"Game of Thrones" The Wars to Come

ID13183178
Movie Name"Game of Thrones" The Wars to Come
Release Name Game of Thrones - S06E04 - Book of the Stranger
Year2015
Kindtv
LanguagePersian
IMDB ID3658012
Formatsrt
Download ZIP
00:00:00,840 --> 00:01:47,681 ‫تــرجــمــه از: ازسلان و امـــیــن ‫<font color=Blue>Arsalan.H</font> & <font color=Red>Amin۰۳</font> 2 00:02:10,320 --> 00:02:12,160 ‫کجا می‌خوای بری؟ 3 00:02:13,640 --> 00:02:14,760 ‫جنوب 4 00:02:14,880 --> 00:02:17,720 ‫چی‌کار می‌خوای بکنی؟ 5 00:02:17,800 --> 00:02:19,440 ‫گرم بشم 6 00:02:26,520 --> 00:02:28,640 ‫من با تو توی «هاردهوم» بودم 7 00:02:29,880 --> 00:02:32,120 ‫ما دیدیم که اون بیرون، چی هست 8 00:02:32,200 --> 00:02:33,520 ‫می‌دونیم که اینجا هم میان 9 00:02:33,600 --> 00:02:35,960 ‫چه‌طور می‌تونی الان ما رو ترک کنی؟ 10 00:02:36,040 --> 00:02:38,440 ‫من هر کاری که می‌تونستم، کردم ‫تو که می‌دونی 11 00:02:38,560 --> 00:02:41,880 ‫تو سوگند خوردی- ‫بله، من زندگی‌ـم رو وقف «نگهبانان شب» کردم- 12 00:02:41,960 --> 00:02:43,680 ‫زندگی‌ـم رو دادم- ‫برای تمام نگهبانی‌ها- 13 00:02:43,760 --> 00:02:46,080 ‫«اونا من رو کشتن، «اد ‫برادرهای خودم 14 00:02:46,200 --> 00:02:48,000 ‫،ازم می‌خوای بعد از اون قضیه ‫باز هم اینجا بمونم؟ 15 00:02:48,080 --> 00:02:51,480 ‫چند سوار دارن نزدیک میشن 16 00:02:51,560 --> 00:02:53,520 ‫دروازه رو باز کنید 17 00:02:55,000 --> 00:03:01,074 Watch Online Movies and Series for FREE www.osdb.link/lm 18 00:04:23,400 --> 00:04:25,200 ‫سوپ خوبی‌ـه 19 00:04:27,640 --> 00:04:30,600 ‫اون کلوچه‌هایی رو که ننه‌ی پیر ‫درست می‌کرد، یادت میاد؟ 20 00:04:30,720 --> 00:04:33,160 ‫با نخود و پیاز؟ 21 00:04:35,760 --> 00:04:38,560 ‫ما هرگز نباید «وینترفیل» رو ترک می‌کردیم 22 00:04:38,680 --> 00:04:41,320 ‫آرزو نمی‌کنی که برگردیم ‫به همون روزی که اونجا رو ترک کردیم؟ 23 00:04:43,200 --> 00:04:46,760 ‫:دوست دارم برم و سر خودم فریاد بزنم ‫«نرو، احمق» 24 00:04:46,880 --> 00:04:48,840 ‫از کجا باید می‌دونستیم؟ 25 00:04:48,960 --> 00:04:52,880 ‫خیلی وقت‌ها به این فکر می‌کنم ‫که قبلاً در رابطه با تو چه‌قدر عوضی بودم 26 00:04:54,760 --> 00:04:56,760 ‫ای‌کاش می‌تونستم همه‌چی رو تغییر بدم 27 00:04:56,840 --> 00:04:57,920 ‫ما بچه بودیم 28 00:04:58,040 --> 00:04:59,560 ‫من خیلی عوضی بودم، اعتراف کن 29 00:05:01,720 --> 00:05:04,000 ‫تو گهگاهی عوضی می‌شدی 30 00:05:04,080 --> 00:05:05,800 ‫،مطمئنم هیچ‌چیزی لذت‌بخش‌تر از این نبود 31 00:05:05,920 --> 00:05:08,560 ‫که همیشه یه‌گوشه بایستم و اخم کنم ‫درحالی‌که بقیه‌ی شما، داشتین بازی می‌کردین 32 00:05:08,640 --> 00:05:10,400 ‫می‌تونی من رو ببخشی؟- ‫چیز مهمی نیست که بخوام ببخشم- 33 00:05:10,520 --> 00:05:12,440 ‫من رو ببخش- ‫خیلی‌خب- 34 00:05:12,520 --> 00:05:14,440 ‫باشه، می‌بخشمت 35 00:05:31,040 --> 00:05:32,840 ‫فکر کردی که هزاران سال ... 36 00:05:32,960 --> 00:05:35,400 ‫نگهبان شب بودن، باعث شده که بتونیم ‫یه شراب خوب درست کنیم؟ 37 00:05:38,400 --> 00:05:39,920 ‫کجا میری؟ 38 00:05:41,600 --> 00:05:44,080 ‫کجا میریم؟ 39 00:05:44,160 --> 00:05:47,400 ‫،اگه مراقب تو نباشم ‫روح پدر برمی‌گرده و من رو می‌کُشه 40 00:05:50,000 --> 00:05:51,560 ‫کجا میریم؟ 41 00:05:51,680 --> 00:05:54,080 ‫،من نمی‌تونم اینجا بمونم ‫نه بعد از اتفاقی که افتاد 42 00:05:54,160 --> 00:05:56,120 ‫فقط یه‌جا هست که می‌تونیم بریم 43 00:05:56,200 --> 00:05:58,240 ‫خونه 44 00:05:59,480 --> 00:06:01,440 ‫به «بولتون‌ها» بگیم ‫که وسایل‌ـشون رو جمع کنن و برن؟ 45 00:06:01,520 --> 00:06:03,080 ‫خونه رو از اونا پس می‌گیریم 46 00:06:06,080 --> 00:06:07,360 ‫من ارتشی ندارم 47 00:06:08,040 --> 00:06:09,440 ‫چندتا وحشی رو نجات دادی؟ 48 00:06:09,560 --> 00:06:11,080 ‫اونا نیومدن اینجا ‫که به من خدمت کنن 49 00:06:11,200 --> 00:06:13,360 ‫اونا جون‌ـشون رو ‫به تو مدیون هستن 50 00:06:13,440 --> 00:06:16,480 ‫،فکر می‌کنی اگه «روز بولتون» فرمانروای شمال باشه ‫اونا اینجا جاشون امن‌ـه؟ 51 00:06:16,600 --> 00:06:18,880 ‫سانسا- ‫وینترفیل» خونه‌ی ماست»- 52 00:06:18,960 --> 00:06:22,320 ‫اونجا مال آریا و بران و ریکون‌ـه 53 00:06:22,400 --> 00:06:24,480 ‫،هرجا که باشن ‫اونجا متعلق به خانواده‌ی ماست 54 00:06:24,560 --> 00:06:25,840 ‫ما باید براش بجنگیم 55 00:06:25,920 --> 00:06:28,000 ‫،من سعی کردم که بجنگم 56 00:06:29,800 --> 00:06:32,560 ‫این تنها کاری‌ـه که از وقتی ‫خونه رو ترک کردم دارم انجام میدم 57 00:06:32,640 --> 00:06:34,520 ‫برادرهای «نگهبان شب» رو کشتم 58 00:06:34,600 --> 00:06:37,160 ‫،وحشی‌ها رو کشتم ‫مردی رو کشتم که اون رو تحسین می‌کردم 59 00:06:37,280 --> 00:06:40,560 ‫پسر بچه‌ای رو به‌دار آویختم ‫که از «بران» هم کم‌سن‌وسال‌تر بود 60 00:06:42,960 --> 00:06:47,120 ‫من جنگیدم و شکست خوردم 61 00:06:50,800 --> 00:06:54,160 ‫،اگه ما شمال رو پس نگیریم ‫هیچ‌وقت در امان نخواهیم بود 62 00:06:55,880 --> 00:06:57,920 ‫ازت می‌خوام که بهم کمک کنی 63 00:06:59,360 --> 00:07:01,840 ‫،ولی اگه مجبور بشم ‫خودم تنهایی این‌کار رو انجام میدم 64 00:07:04,800 --> 00:07:06,880 ‫بانوی من 65 00:07:07,880 --> 00:07:09,440 ‫«سر داووس» 66 00:07:11,280 --> 00:07:14,240 ‫اینجا در «قلعه‌ی سیاه» می‌مونین؟ 67 00:07:14,360 --> 00:07:17,920 ‫کاری رو می‌کنم که «جان اسنو» فرمان بده 68 00:07:18,040 --> 00:07:19,760 ‫حالا دیگه به «جان اسنو» خدمت می‌کنین؟ 69 00:07:21,040 --> 00:07:23,040 ‫اون فرمانروایی‌ـه که وعده داده شده بود 70 00:07:24,680 --> 00:07:27,360 ‫من رو ببخشید، بانوی من ‫فکر می‌کردم که اون فرمانروا، «استنیس» باشه 71 00:07:36,880 --> 00:07:38,920 ‫اون‌پایین چه اتفاقی افتاد؟ 72 00:07:41,120 --> 00:07:44,000 ‫،یه نبردی اتفاق افتاد ‫استنیس» شکست خورد» 73 00:07:45,920 --> 00:07:47,960 ‫و «شیرین» چی؟ 74 00:07:48,040 --> 00:07:49,520 ‫چه بلایی سر شاهزاده‌خانم اومد؟ 75 00:07:49,600 --> 00:07:52,200 ‫من دیدم که چه اتفاقی افتاد 76 00:07:52,320 --> 00:07:55,040 ‫«دیدم که نیروهای «استنیس ‫توی میدان نبرد، شکست خوردن 77 00:07:55,120 --> 00:07:56,960 ‫بانوی من، من «سر داووس سی‌وود» هستم 78 00:07:57,040 --> 00:07:58,560 ‫ما قبلاً همدیگه رو ملاقات کردیم 79 00:07:58,680 --> 00:08:00,320 ‫ما جزء محافظین «رنلی باراتیون» بودم 80 00:08:00,440 --> 00:08:04,400 ‫«قبل از این‌که «رنلی ‫به‌وسیله‌ی جادوی خونین، کشته بشه 81 00:08:05,600 --> 00:08:07,080 ‫این دیگه مربوط به گذشته‌ـست 82 00:08:08,600 --> 00:08:10,240 ‫بله، دیگه گذشته 83 00:08:10,360 --> 00:08:12,800 ‫ولی دلیل نمیشه که ‫فراموش‌ـش کرده باشم 84 00:08:14,480 --> 00:08:15,720 ‫یا بخشیده باشم 85 00:08:17,560 --> 00:08:19,080 ‫اون به این‌کار اعتراف کرد، می‌دونی 86 00:08:19,200 --> 00:08:20,920 ‫کی؟ 87 00:08:21,000 --> 00:08:23,000 ‫«استنیس» 88 00:08:23,080 --> 00:08:25,120 ‫درست قبل از این‌که بکشمش 89 00:09:09,080 --> 00:09:11,160 ‫«مدافع «ویل 90 00:09:11,240 --> 00:09:12,800 ‫«عمو «پیتر 91 00:09:19,440 --> 00:09:20,960 ‫سرورم 92 00:09:21,040 --> 00:09:22,560 ‫بیاین و ببینین 93 00:09:22,640 --> 00:09:25,160 ‫روز نام‌گذاری شما رو از دست دادم، یالا 94 00:09:27,640 --> 00:09:29,400 ‫یه شاهین 95 00:09:29,480 --> 00:09:30,800 ‫یه شاهین کوچیک 96 00:09:30,880 --> 00:09:32,320 ‫بهترین و کمیاب‌ترینِ پرنده‌ها 97 00:09:32,400 --> 00:09:35,000 ‫«آخرین‌باری که دیدمت، «بیلیش 98 00:09:35,080 --> 00:09:39,120 ‫گفتی‌که «سانسا استارک» رو ‫«همراه خودت به خونه می‌بری، به «فینگرز 99 00:09:39,200 --> 00:09:40,440 ‫بله، درسته 100 00:09:40,520 --> 00:09:42,640 ‫و چیزی نگذشته بود ‫،که گزارش‌هایی دریافت کردیم 101 00:09:42,720 --> 00:09:45,720 ‫«که اون در «وینترفیل ‫با «رمزی بولتون» ازدواج کرده 102 00:09:45,800 --> 00:09:49,240 ‫سر راه‌ـمون به «فینگرز» توسط نیروهای زیادی ‫از مردان «بولتون» برای ما، کمین شده بود 103 00:09:49,320 --> 00:09:51,840 ‫مثل‌این‌که دقیقاً می‌دونستن ‫که ما چه‌موقع سفر می‌کنیم 104 00:09:51,840 --> 00:09:53,720 ‫و دقیقاً کی رو داریم منتقل می‌کنیم 105 00:09:53,720 --> 00:09:55,360 ‫من رو احمق فرض کردین؟ 106 00:09:55,440 --> 00:09:58,200 ‫«بهم بگین، «لرد رویس 107 00:09:58,280 --> 00:10:01,520 ‫چند نفر از برنامه‌ی سفر من ‫با «سانسا استارک» اطلاع داشتن؟ 108 00:10:01,600 --> 00:10:04,800 ‫من مقاصدم رو ‫با شما درمیون گذاشتم 109 00:10:04,880 --> 00:10:06,920 ‫و نه هیچ‌کس دیگه‌ای 110 00:10:07,040 --> 00:10:10,640 ‫اگر به یه‌مرد، توی خونه‌ی خودش ‫،تهمت بزنین 111 00:10:10,720 --> 00:10:13,440 ‫ممکن‌ـه ببینین ‫که شمشیرش داره به‌سمت شما میاد 112 00:10:13,520 --> 00:10:17,960 ‫،خونه‌ی شما «ویل» هست ‫حاکم «ویل» هم الان کنار ما ایستادن 113 00:10:18,080 --> 00:10:20,720 ‫و فقط قضاوت ایشون‌ـه ‫که من رو نگران می‌کنه 114 00:10:26,400 --> 00:10:28,480 ‫اون رو بندازیم ‫توی «دروازه‌ی ماه»؟ 115 00:10:35,280 --> 00:10:37,280 ‫سرورم 116 00:10:37,400 --> 00:10:41,760 ‫سرورم، من فقط به خاندان «آیرین» وفادار هستم 117 00:10:41,880 --> 00:10:44,720 ‫به پدرتون، به مادرتون ‫و به شما 118 00:10:46,040 --> 00:10:47,200 ‫،حرف‌ـش رو باور می‌کنی ‫دایی «پیتر»؟ 119 00:10:55,200 --> 00:10:58,160 ‫لرد رویس» تا حالا به‌خوبی» ‫به «ویل» خدمت کردن 120 00:10:58,240 --> 00:11:01,840 ‫،ایشون از لحاظ نظامی ‫به‌طور قابل‌وصفی خدمت کردن 121 00:11:01,920 --> 00:11:05,320 ‫،اگر بتونیم به وفاداری مطلق ایشون، اعتماد کنیم 122 00:11:05,440 --> 00:11:07,880 ‫،در جنگ‌هایی پیش‌رو ‫فرمانده‌ای توانا خواهند بود 123 00:11:11,360 --> 00:11:14,720 ‫شما می‌تونین به وفاداری مطلق من ‫اعتماد کنید، سرورم 124 00:11:14,800 --> 00:11:17,480 ‫فکر می‌کنم لیاقت یه فرصت دوباره رو داره ‫شما چی میگین؟ 125 00:11:24,160 --> 00:11:25,760 ‫باشه 126 00:11:32,720 --> 00:11:34,880 ‫خبرهای خوبی آوردم 127 00:11:35,000 --> 00:11:37,440 ‫دوستان من در شمال ‫بهم گفتن که «سانسا» از «وینترفیل» فرار کرده 128 00:11:37,560 --> 00:11:39,240 ‫توقع دارم که به «قلعه‌ی سیاه» بره 129 00:11:39,360 --> 00:11:41,600 ‫جایی‌که برادرش ‫به‌عنوان رئیس نگهبانان، خدمت می‌کنه 130 00:11:41,680 --> 00:11:45,720 ‫ولی اون با وجود «بولتون‌ها» که دنبالش هستن ‫اونجا در امان نخواهد بود 131 00:11:47,680 --> 00:11:49,440 ‫اون دخترخاله‌ی من‌ـه 132 00:11:52,120 --> 00:11:53,120 ‫باید بهش کمک کنیم 133 00:11:53,240 --> 00:11:55,800 ‫نظر من هم همین‌ـه 134 00:11:55,880 --> 00:11:58,320 ‫،سرور ما دستور دادن 135 00:11:59,840 --> 00:12:01,720 ‫شوالیه‌های «ویل» رو جمع کنین 136 00:12:01,800 --> 00:12:04,720 ‫زمانش فرا رسیده ‫که ما هم به این غوغا بپیوندیم 137 00:12:08,800 --> 00:12:10,840 ‫تو دشمن رو به شهر ما دعوت کردی؟ 138 00:12:10,920 --> 00:12:12,520 ‫بله 139 00:12:12,640 --> 00:12:15,000 ‫:یه‌بار یه مرد خردمند به من گفت 140 00:12:15,080 --> 00:12:17,640 ‫،ما با دشمنان‌ـمون صلح می‌کنیم» ‫«نه با دوستان‌ـمون 141 00:12:17,760 --> 00:12:20,600 ‫من با دشمنان ملکه، صلح نمی‌کنم 142 00:12:20,680 --> 00:12:21,760 ‫دشمنان ملکه رو می‌کُشم 143 00:12:21,840 --> 00:12:23,240 ‫بله، این از روش نظامی‌ـه 144 00:12:23,360 --> 00:12:24,840 ‫و این‌کار توی «میرین» چه‌طور پیش رفته؟ 145 00:12:24,960 --> 00:12:27,160 ‫من روش سیاسی رو ارائه میدم 146 00:12:27,240 --> 00:12:29,280 ‫ملکه‌ی ما سعی کرد ‫،که با این ارباب‌ها صلح کنه 147 00:12:29,400 --> 00:12:31,280 ‫ولی اونا سعی کردن ‫که اون رو بکشن 148 00:12:31,360 --> 00:12:34,200 ‫،ما با چشم باز ‫به این مذاکرات وارد میشیم 149 00:12:34,280 --> 00:12:37,440 ‫بهم اعتماد کنین، تجربه‌ی اخیر من ‫به‌عنوان یک برده ... 150 00:12:37,560 --> 00:12:39,360 ‫بیزاری از این تاسیسات رو ‫به من آموخته 151 00:12:39,480 --> 00:12:40,800 ‫تو چند روز برده بودی؟ 152 00:12:41,360 --> 00:12:42,800 ‫به‌اندازه‌ی کافی بوده که بدونم 153 00:12:42,880 --> 00:12:45,800 ‫ولی اون‌قدری نبوده که درک کنی 154 00:12:51,080 --> 00:12:55,480 ‫من این کوتوله رو ‫به‌ازای یک سکه طلا خریدم 155 00:12:55,560 --> 00:12:57,560 ‫و حالا به یه‌روشی ... 156 00:12:57,640 --> 00:13:00,440 ‫به بالای «هرم باشکوه میرین» رسیده 157 00:13:00,520 --> 00:13:02,240 ‫خیلی تحسین‌برانگیز ـه 158 00:13:02,360 --> 00:13:05,080 ‫و حالا از جانب اربابان «آستاپور» صحبت می‌کنی 159 00:13:05,160 --> 00:13:07,400 ‫به‌سلامتی عوض‌شدن بخت و اقبال 160 00:13:07,520 --> 00:13:09,000 ‫ما به اینجا اومدیم ‫تا ملکه رو ملاقات کنیم 161 00:13:09,120 --> 00:13:11,400 ‫و به‌جاش، داریم با یه کوتوله ‫و یه خواجه صحبت می‌کنیم 162 00:13:11,520 --> 00:13:15,160 ‫بیاین این قضیه رو ساده کنیم، باشه؟ ‫بهم بگین که چی می‌خواین 163 00:13:15,240 --> 00:13:18,080 ‫ما می‌خوایم که شما ‫خلیج برده‌ها» رو ترک کنید» 164 00:13:18,160 --> 00:13:21,720 ‫اژدهاها و مزدورهاتون رو ‫بردارید و برید 165 00:13:21,800 --> 00:13:24,280 ‫ملکه «دنریس» برای همیشه توی «میرین» نمی‌مونن 166 00:13:24,360 --> 00:13:26,080 ‫ایشون قصد دارن ‫که به سمت غرب حرکت کنن 167 00:13:26,160 --> 00:13:28,400 ‫،توی ملاقات قبلی‌ـمون ‫بهش پیشنهاد چندتا کشتی رو دادم 168 00:13:28,480 --> 00:13:32,200 ‫«تا بتونه برگرده به «وستروس ‫جایی که بهش تعلق داره، ولی اون قبول نکرد 169 00:13:32,320 --> 00:13:34,320 ‫ایشون قبول نکردن، به دلیل وجود صدها هزار ... 170 00:13:34,400 --> 00:13:36,320 ‫مرد، زن و بچه‌ای که در بند بودن 171 00:13:36,400 --> 00:13:38,720 ‫و همیشه هم همین‌طور بودن 172 00:13:38,840 --> 00:13:41,880 ‫ولی دیگه نیستن- ‫فکر می‌کنی الان آزاد هستین؟- 173 00:13:41,960 --> 00:13:43,720 ‫شما هنوز هم از دستورات پیروی می‌کنین 174 00:13:43,840 --> 00:13:46,240 ‫فقط چون ارباب شما ‫،موهای طلایی و ممه داره 175 00:13:46,360 --> 00:13:48,000 ‫دلیل نمیشه که یه ارباب نباشه 176 00:13:48,120 --> 00:13:51,400 ‫دوستان، دوستان، دوستان ‫خواهش می‌کنم 177 00:13:51,520 --> 00:13:55,840 ‫همیشه کسایی هستن که ثروت و قدرت دارن ‫و کسایی هیچی که ندارن 178 00:13:55,960 --> 00:13:58,840 ‫،این راه و رسم دنیاست ‫من اینجا نیومدم که راه و رسم دنیا رو عوض کنم 179 00:13:58,920 --> 00:14:01,280 ‫برده‌داری، راه و رسم دنیای ماست 180 00:14:01,400 --> 00:14:04,720 ‫شما برای پول درآوردن، به برده نیازی ندارین 181 00:14:04,800 --> 00:14:07,560 ‫صدها سال‌ـه که برده‌ای ‫توی «وستروس» وجود نداره 182 00:14:07,680 --> 00:14:09,520 ‫ولی با این‌حال، من توی خانواد‌ه‌ای ‫بسیار پولدارتر از شما بزرگ شدم 183 00:14:11,480 --> 00:14:15,000 ‫ولی ملکه‌ی ما تشخیص داد ‫،که با از بین‌بردن برده‌داری 184 00:14:15,080 --> 00:14:17,600 ‫اشتباه کرده 185 00:14:17,720 --> 00:14:20,440 ‫اون‌هم بدون این‌که ‫نظامی رو جایگزین اون بکنه 186 00:14:20,520 --> 00:14:24,160 ‫:پس این پیشنهاد ملکه است 187 00:14:24,240 --> 00:14:27,000 ‫برده‌داری هیچ‌وقت به «میرین» برنمی‌گرده 188 00:14:27,080 --> 00:14:29,720 ‫«ولی ایشون، به شهرهای دیگه‌ی «خلیج برده‌ها 189 00:14:29,800 --> 00:14:31,680 ‫زمان میده تا خودشون رو ‫با این نظام جدید، وفق بدن 190 00:14:31,800 --> 00:14:33,040 ‫این یعنی چی؟ 191 00:14:33,120 --> 00:14:36,160 ‫،به‌جای از بین‌بردن سریع برده‌داری 192 00:14:36,240 --> 00:14:38,880 ‫به شما هفت‌سال فرصت میدیم ‫تا به این موضوع پایان بدین 193 00:14:43,760 --> 00:14:45,520 ‫به برده‌دارن ‫،به‌خاطر ضررهایی که متحمل شدن 194 00:14:45,600 --> 00:14:48,240 ‫،غرامت داده میشه ‫البته به‌مقدار منصفانه 195 00:14:48,320 --> 00:14:50,720 ‫در عوض، شما ... 196 00:14:50,840 --> 00:14:52,480 ‫«حمایت‌هاتون رو از «پسران هارپی ‫متوقف می‌کنین 197 00:14:52,600 --> 00:14:54,080 ‫ما از «پسران هارپی» حمایت نمی‌کنیم 198 00:14:54,160 --> 00:14:57,120 ‫باشه، باشه، ولی به‌هرحال ‫متوقف‌ـش کنین 199 00:14:58,240 --> 00:15:01,080 ‫امیدوارم قبول کنید، دوستان 200 00:15:01,160 --> 00:15:02,960 ‫پیشنهاد بهتری به شما داده نمیشه 201 00:15:06,280 --> 00:15:09,000 ‫بذارین در مسیر آزادی حرکت کنیم 202 00:15:09,120 --> 00:15:11,240 ‫به‌جای این‌که در این مسیر ‫از بین بریم 203 00:15:12,600 --> 00:15:15,520 ‫و به‌عنوان هدیه‌ای به مهمانان محترم ... 204 00:15:24,160 --> 00:15:25,880 ‫به آزادی، یه فرصت بدین 205 00:15:25,960 --> 00:15:29,160 ‫ببینین آیا مثل قبل خواهد بود، یا نه 206 00:15:39,400 --> 00:15:41,480 ‫دوستان من 207 00:15:42,280 --> 00:15:44,800 ‫بسیار متاسف 208 00:15:44,840 --> 00:15:47,200 ‫که این‌قدر وسیع (!) منتظر موندین 209 00:15:49,320 --> 00:15:51,200 ‫شاید بهتر باشه ‫که من برای شما ترجمه کنم 210 00:15:51,280 --> 00:15:52,800 ‫ما به زبان عادی صحبت می‌کنیم 211 00:15:52,920 --> 00:15:56,240 ‫عالیه- ‫شما امروز با برده‌دارن، دیدار کردین- 212 00:15:56,320 --> 00:15:57,680 ‫درسته 213 00:15:57,760 --> 00:15:59,680 ‫برادران و خواهران ما ‫در راه مبارزه با این نخاله‌ها، مُردن 214 00:15:59,800 --> 00:16:02,800 ‫حالا شما اونا رو به شهر ما دعوت می‌کنین ‫و با اونا شراب می‌نوشین 215 00:16:05,400 --> 00:16:08,640 ‫،تصور می‌کنم که این مکان ساخته شده 216 00:16:08,760 --> 00:16:11,680 ‫،تا فرمانرواها ‫زیردست‌هاشون رو بترسونن 217 00:16:12,720 --> 00:16:15,360 ‫ولی من فرمانروای شما نیستم 218 00:16:15,480 --> 00:16:17,680 ‫و «در هم شکننده‌ی زنجیرها» نیستم 219 00:16:17,760 --> 00:16:19,840 ‫و «ناسوخته» هم نیستم 220 00:16:19,960 --> 00:16:24,000 ‫و مطمئناً «مادر اژدهاها» هم نیستم 221 00:16:24,080 --> 00:16:26,040 ‫تو اینجا یه غریبه‌ هستی 222 00:16:26,120 --> 00:16:28,960 ‫«پس چرا از جانب «میرین ‫با دشمنان ما صحبت می‌کنی؟ 223 00:16:29,040 --> 00:16:32,320 ‫چون ملکه‌ی ما، من رو ‫به‌عنوان مشاور خودشون انتخاب کردن 224 00:16:32,440 --> 00:16:34,440 ‫تا زمانی‌که ایشون از سفر برگردن ... 225 00:16:34,560 --> 00:16:36,000 ‫کِی برمی‌گردن؟ 226 00:16:36,080 --> 00:16:38,400 ‫به‌زودی، بهتون قول میدم 227 00:16:38,520 --> 00:16:42,040 ‫ما تو رو نمی‌شناسیم، به تو اعتماد نداریم ‫ما «تورگو نودو» رو می‌شناسیم 228 00:16:42,120 --> 00:16:44,000 ‫،ما همراه اون با ارباب‌ها جنگیدیم ‫به اون اعتماد داریم 229 00:16:44,080 --> 00:16:47,760 ‫و دقیقاً به همین دلیل‌ـه که ‫کرم خاکستری» توی این مذاکرات شرکت کرده» 230 00:16:47,840 --> 00:16:51,360 ‫«به‌عنوان فرمانده «آویژه‌ها ‫اون می‌دونه که چی، برده‌دارها رو شکست میده 231 00:16:51,440 --> 00:16:53,120 ‫،و می‌دونه که چه‌موقع ‫وقت صلح کردن‌ـه 232 00:16:53,200 --> 00:16:55,960 ‫تو با برده‌دارها صلح کردی؟ 233 00:16:56,040 --> 00:16:57,320 ‫ما به اونا ‫شرایطی رو پیشنهاد دادیم 234 00:16:57,320 --> 00:16:59,400 ‫و تو چی، «کرم خاکستری» ؟ 235 00:16:59,440 --> 00:17:01,320 ‫می‌خوای با این آدم‌ها شراب بنوشی؟ 236 00:17:01,360 --> 00:17:06,080 ‫کسایی که ما رو از آغوش مادران‌ـمون جدا کردن ‫و مثل گاو، به‌حراج گذاشتن؟ 237 00:17:11,760 --> 00:17:14,120 ‫من یه سربازم ‫سیاست‌مدار نیستم 238 00:17:14,160 --> 00:17:16,560 ‫ولی اگه شانسی برای صلح باشه ... 239 00:17:16,600 --> 00:17:18,040 ‫یه صلح موقت 240 00:17:18,080 --> 00:17:19,840 ‫باید قبول‌ـش کنیم 241 00:17:20,640 --> 00:17:22,200 ‫«میساندی» 242 00:17:22,240 --> 00:17:26,080 ‫،تو می‌دونی که این آدم‌ها کی هستن ‫چه‌طور می‌تونی بهشون اعتماد کنی؟ 243 00:17:26,560 --> 00:17:29,480 ‫من به اونا اعتماد ندارم ‫هیچ‌وقت هم اعتماد نخواهم کرد 244 00:17:33,600 --> 00:17:37,200 ‫ولی همون‌طور که یه‌بار ‫،یه مرد خردمند بهم گفت 245 00:17:37,600 --> 00:17:43,320 ‫،ما با دشمنان‌ـمون صلح می‌کنیم» ‫«نه با دوستان‌ـمون 246 00:17:47,680 --> 00:17:50,920 ‫برای دروغ‌هات از من سوءاستفاده نکن- ‫اون مردها به تو احترام می‌ذارن- 247 00:17:51,040 --> 00:17:53,240 ‫،اونا به من احترام می‌ذارن ‫چون می‌دونن کی هستم 248 00:17:53,320 --> 00:17:55,240 ‫می‌دونن که من وفادار هستم- ‫همون‌طور که من هم هستم- 249 00:17:55,360 --> 00:17:57,520 ‫من به ملکه وفادارم، نه تو 250 00:17:57,600 --> 00:17:59,400 ‫،اگر به کارهایی که کرده، خیانت کنی ‫تو هم دشمن من میشی 251 00:17:59,520 --> 00:18:02,520 ‫من به کارایی که کرده، خیانت نمی‌کنم ‫دارم سعی می‌کنم شهر اون رو نجات بدم 252 00:18:02,600 --> 00:18:04,960 ‫تو به برده‌دارها قول دادی ‫که می‌تونن به برده‌داری ادامه بدن 253 00:18:05,040 --> 00:18:06,200 ‫برای یه‌مدت کوتاه 254 00:18:06,280 --> 00:18:08,920 ‫هفت‌سال برای یه برده، زمان کوتاهی نیست 255 00:18:09,000 --> 00:18:10,400 ‫حق با توئه 256 00:18:10,520 --> 00:18:12,840 ‫برده‌داری یه‌کار کثیف‌ـه ‫که باید سریع بهش خاتمه داده بشه 257 00:18:12,960 --> 00:18:15,360 ‫جنگ یه‌کار کثیف‌ـه ‫که باید سریع بهش خاتمه داده بشه 258 00:18:15,480 --> 00:18:17,080 ‫ولی من نمی‌تونم ‫هر دو کار رو امروز انجام بدم 259 00:18:17,160 --> 00:18:18,560 ‫اشتباه کردی که به این آدم‌ها اعتماد کردی 260 00:18:18,640 --> 00:18:21,920 ‫،من به ارباب‌ها اعتماد ندارم ‫به منافع شخصی‌ـشون اعتماد دارم 261 00:18:22,040 --> 00:18:23,640 ‫،اگر متقاعد ـشون کنی ‫می‌تونن قابل‌اعتماد باشن 262 00:18:23,720 --> 00:18:25,800 ‫،که در این مورد ‫با منافع‌ شخصی‌ـشون، متقاعد ـشون کردم 263 00:18:25,920 --> 00:18:28,640 ‫تو اونا رو نمی‌شناسی ‫اونا رو درک نمی‌کنی 264 00:18:28,760 --> 00:18:30,360 ‫از دید اونا، ما انسان نیستیم 265 00:18:30,440 --> 00:18:32,640 ‫اونا به من نگاه می‌کنن ‫و یه سلاح می‌بینن 266 00:18:32,720 --> 00:18:34,640 ‫به اون نگاه می‌کنن ‫و یه جنده می‌بینن 267 00:18:34,720 --> 00:18:37,400 ‫به من نگاه می‌کنن ‫و یه جونور ناقص‌الخلقه می‌بینن 268 00:18:37,480 --> 00:18:39,440 ‫نقطه‌ضعف اونا این‌ـه که ‫ما رو حقیر فرض می‌کنن 269 00:18:39,520 --> 00:18:42,880 ‫اونا همیشه ما رو دست‌کم می‌گیرن ‫و ما از همین موضوع، بهره می‌بریم 270 00:18:44,120 --> 00:18:45,920 ‫تو نمی‌تونی از اونا استفاده کنی 271 00:18:46,040 --> 00:18:48,640 ‫اونا هستن که از تو استفاده می‌کنن ‫کارشون همین‌ـه 272 00:19:08,640 --> 00:19:10,440 ‫حالت خوبه؟ 273 00:19:10,560 --> 00:19:13,640 ‫چرا نمی‌شینی و یه‌نفسی تازه نمی‌کنی؟ 274 00:19:13,640 --> 00:19:16,600 ‫من خوبم 275 00:19:16,680 --> 00:19:18,800 ‫فکر نکنم بتونی سوار اژدها بشی 276 00:19:18,880 --> 00:19:20,960 ‫بیست‌سال پیش، شاید 277 00:19:21,040 --> 00:19:23,200 ‫چی؟- ‫ملکه‌‌ـمون رو میگم- 278 00:19:23,320 --> 00:19:26,560 ‫اون وحشی‌ـه، می‌دونی ‫نذار اندازه‌ی کوچیکش، تو رو گول بزنه 279 00:19:26,640 --> 00:19:29,280 ‫برای من هم به‌اندازه‌ی کافی سخت هست ‫تازه من، جوون هستم 280 00:19:29,360 --> 00:19:32,960 ‫آره، فکر نکنم قلب تو ‫بتونه تحمل‌ـش کنه 281 00:19:36,320 --> 00:19:38,880 ‫باید برات سخت بوده باشه ‫که ملکه‌ـمون من رو انتخاب کرد 282 00:19:39,000 --> 00:19:42,000 ‫،ناراحت‌ـم کرد، قبل از این‌که زیاد طول بکشه ‫ناامیدش خواهی کرد 283 00:19:42,080 --> 00:19:44,440 ‫اون فراموش می‌کنه- ‫قبل از این‌که زیاد طول بکشه، ناامیدش خواهیم کرد- 284 00:19:44,520 --> 00:19:47,240 ‫،ما در حال‌حاضر به هم نیاز داریم ‫بعد از این‌که دیگه به هم نیاز نداشتیم ... 285 00:19:47,360 --> 00:19:50,640 ‫،من نمی‌خوام با تو بجنگم ‫جورا» ملقب به تبر» 286 00:19:50,720 --> 00:19:52,360 ‫آخه چی به من می‌رسه؟ 287 00:19:52,480 --> 00:19:55,040 ‫اگر من ببرم، عوضی‌ای هستم ‫که یه پیرمرد رو کشته 288 00:19:55,120 --> 00:19:58,120 ‫اگر ببازم، عوضی‌ای هستم ‫که توسط یه پیرمرد کشته شده 289 00:19:59,840 --> 00:20:02,840 ‫،انگار وقتی بچه بودی ‫خوب ادب نشدی، درسته؟ 290 00:20:02,920 --> 00:20:04,560 ‫اصلاً 291 00:20:11,440 --> 00:20:12,960 ‫«جاده‌ی منتهی به «دروازه‌ی اسب 292 00:20:13,080 --> 00:20:14,800 ‫«اونا بهش میگن: «مسیر خدایان 293 00:20:14,880 --> 00:20:17,480 ‫بازار غربی، بازار شرقی 294 00:20:17,600 --> 00:20:21,600 ‫وقتی «کال دروگو» مُرد، «کالیسی» باید می‌اومد اینجا ‫تا به «داش‌خالین» ملحق بشه 295 00:20:21,720 --> 00:20:24,800 ‫به بیوه‌های کال‌های مُرده 296 00:20:24,920 --> 00:20:26,760 ‫باید اون رو همون‌جا بُرده باشن 297 00:20:26,880 --> 00:20:29,920 ‫«معبد «داش‌خالین 298 00:20:37,720 --> 00:20:39,160 ‫داری چی‌کار می‌کنی؟ 299 00:20:39,240 --> 00:20:41,680 ‫حمل سلاح ‫توی این شهر مقدس، ممنوع‌ـه 300 00:20:41,760 --> 00:20:45,040 ‫این‌که دزدکی بریم توی شهر ـشون ‫و «کالیسی» اونا رو بدزدیم، ممنوع نیست؟ 301 00:20:45,120 --> 00:20:46,920 ‫اگر ما رو پیدا کنن ‫،و ما بدون‌سلاح باشیم 302 00:20:47,040 --> 00:20:49,400 ‫فکر می‌کنن که تجار «بازار غربی» هستیم 303 00:20:49,480 --> 00:20:51,040 ‫ولی اگر سلاح همراه ما ببینن ... 304 00:20:51,160 --> 00:20:52,800 ‫داری از یه سگ می‌خوای ‫که دندون‌هاش رو تحویل بده 305 00:20:52,880 --> 00:20:54,800 ‫،صدهزار نفر از اونا ‫اون‌پایین هستن 306 00:20:54,880 --> 00:20:56,320 ‫نمی‌تونیم با جنگیدن، بهش برسیم 307 00:20:56,440 --> 00:20:59,040 ‫،صبر می‌کنیم هوا تاریک شه ‫و بعد میریم و اون رو پیدا می‌کنیم 308 00:21:08,640 --> 00:21:11,560 ‫من به این چاقو ‫خیلی احساس وابستگی می‌کنم 309 00:21:21,920 --> 00:21:24,400 ‫،نگران نباش ‫با تو تماس نداشته 310 00:21:25,840 --> 00:21:27,840 ‫می‌دونی چی میشه؟ 311 00:21:27,960 --> 00:21:29,600 ‫آره، می‌دونم چی میشه 312 00:21:31,400 --> 00:21:33,160 ‫خودم این‌کار رو می‌کنم 313 00:22:04,200 --> 00:22:06,960 ‫باید یه «دوتراکی» به‌دنیا می‌اومدم 314 00:22:34,280 --> 00:22:36,440 ‫یالا 315 00:22:36,440 --> 00:22:38,080 ‫دوستان 316 00:22:38,240 --> 00:22:41,920 ‫ما از «بازار غربی» خارج شدیم ‫و بعدش گم شدیم 317 00:22:41,960 --> 00:22:44,960 ‫می‌تونین راه برگشت رو ‫به ما نشون بدین؟ 318 00:22:45,040 --> 00:22:46,320 ‫تو چی می‌فروشی؟ 319 00:22:46,400 --> 00:22:47,480 ‫شراب 320 00:22:47,760 --> 00:22:49,640 ‫فردا به دکه‌ی من سر بزن 321 00:22:49,680 --> 00:22:53,400 ‫یه‌بشکه از بهترین شراب «آربور» رو بهت میدم 322 00:22:58,080 --> 00:23:00,160 ‫تو تاجر نیستی 323 00:23:00,200 --> 00:23:01,480 ‫برو بقیه رو خبر کن 324 00:23:50,680 --> 00:23:53,480 ‫بهت گفتم من به چاقو احساس وابستگی می‌کنم 325 00:23:55,000 --> 00:23:56,440 ‫تو خوبی؟ 326 00:23:56,520 --> 00:23:58,600 ‫،اگه اونا یه جسد با زخم چاقو پیدا کنن 327 00:23:58,720 --> 00:24:00,960 ‫تمام شهر دنبال ما می‌گرده 328 00:24:27,880 --> 00:24:32,440 ‫بعضی‌هاشون فکر میکنن دوتراکی‌‌ها باید با خارجی‌‌ها ‫ازدواج کنن 329 00:24:32,680 --> 00:24:37,480 ‫اون پیرزن‌های احمقند. نمی‌فهمنن که ما همیشه ‫خون‌ـمون رو رقیق کردیم 330 00:24:37,520 --> 00:24:39,360 ‫این یکی "لازین‌"ـه 331 00:24:39,400 --> 00:24:42,400 ‫کال‌ـش وقتی پیداش کرد که توی چاه قائم شده بود ‫بعد از این روستاش رو سوزوند 332 00:24:42,680 --> 00:24:44,600 ‫چندسالت بود 333 00:24:45,120 --> 00:24:47,160 ‫دوازده 334 00:24:47,400 --> 00:24:51,680 ‫یه‌سال بعد، اون یه دختر برای کال‌ـش بدنیا اورد . ‫خوشحالی‌ـش رو چطور نشون داد؟ 335 00:24:51,920 --> 00:24:54,280 ‫اون دنده‌ام رو شکست 336 00:24:55,640 --> 00:25:00,360 ‫ما اینجا ملکه نیستیم، ولی کال‌ها به ما به‌خاطر ‫خردـمون وابسته‌ـند 337 00:25:00,640 --> 00:25:02,520 ‫زندگی ما معنی داره 338 00:25:02,680 --> 00:25:05,320 ‫این بیشتر از چیزیه که خیلی‌ها دارن . 339 00:25:05,520 --> 00:25:11,280 ‫،وقتی که کال‌ها فردا به‌خاطر کالار وژونا همدیگه رو می‌بینن ‫امیدوارم که بذارن اینجا بین ما زندگی‌ـت رو بکنی . 340 00:25:11,480 --> 00:25:14,560 ‫باقی احتمالا اونقدرها خوش‌ایند نیست 341 00:25:15,440 --> 00:25:17,280 ‫باید آب درست کنم . 342 00:25:18,280 --> 00:25:21,000 ‫تو نمی‌تونی از دوراک فرار کنی 343 00:25:21,160 --> 00:25:22,720 ‫اینو می‌دونی 344 00:25:22,800 --> 00:25:25,280 ‫من هیچ‌وقت از دوراک فرار نمی‌کنم 345 00:25:26,680 --> 00:25:28,280 ‫بهش نشون بده 346 00:25:29,800 --> 00:25:31,480 ‫من هوای تازه می‌خواستم 347 00:25:31,760 --> 00:25:33,520 ‫پیرزن‌ها بوی گند می‌دن 348 00:25:33,720 --> 00:25:35,320 ‫واقعا بوی گند می‌دن 349 00:25:36,440 --> 00:25:38,720 ‫وقتی کال ـت مرد باید خیلی جوون بوده باشی 350 00:25:38,840 --> 00:25:39,960 ‫شونزده‌سال 351 00:25:40,760 --> 00:25:43,120 ‫چه بد زودتر نمرد 352 00:25:44,600 --> 00:25:46,960 ‫اره، خیلی بد شد 353 00:25:47,040 --> 00:25:49,400 ‫این درسته که تو سه‌تا اژدها داری؟ 354 00:25:52,480 --> 00:25:54,640 ‫اونا از دهن‌ـشون آتیش میاد؟ 355 00:25:54,680 --> 00:25:56,040 ‫اره 356 00:25:56,080 --> 00:25:58,640 ‫دلت می‌خواد یه روز اونا رو ببینی؟ 357 00:25:58,800 --> 00:26:00,960 ‫من دوش کالن هستم، من نمی‌تونم وس دوتراک ‫،رو ترک کنم 358 00:26:01,040 --> 00:26:05,560 ‫تا روزی که آتیش از جسدم بلند بشه . 359 00:26:06,120 --> 00:26:08,200 ‫نه، نکش‌ـش . ‫اون لو ـمون می‌ده - 360 00:26:08,320 --> 00:26:09,960 ‫باید الان بریم 361 00:26:14,560 --> 00:26:17,160 ‫به‌هیچ وجه نمی‌تونیم از وس دوتراک زنده فرار کنیم . 362 00:26:17,280 --> 00:26:19,560 ‫تمام کاری که می‌تونیم بکنیم امتحان کردن‌ـه 363 00:26:19,680 --> 00:26:21,760 ‫نه 364 00:26:21,880 --> 00:26:24,000 ‫ما می‌تونیم کاری بهتر از اون بکنیم 365 00:26:24,080 --> 00:26:25,600 ‫شما بهم کمک می‌کنین 366 00:26:28,320 --> 00:26:29,720 ‫و تو ... 367 00:26:29,840 --> 00:26:31,720 ‫به من ایمان داشته باش، کالیسی 368 00:26:31,800 --> 00:26:33,600 ‫به من خیانت نکن 369 00:27:32,160 --> 00:27:35,760 ‫اگه الان بذارم که بری، کجا می‌ری؟ 370 00:27:36,600 --> 00:27:38,400 ‫به دنبال چی می‌ری؟ 371 00:27:40,280 --> 00:27:42,680 ‫،می‌رم پیش برادرم 372 00:27:42,760 --> 00:27:44,160 ‫شوهرم، خانواده‌ـم . 373 00:27:44,280 --> 00:27:48,200 ‫البته، ولی برای تو، اون یکی دنبال پول 374 00:27:48,320 --> 00:27:51,040 ‫زیورآلات، قدرت رفتن . 375 00:27:51,160 --> 00:27:54,800 ‫رفتن به دنبال خانواده‌ات، یعنی رفتن به دنبال گناه . 376 00:27:54,880 --> 00:27:56,720 ‫نمی‌خوام بهت توهین کنم 377 00:27:56,800 --> 00:27:59,640 ‫منم دنبال اون چیزها بودم 378 00:27:59,720 --> 00:28:01,840 ‫تا حدی که هرچیز دیگه رو از زندگی حذف کنم 379 00:28:03,640 --> 00:28:05,320 ‫پدرم یه پینه‌دوز بود . 380 00:28:05,440 --> 00:28:09,440 ‫وقتی جوون بودم مرد و مغازه‌اش به من رسید . 381 00:28:09,520 --> 00:28:11,920 ‫اون مرد ساده‌ای بود و کفش‌های ساده‌ای درست می‌کرد 382 00:28:12,000 --> 00:28:15,280 ‫ولی فهمیدم که هرچقدر بیشتر روی کفش‌ها کار کنم 383 00:28:15,360 --> 00:28:16,520 ‫مردم بیشتری اون‌ها رو می‌خوان 384 00:28:16,640 --> 00:28:19,560 ‫چرم خوب، تزیئنات 385 00:28:19,680 --> 00:28:23,360 ‫کار رو جزئیات و وقت گذاشتن . 386 00:28:23,480 --> 00:28:25,120 ‫بیشتر از هم وقت 387 00:28:25,200 --> 00:28:27,680 ‫ده‌ها ساعت صرف یه جفت کفش می‌شد 388 00:28:27,800 --> 00:28:29,440 ‫کیفیت زمان می‌بره 389 00:28:29,560 --> 00:28:31,400 ‫اره 390 00:28:31,520 --> 00:28:33,480 ‫فکر کن تو یک سال زندگی یک نفر 391 00:28:33,600 --> 00:28:36,440 ‫رو زیر پای خودت بذاری 392 00:28:36,520 --> 00:28:38,760 ‫اشراف‌زاده‌ها دوست‌داشتند که پاهاشون رو با ‫وقت ِ من بپوشونن 393 00:28:38,880 --> 00:28:41,760 ‫و برای این امتیاز پول خوبی می‌دادند . 394 00:28:41,840 --> 00:28:43,360 ‫من از اون پول استفاده می‌کردم 395 00:28:43,440 --> 00:28:46,080 ‫تا شمه‌ای از زندگی‌ـشون رو برای خودم بخرم 396 00:28:46,160 --> 00:28:48,200 ‫،هرباری که من اون زندگی رو در آغوش می‌کشیدم 397 00:28:48,320 --> 00:28:52,240 ‫احساس می‌کردم تبدیل به‌چیز بهتری می‌شم . 398 00:28:52,320 --> 00:28:54,240 ‫و یه‌روز از یه قبرستان رد شدی و 399 00:28:54,360 --> 00:28:56,000 ‫می‌فهمیدی که این‌ها همه برای هیچ بوده 400 00:28:56,080 --> 00:28:58,520 ‫در مسیر پرهیزگاری قدم برداشتی . 401 00:28:58,600 --> 00:29:01,120 ‫کتاب بیگانگان" آیه ۲۵" 402 00:29:01,200 --> 00:29:03,640 ‫تو "ستاره هفت‌پر" رو می‌شناسی 403 00:29:03,720 --> 00:29:06,280 ‫سپتا اولا برا من می‌خوندش. به من می‌خوندش . 404 00:29:06,400 --> 00:29:10,080 ‫اره، اره، اون دوست داره برای مردم بخونه 405 00:29:11,680 --> 00:29:13,040 ‫نزدیک بود 406 00:29:14,120 --> 00:29:16,080 ‫ولی اون قبرستان نبود 407 00:29:16,160 --> 00:29:17,920 ‫اون یه مهمونی بود 408 00:29:18,040 --> 00:29:20,200 ‫،من شراب قدیمی عالی‌ای خریدم 409 00:29:20,320 --> 00:29:22,240 ‫و دختران جوون و جذاب 410 00:29:22,360 --> 00:29:25,920 ‫و دوست‌هام رو دعوتم کردم که بیان و توی این‌ها ‫باهام شریک بشن 411 00:29:26,000 --> 00:29:29,280 ‫من شراب رو دست‌به‌دست کردیم، ما زن‌ها ‫،رو دست‌به‌دست کردیم 412 00:29:29,360 --> 00:29:32,000 ‫و خیلی زود تقریبا بیهوش شدیم 413 00:29:35,160 --> 00:29:37,800 ‫من قبل از سپیده‌دم بیدار شدم 414 00:29:37,920 --> 00:29:40,920 ‫به‌سختی می‌تونستم سرپا بیاستم 415 00:29:41,000 --> 00:29:45,560 ‫بقیه همه روی مبل یا زمین خوابیده بودن 416 00:29:45,640 --> 00:29:50,080 ‫کنار لباس‌های گران‌بها ـشون افتاده بودن 417 00:29:50,200 --> 00:29:52,520 ‫حقیقت ِ بدن‌هاشون عریان بود 418 00:29:54,520 --> 00:29:57,240 ‫می‌تونستم بوشون رو حس کنم 419 00:29:57,320 --> 00:30:00,520 ‫پشت اون عطرها و مُشک‌ها 420 00:30:00,640 --> 00:30:04,160 ‫و غذاهای عالی که داشتند کپک می‌زدن 421 00:30:06,240 --> 00:30:09,280 ‫من با وضوح کامل دیدم 422 00:30:10,320 --> 00:30:12,560 ‫دیدم که گناهانم چی بودن 423 00:30:14,000 --> 00:30:16,760 ‫،طلاهایی که داشتم، شرابی که خوردم ‫،زن‌هایی که ازشون استفاده کردم 424 00:30:16,840 --> 00:30:20,880 ‫تلاش دائمی‌ـم برای حفظ جایگاه‌ـم 425 00:30:25,360 --> 00:30:27,520 ‫همه‌ـشون بخشی از داستان بودن 426 00:30:29,840 --> 00:30:32,800 ‫داستانی که من به‌خودم می‌گفت ‫درباره اینکه کی بودم 427 00:30:33,760 --> 00:30:35,240 ‫مجموعه از دروغ‌ها 428 00:30:35,360 --> 00:30:37,240 ‫که در روشنایی ناپدید می‌شدند . 429 00:30:37,320 --> 00:30:41,080 ‫،مردمی که سعی می‌کردم ازشون فاصله بگیرم 430 00:30:41,160 --> 00:30:42,560 ‫،گداهای داخل خیابون 431 00:30:42,680 --> 00:30:44,160 ‫،فقرا 432 00:30:44,240 --> 00:30:47,840 ‫اونا از من به حقیقت نزدیک‌تر بودن 433 00:30:47,960 --> 00:30:50,400 ‫پس چیکار کردی؟ 434 00:30:50,480 --> 00:30:52,280 ‫رفتم تا پیداشون کنم 435 00:30:52,360 --> 00:30:55,840 ‫من حتی کفش‌هام رو هم نپوشیدم 436 00:30:55,920 --> 00:30:59,680 ‫من از در رفتم بیرون و هیچ‌وقت برنگشتم . 437 00:31:05,160 --> 00:31:07,040 ‫بیا، بیا بریم ببینیم‌ـش 438 00:31:08,200 --> 00:31:10,400 ‫کی رو؟ - ‫برادرت رو - 439 00:31:25,840 --> 00:31:27,040 ‫لورس 440 00:31:33,240 --> 00:31:35,200 ‫لورس 441 00:31:53,320 --> 00:31:55,120 ‫بهم گوش کن 442 00:31:55,200 --> 00:31:57,000 ‫باید قوی باشی 443 00:32:00,320 --> 00:32:02,680 ‫نمی‌تونم قوی باشم 444 00:32:02,760 --> 00:32:04,480 ‫من هیچ‌وقت قوی نبودم 445 00:32:04,560 --> 00:32:06,240 ‫تو قوی‌ای 446 00:32:06,360 --> 00:32:08,600 ‫،تو آینده خاندانی 447 00:32:08,680 --> 00:32:10,040 ‫آینده خانواده‌ـمون 448 00:32:10,120 --> 00:32:12,600 ‫من به اون اهمیتی نمی‌دم 449 00:32:14,480 --> 00:32:16,640 ‫اینو بهشون گفتی؟ 450 00:32:16,760 --> 00:32:18,160 ‫اینکه اهمیتی نمی‌دی؟ 451 00:32:18,240 --> 00:32:22,080 ‫فقط می‌خوام تموم بشه 452 00:32:24,400 --> 00:32:26,160 ‫کمکم کن 453 00:32:32,480 --> 00:32:35,120 ‫اونا می‌خوان من بهت کمک کنم . 454 00:32:36,440 --> 00:32:39,040 ‫می‌خوان من کاری کنم که تو بشکنی 455 00:32:39,160 --> 00:32:42,000 ‫به‌همین‌خاطرـه که گذاشتن بیام و تو رو ببینم . ‫من می‌دونم دلیل‌ـش اینه 456 00:32:42,080 --> 00:32:45,600 ‫اگه هرکدوم‌ـمون تسلیم بشیم، اونا برنده میشن 457 00:32:45,720 --> 00:32:47,360 ‫بذار برنده بشن 458 00:32:49,200 --> 00:32:50,600 ‫فقط کاری کن که تموم بشه 459 00:32:50,720 --> 00:32:52,800 ‫لطفا 460 00:32:54,880 --> 00:32:56,200 ‫خیلی‌خب 461 00:33:00,560 --> 00:33:04,240 ‫و حالا، چطور از مخمصه فعلی‌ـمون نجات پیدا کنیم 462 00:33:04,320 --> 00:33:06,400 ‫ایشون گنجشک اعظم هستند 463 00:33:06,520 --> 00:33:09,360 ‫من با همه‌جور ادم افراطی سروکله زدم، عالیجناب 464 00:33:09,440 --> 00:33:12,960 ‫درگیر نشدن باهاشون مهم‌ترین چیزـه . 465 00:33:13,040 --> 00:33:16,120 ‫شما با دشمنان داخلی و خارجی محاصره شدین . 466 00:33:16,200 --> 00:33:17,800 ‫اینجا چیکار میکنی؟ 467 00:33:20,440 --> 00:33:23,680 ‫دارم به پادشاه درباره شرایط فعلی‌ـمون مشاوره می‌دم 468 00:33:23,800 --> 00:33:27,040 ‫برو بیرون - . ‫من یکی از اعضای شورای کوچک هستم - 469 00:33:27,120 --> 00:33:28,320 ‫ ...پادشاه . 470 00:33:28,400 --> 00:33:30,920 ‫این جلسه شورای کوچک‌ـه؟ 471 00:33:31,040 --> 00:33:32,240 ‫مشخصا نه 472 00:33:32,320 --> 00:33:35,320 ‫من اینجام تا دانایی و پشتیبانی‌ـم رو به پادشاه عرضه کنم 473 00:33:35,400 --> 00:33:38,520 ‫از مشاوره‌ـتون متشکرم، استاد اعظم . 474 00:33:38,600 --> 00:33:40,440 ‫برای امروز کافیه 475 00:33:40,520 --> 00:33:42,240 ‫عالیجناب 476 00:34:05,040 --> 00:34:08,440 ‫چون من چندتا جلسه گذشته شورای کوچک رو ‫از دست دادم 477 00:34:08,520 --> 00:34:11,200 ‫می‌خواستم درباره چندتا چیز باهات صحبت کنم 478 00:34:12,800 --> 00:34:15,040 ‫داشتم به گنجشک اعظم فکر می‌کردم 479 00:34:15,120 --> 00:34:17,680 ‫همون‌طور که همه‌ـمون متاسفانه فکر میکنیم 480 00:34:17,760 --> 00:34:20,560 ‫باید توی برخورد با چنین ادمی مراقب باشیم 481 00:34:21,960 --> 00:34:24,320 ‫تا جلوی بدتر شدن اوضاع رو بگیریم 482 00:34:26,360 --> 00:34:28,480 ‫باید مواظب باشیم که باهامون دشمن نشه 483 00:34:28,600 --> 00:34:30,880 ‫مارجی پیش اون‌ـه. نمی‌خوام جون اون به‌خطر بندازیم . 484 00:34:31,000 --> 00:34:33,600 ‫اون خطرناک‌ـه - . ‫بهم نگاه کن - 485 00:34:33,720 --> 00:34:35,480 ‫اونا باهام چیکار کردن؟ 486 00:34:35,560 --> 00:34:37,440 ‫با مادر پادشاه؟ 487 00:34:41,800 --> 00:34:44,320 ‫عیبی نداره 488 00:34:44,440 --> 00:34:46,760 ‫تموم شده. گذشته‌ها گذشته 489 00:34:46,880 --> 00:34:49,000 ‫و البته که 490 00:34:49,120 --> 00:34:51,680 ‫امنیت مارجی مهم‌ترین چیزـه 491 00:34:53,000 --> 00:34:56,720 ‫تو از مارجی خوشت نمی‌آد، درسته؟ 492 00:34:58,400 --> 00:35:01,360 ‫اینکه من ازش خوشم میاد یا نه اصلا اهمیتی نداره 493 00:35:03,720 --> 00:35:05,280 ‫مارجی ملکه‌ـست 494 00:35:06,800 --> 00:35:09,760 ‫باید به ملکه‌ها احترام گذاشته بشه . ‫به پادشاه حتی احترام بیشتری 495 00:35:09,880 --> 00:35:12,560 ‫نه فقط برای خودشون بلکه برای همه بهترـه 496 00:35:14,440 --> 00:35:17,760 ‫گنجشک اعظم احترامی برای پادشایان یا ملکه‌ها ‫قائل نیست 497 00:35:17,840 --> 00:35:19,600 ‫به هیچ‌چیزی توی دنیا احترام نمی‌ذاره . 498 00:35:19,680 --> 00:35:22,480 ‫اون اهمیتی به چیزهای که توی این دنیا هست نمی‌ده 499 00:35:22,560 --> 00:35:26,080 ‫اون می‌خواد نابودشون کنه و با چی جایگزین‌ـشون کنه؟ 500 00:35:26,160 --> 00:35:28,160 ‫با توهمات 501 00:35:28,280 --> 00:35:30,200 ‫با گدایان توی خیابون 502 00:35:30,280 --> 00:35:31,440 ‫با هیچ 503 00:35:33,360 --> 00:35:34,880 ‫مادر ... 504 00:35:36,440 --> 00:35:38,000 ‫یه‌چیزی هست که می‌خوام بهت بگم 505 00:35:39,400 --> 00:35:41,600 ‫چیزی که گنجشک اعظم بهم گفت 506 00:35:44,320 --> 00:35:45,920 ‫تو باهاش صحبت کردی؟ 507 00:35:47,840 --> 00:35:51,120 ‫بهش قول دادم که به کسی نمی‌گم . ‫اگه بفهمه که من ... 508 00:35:51,200 --> 00:35:53,920 ‫می‌شه عهدشکنی که اون به‌هیچ وجه سبک ‫تلقی‌ـش نمی‌کنه 509 00:35:54,000 --> 00:35:56,640 ‫باتوجه به اون یاوه‌گویی‌های دائم‌ـش درباره حقیقت 510 00:35:59,720 --> 00:36:02,080 ‫من مادرت هستم 511 00:36:03,040 --> 00:36:05,000 ‫تو همیشه می‌تونی بهم اعتماد کنی 512 00:36:12,680 --> 00:36:15,960 ‫جلسه شورای کوچک عقب افتاده به‌دستور پادشاه 513 00:36:16,040 --> 00:36:18,280 ‫فکر کردم ما بار اول واضح صحبت کردیم 514 00:36:18,400 --> 00:36:21,320 ‫نمی‌تونید وارد اینجا بشید - . ‫یه‌بار درباره احترامی که به پدرت می‌ذاشتی - 515 00:36:21,440 --> 00:36:24,040 ‫صحبت کردی، به‌خاطر اینکه اون از اهمیت همکاری با رقیب ‫در مواقع ضروری باخبر بود 516 00:36:24,160 --> 00:36:28,800 ‫،عزیزم، تو قدرت و عزت‌ـت رو از دست دادی 517 00:36:28,880 --> 00:36:31,760 ‫به‌طور عمومی رسوا شدی و توی "رد کیپ" محدود شدی 518 00:36:31,840 --> 00:36:34,000 ‫دیگه چی مونده که باهاش همکاری کرد؟ 519 00:36:34,080 --> 00:36:36,400 ‫سرسی مادر پادشاه‌ـست 520 00:36:36,480 --> 00:36:39,080 ‫اون گوش و اعتماد پادشاه رو داره 521 00:36:39,200 --> 00:36:41,040 ‫و پادشاه مرتبا 522 00:36:41,120 --> 00:36:44,400 ‫با گنجشک اعظم و درباره ملکه مارجی و سرلورس ‫صحبت می‌کرده 523 00:36:44,480 --> 00:36:46,080 ‫گنجشک اعظم قدرت رو به دست گرفته 524 00:36:46,160 --> 00:36:49,880 ‫چونکه کاملا آگاه‌ـه که ما سرگرم سروکله زدن ‫باهمدیگه هستیم، به‌جای اینکه قدرت رو ازش پس بگیریم 525 00:36:49,880 --> 00:36:51,600 ‫کارمون به اینجا کشیده. آفرین به ما 526 00:36:51,680 --> 00:36:53,720 ‫حالا آینده هفت اقلیم 527 00:36:53,800 --> 00:36:55,560 ‫توی دست‌های کثیف ِ دهقانی‌ـش قرار گرفته . 528 00:36:55,680 --> 00:36:58,320 ‫توی چند روز اینده، اون یه دادگاه برای من برگزار می‌کنه 529 00:36:58,400 --> 00:37:01,840 ‫ولی قبل از اون ملکه مارجی قدم‌های ندامت‌ـش ‫رو برمی‌داره 530 00:37:01,920 --> 00:37:05,400 ‫اره، مارجی از گناهان‌ـش توبه میکنه 531 00:37:05,480 --> 00:37:07,360 ‫جلوی مردم خوب شهر 532 00:37:07,480 --> 00:37:09,840 ‫اوه، نه 533 00:37:09,920 --> 00:37:12,640 ‫اون اتفاق نمی‌تونه بیفته 534 00:37:12,720 --> 00:37:14,440 ‫اون اتفاق نمی‌افته 535 00:37:14,560 --> 00:37:16,120 ‫موافقم 536 00:37:18,680 --> 00:37:21,440 ‫من دومین ارتش بزرگ وستروس رو داریم 537 00:37:21,560 --> 00:37:22,920 ‫تو بیارشون توی شهر 538 00:37:23,040 --> 00:37:25,600 ‫،قبل از اینکه تحقیر مارجی شروع بشه ‫جلوش رو بگیر 539 00:37:25,680 --> 00:37:28,000 ‫و برش گردون به مقرر پادشاهی 540 00:37:28,080 --> 00:37:31,640 ‫پادشاه به من دستور داده که هیچ اقدامی علیه ‫گنجیشک اعظم یا 541 00:37:31,760 --> 00:37:34,720 ‫سربازان ایمان نکنم، به‌خاطر نگرانی‌ـشون ‫درباره امنیت ملکه . 542 00:37:34,840 --> 00:37:36,600 ‫تو به هیچ وجه کاری نمی‌کنی 543 00:37:36,680 --> 00:37:39,120 ‫وقتی که ارتش "تایرل" اومد، تو استعفا می‌دی 544 00:37:39,200 --> 00:37:42,720 ‫تو از استعفا دادن هم منع شده بودی؟ 545 00:37:42,840 --> 00:37:45,600 ‫نه، ولی اگر پادشاه باید ... 546 00:37:45,680 --> 00:37:48,320 ‫کل قضیه قبل از اینکه کسی بهت دستور کاری ‫رو بده تموم می‌شه 547 00:37:48,440 --> 00:37:52,400 ‫،وقتی گنجشک اعظم دستگیر شد یا بهتر مرد 548 00:37:52,480 --> 00:37:54,920 ‫"مارجری برگشت پیش "تامن 549 00:37:55,040 --> 00:37:57,040 ‫فکر میکنی پادشاه از نتیجه ناراضی میشه؟ 550 00:37:57,120 --> 00:37:59,760 ‫تو از این افراطی‌ها به اندازه ما متنفری 551 00:37:59,840 --> 00:38:03,000 ‫تو از کاری که با پسرت کردن متنفری 552 00:38:03,080 --> 00:38:04,880 ‫می‌خوای "لنسل" برگرده؟ 553 00:38:04,960 --> 00:38:06,760 ‫یا برای همیشه باهاش خداحافظی کردی؟ 554 00:38:08,480 --> 00:38:10,640 ‫البته که می‌خوام برگرده 555 00:38:13,920 --> 00:38:15,440 ‫پس کنار وایسا 556 00:38:15,520 --> 00:38:18,600 ‫و بذار ادم‌هایی که اونو ازت گرفتن نابود بشن 557 00:38:22,040 --> 00:38:23,760 ‫،اگر که اوضاع طبق برنامه پیش نره 558 00:38:23,840 --> 00:38:26,120 ‫گنجشک‌ها دوستان زیادی توی شهر دارند 559 00:38:26,240 --> 00:38:28,840 ‫ما درگیر یه جنگ داخلی می‌شیم . ‫خیلی‌ها خواهند مرد 560 00:38:28,960 --> 00:38:31,240 ‫خیلی خواهند مرد، بدون توجه به اینکه ما چیکار میکنیم 561 00:38:32,960 --> 00:38:34,600 ‫بهترـه که اونا بمیرن تا ما 562 00:39:28,760 --> 00:39:31,040 ‫اونا بهم گفتن تو، خونه بودی و ما باور نکردم 563 00:39:33,000 --> 00:39:35,640 ‫گفتم «تئون گریجوی؟ 564 00:39:35,720 --> 00:39:37,960 ‫اون مرده 565 00:39:38,080 --> 00:39:40,320 ‫«اون مدت‌هاست که مرده 566 00:39:43,360 --> 00:39:45,240 ‫گذاشت بری؟ 567 00:39:45,320 --> 00:39:46,720 ‫فرار کردم 568 00:39:49,160 --> 00:39:50,920 ‫نمی‌تونم صدات رو بشنوم 569 00:39:51,040 --> 00:39:52,600 ‫من فرار کردم 570 00:39:54,880 --> 00:39:56,560 ‫به من نگاه کن 571 00:40:04,880 --> 00:40:06,200 ‫به من نگاه کن 572 00:40:07,640 --> 00:40:10,160 ‫مردهایی برای نجات تو جون‌ـشون رو از دست دادن 573 00:40:10,240 --> 00:40:11,800 ‫مردهای خوب 574 00:40:11,880 --> 00:40:13,280 ‫مردان من 575 00:40:14,720 --> 00:40:16,280 ‫معذرت می‌خوام 576 00:40:16,360 --> 00:40:18,320 ‫تو برادرم بودی 577 00:40:18,400 --> 00:40:21,320 ‫تو یه عوضی لوس کوچولو بودی، ولی برادرم بودی 578 00:40:21,440 --> 00:40:23,320 ‫من همه چیز رو برای تو به خطر انداختم 579 00:40:23,400 --> 00:40:24,720 ‫و تو بهم خیانت کردی 580 00:40:24,800 --> 00:40:26,880 ‫می‌دونم. می‌دونم و متاسفم 581 00:40:27,000 --> 00:40:28,240 ‫اینقدر اینو نگو 582 00:40:29,280 --> 00:40:30,440 ‫اون منو درهم شکست 583 00:40:30,560 --> 00:40:33,120 ‫اون من به هزار تیکه تبدیل کرد 584 00:40:33,240 --> 00:40:34,560 ‫می‌دونم - ‫تو نمی‌دونی - 585 00:40:34,640 --> 00:40:37,040 ‫اون یکی از اون تیکه‌ها رو برامون فرستاد 586 00:40:37,120 --> 00:40:39,040 ‫به همین دلیل بود که اومدم دنبالت 587 00:40:44,800 --> 00:40:46,640 ‫چرا اومدی اینجا؟ 588 00:40:46,720 --> 00:40:48,280 ‫دیگه کجا می‌تونستم برم؟ 589 00:40:48,360 --> 00:40:51,920 ‫فکر کردی پدر مرده و بیای ادعای تاج‌وتخت کنی؟ 590 00:40:52,000 --> 00:40:53,920 ‫نه، نه، بعد از اینکه پهلو گرفتیم خبر مرگش رو شنیدم 591 00:40:54,000 --> 00:40:56,800 ‫تو اتفاقی سروکله‌ات توی پایک پیدا شدن درست ‫قبل از تشکیل مجلس موسسان؟ 592 00:40:56,880 --> 00:40:58,280 ‫نمی‌دونستم 593 00:41:01,160 --> 00:41:04,240 ‫فکر می‌کنی هیچ آهن‌زاده‌ای هست که ‫،بخواد تو پادشاه بشی 594 00:41:04,320 --> 00:41:06,080 ‫بعد از اون کاری که کردی؟ 595 00:41:06,160 --> 00:41:08,040 ‫من نمی‌خوام که پادشاه بشم 596 00:41:08,160 --> 00:41:11,240 ‫چی می‌خوای؟ 597 00:41:11,360 --> 00:41:13,280 ‫باید بهت گوش می‌کردم . ‫تو تنها کسی هستی که ... 598 00:41:13,400 --> 00:41:15,640 ‫دیگه اهمیتی نداره . ‫گریه نکن 599 00:41:15,720 --> 00:41:17,640 ‫بهم نگاه کن 600 00:41:18,360 --> 00:41:20,800 ‫بهم بگو چی می‌خوای 601 00:41:24,960 --> 00:41:27,520 ‫تو باید به جزیره آهن حکمرانی کنی 602 00:41:28,760 --> 00:41:30,640 ‫بذار بهت کمک کنم 603 00:41:56,280 --> 00:41:58,280 ‫اونا خوب تمیزت کردن 604 00:42:00,440 --> 00:42:03,520 ‫می‌دونی من کی‌ام؟ 605 00:42:03,640 --> 00:42:04,800 ‫یه لرد 606 00:42:04,880 --> 00:42:06,720 ‫اره 607 00:42:06,840 --> 00:42:09,280 ‫یه لرد 608 00:42:09,400 --> 00:42:11,240 ‫اعلامیه‌هام رو دیدی؟ 609 00:42:12,520 --> 00:42:14,560 ‫مردهایی که پوست‌ـشون کنده شده 610 00:42:14,680 --> 00:42:17,400 ‫نگران‌ـت می‌کنه؟ 611 00:42:17,480 --> 00:42:18,920 ‫بعد از اون می‌خوری‌ـشون؟ 612 00:42:22,440 --> 00:42:23,640 ‫نه 613 00:42:23,720 --> 00:42:26,600 ‫پس من بدترش رو هم دیدم 614 00:42:49,760 --> 00:42:51,720 ‫تو به استارک‌ها خدمت کردی؟ 615 00:42:51,840 --> 00:42:54,240 ‫اره. اونا من زنجیر کردن 616 00:42:54,360 --> 00:42:56,120 ‫،و یه شمیر زیر گلوی من گذاشتند 617 00:42:56,240 --> 00:42:57,440 ‫به همین خاطر بهشون خدمت کردم 618 00:42:57,560 --> 00:43:00,760 ‫،استارک‌ها مدت‌هاست که رفتن 619 00:43:00,880 --> 00:43:03,520 ‫ولی تو همچنان از ریکان محافظت کردی 620 00:43:03,640 --> 00:43:07,000 ‫مشتری درستش که پیدا می‌شد ‫قیمت خوبی بابتش می‌داد 621 00:43:07,080 --> 00:43:08,800 ‫من مدت زیادی به خانواده‌اش خدمت کردم 622 00:43:08,880 --> 00:43:10,920 ‫حقوقی نگرفتم 623 00:43:11,040 --> 00:43:14,040 ‫جوری که من می‌دیدم، من طلب داشتم 624 00:43:16,080 --> 00:43:18,560 ‫،ولی از این به بعد 625 00:43:18,680 --> 00:43:21,040 ‫ممکنه که ریکان برای تو نباشه که بفروشی‌ـش 626 00:43:21,120 --> 00:43:22,720 ‫اون مال من‌ـه 627 00:43:22,840 --> 00:43:25,720 ‫پس دیگه من چه استفاده‌ای برای تو می‌تونم ‫داشته باشم 628 00:43:28,040 --> 00:43:30,280 ‫من می‌تونم چیزی که می‌خوای رو بهت بدم 629 00:43:30,400 --> 00:43:32,520 ‫مطمئنی که می‌دونی اون چیه؟ 630 00:43:34,080 --> 00:43:37,400 ‫چیزی که مردها همیشه می‌خوان 631 00:43:37,520 --> 00:43:41,560 ‫و وقتی که اونا واقعا می‌خوان، اول می‌ذارن حموم کنه . 632 00:43:49,520 --> 00:43:51,680 ‫تو خوب حرف می‌زنی 633 00:43:53,880 --> 00:43:55,640 ‫خوشم میاد 634 00:44:02,920 --> 00:44:06,520 ‫تو خیلی بهتر از تئون گریجوی صحبت میکنی 635 00:44:07,840 --> 00:44:09,600 ‫چطور؟ 636 00:44:09,680 --> 00:44:11,880 ‫باید خیلی روش کار می‌کردم تا به حرف زدن بیفته 637 00:44:12,000 --> 00:44:14,400 ‫ولی اون صحبت کرد 638 00:44:14,480 --> 00:44:16,080 ‫همه‌ـشون میکنن 639 00:44:16,160 --> 00:44:18,840 ‫اون همه چیز رو بهم گفت 640 00:44:18,920 --> 00:44:21,640 ‫،همه‌چیز رو درباره پسرهای استارک 641 00:44:21,760 --> 00:44:23,880 ‫،کی بهشون کمک کرد فرار کنن 642 00:44:24,000 --> 00:44:25,240 ‫و اون زن چطور اینکار رو کرد 643 00:44:52,560 --> 00:44:54,400 ‫دروازه رو باز کن 644 00:45:39,520 --> 00:45:41,560 ‫بابت غذا معذرت می‌خوام 645 00:45:41,640 --> 00:45:43,600 ‫این چیزی نیست که ما بهش معروف باشیم 646 00:45:43,680 --> 00:45:46,040 ‫درسته. چیزهای مهم‌تری هست 647 00:45:50,880 --> 00:45:52,600 ‫نامه‌ای برای شما، لرد فرمانده 648 00:45:54,360 --> 00:45:56,160 ‫من دیگه لرد فرمانده نیستم 649 00:46:15,320 --> 00:46:17,720 ‫خطاب به خائن و حروم‌زاده جان اسنو» 650 00:46:17,840 --> 00:46:20,920 ‫تو اجازه دادی که هزاران وحشی از دیوار گذر کنن 651 00:46:21,040 --> 00:46:22,440 ‫تو به نوع خودت خیانت کردی 652 00:46:22,560 --> 00:46:24,320 ‫تو به شمال خیانت کردی 653 00:46:24,440 --> 00:46:27,440 ‫وینترفل مال من‌ـه، حروم‌زاده . ‫بیا و ببین . 654 00:46:28,960 --> 00:46:30,960 ‫برادرت ریکان توی سیاه‌چال من‌ـه . 655 00:46:39,280 --> 00:46:41,200 ‫پوست گرگ‌ـش کف اتاق من‌ـه 656 00:46:41,280 --> 00:46:43,520 ‫بیا و ببین . ‫من می‌خوام که عروسم رو بهم برگردونی . 657 00:46:43,640 --> 00:46:47,200 ‫اونو بفرست پیش من، حروم‌زاده، و من کاری با تو ‫و اون وحشی‌هایی که عاشق‌ـشونی ندارم 658 00:46:47,320 --> 00:46:50,280 ‫اون بهم پس نده و من میام شمال و 659 00:46:50,400 --> 00:46:53,720 ‫تمام مردها و زن‌ها و نوزادهای وحشی‌ای که تحت محافظت ‫تو هستند سلاخی می‌کنم . 660 00:46:53,840 --> 00:46:57,120 ‫تو تماشاشون می‌کنی وقتی من پوست‌ـشون رو میکنم . ‫«...تو 661 00:46:59,360 --> 00:47:00,920 ‫ادامه بده 662 00:47:01,040 --> 00:47:02,760 ‫ادامه‌اش هم همین‌جور چیزهاست 663 00:47:07,440 --> 00:47:10,880 ‫تو تماشا می‌کنی که سربازهام توی صف وایمیستند» ‫تا به خواهرت تجاوز کنند 664 00:47:12,320 --> 00:47:13,600 ‫تو تماشا می‌کنی که سگ‌هام 665 00:47:13,680 --> 00:47:16,160 ‫برادر وحشی کوچولوت رو تیکه پاره می‌کنند 666 00:47:18,120 --> 00:47:21,600 ‫بعدش من چشم‌هات رو از کاسه‌اش درمیارم ‫و می‌ذارم سگ‌هام باقی کار رو انجام بدن . 667 00:47:21,720 --> 00:47:25,480 ‫بیا و ببین. رمزی بولتون، لرد وینترفیل . 668 00:47:25,600 --> 00:47:27,240 ‫«.و نگهبان شمال 669 00:47:30,640 --> 00:47:34,400 ‫لرد وینترفیل و نگهبان شمال 670 00:47:34,520 --> 00:47:37,280 ‫پدرش مرده 671 00:47:37,400 --> 00:47:38,840 ‫رمزی کشتش 672 00:47:38,960 --> 00:47:41,240 ‫و حالا اون ریکان رو داره - . ‫ما اینو نمی‌دونیم - 673 00:47:41,320 --> 00:47:43,640 ‫اره می‌دونیم 674 00:47:43,720 --> 00:47:46,120 ‫چندتا مرد توی ارتشش داره؟ 675 00:47:48,120 --> 00:47:51,680 ‫یادمه شنیدم که گفت پنج هزار نفر، وقتی ‫داشت درباره حمله استنیس صحبت میکرد 676 00:47:51,800 --> 00:47:54,040 ‫چندتا تو داری؟ 677 00:47:54,160 --> 00:47:57,000 ‫که می‌تونن راهپیمایی کنن و بجنگن؟ 678 00:47:57,120 --> 00:47:58,760 ‫دوهزار 679 00:48:00,000 --> 00:48:02,600 ‫بقیه‌ـش بچه‌ها و پیرهان . 680 00:48:07,120 --> 00:48:09,920 ‫تو پسر اخرین نگهبان واقعی شمالی . 681 00:48:10,040 --> 00:48:13,520 ‫خانواده‌های شمالی وفادارند . ‫اونا برای تو می‌جنگند اگه ازشون بخوای 682 00:48:15,560 --> 00:48:19,600 ‫یه هیولا خونه و برادرمون رو گرفته . 683 00:48:20,960 --> 00:48:23,840 ‫باید برگردیم به وینترفیل و اونا رو نجات بدیم 684 00:48:35,360 --> 00:48:38,200 ‫ریختن خون توی شهر مقدس ممنوع‌ـه 685 00:48:38,240 --> 00:48:41,400 ‫حمل سلاح در شهر مقدس ممنوع‌ـه 686 00:48:41,400 --> 00:48:43,240 ‫پس ما خون نمی‌ریزیم . 687 00:48:43,280 --> 00:48:45,960 ‫خب...همیشه یه‌مقدار خون هست 688 00:48:46,000 --> 00:48:49,120 ‫یکی سرش رو با سنگ شکست 689 00:48:49,200 --> 00:48:51,400 ‫اگو به کالاسر من تعلق داشت 690 00:48:51,480 --> 00:48:53,160 ‫اون بهم درست خدمت کرد 691 00:48:53,200 --> 00:48:55,560 ‫سرش با یه سنگ شکست 692 00:48:55,640 --> 00:48:56,960 ‫کون لق اگو 693 00:49:03,040 --> 00:49:05,280 ‫بیوه دراگو رو بیار 694 00:49:27,000 --> 00:49:30,560 ‫کی به اون اهمیت می‌ده. اون یه کوتوله‌ـست 695 00:49:30,640 --> 00:49:32,320 ‫من ازش خوشم میاد 696 00:49:32,400 --> 00:49:34,200 ‫اون از شیر روشن‌ترـه 697 00:49:34,240 --> 00:49:36,640 ‫می‌خوام بدونم کالسی چه طعمی‌ـه . 698 00:49:36,680 --> 00:49:37,720 ‫خوب 699 00:49:37,800 --> 00:49:39,280 ‫تو می‌تونی کیرم رو برام ساک بزنی 700 00:49:40,000 --> 00:49:42,800 ‫اون به دوش کالن تعلق داره 701 00:49:42,880 --> 00:49:45,200 ‫ارباب‌های خردمند یونکای می‌خواننش . 702 00:49:45,240 --> 00:49:48,040 ‫اونا در عوض‌ـش ۱۰هزار اسب می‌دن 703 00:49:48,080 --> 00:49:49,440 ‫،چی بیشتر ارزش داره 704 00:49:49,480 --> 00:49:52,000 ‫یه دختر کوچولوی صورتی یا ده‌هزار اسب 705 00:49:52,040 --> 00:49:55,280 ‫گوربابای ارباب‌های خردمند و کون‌های عطرزده‌ـشون 706 00:49:55,320 --> 00:49:57,600 ‫من خودم اسب‌هاشون رو می‌گیرم 707 00:49:58,200 --> 00:50:00,840 ‫می‌خوای بدونی من چی فکر می‌کنم؟ 708 00:50:03,160 --> 00:50:05,560 ‫تو ترجیح می‌دی که به عنوان برده فروخته بشی؟ 709 00:50:05,840 --> 00:50:09,040 ‫یا شاید می‌خوای به رالکو نشون بدی که ‫چه طعمی هستی؟ 710 00:50:09,120 --> 00:50:10,440 ‫نه 711 00:50:10,520 --> 00:50:12,360 ‫من هیچ کدوم از اونا رو نمی‌خوام 712 00:50:12,400 --> 00:50:14,040 ‫ما به چیزی که تو می‌خوای اهمیتی نمی‌دیم 713 00:50:14,080 --> 00:50:16,200 ‫اینجا معبد دوش کالن ـه 714 00:50:16,240 --> 00:50:17,760 ‫،تو اینجا صدایی نداری 715 00:50:17,800 --> 00:50:19,880 ‫مگر اینکه تو دوش کالن باشی 716 00:50:19,920 --> 00:50:22,400 ‫که تو نیستی، تا وقتی که ما تصیم بگیریم . 717 00:50:22,560 --> 00:50:26,360 ‫من می‌دونم کجام. من قبلا اینجا بودم 718 00:50:26,400 --> 00:50:30,960 ‫اینجا جایی بود که دوش کالن بچه‌ام رو ‫نریانی که بر بام دنیا صعود میکنه" خوند" . 719 00:50:31,000 --> 00:50:32,880 ‫و چی شد؟ 720 00:50:32,920 --> 00:50:35,320 ‫تو مثل یه احمق به یه عفریته اعتماد کردی 721 00:50:35,360 --> 00:50:38,880 ‫بچه‌ات مرده، به‌خاطر تو 722 00:50:38,920 --> 00:50:41,240 ‫و کالی دراگو 723 00:50:42,800 --> 00:50:46,800 ‫اینجا جایی بود که دراگو قول داد کالسرش ‫رو غرب ببره، جایی که دنیا به پایان می‌رسه . 724 00:50:46,840 --> 00:50:50,480 ‫تا سوار اسب چوبی بشه و از دریا نمک سیاه رد بشه ‫به جایی که تا حالا هیچ کالی نرفته 725 00:50:50,520 --> 00:50:56,400 ‫اون قول داد که مردها رو توی زره‌های آهنی‌ـشون بکشه ‫و خونه‌های سنگی‌ـشون رو خراب کنه 726 00:50:56,640 --> 00:51:00,000 ‫اون قسم خورد جولی مادر کوهستان‌ها 727 00:51:00,040 --> 00:51:02,160 ‫و تو اینقدر احمق بودی که باورش کردی 728 00:51:02,560 --> 00:51:06,280 ‫و اینجا، حالا، کال‌ها چه بحث مهمی میکنن؟ 729 00:51:06,360 --> 00:51:08,320 ‫،کدوم روستای کوچولو رو غارت کنین 730 00:51:08,360 --> 00:51:12,360 ‫چندتا دختر رو می‌تونین بگایید و چندتا اسب ‫خراج بگیرین . 731 00:51:12,400 --> 00:51:14,720 ‫شما مردهای کوچیکی هستین 732 00:51:14,920 --> 00:51:18,040 ‫هیچ کدوم‌ـتون مناسب رهبری دورتراکی نیستید . 733 00:51:20,000 --> 00:51:22,760 ‫ولی من هستم 734 00:51:24,280 --> 00:51:27,080 ‫و من رهبری خواهم کرد 735 00:51:35,560 --> 00:51:37,200 ‫خیلی خب 736 00:51:37,400 --> 00:51:39,640 ‫تو دوش کالی نمی‌شی . 737 00:51:39,880 --> 00:51:43,440 ‫بجاش ما به نوبت می‌کنیم‌ـت 738 00:51:43,480 --> 00:51:47,320 ‫و بعد اجازه می‌دیم که خون‌سوارهای ما بکننت . 739 00:51:49,200 --> 00:51:52,600 ‫،و اگه چیزی از تو باقی مونده بود 740 00:51:52,800 --> 00:51:55,880 ‫ما می‌ذاریم که اسب‌هامون بکننت . 741 00:51:58,480 --> 00:52:00,800 ‫جنده دیوونه 742 00:52:01,160 --> 00:52:04,760 ‫تو واقعا فکر کردی که ما به تو خدمت میکنیم؟ 743 00:52:10,680 --> 00:52:12,800 ‫شما خدمت نمی‌کنید 744 00:52:12,880 --> 00:52:14,520 ‫شما می‌میرید . 745 00:54:51,320 --> 00:56:14,400 ‫<font color="red">©</font> TvWorld.info 745 00:56:15,305 --> 00:57:15,679