The Secret Diary of Amarcord

ID13184811
Movie NameThe Secret Diary of Amarcord
Release NameNAcinema Release
Year1974
Kindmovie
LanguagePersian
IMDB ID2038256
Formatsrt
Download ZIP
1 00:00:03,798 --> 00:00:20,401 ترجمه اختصاصی کانال تلگرام ناسینما مترجم: عماد گلستانی 2 00:00:22,000 --> 00:00:28,074 Do you want subtitles for any video? -=[ ai.OpenSubtitles.com ]=- 3 00:00:38,248 --> 00:00:43,795 خاطرات محرمانه <i>آمارکورد</i> 4 00:00:45,255 --> 00:00:51,553 نوشته و کارگردانی شده توسط همکاران فلینی 5 00:01:12,407 --> 00:01:14,701 شما تو چین مه دارید؟ 6 00:01:14,784 --> 00:01:18,872 بله، ما مه، برف، بارون داریم. همه چی! 7 00:01:23,501 --> 00:01:25,628 زرده، یا مثل اینجا خاکستریه؟ 8 00:01:26,129 --> 00:01:29,174 خاکستری! همه چیز شبیه اینجاست. 9 00:01:33,887 --> 00:01:35,805 مطمئن نیستم راستش رو بگی. 10 00:01:36,723 --> 00:01:40,268 کی می‌دونه تو چین چه اتفاقایی می‌افته؟ 11 00:01:40,852 --> 00:01:42,896 شاید نمی‌خوای بهم بگی. 12 00:01:42,979 --> 00:01:45,440 من همه‌چیز رو میگم. تو بپرس، من میگم! 13 00:01:47,776 --> 00:01:48,777 مثلاً... 14 00:01:50,403 --> 00:01:53,698 بچه‌های چینی بعد از نه ماه به دنیا میان یا زودتر؟ 15 00:01:53,782 --> 00:01:56,409 - نه ماه! - آروم باش. 16 00:01:56,493 --> 00:01:58,828 قبل از جواب دادن خوب فکر کن. 17 00:01:59,704 --> 00:02:04,083 من تو یه کتاب خوندم که شما چینی‌ها اینقدر کوچیکید چون زود به دنیا میاید. 18 00:02:04,167 --> 00:02:05,168 راسته؟ 19 00:02:05,877 --> 00:02:07,921 اشتباهه! کتابه اشتباهه! 20 00:02:08,004 --> 00:02:09,964 نه، اشتباه نیست. 21 00:02:10,465 --> 00:02:14,969 این کتابیه‌ که تمام تفاوت‌های بین ما و شما رو توضیح می‌ده. 22 00:02:16,221 --> 00:02:19,349 - مثلاً، موی صاف و موی فر. - این درسته! 23 00:02:20,058 --> 00:02:22,519 شما چشم‌های بادومی دارید، ولی ما نداریم. 24 00:02:23,102 --> 00:02:24,687 - اینطور نیست؟ - واضحه. 25 00:02:25,271 --> 00:02:28,900 پوستتون زرده، عین گُه. مال ما سفیده. 26 00:02:29,359 --> 00:02:30,360 درسته! 27 00:02:31,903 --> 00:02:34,864 شما ناف ندارید، ولی ما داریم. 28 00:02:35,490 --> 00:02:37,283 ما هم ناف داریم! 29 00:02:37,742 --> 00:02:39,285 - دروغ میگی! - نه راست میگم! 30 00:02:39,619 --> 00:02:42,664 - تو یه دروغگویی! - نه، ما ناف داریم! 31 00:02:42,747 --> 00:02:45,166 - شنیدید؟ میگه داره! - نه، نداره. 32 00:02:45,250 --> 00:02:48,253 - راسته! - دارم میام چک کنم. 33 00:02:48,336 --> 00:02:51,130 - نشونم بده! اینا رو در بیار! - ما همه داریم! 34 00:02:51,214 --> 00:02:54,801 ما قرار نیست گول یکی مثل تو رو بخوریم! مگه نه بچه‌ها؟ 35 00:02:55,510 --> 00:02:57,720 - خودشه. - داری چیکار می‌کنی؟ 36 00:02:58,638 --> 00:03:03,434 - نه، شلوار نه! - نه؟ پس نداره! 37 00:03:04,686 --> 00:03:07,939 - دارم! - نشونم بده، اگه داری! 38 00:03:08,022 --> 00:03:11,401 - نه! اینجا نه... - بیا اینجا، نشونم بده. یالا! 39 00:03:11,484 --> 00:03:15,613 یالا، نشونم بده اینجا هیچی نیست. 40 00:03:18,116 --> 00:03:20,243 اون داره! باید اعتراف کنم. 41 00:03:20,326 --> 00:03:23,329 <i>باشه، فهمیدم. این صحنه تو فیلم نیست. حذفش کردم.</i> 42 00:03:23,413 --> 00:03:26,416 می‌خوای باهاش چیکار کنی؟ چرا از سطل آشغال درش آوردی؟ 43 00:03:26,499 --> 00:03:32,463 همینه. ما قصد داشتیم از صحنه‌های حذف شده فیلم استفاده کنیم، 44 00:03:32,547 --> 00:03:37,844 و حتی برداشت‌های تکراری و دور ریخته شده از سطل تدوین، 45 00:03:37,927 --> 00:03:44,851 به علاوه素材های ژورنالیستی که پپینو روتونو در حین تولید فیلمبرداری کرده، 46 00:03:45,310 --> 00:03:50,481 تا یه جور خاطرات محرمانه، یه نوع گفتگو خلق کنیم. 47 00:03:50,565 --> 00:03:53,735 هدفتون از روایت این چیه؟ زاویه دید چیه؟ 48 00:03:53,818 --> 00:03:57,447 زاویه دید همکاران شما، مثل دستیار اولتون، مائوریتسیو، 49 00:03:57,530 --> 00:04:00,074 منشی تدوین، نورما. جرارد. 50 00:04:00,158 --> 00:04:03,995 - به نظرم چیزای همیشگی میاد. - نه دقیقاً. 51 00:04:04,078 --> 00:04:09,375 ما رابطه شما با بازیگران رو به عنوان تم اصلی انتخاب کردیم. این کار نشده. 52 00:04:09,459 --> 00:04:15,006 نحوه سوءاستفاده شما از بازیگران، رابطه‌تون باهاشون موقع فیلمبرداری. 53 00:04:15,632 --> 00:04:19,594 به علاوه رابطه با والدینشون، همسران، بستگان، پلیس. 54 00:04:20,094 --> 00:04:24,057 مائوریتسیو یه ایده دوست‌داشتنی داشت. می‌خواد با دفترها شروع کنه. 55 00:04:24,140 --> 00:04:27,977 بله، فکر کردم اون اتمسفر اغراق‌آمیز و کلافه‌کننده رو بازسازی کنم... 56 00:04:28,061 --> 00:04:30,813 کی قراره این چیزا رو بسازه؟ 57 00:04:30,897 --> 00:04:33,775 نمی‌دونم. مائوریتسیو فیلمبرداری می‌کنه. من یه برنامه زمان‌بندی درست کردم. 58 00:04:33,858 --> 00:04:35,485 - شما دو نفر؟ - بله. 59 00:04:36,235 --> 00:04:37,278 بله. 60 00:04:37,654 --> 00:04:40,448 چینتسیا، عزیزم، تو دو متر قد داری! 61 00:04:40,531 --> 00:04:43,284 هنوز اینجایی؟ صبح بخیر، مرد. 62 00:04:43,368 --> 00:04:44,452 بعداً. 63 00:04:44,535 --> 00:04:46,162 بله، پنج دقیقه صبر کن. 64 00:04:46,245 --> 00:04:49,916 - من اونجا منتظر می‌مونم. - لطفاً، من دو ساعته منتظرم. 65 00:04:49,999 --> 00:04:53,294 که چی؟ لیلیانا، من می‌خوام ناندینو اورفئی رو ببینم. 66 00:04:53,378 --> 00:04:55,880 دوباره به سیرک زنگ بزن. این پنجمین باره که بهت میگم! 67 00:04:55,964 --> 00:04:59,092 - کوتوله رو پیدا کردی؟ - نمی‌دونم. 68 00:04:59,175 --> 00:05:03,388 - نمی‌دونی؟ - من خواننده ماسلا رو آوردم. سلام کن. 69 00:05:03,471 --> 00:05:07,392 - صبح بخیر، دکترِ. - دکترِ اینجا می‌خواست دوباره شما رو ببینه. 70 00:05:07,475 --> 00:05:10,061 شما بازیگرید، خانم؟ تا حالا تو سینما کار کردید؟ 71 00:05:10,144 --> 00:05:13,231 نه، من تو تلویزیون کار کردم، تو باری. 72 00:05:13,314 --> 00:05:15,984 - ببخشید، مائوریتسیو. - بله؟ 73 00:05:16,067 --> 00:05:18,319 - بله، یه لحظه. نورما؟ - بله؟ 74 00:05:18,403 --> 00:05:22,407 - ایجنت اون خواننده انگلیسیه! - ماسلا ساعت ۲ مهمونی مجردی داره. 75 00:05:22,490 --> 00:05:23,992 نقشتون تو تلویزیون چی بود؟ 76 00:05:24,075 --> 00:05:27,161 - قطارش ساعت ۱۱ صبحه. - ولی من دارم با این خانم حرف می‌زنم! 77 00:05:27,245 --> 00:05:31,040 نمی‌دونم. من روی حالات چهره کار می‌کردم. 78 00:05:31,582 --> 00:05:33,543 اونا می‌گفتن: «خانم مارتینا.» 79 00:05:33,626 --> 00:05:36,462 اون فامیلی دختریم بود. فامیلی تأهلم گامبتا است. 80 00:05:36,546 --> 00:05:40,341 اونا می‌گفتن: «خوشحال. نگران.» 81 00:05:40,800 --> 00:05:43,553 یادم نمیاد دیگه چی می‌گفتن. آه، بله! 82 00:05:44,387 --> 00:05:47,348 این حالت، مثلاً، درد وحشتناکه. 83 00:05:48,850 --> 00:05:50,893 - یا... - چرا این آدما رو میاری پیش من؟ 84 00:05:50,977 --> 00:05:54,313 من نیاوردمش. من با ماسلا هستم، که باید بره! 85 00:05:54,397 --> 00:05:57,567 دکترِ، من ساعت ۲ بعد از ظهر تو ناپل اجرا دارم. 86 00:05:57,650 --> 00:06:01,029 من می‌تونم هر حالتی که در هنر لازمه رو در بیارم! 87 00:06:12,081 --> 00:06:14,292 <i>- مائوریتسیو؟</i> - بله، دکتر فلینی؟ 88 00:06:14,375 --> 00:06:18,254 <i>- اون پوئلتو چی شد؟</i> - پوئلتی، بله. 89 00:06:18,337 --> 00:06:21,132 <i>- آره، همون یارو. پیداش کردی؟</i> - مرده. 90 00:06:21,883 --> 00:06:25,344 <i>- مرده؟</i> - بله، با بیوه‌اش صحبت کردم. مرده. 91 00:06:25,428 --> 00:06:27,638 <i>باورم نمی‌شه! یکی مرده، یکی زندانه،</i> 92 00:06:27,722 --> 00:06:29,599 <i>یکی تغییر جنسیت داده، یکی شیلیه!</i> 93 00:06:29,682 --> 00:06:32,185 <i>من می‌خوام پوئلتو رو ببینم!</i> 94 00:06:32,268 --> 00:06:33,811 <i>پیداش کن! این کار توئه!</i> 95 00:06:35,271 --> 00:06:36,355 باشه. 96 00:06:37,482 --> 00:06:39,817 یه چیز دیگه، دکترِ. 97 00:06:39,901 --> 00:06:41,527 من می‌تونم ببافم. 98 00:06:41,611 --> 00:06:44,280 شال، جلیقه، پلیور. 99 00:06:44,363 --> 00:06:46,741 می‌تونم برای شما و همسرتون چند تا ببافم. 100 00:06:47,158 --> 00:06:48,951 - بیا اینجا، جرارد! - کیه؟ 101 00:06:49,452 --> 00:06:52,205 فکر کنم سفارته. در مورد اون بازیگر فرانسویه. 102 00:06:52,538 --> 00:06:54,207 ...تا ۱۵٪... 103 00:06:57,251 --> 00:06:59,253 نورما، هیچی نمی‌شنوم! 104 00:07:02,298 --> 00:07:07,178 <i>به تو نیاز دارم وقتی می‌خوابم بیدار می‌شم و تو نیستی</i> 105 00:07:07,929 --> 00:07:10,890 نورما! اون تو ساکت شید! 106 00:07:14,769 --> 00:07:16,521 اینجا چه خبره؟ 107 00:07:16,604 --> 00:07:19,232 اینجا دفتره! برید بیرون! 108 00:07:19,315 --> 00:07:22,443 باید دوباره بهت بگم؟ نذار کسی بیاد اینجا! 109 00:07:22,527 --> 00:07:25,780 ...روزنامه‌نگار، تو هم خیلی پاچه‌خواری، می‌دونی؟ 110 00:07:25,863 --> 00:07:28,658 - صبح بخیر، هزینه‌اش چقدره؟ - برای چی؟ 111 00:07:29,117 --> 00:07:32,995 - داشتم می‌پرسیدم هزینه‌اش چقدره. - می‌پرسی ما بهت پول می‌دیم؟ 112 00:07:33,079 --> 00:07:37,333 - نه، اگه من چیزی به شما بدهکارم. - چی؟ اگه تو باید به ما پول بدی؟ 113 00:07:37,917 --> 00:07:40,753 بله، اولین بارم نخواهد بود. 114 00:07:40,837 --> 00:07:46,134 یه بار، یه عکس گذاشتم و بعد یه صورتحساب ۵٬۰۰۰ لیری دریافت کردم. 115 00:07:47,135 --> 00:07:48,594 صبح بخیر. 116 00:07:52,431 --> 00:07:54,517 صبح بخیر، خانم. شما بازیگرید؟ 117 00:07:54,600 --> 00:07:56,352 نه، نیستم. 118 00:07:56,435 --> 00:08:01,232 - به اینجا دعوت شدید؟ - نه، نشدم. 119 00:08:01,315 --> 00:08:03,693 - من دعوت نشدم. - نه؟ 120 00:08:03,776 --> 00:08:07,530 دوست دارید تو فیلم نقشی بازی کنید؟ همین رو می‌خواید؟ 121 00:08:08,281 --> 00:08:10,575 نه، من هیچ کاری در مورد فیلم نمی‌خوام انجام بدم. 122 00:08:10,658 --> 00:08:12,076 پس اینجا چیکار می‌کنید؟ 123 00:08:12,493 --> 00:08:14,704 می‌خوام بالاخره اون هیولا رو ببینم! 124 00:08:14,787 --> 00:08:16,038 کدوم هیولا؟ 125 00:08:16,122 --> 00:08:18,374 آقای فلینی! 126 00:08:19,167 --> 00:08:20,793 یه لحظه. 127 00:08:22,420 --> 00:08:23,629 خب؟ 128 00:08:26,674 --> 00:08:28,885 - سه نوع مست داریم. - واقعاً؟ 129 00:08:28,968 --> 00:08:32,763 مست، خیلی مست و فوق‌العاده مست! 130 00:08:32,847 --> 00:08:36,809 - جابجا شده. کجا رو بگردم؟ - دوباره امتحان کن! پیداش کن! 131 00:08:36,893 --> 00:08:42,398 - یه تفاوت اساسی وجود داره. - عکس‌های داروساز ویتربو؟ 132 00:08:42,481 --> 00:08:45,985 - می‌خواد اونها رو ببینه. اینجا نیستن! - بذار بهت نشون بدم. 133 00:08:46,068 --> 00:08:49,530 - اون چیه؟ - مست. 134 00:08:50,823 --> 00:08:52,950 بعدی خیلی مسته. 135 00:08:54,827 --> 00:08:56,829 داری چیکار می‌کنی؟ اون چیه؟ 136 00:08:57,205 --> 00:08:58,623 خیلی مست. 137 00:08:59,332 --> 00:09:01,667 و در نهایت، کسی که خودش رو نابود می‌کنه. 138 00:09:04,795 --> 00:09:06,672 - صبح بخیر، دکترِ. - شما کی هستید؟ 139 00:09:07,131 --> 00:09:11,010 - من به راحتی تحت تأثیر قرار می‌گیرم، دکترِ. - چی؟ 140 00:09:21,437 --> 00:09:24,565 آفرین. چطور اینقدر راحت انجام می‌شه؟ 141 00:09:25,066 --> 00:09:27,777 - همیشه به راحتی تحت تأثیر قرار می‌گرفتید؟ - فوراً اتفاق می‌افته. 142 00:09:29,195 --> 00:09:30,696 پس یه استعداده. 143 00:09:48,130 --> 00:09:49,340 واقعاً خوبی. 144 00:09:49,924 --> 00:09:53,469 با این حال، تو این فیلم چیزی برای تو نیست. شاید یه وقت دیگه. خداحافظ. 145 00:09:54,804 --> 00:09:57,265 <i>دفاتر ما همیشه اینقدر شلوغ نیستن.</i> 146 00:09:57,348 --> 00:10:00,142 <i>- زمان‌های آروم و ساکتی هم هست.</i> - مائوریتسیو؟ 147 00:10:00,226 --> 00:10:02,019 الان میام، دکتر فلینی! 148 00:10:02,770 --> 00:10:05,773 <i>حالا، مثلاً، در حالی که ما بودجه صحنه رو چک می‌کنیم،</i> 149 00:10:05,856 --> 00:10:08,818 <i>جرارد داره با یه منتقد ساختارگرا از «پوزیتیف» صحبت می‌کنه.</i> 150 00:10:08,901 --> 00:10:10,194 <i>- در همین حین من...</i> - مائوریتسیو! 151 00:10:10,278 --> 00:10:11,279 بله؟ 152 00:10:11,362 --> 00:10:13,281 ۳۰ بار بهم زنگ زده! 153 00:10:15,408 --> 00:10:18,119 کجا بودی، مائوریتسیو؟ 154 00:10:18,202 --> 00:10:19,787 اینجا بشین. 155 00:10:19,870 --> 00:10:21,831 داشتم «ولپینا» رو طراحی می‌کردم. 156 00:10:21,914 --> 00:10:24,917 یه لباس سبز با خال‌های سیاه خواهد داشت 157 00:10:25,001 --> 00:10:26,585 تا شبیه مارمولک بشه. 158 00:10:26,669 --> 00:10:30,006 ولی اون یه گربه‌ است. می‌فهمی چی می‌گم؟ 159 00:10:30,089 --> 00:10:32,216 آها. این چیزیه که می‌خوام. 160 00:10:32,300 --> 00:10:36,679 یه گربه. با یه جنبه وحشی و ولگرد. 161 00:10:37,179 --> 00:10:41,517 حیوانی که همیشه آماده حمله است، ولی همیشه در حال فراره. 162 00:10:42,560 --> 00:10:44,895 - چی شده؟ - اون روزنامه‌نگار آلمانیه اینجاست. 163 00:10:44,979 --> 00:10:48,357 - تونینو گوئرا باید ترجمه کنه. - هنوز نیومده. 164 00:10:48,441 --> 00:10:50,901 داشتم به مائوریتسیو می‌گفتم. فایده‌ای نداره که بگردی، 165 00:10:50,985 --> 00:10:53,696 اگه واقعاً ندونی من چی می‌خوام، شخصیت‌ها چطورن. 166 00:10:53,779 --> 00:10:55,364 دنبال چی می‌گردی؟ 167 00:10:55,448 --> 00:10:58,576 ولپینا باید یه گربه باشه. من یه گربه می‌خوام! 168 00:10:58,659 --> 00:11:00,870 بله، لیلیانا. باید به گربه‌ها فکر کنیم. 169 00:11:00,953 --> 00:11:02,038 البته، یه گربه. 170 00:11:02,413 --> 00:11:03,414 همینه. 171 00:11:12,256 --> 00:11:16,886 <i>همانطور که شنیدید، فلینی قاطع بود. ولپینا باید یک گربه باشد.</i> 172 00:11:25,019 --> 00:11:29,398 <i>برای روزها، بازیگران مشهور و ناشناس تسلیم درخواست‌های او شدند.</i> 173 00:11:29,940 --> 00:11:32,818 <i>آنها موافقت کردند که صورتشان سفید رنگ شود.</i> 174 00:11:32,902 --> 00:11:34,278 <i>که چشم‌های شیشه‌ای مصنوعی بگذارند.</i> 175 00:11:34,362 --> 00:11:36,822 <i>که زخم‌های مصنوعی وحشتناک روی صورتشان تحمل کنند.</i> 176 00:11:54,173 --> 00:11:58,177 <i>با این حال باید گفت که کارگردان ما این جستجوی نامتعارف را،</i> 177 00:11:58,260 --> 00:12:00,679 <i>این آزمایش‌های درخور دکتر فرانکنشتاین را،</i> 178 00:12:00,763 --> 00:12:01,889 <i>تنها در طول انتخاب بازیگر انجام می‌دهد.</i> 179 00:12:04,934 --> 00:12:08,312 <i>تمام آنچه در فیلم باقی می‌ماند شخصیت شفاف و دقیق است.</i> 180 00:12:35,756 --> 00:12:39,135 <i>ما در کارگاه گریمور، رینو کاربونی هستیم.</i> 181 00:12:39,760 --> 00:12:44,181 <i>کاربونی، گریم در یک فیلم از فلینی دقیقاً چیست؟</i> 182 00:12:44,265 --> 00:12:50,187 در فیلم‌های فلینی، گریم هرگز آماده‌سازی مرسوم بازیگران نیست. 183 00:12:50,521 --> 00:12:53,816 مهم‌تر از همه و تقریباً همیشه یک عملیات خشن است، 184 00:12:53,899 --> 00:12:59,321 یک مداخله رادیکال که هدفش نه یک دگرگونی ساده و پیش پا افتاده... 185 00:13:00,448 --> 00:13:03,826 بلکه برجسته‌سازی اغراق‌آمیز یک چهره، یک شخصیت است. 186 00:13:03,909 --> 00:13:05,870 او به سادگی از بخش گریم انتظار دارد 187 00:13:05,953 --> 00:13:08,747 که فوراً به یک مرکز پوست‌شناسی تبدیل شود، 188 00:13:08,831 --> 00:13:12,001 یک اتاق عمل، یک کارگاه تاکسیدرمی. 189 00:13:12,084 --> 00:13:13,836 بنابراین او عجیب‌ترین چیزها را از شما می‌خواهد. 190 00:13:14,462 --> 00:13:18,632 او از شما می‌خواهد که رنگ چشم‌ها یا شکل بینی بازیگران را تغییر دهید. 191 00:13:18,716 --> 00:13:21,802 دندان‌های یک شخصیت را بزرگ یا حذف کنید، 192 00:13:21,886 --> 00:13:24,430 چانه را بلندتر یا افراد را چاق‌تر کنید، 193 00:13:24,513 --> 00:13:29,351 فلینی بازیگران را قابل کشش و انبساط می‌داند. 194 00:13:29,768 --> 00:13:31,145 او هر جور چیزی را طلب می‌کند. 195 00:13:31,228 --> 00:13:37,735 بریدن دست‌ها، بازوها، دندان‌ها، پاها، سینه‌ها در مورد هرمافرودیت‌ها، و غیره. 196 00:14:12,686 --> 00:14:18,275 <i>ماگالی نوئل بازیگری است که نقش شخصیت گرادیسکا را در فیلم بازی کرد.</i> 197 00:14:19,902 --> 00:14:23,739 <i>فلینی چند نامزد را بررسی کرد، قبل از اینکه او را انتخاب کند؟</i> 198 00:14:34,416 --> 00:14:40,089 <i>جستجو برای گرادیسکا طولانی، دقیق، خسته‌کننده و کاملاً بی‌فایده بود.</i> 199 00:14:40,798 --> 00:14:43,384 <i>درسته. گرادیسکا قرار بود ساندرا میلو باشد،</i> 200 00:14:43,759 --> 00:14:47,221 <i>و اگر اوضاع طور دیگری پیش می‌رفت، او هم در فیلم می‌بود.</i> 201 00:14:51,600 --> 00:14:53,644 <i>در این مرحله، ممکن است کسی بپرسد،</i> 202 00:14:53,727 --> 00:14:55,854 <i>«اگر ساندروکیا همیشه قرار بود گرادیسکا باشد،</i> 203 00:14:55,938 --> 00:15:00,484 <i>چرا چنین جستجوهای خسته‌کننده‌ای در سراسر امیلیا رومانیا انجام شد؟</i> 204 00:15:00,568 --> 00:15:04,321 <i>چرا صدها نامزد برای تست دادن برای این نقش دعوت شدند؟»</i> 205 00:15:05,030 --> 00:15:07,032 <i>شاید به این دلیل که در دنیای فلینی، فراخوان بازیگر</i> 206 00:15:07,116 --> 00:15:09,827 <i>بیش از هر چیز یک حالت روانی است،</i> 207 00:15:09,910 --> 00:15:13,998 <i>که به او اجازه می‌دهد به تدریج شخصیت‌ها را عمیق‌تر و دقیق‌تر تعریف کند.</i> 208 00:15:35,102 --> 00:15:38,897 <i>همانطور که شاید بدانید، ساندرا میلو در این فیلم کار نکرد.</i> 209 00:15:59,543 --> 00:16:03,589 <i>بنابراین، تصمیم گرفتیم به دیدارش برویم و گپی بزنیم.</i> 210 00:16:04,256 --> 00:16:08,927 <i>یک روز صبح زود، جلوی مدرسه بچه‌هایش منتظر ماندیم.</i> 211 00:16:09,011 --> 00:16:12,681 <i>و با کنار گذاشتن ناراحتیِ این کمین نسبتاً تئاتری،</i> 212 00:16:12,765 --> 00:16:13,932 <i>ما او را ربودیم.</i> 213 00:16:14,016 --> 00:16:16,518 - با ما بیایید. - من رو کجا می‌برید؟ 214 00:16:29,865 --> 00:16:31,784 می‌تونیم شروع کنیم، خانم؟ 215 00:16:32,743 --> 00:16:33,994 باشه. 216 00:16:35,162 --> 00:16:37,706 بهتون هشدار می‌دم، من تو مصاحبه‌ها افتضاحم. 217 00:16:38,540 --> 00:16:44,171 شما تصمیم گرفتید گرادیسکا رو بازی نکنید، درسته؟ 218 00:16:44,254 --> 00:16:47,508 شما دلایل عینی خودتون رو داشتید. 219 00:16:48,175 --> 00:16:50,260 مطمئناً از اینکه در فیلم نبودید ناراحتید. 220 00:16:50,344 --> 00:16:54,181 با این حال، انتخاب شما شما رو آزاد هم می‌کنه، 221 00:16:54,264 --> 00:16:57,434 مستقل‌تر از اون شخصیت. 222 00:16:57,518 --> 00:17:00,688 شما آزادید که در موردش صحبت کنید. 223 00:17:01,438 --> 00:17:07,486 من اونقدرها هم آزاد نیستم، چون در نهایت من گرادیسکا رو بازی نکردم، 224 00:17:08,529 --> 00:17:15,411 و گرادیسکا شخصیت فوق‌العاده‌ایه، مثل همه شخصیت‌های فلینی، و... 225 00:17:16,245 --> 00:17:21,458 من شخصاً طرفدار پر و پا قرص ماگالی نوئل نیستم. 226 00:17:21,875 --> 00:17:24,420 همانطور که می‌گفتید... 227 00:17:24,503 --> 00:17:30,259 ولی این رو از روی حسادت نمیگم، درسته؟ 228 00:17:30,342 --> 00:17:34,805 - البته. - فقط به خاطر تصوریه که ازش داشتم... 229 00:17:34,888 --> 00:17:40,602 فکر می‌کنم من اون رو با کمی شادی بیشتر به تصویر می‌کشیدم، 230 00:17:41,186 --> 00:17:46,066 و حتی با کمی معصومیت بیشتر، اگه بشه گفت. 231 00:17:46,150 --> 00:17:51,822 همینه. بر اساس توصیفات، من اون رو تصور کرده بودم... 232 00:17:52,823 --> 00:17:56,910 به عنوان یک زن تا حدی شکمو، 233 00:17:56,994 --> 00:18:00,205 حریص برای تمام چیزهای زیبای زندگی. نمی‌دونم. 234 00:18:00,289 --> 00:18:03,959 یه جور زنی که دنیا رو مثل یه بستنی بزرگ تصور می‌کنه، 235 00:18:04,042 --> 00:18:08,964 یا مثل یه لیوان شراب خوب، یا یه بازی قایم باشک. 236 00:18:09,047 --> 00:18:10,507 «می‌گیرمت! منو بگیر!» 237 00:18:10,591 --> 00:18:12,384 اون زندگی رو مثل یه بازی می‌بینه، 238 00:18:12,468 --> 00:18:18,307 از پوشیدن یه لباس زیبا لذت می‌بره، از حس کردن ابریشم روی بدنش، 239 00:18:18,390 --> 00:18:21,643 از حس کردن اینکه مردها نگاهش می‌کنن و بهش تمایل دارن. 240 00:18:21,727 --> 00:18:24,897 اون تجسم تمایل ما برای جذاب بودنه، می‌دونی؟ 241 00:18:24,980 --> 00:18:27,274 ساندرا، به نظرم ماگالی نوئل خیلی خوب 242 00:18:27,357 --> 00:18:30,652 اون رو به عنوان یه جور مرغ خانگی آرام شهرستانی بازی می‌کنه. درسته؟ 243 00:18:30,736 --> 00:18:34,239 - شما چی... - اگه اینطوری بگید. 244 00:18:34,323 --> 00:18:38,285 اگه قرار باشه در مورد ماکیان صحبت کنیم... حتی من، وقتی «هشت و نیم» رو بازی کردم، 245 00:18:38,786 --> 00:18:42,790 وقتی نقش خانم کارلا، معشوقه رو بازی کردم... 246 00:18:42,873 --> 00:18:46,418 یادمه که فدریکو، وقتی داشت شخصیت رو می‌نوشت، 247 00:18:46,502 --> 00:18:50,589 گفت که اون رو مثل یه طاووس تصور می‌کنه، 248 00:18:50,672 --> 00:18:57,554 با یه سر کوچیک و یه... بزرگ. خب، می‌دونید منظورم چیه. 249 00:18:58,806 --> 00:19:04,061 فکر کنم خیلی خوب بازیش کردم. باورپذیر بود. 250 00:19:04,144 --> 00:19:08,482 همینطوری بود، با یه سر کوچیک. مثل یه طاووس، درسته؟ 251 00:19:08,565 --> 00:19:11,944 ولی یه تفاوت بزرگ بین طاووس و مرغ هست! 252 00:19:12,027 --> 00:19:15,280 داریم به سمت رساله‌ای در باب پرنده‌شناسی منحرف می‌شیم! 253 00:19:16,031 --> 00:19:17,032 دقیقاً! 254 00:19:18,200 --> 00:19:22,496 سلام. ما اینجا در استودیوی آقای فلینی در رم هستیم، 255 00:19:23,330 --> 00:19:26,583 جایی که او در حال آماده‌سازی برای فیلم جدیدش است. 256 00:19:26,667 --> 00:19:30,754 همچنین با ما تونینو گوئرا، نویسنده مشهور، حضور دارد. 257 00:19:30,838 --> 00:19:36,051 آقای فلینی به چند سوال برای مخاطبان آلمانی و مونیخی پاسخ خواهد داد. 258 00:19:36,134 --> 00:19:37,970 اگه لطف کنید، آقای فلینی، 259 00:19:38,053 --> 00:19:40,514 احساسی‌ترین، یا مهم‌ترین لحظه 260 00:19:40,597 --> 00:19:43,433 در آماده‌سازی فیلم جدیدتون چیه؟ 261 00:19:44,393 --> 00:19:46,395 من آلمانی بلد نیستم. چی گفت؟ 262 00:19:47,312 --> 00:19:52,526 گفت که از پاریس به استودیو اومده. 263 00:19:52,609 --> 00:19:54,069 مگه آلمانی نیست؟ 264 00:19:54,152 --> 00:19:56,488 بله، ولی از طریق پاریس سفر کرده. 265 00:19:56,572 --> 00:20:00,576 داره می‌پرسه چند تا شخصیت در «آمارکورد»... 266 00:20:00,659 --> 00:20:02,953 من اون یه کلمه رو نفهمیدم. 267 00:20:06,540 --> 00:20:11,795 - متوجه نشدم. - می‌تونم سعی کنم به ایتالیایی توضیح بدم. 268 00:20:11,879 --> 00:20:15,382 خب، اگه ایتالیایی بلده. شما فهمیدید چی گفت؟ 269 00:20:15,465 --> 00:20:19,511 - بله، کم و بیش. ۲۵ سال گذشته. - اگه ایتالیایی بلدید، بهتره! 270 00:20:20,012 --> 00:20:22,014 دوست داریم از شما بپرسیم 271 00:20:22,097 --> 00:20:27,686 که احساسی‌ترین لحظه (bewegende) چیست... 272 00:20:28,145 --> 00:20:33,859 اینه! می‌بینید، در هامبورگ «bewegende» یعنی... 273 00:20:33,942 --> 00:20:36,153 - شما آلمانی بلدید یا نه؟ - بستگی به شهرش داره! 274 00:20:36,236 --> 00:20:38,447 بهتون گفتم، من یه سال زندانی بودم! 275 00:20:38,530 --> 00:20:40,908 - یعنی «بوسیدن»، درسته؟ - به من گفت بلده... 276 00:20:40,991 --> 00:20:43,493 بوسیدن. چی؟ 277 00:20:43,577 --> 00:20:45,787 یالا، تونینو! بوسیدن؟ 278 00:20:45,871 --> 00:20:47,873 ببخشید، «bewegende» یعنی چی؟ 279 00:20:53,462 --> 00:20:56,882 - احساسات! دیدید، منظورم همین بود! - یالا، تونینو! 280 00:20:57,299 --> 00:20:59,635 ما شبیه یه طرح کمدی از برادران دِ رِجه شدیم. 281 00:21:00,677 --> 00:21:03,430 احساسی‌ترین لحظه در آماده‌سازی فیلم؟ 282 00:21:04,139 --> 00:21:07,935 خب، اون لحظه همینجاست. 283 00:21:08,018 --> 00:21:12,397 یک دفتر باز پر از آدمایی که... 284 00:21:12,481 --> 00:21:16,985 <i>فلینی حالا به نمایش همیشگی‌اش، که برای خبرنگاران اجرا می‌کند، می‌پردازد.</i> 285 00:21:17,069 --> 00:21:21,531 <i>هدف اصلی این است که هیچ‌چیزی در مورد فیلمی که می‌سازد، نگوید.</i> 286 00:21:22,240 --> 00:21:26,912 <i>او بارها و بارها برای خبرنگار آلمانی تکرار می‌کند</i> 287 00:21:26,995 --> 00:21:32,042 <i>که فیلم را مانند یک سفر می‌بیند، یا مانند مجسمه‌ای شکسته که باید بازسازی کند،</i> 288 00:21:32,125 --> 00:21:34,002 <i>پس از پیدا کردن قطعات پراکنده مختلف آن.</i> 289 00:21:34,086 --> 00:21:37,547 <i>یا شاید او داستان چهره‌ای غیرمنتظره را تعریف می‌کند،</i> 290 00:21:37,631 --> 00:21:39,925 <i>لبخندی از یک زن جذاب ناشناس،</i> 291 00:21:40,008 --> 00:21:45,097 <i>از تمام الهامات ناگهانی که از افرادی که به دفترش می‌آیند</i> 292 00:21:45,180 --> 00:21:46,723 <i>یا در خیابان ملاقات می‌کند، می‌گیرد.</i> 293 00:21:46,807 --> 00:21:51,645 - اسم شما چیه؟ - آرماندو برانچا، از ناپل. متولد ۱۹۱۷. 294 00:21:51,728 --> 00:21:53,563 من بازیگرم. 295 00:21:53,647 --> 00:21:55,899 تئاتر، تلویزیون. 296 00:21:57,442 --> 00:22:01,196 - خیلی کم سینما کار کردم. - دوست دارید بیشتر کار کنید؟ 297 00:22:01,279 --> 00:22:07,244 بله، دوست دارم. ولی فقط اگه خوب انجام بشه، در یک سطح مشخص. 298 00:22:07,744 --> 00:22:13,375 - می‌دونید چی نیاز داریم؟ یه کیست. - یه کیست؟ 299 00:22:13,458 --> 00:22:14,710 - بله. - کجا؟ 300 00:22:15,210 --> 00:22:17,504 اینجا، روی سرتون. 301 00:22:17,587 --> 00:22:18,714 دقیقاً اینجا، می‌بینید؟ 302 00:22:22,259 --> 00:22:25,762 - خب، اگه فکر می‌کنید لازمه... - بله، ضروریه. 303 00:22:25,846 --> 00:22:27,556 من کیست رو امتحان می‌کنم. 304 00:22:28,348 --> 00:22:29,933 بفرمایید، نگاه کنید. 305 00:22:46,283 --> 00:22:50,412 <i>پدر تیتا حالا به یک موجود زنده تبدیل شده.</i> 306 00:22:51,705 --> 00:22:55,292 <i>پس فلینی دنبال بازیگر است یا شخصیت؟</i> 307 00:22:55,375 --> 00:23:00,422 <i>در بسیاری از فیلم‌ها او مطمئناً با بازیگران بزرگ کار کرده.</i> 308 00:23:00,922 --> 00:23:05,761 <i>آلبرتو سوردی در «شیخ سفید» و «ولگردها» فراموش‌نشدنی است.</i> 309 00:23:12,934 --> 00:23:14,061 <i>و جلسومینا چطور؟</i> 310 00:23:19,733 --> 00:23:22,736 <i>یا کابریا، با بازی جولیتا ماسینا.</i> 311 00:23:26,156 --> 00:23:30,619 <i>و مارچلو ماسترویانی، که در دو تا از مشهورترین فیلم‌های فلینی بازی کرد:</i> 312 00:23:30,702 --> 00:23:31,995 <i>«زندگی شیرین» و «هشت و نیم».</i> 313 00:23:34,664 --> 00:23:37,084 <i>و بازیگران بزرگ آمریکایی: آنتونی کوئین.</i> 314 00:23:38,001 --> 00:23:41,379 <i>ریچارد بیسهارت، که نقش دلقک را در «جاده» بازی کرد.</i> 315 00:23:42,923 --> 00:23:44,174 <i>ترنس استمپ.</i> 316 00:23:47,803 --> 00:23:50,931 <i>یا برادریک کرافورد در «کلاهبرداران».</i> 317 00:23:51,515 --> 00:23:56,603 <i>بازیگران بزرگ تئاتر: پوپلا ماجو، پپینو د فیلیپو، سالوو راندونه.</i> 318 00:23:58,105 --> 00:24:03,527 <i>ولی ما به خصوص به تکنیک‌ها، ابزارها،</i> 319 00:24:03,610 --> 00:24:05,487 <i>یا حتی آیین‌ها علاقه‌مندیم</i> 320 00:24:05,570 --> 00:24:11,868 <i>که یک فرد عادی، نه یک بازیگر، را به یک اجراکننده بزرگ تبدیل می‌کند.</i> 321 00:24:13,703 --> 00:24:16,790 <i>فلینی به آنها چه می‌آموزد، چه به آنها می‌دهد؟</i> 322 00:24:18,625 --> 00:24:24,631 <i>خودش چه می‌آموزد؟ آیا از بازیگرانش می‌دزدد، یا به آنها می‌بخشد؟</i> 323 00:24:27,592 --> 00:24:30,470 <i>در تلاشی برای پاسخ به این سوالات،</i> 324 00:24:30,554 --> 00:24:32,973 <i>ما یک جور میزگرد ترتیب دادیم،</i> 325 00:24:33,056 --> 00:24:37,894 <i>و بسیاری از بازیگران «آمارکورد» را برای شرکت در آن دعوت کردیم.</i> 326 00:24:37,978 --> 00:24:40,522 <i>معمار برمبیلا، که نقش سردسته را بازی کرد.</i> 327 00:24:40,605 --> 00:24:43,525 <i>دکتر میسول، که استاد فلسفه بود.</i> 328 00:24:43,608 --> 00:24:49,072 <i>آقای روسی: وکیلی که با تمشک‌های مرموز درگیر بود. یادتان هست؟</i> 329 00:24:49,865 --> 00:24:52,200 <i>کسانی که فیلم را دیده‌اند ممکن است آنها را بشناسند.</i> 330 00:24:58,582 --> 00:25:00,792 <i>این گزارشگر و نویسنده، پرتیکا است.</i> 331 00:25:00,876 --> 00:25:04,838 <i>در فیلم، او یک نوازنده آکاردئون نابینا بود.</i> 332 00:25:04,921 --> 00:25:07,465 <i>چند تا از بچه‌های مدرسه هم داریم.</i> 333 00:25:11,761 --> 00:25:14,723 <i>اینجا همه‌شان هستند، دور میز نشسته‌اند.</i> 334 00:25:25,859 --> 00:25:29,029 <i>آیا فلینی دنبال بازیگر است یا شخصیت؟</i> 335 00:25:29,112 --> 00:25:31,573 <i>این موضوع بحث است.</i> 336 00:25:33,491 --> 00:25:37,329 بیایید با آقای یانیگرو شروع کنیم، که نقش پدربزرگ را بازی کرد. 337 00:25:37,412 --> 00:25:40,874 او در ناپل به دنیا آمده، جایی که به عنوان یک شعبده‌باز زندگی و کار می‌کند. 338 00:25:41,208 --> 00:25:42,250 سینیور یانیگرو... 339 00:25:42,334 --> 00:25:44,502 چرا پیشنهاد فلینی رو قبول کردم؟ 340 00:25:44,586 --> 00:25:46,379 دو دلیل وجود داره. 341 00:25:46,463 --> 00:25:49,257 اول از همه، چون از هنر تئاتر لذت می‌برم. 342 00:25:49,341 --> 00:25:53,261 تلویزیون، سینما، رادیو. من همه این چیزا رو دوست دارم. راسته. 343 00:25:53,345 --> 00:25:57,140 ولی همچنین به این دلیل که در سال ۱۵۴۱، 344 00:25:57,891 --> 00:25:59,559 یکی از اجداد من... 345 00:25:59,643 --> 00:26:03,230 من از یک خانواده باستانی بازیگر و شعبده‌باز میام. 346 00:26:03,313 --> 00:26:05,357 خودم هم شعبده‌بازم. این رو بهتون گفتم، درسته؟ 347 00:26:05,440 --> 00:26:10,528 در طول فیلم، می‌خواستم «سیال» خودم رو برای فلینی بفرستم، ولی اون رد کرد. 348 00:26:10,612 --> 00:26:12,322 در واقع اون «سیال» خودش رو برای من فرستاد. 349 00:26:12,405 --> 00:26:17,160 ولی اون یه شعبده‌باز واقعی نیست. نه! چون اون از شماله. 350 00:26:17,244 --> 00:26:20,372 بامزه است! چه تفاوتی ممکنه وجود داشته باشه 351 00:26:20,872 --> 00:26:23,833 بین شعبده‌بازان شمالی و جنوبی؟ می‌تونید توضیح بدید؟ 352 00:26:23,917 --> 00:26:26,544 یه تفاوت بزرگ وجود داره. ولی من اینجا نیستم که توضیح بدم. 353 00:26:26,628 --> 00:26:31,549 سیاهی‌لشکرها ملغمه برتر خالقان خود فیلم هستند. 354 00:26:31,633 --> 00:26:32,801 بدون سیاهی‌لشکرها... 355 00:26:32,884 --> 00:26:35,428 <i>بعداً، دارتانیان. الان وقت مناسبی نیست.</i> 356 00:26:36,096 --> 00:26:39,849 ...کل هارمونی فیلم از هم می‌پاشید. بازیگر... 357 00:26:39,933 --> 00:26:43,353 <i>دارتانیان نام هنری سیاهی‌لشکر افسانه‌ای، میکله استینلی است.</i> 358 00:26:43,436 --> 00:26:46,940 داشتم چی توضیح می‌دادم؟ آه، بله! چرا فلینی «سیال» خودش رو برای من می‌فرستاد. 359 00:26:47,023 --> 00:26:48,525 اون این کار رو کرد تا من رو هیپنوتیزم کنه! 360 00:26:49,192 --> 00:26:53,071 تا من رو به اون پدربزرگ تبدیل کنه. اون پدربزرگ خاص. 361 00:26:53,530 --> 00:26:58,034 وقتی داشتیم صحنه مه رو فیلمبرداری می‌کردیم، که من گم می‌شم و می‌ترسم، 362 00:26:58,118 --> 00:27:02,455 فلینی مدام فریاد می‌زد: «یانیگرو، تو هیچی نمی‌بینی!» 363 00:27:02,539 --> 00:27:05,292 ولی در عین حال، داشت «سیال» خودش رو برای من می‌فرستاد. 364 00:27:05,375 --> 00:27:06,793 ولی من یه شعبده‌بازم. 365 00:27:06,876 --> 00:27:09,754 شعبده‌بازها همیشه می‌تونن ببینن، حتی تو تاریکی! 366 00:27:09,838 --> 00:27:14,759 آدمای بی‌صلاحیت میگن که فلینی با ذهن بازیگرا بازی می‌کنه تا به چیزی که می‌خواد برسه. 367 00:27:14,843 --> 00:27:16,011 این درست نیست. 368 00:27:16,094 --> 00:27:19,222 - حرفم تموم شد. ممنونم. - شما چی فکر می‌کنید، خانم؟ 369 00:27:19,306 --> 00:27:23,977 شعبده‌باز باشه یا نه، فکر کنم فلینی خیلی بی‌ادبه! 370 00:27:24,936 --> 00:27:27,147 واقعاً برای همسرش متأسفم. 371 00:27:28,732 --> 00:27:30,775 جولیتا، بله، 372 00:27:30,859 --> 00:27:33,862 که من در «الئونورا» عاشقش بودم. چقدر من رو به گریه انداخت! 373 00:27:33,945 --> 00:27:37,699 من نقش اون <i>مادام</i> رو بازی کردم که با اونها سوار کالسکه می‌شه... 374 00:27:39,200 --> 00:27:42,078 بله، اون دخترای کارگر. 375 00:27:42,662 --> 00:27:45,957 من در مورد این چیزا زیاد نمی‌دونم. از شوهرم پرسیدم. 376 00:27:46,374 --> 00:27:49,377 ولی فلینی به من یه نقش دیگه قول داده بود! 377 00:27:49,461 --> 00:27:51,546 من چی؟ به من همه‌چی قول داد! 378 00:27:51,629 --> 00:27:54,799 از سال ۱۹۵۷ داره قول می‌ده! از زمان عروسی... 379 00:27:54,883 --> 00:27:58,094 آقای ساتا، حرف خانم رو قطع کردید. لطفاً بعداً. 380 00:27:58,178 --> 00:28:00,722 فکر کردم ما اینجاییم که حرف بزنیم! 381 00:28:00,805 --> 00:28:04,809 فلینی میگه: «منظورت چیه، استر؟» اسم من اینه. 382 00:28:04,893 --> 00:28:07,437 «منظورت اینه که بگی تو هیچ‌وقت یه <i>مادام</i> نبودی؟» 383 00:28:09,898 --> 00:28:15,236 خانم، من با شما و شعبده‌بازمون یانیگرو مخالفم. 384 00:28:15,779 --> 00:28:20,992 ولی باید در مورد این قضیه شمال و جنوب باهاش صحبت کنم. 385 00:28:21,076 --> 00:28:25,163 - این منطقه‌گرایی مضره. - این یارو چی می‌خواد؟ 386 00:28:25,246 --> 00:28:29,542 پس شما فکر می‌کنید فلینی یه متد با بازیگرا داره، آقای برمبیلا؟ چیه؟ 387 00:28:29,626 --> 00:28:34,422 آه، خب. متد چاپلوسی، اگه اجازه بدید. 388 00:28:34,506 --> 00:28:36,966 من از روی تجربه شخصی صحبت می‌کنم. 389 00:28:37,050 --> 00:28:40,637 فلینی بازیگران رو ستایش و اغوا می‌کنه. اون یه سیرنه. 390 00:28:40,720 --> 00:28:43,056 بله، اون سیرن ریمینیه! 391 00:28:43,139 --> 00:28:47,519 سیرن باشه یا نه، کار کردن باهاش من رو جوون کرد. 392 00:28:47,602 --> 00:28:49,437 اگه بتونی باهاش کار کنی. 393 00:28:49,521 --> 00:28:53,191 هر روز، یه چیز قشنگ بهم می‌گفت. 394 00:28:53,274 --> 00:28:55,944 «برمبیلا، تو یه زیبایی!» «چه گوش‌های فوق‌العاده‌ای!» 395 00:28:56,027 --> 00:28:58,446 «این سبیل واقعاً بهت میاد! نزنش!» 396 00:28:58,530 --> 00:29:00,698 من قبلاً سبیل نداشتم. 397 00:29:01,116 --> 00:29:02,742 این چیزا آدم رو خوشحال می‌کنه. 398 00:29:03,076 --> 00:29:07,580 سبیل رو به عنوان یادگاری نگه می‌دارم، حتی اگه زنم نتونه تحملش کنه. 399 00:29:07,664 --> 00:29:10,750 قراره حرفای من رو حذف کنید؟ 400 00:29:10,834 --> 00:29:14,462 - قراره چی بگید؟ - شماها این کار رو می‌کنید! جنس شما رو می‌شناسم! 401 00:29:15,213 --> 00:29:18,216 - آروم باش، روبوتی. - این یه مصاحبه‌ است. حذفش نکنید، باشه؟ 402 00:29:18,299 --> 00:29:23,054 - داستانتون رو برامون بگید. - فلینی گفت من باید تو فیلم باشم. 403 00:29:23,138 --> 00:29:25,640 «بدون تو فیلم رو نمی‌سازم!» بعدش غیبش زد. 404 00:29:25,723 --> 00:29:29,769 برای «آمارکورد»، بهم زنگ زد و همون داستان همیشگی رو تحویلم داد. 405 00:29:30,311 --> 00:29:33,356 «روبوتی عزیز، چهره‌ات خیلی جالبه. 406 00:29:33,440 --> 00:29:36,276 تو فیلم بعدی من خواهی بود.» 407 00:29:36,359 --> 00:29:39,446 در یک مقطع خاص، باهاش راه اومدم. 408 00:29:39,863 --> 00:29:44,325 گفتم: «بله، البته!» چون اون به حرفش ادامه می‌داد. 409 00:29:44,409 --> 00:29:46,870 فکر کردم بهتره باهاش راه بیام. 410 00:29:47,245 --> 00:29:49,289 پس تظاهر کردم که باورش کردم. 411 00:29:49,789 --> 00:29:52,500 اون فکر می‌کرد داره من رو گول می‌زنه، 412 00:29:52,584 --> 00:29:58,465 ولی هیچ‌کس از ریمینی تا حالا نتونسته سر یکی از بولونیا کلاه بذاره. 413 00:29:58,548 --> 00:30:03,303 پس گذاشتم هر چی می‌خواد باور کنه. اون خوشحال بود، منم همینطور. 414 00:30:04,179 --> 00:30:09,434 فلینی شما رو با دوستی فتح می‌کنه. اون یه دوسته. 415 00:30:09,517 --> 00:30:14,189 <i>مردی که با این همه محبت از فلینی صحبت می‌کند، ناندینو اورفئی است.</i> 416 00:30:14,272 --> 00:30:17,692 <i>بله، درسته. شیر رام‌کن از سیرک مشهور.</i> 417 00:30:17,775 --> 00:30:21,529 مثل سیرک. یه خانواده بزرگه. همون حال و هواست! 418 00:30:22,363 --> 00:30:25,783 من با آدمایی که تو فیلم باهاشون کار کردم احساس خویشاوندی می‌کردم. مثل برانچا. 419 00:30:26,618 --> 00:30:28,661 بازیگری که نقش پدر تیتا رو بازی می‌کنه. 420 00:30:28,745 --> 00:30:30,997 یه شب اومد سیرک، 421 00:30:31,080 --> 00:30:34,542 در حالی که من داشتم با شیرها تو قفس اجرام رو انجام می‌دادم. 422 00:30:34,626 --> 00:30:36,669 فکر کردم داره من رو نگاه می‌کنه 423 00:30:36,753 --> 00:30:39,297 با همون نگاه منزجری که تو فیلم بهم می‌کنه. 424 00:30:39,380 --> 00:30:41,341 ترسیدم شیرها باهاش موافق باشن! 425 00:30:41,424 --> 00:30:43,593 من دوست دارم با فلینی کار کنم، 426 00:30:43,676 --> 00:30:47,430 چون اون همیشه بهم این حس رو می‌ده که راحته. 427 00:30:47,514 --> 00:30:50,934 من کاملاً با خانم بلوزی موافقم. 428 00:30:51,017 --> 00:30:55,772 چی می‌تونه خجالت‌آورتر از یه تمشک (صدای فوت) باشه؟ 429 00:30:55,855 --> 00:30:58,816 وقتی داشتم فیلمبرداری می‌کردم، فلینی من رو با تمشک‌ها بمباران کرد. 430 00:30:59,234 --> 00:31:03,613 واضح بود که به دلایل صحنه‌پردازی بود. با این حال، هرگز احساس ناراحتی نکردم. 431 00:31:03,988 --> 00:31:09,661 در واقع، تمشک‌های اون من رو هیجان‌زده می‌کرد. اونها من رو ترغیب می‌کردن که بهتر کار کنم. 432 00:31:09,744 --> 00:31:13,540 - برمبیلا در این مورد کاملاً درسته. - ممنون. 433 00:31:13,623 --> 00:31:17,794 ولی وقتی دستیارش برام صدای تمشک درآورد، آقای ماین، 434 00:31:18,711 --> 00:31:21,589 فرق داشت، یه چیز دیگه بود. 435 00:31:21,673 --> 00:31:23,716 حتی اگه آقای ماین یه دستیار مشتاق باشه. 436 00:31:23,800 --> 00:31:26,261 من با بازپروری‌های کیفری سر و کار دارم. 437 00:31:26,344 --> 00:31:29,597 مطمئنم یه روز باید کسی رو بازپروری کنم 438 00:31:29,681 --> 00:31:32,767 که با چکش تو سر فلینی زده! 439 00:31:32,850 --> 00:31:36,646 اشتباه انسانیه، ولی فلینی اغراق می‌کنه! ۱۸ سال! 440 00:31:36,729 --> 00:31:40,775 کاپوراله، نظر شما در مورد فلینی به عنوان کارگردان بازیگران چیه؟ 441 00:31:41,693 --> 00:31:47,240 تجربه خالص من خیلی خوب بود. 442 00:31:47,323 --> 00:31:52,704 این فیلم، «آمارکورد»، که من در اون نقش... رو بازی می‌کنم. 443 00:31:54,581 --> 00:31:55,623 چی؟ 444 00:31:56,874 --> 00:31:59,085 - جودیتزیو! - جودیتزیو! 445 00:31:59,168 --> 00:32:02,255 دوست دارم بدونم فلینی از یه بازیگر چی می‌خواد. 446 00:32:02,922 --> 00:32:06,426 چطور رفتار می‌کنه، وقتی بازیگران رو کارگردانی می‌کنه چیکار می‌کنه؟ 447 00:32:06,509 --> 00:32:08,636 خیلی خوب رفتار می‌کنه. 448 00:32:10,555 --> 00:32:12,515 بله، ولی می‌تونید چیز خاصی بهم بگید؟ 449 00:32:12,599 --> 00:32:16,728 وقتی باید کاری انجام می‌دادید، فلینی براتون توضیح می‌داد؟ 450 00:32:17,020 --> 00:32:19,355 بله، برام توضیح می‌داد. 451 00:32:19,439 --> 00:32:24,444 ولی من داوطلبانه کارهایی انجام می‌دادم 452 00:32:24,527 --> 00:32:27,155 که قرار نبود انجام بدم. 453 00:32:27,238 --> 00:32:31,659 چطور ممکنه؟ کارهایی رو انجام می‌دادید که قرار نبود؟ 454 00:32:31,743 --> 00:32:36,080 من داوطلبانه کارهایی رو انجام می‌دادم که قرار نبود. 455 00:32:36,164 --> 00:32:38,916 چرا؟ فلینی خوشحال بود؟ 456 00:32:39,000 --> 00:32:41,919 خیلی خوشحال بود. 457 00:32:42,003 --> 00:32:45,173 - از قبل می‌دونست شما این کار رو می‌کنید؟ - بله... نه. 458 00:32:49,218 --> 00:32:54,015 وقتشه از شر کارگردانانِ دمیورژ (خالق) خلاص بشیم که بازیگران رو صرفاً ماده پلاستیکی می‌دونن! 459 00:32:54,098 --> 00:32:58,853 داریم فراموش می‌کنیم که اگه کارگردان‌ها برای بازیگران ضروری هستن... 460 00:32:58,936 --> 00:33:00,980 لطفاً، آقای میسول. 461 00:33:01,064 --> 00:33:06,235 ...بازیگر تجسم بازنمایی کارگردانه و تنها... 462 00:33:06,319 --> 00:33:08,613 شما نباید اینطوری حرف همکارانتون رو قطع کنید. 463 00:33:08,696 --> 00:33:10,031 اجازه بدید خودم رو خالی کنم. 464 00:33:10,114 --> 00:33:13,368 حذفیات خودسرانه کارگردانان مشهور تمام نیات بیانی رو تغییر شکل می‌ده، 465 00:33:13,451 --> 00:33:17,789 و به طرز وحشیانه‌ای دقیق‌ترین راه حل‌های بازیگر رو خراب می‌کنه. 466 00:33:17,872 --> 00:33:21,292 من مخالفم. اون بعضی از صحنه‌های من رو هم حذف کرد. 467 00:33:21,376 --> 00:33:24,921 مثلاً، اونی که با اون پسر قد بلند زشت بود، 468 00:33:25,004 --> 00:33:26,506 اسمش یادم نیست. 469 00:33:27,006 --> 00:33:31,719 یه صحنه‌ای بود که اون بچه بدجنس با دوستاش می‌پلکه، 470 00:33:31,803 --> 00:33:33,930 رفقای خلافکارش، 471 00:33:34,013 --> 00:34:40,937 و وارد مغازه تنباکوفروشی من می‌شه، چون با دوستاش شرط بسته 472 00:34:41,020 --> 00:34:42,313 در مورد وزن... 473 00:34:42,397 --> 00:34:45,650 نمی‌دونم اجازه دارم تو تلویزیون بگم یا نه. 474 00:34:45,733 --> 00:34:48,945 وزن سینه‌ام. 475 00:34:49,028 --> 00:34:52,031 پس اون واقعاً جرأت می‌کنه ازم بپرسه، 476 00:34:52,115 --> 00:34:56,411 و من با یه جارو از مغازه بیرونش می‌کنم. 477 00:34:56,494 --> 00:35:00,248 صحنه بامزه‌ای بود. فلینی اون رو از فیلم حذف کرد. 478 00:35:00,331 --> 00:35:03,376 اون رئیسه، پس هر کاری دلش بخواد می‌کنه. 479 00:35:03,459 --> 00:35:05,795 من به فلینی مدیونم. همه‌چیزم رو به اون مدیونم. 480 00:35:05,878 --> 00:35:09,006 صدها پیشنهاد ازدواج دریافت کردم. 481 00:35:09,090 --> 00:35:11,718 می‌خوان باهام ازدواج کنن و یه مغازه تنباکوفروشی بزرگ راه بندازن. 482 00:35:11,801 --> 00:35:15,138 و همه‌شون مردان جوون زیر ۳۰ سال هستن. 483 00:35:15,680 --> 00:35:19,225 و مردم هنوز میگن زنان تک‌جنسیتی مد هستن. 484 00:35:19,851 --> 00:35:22,770 <i>و در مورد آقای پرتیکا، که نقش نابینا رو بازی کرد...</i> 485 00:35:22,854 --> 00:35:26,274 - شما خوب می‌بینید، درسته؟ - بله، بینایی کاملی دارم. 486 00:35:26,357 --> 00:35:30,695 همچنین خیلی دقت می‌کنم که دوباره سکندری نخورم. 487 00:35:30,778 --> 00:35:33,740 - امیدوارم دوباره بهم زنگ نزنید. - ممکنه سکندری بخورید و به فلینی بخورید! 488 00:35:33,823 --> 00:35:36,492 بله، نمی‌خوام بهش بخورم. اون یه دوسته، 489 00:35:36,576 --> 00:35:40,204 ولی امیدوارم دیگه مجبور نباشم باهاش کار کنم. 490 00:34:40,621 --> 00:34:46,377 من هرگز لبخند نمی‌زنم. یک تریسموس فک مانع از این کارم می‌شه. 491 00:34:46,461 --> 00:34:49,005 اگه این کار رو بکنم، به طرز وحشتناکی عذاب می‌کشم. 492 00:34:49,088 --> 00:34:52,925 به فلینی گفتم، ولی اون گفت: «به همین دلیل اینجایی. 493 00:34:53,009 --> 00:34:56,262 برای لبخند زدن. فقط لبخند بزن.» 494 00:34:56,971 --> 00:35:02,810 یه روز تهدید کرد که کش‌های لاستیکی از گوشه‌های دهانم به گوش‌هام می‌بنده، 495 00:35:02,894 --> 00:35:05,438 ولی من گفتم «نه». 496 00:35:05,521 --> 00:35:07,148 قبول نکردم. 497 00:35:07,231 --> 00:35:10,067 من «سیستم فلینی» رو زیر سوال نمی‌برم. 498 00:35:10,735 --> 00:35:16,574 من بازیگر نیستم. من مدیر در یک شرکت بزرگ آمریکایی هستم. 499 00:35:16,657 --> 00:35:20,244 با این حال، چیزی که مشاهده کردم مطمئناً خیلی، خیلی عجیبه. 500 00:35:20,328 --> 00:35:23,956 یه روز در آنتزیو، من صحنه زیر رو دیدم. 501 00:35:24,665 --> 00:35:26,626 برد تلسکوپ چقدره؟ 502 00:35:26,709 --> 00:35:29,462 اگه واقعاً من رو دوست داشتی، نمی‌ذاشتی مردم مسخره‌ام کنن. 503 00:35:29,545 --> 00:35:32,715 موی گوشم رو نمی‌کشیدی. چشمم رو سوراخ نمی‌کردی. 504 00:35:32,799 --> 00:35:35,092 ولی من از ۴۰۰ متری هیچی نمی‌بینم. 505 00:35:35,593 --> 00:35:38,971 - اگه واقعاً من رو دوست داشتی. - چرا این حرف رو می‌زنی؟ 506 00:35:39,055 --> 00:35:43,434 <i>ماسلی، بازیگری که کنار تلسکوپ بود، دیالوگ‌هاش رو یادش نمی‌اومد.</i> 507 00:35:43,518 --> 00:35:46,103 <i>پس فلینی ازش خواست که شعرهای «چیچو فورماجو» رو بخونه،</i> 508 00:35:46,187 --> 00:35:49,899 <i>تنها آهنگی که ماسلی از حفظ بلده، چون ۵۰ ساله که داره تکرارش می‌کنه.</i> 509 00:35:49,982 --> 00:35:53,611 <i>ببینیم آیا بقیه هم این لحظه رو عجیب پیدا کردن یا نه.</i> 510 00:35:53,694 --> 00:35:57,114 <i>آقای ماگنو، شما از اون اظهارات عاشقانه ماسلی ناراحت شدید؟</i> 511 00:35:57,198 --> 00:36:00,827 <i>از نظر بازیگری، نه از نظر احساسی، البته.</i> 512 00:36:00,910 --> 00:36:04,121 من داشتم دیالوگ‌های فیلمنامه رو می‌گفتم. 513 00:36:04,205 --> 00:36:10,253 و اون مدام جواب می‌داد: «اگه واقعاً من رو دوست داشتی،» و غیره. 514 00:36:10,336 --> 00:36:13,506 من هیچ ایده‌ای نداشتم که چه خبره. 515 00:36:14,215 --> 00:36:16,884 هیچ سرنخی نداشتم که کجای فیلمنامه‌ایم. 516 00:36:17,552 --> 00:36:20,930 مخمصه روانشناختی من بدتر هم شد 517 00:36:21,639 --> 00:36:27,770 توسط آقای فلینی، که گاهی نزدیک می‌اومد و ازم می‌پرسید، 518 00:36:28,354 --> 00:36:32,775 «ماگنو، مطمئنی واقعاً هیچ عشقی به ماسلی نداری؟» 519 00:36:33,484 --> 00:36:36,612 <i>میزگرد ما می‌تونه تا ابد ادامه پیدا کنه،</i> 520 00:36:36,696 --> 00:36:39,198 <i>چون حرف برای گفتن زیاده.</i> 521 00:36:39,282 --> 00:36:44,829 <i>مثلاً، خانم استانی به یاد میاره که به خاطر شقایق‌های نعمانی خیلی گیج شده بود.</i> 522 00:36:45,371 --> 00:36:49,458 از وقتی بچه بودم، همیشه به اون گل‌ها حساسیت داشتم. 523 00:36:49,542 --> 00:36:53,796 <i>می‌تونستیم تا بی‌نهایت از این افشاگری‌ها و توجیهات بشنویم،</i> 524 00:36:53,880 --> 00:36:58,301 <i>که هر کدوم صادقانه، بامزه و پر از انسانیت عجیب و لطیف بود.</i> 525 00:36:59,051 --> 00:37:01,262 <i>ولی حالا وقتشه که به پایان برسیم.</i> 526 00:37:01,345 --> 00:37:04,807 <i>همانطور که دیدید، رابطه مبهم بین فلینی و بازیگرانش</i> 527 00:37:04,891 --> 00:37:06,601 <i>نه روشن شد و نه تعریف شد.</i> 528 00:37:06,684 --> 00:37:09,061 <i>صرفاً بازنمایی شد.</i> 529 00:37:09,604 --> 00:37:15,526 <i>ما فکر می‌کنیم حس، احساساتی که از جلسه‌ای که همین الان دیدید بیرون میاد</i> 530 00:37:15,610 --> 00:37:18,362 <i>نیاز متقابل و ضروری رو آشکار می‌کنه</i> 531 00:37:18,446 --> 00:37:22,491 <i>که فلینی رو به موجوداتی که در داستان‌هاش ساکن هستن، پیوند می‌ده.</i> 532 00:37:22,575 --> 00:37:25,870 <i>همه این شخصیت‌ها که از یه فیلم به فیلم بعدی دنبالش می‌کنن،</i> 533 00:37:25,953 --> 00:37:29,832 <i>در نهایت برای فلینی ضروری‌تر هستن تا اون برای اونها.</i> 534 00:37:29,916 --> 00:37:34,003 <i>درسته. اگه اینگمار برگمان ماکس فون سیدو خودش رو داره،</i> 535 00:37:34,086 --> 00:37:38,132 <i>گونار بیورنستراند، اینگرید تولین، هریت آندرشون،</i> 536 00:37:38,466 --> 00:37:43,137 <i>فلینی هم استانی، کاپوراله، ساتا، ماگنوی خودش رو داره.</i> 537 00:37:43,220 --> 00:37:46,057 <i>اونها مطمئناً با همکاران نوردیکشون متفاوت هستن،</i> 538 00:37:46,140 --> 00:37:50,603 <i>ولی ما اونها رو به همون اندازه مهم، و شاید تقلیدناپذیرتر می‌دونیم.</i> 539 00:37:51,729 --> 00:37:53,606 روتا: تمام فیلم‌های فلینی 540 00:38:09,580 --> 00:38:13,167 <i>کی می‌تونه بهتر از نینو روتا، این گفتگو رو به پایان برسونه،</i> 541 00:38:13,250 --> 00:38:15,920 <i>که موسیقی تمام فیلم‌های فلینی رو ساخته؟</i> 542 00:38:16,379 --> 00:38:17,755 چی می‌خوای؟ 543 00:38:17,838 --> 00:38:20,049 <i>ببخشید، نینو. برای مصاحبه است.</i> 544 00:38:20,132 --> 00:38:23,094 <i>دوست داریم بپرسیم چطور برای فیلم‌های فلینی موسیقی می‌سازید.</i> 545 00:38:23,177 --> 00:38:25,471 <i>همکاری شما چطور کار می‌کنه؟</i> 546 00:38:25,554 --> 00:38:28,140 <i>موسیقی برای فیلم‌های فلینی؟</i> 547 00:38:32,436 --> 00:38:35,898 ما موسیقی متن فیلم‌های فلینی رو اونقدر سریع می‌نویسیم 548 00:38:35,982 --> 00:38:39,610 که از روی نجابت، بهتره در موردش صحبت نکنیم. 549 00:38:39,694 --> 00:38:40,945 چرا؟ 550 00:38:41,028 --> 00:38:44,323 مردم فکر می‌کنن که ما... 551 00:38:44,407 --> 00:38:46,325 بفرمایید، استاد. 552 00:38:46,409 --> 00:38:49,704 نه اینکه با سهولت انجامش می‌دیم، بلکه اینکه جدی نمی‌گیریمش. 553 00:38:49,787 --> 00:38:52,873 بعد از اینکه به تم رسیدید چه اتفاقی می‌افته؟ 554 00:38:52,957 --> 00:38:55,167 فوراً یادداشتش می‌کنید؟ 555 00:38:55,251 --> 00:38:58,254 فدریکو دوست نداره که من فوراً یادداشتش کنم. 556 00:38:58,337 --> 00:39:01,048 ولی این خطر وجود داره که من به یه تم دیگه فکر کنم 557 00:39:01,132 --> 00:39:02,717 و اولی رو فراموش کنم. 558 00:39:02,800 --> 00:39:05,553 پس حالا اون من رو تشویق می‌کنه که فوراً یادداشتش کنم... 559 00:39:06,178 --> 00:39:08,472 نه، ممنون. من سیگار نمی‌کشم. 560 00:39:08,556 --> 00:39:10,516 و سیگار؟ 561 00:39:10,599 --> 00:39:12,435 - فقط اینجا نگهش می‌دارم. - به عنوان یادگاری. 562 00:39:12,518 --> 00:39:16,313 فلینی هرگز به کنسرت نمی‌ره، هرگز اپرا کارگردانی نکرده، حتی مال شما رو. 563 00:39:16,397 --> 00:39:19,567 فکر می‌کنید چرا اون اینقدر به موسیقی حساسیت داره؟ 564 00:39:19,650 --> 00:39:22,069 نمی‌گفتم به موسیقی حساسیت داره. 565 00:39:22,153 --> 00:39:26,574 اون نمی‌تونه به موسیقی به طور سرسری گوش بده. 566 00:39:26,657 --> 00:39:31,537 اون یا مشارکت می‌کنه و تحت تأثیر قرار می‌گیره، یا اذیتش می‌کنه. 567 00:39:31,871 --> 00:39:33,539 اون در سطح جنون من نیست: 568 00:39:33,622 --> 00:39:39,503 من می‌تونم در حین گوش دادن به چیز دیگه‌ای از رادیو، موسیقی بسازم. 569 00:39:40,004 --> 00:39:41,797 ولی فلینی به روش خودش دیوونه است. 570 00:39:41,881 --> 00:39:45,968 گاهی اوقات نوازندگان خیابانی رو از رستوران‌ها بیرون می‌ندازه، این رو می‌دونستید؟ 571 00:39:46,052 --> 00:39:47,887 من همه‌چیز رو در موردش می‌دونم. 572 00:39:47,970 --> 00:39:51,766 اون بیش از یک بار این کار رو کرد، و باعث خجالت زیاد من شد. 573 00:39:52,183 --> 00:39:54,894 بالاخره، اونها همکاران من هستن. 574 00:39:54,977 --> 00:39:59,106 یه روز، ممکنه منم با اونها بنوازم. 575 00:39:59,190 --> 01:00:01,525 ببخشید، نینو. 576 01:00:01,609 --> 01:00:06,155 چطور به تم اصلی «آمارکورد»، تم گرادیسکا، رسیدید؟ 577 01:00:06,238 --> 01:00:09,909 فدریکو و من معمولاً تم‌ها رو با هم پیدا می‌کنیم. 578 01:00:09,992 --> 01:00:13,454 اون اغلب پیشنهادات خیلی دقیقی بهم می‌ده، 579 01:00:13,537 --> 01:00:15,873 ولی گاهی هم پیشنهادات خیلی متناقضی. 580 01:00:15,956 --> 01:00:18,459 بهم میگه یه تم سرگرم‌کننده پیدا کنم که غمگینه، 581 01:00:18,542 --> 01:00:22,546 یه تم قدیمی که جدید به نظر برسه، 582 01:00:22,630 --> 01:00:25,466 یه چیز بی‌خیال ولی در عین حال تکان‌دهنده. 583 01:00:26,175 --> 01:00:32,014 یه روز کامل مسخره‌بازی کردیم، و هیچی در نمیومد. 584 01:00:32,098 --> 01:00:35,935 بالاخره، وقتی فدریکو داشت می‌رفت، من یه ملودی رو با پیانو زدم. 585 01:00:45,319 --> 01:00:48,697 اون می‌ایسته و میگه: «همینه! 586 01:00:48,781 --> 01:00:50,991 کل فیلم رو با همین می‌سازیم.» 587 01:01:20,229 --> 01:01:22,606 <i>برای کسانی که روی فیلم کار کردند،</i> 588 01:01:22,690 --> 01:01:25,734 <i>این قطعاتی که از تولید «آمارکورد» دیدید</i> 589 01:01:25,818 --> 01:01:29,405 <i>هنوز اونقدر تازه و ضروری به نظر می‌رسه که حتی ممکنه از خودمون بپرسیم،</i> 590 01:01:29,488 --> 01:01:31,657 <i>«فیلم واقعی کدوم بود؟</i> 591 01:01:31,740 --> 01:01:33,284 <i>اونی که تو سینماها دیدیم،</i> 592 01:01:33,868 --> 01:01:39,540 <i>یا ماجراجویی روزانه و پرشور کسانی که توسعه‌اش رو دنبال کردن؟»</i> 593 01:03:04,083 --> 01:03:05,334 اونه! 594 01:03:05,417 --> 01:03:06,877 بابا! 595 01:03:06,961 --> 01:03:10,256 رکس! 596 01:03:11,090 --> 01:03:15,803 زنده باد رکس! بزرگترین چیزی که رژیم تا حالا ساخته! 597 01:04:38,218 --> 01:04:42,598 خاطرات محرمانه <i>آمارکورد</i> 598 01:04:43,218 --> 01:04:53,598 ترجمه اختصاصی کانال تلگرام ناسینما مترجم: عماد گلستانی 598 01:04:54,305 --> 01:05:54,605