057 ‫چرا این همه سکه را ‫گذاشته بودید توی کیفتون؟‬ 481 00:28:03,766 --> 00:28:05,601 ‫[صاحب کیف] داشتم می‌بردم بفروشم.‬ 482 00:28:06,435 --> 00:28:10,689 ‫هر موقع از خونه می‌اومدم بیرون، ‫هول و ولا داشتم نکنه یه وقت 483 00:28:10,898 --> 00:28:14,693 ‫شوهرم یا برادر شوهرم ‫این سکه‌ها را پیدا بکنند.‬ 484 00:28:14,777 --> 00:28:17,071 ‫بردارند ببرند دود کنند باز.‬ 485 00:28:17,613 --> 00:28:22,326 ‫گفتم ببرم بفروشم و پولش را بذارم ‫توی یه حسابی توی بانک تا کسی...‬ 486 00:28:23,202 --> 00:28:26,122 ‫تو دور و بری‌ها نفهمیده ‫که من تو خونه سکه دارم.‬ 487 00:28:27,415 --> 00:28:30,751 ‫سیاوش، عمه قربون سرت، ‫این کیف را که بابات گفت بردار بیار.‬ 488 00:28:34,505 --> 00:28:38,384 ‫صبح تو خیابون چشمم افتاد به این ‫کاغذ افتاد که روش نوشته بود...‬ 489 00:28:39,135 --> 00:28:42,513 ‫یه کیف پیدا شده، انگار خدا... 490 00:28:42,596 --> 00:28:43,973 ‫[گریه می‌کند] 491 00:28:44,390 --> 00:28:46,016 ‫مالتون حلال بوده.‬ 492 00:28:48,477 --> 00:28:52,773 ‫خدا شاهده من این سکه‌ها را ‫همه‌اش را یه دونه به یه دونه 493 00:28:53,315 --> 00:28:55,818 ‫با قالی‌بافی و بدبختی، 494 00:28:56,026 --> 00:29:00,531 ‫یواشکی از بقیه جمع کردم ‫تا یه روزی بزنم به یه زخمی.‬ 495 00:29:00,823 --> 00:29:05,411 ‫[ملیح] کار خدا بوده برادرم ‫برای مرخصی بیاد، کیف شما را پیدا کنه.‬ 496 00:29:05,911 --> 00:29:07,580 ‫بفرمایید. چیز قابل‌داری نیست.‬ 497 00:29:07,830 --> 00:29:08,998 ‫خیلی ممنون.‬ 498 00:29:09,748 --> 00:29:13,294 ‫از هول تاکسی دربست گرفتم. ‫بنده خدا تو کوچه منتظره.‬ 499 00:29:14,128 --> 00:29:16,255 ‫سیاوش، عمه، پیدا کردی؟‬ 500 00:29:16,755 --> 00:29:18,048 ‫گذاشتم بغل آینه.‬ 501 00:29:18,841 --> 00:29:23,262 ‫انشاالله خدا یه وسیله‌ای جور کنه ‫برادرتون هم از زندان بیاد بیرون.‬ 502 00:29:23,679 --> 00:29:25,806 ‫آدم به این خوبی جاش زندان نیست.‬ 503 00:29:31,520 --> 00:29:33,147 ‫- بفرمایید. ‫- نگاه!‬ 504 00:29:33,898 --> 00:29:36,567 ‫بندش پاره شده، افتاده از دستم!‬ 505 00:29:38,402 --> 00:29:40,571 ‫[ملیح] نگاه کنید توش ببینید ‫همه چیزهاتون هست.‬ 506 00:29:41,238 --> 00:29:43,407 ‫[صاحب کیف] سلام برسونید. ‫[ملیح] چشم. بزرگیتون.‬ 507 00:29:44,867 --> 00:29:47,036 ‫[صاحب کیف] خیلی ممنون. مراقب خودتون باشید.‬ 508 00:29:47,244 --> 00:29:49,288 ‫[ملیح] خوش آمدید. خدا نگهدار.‬ 509 00:29:53,209 --> 00:29:54,585 ‫[صاحب کیف] آقا پسر!‬ 510 00:29:57,129 --> 00:29:58,339 ‫بیا بگیر، عزیزم.‬ 511 00:29:58,839 --> 00:30:00,257 ‫بیا بگیر، قربونت.‬ 512 00:30:00,508 --> 00:30:01,509 ‫نه.‬ 513 00:30:01,800 --> 00:30:03,135 ‫زحمت نکشید ‫دستتون درد نکنه.‬ 514 00:30:03,219 --> 00:30:05,888 ‫بگیر، قربونت. من از هفت گوشه قلبم راضیم.‬ 515 00:30:07,306 --> 00:30:08,641 ‫بابام...بفهمه...‬ 516 00:30:11,101 --> 00:30:13,103 ‫میگه بابام بفهمه، ناراحت میشه.‬ 517 00:30:13,187 --> 00:30:15,773 ‫بذار برای خودت باشه. ‫به بابات نگی گرفتی. بیا.‬ 518 00:30:16,232 --> 00:30:17,233 ‫بگیر عمه طوری نیست.‬ 519 00:30:17,983 --> 00:30:20,653 ‫دستتون درد نکنه، زحمت کشیدید. خداحافظ.‬ 520 00:30:23,447 --> 00:30:24,657 ‫[صاحب کیف] بریم.‬ 521 00:30:24,949 --> 00:30:26,450 ‫[موتور خودرو روشن می‌شود] 522 00:30:36,752 --> 00:30:39,713 ‫بیا شماره خواهرت را بنویس. ‫آقای طاهری میخواد باش صحبت کنه.‬ 523 00:30:41,799 --> 00:30:42,925 ‫- خواهرم؟ ‫- آره.‬ 524 00:30:44,134 --> 00:30:45,219 ‫برای چی؟‬ 525 00:30:45,302 --> 00:30:48,138 ‫به خاطر همین داستان سکه‌ها، ‫میخواد چند تا سؤال ازش بپرسه.‬ 526 00:30:50,015 --> 00:30:54,395 ‫[صدای اذان در محوطه پخش می‌شود] 527 00:31:03,195 --> 00:31:05,447 ‫[پخش اذان ادامه دارد] 528 00:31:14,456 --> 00:31:15,457 ‫[در می‌زند] 529 00:31:23,215 --> 00:31:25,843 ‫- سلام. ‫- بارک الله، سلام.‬ 530 00:31:33,017 --> 00:31:34,893 ‫[طاهری] چایی می‌خوری؟‬ 531 00:31:36,770 --> 00:31:38,272 ‫[طاهری پای تلفن] زندانی مالیه.‬ 532 00:31:39,523 --> 00:31:41,150 ‫من الآن با خواهرش صحبت کردم.‬ 533 00:31:46,530 --> 00:31:49,241 ‫بله، تو مرخصیش پیداش کرده.‬ 534 00:31:49,867 --> 00:31:52,494 ‫شما هر وقت خواستید، می‌تونید بیایید.‬ 535 00:31:53,704 --> 00:31:54,705 ‫این اینجاست.‬ 536 00:31:54,913 --> 00:31:58,500 ‫اگه بخواهید بیرون باهاش صحبت ‫کنید هماهنگ می‌کنیم.‬ 537 00:31:58,584 --> 00:32:00,753 ‫کار زیبایی کردی، آقای سلطانی!‬ 538 00:32:01,086 --> 00:32:03,631 ‫- [طاهری] مرخصیش هم با ما. ‫- [رئیس] خیلی کارت با ارزش بود.‬ 539 00:32:05,215 --> 00:32:06,216 ‫[رئیس] بشین، بشین.‬ 540 00:32:06,300 --> 00:32:07,718 ‫[طاهری] پس خبرم کنید، لطفاً.‬ 541 00:32:07,801 --> 00:32:09,803 ‫[کارمند ۱] این چند روز هم به کسی نگفته.‬ 542 00:32:10,012 --> 00:32:11,764 ‫[کارمند ۲] قشنگی کارش به همینه.‬ 543 00:32:12,431 --> 00:32:14,725 ‫- خوب، اوضاعت چطوره؟ ‫- خیلی ممنون.‬ 544 00:32:14,808 --> 00:32:16,393 ‫طاهری] خیلی خوب، یا علی.‬ 545 00:32:16,602 --> 00:32:17,978 ‫چطور شد؟‬ 546 00:32:18,062 --> 00:32:20,773 ‫الآن هماهنگ می کنند میاند خبرنگارها.‬ 547 00:32:20,856 --> 00:32:24,693 ‫نگاه کن از تلویزیون دارند میاند ‫میخواند باهات صحبت کنند.‬ 548 00:32:24,985 --> 00:32:28,656 ‫البته، حالا کار خاصی نبود، ‫چند تا سکه بود تحویل صاحبش دادم.‬ 549 00:32:29,239 --> 00:32:30,658 ‫مهم نیست چند تا سکه بود.‬ 550 00:32:30,908 --> 00:32:34,119 ‫مهم اینه که دو روز مرخصیت را ‫گذاشتی و گشتی دنبال صاحب کیف.‬ 551 00:32:34,662 --> 00:32:36,372 ‫- [رئیس] تو این شرایط. ‫- [طاهری] ببین، 552 00:32:36,455 --> 00:32:40,584 ‫از یه روزنامه هم زنگ می‌زنند ‫بات هماهنگ می‌کنند، مصاحبه کنند.‬ 553 00:32:41,460 --> 00:32:42,628 ‫دستتون درد نکنه.‬ 554 00:32:42,711 --> 00:32:44,463 ‫[رئیس] نه، دست تو درد نکنه.‬ 555 00:32:44,963 --> 00:32:46,799 ‫[رئیس] همه ما باید از تو یاد بگیریم.‬ 556 00:32:46,882 --> 00:32:47,925 ‫[طاهری] پاشو.‬ 557 00:32:48,258 --> 00:32:50,010 ‫داره دیر میشه. ‫الآن می‌آیند. پاشو.‬ 558 00:32:50,386 --> 00:32:51,720 ‫[رئیس] بذار چاییش را بخوره.‬ 559 00:32:51,804 --> 00:32:54,264 ‫۲ تا بنر تبریک هم بنویسید ‫بذارید توی محوطه.‬ 560 00:32:54,348 --> 00:32:56,141 ‫بابا، خطاطمون خودشه. خودش می‌نویسه.‬ 561 00:32:56,225 --> 00:32:57,643 ‫خودش نمی‌تونه برای خودش بنویسه. 562 00:32:57,935 --> 00:32:59,645 ‫سفارش بدید بیرون بنویسند.‬ 563 00:32:59,728 --> 00:33:01,313 ‫خجالتم ندید. کاری نبوده.‬ 564 00:33:01,397 --> 00:33:04,566 ‫کاری نبوده؟ برو. خرابکاری کردی.‬ 565 00:33:04,650 --> 00:33:07,695 ‫کلی سکه را دادی به باد. ‫کاری هم نبوده. برو ببینم.‬ 566 00:33:08,320 --> 00:33:10,614 ‫[رئیس] بذار بره اذیتش نکن. ‫[طاهری] کاری نمونده.‬ 567 00:33:10,698 --> 00:33:12,032 ‫[می‌خندند] 568 00:33:14,159 --> 00:33:15,202 ‫سلطانی؟‬ 569 00:33:16,120 --> 00:33:17,371 ‫[طاهری] بیا اینجا.‬ 570 00:33:17,705 --> 00:33:20,791 ‫میگم تو لباس مناسبی اینجا داری ‫یا بگم از خونه برات بیارند؟‬ 571 00:33:20,874 --> 00:33:21,959 ‫آره، دارم اینجا.‬ 572 00:33:22,042 --> 00:33:26,755 ‫نگاه کن. برو یه خورده به سر و وضعت برس. ‫ریشت را هم مرتب کن.‬ 573 00:33:34,012 --> 00:33:35,806 ‫[رحیم] سلام. ‫[کارمند ۳] علیک سلام.‬ 574 00:33:40,352 --> 00:33:41,520 ‫[در می‌زند] آقای طاهری؟‬ 575 00:33:43,063 --> 00:33:44,189 ‫[خانم مروستی] آقای طاهری؟‬ 576 00:33:47,735 --> 00:33:49,987 ‫- جونم؟ ‫- ببخشید، یه لحظه.‬ 577 00:33:52,072 --> 00:33:54,950 ‫فقط این کیف را من خودم پیدا نکردم.‬ 578 00:33:55,576 --> 00:33:56,702 ‫پس کی پیدا کرد؟‬ 579 00:33:57,369 --> 00:33:59,955 ‫والله، خانمم.‬ 580 00:34:00,664 --> 00:34:02,040 ‫خوب کی برگردوند به صاحبش؟‬ 581 00:34:02,124 --> 00:34:04,918 ‫خودم تصمیم گرفتم برگردونم به صاحبش.‬ 582 00:34:05,002 --> 00:34:08,338 ‫به هر حال، تو برگردوندی دیگه. ‫عیبی نداره. عین همین‌ها را بگو.‬ 583 00:34:08,547 --> 00:34:10,674 ‫بگو خانمم پیدا کرد. ‫من برگردوندم به صاحبش.‬ 584 00:34:10,758 --> 00:34:15,429 ‫آخه، حقیقتش، این خانم را خیلی ‫کسی خبر نداره که با هم هستیم.‬ 585 00:34:15,637 --> 00:34:17,431 ‫نمی‌تونم اسمش را بیارم.‬ 586 00:34:18,682 --> 00:34:21,393 ‫- مگه خانمت نیست؟ ‫- هنوز نه.‬ 587 00:34:21,810 --> 00:34:24,563 ‫اوه، پس تو هم اهل شیطونی هستی!‬ 588 00:34:24,646 --> 00:34:27,900 ‫نه خدا سر شاهده. قراره از اینجا ‫برم بیرون، با هم ازدواج کنیم.‬ 589 00:34:28,150 --> 00:34:30,652 ‫- سکه ها را تو برگردوندی؟ ‫- آره.‬ 590 00:34:31,028 --> 00:34:32,404 ‫خیلی خوب. باشه.‬ 591 00:34:32,488 --> 00:34:35,157 ‫ول کن بقیه‌اش را، بجنب. ‫عین همین‌ها را بگو.‬ 592 00:35:01,934 --> 00:35:03,435 ‫[خبرنگار] ضبط میشه. بفرمایید.‬ 593 00:35:03,519 --> 00:35:05,145 ‫بسیار باوجدان، 594 00:35:05,729 --> 00:35:09,233 ‫بسیار مرتب، بسیار منظم، 595 00:35:09,566 --> 00:35:11,193 ‫بسیار انسان شریفی هست.‬ 596 00:35:11,276 --> 00:35:14,321 ‫هرچند که به خاطر مشکلات ‫مالی گرفتار شدند اینجا، 597 00:35:14,404 --> 00:35:18,909 ‫با این کارشون نشون دادند ‫که انسان می‌تونه همیشه 598 00:35:18,992 --> 00:35:23,747 ‫کارهای خیر تو زندگی براش ‫ارجحیت داشته باشه تا منافع شخصی.‬ 599 00:35:25,249 --> 00:35:30,170 ‫[زندانی ۱] دست خالی من را آوردند. ‫به قرآن دستم خالیه.‬ 600 00:35:30,587 --> 00:35:34,424 ‫من، رحیم سلطانی، ‫فرزند مصطفی هستم.‬ 601 00:35:34,758 --> 00:35:37,636 ‫متولد محله سنگ سیاه شیراز.‬ 602 00:35:40,931 --> 00:35:44,309 ‫[زندانی ۲] رحیم، برو تلویزیون ‫داره نشونت میده.‬ 603 00:35:44,393 --> 00:35:45,602 ‫- اِه؟ ‫- آره.‬ 604 00:35:56,363 --> 00:35:58,240 ‫[مصاحبه تلویزیونی] برای چی اومدید زندان؟‬ 605 00:35:59,116 --> 00:36:01,660 ‫[رحیم در تلویزیون] ما یه وامی گرفتیم. ‫[زندانی ۳] ماشاالله!‬ 606 00:36:02,202 --> 00:36:04,872 ‫[رحیم در تلویزیون] که باهاش یه کار ‫و کاسبی راه بندازم.‬ 607 00:36:05,163 --> 00:36:09,126 ‫[رحیم در تلویزیون] ولی، ‫شریکم پولم را برداشت.‬ 608 00:36:09,209 --> 00:36:12,796 ‫[رحیم در تلویزیون] برای همین، نتونستم ‫قسط‌های وام را پرداخت بکنم.‬ 609 00:36:12,880 --> 00:36:16,008 ‫[رحیم در تلویزیون] بعد اون کسی که ‫ضامنم شده بود بدهیم را داد.‬ 610 00:36:16,091 --> 00:36:18,760 ‫[رحیم در تلویزیون] بعدش ازم شکایت کرد.‬ 611 00:36:18,969 --> 00:36:21,179 ‫[رحیم در تلویزیون] اومدم زندان. حقیقت، 612 00:36:21,388 --> 00:36:24,433 ‫[رحیم در تلویزیون] خوب، من اولش فکر کردم ‫این یه معجزه است.‬ 613 00:36:24,850 --> 00:36:27,185 ‫خدا یکی را سر راه من گذاشته 614 00:36:27,269 --> 00:36:31,315 ‫که من را از اذیت و آزارها ‫و توهین‌های طلبکارم نجات بده.‬ 615 00:36:31,857 --> 00:36:34,610 ‫حتی من برای طلبکارم ‫هم پیغام فرستادم.‬ 616 00:36:34,693 --> 00:36:36,737 ‫گفتم یه بخشی از این بدهی جوره.‬ 617 00:36:37,154 --> 00:36:38,447 ‫ولی بعدش، 618 00:36:38,530 --> 00:36:41,074 ‫پیش خودم فکر کردم، نه، 619 00:36:41,742 --> 00:36:43,368 ‫اصلاً شاید این یه امتحانه.‬ 620 00:36:43,452 --> 00:36:45,287 ‫اومدم همین‌جا پیاده شدم.‬ 621 00:36:45,370 --> 00:36:47,915 ‫رفتم اون شیرینی‌فروشی، ‫یه شیرینی خریدم.‬ 622 00:36:47,998 --> 00:36:50,167 ‫دارم میرم خونه، دست خالی نرم.‬ 623 00:36:50,250 --> 00:36:53,879 ‫بعد دیدم یه کیف زنونه ‫افتاده اینجا...اینجا.‬ 624 00:36:55,255 --> 00:36:56,590 ‫دقیقاً اینجا.‬ 625 00:36:56,840 --> 00:36:58,967 ‫افتاده روی زمین، بندش هم پاره است.‬ 626 00:36:59,051 --> 00:37:01,345 ‫درش را باز کردم. دیدم توش پر سکه است.‬ 627 00:37:01,595 --> 00:37:04,806 ‫بعد یه نگاهی این ور و اون ور ‫انداختم ببینم کسی... 628 00:37:04,890 --> 00:37:07,184 ‫تا صبح با خودم فکر کردم. ‫فکر کردم 629 00:37:07,643 --> 00:37:09,269 ‫اگه مال مردم را بردارم 630 00:37:10,145 --> 00:37:13,148 ‫بالاخره، یه جایی توی زندگی ‫صد برابر پاش را می خورم.‬ 631 00:37:13,565 --> 00:37:15,567 ‫برای همین، فردا صبحش اومدم 632 00:37:15,651 --> 00:37:19,279 ‫و سراسر این خیابون اعلامیه ‫چسبوندم که من یه کیف پیدا کردم.‬ 633 00:37:19,363 --> 00:37:20,864 ‫یعنی اولش رفتم اون بانک. 634 00:37:21,114 --> 00:37:24,576 ‫بهشون گفتم مثلاً کسی اینجا ‫نیومده بگه یه کیف گم کرده باشه.‬ 635 00:37:24,910 --> 00:37:26,036 ‫که اونا گفتند نه.‬ 636 00:37:26,495 --> 00:37:29,498 ‫برای همین، دیگه مجبور شدم ‫که اعلامیه درست کنم.‬ 637 00:37:29,706 --> 00:37:31,708 ‫تلفن گذاشتم و چسبوندم. 638 00:37:31,792 --> 00:37:34,711 ‫[رئیس در تلویزیون] همه ما اینجا ‫واقعاً دوستش داریم.‬ 639 00:37:34,795 --> 00:37:37,506 ‫از روزی که ایشون ‫تشریف آوردند اینجا،‬ 640 00:37:37,798 --> 00:37:42,094 ‫این محوطه‌های ما یه رنگ ‫و بویی دیگه به خودش گرفته.‬ 641 00:37:42,302 --> 00:37:45,013 ‫[طاهری در تلویزیون] ایشون در ‫کلاس ها و برنامه های‬ 642 00:37:45,263 --> 00:37:49,101 ‫فرهنگی و تربیتی که برای ‫زندانیان برنامه ریزی میشه، 643 00:37:49,184 --> 00:37:53,146 ‫به صورت خیلی منظم و فعال شرکت کردند.‬ 644 00:37:53,230 --> 00:37:56,274 ‫و خب، شکر خدا، شاهد تأثیراتش هم هستیم. 645 00:37:56,650 --> 00:37:59,820 ‫[رحیم در تلویزیون] من از مسئولین ‫زندان هم، از آقای...‬ 646 00:38:00,195 --> 00:38:04,491 ‫صالح‌پور و آقای طاهری، ‫مسئول فرهنگی زندان 647 00:38:04,574 --> 00:38:08,078 ‫که شرایط خوبی برای زندانیان ‫ایجاد کردند، تشکر می‌کنم. 648 00:38:08,328 --> 00:38:09,663 ‫سر و وضعم اینها چطور بود؟‬ 649 00:38:10,914 --> 00:38:12,290 ‫جدی؟‬ 650 00:38:13,792 --> 00:38:14,793 ‫تو خونه همه دیدند؟‬ 651 00:38:16,420 --> 00:38:18,005 ‫- ماشاالله! ‫- چاکریم.‬ 652 00:38:18,755 --> 00:38:22,050 ‫کار خدا را ببین، این پیراهن که ‫بهم دادی امروز کل ایران دیدند.‬ 653 00:38:24,720 --> 00:38:26,138 ‫[زندانی ۵] خوب همه را رنگ کردی!‬ 654 00:38:30,350 --> 00:38:32,227 ‫فرخنده، تلفن داره بوق می زنه.‬ 655 00:38:35,063 --> 00:38:36,273 ‫حالا زنگت می‌زنم.‬ 656 00:38:38,608 --> 00:38:39,651 ‫قربونت برم.‬ 657 00:38:40,944 --> 00:38:43,572 ‫من هم خیلی زیاد. خداحافظ.‬ 658 00:38:45,282 --> 00:38:50,162 ‫[بلندگوی زندان کسانی را صدا می‌زند] 659 00:38:52,581 --> 00:38:53,707 ‫تو چی چی گفتی؟‬ 660 00:39:01,006 --> 00:39:03,216 ‫- گفتم چی چی گفتی تو؟ ‫- چی گفتم؟‬ 661 00:39:03,592 --> 00:39:05,010 ‫کی همه را رنگ کرد؟‬ 662 00:39:05,093 --> 00:39:08,597 ‫حالا چرا بهت برخورده؟ ‫مگه کارت نقاشی و رنگ‌کاری نیست؟‬ 663 00:39:11,433 --> 00:39:13,268 ‫حالا قراره چی چی بهت بدند؟‬ 664 00:39:14,311 --> 00:39:15,312 ‫کی‌ها؟‬ 665 00:39:15,395 --> 00:39:19,775 ‫همین‌هایی که به‌خاطر شرایط خوب ‫زندانی‌ها ازشون تشکر کردی.‬ 666 00:39:20,358 --> 00:39:22,110 ‫کسی چیزی قرار نیست به من بده.‬ 667 00:39:22,194 --> 00:39:26,073 ‫هیچی قرار نیست؟ یعنی مفتی مفتی ‫گه‌کاری‌هاشون را ماستمالی می‌کنی؟‬ 668 00:39:26,156 --> 00:39:27,240 ‫عقب وایستا.‬ 669 00:39:27,324 --> 00:39:28,784 ‫عمو، بیا بزن توی گوشم.‬ 670 00:39:33,622 --> 00:39:37,084 ‫کاش این‌قدر وجود داشتی می‌زدی تو گوشم، ‫به خدا خوشحال می‌شدم.‬ 671 00:39:39,628 --> 00:39:41,880 ‫مرد بودن به این ریشی ‫که بلند کردی نیست.‬ 672 00:39:41,963 --> 00:39:44,466 ‫مرد اگه بودی بهشون میگفتی دو ‫هفته پیش تو همین بند، 673 00:39:44,549 --> 00:39:47,177 ‫عباس شکوری بعد ۶ سال حبس ‫خودش را تو دستشویی کشت.‬ 674 00:39:49,096 --> 00:39:52,516 ‫[آواز محلی غمگین پخش می‌شود] 675 00:39:52,766 --> 00:39:54,434 ‫[مرد موقع بازی فریاد می‌زند] 676 00:39:54,518 --> 00:39:56,228 ‫[تماشاچی‌ها تشویق می‌کنند] 677 00:39:56,520 --> 00:39:58,313 ‫[ادامه پخش آواز محلی غمگین] 678 00:39:58,647 --> 00:40:04,528 ‫[ادامه پخش آواز محلی غمگین] 679 00:40:04,611 --> 00:40:10,534 ‫[ادامه پخش آواز محلی غمگین] 680 00:40:10,617 --> 00:40:16,206 ‫[ادامه پخش آواز محلی غمگین] 681 00:40:18,083 --> 00:40:19,918 ‫[تشویق می‌کنند] 682 00:40:20,127 --> 00:40:22,462 ‫[ادامه پخش آواز محلی غمگین] 683 00:40:22,546 --> 00:40:28,426 ‫[ادامه پخش آواز محلی غمگین] 684 00:40:28,510 --> 00:40:34,391 ‫[ادامه پخش آواز محلی غمگین] 685 00:40:34,474 --> 00:40:40,272 ‫[ادامه پخش آواز محلی غمگین] 686 00:40:40,355 --> 00:40:43,817 ‫حالا امیدوارم امروز با پادرمیانی شما، ‫بالاخره این قضیه حل بشه.‬ 687 00:40:43,900 --> 00:40:45,193 ‫این هم کارش درست بشه.‬ 688 00:40:45,277 --> 00:40:46,444 ‫[طاهری] انشالله جور بشه.‬ 689 00:40:46,528 --> 00:40:49,030 ‫شما چند روز پیش تلفنی به من چی چی گفتی؟‬ 690 00:40:49,656 --> 00:40:51,366 ‫- اون روز... ‫- اجازه بده.‬ 691 00:40:51,449 --> 00:40:53,869 ‫گفتید ۷۰ میلیونش جوره، درسته؟‬ 692 00:40:53,952 --> 00:40:55,412 ‫نه، حقیقت...‬ 693 00:40:55,620 --> 00:40:59,291 ‫آقای طاهری، این ۷۰ میلیون ‫همون پولی بود که وفتی کیف پیدا شد، 694 00:40:59,374 --> 00:41:03,670 ‫فکر کردم سکه‌هاش را ‫بفروشم بدم جای بخشی از بدهیم.‬ 695 00:41:03,879 --> 00:41:07,090 ‫بعدش، دیدم وجدانم راحت نیست.‬ 696 00:41:07,591 --> 00:41:11,011 ‫عمو، چه جوری وجدانش به ما ‫که می‌رسه، این قدر راحته پس؟‬ 697 00:41:11,303 --> 00:41:14,764 ‫[حسین] کار بدی کرده توی این شرایط که داره، ‫وجدان به خرج داده؟‬ 698 00:41:14,848 --> 00:41:17,684 ‫[حسین] برداشته پول یه بدبخت بیچاره‌ای ‫را برده برگردونده بهش.‬ 699 00:41:17,893 --> 00:41:19,936 ‫شما حاضر بودید پول مردم ‫را بیاره بده به شما؟‬ 700 00:41:20,395 --> 00:41:22,397 ‫میشه من یه لحظه خصوصی شما را ببینم؟‬ 701 00:41:24,357 --> 00:41:25,692 ‫چند دقیقه بیرون وایستید.‬ 702 00:41:35,869 --> 00:41:37,120 ‫[در بسته می‌شود] بفرمایید.‬ 703 00:41:37,204 --> 00:41:41,374 ‫شما از کجا مطمئنید داستان کیف پیدا کردن ‫و این‌ها ساختگی نباشه؟‬ 704 00:41:41,458 --> 00:41:43,001 ‫شما از کجا می‌دونی که ساختگیه؟‬ 705 00:41:43,084 --> 00:41:45,337 ‫چون باجناقم بوده. ‫بیشتر از شما می‌شناسمش.‬ 706 00:41:45,420 --> 00:41:47,088 ‫[طاهری] این حرف ها که مدرک نمیشه.‬ 707 00:41:47,297 --> 00:41:49,299 ‫به هر حال، این آدم یه کار انسانی کرده.‬ 708 00:41:49,382 --> 00:41:51,593 ‫این چه جوری آخه یه شبه این قدر انسان شده؟‬ 709 00:41:51,843 --> 00:41:54,387 ‫برید بپرسید خانمش با یه بچه ‫برای چی ازش جدا شد؟‬ 710 00:41:54,471 --> 00:41:57,474 ‫شما مدرک واضح و روشنی دارید ‫که این داره دروغ میگه؟‬ 711 00:41:57,557 --> 00:41:59,684 ‫- بله، دارم. ‫- خوب، چیه؟ بگید.‬ 712 00:41:59,893 --> 00:42:03,396 ‫مدرکی که این بابا همه عمرش ‫یه روده راست تو شکمش نداره.‬ 713 00:42:03,480 --> 00:42:04,522 ‫چی را دروغ گفته؟‬ 714 00:42:04,606 --> 00:42:06,650 ‫ایشون رفته توی تلویزیون میگه 715 00:42:06,733 --> 00:42:08,109 ‫وام بانکی گرفته. 716 00:42:08,193 --> 00:42:10,028 ‫- که چی؟ ‫- اجازه بده.‬ 717 00:42:10,111 --> 00:42:11,780 ‫- نتونسته قسط‌هاش را بده.‬ 718 00:42:11,863 --> 00:42:14,115 ‫- کدوم بانک بهش وام میده. ‫- اشکالش چیه؟‬ 719 00:42:14,324 --> 00:42:15,992 ‫چرا نمیگه نزول گرفته بودم؟‬ 720 00:42:16,076 --> 00:42:18,286 ‫- شاید روش نشده. ‫- چرا دروغ میگه؟‬ 721 00:42:18,370 --> 00:42:21,164 ‫شاید روش نشده بگه نزول گرفتم. ‫این که مدرک نمیشه آخه.‬ 722 00:42:22,290 --> 00:42:25,919 ‫من نمیخوام آبروش را ببرم، ‫ولی وجداناً آقای طاهری، 723 00:42:26,544 --> 00:42:28,421 ‫اگه بدهی‌اش را نده، همه جا لوش میدم.‬ 724 00:42:28,755 --> 00:42:29,965 ‫[طاهری] چی چی را لو میدی؟‬ 725 00:42:30,298 --> 00:42:33,301 ‫[طاهری] این قضیه کیف هم اگر ‫صاحبش زنگ نزده بود اینجا، 726 00:42:33,385 --> 00:42:34,844 ‫کسی خبردار نمیشد این کار را کرده. 727 00:42:34,928 --> 00:42:38,723 ‫[بهرام] اگه نمیخواست کسی بفهمه... 728 00:42:38,974 --> 00:42:42,310 ‫شماره موبایلش را می‌داد، ‫صاحب کیف مستقیم زنگ می‌زد به خودش.‬ 729 00:42:42,394 --> 00:42:44,271 ‫تو زندان که موبایل وجود نداره!‬ 730 00:42:44,354 --> 00:42:46,940 ‫چطور موبایل هست از زندان ‫برای من اس‌ام‌اس بفرسته؟‬ 731 00:42:47,023 --> 00:42:50,485 ‫اس‌ام‌اس فرستاده؟ ‫ایشون از زندان برای شما اس‌ام‌اس زده؟‬ 732 00:42:53,238 --> 00:42:56,324 ‫آقای طاهری، ‫میخوای بگم داستان این بابا چیه؟‬ 733 00:42:56,408 --> 00:42:57,701 ‫خوب، بفرما؟‬ 734 00:42:57,993 --> 00:43:01,871 ‫این آقا از وقتی خبردار شده ‫که زن سابقش، خواهر خانم من،‬ 735 00:43:02,497 --> 00:43:05,834 ‫یه خواستگاری براش پیدا شده، ‫دیگه از پا افتاده.‬ 736 00:43:06,459 --> 00:43:10,672 ‫هی تلفن و اس‌ام‌اس و پیغام ‫که من رضایت بدم این بابا بیاد بیرون.‬ 737 00:43:10,964 --> 00:43:13,174 ‫برای چی چی؟ ‫که نذاره زنش ازدواج کنه.‬ 738 00:43:13,258 --> 00:43:16,303 ‫مسائل شخصی و خصوصی شما ‫که به من ربطی نداره!‬ 739 00:43:16,386 --> 00:43:19,681 ‫اجازه بده. شما پرسیدی از کجا مطمئنم، ‫من دارم دلیلش را میگم.‬ 740 00:43:20,098 --> 00:43:21,391 ‫[بهرام] احساس کوچکی کرده، 741 00:43:21,474 --> 00:43:23,643 ‫- همه داستان را سر هم کرده ‫- نه.‬ 742 00:43:23,727 --> 00:43:25,562 ‫تا احترام و اعتباری به هم بزنه، 743 00:43:25,645 --> 00:43:28,148 ‫که زنش دوباره برگرده ‫با این بابا زندگی کنه.‬ 744 00:43:28,231 --> 00:43:30,900 ‫- این کل ماجرا. ‫- این جور نیست، من یه چی می‌دونم که میگم. 745 00:43:30,984 --> 00:43:32,319 ‫همینه.‬ 746 00:43:32,694 --> 00:43:34,571 ‫ایشون خودش با یه خانمیه.‬ 747 00:43:34,863 --> 00:43:37,032 ‫[طاهری] از اینجا که رفت، ‫قراره با هم ازدواج کنند.‬ 748 00:43:38,575 --> 00:43:40,285 ‫[تلفن یکی از اتاق‌ها زنگ می‌زند] 749 00:43:48,418 --> 00:43:49,502 ‫آقای محترم، 750 00:43:49,586 --> 00:43:52,964 ‫به من ربط نداره این بابا ‫این کار را کرده یا نکرده.‬ 751 00:43:53,048 --> 00:43:55,592 ‫[بهرام] من دنبال اینم که ‫بعد ۳ سال به حقم برسم.‬ 752 00:43:55,800 --> 00:43:58,136 ‫ولی نه با دو تومن و سه تومن ‫و این جور چیزا.‬ 753 00:43:58,345 --> 00:44:01,139 ‫[طاهری] شما که سه سال صبر کردید، ‫چند روز دیگه هم صبر کن.‬ 754 00:44:01,806 --> 00:44:05,393 ‫منم خودم باهاش حرف می زنم ببینم ‫پول شما را چطور می‌تونه جور کنه.‬ 755 00:44:06,186 --> 00:44:07,729 ‫[آه می‌کشد] 756 00:44:08,063 --> 00:44:09,064 ‫اگر جور نکردند؟‬ 757 00:44:09,147 --> 00:44:11,024 ‫دیگه هر کار خواستی، بکن. اختیارداری.‬ 758 00:44:14,152 --> 00:44:15,195 ‫[در باز می‌شود] 759 00:44:15,737 --> 00:44:18,573 ‫فعلاً یه ۱۰ روزی مرخصی تشویقی بهش دادند.‬ 760 00:44:18,865 --> 00:44:20,784 ‫- سلام، حسین آقا. ‫- سلام علیکم.‬ 761 00:44:21,576 --> 00:44:24,662 ‫دارند رضایت شاکی‌اش را می‌گیرند ‫که انشاالله دیگه برنگرده زندان.‬ 762 00:44:25,789 --> 00:44:27,415 ‫[حسین] انشاالله. انشاالله.‬ 763 00:44:28,041 --> 00:44:30,502 ‫[حسین] چشم، چشم، یه لحظه. رحیم؟‬ 764 00:44:31,920 --> 00:44:34,964 ‫[حسین] رحیم؟ یه لحظه گوشی.‬ 765 00:44:35,048 --> 00:44:36,674 ‫[صدای زنگ دوچرخه می‌آید] 766 00:44:36,883 --> 00:44:39,177 ‫[بچه‌ها صحبت می‌کنند] 767 00:44:40,095 --> 00:44:42,389 ‫[زن رهگذر] حواست باشه به این ماشین‌ها.‬ 768 00:44:44,516 --> 00:44:46,559 ‫- سلام. ‫- سلام به روی ماهت.‬ 769 00:44:46,851 --> 00:44:48,019 ‫قبول باشه.‬ 770 00:44:48,311 --> 00:44:50,563 ‫- بفرمایید. ‫- نذر چی چی هست؟‬ 771 00:44:52,899 --> 00:44:55,110 ‫بابام...آز...‬ 772 00:44:56,236 --> 00:44:57,237 ‫آزاد شد.‬ 773 00:44:57,320 --> 00:45:00,198 ‫وای، به سلامتی! ‫صبر کن تا کاسه را برات بیارم.‬ 774 00:45:00,281 --> 00:45:02,200 ‫تو تلویزیون هم دیدم بابات را.‬ 775 00:45:03,701 --> 00:45:05,870 ‫اینا کی هستند که نگرانشون کنیم؟‬ 776 00:45:05,954 --> 00:45:07,622 ‫تو محل هم عین بمب صدا کرده!‬ 777 00:45:07,705 --> 00:45:10,917 ‫[حسین] ۱۰ نفر زنگ زدند و پیغام ‫دادند به رحیم بگو افتخار مایی.‬ 778 00:45:11,000 --> 00:45:13,753 ‫بچه‌های خاله هم زنگ زدند ‫گفتند امشب میخواند بیاند اینجا.‬ 779 00:45:13,837 --> 00:45:15,630 ‫چی داریم توی خونه؟ ‫برم چیزی بگیرم؟‬ 780 00:45:15,713 --> 00:45:18,675 ‫[حسین] حالا خودم میرم می‌گیرم. ‫این چند روز کلی آدم میره و میاد.‬ 781 00:45:19,592 --> 00:45:21,177 ‫رحیم، اینم بپوش. ببین اندازه‌ات هست؟‬ 782 00:45:21,761 --> 00:45:22,929 ‫دستت درد نکنه.‬ 783 00:45:35,108 --> 00:45:37,026 ‫رحیم، این پیشت باشه. ‫این روزها شاید لازمت شد.‬ 784 00:45:37,110 --> 00:45:39,946 ‫- جون ملیح لازم ندارم. ‫- چرا تعارف می‌کنی؟‬ 785 00:45:40,780 --> 00:45:41,823 ‫رحیم] دستت درد نکنه.‬ 786 00:45:42,031 --> 00:45:44,993 ‫کم سیگار بکش جلوی این و اون. ‫برات قشنگ نیست دیگه.‬ 787 00:45:45,493 --> 00:45:46,494 ‫چشم.‬ 788 00:45:48,455 --> 00:45:49,956 ‫[ملیح] سیاوش، آش‌ها را پخش کردی؟‬ 789 00:45:50,039 --> 00:45:51,291 ‫- [سیاوش] بله. ‫- [رحیم] ملیح؟‬ 790 00:45:51,374 --> 00:45:52,375 ‫جون؟‬ 791 00:45:52,459 --> 00:45:54,502 ‫- یه چی خوب بپوش بریم یه جا. ‫- کجا؟‬ 792 00:45:54,961 --> 00:45:56,087 ‫همین، تا یه جا بریم.‬ 793 00:45:56,546 --> 00:45:57,547 ‫[با خنده] کجا؟‬ 794 00:45:57,630 --> 00:46:00,258 ‫[با خنده] حالا تو راه بهت میگم. ‫برو یه چیز خوب بپوش و بریم.‬ 795 00:46:03,261 --> 00:46:05,555 ‫تو زندان این را ‫از کجا پیدا کردی؟‬ 796 00:46:06,222 --> 00:46:07,640 ‫این هم‌بندیم بود.‬ 797 00:46:08,725 --> 00:46:09,726 ‫نه، واقعاً؟‬ 798 00:46:10,101 --> 00:46:12,770 ‫از قبل زندان می‌شناسمش. ‫تو گفتاردرمانی کار می‌کنه.‬ 799 00:46:13,646 --> 00:46:15,690 ‫- با شرایطت مشکل نداره؟ ‫- نه.‬ 800 00:46:17,317 --> 00:46:18,318 ‫[ملیح] سیاوش می‌دونه؟‬ 801 00:46:19,569 --> 00:46:20,987 ‫نه هنوز.‬ 802 00:46:23,656 --> 00:46:25,366 ‫[صدای بازی بچه‌ها می‌آید] 803 00:46:44,886 --> 00:46:46,179 ‫گفتی تنها اومدی؟‬ 804 00:46:46,262 --> 00:46:47,722 ‫ملیحه است. می‌خواست ببیندت.‬ 805 00:46:48,431 --> 00:46:50,266 ‫- تعارف کن بیاد. زشته. ‫- حالا میاد.‬ 806 00:46:50,558 --> 00:46:52,519 ‫[به آرامی] سلام علیکم. خوب هستید؟‬ 807 00:46:52,602 --> 00:46:54,354 ‫- کاکات خونه است؟ ‫- آره.‬ 808 00:46:54,437 --> 00:46:55,605 ‫یه لحظه میگی بیاد؟ سلام.‬ 809 00:46:56,189 --> 00:46:58,149 ‫- حال شما؟ ‫- بفرمایید.‬ 810 00:47:01,569 --> 00:47:03,279 ‫مرتضی را صدا بزن. کارش داره.‬ 811 00:47:07,867 --> 00:47:09,911 ‫بچه بازی در نیار و آبروریزی هم نکن. 812 00:47:10,161 --> 00:47:12,372 ‫حتماً با فرخنده هماهنگ کرده و اومده.‬ 813 00:47:13,414 --> 00:47:15,208 ‫[مرتضی] من یه بار به این آدم گفتم نه.‬ 814 00:47:15,291 --> 00:47:17,293 ‫الآن هم برم دم در، بهش میگم نه.‬ 815 00:47:17,377 --> 00:47:18,795 ‫واسه قتل نرفته... 816 00:47:18,878 --> 00:47:20,171 ‫همه‌اش شلوغ بازی کن!‬ 817 00:47:20,838 --> 00:47:22,173 ‫اصلاً بگو این پیغمبر.‬ 818 00:47:22,590 --> 00:47:24,425 ‫یه بچه بزرگ داره.‬ 819 00:47:24,509 --> 00:47:26,594 ‫زندان بوده. ‫کار و کاسبی نداره.‬ 820 00:47:26,886 --> 00:47:28,179 ‫مرتضی] به قرآن راضی نیستم‬ 821 00:47:28,263 --> 00:47:30,056 ‫از کی تا حالا غیرتی شدی؟‬ 822 00:47:30,139 --> 00:47:31,224 ‫خواهرت ۳۷ سالشه.‬ 823 00:47:31,307 --> 00:47:34,644 ‫بابا، من اصلاً به خدا کاری ندارم ‫با کی میخواد بره و بیاد.‬ 824 00:47:34,852 --> 00:47:36,229 ‫هر کاری دوست داره بکنه.‬ 825 00:47:36,604 --> 00:47:39,232 ‫ولی فردا پا نشه بیاد اینجا ‫جلوی من بشینه.‬ 826 00:47:39,315 --> 00:47:42,068 ‫[مرتضی] گریه و زاری کنه بگه من ‫میخوام جدا بشم و طلاق میخوام.‬ 827 00:47:42,860 --> 00:47:43,861 ‫بیا این را بخون.‬ 828 00:47:44,112 --> 00:47:46,155 ‫بعد برو هر جوابی میلته بهش بده.‬ 829 00:47:46,406 --> 00:47:47,949 ‫- چیه؟ ‫- بخون خودت.‬ 830 00:47:48,283 --> 00:47:49,826 ‫[مرتضی] خب، چی چیه؟‬ 831 00:47:49,909 --> 00:47:51,160 ‫برو تو لباس بپوش. بدو.‬ 832 00:48:16,352 --> 00:48:18,062 ‫[زن فامیل] بله، درست شد.‬ 833 00:48:18,146 --> 00:48:21,107 ‫[دختر خاله] آوردش؟ خدا را شکر درسته.‬ 834 00:48:22,817 --> 00:48:24,235 ‫[خاله] بله، دارم میگم.‬ 835 00:48:26,988 --> 00:48:28,781 ‫[ملیح] بزن، بچه ها برقصند.‬ 836 00:48:28,865 --> 00:48:30,783 ‫می‌خواهیم حرف بزنیم.‬ 837 00:48:33,453 --> 00:48:34,829 ‫پاشو، بیا ببینم.‬ 838 00:48:35,663 --> 00:48:37,999 ‫[مهمانان با خوشحالی کف می‌زنند] 839 00:48:51,054 --> 00:48:53,181 ‫[مجری] ۱، ۲، ۳. امتحان می‌کنم.‬ 840 00:48:53,723 --> 00:48:55,058 ‫[فیدبک میکروفون] 841 00:48:57,101 --> 00:49:02,940 ‫[حضار تشویق می‌کنند] 842 00:49:03,274 --> 00:49:07,028 ‫سلام عرض می‌کنم. عرض تشکر. ‫قدم سر چشم ما گذاشتید.‬ 843 00:49:07,111 --> 00:49:09,906 ‫ممنون که همراه ما هستید همیشه در امور خیر.‬ 844 00:49:10,323 --> 00:49:12,492 ‫[خانم رادمهر] عرضم به حضورتون، ‫آقای سلطانی...‬ 845 00:49:12,575 --> 00:49:13,660 ‫[فیدبک میکروفون] 846 00:49:15,745 --> 00:49:17,789 ‫آقای سلطانی، بفرمایید بالا. ‫بفرمایید.‬ 847 00:49:17,872 --> 00:49:19,582 ‫- بفرمایید. ‫- تشویقشون کنید.‬ 848 00:49:21,084 --> 00:49:22,251 ‫[مجری] بله. ‫[تشویق حضار] 849 00:49:24,962 --> 00:49:26,547 ‫- [رحیم] بریم. ‫- بله.‬ 850 00:49:27,173 --> 00:49:30,802 ‫[رادمهر] آقای سلطانی تو مصاحبه‌ای ‫که تلویزیون ازشون پخش کرد 851 00:49:31,094 --> 00:49:33,971 ‫گفتند اول که سکه‌ها را پیدا کردند 852 00:49:34,430 --> 00:49:36,182 ‫خیال کردند که یک معجزه است.‬ 853 00:49:36,265 --> 00:49:37,850 ‫- سلام. ‫- سلام.‬ 854 00:49:38,267 --> 00:49:41,145 ‫فکر کردن که شاید یه امتحانه از سمت خدا.‬ 855 00:49:42,021 --> 00:49:45,400 ‫[رادمهر] میخوام بهشون بگم اتفاقاً ‫آقای سلطانی، اینا همه معجزه است.‬ 856 00:49:45,942 --> 00:49:46,943 ‫بگم چرا؟‬ 857 00:49:47,276 --> 00:49:50,571 ‫امروز یکی از عزیزان از ‫فرمانداری پیغام دادند به من 858 00:49:50,780 --> 00:49:54,701 ‫که برای قدردانی از ‫کار جوانمردانه یه انسان شریف، 859 00:49:54,784 --> 00:49:58,413 ‫برای ایشون، یه شغل تو مجموعه ‫خودشون در نظر گرفتند.‬ 860 00:49:58,621 --> 00:50:01,165 ‫[مجری] به به تشویق بفرمایید! ‫به به، بفرمایید!‬ 861 00:50:01,249 --> 00:50:02,959 ‫خیلی ممنون. دست شما درد نکنه.‬ 862 00:50:04,877 --> 00:50:06,421 ‫دستتون درد نکنه.‬ 863 00:50:06,754 --> 00:50:10,216 ‫[رادمهر] امیدواریم با تلاشی ‫که مسئولین زندان 864 00:50:10,299 --> 00:50:12,427 ‫و خیرین شهر دارند انجام می‌دهند 865 00:50:12,510 --> 00:50:15,221 ‫و پولی که شما خیرین عزیز توی این جلسه 866 00:50:15,304 --> 00:50:17,890 ‫برای پرداخت بدهی ایشون کمک می‌کنید، 867 00:50:17,974 --> 00:50:21,394 ‫بتونیم از شاکی این زندانی ‫عزیز رضایت بگیریم 868 00:50:21,477 --> 00:50:26,023 ‫...که هرچه زودتر بتونند به آغوش ‫خانواده و پسر نازنینشون برگردند.‬ 869 00:50:26,232 --> 00:50:28,025 ‫- متشکرم. ‫- [مجری] بله.‬ 870 00:50:29,902 --> 00:50:33,906 ‫[مجری] صدای دست‌ها قطع نشه. ‫کار بزرگی کردند واقعاً!‬ 871 00:50:36,701 --> 00:50:37,952 ‫بله!‬ 872 00:50:38,703 --> 00:50:40,163 ‫تبریک عرض می‌کنم.‬ 873 00:50:41,539 --> 00:50:43,124 ‫[مجری] آقای سلطانی، ببخشید، یه لحظه؟‬ 874 00:50:43,416 --> 00:50:45,126 ‫میشه یه چند کلمه ما را مهمون کنید؟‬ 875 00:50:45,209 --> 00:50:46,335 ‫بفرمایید.‬ 876 00:50:47,754 --> 00:50:49,964 ‫سلام. خیلی ممنون.‬ 877 00:50:50,506 --> 00:50:52,842 ‫می‌بخشید. خیلی ممنون. حقیقت، 878 00:50:53,718 --> 00:50:55,344 ‫من اولش وسوسه شدم 879 00:50:55,887 --> 00:50:59,724 ‫که این سکه‌ها را بردم ‫بفروشم بدهم جای بدهیم.‬ 880 00:51:00,099 --> 00:51:03,311 ‫ولی یه اتفاق خیلی ساده ‫توی طلافروشی افتاد. 881 00:51:03,686 --> 00:51:07,565 ‫وقتی اون بنده خدا اومد ‫پول سکه ها را حساب و کتاب کنه، 882 00:51:07,982 --> 00:51:09,734 ‫ماشین حسابش از کار افتاد.‬ 883 00:51:10,276 --> 00:51:13,529 ‫یه خودکار برداشت. خودکار هم ننوشت!‬ 884 00:51:15,072 --> 00:51:17,950 ‫[رحیم] من یه لحظه پیش خودم فکر کردم 885 00:51:18,367 --> 00:51:20,745 ‫که اینها همه به قولاً یه نشونه است.‬ 886 00:51:20,995 --> 00:51:26,375 ‫یه نشونه که من این کار را نکنم. ‫مال مردم را برگردونم به صاحبش.‬ 887 00:51:26,667 --> 00:51:29,378 ‫[مجری] بله، تشویق بفرمایید! آفرین، آفرین!‬ 888 00:51:32,757 --> 00:51:36,135 ‫ممنون، آقای سلطانی! ‫لطف می‌کنید. مبارکتون باشه!‬ 889 00:51:36,427 --> 00:51:40,765 ‫اگه اجازه بدید یه صحبت کوچولو ‫با آقا پسرشون انجام بدیم.‬ 890 00:51:40,973 --> 00:51:43,684 ‫[مجری] عمو جان، شما چیزی داری ‫راجع به بابات بگی؟‬ 891 00:51:43,976 --> 00:51:45,311 ‫- بله. ‫- بفرمایید.‬ 892 00:51:45,394 --> 00:51:46,687 ‫من...‬ 893 00:51:51,609 --> 00:51:52,777 ‫دوست...‬ 894 00:51:53,861 --> 00:51:58,407 ‫دارم...که پول...قرض...‬ 895 00:52:00,618 --> 00:52:03,037 ‫بابام...جمع بشه...‬ 896 00:52:03,830 --> 00:52:07,041 ‫باز...‬ 897 00:52:08,960 --> 00:52:12,505 ‫هم...‬ 898 00:52:13,548 --> 00:52:16,175 ‫خودم...‬ 899 00:52:17,802 --> 00:52:21,389 ‫هم...پول...هام را...‬ 900 00:52:22,807 --> 00:52:24,851 ‫آور...آوردم...‬ 901 00:52:25,101 --> 00:52:28,354 ‫به به، عزیزم! ‫حالا چقدر میخوای کمک کنی؟‬ 902 00:52:29,188 --> 00:52:31,983 ‫پنجاه...هزار...‬ 903 00:52:36,821 --> 00:52:37,822 ‫تومان.‬ 904 00:52:37,905 --> 00:52:40,533 ‫[مجری] به نظرتون تشویق نداره؟ ‫خواهش می‌کنم!‬ 905 00:52:40,616 --> 00:52:41,742 ‫بله. ‫[حضار تشویق می‌کنند] 906 00:52:47,999 --> 00:52:50,001 ‫الهی، قربونت برم!‬ 907 00:52:50,084 --> 00:52:54,380 ‫[پخش آهنگ «برقصا» از محسن چاوشی] 908 00:52:54,463 --> 00:52:58,759 ‫[پخش آهنگ «برقصا» از محسن چاوشی] 909 00:52:58,843 --> 00:53:03,139 ‫[پخش آهنگ «برقصا» از محسن چاوشی] 910 00:53:03,222 --> 00:53:07,518 ‫[پخش آهنگ «برقصا» از محسن چاوشی] 911 00:53:07,602 --> 00:53:11,898 ‫[پخش آهنگ «برقصا» از محسن چاوشی] 912 00:53:11,981 --> 00:53:16,277 ‫[پخش آهنگ «برقصا» از محسن چاوشی] 913 00:53:16,360 --> 00:53:20,698 ‫[پخش آهنگ «برقصا» از محسن چاوشی] 914 00:53:20,781 --> 00:53:24,952 ‫[پخش آهنگ «برقصا» از محسن چاوشی] 915 00:53:25,369 --> 00:53:30,124 ‫[پخش آهنگ «برقصا» از محسن چاوشی] 916 00:53:30,207 --> 00:53:35,171 ‫[صدای خیرها در حال شمارش پول] 917 00:53:35,254 --> 00:53:36,923 ‫اون شیرینی را از آشپزخانه بیارید.‬ 918 00:53:41,302 --> 00:53:43,262 ‫آقا اینجا چرا؟ بفرمایید.‬ 919 00:53:53,773 --> 00:53:55,149 ‫[خیر ۱] ۲۵۰٫۰۰۰ تومن.‬ 920 00:53:55,942 --> 00:53:57,151 ‫[رادمهر] بله.‬ 921 00:53:57,234 --> 00:53:58,653 ‫[خیر ۱] ۱۰۰٫۰۰۰ تومن.‬ 922 00:53:59,654 --> 00:54:02,156 ‫- [رادمهر] بله.‬ ‫- [خیر ۱] یه ۱۰۰٫۰۰۰ تومن دیگه.‬ 923 00:54:03,908 --> 00:54:06,535 ‫- [رادمهر] بله.‬ ‫- [خیر ۱] آخرش هم یه ۵۰۰٫۰۰۰ تومن.‬ 924 00:54:07,119 --> 00:54:09,997 ‫[رادمهر] ۳۲٫۷۵۰٫۰۰۰ تومان. 925 00:54:11,207 --> 00:54:15,252 ‫[خیر ۲] نقدی هم که ۱٫۴۰۰٫۰۰۰ ‫به اضافه یک النگوی طلا.‬ 926 00:54:15,836 --> 00:54:19,674 ‫[رادمهر] مجموعاً می‌کنه ‫سی و چهار میلیون...‬ 927 00:54:19,757 --> 00:54:23,427 ‫و صد و پنجاه هزار تومان. ‫حالا النگو را هم قیمت می‌کنیم.‬ 928 00:54:23,886 --> 00:54:26,222 ‫[طاهری] یه ۸۴۰٫۰۰۰ تومن هم زندانی‌ها 929 00:54:26,305 --> 00:54:28,975 ‫گلریزون کردن که من مستقیم ‫می‌ریزم به حساب خیریه.‬ 930 00:54:29,642 --> 00:54:32,478 ‫- خدا خیرشون بده. ‫- رئیس زندان و خودم هم ۲۰۰٫۰۰۰ تومن.‬ 931 00:54:32,561 --> 00:54:33,604 ‫[خیر ۲] خدا خیرت بده.‬ 932 00:54:33,688 --> 00:54:35,439 ‫آقای طاهری، شما این همه به من لطف کردید.‬ 933 00:54:35,523 --> 00:54:37,441 ‫[طاهری] کاری نکردم. خواهش می کنم.‬ 934 00:54:37,525 --> 00:54:38,734 ‫حسین آقا...‬ 935 00:54:38,818 --> 00:54:42,029 ‫- بفرمایید. ‫- تا همه جمعند برو دسته چکت را بیار. 936 00:54:42,113 --> 00:54:43,531 ‫صبر کن، صبر کن.‬ 937 00:54:44,407 --> 00:54:47,493 ‫من طلبم از ایشون ‫۱۵۰ میلیونه.‬ 938 00:54:48,119 --> 00:54:49,996 ‫۱۵۰ میلیون ۳ سال پیش.‬ 939 00:54:50,371 --> 00:54:52,540 ‫۳۴، ۳۵ میلیون ‫به چه دردم می‌خوره؟‬ 940 00:54:54,375 --> 00:54:55,835 ‫[خیر ۴] کجا، آقا؟‬ 941 00:54:55,918 --> 00:54:57,378 ‫[خیر ۵] آقا، کجا؟‬ 942 00:54:58,295 --> 00:55:01,382 ‫- آقا یه دقیقه... ‫- طرف النگوش را درآورده اینجا کمک کرده. 943 00:55:01,465 --> 00:55:03,801 ‫زندونی‌ها پول‌هاشون را گذاشتند روی هم‬ 944 00:55:03,884 --> 00:55:05,136 ‫تا این بنده خدا آزاد بشه.‬ 945 00:55:05,219 --> 00:55:06,220 ‫خب، شما هم...‬ 946 00:55:06,303 --> 00:55:09,348 ‫آقا چرا یه جوری صحبت می‌کنی ‫انگار من میخوام پول ناحق بگیرم؟‬ 947 00:55:09,432 --> 00:55:12,560 ‫ایشون یه کار خیری کردند، ‫شما هم باید خودتون را شریک این کار...‬ 948 00:55:12,643 --> 00:55:15,771 ‫چه کار خیری کردند؟ چه کار خیری کردند؟‬ 949 00:55:16,605 --> 00:55:20,067 ‫فرض ایشون یه کیفی هم پیدا کرده ‫و برگردونده به صاحبش.‬ 950 00:55:20,651 --> 00:55:22,695 ‫مگه قرار بوده برنگردونه؟ وظیفه‌اش بوده.‬ 951 00:55:22,903 --> 00:55:24,363 ‫اگه خودت بودی، بر می‌گردوندی؟‬ 952 00:55:24,447 --> 00:55:26,032 ‫معلومه! ‫چرا برنگردونم؟‬ 953 00:55:26,282 --> 00:55:29,243 ‫[خیر ۷] شما تو موقعیت مالی ‫یه زندانی مثل ایشون نیستی. 954 00:55:29,326 --> 00:55:31,412 ‫اگه بودی و مثل این آقا سکه‌ها را... 955 00:55:31,495 --> 00:55:32,580 ‫[بهرام] خانم محترم!‬ 956 00:55:32,663 --> 00:55:34,290 ‫اجازه بده. خیلی‌ها 957 00:55:34,665 --> 00:55:37,752 ‫تو زندگیشون ۱۰۰ برابر ‫گرفتارتر از این آقا هستند.‬ 958 00:55:38,461 --> 00:55:40,546 ‫امکانش هم دارند، ‫ولی دزدی نمی‌کنند.‬ 959 00:55:40,629 --> 00:55:42,048 ‫باید براشون مراسم بگیرند؟‬ 960 00:55:43,716 --> 00:55:46,677 ‫من تا حالا به ناموس مردم دست‌درازی نکردم.‬ 961 00:55:46,927 --> 00:55:48,304 ‫باید بهم لوح تقدیر بدهند؟‬ 962 00:55:49,597 --> 00:55:53,350 ‫کجای دنیا یه آدم را به خاطر ‫کار بدی که نکرده تشویق می‌کنند؟‬ 963 00:55:54,185 --> 00:55:56,312 ‫حالا تو ناراحتیت سر این لوح تقدیره؟‬ 964 00:55:56,729 --> 00:55:59,148 ‫نه، ناراحتیم از نمک‌نشناسی توست.‬ 965 00:55:59,231 --> 00:56:00,733 ‫آقا بهرام، شما یه دقیقه بیا.‬ 966 00:56:00,816 --> 00:56:02,109 ‫کلاً نمک نشناسی.‬ 967 00:56:02,193 --> 00:56:05,654 ‫[رادمهر] لوح تقدیر کمترین چیزیه ‫که می شد برای کسی که چنین 968 00:56:05,738 --> 00:56:07,406 ‫کار بزرگی کرده، در نظر گرفت.‬ 969 00:56:07,490 --> 00:56:08,616 ‫[بهرام] چه کار بزرگی؟‬ 970 00:56:09,033 --> 00:56:10,409 ‫چه کار بزرگی کرده؟‬ 971 00:56:10,993 --> 00:56:12,036 ‫[بهرام] چه خیری؟‬ 972 00:56:12,453 --> 00:56:17,458 ‫کار خیر را من کردم که ۳ سال پیش ‫رو حساب فامیلی رفتم چک ضمانت دادم 973 00:56:17,541 --> 00:56:21,253 ‫پول نزول بگیره، یه شغلی ‫راه بندازه، زن و بچه‌اش 974 00:56:21,545 --> 00:56:25,758 ‫از بدبختی در بیاد. کار خیر را ‫من کردم که وقتی نرفت قسط‌هاش 975 00:56:26,050 --> 00:56:29,011 ‫را بده، طلای زنم را فروختم. ‫قسط و قرض و نزولش را یه جا دادم.‬ 976 00:56:29,261 --> 00:56:30,262 ‫[خیر ۲] خدا اجرت بده‬. 977 00:56:30,346 --> 00:56:31,889 ‫حالا ایشون شده قهرمان؟‬ 978 00:56:32,098 --> 00:56:35,309 ‫من که بی سروصدا این همه خوبی ‫کردم شدم طلبکار بی شرف و ظالم؟‬ 979 00:56:35,392 --> 00:56:37,228 ‫- [خیر ۲] دور از جون شما. ‫- بابا...‬ 980 00:56:38,187 --> 00:56:40,314 ‫من جهاز دخترم را فروختم به خاطر این.‬ 981 00:56:44,068 --> 00:56:47,822 ‫ایشون می خواست اون سکه ها را ‫بفروشه بده به من، من قبول نکردم.‬ 982 00:56:49,031 --> 00:56:50,658 ‫- درسته، آقا؟‬ ‫- [حسین] اون روز که... 983 00:56:50,741 --> 00:56:54,245 ‫فرض من همون روز این پول را ‫ازش قبول می‌کردم، جای بدهی‌اش.‬ 984 00:56:54,328 --> 00:56:55,788 ‫[بهرام] از زندان میومد بیرون.‬ 985 00:56:55,871 --> 00:56:59,125 ‫اون وقت باز میومد سروصدا راه ‫بندازه سکه ای چیزی پیدا کرده؟‬ 986 00:57:00,543 --> 00:57:04,004 ‫چون این پول را ازش قبول نکردم، ‫این داستان را راه انداخته.‬ 987 00:57:04,880 --> 00:57:07,007 ‫من احترامت را نگه می دارم ‫و جوابت را نمیدم.‬ 988 00:57:07,091 --> 00:57:08,884 ‫[بهرام] رحیم، اعصابم را خرد نکن، 989 00:57:08,968 --> 00:57:10,719 ‫کاسه و کوزه‌ات را بریزم به هم.‬ 990 00:57:10,803 --> 00:57:12,138 ‫[رادمهر] بچه اینجا نشسته! 991 00:57:15,474 --> 00:57:17,560 ‫- [حسین] آقا بهرام. ‫- [طاهری] صبر کن، آقا بهرام.‬ 992 00:57:17,643 --> 00:57:18,644 ‫[طاهری] صبر کن.‬ 993 00:57:19,562 --> 00:57:20,604 ‫صبر کن.‬ 994 00:57:20,688 --> 00:57:23,440 ‫- [بهرام] ولش کن، آقا. ‫- [طاهری] بیا اینجا بشین.‬ 995 00:57:28,404 --> 00:57:31,949 ‫این را هماهنگ کردیم ببرند ‫تلویزیون برای مصاحبه.‬ 996 00:57:32,241 --> 00:57:35,286 ‫من صحبت می‌کنم وسط برنامه ‫به شما زنگ بزنند.‬ 997 00:57:36,120 --> 00:57:39,957 ‫شما بگو به خاطر کار انسانی که کرده، ‫میخوام رضایت بدم آزاد بشه.‬ 998 00:57:40,166 --> 00:57:44,128 ‫این جوری هم یه چیز قشنگ به مردم ‫یاد دادی هم اسمت به نیکی می‌مونه‬. 999 00:57:45,379 --> 00:57:47,548 ‫اسم نیک برای بچه من جهاز میشه؟‬ 1000 00:57:47,631 --> 00:57:51,343 ‫ببین، در هر صورت، این پول را ‫ببره دادگاه، وثیقه بذاره، 1001 00:57:51,719 --> 00:57:54,930 ‫مابقی بدهیش هم قسط‌بندی ‫می‌کنند و فرداش هم آزاده.‬ 1002 00:57:58,684 --> 00:58:01,937 ‫الآن این پول را بگیری و ‫رضایت بدی که شکل قشنگ‌تری داره.‬ 1003 00:58:06,275 --> 00:58:09,403 ‫آقا من اگه رضایت هم بدم ‫فقط به خاطر این بچه است.‬ 1004 00:58:09,486 --> 00:58:11,572 ‫- [خیر ۲] خدا خیرت بده. ‫- [طاهری] دستت درد نکنه.‬ 1005 00:58:11,655 --> 00:58:14,533 ‫[طاهری] خانم رادمهر، صورت‌جلسه ‫کنید تا همه امضا کنیم.‬ 1006 00:58:20,623 --> 00:58:21,624 ‫سلام.‬ 1007 00:58:22,124 --> 00:58:23,876 ‫- سلام علیکم. ‫- بفرمایید؟‬ 1008 00:58:24,126 --> 00:58:26,295 ‫- من رحیم سلطانی هستم. ‫- بفرمایید؟‬ 1009 00:58:27,421 --> 00:58:29,381 ‫- از طرف خانم رادمهر اومدم. ‫- کی؟‬ 1010 00:58:29,715 --> 00:58:31,342 ‫از خیریه مهرپویان.‬ 1011 00:58:31,425 --> 00:58:34,428 ‫اومدم خدمت آقای جوانمردی، کارگزینی.‬ 1012 00:58:34,929 --> 00:58:36,597 ‫آهان، همین که تلویزیون ‫هم نشونت داد؟‬ 1013 00:58:36,805 --> 00:58:37,932 ‫خواهش می‌کنم.‬ 1014 00:58:38,933 --> 00:58:41,101 ‫- گفت ساعت یازده اینجا باشم. ‫- بله.‬ 1015 00:58:46,023 --> 00:58:47,483 ‫[کارمند] کارت ملی‌تون را بدید.‬ 1016 00:58:51,070 --> 00:58:54,240 ‫از همین ور برو طبقه اول، ‫آقای نادعلی.‬ 1017 00:59:02,831 --> 00:59:06,585 ‫هر کاری هم باشه، بلدیم. ‫خطاطی، نقاشی، نقاشی ساختمون.‬ 1018 00:59:06,669 --> 00:59:07,920 ‫بسیار هم عالی.‬ 1019 00:59:08,003 --> 00:59:09,922 ‫- در خدمتیم. ‫- چایی‌ات را بخور.‬ 1020 00:59:10,798 --> 00:59:11,840 ‫خیلی ممنون.‬ 1021 00:59:12,132 --> 00:59:17,429 ‫ببینم، اون وقت این آقا ‫که سکه‌ها را بهش برگردوندی... 1022 00:59:17,513 --> 00:59:18,555 ‫خانم بود.‬ 1023 00:59:19,306 --> 00:59:21,809 ‫شماره‌اش را می تونی به من بدی، ‫یه زنگ بهش بزنم؟‬ 1024 00:59:22,059 --> 00:59:25,062 ‫شماره که...شماره ازش ندارم.‬ 1025 00:59:25,145 --> 00:59:27,147 ‫پس چطور بهت زنگ زد؟ ‫مگه شماره‌اش نیفتاد؟‬ 1026 00:59:27,231 --> 00:59:29,900 ‫زنگ زد زندان. ‫زندان من هماهنگ کردم.‬ 1027 00:59:30,359 --> 00:59:31,860 ‫یه آدرسی، چیزی...‬ 1028 00:59:32,278 --> 00:59:35,406 ‫آدرس که فکر نکنم ازش داشته باشم. ‫چطور مگه؟‬ 1029 00:59:35,489 --> 00:59:37,283 ‫یعنی هیچ نشونه‌ای ازش نداری؟‬ 1030 00:59:37,366 --> 00:59:40,119 ‫چون من خودم ندیدمش. ‫کیف را خواهرم دادند بهش.‬ 1031 00:59:40,661 --> 00:59:41,662 ‫طوری شده؟‬ 1032 00:59:41,870 --> 00:59:45,833 ‫یه مدرک داری نشون بدی که یه کیف ‫پول پیدا کردی برگردوندی صاحبش؟‬ 1033 00:59:46,083 --> 00:59:47,835 ‫مدرکی که ندارم.‬ 1034 00:59:48,252 --> 00:59:53,299 ‫یه لوح تقدیر هست که مال همون ‫خیریه است. توش نوشتند.‬ 1035 00:59:53,590 --> 00:59:54,967 ‫شاهد و این‌ها، چطور؟‬ 1036 00:59:55,217 --> 00:59:56,552 ‫همه مسئول‌های زندان شاهدند.‬ 1037 00:59:56,635 --> 00:59:57,970 ‫به غیر مسئول‌های زندان؟‬ 1038 00:59:58,178 --> 01:00:01,056 ‫خواهرم و بچه خودم شاهدند. ‫مگه چطور شده؟‬ 1039 01:00:01,432 --> 01:00:04,101 ‫من برای اینکه نامه شما را بنویسم، 1040 01:00:04,184 --> 01:00:07,104 ‫قبلش باید یه اطمینانی حاصل کنم.‬ 1041 01:00:08,188 --> 01:00:09,189 ‫از چی؟‬ 1042 01:00:09,732 --> 01:00:11,275 ‫یه خبرهایی پخش شده.‬ 1043 01:00:11,859 --> 01:00:13,610 ‫- چه خبری؟ ‫- شاید 1044 01:00:14,653 --> 01:00:17,364 ‫این داستان شما ممکنه واقعی نباشه.‬ 1045 01:00:23,162 --> 01:00:24,580 ‫چی چیش واقعی نباشه؟‬ 1046 01:00:24,913 --> 01:00:28,292 ‫حالا، مگه ضرری داره ما مطمئن ‫بشیم شما این کار را کردی؟‬ 1047 01:00:30,419 --> 01:00:34,340 ‫- طلبکارم با شما تماس گرفته؟ ‫- نه.‬ 1048 01:00:37,509 --> 01:00:40,346 ‫از زندانی‌ها کسی چیزی گفته؟‬ 1049 01:00:40,429 --> 01:00:43,307 ‫نه، تو این شبکه‌های اجتماعی 1050 01:00:43,515 --> 01:00:45,642 ‫یه حرف و حدیث‌هایی پخش شده.‬ 1051 01:00:46,727 --> 01:00:48,479 ‫یعنی حالا شما به من شک دارید؟‬ 1052 01:00:48,562 --> 01:00:50,814 ‫من که شک ندارم بهت. میگم 1053 01:00:50,898 --> 01:00:53,484 ‫برات شایعه درست کردند.‬ 1054 01:00:53,567 --> 01:00:54,610 ‫آخه، رو چه حسابی؟‬ 1055 01:00:55,361 --> 01:00:58,364 ‫برداشتند گفتند این داستان را ‫خود مسئولان زندان 1056 01:00:58,447 --> 01:01:02,201 ‫ساختند که اون خودکشی چند وقت ‫پیش تو زندان را ماستمالی بکنند.‬ 1057 01:01:02,951 --> 01:01:04,745 ‫والله، جان بچه‌ام، اصلا خبر ندارم.‬ 1058 01:01:04,828 --> 01:01:06,955 ‫چرا قسم بچه‌ات را می‌خوری؟‬ 1059 01:01:07,456 --> 01:01:09,541 ‫تو مگه این کیف را ‫برنگردونی به صاحبش؟‬ 1060 01:01:10,250 --> 01:01:14,755 ‫برو صاحب کیف، خواهرت، و بچه‌ات را بردار ‫بیار اینجا من دو تا سؤال ازشون بپرسم، 1061 01:01:15,297 --> 01:01:17,674 ‫یه نوشته بذارم جلوشون امضا کنند 1062 01:01:17,758 --> 01:01:20,052 ‫که اگه فردا یه آدم مریض از در اومد تو، 1063 01:01:20,135 --> 01:01:22,763 ‫من یه حرفی داشته باشم ‫در جوابش بگم دهنش را ببنده.‬ 1064 01:01:23,639 --> 01:01:24,640 ‫سخته این کار؟‬ 1065 01:01:25,391 --> 01:01:26,392 ‫نه.‬ 1066 01:01:46,453 --> 01:01:47,538 ‫الو، سلام.‬ 1067 01:01:48,330 --> 01:01:49,456 ‫حال شما خوبه؟‬ 1068 01:01:50,290 --> 01:01:52,167 ‫ببخشید من مزاحم شما شدم.‬ 1069 01:01:52,251 --> 01:01:55,796 ‫ببخشید چند روز پیش یه خانم ‫با این شماره به من زنگ زدند.‬ 1070 01:01:56,088 --> 01:01:58,215 ‫اگه پیشتون هستند، من باهاشون صحبت بکنم.‬ 1071 01:01:58,841 --> 01:02:03,637 ‫یه خانم با تاکسی اومد. ‫با این شماره بهم زنگ زده بودند.‬ 1072 01:02:05,347 --> 01:02:06,974 ‫بله، شما شوهرشون هستید؟‬ 1073 01:02:09,643 --> 01:02:12,938 ‫آهان، سلام. حال شما، ‫حالتون خوبه؟ خوبید شما؟‬ 1074 01:02:14,314 --> 01:02:15,315 ‫بله.‬ 1075 01:02:15,399 --> 01:02:18,152 ‫شما آدرسی، نشونی، ‫یا چیزی ازشون ندارید؟‬ 1076 01:02:20,154 --> 01:02:21,196 ‫کیه؟‬ 1077 01:02:25,951 --> 01:02:27,411 ‫نه طوری نشده.‬ 1078 01:02:30,497 --> 01:02:33,292 ‫ممنون. خدا نگهدارتون.‬ 1079 01:02:33,584 --> 01:02:35,669 ‫- خداحافظ شما. خدا نگهدار. ‫- هان؟‬ 1080 01:02:36,962 --> 01:02:39,298 ‫راننده تاکسی بود ‫که آورده بودش در خونه.‬ 1081 01:02:39,548 --> 01:02:41,300 ‫گفت با موبایل من زنگ زد.‬ 1082 01:02:43,969 --> 01:02:47,306 ‫ملیح، تو نباید یه شماره تلفن ازش ‫می گرفتی و پول را بهش می دادی؟‬ 1083 01:02:47,389 --> 01:02:49,183 ‫قبلش با موبایلش ‫به من زنگ زده بود.‬ 1084 01:02:49,266 --> 01:02:52,186 ‫شماره اش افتاد بود. چه می دونستم ‫دوباره باید ازش شماره بگیرم؟‬ 1085 01:02:54,396 --> 01:02:57,608 ‫رحیم، خودت نباید یه آدرسی، ‫شماره ای، چیزی ازش می گرفتی؟‬ 1086 01:02:57,691 --> 01:03:01,445 ‫مگه من کف دستم را بو کرده بودم ‫که بعداً نیاز به این چیزها میشه؟‬ 1087 01:03:04,239 --> 01:03:05,574 ‫[حسین] حالا حرف خاصی نزد؟‬ 1088 01:03:05,782 --> 01:03:08,827 ‫خونه‌اش کجا است؟ ‫از کجا اومده؟ کجا قراره بره؟‬ 1089 01:03:08,911 --> 01:03:10,287 ‫من هرچی یادم بود را گفتم.‬ 1090 01:03:11,121 --> 01:03:13,123 ‫بچه‌ها شما غیر این ‫چیزی یادتون نمیاد؟‬ 1091 01:03:13,207 --> 01:03:14,500 ‫- نه. ‫- [نیما] نه.‬ 1092 01:03:14,583 --> 01:03:19,129 ‫[نگار] گفت هیچ‌کس نمی‌دونه سکه ‫داره گفت از ترس به هیچ‌کس نگفته.‬ 1093 01:03:20,172 --> 01:03:22,174 ‫ملیح] شما فردا من را ‫ببر فرمانداری.‬ 1094 01:03:22,257 --> 01:03:25,093 ‫من میگم زنه را خودم دیدمش. ‫کیف را خودم بهش دادم.‬ 1095 01:03:25,552 --> 01:03:27,971 ‫اون آقا گیر داده اصلاً ‫خود زنه باید بیاد.‬ 1096 01:03:28,055 --> 01:03:30,974 ‫[سیاوش] من...هم...دید...‬ 1097 01:03:32,392 --> 01:03:34,102 ‫دیدمش.‬ 1098 01:03:34,353 --> 01:03:36,021 ‫[نیما] من دیدمش.‬ 1099 01:03:37,814 --> 01:03:39,691 ‫یه بار دیگه راننده تاکسی را بگیر.‬ 1100 01:03:41,401 --> 01:03:43,820 ‫[صدای عبور خودروها] 1101 01:03:47,157 --> 01:03:48,283 ‫[بوق خودرو] 1102 01:03:54,206 --> 01:03:55,249 ‫[بوق خودرو] 1103 01:04:00,587 --> 01:04:01,588 ‫[بوق خودرو] 1104 01:04:10,222 --> 01:04:12,683 ‫والله، سوار شد، دیدم خیلی هراسونه.‬ 1105 01:04:13,141 --> 01:04:15,561 ‫گفتم خانم چیزی شده؟ گفت نه.‬ 1106 01:04:16,186 --> 01:04:19,189 ‫بعد گفت میشه از موبایلت یه تماس بگیرم؟‬ 1107 01:04:20,023 --> 01:04:22,234 ‫فکر کنم با خواهر شما تماس گرفت، درسته؟‬ 1108 01:04:22,317 --> 01:04:24,653 ‫[رحیم] بله. یعنی تو راه حرفی نزد؟‬ 1109 01:04:24,736 --> 01:04:27,656 ‫[راننده] ولی وقتی دوباره از دم ‫خونه شما سوار شد، 1110 01:04:27,739 --> 01:04:31,243 ‫توی آینه نگاه کردم، ‫دیدم داره سکه‌هاش را می شمره.‬ 1111 01:04:32,327 --> 01:04:36,540 ‫بعد گفت آقا سر راهتون اگه میشه ‫دم یه طلافروشی نگه دارید.‬ 1112 01:04:37,457 --> 01:04:40,961 ‫من هم بردمش یه جا ‫پیاده‌اش کردم، رفت تو طلافروشی.‬ 1113 01:04:42,087 --> 01:04:43,755 ‫رفت چکار کنه؟‬ 1114 01:04:44,423 --> 01:04:47,509 ‫چکار کنه؟ من چه می‌دونم رفت چکار کنه؟‬ 1115 01:04:47,593 --> 01:04:48,885 ‫دیگه رفت.‬ 1116 01:04:49,469 --> 01:04:51,847 ‫یه کم چهره‌اش سبزه نبود؟‬ 1117 01:04:52,139 --> 01:04:54,016 ‫والله، من خودم ندیدمش.‬ 1118 01:04:54,933 --> 01:04:56,435 ‫۷، ۸، ۱۰ روز پیش بود، نه؟‬ 1119 01:04:56,518 --> 01:04:59,521 ‫[رحیم] بله، سکه‌اش هم ‫از این سکه بی‌قاب‌ها بود.‬ 1120 01:05:00,772 --> 01:05:04,067 ‫[مرد جوان] اون که اون روز اومد ‫گفت این سکه‌ها طلا است یا نه؟‬ 1121 01:05:04,151 --> 01:05:06,278 ‫- آهان. ‫- ۱۷ تا سکه بود.‬ 1122 01:05:06,361 --> 01:05:07,738 ‫آورد پیش خودم.‬ 1123 01:05:07,821 --> 01:05:10,824 ‫من دونه دونه سکه‌ها را نگاه کردم ‫و گفتم همه‌اش طلا است.‬ 1124 01:05:12,159 --> 01:05:14,620 ‫یه قیمت سکه پرسید و گفت 1125 01:05:14,703 --> 01:05:16,622 ‫که می‌تونم یکیش را بفروشم؟‬ 1126 01:05:16,913 --> 01:05:20,125 ‫دیدم یه کم مشکوکه، ‫گفتم امروز اصلاً خرید نداریم.‬ 1127 01:05:21,668 --> 01:05:24,838 ‫- چی چیش مشکوک بود؟‬ ‫- کسی که 1128 01:05:25,047 --> 01:05:28,008 ‫طلا مال خودش باشه، نمیاد ‫بپرسه اصلیه یا بدلیه.‬ 1129 01:05:30,344 --> 01:05:32,304 ‫[طلافروش] چطور؟ مگه سکه‌ها مال شما بوده؟‬ 1130 01:05:41,605 --> 01:05:44,650 ‫- می‌بخشید؟ ‫- خواهش می‌کنم؟‬ 1131 01:05:45,692 --> 01:05:47,694 ‫فیلم‌های دوربین‌هاتون ‫را میشه دید؟‬ 1132 01:05:49,279 --> 01:05:52,199 ‫والله، باید نامه از پلیس اماکن بیاد.‬ 1133 01:05:56,203 --> 01:05:59,081 ‫لااقل یه عکس میشه با موبایل ‫از رو تصویرش بگیرم؟‬ 1134 01:05:59,373 --> 01:06:00,499 ‫نه، من شرمنده ام.‬ 1135 01:06:08,924 --> 01:06:13,470 ‫ببخشید. شما یه نگاهی ‫به این لوح تقدیر می‌کنید؟‬ 1136 01:06:13,679 --> 01:06:14,846 ‫ببخشید.‬ 1137 01:06:28,193 --> 01:06:29,820 ‫احتمالاً می‌خواسته 1138 01:06:30,404 --> 01:06:33,949 ‫مطمئن بشه من سکه‌هاش را برنداشته ‫باشم، و جاش تقلبی بذارم.‬ 1139 01:06:35,283 --> 01:06:36,702 ‫[راننده] والله، چی بگم؟‬ 1140 01:06:36,785 --> 01:06:38,704 ‫نمی‌خوام تو دلت را خالی کنم.‬ 1141 01:06:39,871 --> 01:06:42,833 ‫ولی این خانم اگه اشکالی تو کارش نبود، 1142 01:06:43,458 --> 01:06:45,377 ‫حداقل فرداش، پس‌فرداش 1143 01:06:45,752 --> 01:06:49,756 ‫یه زنگی می‌زد، یه تماسی ‫می‌گرفت، یه تشکری می‌کرد.‬ 1144 01:06:50,298 --> 01:06:53,593 ‫میشه بریم اونجایی ‫که پیاده‌اش کردید؟‬ 1145 01:06:58,306 --> 01:07:00,058 ‫[راننده] رفت سمت این محله.‬ 1146 01:07:11,278 --> 01:07:12,863 ‫پولت را بذار جیبت.‬ 1147 01:07:12,946 --> 01:07:15,407 ‫[رحیم] نه، خیلی ممنون. بفرمایید چقدر میشه؟‬ 1148 01:07:15,490 --> 01:07:16,867 ‫من از زندانی کرایه بگیرم؟‬ 1149 01:07:16,950 --> 01:07:18,994 ‫[رحیم] نه، خواهش می‌کنم. ‫درست نیست. بفرمایید.‬ 1150 01:07:19,077 --> 01:07:20,954 ‫[راننده] این دنیا چیش درسته که این باشه؟‬ 1151 01:07:21,288 --> 01:07:23,874 ‫من خودم دو سال ناحق زندون بودم. ‫برو به سلامت.‬ 1152 01:07:25,041 --> 01:07:26,126 ‫شرمنده می‌کنید.‬ 1153 01:07:27,878 --> 01:07:29,921 ‫میگم انشالله که پیداش می‌کنی.‬ 1154 01:07:30,005 --> 01:07:31,548 ‫اما اگه پیداش نکردی، 1155 01:07:31,757 --> 01:07:35,260 ‫با یه خانم صحبت کن ببرش اونجا ‫بگو کیف را دادم به این.‬ 1156 01:07:35,844 --> 01:07:37,763 ‫اگه کاری چیزی هم داشتی، زنگ بزن.‬ 1157 01:07:52,652 --> 01:07:55,822 ‫[صدای بچه‌ها در حال بازی] 1158 01:08:04,122 --> 01:08:06,374 ‫[صدای صحبت از دور می‌آید] 1159 01:08:24,059 --> 01:08:27,270 ‫[صدای فروشنده دوره‌گرد] 1160 01:08:27,813 --> 01:08:30,232 ‫[صدای وانتی] 1161 01:08:36,071 --> 01:08:37,948 ‫[صدای عبور خودروها] 1162 01:08:46,122 --> 01:08:49,459 ‫شما آقایی نیستید که تلویزیون ‫اخبار استان نشون می‌داد؟‬ 1163 01:08:49,876 --> 01:08:52,629 ‫- بله.‬ ‫- گفتم چهره‌تون آشنا است.‬ 1164 01:08:53,797 --> 01:08:55,632 ‫[رحیم] خیلی ممنون. خواهش می‌کنم.‬ 1165 01:08:58,051 --> 01:08:59,219 ‫فرونشده] بفرمایید.‬ 1166 01:08:59,302 --> 01:09:00,804 ‫رحیم] دست شما درد نکنه.‬ 1167 01:09:02,764 --> 01:09:03,807 ‫[سیاوش] عمه، این چی؟‬ 1168 01:09:04,474 --> 01:09:05,642 ‫ببینم؟‬ 1169 01:09:05,725 --> 01:09:06,726 ‫[صدای زنگ تلفن] 1170 01:09:06,810 --> 01:09:10,146 ‫[ملیح] نه، این چیه کردی تنت؟ ‫تنگه برات. برو یه چی قشنگ‌تر بپوش.‬ 1171 01:09:10,230 --> 01:09:11,731 ‫خب، چی حالا؟‬ 1172 01:09:11,815 --> 01:09:14,109 ‫- می‌خواستم. ‫- نکن. نکن!‬ 1173 01:09:14,901 --> 01:09:16,278 ‫[ملیح] رحیم، دیرت نشه!‬ 1174 01:09:16,570 --> 01:09:17,779 ‫[رحیم] اومدم.‬ 1175 01:09:18,196 --> 01:09:19,781 ‫چطور شد؟ درست شد؟‬ 1176 01:09:19,865 --> 01:09:21,658 ‫نه، ضبط نمی‌کنه بد مصب.‬ 1177 01:09:22,117 --> 01:09:25,453 ‫نیما، برو خونه ابوالفضل بگو بابام ‫میگه دستگاه دی‌وی‌دیتون را بدید.‬ 1178 01:09:25,537 --> 01:09:26,663 ‫[نیما] باشه.‬ 1179 01:09:31,918 --> 01:09:34,588 ‫بگو تلویزیون داییم را نشون میده. ‫می خواهیم ضبط کنیم.‬ 1180 01:09:34,671 --> 01:09:35,755 ‫[نیما] چشم.‬ 1181 01:09:38,842 --> 01:09:42,804 ‫میگم عکس زنه را هم ببر تو ‫برنامه نشون بده شاید پیدا بشه.‬ 1182 01:09:43,179 --> 01:09:44,180 ‫باشه.‬ 1183 01:09:45,307 --> 01:09:47,475 ‫- بابا، زنگ زدی مامانت بشینه ببینه؟‬ ‫- [سیاوش] بله. 1184 01:09:47,559 --> 01:09:48,643 ‫- [زنگ تلفن] ‫- خوشحال شد؟‬ 1185 01:09:48,727 --> 01:09:50,020 ‫- [سیاوش] خیلی. ‫- رحیم، گوشیت.‬ 1186 01:09:50,228 --> 01:09:53,231 ‫رحیم یه دقیقه بیا تو ایوون دستی ‫به سر و روت بکشم و مرتب کنم.‬ 1187 01:09:53,315 --> 01:09:54,733 ‫[ملیح] عمه، پیدا کردی؟‬ 1188 01:09:54,816 --> 01:09:56,151 ‫[سیاوش] نه هنوز.‬ 1189 01:09:56,443 --> 01:09:58,361 ‫[رحیم] الو؟ سلام.‬ 1190 01:09:59,571 --> 01:10:00,614 ‫شما؟‬ 1191 01:10:01,573 --> 01:10:04,367 ‫هان! حال شما؟ ‫سلامتی؟‬ 1192 01:10:04,451 --> 01:10:07,829 ‫من خیلی خوشحالم و به بابام افتخار می‌کنم.‬ 1193 01:10:08,038 --> 01:10:09,205 ‫ما همین الان 1194 01:10:09,289 --> 01:10:11,124 ‫داشتیم با بچه‌ام ‫آماده می‌شدیم.‬ 1195 01:10:11,207 --> 01:10:13,251 ‫[سیاوش] خیلی...خوش...حالم...‬ 1196 01:10:14,502 --> 01:10:15,503 ‫و به...‬ 1197 01:10:16,129 --> 01:10:18,965 ‫به بابام...اف...تخار...می‌کنم. 1198 01:10:19,841 --> 01:10:22,177 ‫[نگار] استرس نداشته باش. ‫بیا این را بپوش؛ دوباره بگو.‬ 1199 01:10:22,260 --> 01:10:23,386 ‫[سیاوش] من...‬ 1200 01:10:23,637 --> 01:10:25,931 ‫خوشحالم و...‬ 1201 01:10:26,556 --> 01:10:28,808 ‫به...بابام...افتخار... 1202 01:10:28,892 --> 01:10:30,101 ‫چرا کسی بهم نگفت؟‬ 1203 01:10:30,185 --> 01:10:31,269 ‫[سیاوش] ...می‌کنم.‬ 1204 01:10:31,353 --> 01:10:33,229 ‫شلواری که مامانم داد را هم بپوش.‬ 1205 01:10:33,313 --> 01:10:34,689 ‫[رحیم] آخه، مگه چطور شده؟‬ 1206 01:10:36,900 --> 01:10:40,654 ‫حقیقت من این بچه‌ام به همکلاسی‌هاش و اینا 1207 01:10:41,071 --> 01:10:43,239 ‫گفته که امشب تلویزیون نشونش میده!‬ 1208 01:10:46,618 --> 01:10:47,994 ‫رحیم، یه دقیقه بیا تو ایوون.‬ 1209 01:10:55,627 --> 01:10:56,836 ‫طوری شده؟‬ 1210 01:10:57,879 --> 01:10:59,172 ‫کنسلش کردند.‬ 1211 01:10:59,839 --> 01:11:01,091 ‫[حسین] مگه چطور شد؟‬ 1212 01:11:02,175 --> 01:11:05,261 ‫برای چی چی؟ کی بود زنگ زد؟‬ 1213 01:11:05,679 --> 01:11:07,138 ‫از تلویزیون.‬ 1214 01:11:07,639 --> 01:11:08,890 ‫[سیاوش] بابا، این...خوب...‬ 1215 01:11:14,062 --> 01:11:15,313 ‫...خوبه...این؟‬ 1216 01:11:19,109 --> 01:11:20,235 ‫بابا؟‬ 1217 01:11:29,035 --> 01:11:30,203 ‫بابا؟‬ 1218 01:11:36,543 --> 01:11:38,837 ‫- چند شنبه بود؟ ‫- [رحیم] سه‌شنبه.‬ 1219 01:11:39,504 --> 01:11:42,215 ‫سه‌شنبه قبل از ظهر. ‫۱۰ یا ۱۰ و خورده‌ای.‬ 1220 01:11:43,550 --> 01:11:45,802 ‫[خانم مروستی] این که شماره اداره کله.‬ 1221 01:11:46,219 --> 01:11:47,721 ‫یکی از این دو تا شماره است.‬ 1222 01:11:47,971 --> 01:11:51,266 ‫شماره‌اش را بگیر وصل کن. ‫میخوام باش حرف بزنم. بیا تو.‬ 1223 01:11:53,268 --> 01:11:54,686 ‫[رییس] کی این مزخرفات را نوشته؟ 1224 01:11:54,769 --> 01:11:57,063 ‫[طاهری] معلومش نمیشه کرد. ‫یکی یه چیزی می‌نویسه، 1225 01:11:57,147 --> 01:11:59,441 ‫بعد همین جور دست به دست می‌گرده دیگه.‬ 1226 01:12:01,192 --> 01:12:05,488 ‫پس برنامه پریشب تلویزیون ‫احتمالاْ برای همین به هم زدند.‬ 1227 01:12:05,864 --> 01:12:08,366 ‫[طاهری] خانم سابقت بامبولی ‫برات درست نکرده؟‬ 1228 01:12:10,493 --> 01:12:14,080 ‫فکر نکنم. اون که داره زندگیش را ‫می‌کنه. کاری به کار من نداره.‬ 1229 01:12:14,372 --> 01:12:18,668 ‫این طلبکارت چی می‌گفت زنگ بزنید ‫به خانم سابقش ببینید چی میگه؟‬ 1230 01:12:19,502 --> 01:12:23,339 ‫خوب، معلومه، خانمم وقتی از من جدا شده 1231 01:12:24,049 --> 01:12:25,550 ‫که نمیاد ازم خوب بگه.‬ 1232 01:12:26,426 --> 01:12:28,511 ‫برای چی چی از خانمت جدا شدی؟‬ 1233 01:12:29,763 --> 01:12:31,014 ‫حقیقتش دیگه 1234 01:12:32,515 --> 01:12:35,268 ‫کم آوردیم. ‫نتونستیم با هم زندگی کنیم.‬ 1235 01:12:37,228 --> 01:12:38,229 ‫[طاهری] چی شد؟‬ 1236 01:12:38,313 --> 01:12:41,107 ‫تلفن یه آبمیوه‌فروشی بود. ‫هر دو بار از اونجا زنگ زده.‬ 1237 01:12:41,733 --> 01:12:43,693 ‫- [رحیم] چی گفت؟ ‫- خانمه را می‌شناخت؟‬ 1238 01:12:43,777 --> 01:12:46,613 ‫[خانم مروستی] نه، میگه یه خانم رهگذری بود، 1239 01:12:46,696 --> 01:12:49,365 ‫اومد خواهش کرد از اونجا یه تلفن بزنه.‬ 1240 01:12:49,699 --> 01:12:50,784 ‫[رئیس زندان] عجیبه!‬ 1241 01:12:51,701 --> 01:12:54,788 ‫حواسش هم خوب جمع بوده. ‫هیچ رد و نشونی از خودش نگذاشته.‬ 1242 01:12:57,499 --> 01:13:01,419 ‫شما...مطمئنی اون خانم واقعاً ‫صاحب کیف بوده؟‬ 1243 01:13:01,503 --> 01:13:03,797 ‫بله، نشونی‌های کیف را که درست داد!‬ 1244 01:13:04,422 --> 01:13:06,174 ‫شما چرا اصلاً تلفن زندان را دادی؟‬ 1245 01:13:07,342 --> 01:13:09,052 ‫چرا از اول تلفن خواهرت را ندادی؟‬ 1246 01:13:10,095 --> 01:13:11,137 ‫حقیقت... 1247 01:13:12,555 --> 01:13:16,434 ‫دوست داشتم خودم ‫خبر پیدا شدن کیف را بهش بدم.‬ 1248 01:13:16,893 --> 01:13:18,311 ‫تلفن اینجا را از کجا آوردی؟‬ 1249 01:13:20,146 --> 01:13:21,272 ‫[طاهری] هان؟‬ 1250 01:13:22,690 --> 01:13:24,317 ‫از خانم مروستی گرفتم.‬ 1251 01:13:25,777 --> 01:13:26,861 ‫[طاهری] برای چی؟‬ 1252 01:13:27,445 --> 01:13:29,572 ‫والله، اون دفعه که رفته بودم مرخصی، 1253 01:13:30,365 --> 01:13:33,243 ‫خونه اش کارهای نقاشی و اینها داشت، 1254 01:13:33,660 --> 01:13:36,121 ‫شماره اینجا را بهم داد که... 1255 01:13:36,663 --> 01:13:39,415 ‫[رئیس] شما برو فعلاً تا ببینیم چطور میشه.‬ 1256 01:13:40,458 --> 01:13:41,668 ‫[رحیم] چشم.‬ 1257 01:13:46,297 --> 01:13:48,925 ‫با خواهرش صحبت کردی، ‫شک نکردی به چیزی؟‬ 1258 01:13:49,551 --> 01:13:50,635 ‫به چی؟‬ 1259 01:13:50,718 --> 01:13:52,762 ‫که این داستان را ‫خودشون سر هم کرده باشند؟‬ 1260 01:13:53,930 --> 01:13:54,931 ‫نه!‬ 1261 01:13:58,017 --> 01:13:59,561 ‫خانم مروستی را صداش کن بیاد.‬ 1262 01:14:01,354 --> 01:14:04,274 ‫[حسین] خود راننده تاکسی دستش ‫با این زنه تو یه کاسه نباشه؟‬ 1263 01:14:04,691 --> 01:14:07,819 ‫نه بابا، اون بنده خدا که می گفت ‫اگه کاری چیزی بود، بهم زنگ بزن.‬ 1264 01:14:08,236 --> 01:14:11,114 ‫[حسین] رحیم، با این چیزهایی که تو میگی، ‫زنه یه ریگی تو کفشش بوده.‬ 1265 01:14:11,489 --> 01:14:13,658 ‫یا این سکه‌ها مال خودش نبوده یا دزدی بوده.‬ 1266 01:14:13,741 --> 01:14:15,285 ‫برو فرمانداری همیو بگو.‬ 1267 01:14:15,368 --> 01:14:16,661 ‫بره بگه زنه دزد بوده؟‬ 1268 01:14:16,870 --> 01:14:18,371 ‫چه ربطی به این داره؟ ‫اصلاً دزد؟‬ 1269 01:14:19,164 --> 01:14:21,708 ‫مهم اینه که مال مردم را ‫بالا نکشیده، برگردونده.‬ 1270 01:14:21,916 --> 01:14:22,959 ‫به یه دزد!‬ 1271 01:14:23,042 --> 01:14:27,046 ‫[حسین] همین‌جوری هم با حرف‌هایی ‫که بهرام زد به ماجرا مشکوک شدند.‬ 1272 01:14:27,505 --> 01:14:30,592 ‫یه بهونه هم بده دستشون که ‫سکه‌ها که معلوم نیست مال کی 1273 01:14:30,675 --> 01:14:32,343 ‫بوده را داده به یه آدم مشکوک.‬ 1274 01:14:32,427 --> 01:14:34,012 ‫مشکوک چی چیه، تو هم؟‬ 1275 01:14:34,304 --> 01:14:38,016 ‫[ملیح] شاید برای اینکه کسی نفهمه ‫سکه داره، یه جایی گم و گور شده.‬ 1276 01:14:38,308 --> 01:14:39,601 ‫[حسین] بالاخره، حالا هرچی.‬ 1277 01:14:40,059 --> 01:14:41,728 ‫این زنه را دیگه نمیشه پیداش کرد.‬ 1278 01:14:43,021 --> 01:14:44,439 ‫[ملیح] نمی دونم، والله.‬ 1279 01:14:44,939 --> 01:14:46,399 ‫دیگه مغزم کار نمی کنه.‬ 1280 01:14:46,941 --> 01:14:48,109 ‫دستت درد نکنه.‬ 1281 01:14:55,575 --> 01:14:57,911 ‫- [رحیم] ملیح؟ ‫- بله؟‬ 1282 01:15:00,288 --> 01:15:02,916 ‫- یه کار میشه کرد. ‫- چه کاری؟‬ 1283 01:15:04,292 --> 01:15:05,960 ‫به سیاوش بگو بیاد.‬ 1284 01:15:08,379 --> 01:15:10,423 ‫سیاوش، عمه. ‫چیز دیگه ای نمیخوای؟‬ 1285 01:15:10,506 --> 01:15:12,091 ‫[رحیم] نه، دستت درد نکنه.‬ 1286 01:15:20,683 --> 01:15:21,851 ‫[رحیم] در را ببند.‬ 1287 01:15:48,753 --> 01:15:50,713 ‫آقای نادعلی ساعت یک میرند.‬ 1288 01:15:50,797 --> 01:15:54,717 ‫این خانم گفتند ۱۲ و نیم اینجا است. ‫نمی‌دونم چرا دیر کرد.‬ 1289 01:15:54,801 --> 01:15:57,011 ‫[کارمند ۱] آقا، با اجازه‌تان. ‫[نادعلی] خداحافظ.‬ 1290 01:15:57,887 --> 01:15:59,847 ‫[کارمند ۲] خداحافظ. ‫[کارمند ۳] خدا نگهدار.‬ 1291 01:15:59,931 --> 01:16:01,057 ‫خوش آمدید.‬ 1292 01:16:01,140 --> 01:16:02,350 ‫خداحافظ.‬ 1293 01:16:05,561 --> 01:16:06,562 ‫سلام.‬ 1294 01:16:06,646 --> 01:16:08,856 ‫- [در می‌زند] سلام. ‫- سلام.‬ 1295 01:16:08,940 --> 01:16:10,275 ‫[کارمند ۱] بفرمایید.‬ 1296 01:16:10,525 --> 01:16:11,651 ‫ببخشید دیر شد.‬ 1297 01:16:11,734 --> 01:16:14,487 ‫نه، خواهش می‌کنم. ‫شما ببخشید. افتادید تو زحمت.‬ 1298 01:16:14,570 --> 01:16:16,447 ‫- [فرخنده] خواهش می‌کنم. ‫- بفرمایید.‬ 1299 01:16:16,698 --> 01:16:18,032 ‫نه، بشینید شما.‬ 1300 01:16:18,116 --> 01:16:19,284 ‫بفرمایید.‬ 1301 01:16:20,493 --> 01:16:21,911 ‫[رحیم] بفرمایید اینجا بشینید.‬ 1302 01:16:21,995 --> 01:16:23,246 ‫[راننده] نه، راحت باشید.‬ 1303 01:16:23,329 --> 01:16:24,580 ‫بفرمایید.‬ 1304 01:16:29,669 --> 01:16:31,587 ‫- آقا، بیاند تو؟ ‫- یه دقیقه بیا.‬ 1305 01:16:32,547 --> 01:16:34,424 ‫اون روزنامه را هم قربون دستت بده.‬ 1306 01:16:48,354 --> 01:16:51,357 ‫شما تشریف داشته باشید. ‫می‌خواهند با خانم صحبت کنند.‬ 1307 01:16:58,531 --> 01:17:00,283 ‫- سلام. ‫- [نادعلی] سلام علیکم.‬ 1308 01:17:00,742 --> 01:17:02,994 ‫بفرمایید، خانم. ‫خیلی خوش اومدید.‬ 1309 01:17:03,286 --> 01:17:04,871 ‫- ممنون. ‫- بفرمایید.‬ 1310 01:17:05,330 --> 01:17:07,832 ‫[در بسته می‌شود] 1311 01:17:09,375 --> 01:17:12,378 ‫خیلی خوش اومدید. حالتون خوبه؟‬ 1312 01:17:12,628 --> 01:17:13,671 ‫خدا را شکر.‬ 1313 01:17:13,755 --> 01:17:15,798 ‫خانم یه شماره‌ای، 1314 01:17:15,882 --> 01:17:17,633 ‫باید می‌دادید به این بنده خدا.‬ 1315 01:17:18,009 --> 01:17:19,969 ‫والله، ترسیدم شماره بدم.‬ 1316 01:17:20,428 --> 01:17:21,596 ‫چرا؟‬ 1317 01:17:21,846 --> 01:17:24,265 ‫به شوهرم بروز ندادم کیف را گم کردم.‬ 1318 01:17:24,932 --> 01:17:27,727 ‫دیگه وقتی کیف را پیدا کردید ‫چرا باید بترسید؟‬ 1319 01:17:27,810 --> 01:17:30,438 ‫آخه، اصلاً نمیخوام بدونه ‫این چندتا سکه را داریم.‬ 1320 01:17:30,521 --> 01:17:32,190 ‫بفهمه، همه را به باد میده.‬ 1321 01:17:32,815 --> 01:17:36,652 ‫من با بدبختی و قالی‌بافی ‫یه دونه یه دونه این‌ها را خریدم.‬ 1322 01:17:37,236 --> 01:17:38,404 ‫چکاره است، شوهرتون؟‬ 1323 01:17:39,405 --> 01:17:40,573 ‫سر کار نمیره.‬ 1324 01:17:40,865 --> 01:17:45,119 ‫آدمی که این قدر با سختی چیزی جمع ‫می‌کنه بیشتر حواسش هست گم نکنه.‬ 1325 01:17:48,498 --> 01:17:51,417 ‫می‌خواستم ببرم بفروشم ‫بذارم تو بانک.‬ 1326 01:17:52,877 --> 01:17:55,588 ‫هر دفعه از خونه ‫می اومدم بیرون، همه اش...‬ 1327 01:17:55,671 --> 01:17:58,966 ‫...هول و ولا داشتم شوهرم بره ‫پیدا کنه برداره به باد بده.‬ 1328 01:17:59,300 --> 01:18:01,886 ‫گفتم ببرم بفروشم بذارم ‫تو یه حسابی یا چیزی.‬ 1329 01:18:01,969 --> 01:18:04,222 ‫- با همین آقایی که بیرون نشسته؟‬ ‫- بله.‬ 1330 01:18:04,305 --> 01:18:05,973 ‫رفتید در خونه‌شون تحویل گرفتید؟‬ 1331 01:18:06,265 --> 01:18:09,394 ‫این آقا من را برد دم در خونه شون وایستاد، 1332 01:18:09,477 --> 01:18:13,189 ‫بعد از همین خانم، خواهرش، 1333 01:18:14,148 --> 01:18:18,778 ‫کیف را گرفتم بعد آقای راننده ‫من را برد دم خونه‌ام.‬ 1334 01:18:19,112 --> 01:18:21,823 ‫این همه مسیر شما تاکسی دربست گرفتید؟‬ 1335 01:18:24,492 --> 01:18:26,869 ‫[فرخنده] این قدر هول و ولا داشتم...‬ 1336 01:18:27,412 --> 01:18:29,247 ‫زودتر برم کیف را بگیرم.‬ 1337 01:18:29,330 --> 01:18:30,456 ‫[نادعلی] خانم، شما 1338 01:18:31,165 --> 01:18:32,667 ‫یه نوشته بنویس.‬ 1339 01:18:32,750 --> 01:18:33,793 ‫چشم.‬ 1340 01:18:34,502 --> 01:18:36,671 ‫کل این ماجرا را هم توضیح بده و امضا کن.‬ 1341 01:18:38,840 --> 01:18:41,050 ‫- ببرم بشینم بیرون؟ ‫- نه، همین‌جا بشین.‬ 1342 01:18:41,926 --> 01:18:43,010 ‫چشم. 1343 01:18:59,402 --> 01:19:00,403 ‫بگید بیاند تو.‬ 1344 01:19:06,701 --> 01:19:07,869 ‫بفرمایید.‬ 1345 01:19:07,952 --> 01:19:10,329 ‫- ممنون. بسیار عالی. ‫- خواهش می‌کنم.‬ 1346 01:19:11,873 --> 01:19:14,917 ‫شما این نوشته خانم را بخون و امضا کن.‬ 1347 01:19:16,502 --> 01:19:18,671 ‫شما هم امضا کنید به عنوان شاهد.‬ 1348 01:19:18,754 --> 01:19:20,089 ‫چشم.‬ 1349 01:19:24,343 --> 01:19:26,345 ‫- دست شما درد نکنه. ‫- بفرمایید.‬ 1350 01:19:27,263 --> 01:19:29,348 ‫[ملیح] دستتون درد نکنه. ‫- خواهش می‌کنم.‬ 1351 01:19:30,183 --> 01:19:31,434 ‫ملیح] زحمت کشیدید.‬ 1352 01:19:32,226 --> 01:19:34,520 ‫- خدا خیرتون بده. ‫- خواهش می‌کنم.‬ 1353 01:19:34,604 --> 01:19:35,605 ‫خیلی ممنون.‬ 1354 01:19:38,149 --> 01:19:39,650 ‫با ما دیگه کار ندارید؟‬ 1355 01:19:39,942 --> 01:19:41,944 ‫نه دیگه. شما برید بهتون خبر میدیم.‬ 1356 01:19:42,195 --> 01:19:44,655 ‫[ملیح] انشالله هرچی از خدا ‫می‌خواهید بهتون بده.‬ 1357 01:19:44,739 --> 01:19:45,865 ‫[نادعلی] لطف دارید.‬ 1358 01:19:45,948 --> 01:19:47,408 ‫[ملیح] دست شما هم درد نکنه.‬ 1359 01:19:47,492 --> 01:19:49,076 ‫دست شما درد نکنه.‬ 1360 01:19:49,160 --> 01:19:50,745 ‫- ممنون. ‫- [ملیح] زنده باشید.‬ 1361 01:19:50,828 --> 01:19:51,954 ‫[فرخنده] با اجازه‌تون.‬ 1362 01:19:52,038 --> 01:19:53,039 ‫[نادعلی] به سلامت.‬ 1363 01:19:53,122 --> 01:19:54,165 ‫خداحافظ شما.‬ 1364 01:19:57,418 --> 01:19:59,545 ‫- دست شما درد نکنه.‬ ‫- خداحافظ.‬ 1365 01:20:00,087 --> 01:20:01,631 ‫[ملیح] با اجازه‌تون. خدا نگهدار.‬ 1366 01:20:01,714 --> 01:20:03,216 ‫- خداحافظ. ‫- خداحافظ.‬ 1367 01:20:03,299 --> 01:20:04,300 ‫خداحافظ شما.‬ 1368 01:20:06,427 --> 01:20:07,845 ‫میگم، فقط، 1369 01:20:08,054 --> 01:20:10,348 ‫شما فکر می‌کنید ما ‫از کی باید بیاییم سر کار؟‬ 1370 01:20:10,723 --> 01:20:13,434 ‫بذار اول توضیحات این خانم بررسی بشه.‬ 1371 01:20:14,352 --> 01:20:15,645 ‫چی چیش بررسی بشه؟‬ 1372 01:20:15,728 --> 01:20:16,729 ‫همه چیزش.‬ 1373 01:20:16,812 --> 01:20:18,189 ‫ببخشید، فقط ایشون 1374 01:20:18,397 --> 01:20:20,816 ‫رو حساب این شغل دارند چک میدند دست طلبکار.‬ 1375 01:20:20,900 --> 01:20:23,152 ‫فعلاً خیلی روی این کار حساب باز نکنید.‬ 1376 01:20:23,236 --> 01:20:26,239 ‫تا ما اول ببینیم ایشون ‫شرایط استخدام دارند یا ندارند.‬ 1377 01:20:26,447 --> 01:20:30,117 ‫شما گفتید این خانم میاد اینجا ‫چندتا سؤال ساده ازشون می‌پرسید.‬ 1378 01:20:30,201 --> 01:20:32,828 ‫با این بدبختی پیداشون کردیم آوردیم اینجا.‬ 1379 01:20:33,371 --> 01:20:34,580 ‫این آقا هم شاهد.‬ 1380 01:20:34,664 --> 01:20:36,874 ‫تا جفتشون هستند، هر سؤالی هست، بپرسید.‬ 1381 01:20:37,500 --> 01:20:40,586 ‫[راننده] آقا اگه سؤالی چیزی هست، ‫من در خدمتتون هستم.‬ 1382 01:20:41,087 --> 01:20:44,674 ‫اگه می خواهید براتون بگند اون ‫روز که سوارشون کردند، چطور شد؟‬ 1383 01:20:44,757 --> 01:20:47,426 ‫- خانم را کنار خیابون سوار کردم. ‫- [فرخنده] بله.‬ 1384 01:20:47,510 --> 01:20:49,887 ‫[راننده] بعد با موبایل من، ‫زنگ زدند به این خانم.‬ 1385 01:20:50,137 --> 01:20:52,056 ‫بعد نشانی‌های کیفشون را دادند، درست میگم؟‬ 1386 01:20:52,139 --> 01:20:55,059 ‫- من با این آقا اومدم. ‫- [ملیح] کیف را خودم دادم.‬ 1387 01:20:55,142 --> 01:20:57,228 ‫این بچه هم شاهده. عمه، بیا.‬ 1388 01:20:58,854 --> 01:21:00,189 ‫بگو برای آقا.‬ 1389 01:21:01,399 --> 01:21:04,443 ‫[سیاوش] آقا، ای...این...‬ 1390 01:21:05,695 --> 01:21:08,823 ‫خا...خانم...‬ 1391 01:21:11,450 --> 01:21:13,244 ‫اوم...‬ 1392 01:21:15,162 --> 01:21:16,414 ‫نمی‌تونه خوب حرف بزنه.‬ 1393 01:21:16,664 --> 01:21:19,375 ‫[راننده] این خانم ۵۰ تومن ‫هم شیرینی داد به این بچه.‬ 1394 01:21:19,584 --> 01:21:20,585 ‫[فرخنده] بله.‬ 1395 01:21:24,630 --> 01:21:26,757 ‫آقا جون، شما یه دقیقه بیرون وایستا.‬ 1396 01:21:30,219 --> 01:21:31,679 ‫[نادعلی] این در را هم می‌بندی؟‬ 1397 01:21:32,179 --> 01:21:33,306 ‫[در بسته می‌شود] 1398 01:21:34,515 --> 01:21:36,225 ‫آقا، شما این کیف را کی پیدا کردی؟‬ 1399 01:21:37,268 --> 01:21:38,728 ‫من همون روز که اومدم مرخصی.‬ 1400 01:21:38,811 --> 01:21:42,648 ‫بعد می‌خواستی با فروش سکه‌ها ‫۷۰ تومن جور کنی بدی طلبکارت.‬ 1401 01:21:43,608 --> 01:21:47,361 ‫من همون روز با طلبکارم ‫صحبت کردم، اونم قبول کرد.‬ 1402 01:21:48,029 --> 01:21:51,198 ‫بعد نتونستم با خودم کنار بیام ‫پول یه بنده خدایی را بدم جایی.‬ 1403 01:21:51,282 --> 01:21:53,784 ‫ولی یه هفته قبل از اینکه ‫سکه‌ها را پیدا کنی، 1404 01:21:53,868 --> 01:21:56,037 ‫قول ۷۵ تومن دادی به طلبکارت؟‬ 1405 01:21:57,830 --> 01:22:01,584 ‫نه، کی این حرف را زده؟‬ 1406 01:22:07,673 --> 01:22:09,175 ‫[متن پیامک] ‫«سلام، آقا بهرام.‬ 1407 01:22:09,383 --> 01:22:11,427 ‫من ۷۵ میلیون پول جور کردم.‬ 1408 01:22:11,677 --> 01:22:15,014 ‫بقیه بدهیم هم چند تا چک میدم ‫اگه بیام بیرون از زندان.‬ 1409 01:22:15,097 --> 01:22:16,390 ‫از طرف رحیم.»‬ 1410 01:22:17,642 --> 01:22:19,727 ‫پیغام مال همون روزیه ‫که کیف را پیدا کردم.‬ 1411 01:22:19,810 --> 01:22:21,562 ‫نه، دیگه. تاریخش مال یه هفته قبله.‬ 1412 01:22:21,646 --> 01:22:25,983 ‫یه هفته قبلش که داداشم زندان بود ‫چطوری می‌تونسته کیف پیدا کنه؟‬ 1413 01:22:26,067 --> 01:22:28,569 ‫[نادعلی] سؤال منم ازش همینه. ‫میگم شما یه هفته قبل از اینکه 1414 01:22:28,653 --> 01:22:30,571 ‫به ادعای خودت، سکه‌ها را پیدا کنی، 1415 01:22:30,655 --> 01:22:33,032 ‫چطور قول ۷۵ تومن دادی به طلبکارت؟‬ 1416 01:22:33,115 --> 01:22:34,116 ‫من چنین قولی ندادم.‬ 1417 01:22:34,200 --> 01:22:35,951 ‫آقا، این اس‌ام‌اس شماست، دیگه.‬ 1418 01:22:36,369 --> 01:22:37,912 ‫[نادعلی] این دیروز به دست من رسیده.‬ 1419 01:22:37,995 --> 01:22:39,914 ‫[رحیم] نمی‌دونم چطوری ‫باید به شما ثابت کنم.‬ 1420 01:22:39,997 --> 01:22:42,416 ‫به پیر و پیغمبر، سکه ها ‫را برگردوندم به صاحبش.‬ 1421 01:22:42,500 --> 01:22:43,501 ‫به ایشون؟‬ 1422 01:22:44,377 --> 01:22:45,378 ‫بله.‬ 1423 01:22:45,461 --> 01:22:47,922 ‫- سکه‌ها الآن دست شما است؟ ‫- بله پیشمه.‬ 1424 01:22:48,130 --> 01:22:50,549 ‫[نادعلی] خانم، شما ‫با آقای راننده میرید الان، 1425 01:22:50,758 --> 01:22:53,803 ‫کیف و ۱۷ تا سکه را بردارید بیارید. ‫شما هم بشین همین جا.‬ 1426 01:22:56,013 --> 01:22:57,515 ‫من شوهرم خونه است.‬ 1427 01:22:58,933 --> 01:23:01,811 ‫الآن هم یواشکی به اصرار ‫این بنده خدا اومدم اینجا.‬ 1428 01:23:02,144 --> 01:23:04,313 ‫نمی‌تونم برم خونه دوباره برگردم بیا اینجا.‬ 1429 01:23:04,397 --> 01:23:05,940 ‫شماره شوهرت را بگیر.‬ 1430 01:23:06,023 --> 01:23:09,360 ‫تا من باهاش حرف بزنم. ‫براش توضیح بدم کل این ماجرا را.‬ 1431 01:23:09,443 --> 01:23:11,195 ‫که براتون مشکلی هم ایجاد نکنه.‬ 1432 01:23:11,529 --> 01:23:12,655 ‫شوهرم...‬ 1433 01:23:13,906 --> 01:23:15,491 ‫[فرخنده] آقا، من به شما چی گفتم؟‬ 1434 01:23:15,866 --> 01:23:19,787 ‫مگه به شما نگفتم، شوهرم اصلاً ‫از جریان سکه‌ها خبر نداره؟‬ 1435 01:23:19,995 --> 01:23:20,996 ‫شرمنده.‬ 1436 01:23:21,414 --> 01:23:24,250 ‫[راننده] آقا، رفتارتون درست نیست ‫با یه بنده خدایی که...‬ 1437 01:23:24,583 --> 01:23:27,002 ‫زندانی بوده، خودش گرفتار بوده.‬ 1438 01:23:27,294 --> 01:23:29,046 ‫این کار خیر را در حق این خانم کرده.‬ 1439 01:23:29,130 --> 01:23:32,591 ‫آقا، اگه فردا مشخص بشه کل این ‫داستان ساختگیه، میای جواب بدی؟‬ 1440 01:23:32,675 --> 01:23:33,718 ‫کی گفته ساختگیه؟‬ 1441 01:23:33,801 --> 01:23:35,845 ‫بالاخره، هم زنگ زدند روابط عمومی... 1442 01:23:35,928 --> 01:23:37,388 ‫من می‌دونم کی به شما زنگ زده.‬ 1443 01:23:37,847 --> 01:23:39,390 ‫طلبکارم پیغام براتون فرستاده.‬ 1444 01:23:39,473 --> 01:23:41,434 ‫- [نادعلی] نفرستاده. ‫- [رحیم] این آقا مریضه.‬ 1445 01:23:41,767 --> 01:23:44,562 ‫این آقا با همین اذیت‌ها زندگیم ‫را نابود کرد، زنم ولم کرد.‬ 1446 01:23:44,645 --> 01:23:46,856 ‫- به من ربطی نداره. ‫- پس به کی ربط داره؟‬ 1447 01:23:47,106 --> 01:23:50,192 ‫[نادعلی] از خدام بود می‌تونستم تأیید کنم ‫که تو واقعاً چنین کاری کردی.‬ 1448 01:23:50,276 --> 01:23:52,695 ‫[راننده] چه دلیلی داره ‫من با این سن وسال بیام...‬ 1449 01:23:52,903 --> 01:23:54,572 ‫برای آدمی که نمی‌شناسم شهادت بدم؟‬ 1450 01:23:54,655 --> 01:23:56,907 ‫اینجا کارمون بالاخره ‫روال خودش را داره، آقا.‬ 1451 01:23:57,158 --> 01:23:58,951 ‫[راننده] تو رئیست کیه تو این خراب شده؟‬ 1452 01:24:00,536 --> 01:24:02,580 ‫آقا، شما اصلاً چکاره‌ای حالا این وسط 1453 01:24:02,663 --> 01:24:04,874 ‫خودت را انداختی ‫و داری حرص ایشون را می‌خوری؟‬ 1454 01:24:04,957 --> 01:24:07,501 ‫[راننده] من؟ من کاره‌ای نیستم پسر جون.‬ 1455 01:24:08,252 --> 01:24:11,505 ‫تو که کاره‌ای هستی، ‫چرا داری به این آدم بدبخت 1456 01:24:11,797 --> 01:24:13,841 ‫به این آدم بی گناه، داری تهمت می‌زنی؟‬ 1457 01:24:14,091 --> 01:24:15,217 ‫بفرمایید بیرون، آقا.‬ 1458 01:24:15,301 --> 01:24:16,385 ‫[نادعلی] آقای ثقفی؟‬ 1459 01:24:16,469 --> 01:24:17,636 ‫[نادعلی] بفرما بیرون.‬ 1460 01:24:18,763 --> 01:24:19,764 ‫[ثقفی] بفرمایید.‬ 1461 01:24:19,847 --> 01:24:21,682 ‫- [نادعلی] بفرما بیرون. ‫- [ثقفی] بفرمایید.‬ 1462 01:24:21,766 --> 01:24:23,058 ‫[ثقفی] بفرمایید بیرون.‬ 1463 01:24:23,142 --> 01:24:25,478 ‫حیف این مملکت که دست شماها افتاد.‬ 1464 01:24:25,561 --> 01:24:26,896 ‫[ثقفی] بفرما برو بیرون.‬ 1465 01:24:26,979 --> 01:24:29,315 ‫[رحیم] من دیگه فقط تنها چیزی ‫که برام مهمه آبرومه.‬ 1466 01:24:29,648 --> 01:24:31,525 ‫نه این کار را میخوام ‫و نه حقوقش را.‬ 1467 01:24:31,609 --> 01:24:32,777 ‫[ثقفی] بفرمایید.‬ 1468 01:24:32,985 --> 01:24:35,488 ‫خدا سر شاهده میرم همه جا میگم.‬ 1469 01:24:35,696 --> 01:24:37,490 ‫میگم به قولی که دادید عمل نکردید.‬ 1470 01:24:37,573 --> 01:24:39,074 ‫آبروی شما و این اداره...‬ 1471 01:24:39,158 --> 01:24:41,660 ‫[نادعلی] هر کار دلت میخواد بکن. ‫فقط اینجا سروصدا نکن.‬ 1472 01:24:46,248 --> 01:24:50,711 ‫[صدای سه‌تار از حوالی شنیده می‌شود] 1473 01:24:52,838 --> 01:24:53,881 ‫[بوق خودرو] 1474 01:25:29,500 --> 01:25:31,377 ‫ناهارت را خوردی، یه لحظه بیا بیرون.‬ 1475 01:25:33,045 --> 01:25:34,296 ‫همین‌جا بگو.‬ 1476 01:25:39,718 --> 01:25:40,970 ‫چرا این کار را کردی؟‬ 1477 01:25:41,053 --> 01:25:42,137 ‫چکار کردم؟‬ 1478 01:25:42,680 --> 01:25:45,057 ‫برای چی اس‌ام‌اس فرستادی برای این یارو؟‬ 1479 01:25:45,432 --> 01:25:46,642 ‫یارو کیه؟‬ 1480 01:25:47,184 --> 01:25:49,353 ‫- حراست فرمانداری. ‫- حراست؟‬ 1481 01:25:49,979 --> 01:25:51,647 ‫حراست کیه؟ باز دوباره چه بازی...‬ 1482 01:25:51,730 --> 01:25:53,190 ‫برای چی این کارها را می‌کنی؟‬ 1483 01:25:53,440 --> 01:25:54,441 ‫[بهرام] چکار کردم؟‬ 1484 01:25:54,525 --> 01:25:57,528 ‫چرا جلوی همه تهدید می‌کنی ‫کاسه و کوزه‌ات را می‌ریزم به هم؟‬ 1485 01:25:57,611 --> 01:25:58,612 ‫چکار کردم؟‬ 1486 01:25:58,863 --> 01:26:00,322 ‫برای چی زنگ زدی به اینها؟‬ 1487 01:26:00,781 --> 01:26:01,824 ‫[بهرام] من زنگ زدم؟‬ 1488 01:26:01,907 --> 01:26:04,368 ‫نگاه، چک را آورده بودم بدم بهت.‬ 1489 01:26:05,327 --> 01:26:09,331 ‫[رحیم] با این کارها که می‌کنی، ‫به من کار میدند که بتونم چک بدم؟‬ 1490 01:26:10,124 --> 01:26:11,792 ‫حالا، خوبه اینها به من شک کردند؟‬ 1491 01:26:12,626 --> 01:26:15,129 ‫بهتون شک نکردند. شما را شناختند.‬ 1492 01:26:15,421 --> 01:26:16,422 ‫[بهرام] تو دخالت نکن.‬ 1493 01:26:21,260 --> 01:26:23,679 ‫من چرا باز دوباره گول حرف های تو را خوردم؟‬ 1494 01:26:35,524 --> 01:26:37,401 ‫[نازنین] چه جوری روت میشه باز بیای اینجا؟‬ 1495 01:26:38,235 --> 01:26:40,070 ‫این بابای من ۳ سال پیش، این شکلی بود؟‬ 1496 01:26:41,363 --> 01:26:42,907 ‫پیرش کردی با این کارهات.‬ 1497 01:26:43,657 --> 01:26:45,868 ‫- چکار کردم؟ ‫- چکار نکردی؟‬ 1498 01:26:46,493 --> 01:26:48,370 ‫من بدبیاری آوردم، نازنین خانم.‬ 1499 01:26:50,039 --> 01:26:51,040 ‫ورشکست شدم.‬ 1500 01:26:51,457 --> 01:26:55,878 ‫[نازنین] جواب خوبی که بهت کرد این بود ‫که بری تلویزیون بدگویی کنی ازش؟‬ 1501 01:26:57,713 --> 01:27:00,090 ‫اگه یه ذره شخصیت داشتی، ‫دیگه پات را اینجا نمیذاشتی.‬ 1502 01:27:21,195 --> 01:27:23,572 ‫[رحیم] بهرام، مگه ما با هم ‫توافق نکردیم تو خیریه؟‬ 1503 01:27:24,031 --> 01:27:26,742 ‫توافق کردیم جای بدهیت، ‫بیای مزخرف بهم بگی؟‬ 1504 01:27:26,992 --> 01:27:28,953 ‫بهرام، تو داری به من حسودی می‌کنی؟‬ 1505 01:27:29,411 --> 01:27:30,955 ‫بابا، به چی چی تو حسودی می‌کنم؟‬ 1506 01:27:31,622 --> 01:27:33,457 ‫[بهرام] نه، به چی چی تو حسودی می‌کنم؟‬ 1507 01:27:33,707 --> 01:27:36,543 ‫[رحیم] به اینکه حالا مردم ‫به من لطف دارند.‬ 1508 01:27:36,627 --> 01:27:39,129 ‫بیچاره مردمی که یکی مثل تو قهرمانه براش.‬ 1509 01:27:39,338 --> 01:27:42,633 ‫بیچاره تویی که چشم نداری ببینی ‫مردم برای یکی احترام قائلند.‬ 1510 01:27:43,133 --> 01:27:46,512 ‫تو فکر کردی خیلی آدم شدی ‫یه دقیقه تلویزیون نشونت داده؟‬ 1511 01:27:46,720 --> 01:27:47,721 ‫درست صحبت کن.‬ 1512 01:27:47,805 --> 01:27:50,641 ‫اینا یکی مثل تو را گنده ‫می‌کنند بگند مملکت گل و بلبله.‬ 1513 01:27:50,724 --> 01:27:51,809 ‫بهرام، درست صحبت کن.‬ 1514 01:27:51,892 --> 01:27:53,477 ‫«مردم احترام قائلند»!‬ 1515 01:27:54,645 --> 01:27:58,315 ‫مردم احترام قائلند؟ ‫مردم دلشون به حالت سوخته.‬ 1516 01:27:59,358 --> 01:28:03,070 ‫دلشون به حال حرف زدن اون بچه طفل ‫معصوم سوخته که برداشتی آوردیش 1517 01:28:03,320 --> 01:28:06,031 ‫جلو ملت زار بزنه ‫تا دو زار پول برات جمع کنند.‬ 1518 01:28:06,573 --> 01:28:08,242 ‫«مردم احترام قائلند»!‬ 1519 01:28:09,243 --> 01:28:12,496 ‫«خودکار ننوشت. ‫ماشین حساب کار نمی‌کرد»!‬ 1520 01:28:16,792 --> 01:28:17,918 ‫یه دقیقه بیا بیرون.‬ 1521 01:28:18,002 --> 01:28:19,003 ‫[بهرام] برو بابا.‬ 1522 01:28:19,086 --> 01:28:20,921 ‫- برو. ‫- یه لحظه بیا بیرون.‬ 1523 01:28:21,005 --> 01:28:22,089 ‫بیا برو.‬ 1524 01:28:22,172 --> 01:28:23,549 ‫- یه دقیقه. ‫- نه.‬ 1525 01:28:23,632 --> 01:28:25,384 ‫[نازنین] چکار میکنی دستت را بکش.‬ 1526 01:28:25,467 --> 01:28:27,261 ‫- [رحیم] یه لحظه. ‫- [نازنین] ای، بابا.‬ 1527 01:28:27,344 --> 01:28:28,512 ‫[نازنین] نکن. نکن.‬ 1528 01:28:31,098 --> 01:28:33,100 ‫ولش کن. کثافت.‬ 1529 01:28:34,184 --> 01:28:35,519 ‫ولش کن. نه. 1530 01:28:37,688 --> 01:28:38,939 ‫[بهرام] بی‌شرف.‬ 1531 01:28:39,148 --> 01:28:40,899 ‫[نازنین بغض می‌کند] 1532 01:28:41,150 --> 01:28:42,151 ‫نزنش.‬ 1533 01:28:49,241 --> 01:28:50,284 ‫[نازنین جیغ می‌زند] 1534 01:28:52,244 --> 01:28:53,245 ‫علی آقا!‬ 1535 01:28:53,328 --> 01:28:55,122 ‫آقا ستار، بدوید بیایید.‬ 1536 01:28:55,205 --> 01:28:56,331 ‫نبدو بیا.‬ 1537 01:28:57,166 --> 01:28:59,001 ‫- [همسایه ۱] چیه؟ ‫- [نازنین] ولش کن.‬ 1538 01:28:59,793 --> 01:29:01,378 ‫[مردان داد و هوار می‌کنند] 1539 01:29:01,920 --> 01:29:02,921 ‫[نازنین] بگیرش.‬ 1540 01:29:04,131 --> 01:29:06,633 ‫[نازنین] نگهش دارید. نذارید بره.‬ 1541 01:29:07,426 --> 01:29:08,761 ‫[همسایه ۲] زنگ بزن پلیس.‬ 1542 01:29:11,388 --> 01:29:12,765 ‫[همسایه ۳] الو، پلیس ۱۱۰؟‬ 1543 01:29:12,848 --> 01:29:14,600 ‫[همسایه ۴] برو این تو.‬ 1544 01:29:14,683 --> 01:29:15,893 ‫[رحیم] کجا می‌برید من را؟‬ 1545 01:29:16,518 --> 01:29:17,561 ‫[رحیم] خوب، برای چی؟‬ 1546 01:29:19,063 --> 01:29:20,731 ‫[رحیم] برای چی در را می‌بندی؟‬ 1547 01:29:20,814 --> 01:29:23,484 ‫- [رحیم] چرا این‌جوری می‌کنی؟- ‫[همسایه ۴] بمون تا ۱۱۰ بیاد.‬ 1548 01:29:24,526 --> 01:29:26,153 ‫[رحیم] خوب، بذارید بیرون می‌ایستم.‬ 1549 01:29:38,582 --> 01:29:40,542 ‫[همسایه ۱] این کی بود اصلاً؟‬ 1550 01:29:47,257 --> 01:29:49,468 ‫[همسایه ۱] بفرمایید سر کارهاتون. ‫تموم شد.‬ 1551 01:30:01,688 --> 01:30:02,856 ‫رحیم!‬ 1552 01:30:03,732 --> 01:30:05,359 ‫چرا این‌جوری شدی؟‬ 1553 01:30:13,325 --> 01:30:16,286 ‫بیا این را باز کن ببینم. ‫چرا در را روش بستید؟‬ 1554 01:30:16,578 --> 01:30:18,705 ‫[همسایه ۴] پلیس ۱۱۰ بیاد، ‫در را باز می‌کنیم.‬ 1555 01:30:19,706 --> 01:30:22,167 ‫- دست روت بلند کرد؟ ‫- نه، چیزی نیست.‬ 1556 01:30:35,264 --> 01:30:37,266 ‫[گفتگوی مبهم] 1557 01:30:37,683 --> 01:30:38,684 ‫[فرخنده] چرا...‬ 1558 01:30:38,767 --> 01:30:39,977 ‫[نازنین] نیایید تو.‬ 1559 01:30:40,060 --> 01:30:41,520 ‫[فرخنده] برای چی؟‬ 1560 01:30:41,603 --> 01:30:44,022 ‫[فرخنده] بیایید در رار باز کنید.‬ 1561 01:30:50,404 --> 01:30:52,614 ‫[نازنین] خانم، برو بیرون. ‫مغازه را بدنام نکن.‬ 1562 01:30:52,698 --> 01:30:54,867 ‫- [همسایه ۱] آروم باش، خانم. ‫- [نازنین] برو بیرون.‬ 1563 01:30:54,950 --> 01:30:56,201 ‫[نازنین] برو بیرون.‬ 1564 01:30:56,285 --> 01:30:58,078 ‫[بهرام] برید در را باز کنید.‬ 1565 01:31:04,334 --> 01:31:06,795 ‫همسایه ۵] خانم، کفشش.‬ 1566 01:31:13,510 --> 01:31:15,137 ‫[فرخنده] آقا، بیا در را باز کن.‬ 1567 01:31:15,804 --> 01:31:17,139 ‫در را باز کن.‬ 1568 01:31:23,937 --> 01:31:25,772 ‫- [سرش به کرکره می‌خورد] ‫- [ناراحت می‌شود] 1569 01:31:26,732 --> 01:31:28,025 ‫[فرخنده] کفشت را بپوش.‬ 1570 01:31:39,161 --> 01:31:41,705 ‫[صدای بازی بچه‌ها می‌آید] 1571 01:31:45,250 --> 01:31:47,502 ‫- [سیاوش] سلام. ‫- سلام. بابات خونه است؟‬ 1572 01:31:47,586 --> 01:31:50,339 ‫- بله.‬ ‫- پس چرا گوشیش را جواب نمیده؟‬ 1573 01:31:50,422 --> 01:31:52,132 ‫[پیک خیریه] بگو زود بیاد کارش دارم.‬ 1574 01:31:52,216 --> 01:31:53,217 ‫چشم.‬ 1575 01:31:55,260 --> 01:31:57,012 ‫بفرمایید.‬ 1576 01:31:57,512 --> 01:31:59,264 ‫- [رحیم] سلام. ‫- [خیر ۱] خانم رادمهر؟‬ 1577 01:31:59,348 --> 01:32:01,850 ‫[خیر ۲] سلام علیکم.‬ 1578 01:32:02,351 --> 01:32:03,852 ‫- خانم رادمهر؟ ‫- سلام.‬ 1579 01:32:03,936 --> 01:32:05,938 ‫- [خیر ۳] بفرمایید. ‫- [حسین] سلام، آقا.‬ 1580 01:32:06,021 --> 01:32:07,064 ‫[رحیم] سلام.‬ 1581 01:32:07,606 --> 01:32:09,191 ‫[خیر ۴] سلام.‬ 1582 01:32:09,524 --> 01:32:11,777 ‫آقای سلطانی، این ‫چه کاری بود کردید، شما؟‬ 1583 01:32:12,361 --> 01:32:13,487 ‫چکار کردم؟‬ 1584 01:32:13,695 --> 01:32:16,531 ‫شیدا، این گوشی من را ‫بردار بیار نشنونشون بده.‬ 1585 01:32:16,782 --> 01:32:18,367 ‫[شیدا] دستشون درد نکنه.‬ 1586 01:32:22,371 --> 01:32:24,623 ‫[نازنین در فیلم] «این تصاویر ‫مال همین امروزه.‬ 1587 01:32:24,706 --> 01:32:27,417 ‫تو مغازه پدر من ‫و این آقایی هم که می بینید 1588 01:32:27,501 --> 01:32:29,086 ‫یهو حمله می کنه به بابام، 1589 01:32:29,169 --> 01:32:31,713 ‫ایشون همون کسی هستند ‫که تلویزیون چند روز پیش 1590 01:32:31,797 --> 01:32:35,425 ‫نشونشون دادند و تو بوقشون کردند به عنوان 1591 01:32:35,509 --> 01:32:37,678 ‫یه زندانی امانتدار 1592 01:32:37,761 --> 01:32:41,932 ‫و یه آقای باوجدان که کیف یه ‫خانم را با کلی سکه طلا 1593 01:32:42,015 --> 01:32:43,934 ‫میده به صاحبش. بابام از اول 1594 01:32:44,017 --> 01:32:46,270 ‫هم به مسئولان زندان و هم 1595 01:32:46,353 --> 01:32:48,605 ‫اعضای هیئت مدیره خیره‌ای 1596 01:32:48,689 --> 01:32:52,025 ‫از مردم بدبخت، ‫پول جمع کردند برای چنین آدمی، 1597 01:32:52,109 --> 01:32:54,653 ‫چندبار توضیح داده ‫که این ماجرا حقیقت نداره.‬ 1598 01:32:54,736 --> 01:32:57,155 ‫«اما معلوم نیست پشت ماجرا...‬ 1599 01:32:57,239 --> 01:33:00,033 ‫.چی هست که حتی نخواستند ‫به حرفش توجه کنند.‬ 1600 01:33:00,117 --> 01:33:04,329 ‫این خانمی هم که داره میاد تو ‫مغازه ظاهراً دوست‌دختر همین آقاست که... 1601 01:33:04,871 --> 01:33:06,248 ‫[حسین] فیلمه را پخش کرده؟‬ 1602 01:33:06,331 --> 01:33:09,543 ‫[خیر ۱] دخترش برای خانم رادمهر فرستاده. ‫سفتم وایستاده که اگه 1603 01:33:09,626 --> 01:33:12,421 ‫طلب باباش را تا فردا صبح ندید ‫همه جا پخش می‌کنه.‬ 1604 01:33:12,504 --> 01:33:14,131 ‫خودش اول شروع کرد ‫به تندی کردن.‬ 1605 01:33:14,339 --> 01:33:15,716 ‫[خیر ۲] این فیلمتونه دیگه!‬ 1606 01:33:15,966 --> 01:33:18,135 ‫شما بی‌هوا یک دفعه بهش حمله می کنید.‬ 1607 01:33:18,218 --> 01:33:22,431 ‫[رادمهر] شما به عنوان یه الگو ‫که چهار نفر چشمشون به شما است 1608 01:33:22,514 --> 01:33:24,766 ‫خوب، نباید یه چنین رفتاری تو جامعه بکنید.‬ 1609 01:33:25,142 --> 01:33:29,146 ‫[خانم خیر ۱] می دونید اینجا سالی ‫برای چند دختر جهیزیه می‌گیریم؟‬ 1610 01:33:29,646 --> 01:33:33,442 ‫چند تا اعدامی را ‫در سال دیه میدیم که قصاص نشوند؟‬ 1611 01:33:33,775 --> 01:33:36,778 ‫[خانم خیر ۱] این فیلم اگه پخش بشه ‫دیگه کی به ما اعتماد می‌کنه؟‬ 1612 01:33:36,862 --> 01:33:38,113 ‫کی پول میده دست ما؟‬ 1613 01:33:38,196 --> 01:33:40,657 ‫- خب، تقصیر من چیه؟ ‫- [خیر ۳] تقصیر شما چیه؟‬ 1614 01:33:41,158 --> 01:33:44,661 ‫[رادمهر] این فیلم را دختر طلبکار ‫شما برای فرمانداری هم فرستاده. 1615 01:33:45,245 --> 01:33:48,665 ‫امروز از فرمانداری زنگ زدند ‫گفتند این خانم که تو فیلمه 1616 01:33:48,749 --> 01:33:51,543 ‫که حالا ظاهراً یه ارتباطی ‫هم با خود شما داره 1617 01:33:51,626 --> 01:33:54,671 ‫رفته فرمانداری خودش را ‫به عنوان کسی که سکه‌هاش را 1618 01:33:54,755 --> 01:33:57,174 ‫گم کرده و شما پیدا کردی ‫بهش دادی، معرفی کرده.‬ 1619 01:33:57,424 --> 01:33:58,467 ‫درسته؟‬ 1620 01:34:01,011 --> 01:34:02,846 ‫ناچار شدم این کار را بکنم.‬ 1621 01:34:03,847 --> 01:34:05,849 ‫هیچ جوره صاحب ‫کیف پول را پیدا نکردم.‬ 1622 01:34:10,645 --> 01:34:12,439 ‫[رادمهر] اگر این فیلم پخش بشه، 1623 01:34:12,773 --> 01:34:15,692 ‫دیگه اعتمادی که مردم ‫به اینجا داشتند، برمی‌گرده؟‬ 1624 01:34:16,068 --> 01:34:18,153 ‫[رادمهر] مگه دیگه کسی کمک ‫می‌کنه به این خیریه؟‬ 1625 01:34:19,196 --> 01:34:21,323 ‫یعنی شما به همه اونایی که 1626 01:34:21,406 --> 01:34:24,034 ‫این خیریه می‌تونست ‫یه کمکی بهشون بکنه، ظلم کردید.‬ 1627 01:34:24,284 --> 01:34:26,078 ‫آخه نمیذارید که من براتون توضیح بدم.‬ 1628 01:34:26,161 --> 01:34:27,204 ‫[خیر ۴] توضیح بده.‬ 1629 01:34:27,829 --> 01:34:29,790 ‫اجازه بدید توضیح بده.‬ 1630 01:34:30,957 --> 01:34:32,209 ‫حقیقت...‬ 1631 01:34:33,335 --> 01:34:35,629 ‫...این کیف پول را ‫یه خانمی پیدا کرده.‬ 1632 01:34:35,712 --> 01:34:37,255 ‫یه خانم کیه، رحیم؟‬ 1633 01:34:38,256 --> 01:34:39,966 ‫همین خانمی که تو فیلم بود.‬ 1634 01:34:40,050 --> 01:34:42,094 ‫پس چرا شما گفتی خودت پیدا کردی؟‬ 1635 01:34:42,636 --> 01:34:47,015 ‫من به مسئولان زندان گفتم که کیف ‫را یه خانم پیدا کرد و داد به من.‬ 1636 01:34:47,641 --> 01:34:50,477 ‫گفتند عیب نداره. ‫شما بگو خودت پیدا کردی.‬ 1637 01:34:51,436 --> 01:34:53,063 ‫[خیر ۳] پس کیف را شما پیدا نکردی؟‬ 1638 01:34:53,146 --> 01:34:55,607 ‫[رادمهر] شما با حیثیت این خیریه بازی کردی!‬ 1639 01:34:56,274 --> 01:34:59,403 ‫ما اینجا ۲۵ سال عمر و زندگیمون ‫را گذاشتیم تا بتونیم 1640 01:34:59,486 --> 01:35:02,030 ‫چهارتا نیازمند را یه کمکی بهشون بکنیم.‬ 1641 01:35:02,239 --> 01:35:03,990 ‫شما یه روزه همه را خراب کردی.‬ 1642 01:35:04,449 --> 01:35:08,161 ‫همین الآن زنگ می‌زنم این خانم ‫بیاد همه چیز را توضیح بده.‬ 1643 01:35:08,245 --> 01:35:09,371 ‫[مرد] اون هم کی!‬ 1644 01:35:09,454 --> 01:35:13,083 ‫رحیم، همه جا رفتی گفتی من پیدا کردم. ‫کلی داستان سر هم کردی!‬ 1645 01:35:13,333 --> 01:35:15,627 ‫ماجرا چیه رحیم؟ ‫حداقل به من یکی راستش را بگو.‬ 1646 01:35:15,710 --> 01:35:16,795 ‫راستش...‬ 1647 01:35:17,504 --> 01:35:19,840 ‫- راستش را گفتم. ‫- ول کن این قصه‌ها را.‬ 1648 01:35:20,590 --> 01:35:23,718 ‫بیا من یه زنگی بزنم به طلبکارت، ‫باهاش صحبت کن و ازش عذرخواهی کن.‬ 1649 01:35:24,010 --> 01:35:25,220 ‫نره این فیلم را پخش کنه.‬ 1650 01:35:25,303 --> 01:35:26,888 ‫آقا، بیایید تو. منتظرتون هستند.‬ 1651 01:35:27,264 --> 01:35:28,306 ‫می‌خوان برند همه.‬ 1652 01:35:28,682 --> 01:35:30,851 ‫آقای رمضانی، من ‫یه تلفن بزنم، الآن میام.‬ 1653 01:35:31,435 --> 01:35:34,479 ‫اگه پخش بشه و گندش دربیاد ‫بعد ما تازه بخواهیم برای مردم 1654 01:35:34,563 --> 01:35:36,440 ‫شرح بدیم و عذرخواهی کنیم خیلی بده.‬ 1655 01:35:36,523 --> 01:35:39,860 ‫تلاش می‌کنند طلبکار را ‫راضی کنند فیلم را پخش نکنه.‬ 1656 01:35:39,943 --> 01:35:42,988 ‫حتی اگه پخش هم نکنه، ‫باز ما وظیفه داریم به مردم بگیم.‬ 1657 01:35:43,071 --> 01:35:44,364 ‫[رادمهر] امانتدارشون هستیم.‬ 1658 01:35:44,573 --> 01:35:46,366 ‫امروز باید به همه اعلام کرد.‬ 1659 01:35:46,450 --> 01:35:47,659 ‫چی اعلام کنیم؟‬ 1660 01:35:48,577 --> 01:35:51,204 ‫[رادمهر] اینکه ما طبق بررسی‌های ‫بعدی که کردیم، 1661 01:35:51,288 --> 01:35:54,541 ‫متوجه شدیم که این مسئله ‫یه شک و شبهه‌ای توش هست.‬ 1662 01:35:54,958 --> 01:35:58,170 ‫به خاطر همین، پولی که جمع کردیم ‫فعلاً می مونه تو خیریه.‬ 1663 01:35:58,503 --> 01:36:01,756 ‫[خانم خیر ۲] می‌تونیم بگیم برای دیه ‫این بنده خدای اعدامی میدیم.‬ 1664 01:36:01,840 --> 01:36:04,092 ‫- [خیر ۳] بله منم موافقم. ‫- [سیاوش] ببخشید...‬ 1665 01:36:05,510 --> 01:36:06,595 ‫بابای...‬ 1666 01:36:07,554 --> 01:36:10,599 ‫من...دروغ...نمیگه.‬ 1667 01:36:11,558 --> 01:36:12,976 ‫[رادمهر] عزیزم...‬ 1668 01:36:13,435 --> 01:36:16,771 ‫ما که نگفتیم بابای شما ‫خدای نکرده دروغ میگه.‬ 1669 01:36:17,731 --> 01:36:20,775 ‫مشکل اینه که ما متوجه ‫نمیشیم ایشون چی چی میگند.‬ 1670 01:36:22,027 --> 01:36:23,361 ‫[رمضانی] چطور شد؟‬ 1671 01:36:23,612 --> 01:36:26,031 ‫شما پول‌ها را امشب بریزید ‫به حساب طلبکارش.‬ 1672 01:36:26,323 --> 01:36:29,993 ‫[حسین] فردا رحیم میره چک های بقیه ‫بدهیش را میده که فیلمو پخش نکنه.‬ 1673 01:36:30,494 --> 01:36:33,747 ‫ما پول خیریه را با این داستان‌ها ‫نمی‌تونیم بدهیم برای بدهی ایشون.‬ 1674 01:36:33,830 --> 01:36:34,831 ‫چرا نمی‌تونید؟‬ 1675 01:36:34,915 --> 01:36:38,376 ‫ما اخلاقاً باید به تک تک اونایی ‫که پول دادند اطلاع بدیم.‬ 1676 01:36:38,627 --> 01:36:42,047 ‫یا بیاند پولشون را بگیرند یا ‫اجازه بدند بدیم به یه نیازمند.‬ 1677 01:36:42,255 --> 01:36:44,382 ‫خانم به هر حال ‫این پول به اسم ایشون جمع شده.‬ 1678 01:36:44,466 --> 01:36:45,592 ‫[خانم خیر ۲] نخیر، آقا.‬ 1679 01:36:45,926 --> 01:36:50,263 ‫این پول را به اعتبار خیریه ‫دادند به اینجا.‬ به ما اعتماد کردند.‬ 1680 01:36:50,347 --> 01:36:51,973 ‫خوب، درسته ما نمیگیم که ندادند.‬ 1681 01:36:52,057 --> 01:36:54,017 ‫پس اگه درسته ما پول مردم را...‬ 1682 01:36:54,226 --> 01:36:58,271 ‫پول زندانی‌های گرفتاری که با اون ‫شرایط سختشون اومدند کمک کردند 1683 01:36:58,605 --> 01:37:00,941 ‫را بدیم به کسی که میگه ‫سکه‌ها را یکی دیگه پیدا کرد.‬ 1684 01:37:01,024 --> 01:37:02,526 ‫بذارید من براتون توضیح میدم.‬ 1685 01:37:02,609 --> 01:37:03,610 ‫توضیح چی؟‬ 1686 01:37:03,693 --> 01:37:04,819 ‫اینکه شما دارید...‬ 1687 01:37:04,903 --> 01:37:08,615 ‫[رادمهر] یه خانم برداشتید بردید ‫گفتید سکه‌ها را دادم به این.‬ 1688 01:37:08,907 --> 01:37:12,202 ‫بعد معلوم میشه این خانم ‫آشنای خودته. چه توضیحی؟‬ 1689 01:37:12,285 --> 01:37:13,787 ‫[رحیم] توضیح اینکه وقتی میگید...‬ 1690 01:37:13,870 --> 01:37:16,039 ‫[حسین] نگاه کنید، حالا، به هر حال، 1691 01:37:16,498 --> 01:37:19,251 ‫این فیلم اگه پخش بشه ‫برای خیریه هم خیلی بد میشه.‬ 1692 01:37:19,334 --> 01:37:20,544 ‫بدهکار هم شدیم.‬ 1693 01:37:20,961 --> 01:37:23,880 ‫نه مسئله سر بدهکار شدن نیست. ‫مسئله سر اینه که...‬ 1694 01:37:24,381 --> 01:37:27,300 ‫به همه لطمه می خوره، خصوصاً به خیریه.‬ 1695 01:37:31,096 --> 01:37:32,097 ‫آقای تقیان، 1696 01:37:32,180 --> 01:37:35,850 ‫[رادمهر] زنگ بزن بگو فیلم را پخش ‫نکنند تا ببینیم چکار باید کرد.‬ 1697 01:37:35,934 --> 01:37:36,935 ‫خداحافظ.‬ 1698 01:37:37,018 --> 01:37:38,144 ‫خودش نرم شده.‬ 1699 01:37:38,228 --> 01:37:39,521 ‫دخترش کوتاه نمیاد.‬ 1700 01:37:39,604 --> 01:37:42,107 ‫- [رادمهر] خداحافظ. ‫- [خیر ۵] کیفو یکی دیگه پیدا کرده.‬ 1701 01:37:42,190 --> 01:37:43,858 ‫خانم این کیف را من برگردوندم.‬ 1702 01:37:43,942 --> 01:37:44,985 ‫خانم، یه لحظه.‬ 1703 01:37:45,068 --> 01:37:47,070 ‫شما جواب خوبی ما را خیلی بد دادید.‬ 1704 01:37:47,153 --> 01:37:48,905 ‫- سلام. ‫- سلام. بفرمایید.‬ 1705 01:37:48,989 --> 01:37:50,740 ‫- [خانم خیر ۲] خداحافظ. ‫- [منشی] خداحافظ.‬ 1706 01:38:15,223 --> 01:38:16,600 ‫بابا؟‬ 1707 01:38:19,769 --> 01:38:20,854 ‫[رحیم] چیه، بابا؟‬ 1708 01:38:33,783 --> 01:38:36,161 ‫چرا...خانم...‬ 1709 01:38:37,203 --> 01:38:39,789 ‫زارع...سکه‌ها را...‬ 1710 01:38:42,292 --> 01:38:43,668 ‫داده به تو؟‬ 1711 01:38:44,169 --> 01:38:46,296 ‫برای اینکه من از زندان ‫بیام بیرون.‬ 1712 01:38:49,007 --> 01:38:55,388 ‫تو...می‌خوای..ازد...دواج کنی؟‬ 1713 01:39:02,812 --> 01:39:04,522 ‫اگه تو نخوای، نه.‬ 1714 01:39:12,405 --> 01:39:15,659 ‫[سیاوش گریه می‌کند] 1715 01:39:20,747 --> 01:39:23,166 ‫- [سیاوش گریه می‌کند] ‫- سیاوش، بابا.‬ 1716 01:39:23,583 --> 01:39:24,751 ‫بابا!‬ 1717 01:39:26,753 --> 01:39:28,296 ‫ببینمت بابا!‬ 1718 01:39:28,797 --> 01:39:31,341 ‫سیاوش، عزیزم. ‫[سیاوش گریه می‌کند] 1719 01:39:32,258 --> 01:39:33,510 ‫بابایی، بیا این ور.‬ 1720 01:39:35,512 --> 01:39:36,930 ‫گریه نکن.‬ 1721 01:39:52,529 --> 01:39:54,155 ‫[رحیم] به آقای طاهری گفته بودم.‬ 1722 01:39:54,239 --> 01:39:56,116 ‫تو فقط گفتی خانمم پیدا کرده.‬ 1723 01:39:56,366 --> 01:39:57,909 ‫نگفتم خانمم.‬ 1724 01:39:58,201 --> 01:40:00,412 ‫گفتم اون خانمی که قراره باهاش ازدواج کنم.‬ 1725 01:40:00,495 --> 01:40:01,955 ‫همون. من چی بهت گفتم؟‬ 1726 01:40:02,038 --> 01:40:03,915 ‫گفتم همین‌ها را برو تو مصاحبه بگو.‬ 1727 01:40:03,998 --> 01:40:06,668 ‫نه، آقای طاهری. شما گفتید ‫اصلاً لازم نیست این چیزها.‬ 1728 01:40:06,751 --> 01:40:08,169 ‫تو روی من داری دروغ میگی؟‬ 1729 01:40:08,253 --> 01:40:10,004 ‫شما تو همین اتاق بغلی گفتید!‬ 1730 01:40:10,588 --> 01:40:12,507 ‫[رحیم] خانم مروستی شاهده. ‫میخواهید صداش بزنم؟‬ 1731 01:40:12,799 --> 01:40:15,218 ‫[طاهری] بیا اینجا. ‫من گفتم این‌ها را برو بگو.‬ 1732 01:40:15,677 --> 01:40:19,055 ‫گفتی نمیخوای اسم خانمه را بیاری. ‫کسی هم نمی دونه که با هم هستید.‬ 1733 01:40:19,139 --> 01:40:20,140 ‫آره، ولی...‬ 1734 01:40:20,223 --> 01:40:22,350 ‫[طاهری] لابد این هم من گفتم ‫نگو نزول، بگو وام.‬ 1735 01:40:22,434 --> 01:40:24,102 ‫[رحیم] خود اونایی که از تلویزیون 1736 01:40:24,185 --> 01:40:26,563 ‫اومده بودند گفتند دیگه نزول نگو.‬ 1737 01:40:26,646 --> 01:40:30,483 ‫[طاهری] اینکه رفتی جلوی دوربین، ‫کنار خیابون وایستادی و گفتی 1738 01:40:30,567 --> 01:40:33,903 ‫که من دقیقاً همین جا کیف را ‫پیدا کردم، این هم اونا گفتند؟‬ 1739 01:40:33,987 --> 01:40:36,239 ‫شما خودتون خبر دادید. 1740 01:40:36,614 --> 01:40:39,617 ‫به تلویزیون بیاند از من فیلم پر بکنند.‬ 1741 01:40:40,160 --> 01:40:44,539 ‫اصلاً فکر اینکه کسی بخواد از این ‫ماجرا خبردار بشه تو سرم نبود.‬ 1742 01:40:44,622 --> 01:40:47,917 ‫[رییس زندان] اگه می‌خواستی هیچ کس ‫خبردار نشه، تلفن خونه خواهرت را می‌دادی.‬ 1743 01:40:48,168 --> 01:40:49,544 ‫تلفن خونه خودت را می‌دادی.‬ 1744 01:40:50,128 --> 01:40:53,715 ‫تلفن اینجا را نمی‌دادی که اون ‫خانم زنگ بزنه و ما خبردار بشیم.‬ 1745 01:40:57,343 --> 01:41:01,264 ‫به جون بچه‌ام، اگه من ته دلم یه ‫ذره این حساب کتاب‌ها کرده باشم.‬ 1746 01:41:03,141 --> 01:41:04,684 ‫حالا اومدی ما چکار کنیم؟‬ 1747 01:41:05,769 --> 01:41:08,188 ‫آقای طاهری بیاند دفتر خیریه، 1748 01:41:09,689 --> 01:41:14,652 ‫بگند که من گفته بودم کیف را ‫خودم پیدا نکرده بودم.‬ 1749 01:41:14,861 --> 01:41:16,571 ‫[طاهری] چرا خودت نمیری بهشون بگی؟‬ 1750 01:41:16,780 --> 01:41:19,449 ‫[رحیم] گفتم بهشون. ‫حرف من را باور نمی‌کنند.‬ 1751 01:41:19,741 --> 01:41:22,368 ‫[طاهری] بنده خدا، ‫همین الان هم شایعه کردند 1752 01:41:22,452 --> 01:41:24,788 ‫که این داستان را مسئولان زندان ساختند.‬ 1753 01:41:25,079 --> 01:41:28,082 ‫حالا من بلند بشم برم این ور ‫و اون ور تو خیریه چی بگم؟‬ 1754 01:41:28,166 --> 01:41:30,460 ‫بگم این کیف را پیدا نکرده. ‫یکی پیدا کرده، داده بهش؟‬ 1755 01:41:30,543 --> 01:41:31,920 ‫[رئیس] چند روز از مرخصیت مونده؟‬ 1756 01:41:32,962 --> 01:41:34,214 ‫امروز روز آخرم است.‬ 1757 01:41:34,422 --> 01:41:36,382 ‫همین امروز میری چک‌های ‫طلبکارت را میدی.‬ 1758 01:41:36,883 --> 01:41:38,510 ‫ازش عذرخواهی می‌کنی.‬ 1759 01:41:38,760 --> 01:41:40,303 ‫لازم شد، دستش را هم می بوسی.‬ 1760 01:41:40,512 --> 01:41:43,181 ‫[رئیس] می‌ایستی بالای سرش ‫تا جلوی چشمت فیلم را پاک کنه.‬ 1761 01:41:43,556 --> 01:41:47,685 ‫فردا برمیگردی زندان به هیچکس ‫چیزی نمیگی تا داستان فراموش بشه.‬ 1762 01:41:47,769 --> 01:41:49,687 ‫[رحیم] چرا باید فراموش بشه؟‬ 1763 01:41:50,021 --> 01:41:51,523 ‫من سکه‌ها را برگردوندم به صاحبش.‬ 1764 01:41:51,606 --> 01:41:52,816 ‫[طاهری] تو مگه نمیگی 1765 01:41:52,899 --> 01:41:55,860 ‫حساب کتاب نکردی ‫که مردم بدونند این کار را کردی؟‬ 1766 01:41:55,944 --> 01:41:58,488 ‫خوب، فکر کن این کار را کردی ‫و هیچ کس نمی‌دونه.‬ 1767 01:41:58,571 --> 01:42:01,825 ‫[رحیم] فرق داره. حالا دارند میگند ‫من دروغ گفتم. من دروغ نگفتم.‬ 1768 01:42:02,200 --> 01:42:03,368 ‫راستش را هم نگفتی.‬ 1769 01:42:03,993 --> 01:42:06,663 ‫[طاهری] تو یا خیلی زرنگی یا خیلی ساده.‬ 1770 01:42:07,997 --> 01:42:09,999 ‫من اگه زرنگ بودم، زندان چکار می‌کردم؟‬ 1771 01:42:10,708 --> 01:42:11,835 ‫[رئیس] برو، شما.‬ 1772 01:42:12,502 --> 01:42:14,087 ‫برو، هیچ کاری هم نمیخواد بکنی.‬ 1773 01:42:14,712 --> 01:42:20,009 ‫[رحیم] نه، من میرم با طلبکارم صحبت ‫می‌کنم این فیلم را پخش نکنه.‬ 1774 01:42:20,718 --> 01:42:24,013 ‫ولی قبلش شما بیایید ‫تو خیریه و فرمانداری بگید.‬ 1775 01:42:24,305 --> 01:42:26,808 ‫بگید که من گفته بودم ‫این کیف را یکی دیگه پیدا کرده.‬ 1776 01:42:27,308 --> 01:42:29,269 ‫داری شرط و شروط می‌کنی برای من؟‬ 1777 01:42:29,352 --> 01:42:32,772 ‫خب، اگه این فیلم را پخش کنند، ‫آبروی شما میره.‬ 1778 01:42:34,023 --> 01:42:38,570 ‫یه زنگ بزن به این روزنامه. کل ‫داستان را از طرف ما تکذیب کن.‬ 1779 01:42:39,028 --> 01:42:41,239 ‫[رئیس] توضیح بده این بابا ‫ما را هم فریب داده.‬ 1780 01:42:46,995 --> 01:42:48,496 ‫[تلفن را قطع می‌کند] 1781 01:42:48,580 --> 01:42:50,582 ‫[در را محکم می‌کوبد] 1782 01:42:51,624 --> 01:42:52,667 ‫صداش کن بیاد.‬ 1783 01:42:59,591 --> 01:43:00,800 ‫[طاهری] بیا اینجا.‬ 1784 01:43:07,432 --> 01:43:09,058 ‫در را چرا این جوری می بندی؟‬ 1785 01:43:12,604 --> 01:43:13,771 ‫[با عصبانیت] هان؟‬ 1786 01:43:18,568 --> 01:43:19,652 ‫ببخشید.‬ 1787 01:43:29,329 --> 01:43:30,705 ‫[در را آرام می‌بندد] 1788 01:43:30,788 --> 01:43:33,958 ‫[موسیقی سنتی بی‌کلام نواخته می‌شود] 1789 01:43:46,679 --> 01:43:53,102 ‫[نواختن موسیقی سنتی بی‌کلام ادامه دارد] 1790 01:44:06,324 --> 01:44:09,535 ‫[نواختن موسیقی سنتی بی‌کلام ادامه دارد] 1791 01:44:10,036 --> 01:44:12,789 ‫[فروشنده سازش را کوک می‌کند] 1792 01:44:17,251 --> 01:44:21,589 ‫[نواختن موسیقی سنتی آرام] 1793 01:44:26,010 --> 01:44:29,138 ‫[نواختن موسیقی ادامه دارد] 1794 01:44:35,853 --> 01:44:39,023 ‫[نواختن موسیقی ادامه دارد] 1795 01:44:53,538 --> 01:44:55,331 ‫- سلام. ‫- سلام.‬ 1796 01:44:55,415 --> 01:44:57,125 ‫- سلام. ‫- خانم رادمهر هستند؟‬ 1797 01:44:57,208 --> 01:45:00,086 ‫بله هستند، شما بفرمایید ‫بشینید تا من صداشون کنم.‬ 1798 01:45:01,629 --> 01:45:03,297 ‫بیا برو اونجا بشین.‬ 1799 01:45:18,354 --> 01:45:19,689 ‫- [در می‌زند] ‫- [رادمهر] بله؟‬ 1800 01:45:19,981 --> 01:45:22,316 ‫[منشی] خانم رادمهر، آقای سلطانی اومدند.‬ 1801 01:45:24,277 --> 01:45:27,030 ‫- [رادمهر] پاشو برو من خبرت می کنم. ‫- [مراجع] دستتون درد نکنه.‬ 1802 01:45:27,238 --> 01:45:29,657 ‫- [مراجع] محبت کردید. ‫- [رادمهر] خواهش می‌کنم.‬ 1803 01:45:30,033 --> 01:45:32,035 ‫- [مراجع] خدا نگهدارتون. ‫- [رادمهر] خدا نگهدار.‬ 1804 01:45:35,038 --> 01:45:38,166 ‫خانم فضلی، تشریف داشته ‫باشید صداتون می کنم. بفرمایید.‬ 1805 01:45:50,970 --> 01:45:53,139 ‫- مامان، بریم. ‫- یه دقیقه بشین.‬ 1806 01:45:53,473 --> 01:45:56,392 ‫یکی دوباری هم ‫از موبایل بچه‌های زندان 1807 01:45:56,726 --> 01:45:59,937 ‫برای طلبکارم پیغام فرستادم، ولی جواب نداد.‬ 1808 01:46:00,521 --> 01:46:02,899 ‫همون پیغامی که فرستاد ‫برای فرمانداری.‬ 1809 01:46:02,982 --> 01:46:04,192 ‫اون نفرستاده.‬ 1810 01:46:04,901 --> 01:46:06,235 ‫من فقط برای اون فرستادم!‬ 1811 01:46:06,486 --> 01:46:07,528 ‫حالا.‬ 1812 01:46:07,612 --> 01:46:09,489 ‫- [فرخنده] بعدش بهش گفتم... ‫- صبر کن.‬ 1813 01:46:12,408 --> 01:46:14,035 ‫از زندانی‌ها فرستادند؟‬ 1814 01:46:14,118 --> 01:46:15,870 ‫چه فرق می‌کنه کی فرستاده؟‬ 1815 01:46:16,662 --> 01:46:19,248 ‫[فرخنده] خانم من اصلاً ‫مخالف بودم که برگردونه.‬ 1816 01:46:19,832 --> 01:46:21,834 ‫به قرآن، خودش اصرار می‌کرد.‬ 1817 01:46:22,835 --> 01:46:25,630 ‫[فرخنده] من عین حقیقت را دارم به شما میگم.‬ 1818 01:46:26,089 --> 01:46:29,717 ‫به جون همین آدم که همه دلخوشی زندگی منه.‬ 1819 01:46:33,346 --> 01:46:35,598 ‫شما این خانم را هیچ جور ‫نمی تونید پیدا کنید؟‬ 1820 01:46:35,848 --> 01:46:38,726 ‫من...من دیروز از صبح...‬ 1821 01:46:39,185 --> 01:46:42,146 ‫این عکس را برداشتم، بردم تو محله‌شون. 1822 01:46:42,522 --> 01:46:46,901 ‫به همه کاسب‌ها نشون دادم، ‫هیچ‌کس اون را نمی‌شناسه.‬ 1823 01:46:46,984 --> 01:46:48,778 ‫[رادمهر] والله، من هم موندم چکار کنم.‬ 1824 01:46:48,986 --> 01:46:52,073 ‫از این ور شما می آیید اینجا، از ‫اون ور خانمی که الان اینجا بود.‬ 1825 01:46:53,199 --> 01:46:56,202 ‫از وقتی داستان شما را شنیده، ‫یه سره برای همین میاد اینجا.‬ 1826 01:46:56,744 --> 01:46:58,329 ‫این هم مثل شما گرفتاره.‬ 1827 01:46:58,621 --> 01:47:02,500 ‫اگه چند روز دیگه کسر دیه ‫شوهرش را جور نکنیم، اعدام میشه.‬ 1828 01:47:05,211 --> 01:47:08,673 ‫رادمهر] شما خودت را بذار جای من. ‫شما بگو من چکار کنم.‬ 1829 01:47:14,262 --> 01:47:18,933 ‫خانم، شما می تونی یه مراسم بذاری ‫پول جمع کنی برای شوهر این خانم.‬ 1830 01:47:19,225 --> 01:47:23,187 ‫یکی دو بار مردم را جمع کردیم، ‫مراسم گرفتیم، پول هم جمع شد، 1831 01:47:23,396 --> 01:47:25,815 ‫ولی برای دیه قتل، ‫مردم خیلی راحت پول نمیدند.‬ 1832 01:47:27,441 --> 01:47:31,654 ‫حالا بیام پول را بدم طلبکارشما، ‫فردا بابای این بچه اعدام بشه، 1833 01:47:32,321 --> 01:47:34,949 ‫خب، همه هوار نمیشند رو سر من که چرا 1834 01:47:35,449 --> 01:47:37,785 ‫پول دادی به کسی که این همه شایعه پشت سرشه؟‬ 1835 01:47:37,869 --> 01:47:40,621 ‫- [فرخنده] خانم، شما... ‫- [رادمهر] نمیگند باعث اعدامش شدید؟‬ 1836 01:47:40,705 --> 01:47:43,416 ‫[فرخنده] خانم، شما به خاطر ایشون ‫از مردم پول جمع کردی.‬ 1837 01:47:43,666 --> 01:47:47,795 ‫رادمهر] آره، ولی همون مردم میگند ‫راضی نیستند پول را بدیم به شما.‬ 1838 01:47:48,212 --> 01:47:50,214 ‫رادمهر] اگه فیلمه هم پخش بشه ‫که دیگه واویلا.‬ 1839 01:47:53,968 --> 01:47:55,636 ‫من دیگه دنبال اون پول نیستم.‬ 1840 01:47:59,265 --> 01:48:01,058 ‫فقط فکر آبروم هستم. 1841 01:48:03,311 --> 01:48:06,689 ‫شما راضی باش ما این پول را بدیم ‫به این خانم تا شوهرش اعدام نشه.‬ 1842 01:48:06,981 --> 01:48:09,817 ‫[رادمهر] من خودم همین امروز ‫پا میشم میرم پیش طلبکارت، 1843 01:48:09,901 --> 01:48:12,403 ‫ازش خواهش می کنم این فیلم را پخش نکنه.‬ 1844 01:48:12,987 --> 01:48:13,988 ‫قول میدم.‬ 1845 01:48:16,616 --> 01:48:18,034 ‫[منشی] خانم فضلی، بفرمایید.‬ 1846 01:48:47,813 --> 01:48:49,899 ‫برو بشین تو ماشین تا من بیام.‬ 1847 01:48:50,733 --> 01:48:51,943 ‫واسه چی؟‬ 1848 01:48:52,902 --> 01:48:54,987 ‫- میام، قربونت برم. ‫- کجا میری؟‬ 1849 01:49:01,410 --> 01:49:02,620 ‫[به شیشه می‌زند] 1850 01:49:04,914 --> 01:49:06,290 ‫[رادمهر] وایستا الآن میام.‬ 1851 01:49:06,958 --> 01:49:10,253 ‫[رادمهر] راحله، پاشو. پاشو، دیگه بسه.‬ 1852 01:49:10,586 --> 01:49:12,213 ‫[راحله] تو زندگیم را نجات دادی.‬ 1853 01:49:12,296 --> 01:49:14,006 ‫این چه حرفیه؟‬ 1854 01:49:14,090 --> 01:49:16,342 ‫من و این بچه همه عمر مدیون شما هستیم.‬ 1855 01:49:16,425 --> 01:49:18,594 ‫چه جوری تشکر کنم ازتون؟‬ 1856 01:49:18,678 --> 01:49:20,638 ‫لازم نیست. وظیفه است.‬ 1857 01:49:20,721 --> 01:49:21,806 ‫پاشو.‬ 1858 01:49:22,390 --> 01:49:24,892 ‫دستتون درد نکنه.‬ 1859 01:49:25,309 --> 01:49:26,560 ‫بزرگی کردید.‬ 1860 01:49:27,061 --> 01:49:28,771 ‫لطف کردید.‬ ‫[فین‌فین می‌کند] 1861 01:49:31,148 --> 01:49:33,192 ‫[رادمهر] به شوهرت هم خبر بده ‫تا خوشحال بشه.‬ 1862 01:49:40,616 --> 01:49:42,660 ‫[رادمهر فین‌فین می‌کند] 1863 01:49:45,579 --> 01:49:49,083 ‫اگه این خبر بپیچه که شما این پول ‫را بهش ندادید و به جاش 1864 01:49:49,292 --> 01:49:51,002 ‫پول را دادید به یکی دیگه 1865 01:49:51,085 --> 01:49:52,795 ‫که بیشتر آبروریزی میشه برامون.‬ 1866 01:49:53,462 --> 01:49:56,382 ‫خانم، این پول را به هر حال ‫به ایشون نمی‌تونیم بدیم.‬ 1867 01:49:56,757 --> 01:49:57,800 ‫[فرخنده] باشه، ندید.‬ 1868 01:49:58,426 --> 01:50:01,971 ‫فقط می‌خواستم خواهش کنم ازتون ‫که بیایید همه جا اعلام کنید 1869 01:50:02,346 --> 01:50:05,099 ‫که ایشون خودش بلند شده اومده تو خیریه 1870 01:50:05,391 --> 01:50:07,893 ‫پیشنهاد داده که این پولی که براش جمع شده 1871 01:50:08,185 --> 01:50:10,771 ‫را بدند به یه نیازمند تا اعدام نشه.‬ 1872 01:50:11,647 --> 01:50:12,898 ‫[فرخنده] میشه این کار، خانم؟‬ 1873 01:50:15,192 --> 01:50:18,404 ‫فرخنده] خانم، شما که می‌خواهید ‫این پول را بدید به یکی دیگه.‬ 1874 01:50:18,738 --> 01:50:22,450 ‫لااقل به اسم این بدید ‫که آبروش بیشتر از این‌ها نره.‬ 1875 01:50:23,451 --> 01:50:24,744 ‫خواهش می‌کنم.‬ 1876 01:50:26,454 --> 01:50:28,039 ‫باشه.‬ 1877 01:50:29,915 --> 01:50:33,586 ‫من میگم امروز خبرش را ‫همه جا تو گروه‌ها پخش کنند.‬ 1878 01:50:38,174 --> 01:50:39,884 ‫[بوق خودرو] 1879 01:50:51,729 --> 01:50:54,148 ‫چیه؟ چته؟‬ 1880 01:50:55,733 --> 01:50:57,234 ‫فیلم پخش شد.‬ 1881 01:50:57,902 --> 01:50:59,904 ‫دروغ نگو! کی؟‬ 1882 01:51:00,738 --> 01:51:01,822 ‫همین حالا.‬ 1883 01:51:03,115 --> 01:51:04,283 ‫[فرخنده] کی بهت گفت؟‬ 1884 01:51:05,201 --> 01:51:06,619 ‫حسین آقا زنگ زد.‬ 1885 01:51:15,503 --> 01:51:17,004 ‫[فرخنده] حالا میخوای چکار کنی؟‬ 1886 01:51:24,470 --> 01:51:26,138 ‫[ماشین را استارت می‌زند] 1887 01:51:34,438 --> 01:51:35,606 ‫[بوق خودرو] 1888 01:51:36,107 --> 01:51:37,900 ‫[صدای کار با چرخ خیاطی] 1889 01:51:39,318 --> 01:51:41,487 ‫- [دختر مرتضی] سلام، عمه. ‫- [فرخنده] سلام.‬ 1890 01:51:42,738 --> 01:51:45,408 ‫[گفتگوی مبهم بیرون خانه] 1891 01:51:45,783 --> 01:51:47,201 ‫- سلام. ‫- [زن مرتضی] سلام.‬ 1892 01:51:47,451 --> 01:51:48,452 ‫سلام.‬ 1893 01:52:12,685 --> 01:52:14,270 ‫[زن مرتضی] این چرا این جوری کرد؟‬ 1894 01:52:14,895 --> 01:52:16,230 ‫- کی؟ ‫- رحیم.‬ 1895 01:52:16,313 --> 01:52:18,232 ‫مگه فیلمش را ندیدی؟‬ 1896 01:52:18,524 --> 01:52:21,110 ‫[مرتضی] با این یارو هر ارتباطی ‫داری، همین الان قطع کن.‬ 1897 01:52:21,193 --> 01:52:22,278 ‫یارو کیه؟‬ 1898 01:52:22,528 --> 01:52:25,448 ‫همین شارلاتانی که باهاش این ‫بازی ها را سر مردم درآوردید.‬ 1899 01:52:25,531 --> 01:52:27,158 ‫آروم حرف بزن. چرا داد می‌کشی؟‬ 1900 01:52:27,241 --> 01:52:29,285 ‫[مرتضی] داد می‌کشم ‫چون تو گوشت فرو نمیره! 1901 01:52:29,368 --> 01:52:33,956 ‫[فرخنده] فکر نکن اجازه میدم هرجور ‫دلت بخواد باهام حرف برنی.‬ 1902 01:52:34,039 --> 01:52:36,417 ‫چند بار گفتم این مرتیکه پفیوز را ولش کن؟‬ 1903 01:52:36,500 --> 01:52:38,294 ‫[مرتضی] می‌خواستی به اینجا ختم بشه؟‬ 1904 01:52:38,502 --> 01:52:40,713 ‫- [فرخنده] به کجا ختم بشه؟ ‫- به کجا ختم بشه؟‬ 1905 01:52:40,963 --> 01:52:42,965 ‫شما دوتا خجالت نمی‌کشید؟ 1906 01:52:43,215 --> 01:52:45,092 ‫[مرتضی] آدم این قدر بی‌شرف؟‬ 1907 01:52:46,802 --> 01:52:51,432 ‫وای! من نمی‌دونم این مرتیکه کیه ‫که تو به خاطرش 1908 01:52:51,515 --> 01:52:53,851 ‫آبرو خودت و خانواده‌ات ‫را داری به باد میدی.‬ 1909 01:52:54,226 --> 01:52:56,270 ‫فرخنده] این مرتیکه ‫همه زندگی منه.‬ 1910 01:52:57,688 --> 01:52:59,190 ‫جونم را هم براش میدم.‬ 1911 01:53:01,650 --> 01:53:03,736 ‫[فرخنده] دیگه هم با من این جوری حرف نزن.‬ 1912 01:53:08,491 --> 01:53:13,370 ‫[پخش موسیقی از رادیو] 1913 01:53:18,751 --> 01:53:21,504 ‫[مرد در رادیو] به نام خدا. ‫سلام بر شما شنوندگان عزیز.‬ 1914 01:53:22,630 --> 01:53:28,010 ‫[صدای نافهوم رادیوی خوردو] 1915 01:53:28,093 --> 01:53:33,474 ‫[صدای پرندگان] 1916 01:53:35,142 --> 01:53:36,393 ‫[طاهری] سلام، رحیم.‬ 1917 01:53:38,938 --> 01:53:40,523 ‫[طاهری] بیا یه دقیقه بشین تو ماشین.‬ 1918 01:53:43,108 --> 01:53:44,109 ‫[در خودرو بسته می‌شود] 1919 01:53:44,652 --> 01:53:45,903 ‫[طاهری] چطوری؟‬ 1920 01:53:48,906 --> 01:53:50,658 ‫صالح‌پور خیلی از دستت ناراحته.‬ 1921 01:53:50,866 --> 01:53:53,911 ‫[طاهری] می‌خواست یه تکذیبیه بنویسه. ‫این خبر را که شنید، منصرف شد.‬ 1922 01:53:55,246 --> 01:53:56,247 ‫کدوم خبر؟‬ 1923 01:53:56,330 --> 01:53:58,791 ‫همین که پیشنهاد کردی ‫پول را بدند به یه اعدامی.‬ 1924 01:53:58,874 --> 01:54:00,167 ‫کی چنین چیزی گفته؟‬ 1925 01:54:00,376 --> 01:54:04,296 ‫[طاهری] از خیریه خبرش را دادند. ‫خیلی کار قشنگی کردی، آفرین!‬ 1926 01:54:06,048 --> 01:54:08,133 ‫میخوام بیایی یه کاری برای من بکنی.‬ 1927 01:54:08,467 --> 01:54:09,593 ‫چی؟‬ 1928 01:54:09,677 --> 01:54:13,681 ‫[طاهری] بریم تو. ازت فیلم بگیرم، ‫همین امشب همه جا پخش کنیم.‬ 1929 01:54:16,225 --> 01:54:18,310 ‫- چی چی بگم؟ ‫- همین کاری که کردی.‬ 1930 01:54:19,061 --> 01:54:21,188 ‫من تصمیم گرفتم این پول را ببخشم.‬ 1931 01:54:22,856 --> 01:54:24,817 ‫نه، من این کار را نکردم.‬ 1932 01:54:25,651 --> 01:54:28,779 ‫با پخش شدن این فیلم، ‫با این شایعات و حرف و حدیث‌ها...‬ 1933 01:54:28,988 --> 01:54:30,948 ‫هر جور شده، باید این آبروریزی جمع بشه.‬ 1934 01:54:32,408 --> 01:54:33,492 ‫چطوری؟‬ 1935 01:54:35,077 --> 01:54:36,579 ‫می‌تونیم بریم تو خونه؟‬ 1936 01:54:45,129 --> 01:54:47,965 ‫چند...چندتا...‬ 1937 01:54:48,340 --> 01:54:50,009 ‫[با لکنت حرف می‌زند] 1938 01:54:50,301 --> 01:54:53,971 ‫سکه پیدا...می...کنه...‬ 1939 01:54:54,305 --> 01:54:57,975 ‫...که...بده...به...صا...نه...‬ 1940 01:54:59,143 --> 01:55:02,438 ‫آره...پیدا کرده بود،...‬ 1941 01:55:03,355 --> 01:55:06,025 ‫برگردوند به...صاحبش.‬ 1942 01:55:06,358 --> 01:55:08,402 ‫[طاهری] پس داد به صاحبش...‬ 1943 01:55:08,986 --> 01:55:11,905 ‫بعد این هر کاری کرد، ‫نتونست خانمه را پیدا کنه.‬ 1944 01:55:12,573 --> 01:55:14,533 ‫دیگه هم کسی حرفش را قبول نکرد.‬ 1945 01:55:14,617 --> 01:55:17,328 ‫شایعه کردند که بابای من داره دروغ میگه.‬ 1946 01:55:17,953 --> 01:55:20,831 ‫خب، تو می‌تونی یه بار دیگه از اول بگی؟‬ 1947 01:55:21,248 --> 01:55:22,958 ‫[طاهری] هان؟ بگو.‬ 1948 01:55:24,335 --> 01:55:25,836 ‫[سیاوش] سلام. سی...‬ 1949 01:55:27,212 --> 01:55:31,467 ‫...سیاوش سلطانی...هستم...‬ 1950 01:55:35,721 --> 01:55:36,972 ‫پس...‬ 1951 01:55:38,307 --> 01:55:39,683 ‫سر...آق...‬ 1952 01:55:40,768 --> 01:55:44,897 ‫آقای...رحی...م...س...‬ 1953 01:55:45,314 --> 01:55:48,984 ‫س...سل...‬ 1954 01:55:52,655 --> 01:55:54,114 ‫سلطانی. بابای...‬ 1955 01:55:54,198 --> 01:55:56,950 ‫[رحیم] نه بابا، نشد. یه بار دیگه بگو.‬ 1956 01:55:57,951 --> 01:55:59,745 ‫- [طاهری] خوب بود که؟ ‫- [رحیم] نه، نشد.‬ 1957 01:56:00,162 --> 01:56:03,957 ‫رحیم] شما تا چایی تون را بخورید، ‫یه چندباری با هم بگیم.‬ 1958 01:56:04,041 --> 01:56:05,501 ‫[طاهری] همین‌جوری خیلی خوبه.‬ 1959 01:56:05,584 --> 01:56:07,920 ‫وقتی استرس می‌گیره، ‫نمی تونه راحت حرف بزنه.‬ 1960 01:56:08,003 --> 01:56:09,797 ‫[رحیم] بابا، یه دقیقه بریم تو اتاق.‬ 1961 01:56:09,880 --> 01:56:11,632 ‫[طاهری] نه، بشین.‬ 1962 01:56:12,383 --> 01:56:14,426 ‫این الآن این جور که داره حرف می‌زنه...‬ 1963 01:56:15,177 --> 01:56:18,180 ‫آدم را متقاعد می‌کنه. ‫عموجان، همین جوری بگو.‬ 1964 01:56:21,100 --> 01:56:22,184 ‫[طاهری] خوب، بگو.‬ 1965 01:56:22,976 --> 01:56:25,187 ‫[سیاوش] س...سلام.‬ 1966 01:56:25,562 --> 01:56:26,897 ‫[طاهری] صبر کن. صبر کن.‬ 1967 01:56:27,356 --> 01:56:29,566 ‫[طاهری] آدم وقتی قراره ‫باباش را ببرند زندان، 1968 01:56:29,650 --> 01:56:31,527 ‫باید بیشتر از اینا ناراحت باشه، نه؟‬ 1969 01:56:31,860 --> 01:56:32,861 ‫[سیاوش] چرا.‬ 1970 01:56:33,278 --> 01:56:35,155 ‫طاهری] مگه بابات را دوست نداری؟ ‫سیاوش] چرا.‬ 1971 01:56:35,364 --> 01:56:37,074 ‫خب، پس چرا ناراحت نیستی؟‬ 1972 01:56:37,700 --> 01:56:40,369 ‫تو انگار خیلی خوشحالی که از فردا ‫دیگه بابات را نمی‌بینی؟‬ 1973 01:56:41,995 --> 01:56:43,038 ‫[طاهری] خب، بگو.‬ 1974 01:56:43,872 --> 01:56:45,958 ‫سلام. من...س...‬ 1975 01:56:47,418 --> 01:56:50,003 ‫سیا...وش...سلط...‬ 1976 01:56:50,629 --> 01:56:54,007 ‫طانی...هستم.‬ 1977 01:56:54,550 --> 01:56:57,469 ‫پس...سر آق...‬ 1978 01:57:00,305 --> 01:57:01,724 ‫...قای رحیم...سل...‬ 1979 01:57:11,108 --> 01:57:12,443 ‫[طاهری] چی شد؟‬ 1980 01:57:13,360 --> 01:57:16,780 ‫فقط من نمیخوام که این فیلم پخش بشه.‬ 1981 01:57:17,489 --> 01:57:21,577 ‫نگاه کن، خدا شاهده، وقتی داشت ‫حرف می‌زد، من هم بغضم گرفت.‬ 1982 01:57:21,994 --> 01:57:24,163 ‫این فیلم را هرکی ببینه، ‫حالش بد میشه.‬ 1983 01:57:25,622 --> 01:57:28,167 ‫باشه، ولی من نمیخوام کسی ‫بچه‌ام را این طوری ببینه.‬ 1984 01:57:28,542 --> 01:57:30,794 ‫این به نفع خودته. به نفع این بچه است.‬ 1985 01:57:31,170 --> 01:57:33,630 ‫این فیلم پخش بشه، ‫مردم باز طرف تو را می گیرند.‬ 1986 01:57:33,839 --> 01:57:36,341 ‫[طاهری] شاید هم زنه فیلم را دید ‫زنگ زد و مشکل حل شد.‬ 1987 01:57:37,509 --> 01:57:40,095 ‫- نه، پاکش کنید. ‫- یه خورده فکر کن.‬ 1988 01:57:40,846 --> 01:57:43,098 ‫- مگه بچه چیز بدی گفت؟‬ ‫- نه، نمی‌خوام.‬ 1989 01:57:43,182 --> 01:57:45,476 ‫چی چی را نمی خوام. ‫مگه فقط به خواست توست؟‬ 1990 01:57:46,226 --> 01:57:48,437 ‫اینجا پای آبرو و حیثیت ‫همه ما در میونه.‬ 1991 01:57:48,729 --> 01:57:51,398 ‫آبرو و حیثت‌تون را می خواهید ‫با لکنت بچه من بخرید؟‬ 1992 01:57:54,026 --> 01:57:55,486 ‫[آه می‌کشد] 1993 01:58:00,866 --> 01:58:02,910 ‫[حسین] آقای طاهری، ‫تشریف داشته باشید.‬ 1994 01:58:02,993 --> 01:58:05,454 ‫- [طاهری] با اجازه شما. ‫- [ملیح] زحمت کشیدید. ممنونم.‬ 1995 01:58:05,537 --> 01:58:07,039 ‫[رحیم] آقای طاهری.‬ 1996 01:58:08,457 --> 01:58:09,625 ‫[حسین] رحیم؟‬ 1997 01:58:09,708 --> 01:58:10,793 ‫چکار می‌کنی؟‬ 1998 01:58:11,001 --> 01:58:12,294 ‫فیلم را پاکش کن!‬ 1999 01:58:12,377 --> 01:58:14,296 ‫- برو کنار ببینم.‬ ‫- پاکش کن!‬ 2000 01:58:14,379 --> 01:58:15,631 ‫میگم برو کنار!‬ 2001 01:58:15,714 --> 01:58:17,341 ‫- باز کن. ‫- [ملیح] رحیم؟‬ 2002 01:58:17,424 --> 01:58:18,801 ‫[طاهری، عصبانی] دستمو ول کن! 2003 01:58:18,884 --> 01:58:20,344 ‫[رحیم] همین‌جا پاکش کن!‬ 2004 01:58:20,427 --> 01:58:21,845 ‫[رحیم، عصبانی] خب، پاکش کن!‬ 2005 01:58:21,929 --> 01:58:23,722 ‫- زشته، رحیم. ‫- باشه.‬ 2006 01:58:24,306 --> 01:58:25,474 ‫باشه.‬ 2007 01:58:25,557 --> 01:58:27,309 ‫[ملیح] ببخشید.‬ 2008 01:58:29,645 --> 01:58:31,605 ‫چی شد؟‬ 2009 01:58:32,439 --> 01:58:34,024 ‫- رحیم؟ ‫- اِه، رحیم!‬ 2010 01:58:34,650 --> 01:58:35,651 ‫[در محکم بسته می‌شود] 2011 01:58:35,734 --> 01:58:37,694 ‫[رحیم، التماس‌کنان] آقای طاهری، پاکش کن.‬ 2012 01:58:37,778 --> 01:58:39,363 ‫- پاکش کن! ‫- برو عقب!‬ 2013 01:58:39,905 --> 01:58:41,615 ‫آقای طاهری، شرمنده، ببخشید.‬ 2014 01:58:41,698 --> 01:58:42,908 ‫ببخشید، آقای طاهری.‬ 2015 01:58:43,534 --> 01:58:45,494 ‫[رحیم، التماس کنان] آقای طاهری، پاکش کن!‬ 2016 01:58:45,577 --> 01:58:46,995 ‫- رحیم! ‫- آقای طاهری!‬ 2017 01:58:48,413 --> 01:58:49,748 ‫- رحیم! ‫- رحیم!‬ 2018 01:58:49,832 --> 01:58:52,000 ‫- [ملیح] رحیم، چکار می‌کنی؟ ‫- [حسین] رحیم، ولش کن!‬ 2019 01:58:52,084 --> 01:58:54,628 ‫- [رحیم، عصبانی] پاکش کن! ‫- [صدای دزدگیر خودرو بلند می‌شود]‬ 2020 01:58:54,711 --> 01:58:56,004 ‫[رحیم ،فریادزنان] پاکش کن!‬ 2021 01:58:56,088 --> 01:58:57,589 ‫[حسین] رحیم، میخواد کمکت کنه.‬ 2022 01:58:57,673 --> 01:58:58,924 ‫میگم پاکش کن!‬ 2023 01:58:59,007 --> 01:59:00,467 ‫- پاکش کن! ‫- [طاهری] داد نزن!‬ 2024 01:59:00,551 --> 01:59:01,885 ‫باشه، داد نزن!‬ 2025 01:59:02,427 --> 01:59:04,429 ‫[حسین] خیلی خوب! عمو، دارید چکار می کنید؟‬ 2026 01:59:05,222 --> 01:59:06,765 ‫شرمنده، آقای طاهری، ببخشید.‬ 2027 01:59:07,474 --> 01:59:08,851 ‫یه دقیقه بفرمایید بریم داخل.‬ 2028 01:59:09,101 --> 01:59:11,436 ‫[ملیح] بیایید بریم تو بشینید.‬ 2029 01:59:11,645 --> 01:59:12,980 ‫[حسین] شرمنده شدیم، به خدا.‬ 2030 01:59:14,064 --> 01:59:15,357 ‫تو را من فردا می‌بینم.‬ 2031 01:59:17,401 --> 01:59:18,527 ‫[حسین] برو تو، رحیم!‬ 2032 01:59:18,610 --> 01:59:20,529 ‫[حسین] آقای طاهری، ‫یه دقیقه گوش کنید.‬ 2033 01:59:20,612 --> 01:59:21,655 ‫[حسین] خواهش می‌کنم!‬ 2034 01:59:21,738 --> 01:59:22,823 ‫[طاهری] باید برم.‬ 2035 01:59:22,906 --> 01:59:24,241 ‫[طاهری] اجازه می‌فرمایید؟‬ 2036 01:59:24,324 --> 01:59:26,034 ‫حسین] بفرمایید یه دقیقه بریم داخل.‬ 2037 01:59:26,118 --> 01:59:27,452 ‫[طاهری] خواهش می‌کنم. 2038 01:59:27,536 --> 01:59:29,454 ‫[ملیح] آقای طاهری، بچه داره.‬ 2039 01:59:29,538 --> 01:59:31,123 ‫[ملیح] آقای طاهری به خاطر بچه‌اش!‬ 2040 01:59:31,874 --> 01:59:33,667 ‫[خودرو را استارت می‌زند] 2041 01:59:37,421 --> 01:59:38,755 ‫[در بسته می‌شود] 2042 01:59:46,054 --> 01:59:48,724 ‫رحیم، فردا چه جوری میخوای برگردی ‫زندان با این کاری که کردی؟‬ 2043 01:59:50,392 --> 01:59:51,518 ‫[صدای ریختن آب در لیوان] 2044 01:59:55,939 --> 01:59:57,357 ‫[صدای ریختن آب در لیوان] 2045 02:00:00,319 --> 02:00:01,653 ‫[در باز و بسته می‌شود] 2046 02:00:01,737 --> 02:00:03,113 ‫دستت درد نکنه.‬ 2047 02:00:03,780 --> 02:00:04,781 ‫[نگار] دایی...‬ 2048 02:00:08,535 --> 02:00:09,745 ‫زندان چه جوریه؟‬ 2049 02:00:27,679 --> 02:00:31,767 ‫[صدای گریه ملیح می‌آید] 2050 02:00:43,028 --> 02:00:44,321 ‫[صدای پیس ترمز اتوبوس می‌آید] 2051 02:00:47,699 --> 02:00:49,284 ‫[صدای بلند ترافیک خودروها] 2052 02:01:04,633 --> 02:01:05,968 ‫[بوق خودروها] 2053 02:01:16,561 --> 02:01:18,730 ‫[صدای ترافیک ادامه دارد] 2054 02:01:43,880 --> 02:01:46,758 ‫[صدای ترافیک ادامه دارد] 2055 02:02:11,950 --> 02:02:14,619 ‫[بوق ممتد خودرو] 2056 02:02:38,477 --> 02:02:41,354 ‫- [مأمور زندان] مبارک باشه. خداحافظ.‬ 2057 02:03:12,052 --> 02:03:14,554 ‫- بفرمایید. ‫- دست شما درد نکنه.‬ 2058 02:03:14,846 --> 02:03:17,099 ‫[زندانی] به همکارتون هم بدید. بفرمایید.‬ 2059 02:03:17,307 --> 02:03:19,267 ‫[زندانی] نوش جونتون.‬ 2060 02:03:20,727 --> 02:03:22,354 ‫- [زندانی] بفرمایید. ‫- ممنون.‬ 2061 02:03:22,646 --> 02:03:24,481 ‫- [زندانی] بردارید. ‫- خیلی ممنون.‬ 2062 02:03:24,564 --> 02:03:26,316 ‫[زندانی] ببرید داخل ‫با بچه ها بخورید.‬ 2063 02:03:27,692 --> 02:03:28,735 ‫دست شما درد نکنه.‬ 2064 02:03:28,819 --> 02:03:30,237 ‫[زندانی] خواهش می کنم.‬ 2065 02:03:30,320 --> 02:03:31,696 ‫[زندانی] خدا نگهدارتون باشه.‬ 2066 02:03:32,197 --> 02:03:34,199 ‫- [زندانی] با اجازه. خداحافظ. ‫- [مأمور] یاعلی.‬ 2067 02:04:07,274 --> 02:04:08,775 ‫[مأمور] آقا، پاشو بیا اینجا.‬ 2068 02:04:20,328 --> 02:04:22,664 ‫- [مأمور] اسمت چی بود؟ ‫- [رحیم] رحیم سلطانی.‬ 2069 02:04:43,351 --> 02:04:44,477 ‫[مأمور] برو تو.‬ 2070 02:04:48,481 --> 02:04:53,069 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2071 02:04:53,361 --> 02:04:58,074 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2072 02:04:58,158 --> 02:05:02,787 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2073 02:05:02,871 --> 02:05:07,459 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2074 02:05:07,542 --> 02:05:12,631 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2075 02:05:12,714 --> 02:05:18,220 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2076 02:05:18,303 --> 02:05:24,601 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2077 02:05:24,851 --> 02:05:30,732 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2078 02:05:31,024 --> 02:05:36,488 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2079 02:05:36,571 --> 02:05:41,243 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2080 02:05:41,618 --> 02:05:46,665 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2081 02:05:46,748 --> 02:05:52,754 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2082 02:05:52,837 --> 02:05:58,468 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2083 02:05:58,551 --> 02:06:03,890 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2084 02:06:03,974 --> 02:06:07,352 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2085 02:06:07,435 --> 02:06:11,523 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2086 02:06:11,731 --> 02:06:16,569 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2087 02:06:16,653 --> 02:06:22,659 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2088 02:06:22,742 --> 02:06:28,373 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2089 02:06:28,456 --> 02:06:33,628 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2090 02:06:33,712 --> 02:06:37,882 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2091 02:06:37,966 --> 02:06:42,554 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2092 02:06:42,762 --> 02:06:47,892 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2093 02:06:47,976 --> 02:06:53,064 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2094 02:06:53,148 --> 02:06:57,736 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2095 02:06:57,986 --> 02:07:03,199 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2096 02:07:03,450 --> 02:07:07,620 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2097 02:07:07,704 --> 02:07:10,415 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2098 02:07:10,498 --> 02:07:15,795 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2099 02:07:15,879 --> 02:07:20,342 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2100 02:07:20,425 --> 02:07:25,722 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2101 02:07:25,805 --> 02:07:31,311 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2102 02:07:31,394 --> 02:07:36,274 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2103 02:07:36,358 --> 02:07:43,114 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2104 02:07:43,198 --> 02:07:48,995 ‫[موسیقی تیتراژ پایانی] 2105 02:07:52,749 --> 02:07:56,127 ‫آمازون استودیوز‬ 2105 02:07:57,305 --> 02:08:57,715 Do you want subtitles for any video? -=[ ai.OpenSubtitles.com ]=-