"Game of Thrones" The Wars to Come
ID | 13183178 |
---|---|
Movie Name | "Game of Thrones" The Wars to Come |
Release Name | Game of Thrones - S06E04 - Book of the Stranger |
Year | 2015 |
Kind | tv |
Language | Persian |
IMDB ID | 3658012 |
Format | srt |
00:00:00,840 --> 00:01:47,681
تــرجــمــه از: ازسلان و امـــیــن
<font color=Blue>Arsalan.H</font> & <font color=Red>Amin۰۳</font>
2
00:02:10,320 --> 00:02:12,160
کجا میخوای بری؟
3
00:02:13,640 --> 00:02:14,760
جنوب
4
00:02:14,880 --> 00:02:17,720
چیکار میخوای بکنی؟
5
00:02:17,800 --> 00:02:19,440
گرم بشم
6
00:02:26,520 --> 00:02:28,640
من با تو توی «هاردهوم» بودم
7
00:02:29,880 --> 00:02:32,120
ما دیدیم که اون بیرون، چی هست
8
00:02:32,200 --> 00:02:33,520
میدونیم که اینجا هم میان
9
00:02:33,600 --> 00:02:35,960
چهطور میتونی الان ما رو ترک کنی؟
10
00:02:36,040 --> 00:02:38,440
من هر کاری که میتونستم، کردم
تو که میدونی
11
00:02:38,560 --> 00:02:41,880
تو سوگند خوردی-
بله، من زندگیـم رو وقف «نگهبانان شب» کردم-
12
00:02:41,960 --> 00:02:43,680
زندگیـم رو دادم-
برای تمام نگهبانیها-
13
00:02:43,760 --> 00:02:46,080
«اونا من رو کشتن، «اد
برادرهای خودم
14
00:02:46,200 --> 00:02:48,000
،ازم میخوای بعد از اون قضیه
باز هم اینجا بمونم؟
15
00:02:48,080 --> 00:02:51,480
چند سوار دارن نزدیک میشن
16
00:02:51,560 --> 00:02:53,520
دروازه رو باز کنید
17
00:02:55,000 --> 00:03:01,074
Watch Online Movies and Series for FREE
www.osdb.link/lm
18
00:04:23,400 --> 00:04:25,200
سوپ خوبیـه
19
00:04:27,640 --> 00:04:30,600
اون کلوچههایی رو که ننهی پیر
درست میکرد، یادت میاد؟
20
00:04:30,720 --> 00:04:33,160
با نخود و پیاز؟
21
00:04:35,760 --> 00:04:38,560
ما هرگز نباید «وینترفیل» رو ترک میکردیم
22
00:04:38,680 --> 00:04:41,320
آرزو نمیکنی که برگردیم
به همون روزی که اونجا رو ترک کردیم؟
23
00:04:43,200 --> 00:04:46,760
:دوست دارم برم و سر خودم فریاد بزنم
«نرو، احمق»
24
00:04:46,880 --> 00:04:48,840
از کجا باید میدونستیم؟
25
00:04:48,960 --> 00:04:52,880
خیلی وقتها به این فکر میکنم
که قبلاً در رابطه با تو چهقدر عوضی بودم
26
00:04:54,760 --> 00:04:56,760
ایکاش میتونستم همهچی رو تغییر بدم
27
00:04:56,840 --> 00:04:57,920
ما بچه بودیم
28
00:04:58,040 --> 00:04:59,560
من خیلی عوضی بودم، اعتراف کن
29
00:05:01,720 --> 00:05:04,000
تو گهگاهی عوضی میشدی
30
00:05:04,080 --> 00:05:05,800
،مطمئنم هیچچیزی لذتبخشتر از این نبود
31
00:05:05,920 --> 00:05:08,560
که همیشه یهگوشه بایستم و اخم کنم
درحالیکه بقیهی شما، داشتین بازی میکردین
32
00:05:08,640 --> 00:05:10,400
میتونی من رو ببخشی؟-
چیز مهمی نیست که بخوام ببخشم-
33
00:05:10,520 --> 00:05:12,440
من رو ببخش-
خیلیخب-
34
00:05:12,520 --> 00:05:14,440
باشه، میبخشمت
35
00:05:31,040 --> 00:05:32,840
فکر کردی که هزاران سال
...
36
00:05:32,960 --> 00:05:35,400
نگهبان شب بودن، باعث شده که بتونیم
یه شراب خوب درست کنیم؟
37
00:05:38,400 --> 00:05:39,920
کجا میری؟
38
00:05:41,600 --> 00:05:44,080
کجا میریم؟
39
00:05:44,160 --> 00:05:47,400
،اگه مراقب تو نباشم
روح پدر برمیگرده و من رو میکُشه
40
00:05:50,000 --> 00:05:51,560
کجا میریم؟
41
00:05:51,680 --> 00:05:54,080
،من نمیتونم اینجا بمونم
نه بعد از اتفاقی که افتاد
42
00:05:54,160 --> 00:05:56,120
فقط یهجا هست که میتونیم بریم
43
00:05:56,200 --> 00:05:58,240
خونه
44
00:05:59,480 --> 00:06:01,440
به «بولتونها» بگیم
که وسایلـشون رو جمع کنن و برن؟
45
00:06:01,520 --> 00:06:03,080
خونه رو از اونا پس میگیریم
46
00:06:06,080 --> 00:06:07,360
من ارتشی ندارم
47
00:06:08,040 --> 00:06:09,440
چندتا وحشی رو نجات دادی؟
48
00:06:09,560 --> 00:06:11,080
اونا نیومدن اینجا
که به من خدمت کنن
49
00:06:11,200 --> 00:06:13,360
اونا جونـشون رو
به تو مدیون هستن
50
00:06:13,440 --> 00:06:16,480
،فکر میکنی اگه «روز بولتون» فرمانروای شمال باشه
اونا اینجا جاشون امنـه؟
51
00:06:16,600 --> 00:06:18,880
سانسا-
وینترفیل» خونهی ماست»-
52
00:06:18,960 --> 00:06:22,320
اونجا مال آریا و بران و ریکونـه
53
00:06:22,400 --> 00:06:24,480
،هرجا که باشن
اونجا متعلق به خانوادهی ماست
54
00:06:24,560 --> 00:06:25,840
ما باید براش بجنگیم
55
00:06:25,920 --> 00:06:28,000
،من سعی کردم که بجنگم
56
00:06:29,800 --> 00:06:32,560
این تنها کاریـه که از وقتی
خونه رو ترک کردم دارم انجام میدم
57
00:06:32,640 --> 00:06:34,520
برادرهای «نگهبان شب» رو کشتم
58
00:06:34,600 --> 00:06:37,160
،وحشیها رو کشتم
مردی رو کشتم که اون رو تحسین میکردم
59
00:06:37,280 --> 00:06:40,560
پسر بچهای رو بهدار آویختم
که از «بران» هم کمسنوسالتر بود
60
00:06:42,960 --> 00:06:47,120
من جنگیدم و شکست خوردم
61
00:06:50,800 --> 00:06:54,160
،اگه ما شمال رو پس نگیریم
هیچوقت در امان نخواهیم بود
62
00:06:55,880 --> 00:06:57,920
ازت میخوام که بهم کمک کنی
63
00:06:59,360 --> 00:07:01,840
،ولی اگه مجبور بشم
خودم تنهایی اینکار رو انجام میدم
64
00:07:04,800 --> 00:07:06,880
بانوی من
65
00:07:07,880 --> 00:07:09,440
«سر داووس»
66
00:07:11,280 --> 00:07:14,240
اینجا در «قلعهی سیاه» میمونین؟
67
00:07:14,360 --> 00:07:17,920
کاری رو میکنم که «جان اسنو» فرمان بده
68
00:07:18,040 --> 00:07:19,760
حالا دیگه به «جان اسنو» خدمت میکنین؟
69
00:07:21,040 --> 00:07:23,040
اون فرمانرواییـه که وعده داده شده بود
70
00:07:24,680 --> 00:07:27,360
من رو ببخشید، بانوی من
فکر میکردم که اون فرمانروا، «استنیس» باشه
71
00:07:36,880 --> 00:07:38,920
اونپایین چه اتفاقی افتاد؟
72
00:07:41,120 --> 00:07:44,000
،یه نبردی اتفاق افتاد
استنیس» شکست خورد»
73
00:07:45,920 --> 00:07:47,960
و «شیرین» چی؟
74
00:07:48,040 --> 00:07:49,520
چه بلایی سر شاهزادهخانم اومد؟
75
00:07:49,600 --> 00:07:52,200
من دیدم که چه اتفاقی افتاد
76
00:07:52,320 --> 00:07:55,040
«دیدم که نیروهای «استنیس
توی میدان نبرد، شکست خوردن
77
00:07:55,120 --> 00:07:56,960
بانوی من، من «سر داووس سیوود» هستم
78
00:07:57,040 --> 00:07:58,560
ما قبلاً همدیگه رو ملاقات کردیم
79
00:07:58,680 --> 00:08:00,320
ما جزء محافظین «رنلی باراتیون» بودم
80
00:08:00,440 --> 00:08:04,400
«قبل از اینکه «رنلی
بهوسیلهی جادوی خونین، کشته بشه
81
00:08:05,600 --> 00:08:07,080
این دیگه مربوط به گذشتهـست
82
00:08:08,600 --> 00:08:10,240
بله، دیگه گذشته
83
00:08:10,360 --> 00:08:12,800
ولی دلیل نمیشه که
فراموشـش کرده باشم
84
00:08:14,480 --> 00:08:15,720
یا بخشیده باشم
85
00:08:17,560 --> 00:08:19,080
اون به اینکار اعتراف کرد، میدونی
86
00:08:19,200 --> 00:08:20,920
کی؟
87
00:08:21,000 --> 00:08:23,000
«استنیس»
88
00:08:23,080 --> 00:08:25,120
درست قبل از اینکه بکشمش
89
00:09:09,080 --> 00:09:11,160
«مدافع «ویل
90
00:09:11,240 --> 00:09:12,800
«عمو «پیتر
91
00:09:19,440 --> 00:09:20,960
سرورم
92
00:09:21,040 --> 00:09:22,560
بیاین و ببینین
93
00:09:22,640 --> 00:09:25,160
روز نامگذاری شما رو از دست دادم، یالا
94
00:09:27,640 --> 00:09:29,400
یه شاهین
95
00:09:29,480 --> 00:09:30,800
یه شاهین کوچیک
96
00:09:30,880 --> 00:09:32,320
بهترین و کمیابترینِ پرندهها
97
00:09:32,400 --> 00:09:35,000
«آخرینباری که دیدمت، «بیلیش
98
00:09:35,080 --> 00:09:39,120
گفتیکه «سانسا استارک» رو
«همراه خودت به خونه میبری، به «فینگرز
99
00:09:39,200 --> 00:09:40,440
بله، درسته
100
00:09:40,520 --> 00:09:42,640
و چیزی نگذشته بود
،که گزارشهایی دریافت کردیم
101
00:09:42,720 --> 00:09:45,720
«که اون در «وینترفیل
با «رمزی بولتون» ازدواج کرده
102
00:09:45,800 --> 00:09:49,240
سر راهـمون به «فینگرز» توسط نیروهای زیادی
از مردان «بولتون» برای ما، کمین شده بود
103
00:09:49,320 --> 00:09:51,840
مثلاینکه دقیقاً میدونستن
که ما چهموقع سفر میکنیم
104
00:09:51,840 --> 00:09:53,720
و دقیقاً کی رو داریم منتقل میکنیم
105
00:09:53,720 --> 00:09:55,360
من رو احمق فرض کردین؟
106
00:09:55,440 --> 00:09:58,200
«بهم بگین، «لرد رویس
107
00:09:58,280 --> 00:10:01,520
چند نفر از برنامهی سفر من
با «سانسا استارک» اطلاع داشتن؟
108
00:10:01,600 --> 00:10:04,800
من مقاصدم رو
با شما درمیون گذاشتم
109
00:10:04,880 --> 00:10:06,920
و نه هیچکس دیگهای
110
00:10:07,040 --> 00:10:10,640
اگر به یهمرد، توی خونهی خودش
،تهمت بزنین
111
00:10:10,720 --> 00:10:13,440
ممکنـه ببینین
که شمشیرش داره بهسمت شما میاد
112
00:10:13,520 --> 00:10:17,960
،خونهی شما «ویل» هست
حاکم «ویل» هم الان کنار ما ایستادن
113
00:10:18,080 --> 00:10:20,720
و فقط قضاوت ایشونـه
که من رو نگران میکنه
114
00:10:26,400 --> 00:10:28,480
اون رو بندازیم
توی «دروازهی ماه»؟
115
00:10:35,280 --> 00:10:37,280
سرورم
116
00:10:37,400 --> 00:10:41,760
سرورم، من فقط به خاندان «آیرین» وفادار هستم
117
00:10:41,880 --> 00:10:44,720
به پدرتون، به مادرتون
و به شما
118
00:10:46,040 --> 00:10:47,200
،حرفـش رو باور میکنی
دایی «پیتر»؟
119
00:10:55,200 --> 00:10:58,160
لرد رویس» تا حالا بهخوبی»
به «ویل» خدمت کردن
120
00:10:58,240 --> 00:11:01,840
،ایشون از لحاظ نظامی
بهطور قابلوصفی خدمت کردن
121
00:11:01,920 --> 00:11:05,320
،اگر بتونیم به وفاداری مطلق ایشون، اعتماد کنیم
122
00:11:05,440 --> 00:11:07,880
،در جنگهایی پیشرو
فرماندهای توانا خواهند بود
123
00:11:11,360 --> 00:11:14,720
شما میتونین به وفاداری مطلق من
اعتماد کنید، سرورم
124
00:11:14,800 --> 00:11:17,480
فکر میکنم لیاقت یه فرصت دوباره رو داره
شما چی میگین؟
125
00:11:24,160 --> 00:11:25,760
باشه
126
00:11:32,720 --> 00:11:34,880
خبرهای خوبی آوردم
127
00:11:35,000 --> 00:11:37,440
دوستان من در شمال
بهم گفتن که «سانسا» از «وینترفیل» فرار کرده
128
00:11:37,560 --> 00:11:39,240
توقع دارم که به «قلعهی سیاه» بره
129
00:11:39,360 --> 00:11:41,600
جاییکه برادرش
بهعنوان رئیس نگهبانان، خدمت میکنه
130
00:11:41,680 --> 00:11:45,720
ولی اون با وجود «بولتونها» که دنبالش هستن
اونجا در امان نخواهد بود
131
00:11:47,680 --> 00:11:49,440
اون دخترخالهی منـه
132
00:11:52,120 --> 00:11:53,120
باید بهش کمک کنیم
133
00:11:53,240 --> 00:11:55,800
نظر من هم همینـه
134
00:11:55,880 --> 00:11:58,320
،سرور ما دستور دادن
135
00:11:59,840 --> 00:12:01,720
شوالیههای «ویل» رو جمع کنین
136
00:12:01,800 --> 00:12:04,720
زمانش فرا رسیده
که ما هم به این غوغا بپیوندیم
137
00:12:08,800 --> 00:12:10,840
تو دشمن رو به شهر ما دعوت کردی؟
138
00:12:10,920 --> 00:12:12,520
بله
139
00:12:12,640 --> 00:12:15,000
:یهبار یه مرد خردمند به من گفت
140
00:12:15,080 --> 00:12:17,640
،ما با دشمنانـمون صلح میکنیم»
«نه با دوستانـمون
141
00:12:17,760 --> 00:12:20,600
من با دشمنان ملکه، صلح نمیکنم
142
00:12:20,680 --> 00:12:21,760
دشمنان ملکه رو میکُشم
143
00:12:21,840 --> 00:12:23,240
بله، این از روش نظامیـه
144
00:12:23,360 --> 00:12:24,840
و اینکار توی «میرین» چهطور پیش رفته؟
145
00:12:24,960 --> 00:12:27,160
من روش سیاسی رو ارائه میدم
146
00:12:27,240 --> 00:12:29,280
ملکهی ما سعی کرد
،که با این اربابها صلح کنه
147
00:12:29,400 --> 00:12:31,280
ولی اونا سعی کردن
که اون رو بکشن
148
00:12:31,360 --> 00:12:34,200
،ما با چشم باز
به این مذاکرات وارد میشیم
149
00:12:34,280 --> 00:12:37,440
بهم اعتماد کنین، تجربهی اخیر من
بهعنوان یک برده
...
150
00:12:37,560 --> 00:12:39,360
بیزاری از این تاسیسات رو
به من آموخته
151
00:12:39,480 --> 00:12:40,800
تو چند روز برده بودی؟
152
00:12:41,360 --> 00:12:42,800
بهاندازهی کافی بوده که بدونم
153
00:12:42,880 --> 00:12:45,800
ولی اونقدری نبوده که درک کنی
154
00:12:51,080 --> 00:12:55,480
من این کوتوله رو
بهازای یک سکه طلا خریدم
155
00:12:55,560 --> 00:12:57,560
و حالا به یهروشی
...
156
00:12:57,640 --> 00:13:00,440
به بالای «هرم باشکوه میرین» رسیده
157
00:13:00,520 --> 00:13:02,240
خیلی تحسینبرانگیز ـه
158
00:13:02,360 --> 00:13:05,080
و حالا از جانب اربابان «آستاپور» صحبت میکنی
159
00:13:05,160 --> 00:13:07,400
بهسلامتی عوضشدن بخت و اقبال
160
00:13:07,520 --> 00:13:09,000
ما به اینجا اومدیم
تا ملکه رو ملاقات کنیم
161
00:13:09,120 --> 00:13:11,400
و بهجاش، داریم با یه کوتوله
و یه خواجه صحبت میکنیم
162
00:13:11,520 --> 00:13:15,160
بیاین این قضیه رو ساده کنیم، باشه؟
بهم بگین که چی میخواین
163
00:13:15,240 --> 00:13:18,080
ما میخوایم که شما
خلیج بردهها» رو ترک کنید»
164
00:13:18,160 --> 00:13:21,720
اژدهاها و مزدورهاتون رو
بردارید و برید
165
00:13:21,800 --> 00:13:24,280
ملکه «دنریس» برای همیشه توی «میرین» نمیمونن
166
00:13:24,360 --> 00:13:26,080
ایشون قصد دارن
که به سمت غرب حرکت کنن
167
00:13:26,160 --> 00:13:28,400
،توی ملاقات قبلیـمون
بهش پیشنهاد چندتا کشتی رو دادم
168
00:13:28,480 --> 00:13:32,200
«تا بتونه برگرده به «وستروس
جایی که بهش تعلق داره، ولی اون قبول نکرد
169
00:13:32,320 --> 00:13:34,320
ایشون قبول نکردن، به دلیل وجود صدها هزار
...
170
00:13:34,400 --> 00:13:36,320
مرد، زن و بچهای که در بند بودن
171
00:13:36,400 --> 00:13:38,720
و همیشه هم همینطور بودن
172
00:13:38,840 --> 00:13:41,880
ولی دیگه نیستن-
فکر میکنی الان آزاد هستین؟-
173
00:13:41,960 --> 00:13:43,720
شما هنوز هم از دستورات پیروی میکنین
174
00:13:43,840 --> 00:13:46,240
فقط چون ارباب شما
،موهای طلایی و ممه داره
175
00:13:46,360 --> 00:13:48,000
دلیل نمیشه که یه ارباب نباشه
176
00:13:48,120 --> 00:13:51,400
دوستان، دوستان، دوستان
خواهش میکنم
177
00:13:51,520 --> 00:13:55,840
همیشه کسایی هستن که ثروت و قدرت دارن
و کسایی هیچی که ندارن
178
00:13:55,960 --> 00:13:58,840
،این راه و رسم دنیاست
من اینجا نیومدم که راه و رسم دنیا رو عوض کنم
179
00:13:58,920 --> 00:14:01,280
بردهداری، راه و رسم دنیای ماست
180
00:14:01,400 --> 00:14:04,720
شما برای پول درآوردن، به برده نیازی ندارین
181
00:14:04,800 --> 00:14:07,560
صدها سالـه که بردهای
توی «وستروس» وجود نداره
182
00:14:07,680 --> 00:14:09,520
ولی با اینحال، من توی خانوادهای
بسیار پولدارتر از شما بزرگ شدم
183
00:14:11,480 --> 00:14:15,000
ولی ملکهی ما تشخیص داد
،که با از بینبردن بردهداری
184
00:14:15,080 --> 00:14:17,600
اشتباه کرده
185
00:14:17,720 --> 00:14:20,440
اونهم بدون اینکه
نظامی رو جایگزین اون بکنه
186
00:14:20,520 --> 00:14:24,160
:پس این پیشنهاد ملکه است
187
00:14:24,240 --> 00:14:27,000
بردهداری هیچوقت به «میرین» برنمیگرده
188
00:14:27,080 --> 00:14:29,720
«ولی ایشون، به شهرهای دیگهی «خلیج بردهها
189
00:14:29,800 --> 00:14:31,680
زمان میده تا خودشون رو
با این نظام جدید، وفق بدن
190
00:14:31,800 --> 00:14:33,040
این یعنی چی؟
191
00:14:33,120 --> 00:14:36,160
،بهجای از بینبردن سریع بردهداری
192
00:14:36,240 --> 00:14:38,880
به شما هفتسال فرصت میدیم
تا به این موضوع پایان بدین
193
00:14:43,760 --> 00:14:45,520
به بردهدارن
،بهخاطر ضررهایی که متحمل شدن
194
00:14:45,600 --> 00:14:48,240
،غرامت داده میشه
البته بهمقدار منصفانه
195
00:14:48,320 --> 00:14:50,720
در عوض، شما
...
196
00:14:50,840 --> 00:14:52,480
«حمایتهاتون رو از «پسران هارپی
متوقف میکنین
197
00:14:52,600 --> 00:14:54,080
ما از «پسران هارپی» حمایت نمیکنیم
198
00:14:54,160 --> 00:14:57,120
باشه، باشه، ولی بههرحال
متوقفـش کنین
199
00:14:58,240 --> 00:15:01,080
امیدوارم قبول کنید، دوستان
200
00:15:01,160 --> 00:15:02,960
پیشنهاد بهتری به شما داده نمیشه
201
00:15:06,280 --> 00:15:09,000
بذارین در مسیر آزادی حرکت کنیم
202
00:15:09,120 --> 00:15:11,240
بهجای اینکه در این مسیر
از بین بریم
203
00:15:12,600 --> 00:15:15,520
و بهعنوان هدیهای به مهمانان محترم
...
204
00:15:24,160 --> 00:15:25,880
به آزادی، یه فرصت بدین
205
00:15:25,960 --> 00:15:29,160
ببینین آیا مثل قبل خواهد بود، یا نه
206
00:15:39,400 --> 00:15:41,480
دوستان من
207
00:15:42,280 --> 00:15:44,800
بسیار متاسف
208
00:15:44,840 --> 00:15:47,200
که اینقدر وسیع (!) منتظر موندین
209
00:15:49,320 --> 00:15:51,200
شاید بهتر باشه
که من برای شما ترجمه کنم
210
00:15:51,280 --> 00:15:52,800
ما به زبان عادی صحبت میکنیم
211
00:15:52,920 --> 00:15:56,240
عالیه-
شما امروز با بردهدارن، دیدار کردین-
212
00:15:56,320 --> 00:15:57,680
درسته
213
00:15:57,760 --> 00:15:59,680
برادران و خواهران ما
در راه مبارزه با این نخالهها، مُردن
214
00:15:59,800 --> 00:16:02,800
حالا شما اونا رو به شهر ما دعوت میکنین
و با اونا شراب مینوشین
215
00:16:05,400 --> 00:16:08,640
،تصور میکنم که این مکان ساخته شده
216
00:16:08,760 --> 00:16:11,680
،تا فرمانرواها
زیردستهاشون رو بترسونن
217
00:16:12,720 --> 00:16:15,360
ولی من فرمانروای شما نیستم
218
00:16:15,480 --> 00:16:17,680
و «در هم شکنندهی زنجیرها» نیستم
219
00:16:17,760 --> 00:16:19,840
و «ناسوخته» هم نیستم
220
00:16:19,960 --> 00:16:24,000
و مطمئناً «مادر اژدهاها» هم نیستم
221
00:16:24,080 --> 00:16:26,040
تو اینجا یه غریبه هستی
222
00:16:26,120 --> 00:16:28,960
«پس چرا از جانب «میرین
با دشمنان ما صحبت میکنی؟
223
00:16:29,040 --> 00:16:32,320
چون ملکهی ما، من رو
بهعنوان مشاور خودشون انتخاب کردن
224
00:16:32,440 --> 00:16:34,440
تا زمانیکه ایشون از سفر برگردن
...
225
00:16:34,560 --> 00:16:36,000
کِی برمیگردن؟
226
00:16:36,080 --> 00:16:38,400
بهزودی، بهتون قول میدم
227
00:16:38,520 --> 00:16:42,040
ما تو رو نمیشناسیم، به تو اعتماد نداریم
ما «تورگو نودو» رو میشناسیم
228
00:16:42,120 --> 00:16:44,000
،ما همراه اون با اربابها جنگیدیم
به اون اعتماد داریم
229
00:16:44,080 --> 00:16:47,760
و دقیقاً به همین دلیلـه که
کرم خاکستری» توی این مذاکرات شرکت کرده»
230
00:16:47,840 --> 00:16:51,360
«بهعنوان فرمانده «آویژهها
اون میدونه که چی، بردهدارها رو شکست میده
231
00:16:51,440 --> 00:16:53,120
،و میدونه که چهموقع
وقت صلح کردنـه
232
00:16:53,200 --> 00:16:55,960
تو با بردهدارها صلح کردی؟
233
00:16:56,040 --> 00:16:57,320
ما به اونا
شرایطی رو پیشنهاد دادیم
234
00:16:57,320 --> 00:16:59,400
و تو چی، «کرم خاکستری» ؟
235
00:16:59,440 --> 00:17:01,320
میخوای با این آدمها شراب بنوشی؟
236
00:17:01,360 --> 00:17:06,080
کسایی که ما رو از آغوش مادرانـمون جدا کردن
و مثل گاو، بهحراج گذاشتن؟
237
00:17:11,760 --> 00:17:14,120
من یه سربازم
سیاستمدار نیستم
238
00:17:14,160 --> 00:17:16,560
ولی اگه شانسی برای صلح باشه
...
239
00:17:16,600 --> 00:17:18,040
یه صلح موقت
240
00:17:18,080 --> 00:17:19,840
باید قبولـش کنیم
241
00:17:20,640 --> 00:17:22,200
«میساندی»
242
00:17:22,240 --> 00:17:26,080
،تو میدونی که این آدمها کی هستن
چهطور میتونی بهشون اعتماد کنی؟
243
00:17:26,560 --> 00:17:29,480
من به اونا اعتماد ندارم
هیچوقت هم اعتماد نخواهم کرد
244
00:17:33,600 --> 00:17:37,200
ولی همونطور که یهبار
،یه مرد خردمند بهم گفت
245
00:17:37,600 --> 00:17:43,320
،ما با دشمنانـمون صلح میکنیم»
«نه با دوستانـمون
246
00:17:47,680 --> 00:17:50,920
برای دروغهات از من سوءاستفاده نکن-
اون مردها به تو احترام میذارن-
247
00:17:51,040 --> 00:17:53,240
،اونا به من احترام میذارن
چون میدونن کی هستم
248
00:17:53,320 --> 00:17:55,240
میدونن که من وفادار هستم-
همونطور که من هم هستم-
249
00:17:55,360 --> 00:17:57,520
من به ملکه وفادارم، نه تو
250
00:17:57,600 --> 00:17:59,400
،اگر به کارهایی که کرده، خیانت کنی
تو هم دشمن من میشی
251
00:17:59,520 --> 00:18:02,520
من به کارایی که کرده، خیانت نمیکنم
دارم سعی میکنم شهر اون رو نجات بدم
252
00:18:02,600 --> 00:18:04,960
تو به بردهدارها قول دادی
که میتونن به بردهداری ادامه بدن
253
00:18:05,040 --> 00:18:06,200
برای یهمدت کوتاه
254
00:18:06,280 --> 00:18:08,920
هفتسال برای یه برده، زمان کوتاهی نیست
255
00:18:09,000 --> 00:18:10,400
حق با توئه
256
00:18:10,520 --> 00:18:12,840
بردهداری یهکار کثیفـه
که باید سریع بهش خاتمه داده بشه
257
00:18:12,960 --> 00:18:15,360
جنگ یهکار کثیفـه
که باید سریع بهش خاتمه داده بشه
258
00:18:15,480 --> 00:18:17,080
ولی من نمیتونم
هر دو کار رو امروز انجام بدم
259
00:18:17,160 --> 00:18:18,560
اشتباه کردی که به این آدمها اعتماد کردی
260
00:18:18,640 --> 00:18:21,920
،من به اربابها اعتماد ندارم
به منافع شخصیـشون اعتماد دارم
261
00:18:22,040 --> 00:18:23,640
،اگر متقاعد ـشون کنی
میتونن قابلاعتماد باشن
262
00:18:23,720 --> 00:18:25,800
،که در این مورد
با منافع شخصیـشون، متقاعد ـشون کردم
263
00:18:25,920 --> 00:18:28,640
تو اونا رو نمیشناسی
اونا رو درک نمیکنی
264
00:18:28,760 --> 00:18:30,360
از دید اونا، ما انسان نیستیم
265
00:18:30,440 --> 00:18:32,640
اونا به من نگاه میکنن
و یه سلاح میبینن
266
00:18:32,720 --> 00:18:34,640
به اون نگاه میکنن
و یه جنده میبینن
267
00:18:34,720 --> 00:18:37,400
به من نگاه میکنن
و یه جونور ناقصالخلقه میبینن
268
00:18:37,480 --> 00:18:39,440
نقطهضعف اونا اینـه که
ما رو حقیر فرض میکنن
269
00:18:39,520 --> 00:18:42,880
اونا همیشه ما رو دستکم میگیرن
و ما از همین موضوع، بهره میبریم
270
00:18:44,120 --> 00:18:45,920
تو نمیتونی از اونا استفاده کنی
271
00:18:46,040 --> 00:18:48,640
اونا هستن که از تو استفاده میکنن
کارشون همینـه
272
00:19:08,640 --> 00:19:10,440
حالت خوبه؟
273
00:19:10,560 --> 00:19:13,640
چرا نمیشینی و یهنفسی تازه نمیکنی؟
274
00:19:13,640 --> 00:19:16,600
من خوبم
275
00:19:16,680 --> 00:19:18,800
فکر نکنم بتونی سوار اژدها بشی
276
00:19:18,880 --> 00:19:20,960
بیستسال پیش، شاید
277
00:19:21,040 --> 00:19:23,200
چی؟-
ملکهـمون رو میگم-
278
00:19:23,320 --> 00:19:26,560
اون وحشیـه، میدونی
نذار اندازهی کوچیکش، تو رو گول بزنه
279
00:19:26,640 --> 00:19:29,280
برای من هم بهاندازهی کافی سخت هست
تازه من، جوون هستم
280
00:19:29,360 --> 00:19:32,960
آره، فکر نکنم قلب تو
بتونه تحملـش کنه
281
00:19:36,320 --> 00:19:38,880
باید برات سخت بوده باشه
که ملکهـمون من رو انتخاب کرد
282
00:19:39,000 --> 00:19:42,000
،ناراحتـم کرد، قبل از اینکه زیاد طول بکشه
ناامیدش خواهی کرد
283
00:19:42,080 --> 00:19:44,440
اون فراموش میکنه-
قبل از اینکه زیاد طول بکشه، ناامیدش خواهیم کرد-
284
00:19:44,520 --> 00:19:47,240
،ما در حالحاضر به هم نیاز داریم
بعد از اینکه دیگه به هم نیاز نداشتیم
...
285
00:19:47,360 --> 00:19:50,640
،من نمیخوام با تو بجنگم
جورا» ملقب به تبر»
286
00:19:50,720 --> 00:19:52,360
آخه چی به من میرسه؟
287
00:19:52,480 --> 00:19:55,040
اگر من ببرم، عوضیای هستم
که یه پیرمرد رو کشته
288
00:19:55,120 --> 00:19:58,120
اگر ببازم، عوضیای هستم
که توسط یه پیرمرد کشته شده
289
00:19:59,840 --> 00:20:02,840
،انگار وقتی بچه بودی
خوب ادب نشدی، درسته؟
290
00:20:02,920 --> 00:20:04,560
اصلاً
291
00:20:11,440 --> 00:20:12,960
«جادهی منتهی به «دروازهی اسب
292
00:20:13,080 --> 00:20:14,800
«اونا بهش میگن: «مسیر خدایان
293
00:20:14,880 --> 00:20:17,480
بازار غربی، بازار شرقی
294
00:20:17,600 --> 00:20:21,600
وقتی «کال دروگو» مُرد، «کالیسی» باید میاومد اینجا
تا به «داشخالین» ملحق بشه
295
00:20:21,720 --> 00:20:24,800
به بیوههای کالهای مُرده
296
00:20:24,920 --> 00:20:26,760
باید اون رو همونجا بُرده باشن
297
00:20:26,880 --> 00:20:29,920
«معبد «داشخالین
298
00:20:37,720 --> 00:20:39,160
داری چیکار میکنی؟
299
00:20:39,240 --> 00:20:41,680
حمل سلاح
توی این شهر مقدس، ممنوعـه
300
00:20:41,760 --> 00:20:45,040
اینکه دزدکی بریم توی شهر ـشون
و «کالیسی» اونا رو بدزدیم، ممنوع نیست؟
301
00:20:45,120 --> 00:20:46,920
اگر ما رو پیدا کنن
،و ما بدونسلاح باشیم
302
00:20:47,040 --> 00:20:49,400
فکر میکنن که تجار «بازار غربی» هستیم
303
00:20:49,480 --> 00:20:51,040
ولی اگر سلاح همراه ما ببینن
...
304
00:20:51,160 --> 00:20:52,800
داری از یه سگ میخوای
که دندونهاش رو تحویل بده
305
00:20:52,880 --> 00:20:54,800
،صدهزار نفر از اونا
اونپایین هستن
306
00:20:54,880 --> 00:20:56,320
نمیتونیم با جنگیدن، بهش برسیم
307
00:20:56,440 --> 00:20:59,040
،صبر میکنیم هوا تاریک شه
و بعد میریم و اون رو پیدا میکنیم
308
00:21:08,640 --> 00:21:11,560
من به این چاقو
خیلی احساس وابستگی میکنم
309
00:21:21,920 --> 00:21:24,400
،نگران نباش
با تو تماس نداشته
310
00:21:25,840 --> 00:21:27,840
میدونی چی میشه؟
311
00:21:27,960 --> 00:21:29,600
آره، میدونم چی میشه
312
00:21:31,400 --> 00:21:33,160
خودم اینکار رو میکنم
313
00:22:04,200 --> 00:22:06,960
باید یه «دوتراکی» بهدنیا میاومدم
314
00:22:34,280 --> 00:22:36,440
یالا
315
00:22:36,440 --> 00:22:38,080
دوستان
316
00:22:38,240 --> 00:22:41,920
ما از «بازار غربی» خارج شدیم
و بعدش گم شدیم
317
00:22:41,960 --> 00:22:44,960
میتونین راه برگشت رو
به ما نشون بدین؟
318
00:22:45,040 --> 00:22:46,320
تو چی میفروشی؟
319
00:22:46,400 --> 00:22:47,480
شراب
320
00:22:47,760 --> 00:22:49,640
فردا به دکهی من سر بزن
321
00:22:49,680 --> 00:22:53,400
یهبشکه از بهترین شراب «آربور» رو بهت میدم
322
00:22:58,080 --> 00:23:00,160
تو تاجر نیستی
323
00:23:00,200 --> 00:23:01,480
برو بقیه رو خبر کن
324
00:23:50,680 --> 00:23:53,480
بهت گفتم من به چاقو احساس وابستگی میکنم
325
00:23:55,000 --> 00:23:56,440
تو خوبی؟
326
00:23:56,520 --> 00:23:58,600
،اگه اونا یه جسد با زخم چاقو پیدا کنن
327
00:23:58,720 --> 00:24:00,960
تمام شهر دنبال ما میگرده
328
00:24:27,880 --> 00:24:32,440
بعضیهاشون فکر میکنن دوتراکیها باید با خارجیها
ازدواج کنن
329
00:24:32,680 --> 00:24:37,480
اون پیرزنهای احمقند. نمیفهمنن که ما همیشه
خونـمون رو رقیق کردیم
330
00:24:37,520 --> 00:24:39,360
این یکی "لازین"ـه
331
00:24:39,400 --> 00:24:42,400
کالـش وقتی پیداش کرد که توی چاه قائم شده بود
بعد از این روستاش رو سوزوند
332
00:24:42,680 --> 00:24:44,600
چندسالت بود
333
00:24:45,120 --> 00:24:47,160
دوازده
334
00:24:47,400 --> 00:24:51,680
یهسال بعد، اون یه دختر برای کالـش بدنیا اورد
.
خوشحالیـش رو چطور نشون داد؟
335
00:24:51,920 --> 00:24:54,280
اون دندهام رو شکست
336
00:24:55,640 --> 00:25:00,360
ما اینجا ملکه نیستیم، ولی کالها به ما بهخاطر
خردـمون وابستهـند
337
00:25:00,640 --> 00:25:02,520
زندگی ما معنی داره
338
00:25:02,680 --> 00:25:05,320
این بیشتر از چیزیه که خیلیها دارن
.
339
00:25:05,520 --> 00:25:11,280
،وقتی که کالها فردا بهخاطر کالار وژونا همدیگه رو میبینن
امیدوارم که بذارن اینجا بین ما زندگیـت رو بکنی
.
340
00:25:11,480 --> 00:25:14,560
باقی احتمالا اونقدرها خوشایند نیست
341
00:25:15,440 --> 00:25:17,280
باید آب درست کنم
.
342
00:25:18,280 --> 00:25:21,000
تو نمیتونی از دوراک فرار کنی
343
00:25:21,160 --> 00:25:22,720
اینو میدونی
344
00:25:22,800 --> 00:25:25,280
من هیچوقت از دوراک فرار نمیکنم
345
00:25:26,680 --> 00:25:28,280
بهش نشون بده
346
00:25:29,800 --> 00:25:31,480
من هوای تازه میخواستم
347
00:25:31,760 --> 00:25:33,520
پیرزنها بوی گند میدن
348
00:25:33,720 --> 00:25:35,320
واقعا بوی گند میدن
349
00:25:36,440 --> 00:25:38,720
وقتی کال ـت مرد باید خیلی جوون بوده باشی
350
00:25:38,840 --> 00:25:39,960
شونزدهسال
351
00:25:40,760 --> 00:25:43,120
چه بد زودتر نمرد
352
00:25:44,600 --> 00:25:46,960
اره، خیلی بد شد
353
00:25:47,040 --> 00:25:49,400
این درسته که تو سهتا اژدها داری؟
354
00:25:52,480 --> 00:25:54,640
اونا از دهنـشون آتیش میاد؟
355
00:25:54,680 --> 00:25:56,040
اره
356
00:25:56,080 --> 00:25:58,640
دلت میخواد یه روز اونا رو ببینی؟
357
00:25:58,800 --> 00:26:00,960
من دوش کالن هستم، من نمیتونم وس دوتراک
،رو ترک کنم
358
00:26:01,040 --> 00:26:05,560
تا روزی که آتیش از جسدم بلند بشه
.
359
00:26:06,120 --> 00:26:08,200
نه، نکشـش
.
اون لو ـمون میده -
360
00:26:08,320 --> 00:26:09,960
باید الان بریم
361
00:26:14,560 --> 00:26:17,160
بههیچ وجه نمیتونیم از وس دوتراک زنده فرار کنیم
.
362
00:26:17,280 --> 00:26:19,560
تمام کاری که میتونیم بکنیم امتحان کردنـه
363
00:26:19,680 --> 00:26:21,760
نه
364
00:26:21,880 --> 00:26:24,000
ما میتونیم کاری بهتر از اون بکنیم
365
00:26:24,080 --> 00:26:25,600
شما بهم کمک میکنین
366
00:26:28,320 --> 00:26:29,720
و تو
...
367
00:26:29,840 --> 00:26:31,720
به من ایمان داشته باش، کالیسی
368
00:26:31,800 --> 00:26:33,600
به من خیانت نکن
369
00:27:32,160 --> 00:27:35,760
اگه الان بذارم که بری، کجا میری؟
370
00:27:36,600 --> 00:27:38,400
به دنبال چی میری؟
371
00:27:40,280 --> 00:27:42,680
،میرم پیش برادرم
372
00:27:42,760 --> 00:27:44,160
شوهرم، خانوادهـم
.
373
00:27:44,280 --> 00:27:48,200
البته، ولی برای تو، اون یکی دنبال پول
374
00:27:48,320 --> 00:27:51,040
زیورآلات، قدرت رفتن
.
375
00:27:51,160 --> 00:27:54,800
رفتن به دنبال خانوادهات، یعنی رفتن به دنبال گناه
.
376
00:27:54,880 --> 00:27:56,720
نمیخوام بهت توهین کنم
377
00:27:56,800 --> 00:27:59,640
منم دنبال اون چیزها بودم
378
00:27:59,720 --> 00:28:01,840
تا حدی که هرچیز دیگه رو از زندگی حذف کنم
379
00:28:03,640 --> 00:28:05,320
پدرم یه پینهدوز بود
.
380
00:28:05,440 --> 00:28:09,440
وقتی جوون بودم مرد و مغازهاش به من رسید
.
381
00:28:09,520 --> 00:28:11,920
اون مرد سادهای بود و کفشهای سادهای درست میکرد
382
00:28:12,000 --> 00:28:15,280
ولی فهمیدم که هرچقدر بیشتر روی کفشها کار کنم
383
00:28:15,360 --> 00:28:16,520
مردم بیشتری اونها رو میخوان
384
00:28:16,640 --> 00:28:19,560
چرم خوب، تزیئنات
385
00:28:19,680 --> 00:28:23,360
کار رو جزئیات و وقت گذاشتن
.
386
00:28:23,480 --> 00:28:25,120
بیشتر از هم وقت
387
00:28:25,200 --> 00:28:27,680
دهها ساعت صرف یه جفت کفش میشد
388
00:28:27,800 --> 00:28:29,440
کیفیت زمان میبره
389
00:28:29,560 --> 00:28:31,400
اره
390
00:28:31,520 --> 00:28:33,480
فکر کن تو یک سال زندگی یک نفر
391
00:28:33,600 --> 00:28:36,440
رو زیر پای خودت بذاری
392
00:28:36,520 --> 00:28:38,760
اشرافزادهها دوستداشتند که پاهاشون رو با
وقت ِ من بپوشونن
393
00:28:38,880 --> 00:28:41,760
و برای این امتیاز پول خوبی میدادند
.
394
00:28:41,840 --> 00:28:43,360
من از اون پول استفاده میکردم
395
00:28:43,440 --> 00:28:46,080
تا شمهای از زندگیـشون رو برای خودم بخرم
396
00:28:46,160 --> 00:28:48,200
،هرباری که من اون زندگی رو در آغوش میکشیدم
397
00:28:48,320 --> 00:28:52,240
احساس میکردم تبدیل بهچیز بهتری میشم
.
398
00:28:52,320 --> 00:28:54,240
و یهروز از یه قبرستان رد شدی و
399
00:28:54,360 --> 00:28:56,000
میفهمیدی که اینها همه برای هیچ بوده
400
00:28:56,080 --> 00:28:58,520
در مسیر پرهیزگاری قدم برداشتی
.
401
00:28:58,600 --> 00:29:01,120
کتاب بیگانگان" آیه ۲۵"
402
00:29:01,200 --> 00:29:03,640
تو "ستاره هفتپر" رو میشناسی
403
00:29:03,720 --> 00:29:06,280
سپتا اولا برا من میخوندش. به من میخوندش
.
404
00:29:06,400 --> 00:29:10,080
اره، اره، اون دوست داره برای مردم بخونه
405
00:29:11,680 --> 00:29:13,040
نزدیک بود
406
00:29:14,120 --> 00:29:16,080
ولی اون قبرستان نبود
407
00:29:16,160 --> 00:29:17,920
اون یه مهمونی بود
408
00:29:18,040 --> 00:29:20,200
،من شراب قدیمی عالیای خریدم
409
00:29:20,320 --> 00:29:22,240
و دختران جوون و جذاب
410
00:29:22,360 --> 00:29:25,920
و دوستهام رو دعوتم کردم که بیان و توی اینها
باهام شریک بشن
411
00:29:26,000 --> 00:29:29,280
من شراب رو دستبهدست کردیم، ما زنها
،رو دستبهدست کردیم
412
00:29:29,360 --> 00:29:32,000
و خیلی زود تقریبا بیهوش شدیم
413
00:29:35,160 --> 00:29:37,800
من قبل از سپیدهدم بیدار شدم
414
00:29:37,920 --> 00:29:40,920
بهسختی میتونستم سرپا بیاستم
415
00:29:41,000 --> 00:29:45,560
بقیه همه روی مبل یا زمین خوابیده بودن
416
00:29:45,640 --> 00:29:50,080
کنار لباسهای گرانبها ـشون افتاده بودن
417
00:29:50,200 --> 00:29:52,520
حقیقت ِ بدنهاشون عریان بود
418
00:29:54,520 --> 00:29:57,240
میتونستم بوشون رو حس کنم
419
00:29:57,320 --> 00:30:00,520
پشت اون عطرها و مُشکها
420
00:30:00,640 --> 00:30:04,160
و غذاهای عالی که داشتند کپک میزدن
421
00:30:06,240 --> 00:30:09,280
من با وضوح کامل دیدم
422
00:30:10,320 --> 00:30:12,560
دیدم که گناهانم چی بودن
423
00:30:14,000 --> 00:30:16,760
،طلاهایی که داشتم، شرابی که خوردم
،زنهایی که ازشون استفاده کردم
424
00:30:16,840 --> 00:30:20,880
تلاش دائمیـم برای حفظ جایگاهـم
425
00:30:25,360 --> 00:30:27,520
همهـشون بخشی از داستان بودن
426
00:30:29,840 --> 00:30:32,800
داستانی که من بهخودم میگفت
درباره اینکه کی بودم
427
00:30:33,760 --> 00:30:35,240
مجموعه از دروغها
428
00:30:35,360 --> 00:30:37,240
که در روشنایی ناپدید میشدند
.
429
00:30:37,320 --> 00:30:41,080
،مردمی که سعی میکردم ازشون فاصله بگیرم
430
00:30:41,160 --> 00:30:42,560
،گداهای داخل خیابون
431
00:30:42,680 --> 00:30:44,160
،فقرا
432
00:30:44,240 --> 00:30:47,840
اونا از من به حقیقت نزدیکتر بودن
433
00:30:47,960 --> 00:30:50,400
پس چیکار کردی؟
434
00:30:50,480 --> 00:30:52,280
رفتم تا پیداشون کنم
435
00:30:52,360 --> 00:30:55,840
من حتی کفشهام رو هم نپوشیدم
436
00:30:55,920 --> 00:30:59,680
من از در رفتم بیرون و هیچوقت برنگشتم
.
437
00:31:05,160 --> 00:31:07,040
بیا، بیا بریم ببینیمـش
438
00:31:08,200 --> 00:31:10,400
کی رو؟ -
برادرت رو -
439
00:31:25,840 --> 00:31:27,040
لورس
440
00:31:33,240 --> 00:31:35,200
لورس
441
00:31:53,320 --> 00:31:55,120
بهم گوش کن
442
00:31:55,200 --> 00:31:57,000
باید قوی باشی
443
00:32:00,320 --> 00:32:02,680
نمیتونم قوی باشم
444
00:32:02,760 --> 00:32:04,480
من هیچوقت قوی نبودم
445
00:32:04,560 --> 00:32:06,240
تو قویای
446
00:32:06,360 --> 00:32:08,600
،تو آینده خاندانی
447
00:32:08,680 --> 00:32:10,040
آینده خانوادهـمون
448
00:32:10,120 --> 00:32:12,600
من به اون اهمیتی نمیدم
449
00:32:14,480 --> 00:32:16,640
اینو بهشون گفتی؟
450
00:32:16,760 --> 00:32:18,160
اینکه اهمیتی نمیدی؟
451
00:32:18,240 --> 00:32:22,080
فقط میخوام تموم بشه
452
00:32:24,400 --> 00:32:26,160
کمکم کن
453
00:32:32,480 --> 00:32:35,120
اونا میخوان من بهت کمک کنم
.
454
00:32:36,440 --> 00:32:39,040
میخوان من کاری کنم که تو بشکنی
455
00:32:39,160 --> 00:32:42,000
بههمینخاطرـه که گذاشتن بیام و تو رو ببینم
.
من میدونم دلیلـش اینه
456
00:32:42,080 --> 00:32:45,600
اگه هرکدومـمون تسلیم بشیم، اونا برنده میشن
457
00:32:45,720 --> 00:32:47,360
بذار برنده بشن
458
00:32:49,200 --> 00:32:50,600
فقط کاری کن که تموم بشه
459
00:32:50,720 --> 00:32:52,800
لطفا
460
00:32:54,880 --> 00:32:56,200
خیلیخب
461
00:33:00,560 --> 00:33:04,240
و حالا، چطور از مخمصه فعلیـمون نجات پیدا کنیم
462
00:33:04,320 --> 00:33:06,400
ایشون گنجشک اعظم هستند
463
00:33:06,520 --> 00:33:09,360
من با همهجور ادم افراطی سروکله زدم، عالیجناب
464
00:33:09,440 --> 00:33:12,960
درگیر نشدن باهاشون مهمترین چیزـه
.
465
00:33:13,040 --> 00:33:16,120
شما با دشمنان داخلی و خارجی محاصره شدین
.
466
00:33:16,200 --> 00:33:17,800
اینجا چیکار میکنی؟
467
00:33:20,440 --> 00:33:23,680
دارم به پادشاه درباره شرایط فعلیـمون مشاوره میدم
468
00:33:23,800 --> 00:33:27,040
برو بیرون -
.
من یکی از اعضای شورای کوچک هستم -
469
00:33:27,120 --> 00:33:28,320
...پادشاه
.
470
00:33:28,400 --> 00:33:30,920
این جلسه شورای کوچکـه؟
471
00:33:31,040 --> 00:33:32,240
مشخصا نه
472
00:33:32,320 --> 00:33:35,320
من اینجام تا دانایی و پشتیبانیـم رو به پادشاه عرضه کنم
473
00:33:35,400 --> 00:33:38,520
از مشاورهـتون متشکرم، استاد اعظم
.
474
00:33:38,600 --> 00:33:40,440
برای امروز کافیه
475
00:33:40,520 --> 00:33:42,240
عالیجناب
476
00:34:05,040 --> 00:34:08,440
چون من چندتا جلسه گذشته شورای کوچک رو
از دست دادم
477
00:34:08,520 --> 00:34:11,200
میخواستم درباره چندتا چیز باهات صحبت کنم
478
00:34:12,800 --> 00:34:15,040
داشتم به گنجشک اعظم فکر میکردم
479
00:34:15,120 --> 00:34:17,680
همونطور که همهـمون متاسفانه فکر میکنیم
480
00:34:17,760 --> 00:34:20,560
باید توی برخورد با چنین ادمی مراقب باشیم
481
00:34:21,960 --> 00:34:24,320
تا جلوی بدتر شدن اوضاع رو بگیریم
482
00:34:26,360 --> 00:34:28,480
باید مواظب باشیم که باهامون دشمن نشه
483
00:34:28,600 --> 00:34:30,880
مارجی پیش اونـه. نمیخوام جون اون بهخطر بندازیم
.
484
00:34:31,000 --> 00:34:33,600
اون خطرناکـه -
.
بهم نگاه کن -
485
00:34:33,720 --> 00:34:35,480
اونا باهام چیکار کردن؟
486
00:34:35,560 --> 00:34:37,440
با مادر پادشاه؟
487
00:34:41,800 --> 00:34:44,320
عیبی نداره
488
00:34:44,440 --> 00:34:46,760
تموم شده. گذشتهها گذشته
489
00:34:46,880 --> 00:34:49,000
و البته که
490
00:34:49,120 --> 00:34:51,680
امنیت مارجی مهمترین چیزـه
491
00:34:53,000 --> 00:34:56,720
تو از مارجی خوشت نمیآد، درسته؟
492
00:34:58,400 --> 00:35:01,360
اینکه من ازش خوشم میاد یا نه اصلا اهمیتی نداره
493
00:35:03,720 --> 00:35:05,280
مارجی ملکهـست
494
00:35:06,800 --> 00:35:09,760
باید به ملکهها احترام گذاشته بشه
.
به پادشاه حتی احترام بیشتری
495
00:35:09,880 --> 00:35:12,560
نه فقط برای خودشون بلکه برای همه بهترـه
496
00:35:14,440 --> 00:35:17,760
گنجشک اعظم احترامی برای پادشایان یا ملکهها
قائل نیست
497
00:35:17,840 --> 00:35:19,600
به هیچچیزی توی دنیا احترام نمیذاره
.
498
00:35:19,680 --> 00:35:22,480
اون اهمیتی به چیزهای که توی این دنیا هست نمیده
499
00:35:22,560 --> 00:35:26,080
اون میخواد نابودشون کنه و با چی جایگزینـشون کنه؟
500
00:35:26,160 --> 00:35:28,160
با توهمات
501
00:35:28,280 --> 00:35:30,200
با گدایان توی خیابون
502
00:35:30,280 --> 00:35:31,440
با هیچ
503
00:35:33,360 --> 00:35:34,880
مادر
...
504
00:35:36,440 --> 00:35:38,000
یهچیزی هست که میخوام بهت بگم
505
00:35:39,400 --> 00:35:41,600
چیزی که گنجشک اعظم بهم گفت
506
00:35:44,320 --> 00:35:45,920
تو باهاش صحبت کردی؟
507
00:35:47,840 --> 00:35:51,120
بهش قول دادم که به کسی نمیگم
.
اگه بفهمه که من
...
508
00:35:51,200 --> 00:35:53,920
میشه عهدشکنی که اون بههیچ وجه سبک
تلقیـش نمیکنه
509
00:35:54,000 --> 00:35:56,640
باتوجه به اون یاوهگوییهای دائمـش درباره حقیقت
510
00:35:59,720 --> 00:36:02,080
من مادرت هستم
511
00:36:03,040 --> 00:36:05,000
تو همیشه میتونی بهم اعتماد کنی
512
00:36:12,680 --> 00:36:15,960
جلسه شورای کوچک عقب افتاده بهدستور پادشاه
513
00:36:16,040 --> 00:36:18,280
فکر کردم ما بار اول واضح صحبت کردیم
514
00:36:18,400 --> 00:36:21,320
نمیتونید وارد اینجا بشید -
.
یهبار درباره احترامی که به پدرت میذاشتی -
515
00:36:21,440 --> 00:36:24,040
صحبت کردی، بهخاطر اینکه اون از اهمیت همکاری با رقیب
در مواقع ضروری باخبر بود
516
00:36:24,160 --> 00:36:28,800
،عزیزم، تو قدرت و عزتـت رو از دست دادی
517
00:36:28,880 --> 00:36:31,760
بهطور عمومی رسوا شدی و توی "رد کیپ" محدود شدی
518
00:36:31,840 --> 00:36:34,000
دیگه چی مونده که باهاش همکاری کرد؟
519
00:36:34,080 --> 00:36:36,400
سرسی مادر پادشاهـست
520
00:36:36,480 --> 00:36:39,080
اون گوش و اعتماد پادشاه رو داره
521
00:36:39,200 --> 00:36:41,040
و پادشاه مرتبا
522
00:36:41,120 --> 00:36:44,400
با گنجشک اعظم و درباره ملکه مارجی و سرلورس
صحبت میکرده
523
00:36:44,480 --> 00:36:46,080
گنجشک اعظم قدرت رو به دست گرفته
524
00:36:46,160 --> 00:36:49,880
چونکه کاملا آگاهـه که ما سرگرم سروکله زدن
باهمدیگه هستیم، بهجای اینکه قدرت رو ازش پس بگیریم
525
00:36:49,880 --> 00:36:51,600
کارمون به اینجا کشیده. آفرین به ما
526
00:36:51,680 --> 00:36:53,720
حالا آینده هفت اقلیم
527
00:36:53,800 --> 00:36:55,560
توی دستهای کثیف ِ دهقانیـش قرار گرفته
.
528
00:36:55,680 --> 00:36:58,320
توی چند روز اینده، اون یه دادگاه برای من برگزار میکنه
529
00:36:58,400 --> 00:37:01,840
ولی قبل از اون ملکه مارجی قدمهای ندامتـش
رو برمیداره
530
00:37:01,920 --> 00:37:05,400
اره، مارجی از گناهانـش توبه میکنه
531
00:37:05,480 --> 00:37:07,360
جلوی مردم خوب شهر
532
00:37:07,480 --> 00:37:09,840
اوه، نه
533
00:37:09,920 --> 00:37:12,640
اون اتفاق نمیتونه بیفته
534
00:37:12,720 --> 00:37:14,440
اون اتفاق نمیافته
535
00:37:14,560 --> 00:37:16,120
موافقم
536
00:37:18,680 --> 00:37:21,440
من دومین ارتش بزرگ وستروس رو داریم
537
00:37:21,560 --> 00:37:22,920
تو بیارشون توی شهر
538
00:37:23,040 --> 00:37:25,600
،قبل از اینکه تحقیر مارجی شروع بشه
جلوش رو بگیر
539
00:37:25,680 --> 00:37:28,000
و برش گردون به مقرر پادشاهی
540
00:37:28,080 --> 00:37:31,640
پادشاه به من دستور داده که هیچ اقدامی علیه
گنجیشک اعظم یا
541
00:37:31,760 --> 00:37:34,720
سربازان ایمان نکنم، بهخاطر نگرانیـشون
درباره امنیت ملکه
.
542
00:37:34,840 --> 00:37:36,600
تو به هیچ وجه کاری نمیکنی
543
00:37:36,680 --> 00:37:39,120
وقتی که ارتش "تایرل" اومد، تو استعفا میدی
544
00:37:39,200 --> 00:37:42,720
تو از استعفا دادن هم منع شده بودی؟
545
00:37:42,840 --> 00:37:45,600
نه، ولی اگر پادشاه باید
...
546
00:37:45,680 --> 00:37:48,320
کل قضیه قبل از اینکه کسی بهت دستور کاری
رو بده تموم میشه
547
00:37:48,440 --> 00:37:52,400
،وقتی گنجشک اعظم دستگیر شد یا بهتر مرد
548
00:37:52,480 --> 00:37:54,920
"مارجری برگشت پیش "تامن
549
00:37:55,040 --> 00:37:57,040
فکر میکنی پادشاه از نتیجه ناراضی میشه؟
550
00:37:57,120 --> 00:37:59,760
تو از این افراطیها به اندازه ما متنفری
551
00:37:59,840 --> 00:38:03,000
تو از کاری که با پسرت کردن متنفری
552
00:38:03,080 --> 00:38:04,880
میخوای "لنسل" برگرده؟
553
00:38:04,960 --> 00:38:06,760
یا برای همیشه باهاش خداحافظی کردی؟
554
00:38:08,480 --> 00:38:10,640
البته که میخوام برگرده
555
00:38:13,920 --> 00:38:15,440
پس کنار وایسا
556
00:38:15,520 --> 00:38:18,600
و بذار ادمهایی که اونو ازت گرفتن نابود بشن
557
00:38:22,040 --> 00:38:23,760
،اگر که اوضاع طبق برنامه پیش نره
558
00:38:23,840 --> 00:38:26,120
گنجشکها دوستان زیادی توی شهر دارند
559
00:38:26,240 --> 00:38:28,840
ما درگیر یه جنگ داخلی میشیم
.
خیلیها خواهند مرد
560
00:38:28,960 --> 00:38:31,240
خیلی خواهند مرد، بدون توجه به اینکه ما چیکار میکنیم
561
00:38:32,960 --> 00:38:34,600
بهترـه که اونا بمیرن تا ما
562
00:39:28,760 --> 00:39:31,040
اونا بهم گفتن تو، خونه بودی و ما باور نکردم
563
00:39:33,000 --> 00:39:35,640
گفتم «تئون گریجوی؟
564
00:39:35,720 --> 00:39:37,960
اون مرده
565
00:39:38,080 --> 00:39:40,320
«اون مدتهاست که مرده
566
00:39:43,360 --> 00:39:45,240
گذاشت بری؟
567
00:39:45,320 --> 00:39:46,720
فرار کردم
568
00:39:49,160 --> 00:39:50,920
نمیتونم صدات رو بشنوم
569
00:39:51,040 --> 00:39:52,600
من فرار کردم
570
00:39:54,880 --> 00:39:56,560
به من نگاه کن
571
00:40:04,880 --> 00:40:06,200
به من نگاه کن
572
00:40:07,640 --> 00:40:10,160
مردهایی برای نجات تو جونـشون رو از دست دادن
573
00:40:10,240 --> 00:40:11,800
مردهای خوب
574
00:40:11,880 --> 00:40:13,280
مردان من
575
00:40:14,720 --> 00:40:16,280
معذرت میخوام
576
00:40:16,360 --> 00:40:18,320
تو برادرم بودی
577
00:40:18,400 --> 00:40:21,320
تو یه عوضی لوس کوچولو بودی، ولی برادرم بودی
578
00:40:21,440 --> 00:40:23,320
من همه چیز رو برای تو به خطر انداختم
579
00:40:23,400 --> 00:40:24,720
و تو بهم خیانت کردی
580
00:40:24,800 --> 00:40:26,880
میدونم. میدونم و متاسفم
581
00:40:27,000 --> 00:40:28,240
اینقدر اینو نگو
582
00:40:29,280 --> 00:40:30,440
اون منو درهم شکست
583
00:40:30,560 --> 00:40:33,120
اون من به هزار تیکه تبدیل کرد
584
00:40:33,240 --> 00:40:34,560
میدونم -
تو نمیدونی -
585
00:40:34,640 --> 00:40:37,040
اون یکی از اون تیکهها رو برامون فرستاد
586
00:40:37,120 --> 00:40:39,040
به همین دلیل بود که اومدم دنبالت
587
00:40:44,800 --> 00:40:46,640
چرا اومدی اینجا؟
588
00:40:46,720 --> 00:40:48,280
دیگه کجا میتونستم برم؟
589
00:40:48,360 --> 00:40:51,920
فکر کردی پدر مرده و بیای ادعای تاجوتخت کنی؟
590
00:40:52,000 --> 00:40:53,920
نه، نه، بعد از اینکه پهلو گرفتیم خبر مرگش رو شنیدم
591
00:40:54,000 --> 00:40:56,800
تو اتفاقی سروکلهات توی پایک پیدا شدن درست
قبل از تشکیل مجلس موسسان؟
592
00:40:56,880 --> 00:40:58,280
نمیدونستم
593
00:41:01,160 --> 00:41:04,240
فکر میکنی هیچ آهنزادهای هست که
،بخواد تو پادشاه بشی
594
00:41:04,320 --> 00:41:06,080
بعد از اون کاری که کردی؟
595
00:41:06,160 --> 00:41:08,040
من نمیخوام که پادشاه بشم
596
00:41:08,160 --> 00:41:11,240
چی میخوای؟
597
00:41:11,360 --> 00:41:13,280
باید بهت گوش میکردم
.
تو تنها کسی هستی که
...
598
00:41:13,400 --> 00:41:15,640
دیگه اهمیتی نداره
.
گریه نکن
599
00:41:15,720 --> 00:41:17,640
بهم نگاه کن
600
00:41:18,360 --> 00:41:20,800
بهم بگو چی میخوای
601
00:41:24,960 --> 00:41:27,520
تو باید به جزیره آهن حکمرانی کنی
602
00:41:28,760 --> 00:41:30,640
بذار بهت کمک کنم
603
00:41:56,280 --> 00:41:58,280
اونا خوب تمیزت کردن
604
00:42:00,440 --> 00:42:03,520
میدونی من کیام؟
605
00:42:03,640 --> 00:42:04,800
یه لرد
606
00:42:04,880 --> 00:42:06,720
اره
607
00:42:06,840 --> 00:42:09,280
یه لرد
608
00:42:09,400 --> 00:42:11,240
اعلامیههام رو دیدی؟
609
00:42:12,520 --> 00:42:14,560
مردهایی که پوستـشون کنده شده
610
00:42:14,680 --> 00:42:17,400
نگرانـت میکنه؟
611
00:42:17,480 --> 00:42:18,920
بعد از اون میخوریـشون؟
612
00:42:22,440 --> 00:42:23,640
نه
613
00:42:23,720 --> 00:42:26,600
پس من بدترش رو هم دیدم
614
00:42:49,760 --> 00:42:51,720
تو به استارکها خدمت کردی؟
615
00:42:51,840 --> 00:42:54,240
اره. اونا من زنجیر کردن
616
00:42:54,360 --> 00:42:56,120
،و یه شمیر زیر گلوی من گذاشتند
617
00:42:56,240 --> 00:42:57,440
به همین خاطر بهشون خدمت کردم
618
00:42:57,560 --> 00:43:00,760
،استارکها مدتهاست که رفتن
619
00:43:00,880 --> 00:43:03,520
ولی تو همچنان از ریکان محافظت کردی
620
00:43:03,640 --> 00:43:07,000
مشتری درستش که پیدا میشد
قیمت خوبی بابتش میداد
621
00:43:07,080 --> 00:43:08,800
من مدت زیادی به خانوادهاش خدمت کردم
622
00:43:08,880 --> 00:43:10,920
حقوقی نگرفتم
623
00:43:11,040 --> 00:43:14,040
جوری که من میدیدم، من طلب داشتم
624
00:43:16,080 --> 00:43:18,560
،ولی از این به بعد
625
00:43:18,680 --> 00:43:21,040
ممکنه که ریکان برای تو نباشه که بفروشیـش
626
00:43:21,120 --> 00:43:22,720
اون مال منـه
627
00:43:22,840 --> 00:43:25,720
پس دیگه من چه استفادهای برای تو میتونم
داشته باشم
628
00:43:28,040 --> 00:43:30,280
من میتونم چیزی که میخوای رو بهت بدم
629
00:43:30,400 --> 00:43:32,520
مطمئنی که میدونی اون چیه؟
630
00:43:34,080 --> 00:43:37,400
چیزی که مردها همیشه میخوان
631
00:43:37,520 --> 00:43:41,560
و وقتی که اونا واقعا میخوان، اول میذارن حموم کنه
.
632
00:43:49,520 --> 00:43:51,680
تو خوب حرف میزنی
633
00:43:53,880 --> 00:43:55,640
خوشم میاد
634
00:44:02,920 --> 00:44:06,520
تو خیلی بهتر از تئون گریجوی صحبت میکنی
635
00:44:07,840 --> 00:44:09,600
چطور؟
636
00:44:09,680 --> 00:44:11,880
باید خیلی روش کار میکردم تا به حرف زدن بیفته
637
00:44:12,000 --> 00:44:14,400
ولی اون صحبت کرد
638
00:44:14,480 --> 00:44:16,080
همهـشون میکنن
639
00:44:16,160 --> 00:44:18,840
اون همه چیز رو بهم گفت
640
00:44:18,920 --> 00:44:21,640
،همهچیز رو درباره پسرهای استارک
641
00:44:21,760 --> 00:44:23,880
،کی بهشون کمک کرد فرار کنن
642
00:44:24,000 --> 00:44:25,240
و اون زن چطور اینکار رو کرد
643
00:44:52,560 --> 00:44:54,400
دروازه رو باز کن
644
00:45:39,520 --> 00:45:41,560
بابت غذا معذرت میخوام
645
00:45:41,640 --> 00:45:43,600
این چیزی نیست که ما بهش معروف باشیم
646
00:45:43,680 --> 00:45:46,040
درسته. چیزهای مهمتری هست
647
00:45:50,880 --> 00:45:52,600
نامهای برای شما، لرد فرمانده
648
00:45:54,360 --> 00:45:56,160
من دیگه لرد فرمانده نیستم
649
00:46:15,320 --> 00:46:17,720
خطاب به خائن و حرومزاده جان اسنو»
650
00:46:17,840 --> 00:46:20,920
تو اجازه دادی که هزاران وحشی از دیوار گذر کنن
651
00:46:21,040 --> 00:46:22,440
تو به نوع خودت خیانت کردی
652
00:46:22,560 --> 00:46:24,320
تو به شمال خیانت کردی
653
00:46:24,440 --> 00:46:27,440
وینترفل مال منـه، حرومزاده
.
بیا و ببین
.
654
00:46:28,960 --> 00:46:30,960
برادرت ریکان توی سیاهچال منـه
.
655
00:46:39,280 --> 00:46:41,200
پوست گرگـش کف اتاق منـه
656
00:46:41,280 --> 00:46:43,520
بیا و ببین
.
من میخوام که عروسم رو بهم برگردونی
.
657
00:46:43,640 --> 00:46:47,200
اونو بفرست پیش من، حرومزاده، و من کاری با تو
و اون وحشیهایی که عاشقـشونی ندارم
658
00:46:47,320 --> 00:46:50,280
اون بهم پس نده و من میام شمال و
659
00:46:50,400 --> 00:46:53,720
تمام مردها و زنها و نوزادهای وحشیای که تحت محافظت
تو هستند سلاخی میکنم
.
660
00:46:53,840 --> 00:46:57,120
تو تماشاشون میکنی وقتی من پوستـشون رو میکنم
.
«...تو
661
00:46:59,360 --> 00:47:00,920
ادامه بده
662
00:47:01,040 --> 00:47:02,760
ادامهاش هم همینجور چیزهاست
663
00:47:07,440 --> 00:47:10,880
تو تماشا میکنی که سربازهام توی صف وایمیستند»
تا به خواهرت تجاوز کنند
664
00:47:12,320 --> 00:47:13,600
تو تماشا میکنی که سگهام
665
00:47:13,680 --> 00:47:16,160
برادر وحشی کوچولوت رو تیکه پاره میکنند
666
00:47:18,120 --> 00:47:21,600
بعدش من چشمهات رو از کاسهاش درمیارم
و میذارم سگهام باقی کار رو انجام بدن
.
667
00:47:21,720 --> 00:47:25,480
بیا و ببین. رمزی بولتون، لرد وینترفیل
.
668
00:47:25,600 --> 00:47:27,240
«.و نگهبان شمال
669
00:47:30,640 --> 00:47:34,400
لرد وینترفیل و نگهبان شمال
670
00:47:34,520 --> 00:47:37,280
پدرش مرده
671
00:47:37,400 --> 00:47:38,840
رمزی کشتش
672
00:47:38,960 --> 00:47:41,240
و حالا اون ریکان رو داره -
.
ما اینو نمیدونیم -
673
00:47:41,320 --> 00:47:43,640
اره میدونیم
674
00:47:43,720 --> 00:47:46,120
چندتا مرد توی ارتشش داره؟
675
00:47:48,120 --> 00:47:51,680
یادمه شنیدم که گفت پنج هزار نفر، وقتی
داشت درباره حمله استنیس صحبت میکرد
676
00:47:51,800 --> 00:47:54,040
چندتا تو داری؟
677
00:47:54,160 --> 00:47:57,000
که میتونن راهپیمایی کنن و بجنگن؟
678
00:47:57,120 --> 00:47:58,760
دوهزار
679
00:48:00,000 --> 00:48:02,600
بقیهـش بچهها و پیرهان
.
680
00:48:07,120 --> 00:48:09,920
تو پسر اخرین نگهبان واقعی شمالی
.
681
00:48:10,040 --> 00:48:13,520
خانوادههای شمالی وفادارند
.
اونا برای تو میجنگند اگه ازشون بخوای
682
00:48:15,560 --> 00:48:19,600
یه هیولا خونه و برادرمون رو گرفته
.
683
00:48:20,960 --> 00:48:23,840
باید برگردیم به وینترفیل و اونا رو نجات بدیم
684
00:48:35,360 --> 00:48:38,200
ریختن خون توی شهر مقدس ممنوعـه
685
00:48:38,240 --> 00:48:41,400
حمل سلاح در شهر مقدس ممنوعـه
686
00:48:41,400 --> 00:48:43,240
پس ما خون نمیریزیم
.
687
00:48:43,280 --> 00:48:45,960
خب...همیشه یهمقدار خون هست
688
00:48:46,000 --> 00:48:49,120
یکی سرش رو با سنگ شکست
689
00:48:49,200 --> 00:48:51,400
اگو به کالاسر من تعلق داشت
690
00:48:51,480 --> 00:48:53,160
اون بهم درست خدمت کرد
691
00:48:53,200 --> 00:48:55,560
سرش با یه سنگ شکست
692
00:48:55,640 --> 00:48:56,960
کون لق اگو
693
00:49:03,040 --> 00:49:05,280
بیوه دراگو رو بیار
694
00:49:27,000 --> 00:49:30,560
کی به اون اهمیت میده. اون یه کوتولهـست
695
00:49:30,640 --> 00:49:32,320
من ازش خوشم میاد
696
00:49:32,400 --> 00:49:34,200
اون از شیر روشنترـه
697
00:49:34,240 --> 00:49:36,640
میخوام بدونم کالسی چه طعمیـه
.
698
00:49:36,680 --> 00:49:37,720
خوب
699
00:49:37,800 --> 00:49:39,280
تو میتونی کیرم رو برام ساک بزنی
700
00:49:40,000 --> 00:49:42,800
اون به دوش کالن تعلق داره
701
00:49:42,880 --> 00:49:45,200
اربابهای خردمند یونکای میخواننش
.
702
00:49:45,240 --> 00:49:48,040
اونا در عوضـش ۱۰هزار اسب میدن
703
00:49:48,080 --> 00:49:49,440
،چی بیشتر ارزش داره
704
00:49:49,480 --> 00:49:52,000
یه دختر کوچولوی صورتی یا دههزار اسب
705
00:49:52,040 --> 00:49:55,280
گوربابای اربابهای خردمند و کونهای عطرزدهـشون
706
00:49:55,320 --> 00:49:57,600
من خودم اسبهاشون رو میگیرم
707
00:49:58,200 --> 00:50:00,840
میخوای بدونی من چی فکر میکنم؟
708
00:50:03,160 --> 00:50:05,560
تو ترجیح میدی که به عنوان برده فروخته بشی؟
709
00:50:05,840 --> 00:50:09,040
یا شاید میخوای به رالکو نشون بدی که
چه طعمی هستی؟
710
00:50:09,120 --> 00:50:10,440
نه
711
00:50:10,520 --> 00:50:12,360
من هیچ کدوم از اونا رو نمیخوام
712
00:50:12,400 --> 00:50:14,040
ما به چیزی که تو میخوای اهمیتی نمیدیم
713
00:50:14,080 --> 00:50:16,200
اینجا معبد دوش کالن ـه
714
00:50:16,240 --> 00:50:17,760
،تو اینجا صدایی نداری
715
00:50:17,800 --> 00:50:19,880
مگر اینکه تو دوش کالن باشی
716
00:50:19,920 --> 00:50:22,400
که تو نیستی، تا وقتی که ما تصیم بگیریم
.
717
00:50:22,560 --> 00:50:26,360
من میدونم کجام. من قبلا اینجا بودم
718
00:50:26,400 --> 00:50:30,960
اینجا جایی بود که دوش کالن بچهام رو
نریانی که بر بام دنیا صعود میکنه" خوند"
.
719
00:50:31,000 --> 00:50:32,880
و چی شد؟
720
00:50:32,920 --> 00:50:35,320
تو مثل یه احمق به یه عفریته اعتماد کردی
721
00:50:35,360 --> 00:50:38,880
بچهات مرده، بهخاطر تو
722
00:50:38,920 --> 00:50:41,240
و کالی دراگو
723
00:50:42,800 --> 00:50:46,800
اینجا جایی بود که دراگو قول داد کالسرش
رو غرب ببره، جایی که دنیا به پایان میرسه
.
724
00:50:46,840 --> 00:50:50,480
تا سوار اسب چوبی بشه و از دریا نمک سیاه رد بشه
به جایی که تا حالا هیچ کالی نرفته
725
00:50:50,520 --> 00:50:56,400
اون قول داد که مردها رو توی زرههای آهنیـشون بکشه
و خونههای سنگیـشون رو خراب کنه
726
00:50:56,640 --> 00:51:00,000
اون قسم خورد جولی مادر کوهستانها
727
00:51:00,040 --> 00:51:02,160
و تو اینقدر احمق بودی که باورش کردی
728
00:51:02,560 --> 00:51:06,280
و اینجا، حالا، کالها چه بحث مهمی میکنن؟
729
00:51:06,360 --> 00:51:08,320
،کدوم روستای کوچولو رو غارت کنین
730
00:51:08,360 --> 00:51:12,360
چندتا دختر رو میتونین بگایید و چندتا اسب
خراج بگیرین
.
731
00:51:12,400 --> 00:51:14,720
شما مردهای کوچیکی هستین
732
00:51:14,920 --> 00:51:18,040
هیچ کدومـتون مناسب رهبری دورتراکی نیستید
.
733
00:51:20,000 --> 00:51:22,760
ولی من هستم
734
00:51:24,280 --> 00:51:27,080
و من رهبری خواهم کرد
735
00:51:35,560 --> 00:51:37,200
خیلی خب
736
00:51:37,400 --> 00:51:39,640
تو دوش کالی نمیشی
.
737
00:51:39,880 --> 00:51:43,440
بجاش ما به نوبت میکنیمـت
738
00:51:43,480 --> 00:51:47,320
و بعد اجازه میدیم که خونسوارهای ما بکننت
.
739
00:51:49,200 --> 00:51:52,600
،و اگه چیزی از تو باقی مونده بود
740
00:51:52,800 --> 00:51:55,880
ما میذاریم که اسبهامون بکننت
.
741
00:51:58,480 --> 00:52:00,800
جنده دیوونه
742
00:52:01,160 --> 00:52:04,760
تو واقعا فکر کردی که ما به تو خدمت میکنیم؟
743
00:52:10,680 --> 00:52:12,800
شما خدمت نمیکنید
744
00:52:12,880 --> 00:52:14,520
شما میمیرید
.
745
00:54:51,320 --> 00:56:14,400
<font color="red">©</font> TvWorld.info
745
00:56:15,305 --> 00:57:15,679