1 00:00:02,980 --> 00:00:04,570 نمیتونم بگم چقدر خوشمزست 2 00:00:04,730 --> 00:00:06,560 که با مردی مثل تو صحبت کنم. پدرزن. 3 00:00:06,730 --> 00:00:08,580 - پادشاه به پادشاه. - بله، شما دارید 4 00:00:08,730 --> 00:00:09,730 یک شهر خوب. 5 00:00:09,900 --> 00:00:11,260 امیدوارم جای خوبی برای بزرگ کردن بچه‌ها باشد. 6 00:00:11,400 --> 00:00:14,510 بله. میزان زنده ماندن نوزادان ما ۱۴٪ است. 7 00:00:14,680 --> 00:00:16,160 من به آن عدد خیلی افتخار می‌کنم. 8 00:00:16,330 --> 00:00:18,500 پسرکم، نمی‌دانی چقدر سخت است. 9 00:00:18,590 --> 00:00:21,070 تا پادشاهی پیدا کنم که آشغال‌هایش هنوز کار می‌کنند. 10 00:00:21,170 --> 00:00:23,010 می‌دونی، خیلی از هم‌نسلان تو 11 00:00:23,090 --> 00:00:24,350 اندام‌های تناسلی که در جنگ از بین رفته‌اند. 12 00:00:24,520 --> 00:00:26,190 خواهر من اینجا یه جنگجوئه . 13 00:00:26,360 --> 00:00:28,860 و حالا او آنجاست، در حالی که درگیر نبردی شده است. 14 00:00:29,080 --> 00:00:31,600 می‌دونستی الان مورد حمله‌ی گله‌ها قرار می‌گیریم؟ 15 00:00:31,690 --> 00:00:32,860 ما واقعاً موفق شدیم. 16 00:00:33,010 --> 00:00:35,250 هی، این یارو کیه؟ یه شمشیر داره! 17 00:00:35,360 --> 00:00:37,180 - ها ها ها ها ها! - آسوده باش، استوپ. 18 00:00:37,270 --> 00:00:38,770 این پدرزن کبیر است. 19 00:00:38,930 --> 00:00:41,060 پادشاهی جنگجو که امپراتوری پهناورش 20 00:00:41,110 --> 00:00:43,110 از یک پهنه آبی به پهنه آبی دیگر امتداد می‌یابد. 21 00:00:43,280 --> 00:00:45,600 اون قبلاً نودل دیده! خیلی بامزه‌ست. 22 00:00:45,620 --> 00:00:47,270 اون حتی نمیدونه نودل چیه. 23 00:00:47,360 --> 00:00:49,430 چرا باید اجازه بدی یه پادشاه جنگجوی فاتح 24 00:00:49,450 --> 00:00:53,030 بدون اینکه بذارم اول من بکشمش، بره داخل دیوارهای شهر ؟ 25 00:00:53,120 --> 00:00:55,880 ارتش شما کجاست؟ آیا آنها خود را به شکل بوته‌ها درآورده‌اند؟ 26 00:00:56,110 --> 00:00:57,350 آیا آنها پشت درختان و دیوارها هستند، 27 00:00:57,460 --> 00:01:00,280 فقط منتظر بودم بپرم بیرون و فریاد بزنم "سورپرایز!" 28 00:01:00,450 --> 00:01:02,710 برای مهمونی ایده خیلی خوبیه . 29 00:01:02,800 --> 00:01:05,040 می‌دونی، تولد یکی از دوستام نزدیکه. 30 00:01:05,060 --> 00:01:06,450 باید باهاش خیلی بدرفتاری کنم 31 00:01:06,620 --> 00:01:07,820 و کاری کنم فکر کنه فراموشش کردم 32 00:01:07,900 --> 00:01:09,120 بنابراین وقتی بیرون می‌پریم و فریاد می‌زنیم، 33 00:01:09,210 --> 00:01:10,900 تقریباً او را می‌کشد. فقط تقریباً. 34 00:01:11,130 --> 00:01:13,060 نه، برای مهمونی ایده خوبی نیست . 35 00:01:13,140 --> 00:01:16,220 ایده خیلی خوبی برای حمله است. اینجا چه خبر است؟ 36 00:01:16,390 --> 00:01:18,570 نگرانی شما را درک می‌کنم ، اما متوجه شدم 37 00:01:18,800 --> 00:01:20,720 راهی جدید برای گسترش امپراتوری من. 38 00:01:20,740 --> 00:01:22,730 برو جلو. خبر را به او بگو، پسرم. 39 00:01:22,750 --> 00:01:24,750 دارم ازدواج می‌کنم! 40 00:01:24,970 --> 00:01:27,730 چون؟ 41 00:01:29,000 --> 00:01:35,074 Watch Online Movies and Series for FREE www.osdb.link/lm 42 00:01:54,020 --> 00:01:55,030 پسر خودمم داره عروس میشه. 43 00:01:55,110 --> 00:01:56,180 من به تو خیلی افتخار می‌کنم. 44 00:01:56,350 --> 00:01:58,500 حالا بیایید در مورد چادر کمال صحبت کنیم. 45 00:01:58,560 --> 00:02:00,670 بذاریمش روی ایوان تا همه بشنویم؟ 46 00:02:00,770 --> 00:02:03,620 صداهای شهوانی وقتی آن لحظه فرخنده فرا می‌رسد؟ 47 00:02:03,770 --> 00:02:07,360 تا زمانی که زنگوله جنسی جلو و وسط باشد، برایم مهم نیست کجا باشد . 48 00:02:07,460 --> 00:02:10,200 تمام شهر باید بشنود که چه زمانی زنگ در می‌زند. 49 00:02:10,290 --> 00:02:12,110 من عروسی را دوست دارم چون همه چیز در مورد 50 00:02:12,190 --> 00:02:13,520 من و نعمت من. 51 00:02:13,610 --> 00:02:16,630 کارهای عجیبی که انتظار دارم برای خوشحال کردنم انجام بدی. 52 00:02:16,860 --> 00:02:18,210 تبریک به ما. 53 00:02:18,360 --> 00:02:19,920 فکر کنم داری حماقت می‌کنی. 54 00:02:20,030 --> 00:02:22,120 چه کسی برای گسترش امپراتوری ازدواج می‌کند ؟ 55 00:02:22,140 --> 00:02:23,620 من این کار را می‌کنم، و این یک نبوغ است. 56 00:02:23,710 --> 00:02:25,640 این ترتیبی است که رابطه جنسی و 57 00:02:25,870 --> 00:02:27,370 هرچی که هست، تای داره تلاش می‌کنه 58 00:02:27,460 --> 00:02:29,630 برای انجام دادن در دنیا. این برای من نبوغ‌آمیز است. 59 00:02:29,720 --> 00:02:32,200 چطور از اول در مورد این موضوع با من صحبت نکردی ؟ 60 00:02:32,300 --> 00:02:34,380 آیا اصلاً به این فکر کردی که چطور زیرِ دستِ ... هستی؟ 61 00:02:34,470 --> 00:02:36,730 آیا یک پادشاه جنگجو می‌تواند بر زندگی من تأثیر بگذارد؟ 62 00:02:36,820 --> 00:02:39,060 - من مطیع نیستم! - یالا، استاپ، آروم باش. 63 00:02:39,230 --> 00:02:40,820 کراپوپولیس همچنان کراپوپولیس خواهد بود. 64 00:02:41,050 --> 00:02:42,880 می‌دونی، وقتی خانواده‌هامون متحد بشن، 65 00:02:42,970 --> 00:02:44,470 شرط می‌بندم می‌توانیم دوباره فلفل گیر بیاوریم. 66 00:02:44,570 --> 00:02:46,140 تند! 67 00:02:46,310 --> 00:02:48,390 اصلاً میدونی داری با کی ازدواج میکنی؟ 68 00:02:48,560 --> 00:02:50,310 - بهش فکر کردی؟ - فوق‌العاده‌ست. 69 00:02:50,390 --> 00:02:52,500 اگر او یک سگ است، می‌توانیم او را در یک برج زندانی کنیم. 70 00:02:52,730 --> 00:02:54,170 برج قشنگیه. عاشقش میشه. 71 00:02:54,400 --> 00:02:56,000 می‌دونی که عروسی‌ها جاهای خیلی خوبی هستن 72 00:02:56,080 --> 00:02:57,560 برای قتل عام، درسته؟ مثلاً، دومی 73 00:02:57,670 --> 00:03:00,420 خطرناک‌ترین مکان بعد از میدان جنگ؟ 74 00:03:00,510 --> 00:03:02,490 اگر با من مشورت کرده بودی، می‌توانستم به تو بگویم . 75 00:03:02,740 --> 00:03:05,330 مطمئنم پدرزن از اون دسته آدما نیست، 76 00:03:05,420 --> 00:03:07,240 و این یعنی هیچ قتل عامی هم از جانب شما اتفاق نخواهد افتاد. 77 00:03:07,330 --> 00:03:10,020 جدی میگم، استوپ. این یه دستوره. قتل عام ممنوع! 78 00:03:10,240 --> 00:03:13,690 دستور؟ اوضاع داره بدتر میشه! 79 00:03:13,910 --> 00:03:15,270 آیا پدرزن می‌رقصد؟ 80 00:03:15,420 --> 00:03:18,930 من می‌گویم بله. بله به رقص، نه به قتل عام. 81 00:03:19,030 --> 00:03:21,200 فوق‌العاده‌ست. ما همه چیز را تمام خواهیم کرد. 82 00:03:21,360 --> 00:03:23,940 با نمایش خیره‌کننده‌ی رقص پدران. 83 00:03:24,030 --> 00:03:26,520 این باعث میشه داغ کنم و اذیت بشم. 84 00:03:26,690 --> 00:03:28,290 دقیقاً همان چیزی که یک پسر در روز عروسی‌اش می‌خواهد. 85 00:03:28,370 --> 00:03:30,280 این روز باید کامل باشد. 86 00:03:30,370 --> 00:03:32,520 می‌دونی که هرمس چه دعوتش کنیم چه نکنیم، میاد . 87 00:03:32,600 --> 00:03:34,710 او خدای انتقاد از چیدمان صندلی‌هاست، 88 00:03:34,880 --> 00:03:36,280 و او عاشق یک وعده غذایی رایگان است. 89 00:03:36,380 --> 00:03:39,050 او همچنین ممکن است از من عصبانی باشد چون چشمانش را درآورده‌ام. 90 00:03:39,270 --> 00:03:40,710 از وقتی که این کار را کردی ، خب، چی شد؟ 91 00:03:40,870 --> 00:03:42,050 بفرمایید! این هم لباس! 92 00:03:42,130 --> 00:03:44,870 که توجه را از عروس جلب می‌کند. 93 00:03:44,960 --> 00:03:46,680 بابت مهمونی مجردی متاسفم . 94 00:03:46,800 --> 00:03:49,600 این تنها کلوب استریپتی بود که توانستم در مدت زمان کوتاهی پیدا کنم. 95 00:03:51,800 --> 00:03:53,450 بعضی‌ها فکر می‌کنند این داغ است. 96 00:03:53,560 --> 00:03:55,640 این یارو! 97 00:03:55,730 --> 00:03:57,460 خب، چیزی که استوپ در موردش می‌گفت 98 00:03:57,550 --> 00:03:59,620 چقدر عروسی‌ها خطرناکن... اون فقط... 99 00:03:59,720 --> 00:04:00,810 سعی داری منو بترسونی، درسته؟ 100 00:04:00,980 --> 00:04:02,310 شوخی می‌کنی؟ ما داریم 101 00:04:02,390 --> 00:04:03,720 حمام خون بوتیوس، 102 00:04:03,810 --> 00:04:05,630 غارت ترزیاد، 103 00:04:05,720 --> 00:04:07,570 قتل‌های لمینگ‌های تاریک، 104 00:04:07,730 --> 00:04:09,130 سقوط پادشاه مارماهی، 105 00:04:09,230 --> 00:04:12,490 عقاب شعله‌ور لرد فیلموکس، 106 00:04:12,660 --> 00:04:16,310 مرگ پادشاه تاریکی در کالفوتوراگ، 107 00:04:16,330 --> 00:04:21,330 ترفند دیگ، قربانی کردن امپراتور تانگ! 108 00:04:21,420 --> 00:04:23,740 همه آنها عروسی بودند؟ من فکر می‌کردم جنگ هستند. 109 00:04:23,830 --> 00:04:26,370 بارِ «رقص پدران» بر دوشم سنگینی می‌کند. 110 00:04:26,500 --> 00:04:28,650 من از آن ماهی می‌خواهم چند نکته را به من بگوید. 111 00:04:28,750 --> 00:04:30,430 پس، نگران قتل عام نیستید ؟ 112 00:04:30,510 --> 00:04:32,750 چرا باید اینطور باشد؟ من هیچ‌وقت هدف نیستم. 113 00:04:32,840 --> 00:04:34,310 من بیش از حد محبوب هستم. 114 00:04:35,500 --> 00:04:36,860 ژنرال شگفت انگیز. 115 00:04:36,940 --> 00:04:38,770 فکر کردم اینجا پیدات می‌کنم. انگار ناراحتی. 116 00:04:39,000 --> 00:04:41,010 خب، آره. برادر احمقم فکر می‌کنه می‌تونه این کار رو بکنه 117 00:04:41,090 --> 00:04:43,180 هر چه دلش بخواهد، با شهر به هوس خود انجام می‌دهد 118 00:04:43,350 --> 00:04:45,170 من زندگی‌ام را وقف دفاع از ... کرده‌ام. 119 00:04:45,260 --> 00:04:48,430 ممکنه من اونجا باشم و جمجمه‌ی آدما رو از وسط نصف کنم، 120 00:04:48,450 --> 00:04:50,450 و در عوض دارم لباس‌ها را پرو می‌کنم 121 00:04:50,680 --> 00:04:52,770 و چیزهایی در مورد فلفل به او گفته شده است. 122 00:04:52,860 --> 00:04:54,960 خب، آره، یه کم ناراحتم. 123 00:04:55,120 --> 00:04:56,530 - من تو رو سرزنش نمی‌کنم. - در دوران اوج من، 124 00:04:56,610 --> 00:04:58,460 از اینکه از یک مبارزه خوب محروم می‌شدم، متنفر بودم . 125 00:04:58,630 --> 00:05:00,460 شرط می‌بندم فکر می‌کنی من یه آدم بی‌عرضه و بی‌عرضه‌ام 126 00:05:00,630 --> 00:05:02,370 که دیگه نمیتونه شمشیر بزنه، پس، من فقط 127 00:05:02,460 --> 00:05:04,690 دخترانم را برای تصاحب قلمرو شوهر دهید. 128 00:05:04,860 --> 00:05:06,190 خب، آره، یه جورایی. 129 00:05:06,280 --> 00:05:08,280 و حق با توئه. من آماده‌ام که 130 00:05:08,380 --> 00:05:10,380 از جنگ بازنشسته شو، اما می‌دانم که تو اینطور نیستی، 131 00:05:10,470 --> 00:05:13,530 و من به کسی مثل تو نیاز دارم تا ارتشم رو رهبری کنه. 132 00:05:13,630 --> 00:05:15,050 - می‌دونی؟ - بگو. 133 00:05:15,130 --> 00:05:16,870 آیا تا به حال فرماندهی ارتشی از ... را بر عهده داشته‌اید؟ 134 00:05:16,960 --> 00:05:18,960 ۵۰۰۰ سرباز از پیش اخته شده؟ 135 00:05:19,130 --> 00:05:20,870 «از پیش اخته شده»؟ مثل تو هنوز 136 00:05:20,890 --> 00:05:22,930 - باید اخته‌شون کنم وگرنه... - نه، نه، نه. 137 00:05:23,040 --> 00:05:24,710 از قبل اخته شده. از قبل بهش رسیدگی شده. 138 00:05:24,800 --> 00:05:26,900 وای. در جواب سوالت، نه، 139 00:05:26,990 --> 00:05:28,560 اما من همیشه می‌خواستم. 140 00:05:28,660 --> 00:05:29,910 اونا خیلی مطیع هستن. 141 00:05:29,990 --> 00:05:31,220 کاملاً بدون مو. 142 00:05:31,310 --> 00:05:33,310 شرط می‌بندم خواننده‌های خیلی خوبی هستن. 143 00:05:33,330 --> 00:05:36,150 صدای فالستو (صدای ساز) آنها می‌توانست سنگ مرمر را بشکند. 144 00:05:36,240 --> 00:05:37,960 بفرمایید. این برای شماست. 145 00:05:41,150 --> 00:05:42,830 من باید از این عروسی برم بیرون، درسته؟ 146 00:05:42,910 --> 00:05:44,820 بیایید فقط بگوییم اگر از پسش بربیایید، 147 00:05:44,900 --> 00:05:46,700 من قصد دارم آن روز دچار معده درد شوم. 148 00:05:46,900 --> 00:05:49,680 اما این احتمال هم وجود دارد که قتل عامی رخ ندهد، درست است؟ 149 00:05:49,830 --> 00:05:52,070 اون چیزی که داشتی بهم میگفتی چیه که تازه اختراع کردی؟ 150 00:05:52,180 --> 00:05:55,180 چیزی که در آن می‌توانید حدس بزنید که چقدر احتمال دارد اتفاقی بیفتد. 151 00:05:55,430 --> 00:05:58,000 - منظورت احتمالاته؟ - آره. احتمالات چقدره؟ 152 00:05:58,100 --> 00:05:59,430 که من در عروسی‌ام به قتل برسم؟ 153 00:05:59,520 --> 00:06:01,170 رفیق، هیچ راهی برای فهمیدن وجود نداره 154 00:06:01,250 --> 00:06:02,600 مگر اینکه ۱۰۰۰ تا عروسی داشته باشی. 155 00:06:02,750 --> 00:06:05,030 کاش راهی برای عبور از این مرحله وجود داشت 156 00:06:05,190 --> 00:06:07,100 و همزمان با آن پیش نروید . 157 00:06:07,200 --> 00:06:08,720 مولی مقدس. 158 00:06:08,770 --> 00:06:10,260 ببین، اون یارو رو می‌بینی؟ 159 00:06:10,350 --> 00:06:12,180 اون نانوای بدبخت. اون چی؟ 160 00:06:12,280 --> 00:06:14,110 او دقیقاً شبیه توست. 161 00:06:14,280 --> 00:06:16,190 چی؟ نه، این کار را نمی‌کند. او پیش‌بند بسته است. 162 00:06:16,280 --> 00:06:18,690 صورتش، تای. 163 00:06:18,780 --> 00:06:20,740 حق با توئه. می‌تونی اون یارو رو گیر بیاری. 164 00:06:20,860 --> 00:06:22,930 که به جای تو به عروسی بروم . 165 00:06:23,030 --> 00:06:24,380 بنابراین، اگر قتل عامی رخ دهد، 166 00:06:24,550 --> 00:06:27,030 شمشیر به دل و روده‌ی او فرو می‌رود، نه من. 167 00:06:27,120 --> 00:06:28,790 و اگر اینطور نباشد، ما فقط به عقب برمی‌گردیم. 168 00:06:28,880 --> 00:06:31,390 در هر صورت، کراپوپولیس پادشاهش را نگه می‌دارد، و من یک نابغه‌ام. 169 00:06:31,610 --> 00:06:34,280 یا شما کسی هستید که از یک نابغه ایده خوبی گرفته است. 170 00:06:34,370 --> 00:06:35,930 این نوع هوش خاص خودش را دارد. 171 00:06:36,120 --> 00:06:37,630 هی، تو! آقای نان‌آور! 172 00:06:37,780 --> 00:06:39,890 خواهش می‌کنم. آقای نان‌آور پدر من بود. 173 00:06:40,120 --> 00:06:43,710 من همین الان بدهی او را به ارث بردم. می‌توانید من را کوروش صدا کنید. 174 00:06:43,810 --> 00:06:46,470 وای! شاه تیرانیس؟ خب، من خواهم بود! 175 00:06:46,630 --> 00:06:48,290 در واقع، این نوعی ایده است. 176 00:06:48,390 --> 00:06:50,650 دوست داری چطور من باشی؟ وانمود کن که چطور هستم. 177 00:06:50,740 --> 00:06:52,130 منظورم اینه که، درست موقع عروسیم. 178 00:06:52,220 --> 00:06:53,660 من متوجه شده‌ام که عروسی‌های سلطنتی می‌توانند خطرناک باشند. 179 00:06:53,740 --> 00:06:56,230 ما داریم درباره منطقه‌ای صحبت می‌کنیم که به طرز بدنامی مستعد قتل عام است. 180 00:06:56,250 --> 00:06:58,060 این من را نگران نمی‌کند . 181 00:06:58,160 --> 00:06:59,250 راستش را بخواهید، از بعضی جهات، 182 00:06:59,470 --> 00:07:01,580 مرگ همچون تسکینی فرا می‌رسید. 183 00:07:01,750 --> 00:07:03,380 آیا بوفه هم وجود خواهد داشت؟ 184 00:07:07,070 --> 00:07:09,330 نه، نه، نه! مخزن آب‌نمک عروس 185 00:07:09,500 --> 00:07:11,420 باید در گوشه باشد و فضای کافی وجود داشته باشد 186 00:07:11,500 --> 00:07:14,580 برای ندیمه‌هایش که بایستند و موهایشان را بد حالت بدهند. 187 00:07:14,750 --> 00:07:18,510 این قربانگاه بیش از حد ساده است و به یک ناودان برای خون نیاز دارد. 188 00:07:18,600 --> 00:07:20,190 اگر قرار است به این زوج قدرت باروری بدهم، 189 00:07:20,270 --> 00:07:22,250 من به تعداد زیادی بز نیاز خواهم داشت . 190 00:07:22,420 --> 00:07:23,770 و آیا کسی می‌تواند منطقه‌ی جلویی را پاکسازی کند؟ 191 00:07:23,850 --> 00:07:26,330 این فضا برای رقص باباها کافی نیست ! 192 00:07:26,420 --> 00:07:28,260 فوق‌العاده‌ست، این دیگه چیه پوشیدی؟ 193 00:07:28,350 --> 00:07:29,520 آیا این نوعی شوخی و مزاح است؟ 194 00:07:29,610 --> 00:07:31,340 تو اجازه نداری این عروسی رو خراب کنی. 195 00:07:31,430 --> 00:07:33,760 هرمس قراره بیاد اینجا، و اون عوضیِ کثیف 196 00:07:33,890 --> 00:07:35,670 حرف می‌زند، و کینه به دل می‌گیرد. 197 00:07:35,840 --> 00:07:38,860 این هدیه‌ای از طرف پدرزن است. او می‌گوید که این [هدیه] شایسته احترام است. 198 00:07:39,030 --> 00:07:42,270 اگر اینطور می‌گویید، حالا فراموش نکنید که خواهر داماد 199 00:07:42,370 --> 00:07:44,200 قبل از مراسم، برادرش را می‌بندد . 200 00:07:44,370 --> 00:07:46,020 چرا دوباره اون کار رو می‌کنم؟ 201 00:07:46,080 --> 00:07:47,790 خب، می‌توانم کمی نمادگرایی ارائه بدهم، 202 00:07:47,870 --> 00:07:49,300 اما واقعاً، من فقط فکر می‌کنم خنده‌داره. 203 00:07:49,540 --> 00:07:51,860 تو اونو میبندی و بعد، وقتی که وقتش رسید، 204 00:07:51,950 --> 00:07:53,970 او را به داخل چادر کمال پرتاب می‌کنی . 205 00:07:54,190 --> 00:07:55,640 و بهتر است آن گره‌ها سفت بسته شوند. 206 00:07:55,790 --> 00:07:58,550 - من با خجالت به سمت تو میام. - چی؟ تو معمولاً 207 00:07:58,700 --> 00:08:00,380 گرگ‌وار به سمت من بیا. چی شده؟ 208 00:08:00,480 --> 00:08:03,050 - این رقص باباهاست. - دارم فکر می‌کنم. 209 00:08:03,150 --> 00:08:04,630 چقدر برای شما مهم است. 210 00:08:04,720 --> 00:08:07,810 این آخرین پیشکش قبل از اعطای دعای خیر من است. 211 00:08:08,040 --> 00:08:10,970 می‌دونی که من عاشق نمایشم، و می‌دونی که عاشق رقصیدن باباها هستم. 212 00:08:11,140 --> 00:08:12,880 چرا می‌پرسی چقدر مهم است؟ 213 00:08:12,990 --> 00:08:14,580 فقط می‌خواستم مطمئن شوم که تو را می‌شناسم 214 00:08:14,660 --> 00:08:15,900 همانطور که فکر می‌کردم، انجامش دادم، 215 00:08:15,990 --> 00:08:17,490 گرچه حرف دیوانه‌واری شنیده‌ام 216 00:08:17,660 --> 00:08:19,720 که در بعضی از عروسی‌ها، بین آنها رقصی وجود دارد 217 00:08:19,830 --> 00:08:21,570 مادر داماد و داماد. 218 00:08:21,660 --> 00:08:24,150 چی؟ این عروسی برای خوشحال کردن منه، یادت باشه. 219 00:08:24,240 --> 00:08:27,910 چطور ممکن است با پسرم برقصم؟ اصلاً او کجاست؟ 220 00:08:28,000 --> 00:08:30,170 خب، اول از همه. می‌دونی این چیه؟ 221 00:08:30,410 --> 00:08:34,840 یه وسیله‌ی جمع‌آوری شپش. ممنون! من همه جا شپش دارم. 222 00:08:35,070 --> 00:08:36,660 چرا روی لهجه‌ات کار نمی‌کنیم ؟ 223 00:08:36,680 --> 00:08:41,090 «پدرزن، پیوستن به خانواده شما افتخار بزرگی است .» 224 00:08:41,260 --> 00:08:43,910 این اون چیزی نیست که تو صدات میگه. 225 00:08:44,020 --> 00:08:46,410 من همیشه گوز می‌کنم و خدمتکار بی‌نام را سرزنش می‌کنم، 226 00:08:46,430 --> 00:08:48,360 - اما همه میدونن که منم. - وای. 227 00:08:48,580 --> 00:08:50,780 اول از همه، همه این کار را با خدمتکار بی‌نام انجام می‌دهند، 228 00:08:50,860 --> 00:08:52,580 اما موافقم. فوق‌العاده بود! 229 00:08:52,680 --> 00:08:55,150 خیلی خب، اون ردا رو تنم کن! 230 00:08:59,350 --> 00:09:01,870 خب، رفقا، من می‌رم تو نانوایی یه کم خوش بگذرونم. 231 00:09:02,100 --> 00:09:03,870 بعداً هر دوی شما را خواهم دید. و به یاد داشته باشید، 232 00:09:04,060 --> 00:09:05,870 هیچ اتفاق عجیبی در چادر کامیابی رخ نمی‌دهد. 233 00:09:06,100 --> 00:09:08,040 قبل از زنگ برمی‌گردم. 234 00:09:08,270 --> 00:09:10,270 نه. من هرگز به او نشان ندادم که چگونه باشد 235 00:09:10,360 --> 00:09:12,210 یک نانوای قراردادی! 236 00:09:13,200 --> 00:09:15,120 ببخشید، اینجا نانوایی است؟ 237 00:09:15,220 --> 00:09:16,790 مشکلت چیه کوروش؟ 238 00:09:16,870 --> 00:09:18,960 با شوخی که نمیشه بدهی ها رو صاف کرد. 239 00:09:19,130 --> 00:09:21,720 یا برو سر کار یا بدهکار شو. 240 00:09:26,970 --> 00:09:29,640 سلام... ببخشید دیر کردم. 241 00:09:29,730 --> 00:09:31,930 هیچ پوسته‌ای از نان من جدا نمی‌شود. اما اگر سرت شلوغ نشود، 242 00:09:32,050 --> 00:09:33,900 تو را در آتش می‌اندازند و سیرت می‌کنند 243 00:09:34,130 --> 00:09:35,480 استخوان‌های سوخته برای بزها. 244 00:09:35,650 --> 00:09:38,720 «اینجوری بیشتر برام ارزش داری.» ها ها ها! 245 00:09:38,890 --> 00:09:42,800 نه، نه! آآآه! 246 00:09:43,490 --> 00:09:46,060 - هی، داداش. چشمک، چشمک. - سلام، تای. 247 00:09:46,080 --> 00:09:47,160 چشمک نزن. فقط تای. 248 00:09:47,250 --> 00:09:48,750 داری چیکار میکنی ، هیپو؟ 249 00:09:48,900 --> 00:09:51,660 - ساختن یک کپی از من. - تعویض مفصل ران 250 00:09:51,750 --> 00:09:54,810 پس لازم نیست بری تای... منظورم عروسی منه. 251 00:09:54,910 --> 00:09:57,590 بله. دقیقاً. پس، دیوانه‌وارترین چیز بود. 252 00:09:57,820 --> 00:09:59,410 - جاناتان اینجاست... - خدمتکار بی‌نام 253 00:09:59,490 --> 00:10:01,000 اسمت جاناتان است؟ 254 00:10:01,100 --> 00:10:03,170 خب، او داشت به من انجیر می‌داد، که، وای، 255 00:10:03,270 --> 00:10:06,080 چه تجربه‌ای، و به هر حال، ما توانستیم صحبت کنیم، 256 00:10:06,180 --> 00:10:07,990 و با خودم فکر کردم، جاناتان آدم جالبی است. 257 00:10:08,160 --> 00:10:09,690 می‌دونی، اون سوار قایق بوده. 258 00:10:09,700 --> 00:10:10,740 از قحطی فرار کردم. 259 00:10:10,850 --> 00:10:12,180 من در شهر خودم پزشک بودم. 260 00:10:12,270 --> 00:10:14,420 و، هیپو، تو یه ماهیگیر خیلی باهوشی. 261 00:10:14,440 --> 00:10:16,330 تو، یه جورایی، تأثیرگذارترین آدمی هستی که می‌شناسم. 262 00:10:16,430 --> 00:10:18,440 - اممم، ممنون. - به هر حال، پس، آره، 263 00:10:18,520 --> 00:10:20,170 او یک پزشک است، او سوار قایق بوده است، 264 00:10:20,190 --> 00:10:21,450 و فکر کردم که از پسش برمی‌آیی. 265 00:10:21,620 --> 00:10:23,120 خیلی مهربونی ، تای. 266 00:10:23,340 --> 00:10:26,950 خیلی خوب و خیلی، خیلی خارج از شخصیت. 267 00:10:27,110 --> 00:10:29,030 اون مهربونه؟ من هیچوقت نمیدونستم! 268 00:10:29,120 --> 00:10:31,870 به نظرم ازدواج می‌تونه یه آدم رو تغییر بده. 269 00:10:32,020 --> 00:10:33,380 بچه‌ها! لطفاً بیایید اینجا! 270 00:10:33,460 --> 00:10:36,040 فکر کنم اون پدرمونه. خیلی بامزه‌ست. 271 00:10:36,130 --> 00:10:38,190 دارم میام بابا! - باشه. 272 00:10:38,360 --> 00:10:41,180 می‌خوام اینو امتحان کنم. هیپو ۲، آماده‌ای؟ 273 00:10:45,140 --> 00:10:47,200 اونا رو بذار اونجا 274 00:10:47,290 --> 00:10:48,640 بزن، بزن. 275 00:10:48,810 --> 00:10:50,640 همه چی تموم شد؟ دخترم اینجاست. 276 00:10:50,870 --> 00:10:52,310 صبر کن! 277 00:10:52,540 --> 00:10:54,070 ببخشید. فکر کردم تای توی اتاقه، 278 00:10:54,150 --> 00:10:55,870 اما فقط همین گیاه بود. 279 00:10:58,140 --> 00:10:59,320 او را بیاور داخل. 280 00:10:59,550 --> 00:11:02,380 این عروس آینده‌ی منه. 281 00:11:02,470 --> 00:11:04,080 فکر می‌کردم قراره همه، مثل، 282 00:11:04,160 --> 00:11:06,160 بلند شو و حسابی عروس رو مسخره کن . 283 00:11:06,390 --> 00:11:08,720 روز بزرگ من؟ فکر نمی‌کنم. 284 00:11:08,810 --> 00:11:10,720 حالا، آن کت و شلوار به جایگاه شما می‌آید. 285 00:11:10,820 --> 00:11:14,080 درسته؟ تو واقعاً تو حدس زدن اندازه‌ها خیلی خوبی. 286 00:11:14,170 --> 00:11:15,590 قبل از عروسی چی میگی ؟ 287 00:11:15,670 --> 00:11:16,730 من و تو بریم ببینیم 288 00:11:16,820 --> 00:11:18,080 چند سرباز از پیش اخته؟ 289 00:11:18,320 --> 00:11:20,510 یعنی قراره اخته بشن؟ 290 00:11:20,660 --> 00:11:23,570 اشتباه رایج. خیر. از قبل اخته شده، 291 00:11:23,660 --> 00:11:24,840 مثل اخته شده آماده. 292 00:11:25,070 --> 00:11:26,920 نیازی به جداسازی قطعات نیست. 293 00:11:27,090 --> 00:11:29,720 البته. معامله خوبی است. 294 00:11:31,350 --> 00:11:33,690 بچه‌ها، بگید ببینم حالم چطوره؟ 295 00:11:35,600 --> 00:11:37,610 به نظر من داری کار خیلی خوبی انجام میدی. 296 00:11:37,690 --> 00:11:39,430 - بله، فه-در. - ممنون، پسرها، 297 00:11:39,640 --> 00:11:42,100 اما می‌دانم که اینطور نیست. مادرت خیلی به تو اهمیت می‌دهد 298 00:11:42,260 --> 00:11:44,260 رقص پدران، و من دل و جراتش را نداشتم 299 00:11:44,350 --> 00:11:46,200 که بهش بگم من سه تا پای چپ دارم. 300 00:11:46,430 --> 00:11:48,870 هیپو، میشه یکی از اون اختراعات رو برای من درست کنی؟ 301 00:11:49,100 --> 00:11:51,200 - که زمان را نگه می‌دارد؟ - غرغره غرغره. 302 00:11:51,370 --> 00:11:53,870 - شاید بتونم کمکت کنم. - هیچ راهی نیست. 303 00:11:54,030 --> 00:11:56,030 فقط استراحت کن و موسیقی را حس کن. 304 00:11:56,120 --> 00:11:58,030 از کی تا حالا تونستی برقصی؟ 305 00:11:58,120 --> 00:12:00,620 دارم یه جنبه‌ی کاملاً جدید از تو رو می‌بینم. 306 00:12:00,720 --> 00:12:02,590 هیپو، به من و تای نگاه کن. 307 00:12:04,110 --> 00:12:05,530 اون جدی فکر می‌کنه اون منم؟ 308 00:12:05,610 --> 00:12:08,220 بابام تا حالا بهم نگاه نکرده؟ 309 00:12:09,450 --> 00:12:11,200 این در واقع خیلی ساده و زیباست. 310 00:12:11,280 --> 00:12:14,540 گندم و آب با دستان قدرتمند من گرد هم آمدند. 311 00:12:14,640 --> 00:12:17,190 در آتش پخته شده. نان! 312 00:12:18,140 --> 00:12:19,620 هاها! 313 00:12:19,720 --> 00:12:22,050 نه، بس کن! 314 00:12:22,150 --> 00:12:25,550 - داری چیکار می‌کنی؟ - داری خمیر رو هدر می‌دی. 315 00:12:25,800 --> 00:12:27,810 لطفا، لطفا، لطفا تمومش کن. من بچه دارم. 316 00:12:27,890 --> 00:12:29,800 داری همه‌مون رو به کشتن میدی. 317 00:12:29,890 --> 00:12:32,080 - این مخمره! - ها ها ها! 318 00:12:32,310 --> 00:12:34,060 این سرگرم کننده است، اما در حال افزایش است 319 00:12:34,160 --> 00:12:36,230 یه جوری که نمیدونم چطور باهاش کنار بیام. 320 00:12:36,480 --> 00:12:39,420 باشه، باشه، قطع می‌کنم. 321 00:12:39,650 --> 00:12:41,400 عجیبه. هیچوقت به ذهنم خطور نکرده بود 322 00:12:41,500 --> 00:12:44,420 که یک آدم معمولیِ پست... مثل من... می‌تواند احساسات داشته باشد. 323 00:12:44,590 --> 00:12:48,430 آیا زندگی ما... منظورم این است که زندگی نانوای ما... آیا مهم است؟ 324 00:12:48,600 --> 00:12:50,080 خب، منِ پیر فکر می‌کردم 325 00:12:50,160 --> 00:12:51,770 تو یه فاحشه معمولی تو آشپزخونه بودی. 326 00:12:51,930 --> 00:12:53,450 اما تو مثل یه آدم واقعی هستی. 327 00:12:53,580 --> 00:12:56,100 و منِ پیر فکر می‌کرد تو مرگ مغزی شدی. 328 00:12:56,330 --> 00:12:58,770 واقعاً آدم رو به فکر فرو میبره، نه؟ 329 00:13:00,110 --> 00:13:01,180 وای، شوخی نمی‌کردی. 330 00:13:01,260 --> 00:13:02,500 یه مو هم روشون نیست. 331 00:13:02,590 --> 00:13:03,870 فکر کردم بیارمشون 332 00:13:03,950 --> 00:13:05,190 به عنوان هدیه عروسی. برای شما. 333 00:13:05,280 --> 00:13:07,080 واقعاً دیگه نمی‌خوایشون ؟ 334 00:13:07,170 --> 00:13:09,660 حقیقت این است که من فقط یک آدم پیر و ضعیف هستم. 335 00:13:09,840 --> 00:13:12,840 می‌خواهم روی خانواده‌ام تمرکز کنم. نوه می‌خواهم. 336 00:13:12,940 --> 00:13:15,180 نوه‌ها و یک امپراتوری عظیم. 337 00:13:15,270 --> 00:13:16,700 اصلاً قضیه همینه ، نه؟ 338 00:13:16,790 --> 00:13:18,790 من برای بچه‌ها یک ژنرال خواهم بود. 339 00:13:19,020 --> 00:13:21,440 - پدربزرگ ژنرال. - پاپا. 340 00:13:21,540 --> 00:13:23,610 و این تای را در چه وضعیتی قرار می‌دهد؟ 341 00:13:23,710 --> 00:13:26,450 خب، وقتی نوه دار شدم، فقط 342 00:13:26,540 --> 00:13:28,640 او را به لشکرکشی نظامی بعدی‌مان بفرستیم ، 343 00:13:28,860 --> 00:13:30,240 جایی که می‌دانیم قرار است بمیرد. 344 00:13:30,310 --> 00:13:31,860 من می‌گویم «ما» اما، البته، 345 00:13:32,030 --> 00:13:33,470 من این تصمیم را به عهده‌ی خودت می‌گذارم . 346 00:13:33,700 --> 00:13:36,380 فکر می‌کنم ایران می‌تواند جالب باشد. او عاشق کباب‌ها خواهد شد. 347 00:13:36,480 --> 00:13:38,960 آنها کمی با آنچه اینجا هستند متفاوتند، 348 00:13:39,060 --> 00:13:41,020 اما باز هم، کاملاً به خودتان بستگی دارد. 349 00:13:43,560 --> 00:13:45,150 خب، این که خوک رو نمی‌کشه. 350 00:13:45,230 --> 00:13:47,060 این یه ذره از حکم اعدامت کم داره. 351 00:13:47,160 --> 00:13:48,880 آآه! من همین الان یه چیزی رو فهمیدم، 352 00:13:48,970 --> 00:13:51,900 و وقتی چیزی را متوجه می‌شوم، باید فوراً روی آن عمل کنم. 353 00:13:51,990 --> 00:13:53,990 آنا، با من از اینجا میای بیرون ؟ 354 00:13:54,220 --> 00:13:56,570 هی، رئیس، ما داریم میریم، و اگه خوشت نمیاد، 355 00:13:56,720 --> 00:13:59,060 می‌توانید دهقانان بیشتری را به آتش بیندازید. 356 00:13:59,150 --> 00:14:02,210 چرا این را می‌گویی؟ 357 00:14:06,160 --> 00:14:08,900 خب، خب، خب. 358 00:14:08,990 --> 00:14:11,010 هرمس، عزیزم، 359 00:14:11,240 --> 00:14:13,120 ببین چه نمایشی برای من اجرا می‌کنند. 360 00:14:13,240 --> 00:14:16,590 به نظر امیدوارکننده میاد. ناودان خون روی محرابت داره حسابی پر آب میشه. 361 00:14:16,760 --> 00:14:18,830 باید به همه در کوه المپ خبر بدی. 362 00:14:18,910 --> 00:14:21,930 نه اینکه به آنها اهمیت بدهم. اینجا به اندازه کافی به من توجه می‌شود. 363 00:14:22,020 --> 00:14:23,520 یه نوشیدنی میخورم و چرت و پرت میگم 364 00:14:23,600 --> 00:14:25,690 با چند تا پیردختر. واقعاً روزشون رو می‌سازه. 365 00:14:25,920 --> 00:14:28,190 آنها در یک آغل کنار گوشت نشسته اند. 366 00:14:28,420 --> 00:14:31,180 خب، این یک چیدمان صندلی الهام‌بخش است. 367 00:14:31,270 --> 00:14:34,370 بد نیست، دلیریا. بد نیست. سرعت فوق‌العاده! 368 00:14:34,590 --> 00:14:36,850 خوبه. انگار چشم رو فراموش کرده. 369 00:14:37,020 --> 00:14:38,540 شگفت انگیز، داری چیکار میکنی؟ 370 00:14:38,690 --> 00:14:40,710 برادرت الان باید کاملاً دست و پا بسته شده باشد. 371 00:14:40,860 --> 00:14:43,190 میشه لطفا اینو جابجا کنیم ؟ دارم هرس می‌کنم. 372 00:14:43,290 --> 00:14:46,200 به زودی اون مشکل تو میشه ، تای. 373 00:14:46,290 --> 00:14:48,550 ناسپاس‌ترین دختر تاریخ. 374 00:14:50,280 --> 00:14:52,030 هیپو، ازت می‌خوام که استوپ رو برام بیاری. 375 00:14:52,240 --> 00:14:53,240 باید باهاش حرف بزنم. 376 00:14:53,450 --> 00:14:55,800 قدم بردار! قدم بردار! قدم بردار! 377 00:14:55,970 --> 00:14:57,150 ما تو قصر چیکار میکنیم ؟ 378 00:14:57,230 --> 00:14:58,630 تو اینو باور نمیکنی ، اما 379 00:14:58,710 --> 00:14:59,800 من شاه تیرانیس هستم. 380 00:14:59,900 --> 00:15:02,470 قدم، قدم، قدم! 381 00:15:02,640 --> 00:15:05,380 آیا یک هیپو هیپوی عجیب و غریب دارد اسم مرا فریاد می‌زند؟ 382 00:15:05,630 --> 00:15:07,380 - ممنون. - چی... 383 00:15:07,460 --> 00:15:08,740 - اوف! - باشه، 384 00:15:08,960 --> 00:15:10,050 من کی رو ول کردم؟ 385 00:15:10,150 --> 00:15:11,480 اون سایروسه، همون نانوا که باهاش عوض کردم. 386 00:15:11,560 --> 00:15:13,630 سلام! خیلی خوش گذشت! 387 00:15:13,720 --> 00:15:15,060 چه اتفاقی داره میفته؟ - ما یه جابجایی انجام دادیم. 388 00:15:15,140 --> 00:15:16,390 حالا، استوپ، می‌دانم که می‌خواستی این کار را بکنی 389 00:15:16,470 --> 00:15:17,820 قتل عامی در پدرزن، 390 00:15:17,990 --> 00:15:19,820 و بهت دستور دادم این کارو نکنی، اما نظرم عوض شد. 391 00:15:19,900 --> 00:15:21,560 دنبال سعادتت برو. قتل عامش کن 392 00:15:21,730 --> 00:15:23,090 و تمام خانواده‌اش و همین الان این کار را انجام دهید. 393 00:15:23,250 --> 00:15:24,810 من یک زن معمولی برای ازدواج پیدا کرده‌ام. 394 00:15:24,900 --> 00:15:26,740 - چی؟ - بابا! 395 00:15:26,830 --> 00:15:28,010 بابا؟ منظورت از «بابا» چیه؟ 396 00:15:28,090 --> 00:15:30,000 من هم تعویض دنده انجام دادم! 397 00:15:30,090 --> 00:15:32,090 نه، نه، نه، نه، نه! 398 00:15:32,320 --> 00:15:34,350 یه کم کمک لطفا! می‌دونم که رسماً نیستم. 399 00:15:34,430 --> 00:15:37,180 بخشی از خانواده‌ام، اما در این مرحله، سرمایه‌گذاری کرده‌ام. 400 00:15:41,490 --> 00:15:42,990 - بابا! - آنا! 401 00:15:43,010 --> 00:15:45,250 چرا تپل و آبدار و خیس و له‌له‌زن نیستی ؟ 402 00:15:45,420 --> 00:15:47,770 چون من هستم! کسی می‌تواند من را پیدا کند؟ 403 00:15:48,000 --> 00:15:49,170 همین الان از اینجا برو، لطفا؟ 404 00:15:49,260 --> 00:15:50,530 به من نگو. 405 00:15:50,610 --> 00:15:51,850 دوباره تعویض دنده کردی. 406 00:15:52,010 --> 00:15:54,190 اون دخترعموی تو سارا اونجاست؟ 407 00:15:54,360 --> 00:15:56,430 عالیه. تو هیچوقت نخواهی بود 408 00:15:56,630 --> 00:15:58,270 مشکل شخص دیگری با این سرعت. 409 00:15:58,360 --> 00:16:00,700 می‌خواهند قتل عام کنند! 410 00:16:00,790 --> 00:16:02,680 من برای این اینجام. 411 00:16:02,770 --> 00:16:05,270 نگران نباشید، دختران پیرخانه‌دار. کسی قرار نیست سراغتان بیاید. 412 00:16:05,440 --> 00:16:07,690 - پدرزن پدر توئه؟ - بله. و تو فقط 413 00:16:07,780 --> 00:16:09,960 به خواهرت گفتم که او و تمام خانواده‌ام را بکشد. 414 00:16:10,190 --> 00:16:12,710 چرا کسی به حرف یک نانوا گوش می‌دهد؟ 415 00:16:12,830 --> 00:16:14,310 من تقاضای نذر نان دارم تا بتوانم 416 00:16:14,530 --> 00:16:17,040 برای بقیه شب یه تکیه‌گاه برای شکمم داشته باشم . 417 00:16:17,210 --> 00:16:19,050 حالا، همه، برگردید سر جایتان. 418 00:16:19,140 --> 00:16:20,810 مامان، منم! من تیرانیس هستم! 419 00:16:21,020 --> 00:16:23,030 اما تو پیشبند پوشیدی. 420 00:16:23,130 --> 00:16:25,200 سلام به همگی. من سیروس هستم، فقط یک نانوا. 421 00:16:25,300 --> 00:16:28,210 اونقدر مهم نیست که بشه ازش گذشت. فقط دارم اینو مطرح می‌کنم. 422 00:16:28,300 --> 00:16:29,800 خواهش می‌کنم، پدرزن، همین کافیه 423 00:16:29,880 --> 00:16:30,890 فقط یک سوءتفاهم بزرگ. 424 00:16:30,970 --> 00:16:32,470 من عاشق دختر شما شده‌ام. 425 00:16:32,560 --> 00:16:34,580 استاپندوس، در مورد قتل عام حقیقت داره ؟ 426 00:16:34,660 --> 00:16:37,060 تای بهم گفت این کار رو بکنم، اما من نمی‌خوام. 427 00:16:37,160 --> 00:16:38,730 این خانواده رو از کجا پیدا کردی ؟ 428 00:16:38,830 --> 00:16:40,230 تحقیقی انجام دادی؟ 429 00:16:40,330 --> 00:16:41,830 قبل از اینکه به من قول بدی؟ 430 00:16:42,060 --> 00:16:43,500 یه بار بهش دستور دادم که این کارو نکنه. 431 00:16:43,720 --> 00:16:45,060 نمیشه روی اون قسمت تمرکز کنیم؟ 432 00:16:45,230 --> 00:16:46,820 ببین، بهش دستور میدم دیگه این کارو نکنه. 433 00:16:46,910 --> 00:16:49,170 استوپ، نکششون - من گیج شدم. 434 00:16:49,400 --> 00:16:50,820 یکی از آنها تیرانیس است، درست است؟ 435 00:16:50,910 --> 00:16:54,010 یه چیز قطعیه. اون اسب آبی ماست. 436 00:16:54,230 --> 00:16:55,340 آآه! 437 00:16:56,330 --> 00:16:57,430 آنا، باید حرفمو باور کنی. 438 00:16:57,510 --> 00:16:58,990 من هرگز به خواهرم نگفتم 439 00:16:59,160 --> 00:17:00,840 اگر می‌دانستم تو، خانواده‌ات را می‌کشتم . 440 00:17:00,920 --> 00:17:02,830 در واقع، این واقعاً خارج از شخصیت است 441 00:17:02,930 --> 00:17:04,260 که من اصلاً از یک قتل عام حمایت کردم. 442 00:17:04,340 --> 00:17:06,910 من فقط این کار را کردم چون می‌خواستم با تو باشم. 443 00:17:07,000 --> 00:17:09,690 می‌فهمم، اما... همه، لطفا گوش کنید. 444 00:17:09,920 --> 00:17:11,670 امروز، من با شگفت‌انگیزترین زن آشنا شدم. 445 00:17:11,770 --> 00:17:14,600 من نمی‌دانستم که او خودش است، و او نمی‌دانست که من خودم هستم، 446 00:17:14,700 --> 00:17:15,920 اما به نوعی، این روش جواب داد. 447 00:17:15,940 --> 00:17:17,360 هه، هه. بیخیال، تای، تمومش کن. 448 00:17:17,590 --> 00:17:19,760 نه، من ازش دست نمی‌کشم. چون آدم از عشق دست نمی‌کشه. 449 00:17:19,780 --> 00:17:20,940 و شما عروسی ها را ترک نمی کنید 450 00:17:21,110 --> 00:17:22,680 و شما از چادرهای کمال دست نمی‌کشید . 451 00:17:22,780 --> 00:17:25,040 ما این توانایی را داریم که همه چیز را در مورد امروز اصلاح کنیم. 452 00:17:25,270 --> 00:17:27,600 وقتی داشتم با تو نون پرت می‌کردم یه چیزی حس کردم، 453 00:17:27,690 --> 00:17:29,430 و این احساسی است که هرگز نمی‌خواهم از دست بدهم. 454 00:17:29,530 --> 00:17:31,530 تای! فکر کنم اشتباه متوجه شدی. 455 00:17:31,620 --> 00:17:34,270 من از پاشیدن آرد با همه لذت می‌برم. 456 00:17:34,290 --> 00:17:37,290 اون برای من جنبه‌ی جنسی نداشت. و یه جورایی عجیبه 457 00:17:37,390 --> 00:17:39,280 که شما اینطور تفسیرش کردید . 458 00:17:39,300 --> 00:17:40,700 خب، پس نمی‌خوای با من ازدواج کنی؟ 459 00:17:40,950 --> 00:17:42,140 من نمی‌خواهم با هیچ مردی ازدواج کنم. 460 00:17:42,220 --> 00:17:45,300 من فوق همجنسگرا هستم. به همین دلیل است که مدام تغییر گرایش می‌دهم. 461 00:17:45,390 --> 00:17:47,890 و اگر پدرم به حرف من گوش می‌داد، 462 00:17:48,120 --> 00:17:49,230 ما می‌توانیم این نمایش مسخره را متوقف کنیم. 463 00:17:49,400 --> 00:17:52,320 چیزی شنیدی؟ 464 00:17:53,290 --> 00:17:54,570 خب، این یه شکست بود. 465 00:17:54,720 --> 00:17:56,380 میدونی الان دارم به چی نگاه میکنم؟ 466 00:17:56,460 --> 00:17:59,130 یه مشت آدم بی‌موی عجیب و غریب؟ 467 00:17:59,300 --> 00:18:01,800 قرار بود اونا دیوونه‌های بی‌موی من بشن. 468 00:18:01,820 --> 00:18:03,740 پدرزنشان قولشان را به من داده بود. 469 00:18:03,910 --> 00:18:06,300 ۵۰۰۰ سرباز از پیش اخته شده. 470 00:18:06,400 --> 00:18:08,810 وای. خب، این یه نکته‌ی مثبته. 471 00:18:08,900 --> 00:18:11,770 حداقل الان لازم نیست همه اون یاروها رو اخته کنی، درسته؟ 472 00:18:11,900 --> 00:18:14,380 نه، هرچی... هست . 473 00:18:16,150 --> 00:18:17,240 چرا از من عصبانی هستی؟ 474 00:18:17,260 --> 00:18:19,010 من فقط احساس می‌کنم که واقعاً طرد شده‌ام. 475 00:18:19,090 --> 00:18:21,150 منظورم این است که شما می‌خواهید راه‌های دیگری پیدا کنید 476 00:18:21,170 --> 00:18:23,170 به جای جنگ برای گسترش کراپوپولیس . 477 00:18:23,260 --> 00:18:24,930 این من را کجا می‌گذارد؟ 478 00:18:25,160 --> 00:18:27,410 می‌خواهم تمام راه‌های رشد کراپوپولیس را پیدا کنم. 479 00:18:27,490 --> 00:18:29,100 من حتی به شعارهایی مثل این فکر کرده‌ام 480 00:18:29,330 --> 00:18:31,160 «شهر سنگی با ساس» 481 00:18:31,260 --> 00:18:33,590 بنابراین، من فقط قرار است با آنها همراه شوم 482 00:18:33,760 --> 00:18:34,850 همه چیز را که می گویی؟ 483 00:18:34,940 --> 00:18:37,590 پدرزن برای نظرات من ارزش قائل بود. 484 00:18:37,760 --> 00:18:39,090 داشتیم نقشه‌ها را می‌کشیدیم. 485 00:18:39,190 --> 00:18:41,360 داشتیم درباره فتح پارس صحبت می‌کردیم. 486 00:18:41,450 --> 00:18:44,120 تو هیچ‌وقت با من از فتح ایران حرف نمی‌زنی. 487 00:18:44,340 --> 00:18:46,380 داری بهش از ایران میگی. 488 00:18:46,510 --> 00:18:48,290 ببین، تای، من بابت دخترم متاسفم، 489 00:18:48,440 --> 00:18:50,610 اما خبر خوب این است که ما مجبور نخواهیم بود 490 00:18:50,700 --> 00:18:52,130 دیگر تو را به کام مرگ نمی فرستند. 491 00:18:52,350 --> 00:18:53,880 - صبر کن، چی؟ - چیزی نیست! 492 00:18:53,960 --> 00:18:56,280 کوروش، آیا خواهرم تا به حال به تو چیزی گفته است؟ 493 00:18:56,300 --> 00:18:58,210 که او و پدرزنش قرار بود 494 00:18:58,300 --> 00:18:59,950 منو بفرست تا یه روزی بمیرم؟ 495 00:19:00,040 --> 00:19:01,800 نه، اما انصافاً، 496 00:19:02,030 --> 00:19:03,450 ما آنقدرها با هم وقت نگذراندیم. 497 00:19:03,530 --> 00:19:05,290 واقعاً؟ چقدر طول کشید؟ 498 00:19:05,380 --> 00:19:06,810 که اینجوری دستکاری بشه؟ 499 00:19:07,030 --> 00:19:08,470 - امم... - منم همین فکر رو می‌کردم. 500 00:19:08,640 --> 00:19:10,290 واقعاً آنقدرها هم مسئله‌ی مهمی نبود . 501 00:19:10,370 --> 00:19:12,480 سال‌ها طول می‌کشد. من این کار را نمی‌کنم. 502 00:19:12,650 --> 00:19:15,300 او واقعاً فقط به پدربزرگ بودن اهمیت می‌دهد. 503 00:19:15,390 --> 00:19:16,980 پدربزرگ چیه؟ 504 00:19:17,150 --> 00:19:18,710 فکر نمی‌کنم آنها را در محله‌های فقیرنشین داشته باشیم. 505 00:19:18,880 --> 00:19:20,580 پیرمردی است که شیفته‌ی 506 00:19:20,660 --> 00:19:22,380 دیدن بینی‌اش روی یک نوزاد. 507 00:19:22,550 --> 00:19:25,160 اون بهترین عروسی بود که تا حالا رفته بودم. 508 00:19:25,330 --> 00:19:27,480 منظورت از «بهترین» یه جورایی بد بود. 509 00:19:27,570 --> 00:19:29,570 اما این هنوز هم خوب است. اینطور به آن فکر کنید. 510 00:19:29,650 --> 00:19:32,310 شما می‌توانید الهه‌ی رویدادهای آشفته باشید: 511 00:19:32,330 --> 00:19:34,560 عروسی‌های خراب، آخر هفته‌های دخترانه 512 00:19:34,650 --> 00:19:36,230 که در آن هدف تنظیم مجدد پویایی است، 513 00:19:36,320 --> 00:19:38,080 انتقامی که هرگز نمی‌دانی چه زمانی از راه می‌رسد 514 00:19:38,160 --> 00:19:39,400 برای درآوردن چشم کسی، 515 00:19:39,490 --> 00:19:41,420 سفرهای جاده‌ای که در آن یک نفر مخفیانه برنامه‌ریز است. 516 00:19:41,580 --> 00:19:44,510 به هر حال، من را به مهمانی بعدی‌ات دعوت کن. خداحافظ. سرعت فوق‌العاده! 517 00:19:44,740 --> 00:19:47,080 او به همه خواهد گفت که این چه فاجعه‌ای بوده است. 518 00:19:47,160 --> 00:19:50,000 هذیان، این نباید فاجعه باشه. 519 00:19:50,020 --> 00:19:51,410 واقعاً؟ چطور؟ 520 00:19:51,500 --> 00:19:53,690 من با پدرزن صحبت کردم و او موافقت کرد. 521 00:19:53,860 --> 00:19:55,340 رقص پدرها. 522 00:19:55,420 --> 00:19:59,600 - شلاب! - پدرزن، بریم؟ 523 00:19:59,770 --> 00:20:02,180 چرا که نه؟ بهتر است کمی خوش بگذرانیم. 524 00:20:02,300 --> 00:20:05,360 ها ها ها! خیلی سبک وزنی. 525 00:20:05,520 --> 00:20:06,940 متشکرم. غریبه 526 00:20:07,040 --> 00:20:08,520 کسی که فکر می‌کردم پسرم است به من یاد داد. 527 00:20:08,610 --> 00:20:11,110 بگو ببینم، خانم پدرزن وجود داره؟ 528 00:20:11,280 --> 00:20:12,960 نه. او هنگام زایمان مرد، 529 00:20:13,040 --> 00:20:14,370 دختر ناسپاسم را به من می‌دهی . 530 00:20:14,600 --> 00:20:17,440 خوب. 531 00:20:17,530 --> 00:20:20,360 من عروسی‌های زیادی نرفته‌ام ، و دارم فکر می‌کنم... 532 00:20:20,530 --> 00:20:23,220 نه، عادی نیست. 533 00:20:26,130 --> 00:20:29,110 می‌دانستم. آنها خوانندگان زیبایی هستند. 534 00:20:29,210 --> 00:20:33,040 این خوبه. با تو خوبه. 535 00:20:33,140 --> 00:20:35,970 میشه بمونم؟ 536 00:20:36,140 --> 00:20:39,070 نه، جدی میگم. اگه سعی کنم برگردم، رئیسم منو میکشه. 537 00:20:45,740 --> 00:20:49,480 سلام؟ بیرون اومدن امنه ؟ 538 00:20:49,580 --> 00:20:50,740 کسی اونجا هست؟ 539 00:20:52,140 --> 00:20:54,250 الو؟ خدا رو شکر. 540 00:20:54,420 --> 00:20:56,900 فکر می‌کردم اگر ساکت باشم، می‌توانم از قتل عام جان سالم به در ببرم، 541 00:20:56,990 --> 00:20:58,250 اما بعدش همه من رو فراموش کردن و... 542 00:20:58,330 --> 00:21:00,400 هیس. چی؟ هنوز ادامه داره؟ 543 00:21:00,500 --> 00:21:03,380 میشه کمکم کنی بیام بیرون؟ ... 544 00:21:04,320 --> 00:21:05,910 - خدای من! - آآآه! 545 00:21:06,000 --> 00:21:10,490 چی... 546 00:21:10,580 --> 00:21:11,910 مال من... 547 00:21:15,440 --> 00:21:17,270 - الو؟ - سلام. 548 00:21:17,500 --> 00:21:19,330 هیپوکامپ! لطفا کمکم کن. 549 00:21:19,420 --> 00:21:20,830 نمی‌دانم چه اتفاقی دارد می‌افتد. 550 00:21:20,850 --> 00:21:22,670 نمی‌دانم چرا آفریده شده‌ام، 551 00:21:22,760 --> 00:21:25,990 اما فکر می‌کنم من برای شر وجود دارم. 552 00:21:27,950 --> 00:21:29,280 خب، این خیلی عالیه. 553 00:21:29,690 --> 00:21:31,280 آیا چیزی از آن دریافت کردی؟ 554 00:21:33,440 --> 00:21:34,640 بنتو 555 00:21:35,305 --> 00:22:35,398 Do you want subtitles for any video? -=[ ai.OpenSubtitles.com ]=-