"The Simpsons" The Flandshees of Innersimpson

ID13191009
Movie Name"The Simpsons" The Flandshees of Innersimpson
Release Name The Simpsons S36E14 P S I Hate You.1080p.DSNP.WEB-DL.DDP5.1.H.264-NTb
Year2025
Kindtv
LanguagePersian
IMDB ID35223912
Formatsrt
Download ZIP
1 00:00:07,782 --> 00:00:08,617 بله. 2 00:00:08,851 --> 00:00:11,890 فروشگاه دالر قطعاً روزهای بهتری را به خود دیده است. 3 00:00:11,891 --> 00:00:13,560 این محل تخلیه با اجاره پایین 4 00:00:13,561 --> 00:00:15,765 شبیه صحنه فیلمبرداری یه فیلم زامبی شده 5 00:00:15,766 --> 00:00:16,933 برندها... 6 00:00:16,934 --> 00:00:18,836 برندها! 7 00:00:18,837 --> 00:00:22,645 هیچ کس تا به حال نام این برندها را نشنیده است. 8 00:00:22,646 --> 00:00:26,051 ببین، ما برای مهمانی امشب کلی پول خرج غذا کردیم، 9 00:00:26,052 --> 00:00:28,790 بنابراین مجبورم در خرید ظروف صرفه‌جویی کنم، 10 00:00:28,791 --> 00:00:30,861 بشقاب‌های کاغذی، و دستمال توالت. 11 00:00:30,862 --> 00:00:32,063 مم. 12 00:00:34,001 --> 00:00:35,905 اوه، عالیه. 13 00:00:35,906 --> 00:00:37,608 من هلن لاوجوی هستم. 14 00:00:37,609 --> 00:00:41,616 - بچه‌ها، زود باشید، دستمال کاغذی. - مارج؟ مارج سیمپسون. 15 00:00:41,617 --> 00:00:43,987 فکر کردم داری از فروشگاه شرمندگی بیرون میای، 16 00:00:43,988 --> 00:00:45,857 بنابراین من با عجله به آنجا رفتم. 17 00:00:45,858 --> 00:00:46,927 سلام، هلن. 18 00:00:47,027 --> 00:00:49,999 گوشت‌های مانده در قابلمه و بسته‌های شکسته‌ی رامن را انبار می‌کنید ؟ 19 00:00:50,000 --> 00:00:52,972 می‌دونی، انبار کلیسا همیشه بازه. 20 00:00:52,973 --> 00:00:55,009 به افراد کم‌بضاعت. 21 00:00:55,010 --> 00:00:57,814 من فقط دارم یه سری لوازم میگیرم 22 00:00:57,815 --> 00:00:59,117 برای جشن تولدم امشب 23 00:00:59,118 --> 00:01:02,089 باشه. مهمونی کوچیک حیاط خلوتت. 24 00:01:02,090 --> 00:01:03,827 برای تولدم، تیموتی من را برد 25 00:01:03,828 --> 00:01:07,668 در سفر دریایی کانال کانادایی جاش گروبان . 26 00:01:07,669 --> 00:01:10,974 اما مطمئنم که کار شما هم به همان اندازه سرگرم کننده خواهد بود. 27 00:01:10,975 --> 00:01:14,949 اوه، پسر. 28 00:01:16,000 --> 00:01:22,074 29 00:01:28,042 --> 00:01:29,812 معامله او چیست؟ 30 00:01:29,813 --> 00:01:32,049 او در فروشگاه شرم (shime store) به طور اتفاقی به هلن لاوجوی (Helen Lovejoy) برخورد کرد. 31 00:01:32,050 --> 00:01:33,921 و از آن زمان تاکنون غرغر می‌کند . 32 00:01:33,922 --> 00:01:35,724 نگران نباش. 33 00:01:35,725 --> 00:01:37,828 هر وقت با خشمی مرگبار به خانه می‌آید 34 00:01:37,829 --> 00:01:40,834 در چشمان کوچک و نازش، او برای لحظه‌ای به طبقه بالا می‌رود، 35 00:01:40,835 --> 00:01:45,777 بعد وقتی پایین میاد، مثل یه قاطر تو مدرسه تابستانی باحاله. 36 00:01:45,778 --> 00:01:50,220 من تعجب می‌کنم که او آنجا چه کار می‌کند که اینقدر کامل استرس خودش را از بین می‌برد. 37 00:01:56,065 --> 00:01:57,668 <i>به هدفت رسیدی</i> 38 00:01:57,669 --> 00:01:58,603 <i>حد تخیل شما برای این ماه</i> 39 00:01:58,604 --> 00:02:01,710 <i>برای ادامه‌ی تخیل، لطفا مشترک شوید.</i> 40 00:02:01,711 --> 00:02:06,018 نمی‌تونم تصور کنم، اما هر کاری که می‌کنه، جواب می‌ده. 41 00:02:06,019 --> 00:02:08,690 خیلی خب، عزیزان من. 42 00:02:08,691 --> 00:02:11,930 بیا بهترین جشن تولد عمرم رو برام بگیری. 43 00:02:14,937 --> 00:02:16,906 کی پفک خرچنگی می‌خواد؟ 44 00:02:16,907 --> 00:02:18,142 آره. - آه! 45 00:02:18,143 --> 00:02:20,681 مارج، این مهمونی خیلی معروفه. 46 00:02:20,682 --> 00:02:22,952 حتی سلبریتی‌های اسپرینگفیلد هم اینجا هستند. 47 00:02:22,953 --> 00:02:25,924 می‌دانم. ولفکسل، آرنی پای، 48 00:02:25,925 --> 00:02:28,062 مرد زنبورعسل لعنتی اینجاست. 49 00:02:28,063 --> 00:02:29,966 و میدونی کی اینجا نیست؟ 50 00:02:29,967 --> 00:02:32,939 یه مشت بچه دماغ‌پریده. موآه. 51 00:02:32,940 --> 00:02:33,973 همه آنها را کجا گذاشتی؟ 52 00:02:36,112 --> 00:02:37,949 من یه جوش چرکی هستم. 53 00:02:38,751 --> 00:02:41,054 هرگز تصور نمی‌کردم که همه در شهر 54 00:02:41,055 --> 00:02:42,858 برای تولدم حاضر می‌شد. 55 00:02:42,859 --> 00:02:47,902 البته که این کار را کردیم، مارج. اسپرینگفیلد عاشق توست. 56 00:02:47,903 --> 00:02:49,137 تو یه اسطوره‌ی فروش شیرینی و شکلاتی. 57 00:02:49,138 --> 00:02:53,078 تو همیشه برای "اوه" های میلهاوس من لباس زیر اضافه داری. 58 00:02:53,079 --> 00:02:54,849 بعلاوه، تو همیشه با همه مهربونی، 59 00:02:54,850 --> 00:02:58,990 حتی احمق‌های شهر هم، مثل من و، اه، بی‌احترامی نباشه، هومر. 60 00:02:58,991 --> 00:03:00,092 اوه. 61 00:03:00,093 --> 00:03:02,732 با پینوهایی که در من فرو رفته‌اند، 62 00:03:02,733 --> 00:03:06,973 بدینوسیله مارج سیمپسون را به عنوان مهربان‌ترین بانوی اسپرینگفیلد اعلام می‌کنم . 63 00:03:13,921 --> 00:03:17,761 دیشب مثل یه خواب بود. 64 00:03:17,762 --> 00:03:20,032 آره. باورت میشه لخت رفتم سر کار؟ 65 00:03:20,033 --> 00:03:21,803 و همه دندان‌هایم افتادند؟ 66 00:03:21,804 --> 00:03:24,975 اوه... من قبلاً از سهم خودم از بیضه‌ها لذت برده‌ام ، 67 00:03:24,976 --> 00:03:26,780 اما من هیچ‌وقت خوشگلِ هیچ‌کس نبودم. 68 00:03:26,781 --> 00:03:29,017 و درست وقتی فکر کردم اوضاع دیگه بهتر از این نمیشه، 69 00:03:29,018 --> 00:03:31,121 حالا دوباره دارم تمیزکاری می‌کنم. 70 00:03:31,122 --> 00:03:34,127 کفش‌های کتانی قدیمی، روپوش، 71 00:03:34,128 --> 00:03:36,131 دستمال سر صنعتی... 72 00:03:38,236 --> 00:03:41,040 رفته. کجاست؟ کجاست؟ 73 00:03:41,041 --> 00:03:43,847 - چی کجاست؟ - جعبه‌ی من. جعبه‌ی اسرار من. 74 00:03:43,848 --> 00:03:47,186 - جعبه‌ی سکس؟ - نه. نه، جعبه‌ی نامه‌های من. 75 00:03:47,187 --> 00:03:48,255 چه حروفی؟ 76 00:03:48,256 --> 00:03:51,362 جعبه مخفی نامه‌های نفرت من. 77 00:03:52,164 --> 00:03:54,969 اما سکس باکس اشکالی نداره؟ 78 00:03:54,970 --> 00:03:57,106 باشه، بفرمایید. 79 00:03:57,107 --> 00:03:58,843 وقتی نوجوان بودم، 80 00:03:58,844 --> 00:04:02,149 من گاهی اوقات این کار را می‌کردم -- و به این افتخار نمی‌کنم -- 81 00:04:02,150 --> 00:04:04,021 عصبانی شدن. 82 00:04:05,190 --> 00:04:07,059 تیم مدوز احمق. 83 00:04:07,060 --> 00:04:09,130 چرا باید SNL رو ترک کنی؟ 84 00:04:09,131 --> 00:04:11,001 تو یه مهره کلیدی هستی. 85 00:04:11,002 --> 00:04:14,140 <i>بعد یه روز، به این مقاله برخوردم</i> 86 00:04:14,141 --> 00:04:16,846 <i>این زندگی من را برای همیشه تغییر خواهد داد</i> 87 00:04:16,847 --> 00:04:18,983 <i>گفته شده، وقتی کسی تو را عصبانی می‌کند،</i> 88 00:04:18,984 --> 00:04:21,856 <i>یه نامه آتشین و پر از همه چیز براشون بنویس </i> 89 00:04:21,857 --> 00:04:23,225 کاش می‌شد رو در رو بهشون گفت، 90 00:04:23,226 --> 00:04:26,197 <i>پس دیگه هیچوقت نفرستش، و پوووف،</i> 91 00:04:26,198 --> 00:04:28,836 <i>احساسات بد برای همیشه از بین رفته‌اند.</i> 92 00:04:28,837 --> 00:04:31,976 <i>از آن روز به بعد، صدها نامه نوشتم</i> 93 00:04:31,977 --> 00:04:35,282 <i>و می‌دونی چیه؟ این باعث شد من آدم خیلی بهتری بشم</i> 94 00:04:35,283 --> 00:04:39,959 «برو یه چوب خردکن سوار شو. مارج سیمپسون.» 95 00:04:39,960 --> 00:04:42,998 <i>و هر بار که یکی از آنها را می‌نوشتم، احساس خیلی بهتری داشتم،</i> 96 00:04:42,999 --> 00:04:48,308 <i>با تمام احساسات بدی که پنهان شده و بنابراین، از بین رفته‌اند.</i> 97 00:04:48,309 --> 00:04:50,312 اما آن نامه‌ها فقط برای من بودند. 98 00:04:50,313 --> 00:04:53,318 قرار نبود هیچ‌کس آنها را بخواند، هرگز. 99 00:04:53,319 --> 00:04:54,922 ما باید آنها را پیدا کنیم. 100 00:04:54,923 --> 00:04:58,095 عزیزم، آروم باش. مطمئنم یه جایی همین اطرافن. 101 00:04:58,096 --> 00:04:59,330 شاید نظافتچی آنها را جابجا کرده است. 102 00:04:59,331 --> 00:05:01,334 من نظافتچی هستم. 103 00:05:01,335 --> 00:05:03,305 به ما بگو آنها را کجا منتقل کردی، وگرنه اخراج می‌شوی. 104 00:05:04,876 --> 00:05:08,550 مامان، یه پیام جدید از یه شماره ناشناس گرفتی . 105 00:05:09,887 --> 00:05:11,989 <i>مارج عزیز، نامه‌هایت را دریافت کردیم.</i> 106 00:05:11,990 --> 00:05:15,998 <i>اگر می‌خواهی دوباره آنها را ببینی، 5000 دلار به ما پرداخت کن.</i> 107 00:05:15,999 --> 00:05:20,072 <i>اگر نه، به دنیا نشون میدیم چه عوضیِ بدی</i> 108 00:05:20,073 --> 00:05:22,210 <i>واقعاً همینطوره.</i> 109 00:05:22,211 --> 00:05:25,584 حالا می‌توانیم این را بگوییم؟ 110 00:05:31,362 --> 00:05:33,098 ما باید اون دزد نامه رو پیدا کنیم. 111 00:05:33,099 --> 00:05:34,067 باشه. عکس داریم. 112 00:05:34,068 --> 00:05:35,804 از همه کسانی که دیشب در مهمانی بودند. 113 00:05:35,805 --> 00:05:38,810 همه دوستان و عزیزان عزیز ما. 114 00:05:38,811 --> 00:05:42,116 یکی از این آشغال‌ها نامه‌های مامانت رو گروگان گرفته. 115 00:05:42,117 --> 00:05:43,987 اما چه کسی؟ 116 00:05:44,990 --> 00:05:46,693 من روی جاسپر شرط می‌بندم. 117 00:05:46,694 --> 00:05:49,698 او زشت است، و آدم‌های زشت مستعد جرم و جنایت هستند. 118 00:05:49,699 --> 00:05:52,971 من همیشه از آدم‌های زشت متنفر بودم، و حالا می‌فهمم چرا. 119 00:05:52,972 --> 00:05:55,243 بچه‌ها، دیشب، دوستان و همسایه‌های ما 120 00:05:55,244 --> 00:05:57,815 آمدند تا به مامان نشان دهند که چقدر دوستش دارند. 121 00:05:57,816 --> 00:06:01,020 ما نمی‌توانیم همین‌طوری بی‌جهت افراد را متهم کنیم. 122 00:06:01,021 --> 00:06:02,256 ویلی! 123 00:06:02,257 --> 00:06:06,164 البته. او با اختلاف زیادی زشت‌ترین مرد مهمانی بود. 124 00:06:06,165 --> 00:06:08,134 بریم کلبه‌ش رو آتیش بزنیم. 125 00:06:08,135 --> 00:06:11,909 ویلی نیست! ویلی سواد خواندن ندارد! 126 00:06:11,910 --> 00:06:13,846 اوه، ناامیدکننده است. 127 00:06:13,847 --> 00:06:16,819 همه فکر می کنند من شیرین ترین خانم دنیا هستم، 128 00:06:16,820 --> 00:06:19,725 مثل الن وقتی که برنامه گفتگویش را شروع کرد. 129 00:06:19,726 --> 00:06:22,731 اما اگر آن نامه‌ها منتشر شوند، همه از من متنفر خواهند شد. 130 00:06:22,732 --> 00:06:24,969 مثل الن وقتی که برنامه گفتگویش را تمام کرد. 131 00:06:24,970 --> 00:06:28,041 نترس، مارج. من می‌دانم چه کسی می‌تواند به ما کمک کند، 132 00:06:28,042 --> 00:06:30,012 بهترین‌های اسپرینگفیلد. 133 00:06:30,013 --> 00:06:31,081 متاسفم، نمی‌تونم کمکت کنم. 134 00:06:31,082 --> 00:06:32,818 چی؟ نمی‌تونی تماس رو ردیابی کنی؟ 135 00:06:32,819 --> 00:06:34,755 یا صدا را رمزگشایی کنم یا کار دیگری؟ 136 00:06:34,756 --> 00:06:38,863 کاش، اما آن بی‌عرضه‌های مجلس ایالتی بودجه‌ی ما را قطع کردند. 137 00:06:38,864 --> 00:06:41,234 متاسفم، مارج، اما تو تنها هستی. 138 00:06:43,039 --> 00:06:45,142 آه، بودجه ما قطع نشد، رئیس. 139 00:06:45,143 --> 00:06:48,048 بودجه ما ۳۳ درصد افزایش یافت. 140 00:06:48,049 --> 00:06:49,818 آره، اما بهانه خیلی خوبیه 141 00:06:49,819 --> 00:06:52,992 برای وقتی که می‌خواهید شنبه‌ی آرامی داشته باشید. 142 00:06:52,993 --> 00:06:57,100 کمک. من توی وان حمام از خواب بیدار شدم، بدون کلیه. 143 00:06:57,101 --> 00:06:58,102 بودجه‌اش قطع شد. 144 00:06:58,103 --> 00:07:01,007 اوه... اون نامه‌ها نمی‌تونن بیرون برن. 145 00:07:01,008 --> 00:07:04,046 ما فقط باید تاوان پس بدیم. 146 00:07:04,047 --> 00:07:05,784 اما قیمتش ۵۰۰۰ دلاره. 147 00:07:05,785 --> 00:07:08,021 می‌دونی برای به دست آوردنش باید چند تا کلیه بدزدی؟ 148 00:07:08,022 --> 00:07:10,860 فکر کنم بدونم از کجا می‌تونیم پول گیر بیاریم، 149 00:07:10,861 --> 00:07:13,065 اما تو از آن خوشت نخواهد آمد. 150 00:07:15,303 --> 00:07:17,874 اوه، من می‌دانم که همیشه قید و بندهایی وجود دارد 151 00:07:17,875 --> 00:07:21,214 با شما مردم، اما کس دیگه‌ای نیست که بتونم بهش رو کنم. 152 00:07:21,215 --> 00:07:22,851 تونی چاق... 153 00:07:22,852 --> 00:07:26,091 الان خارج از شهره، برای همین اومدم پیش شما. 154 00:07:26,092 --> 00:07:29,063 خب، می‌تونم پول رو قرض بگیرم؟ 155 00:07:31,804 --> 00:07:35,275 شانسی نیست. این چیزیه که با سرکوب احساساتت گیرت میاد. 156 00:07:35,276 --> 00:07:36,879 می‌بینی، مارج، 157 00:07:36,880 --> 00:07:39,919 احساسات یک زن خیلی شبیه سینه‌هایش است. 158 00:07:39,920 --> 00:07:41,923 همیشه وقتی در ملاء عام هستند، خودشان را حبس می‌کنند، 159 00:07:41,924 --> 00:07:45,029 اما باید هر از گاهی آنها را کنار گذاشت، 160 00:07:45,030 --> 00:07:47,033 وگرنه دیوونه میشی. 161 00:07:47,034 --> 00:07:49,204 آه، خیالتان راحت، آقایان. 162 00:07:50,874 --> 00:07:53,245 مهلت تقریباً تمام شده. من پول ندارم. 163 00:07:53,246 --> 00:07:55,917 من قراره چیکار کنم؟ 164 00:07:55,918 --> 00:07:58,255 عزیزم، صبر کن. من همه فیلم‌ها رو دیدم. 165 00:07:58,256 --> 00:07:59,357 درباره مردان میانسال عصبانی 166 00:07:59,358 --> 00:08:01,260 امتناع از مذاکره با آدم ربایان 167 00:08:01,261 --> 00:08:03,934 من بلدم با این آدما چطور حرف بزنم . 168 00:08:03,935 --> 00:08:06,171 <i>وقت تمومه، مارج.</i> 169 00:08:06,172 --> 00:08:07,941 این آقای مارجِ، عوضیِ کثیفه، 170 00:08:07,942 --> 00:08:09,945 و تو همین الان حکم مرگ خودت رو امضا کردی 171 00:08:09,946 --> 00:08:14,154 چون من یه نینجای بازنشسته‌ی سیا هستم که تازه از بازنشستگی برگشتم 172 00:08:14,155 --> 00:08:16,191 شامپانزه صورتت را گاز بگیرد. 173 00:08:16,192 --> 00:08:17,292 <i>هی. شما اینجا گوش بدید--</i> 174 00:08:17,293 --> 00:08:19,096 نه، تو گوش کن، آشغال! 175 00:08:19,097 --> 00:08:21,201 ما آن نامه‌ها را دم در خانه‌مان می‌خواهیم 176 00:08:21,202 --> 00:08:22,971 تا ساعت دوازده ظهر فردا، 177 00:08:22,972 --> 00:08:26,946 یا اینکه مثل یه تیشرت هاوایی که تن یه آدم چاقه، تنت می‌کنم . 178 00:08:26,947 --> 00:08:30,252 آلوها (Aloha) به معنی «سلام» و «تو مُردی» است. 179 00:08:30,253 --> 00:08:32,190 آن را برطرف کرد. 180 00:08:32,191 --> 00:08:34,261 اوه... 181 00:08:35,932 --> 00:08:37,935 ما هنوز از نامه‌چین خبری نداریم . 182 00:08:37,936 --> 00:08:39,871 من ترس از خدا رو توی وجودشون گذاشتم، مارج. 183 00:08:39,872 --> 00:08:42,877 درست مثل کاری که پدر اسنوز اون بالا سعی می‌کنه انجام بده. 184 00:08:42,878 --> 00:08:44,881 شاید تو واقعاً آنها را ترسانده‌ای، 185 00:08:44,882 --> 00:08:47,186 و تمام این ماجرا پشت سر ماست. 186 00:08:47,187 --> 00:08:49,157 امم، قبل از مراسم امروز، 187 00:08:49,158 --> 00:08:52,998 خانم لاوجوی مایلند یک، امم، اظهار نظری بکنند، 188 00:08:52,999 --> 00:08:55,135 اه، نمی‌شد با حرف زدن منصرفش کرد. 189 00:08:55,136 --> 00:08:57,172 مگر اینکه عقل سلیم حکمفرما شده باشد؟ 190 00:08:59,144 --> 00:09:01,147 بردارش عزیزم. 191 00:09:01,148 --> 00:09:06,090 دیشب، یک نامه‌ی زشت و زننده دم در خانه‌مان گذاشته شد 192 00:09:06,091 --> 00:09:07,894 و دنیایم را از هم پاشید. 193 00:09:07,895 --> 00:09:11,033 نوشته شده است: «عزیزم» -- و کلمه «عزیزم» داخل گیومه است -- «هلن.» 194 00:09:11,034 --> 00:09:14,374 «اگر تا حالا به شما اطلاع داده نشده، شما یک... هستید.» 195 00:09:14,375 --> 00:09:16,579 عوضی! 196 00:09:18,984 --> 00:09:20,452 «تو یه شایعه‌پراکنِ مغرور و خودپسندی» 197 00:09:20,453 --> 00:09:22,056 «چه کسی از لذت خون‌آشامی بهره‌مند می‌شود؟» 198 00:09:22,057 --> 00:09:25,028 در بدشانسی و نقاط ضعف جزئی دیگران.» 199 00:09:25,029 --> 00:09:28,034 - وای، مامان، تو نویسنده‌ی خوبی هستی. - هیس! 200 00:09:28,035 --> 00:09:31,007 «به من لطفی کن و بینی جراحی شده‌ات را سربالا نگه دار.» 201 00:09:31,008 --> 00:09:35,216 «به من مربوط نیست. جاش گروبن از جراتت متنفر میشه.» 202 00:09:35,217 --> 00:09:37,353 برو بپر تو یه هیزم‌شکن.» 203 00:09:37,354 --> 00:09:39,190 و امضا شده توسط ... 204 00:09:39,191 --> 00:09:44,033 خالی. نام حذف شده بود. 205 00:09:44,034 --> 00:09:47,006 اما من دقیقاً می‌دانم چه کسی این نامه‌ی نفرت‌انگیز را نوشته است. 206 00:09:47,007 --> 00:09:50,245 کسی که سال‌هاست این شهر را فریب داده است 207 00:09:50,246 --> 00:09:53,218 با طبیعت «شیرین و لطیف»اش. 208 00:09:53,219 --> 00:09:54,220 اگنس اسکینر. 209 00:09:54,221 --> 00:09:58,161 من هرگز چنین چیزهای زننده‌ای نمی‌نویسم . 210 00:09:58,162 --> 00:10:02,036 من آنها را به صورت بوتاکس تخفیف دار شما می گفتم . 211 00:10:02,037 --> 00:10:04,373 میذاری اینجوری باهام حرف بزنه؟ 212 00:10:04,374 --> 00:10:06,244 از آبروی من دفاع کن. 213 00:10:06,245 --> 00:10:07,379 بگیرش، سیمور. 214 00:10:07,380 --> 00:10:09,951 اما-اما-اما او مرد خداست. 215 00:10:09,952 --> 00:10:12,156 نباید گونه‌ی دیگرم را بچرخانم؟ 216 00:10:12,157 --> 00:10:13,425 دعوای واس! 217 00:10:13,426 --> 00:10:15,262 بجنگ! بجنگ! 218 00:10:15,263 --> 00:10:16,063 بجنگ! 219 00:10:20,173 --> 00:10:21,107 <i>به این هرج و مرج نگاه کن</i> 220 00:10:21,108 --> 00:10:23,245 <i>که فقط یکی از نامه‌های شما می‌تواند باعث آن شود.</i> 221 00:10:23,246 --> 00:10:26,318 <i> تا وقتی که همه‌شون رو آزاد کنم، 60 دقیقه وقت داری </i> 222 00:10:26,319 --> 00:10:30,259 <i>و زندگیت رو به یه جهنم نفرت‌انگیز تبدیل کنه</i> 223 00:10:30,260 --> 00:10:33,064 از عذاب و اندوه. 224 00:10:33,065 --> 00:10:35,970 عزیزم، دلت برای مبارزه‌ی ووس تنگ شده. چه اتفاقی داره میفته؟ 225 00:10:35,971 --> 00:10:39,377 من دقیقاً می‌دانم آدم‌ربا کیست. 226 00:10:42,518 --> 00:10:47,092 پاف‌های خرچنگ بیشتری در راه است. 227 00:10:47,093 --> 00:10:50,232 سلام، شانا. دوباره ازت ممنونم که از بچه نگهداری کردی. 228 00:10:50,233 --> 00:10:53,105 ببخشید یادم رفت بگم ۵۶ تا بچه بودن 229 00:10:53,106 --> 00:10:56,077 به جای سه تای معمول. چطوره؟ 230 00:10:56,078 --> 00:11:00,452 اه. این یک جهنمِ نفرت‌انگیزِ پر از عذاب و اندوه است. 231 00:11:00,453 --> 00:11:01,488 چی...؟ 232 00:11:01,489 --> 00:11:04,026 اوه. من دارم یه رمان عاشقانه گات میخونم 233 00:11:04,027 --> 00:11:05,563 و بعضی از لغاتش داره جا می‌افته. 234 00:11:05,564 --> 00:11:07,366 هوم. 235 00:11:07,367 --> 00:11:09,236 - اوه، پفک خرچنگی. - آپ-باپ-باپ. 236 00:11:09,237 --> 00:11:13,011 چرا غذایی که تو قسمت بچه‌ها گذاشتم رو نمی‌خوری ؟ 237 00:11:13,012 --> 00:11:16,017 اما میلهاوس همه خوک‌ها را از پتوها بیرون کشید. 238 00:11:16,018 --> 00:11:18,121 و مارتین تمام ذرت‌های سگ‌ها را خورد. 239 00:11:18,122 --> 00:11:21,763 اوه، مطمئنم اونقدرها هم بد نیست. کی پفک خرچنگی می‌خواد؟ 240 00:11:25,605 --> 00:11:27,306 اه. هر دفعه که من رو برای نگهداری از بچه استخدام می‌کنه، 241 00:11:27,307 --> 00:11:30,178 اون با من طوری رفتار می‌کنه انگار دارم براش کار می‌کنم. 242 00:11:30,179 --> 00:11:32,149 اون مثل همه کارهایی که اینجا انجام میدم رفتار میکنه 243 00:11:32,150 --> 00:11:34,521 داره تلویزیون تماشا می‌کنه و لباس‌هاش رو پرو می‌کنه. 244 00:11:34,522 --> 00:11:37,192 <i>اه، این کاریه که تو می‌کنی</i> 245 00:11:37,193 --> 00:11:39,463 وای. چطور از پسش بر میاد؟ 246 00:11:39,464 --> 00:11:41,167 بدون اینکه شبیه اسکانک به نظر برسی؟ 247 00:11:41,168 --> 00:11:43,305 <i>مروارید‌ها همه چیز را درجه یک می‌کنند.</i> 248 00:11:43,306 --> 00:11:46,144 خب... همه فکر می‌کنن اون یه قدیسه‌ست. 249 00:11:46,145 --> 00:11:49,117 در همین حال، او دارد به تنها پرستار بچه گرسنگی می‌دهد 250 00:11:49,118 --> 00:11:51,487 که داره، انگار، داره همه بچه‌های شهر رو زیر نظر داره. 251 00:11:51,488 --> 00:11:53,491 <i>اصلاً اون بچه‌ها کجان؟</i> 252 00:11:53,492 --> 00:11:55,496 خیلی نگرانم. نمی‌دونم. 253 00:11:57,367 --> 00:12:01,073 خرچنگ مقدس. 254 00:12:01,074 --> 00:12:05,216 ای بابا. این زنِ عصبانیِ زنِ میانسال از همه توی شهر متنفره. 255 00:12:05,217 --> 00:12:07,353 فکر می‌کردم این جعبه قراره پر از، مثلاً، باشه 256 00:12:07,354 --> 00:12:09,357 گلدان یا خاکستر مادربزرگ، 257 00:12:09,358 --> 00:12:10,325 اما این حتی بهتر است. 258 00:12:10,326 --> 00:12:13,198 شرط می‌بندم مامان خانم بارت هر مبلغی را پرداخت می‌کند. 259 00:12:13,199 --> 00:12:15,469 تا مردم این نامه‌ها را نخوانند. 260 00:12:15,470 --> 00:12:18,207 حتی ۵۰۰۰ دلار. 261 00:12:18,208 --> 00:12:21,415 با این پول، می‌توانیم از نو شروع کنیم. 262 00:12:21,416 --> 00:12:23,418 یک زندگی کاملاً جدید را تجربه کنید. 263 00:12:23,419 --> 00:12:25,523 <i>؟؟؟ پرنده‌های بی‌شرف ؟؟؟</i> 264 00:12:25,524 --> 00:12:27,426 <i>ما باید با هم بمونیم؟؟؟</i> 265 00:12:27,427 --> 00:12:28,529 <i>میدونم؟؟؟</i> 266 00:12:28,530 --> 00:12:29,665 <i>من که گفتم هیچوقت ؟؟؟</i> 267 00:12:29,666 --> 00:12:32,537 <i>؟؟؟ فکر می‌کنی تنها بودن بهتر نبود؟؟؟</i> 268 00:12:32,538 --> 00:12:34,207 <i>نمیشه آب و هوا رو عوض کرد؟؟؟</i> 269 00:12:34,208 --> 00:12:36,579 <i>؟؟؟ شاید همیشگی نباشه؟؟؟</i> 270 00:12:36,580 --> 00:12:39,316 ؟؟؟ اما اگر برای همیشه باشد. 271 00:12:39,317 --> 00:12:40,185 هوم؟ 272 00:12:40,186 --> 00:12:41,655 مارج سیمپسون از آن روز پشیمان خواهد شد 273 00:12:41,656 --> 00:12:43,391 او همیشه با من بدرفتاری می‌کرد. 274 00:12:43,392 --> 00:12:47,768 شونا چالمرز روزی که با من بازی کرد، پشیمان خواهد شد . 275 00:12:53,179 --> 00:12:55,048 <i>...یک جهنم نفرت‌انگیز</i> 276 00:12:55,049 --> 00:12:56,952 از عذاب و اندوه! 277 00:12:56,953 --> 00:13:00,961 شونا دقیقاً همین جمله را شب مهمانی گفت. 278 00:13:00,962 --> 00:13:04,000 بنابراین، او و راکون با هم کار می‌کنند. 279 00:13:04,001 --> 00:13:06,772 احتمالاً زباله‌های ما را هم دزدیدند . خب، نقشه چیست؟ 280 00:13:06,773 --> 00:13:10,212 می‌دانم که شونا یکشنبه‌ها در خانه سالمندان داوطلب می‌شود. 281 00:13:10,213 --> 00:13:14,120 برای دزدیدن داروهایشان، بنابراین الان زمان مناسبی است 282 00:13:14,121 --> 00:13:17,125 تا به زور وارد خانه‌اش شود و آن نامه‌ها را پس بگیرد. 283 00:13:17,126 --> 00:13:18,997 می‌خوای به زور وارد خونه‌اش بشی؟ 284 00:13:18,998 --> 00:13:22,269 مارج چی می‌گفت؟ تو مارج هستی. 285 00:13:22,270 --> 00:13:23,371 لعنت بهش. 286 00:13:23,372 --> 00:13:26,110 سرپرست چالمرز به خانه برگشته است. 287 00:13:26,111 --> 00:13:29,283 ما مجبوریم بداهه‌سازی کنیم. 288 00:13:30,988 --> 00:13:33,125 اوه، سلام، خانم سیمپسون. 289 00:13:33,126 --> 00:13:36,164 این دیدار آخر هفته‌ی سرزده و غیرمنتظره را مدیون چه هستم ؟ 290 00:13:36,165 --> 00:13:39,036 امم... دارم یه مقاله می‌نویسم. 291 00:13:39,037 --> 00:13:42,343 برای خبرنامه انجمن اولیا و مربیان درباره شما. 292 00:13:42,344 --> 00:13:43,178 من؟ 293 00:13:43,179 --> 00:13:46,150 بله. واقعاً مصاحبه. فرم طولانی. 294 00:13:46,151 --> 00:13:50,025 «گری چالمرز: شرح حال شایستگی». 295 00:13:50,026 --> 00:13:53,332 نه «بی‌کفایتی». «در صلاحیت». 296 00:13:54,368 --> 00:13:56,170 چون تو فوق‌العاده‌ای. 297 00:13:56,171 --> 00:14:01,014 هوم... من نمی‌دانستم که گزارش دوسالانه و تک‌صفحه‌ای انجمن اولیا و مربیان، 298 00:14:01,015 --> 00:14:03,117 خبرنامه یک طرفه 299 00:14:03,118 --> 00:14:06,157 حتی مصاحبه‌های طولانی انجام دادند، 300 00:14:06,158 --> 00:14:08,128 اما چه خوب. بیا تو. 301 00:14:08,129 --> 00:14:11,267 امم، به خودکار یا دستگاه ضبط صدا نیاز نداری ؟ 302 00:14:11,268 --> 00:14:15,075 اممم، نه. نه، من حافظه تصویری خوبی دارم. 303 00:14:15,076 --> 00:14:17,246 برای گفتار شنیداری؟ 304 00:14:17,247 --> 00:14:18,482 بله. 305 00:14:18,483 --> 00:14:20,185 <i>فکر کنم داره باور می‌کنه</i> 306 00:14:20,186 --> 00:14:22,055 <i>من اینو قبول ندارم</i> 307 00:14:22,056 --> 00:14:24,427 <i>اما چرا همچین داستان مسخره‌ای سر هم می‌کنی؟</i> 308 00:14:24,428 --> 00:14:26,164 <i>اوه، خدای من،</i> 309 00:14:26,165 --> 00:14:28,502 <i>مارج سیمپسون داره میاد پیشم</i> 310 00:14:28,503 --> 00:14:31,374 پس چطور اینقدر ... شدی؟ 311 00:14:31,375 --> 00:14:33,879 فوق العاده در... قصد داری؟ 312 00:14:33,880 --> 00:14:37,085 خب، نمی‌تونم بگم که این فکر از ذهنم نگذشته.</i> 313 00:14:37,086 --> 00:14:39,289 <i>نه، گری. نه با یکی دیگه از اولیای مدرسه.</i> 314 00:14:39,290 --> 00:14:42,229 <i>زن ون هوتن هنوز داره گوشیت رو منفجر می‌کنه</i> 315 00:14:42,230 --> 00:14:45,168 <i>باید همین الان به این موضوع پایان بدم</i> 316 00:14:45,169 --> 00:14:47,072 ببین، من خیلی متاسفم، خانم سیمپسون، 317 00:14:47,073 --> 00:14:49,343 اما من باید از شما بپرسم... 318 00:14:49,344 --> 00:14:53,118 اگر شراب آلو میل دارید . 319 00:14:53,119 --> 00:14:56,257 یالا، هومر. مثل باد همه جا رو بگرد. 320 00:14:56,258 --> 00:14:59,363 خب... یه بچه احمق دیگه که یه تی‌شرت قدیمی پوشیده. 321 00:14:59,364 --> 00:15:01,267 از گروهی که هیچ چیز از آن نمی‌دانند. 322 00:15:01,268 --> 00:15:04,073 شرط می‌بندم نمی‌تواند حتی یک آهنگ را هم نام ببرد... 323 00:15:04,074 --> 00:15:05,577 فرزندپروری برنامه‌ریزی‌شده. 324 00:15:06,579 --> 00:15:08,448 گرفتمش. 325 00:15:11,322 --> 00:15:14,460 آه، اگر موسیقی‌ای دوست‌داشتنی‌تر از سامبا وجود داشته باشد، 326 00:15:14,461 --> 00:15:16,197 نمی‌خواهم بشنوم. 327 00:15:16,198 --> 00:15:19,103 آیا تا به حال به برزیل رفته‌اید ؟ 328 00:15:19,104 --> 00:15:21,140 کشوری بسیار آزاد. 329 00:15:21,141 --> 00:15:23,211 شما نگویید. 330 00:15:23,212 --> 00:15:25,583 <i>کِ دیابوس!</i> اون چی بود؟ 331 00:15:25,584 --> 00:15:27,352 شرط می‌بندم فقط داره خونه رو آباد می‌کنه. 332 00:15:27,353 --> 00:15:31,360 با این قاب‌بندی؟ بعید می‌دانم. بهتر است بروم و بررسی‌اش کنم. 333 00:15:35,671 --> 00:15:38,275 آه، فکر کنم برای مقاله‌ام کافیه ، سرپرست. 334 00:15:38,276 --> 00:15:40,245 دوباره از وقتی که گذاشتید متشکرم. 335 00:15:40,246 --> 00:15:43,117 اما-اما دوم... 336 00:15:43,118 --> 00:15:45,557 احتمالاً به نفع همه است . 337 00:15:50,568 --> 00:15:52,236 ما انجامش دادیم! 338 00:15:52,237 --> 00:15:56,344 ببخشید، شانا چالمرز. دفعه‌ی بعد شانس با «نامه» یار است. 339 00:15:56,345 --> 00:15:57,146 چی...؟ 340 00:15:57,147 --> 00:15:59,449 رمان‌های عاشقانه گات؟ 341 00:16:00,286 --> 00:16:02,389 نامه‌ها را بیرون آورد. 342 00:16:04,461 --> 00:16:06,264 اوه، ناامیدکننده است. 343 00:16:06,265 --> 00:16:09,270 شونا احتمالاً تا الان داره همه جا پخششون می‌کنه. 344 00:16:09,271 --> 00:16:13,277 همه خواهند فهمید که من چه آدم وحشتناکی هستم. 345 00:16:15,617 --> 00:16:17,587 چی...؟ 346 00:16:17,588 --> 00:16:19,456 نامه‌های من. 347 00:16:19,457 --> 00:16:21,596 پاتو بذار روش، جیمبو. 348 00:16:29,310 --> 00:16:31,381 مارج، تو چی هستی... آه! 349 00:16:42,605 --> 00:16:45,376 نامه‌هایم را پس بده. 350 00:16:49,318 --> 00:16:51,656 مارج، برو بیارش. من این عوضی رو دارم. 351 00:16:54,194 --> 00:16:55,663 من این عوضی رو درک نمی‌کنم. 352 00:17:08,690 --> 00:17:10,225 همین جا توقف کن. 353 00:17:10,226 --> 00:17:12,229 نزدیکتر بیا، و من، مثل، مثل، 354 00:17:12,230 --> 00:17:13,566 ولشون کن یا هرچی. 355 00:17:13,567 --> 00:17:15,235 چرا این کار را کردی، شانا؟ 356 00:17:15,236 --> 00:17:17,472 همه این ماجراها بخاطر یه هوس احمقانه خرچنگی بود؟ 357 00:17:17,473 --> 00:17:21,246 نه. وقتی آن نامه‌ها را پیدا کردم، فکر کردم فوق‌العاده هستند. 358 00:17:21,247 --> 00:17:24,387 تو واقعاً همه ی مزخرفات این شهر مزخرف رو به زبون آوردی. 359 00:17:24,388 --> 00:17:27,258 و بعد نامه‌ای که برایم نوشته بودی را خواندم. 360 00:17:27,259 --> 00:17:29,496 اوه، شونا. من هیچوقت منظورم تو نبود... 361 00:17:29,497 --> 00:17:32,268 تو به من گفتی «آب بینی هورمونی» 362 00:17:32,269 --> 00:17:34,373 با سوراخ‌های بیشتر از مغزشان.» 363 00:17:34,374 --> 00:17:37,345 و قراره تو مهربون‌ترین خانم شهر باشی ؟ 364 00:17:37,346 --> 00:17:39,718 من آدم خوبی هستم. من فقط این نامه‌ها را می‌نویسم. 365 00:17:39,719 --> 00:17:41,387 وقتی که پر از خشم هستم. 366 00:17:41,388 --> 00:17:44,527 و بعدش، قسم می‌خورم که دیگه بی‌خیالش شدم. 367 00:17:44,528 --> 00:17:47,399 اینجا یه سری نامه هست که انگار مال سی سال پیشه. 368 00:17:47,400 --> 00:17:49,704 اگه انقدر ازش ناراحتی، چرا نجاتشون دادی؟ 369 00:17:49,705 --> 00:17:52,276 چون... 370 00:17:52,277 --> 00:17:54,279 ... آرامش را برایم به ارمغان می‌آورد. 371 00:17:54,280 --> 00:17:55,415 نامه‌هایم را به من بده. 372 00:17:55,416 --> 00:17:57,721 شونا! 373 00:18:00,627 --> 00:18:01,628 نگذار بمیرم. 374 00:18:01,629 --> 00:18:04,433 من می‌خواهم مثل تو پیر و چاق شوم و عمری طولانی داشته باشم . 375 00:18:04,434 --> 00:18:07,473 من می‌توانم هر دوی شما را نجات دهم. 376 00:18:07,474 --> 00:18:08,509 نه! 377 00:18:09,411 --> 00:18:11,615 گرفتمت، شونا. 378 00:18:13,385 --> 00:18:16,591 ممنون خانم س. واقعاً متاسفم. 379 00:18:16,592 --> 00:18:19,330 می‌دانم، عزیزم. 380 00:18:19,331 --> 00:18:21,467 خب، الان همه‌شون اون بیرونن. 381 00:18:21,468 --> 00:18:24,708 تمام گلایه‌ها و رنجش‌های ناگفته‌ام را 382 00:18:24,709 --> 00:18:26,377 تا دنیا بخواند. 383 00:18:26,378 --> 00:18:28,716 هی، نگاه کن. نامه‌ای از مارج سیمپسون، 384 00:18:28,717 --> 00:18:30,419 مستقیماً خطاب به من. 385 00:18:30,420 --> 00:18:33,424 «رئیس عزیز، تو به مردم چربی می‌دهی، هیچ کاری نمی‌کنی، 386 00:18:33,425 --> 00:18:36,397 پلیس‌های دونات‌خور بدنام شده‌اند.» 387 00:18:36,398 --> 00:18:38,468 «یه موجود بی‌روح و چشم‌بسته‌ی خزنده.» 388 00:18:38,469 --> 00:18:41,407 «یک آدم همه چیزدانِ لوس و بی‌عرضه.» 389 00:18:41,408 --> 00:18:44,413 «یک خانه‌خرابکار بی‌اخلاق و خواننده‌ای که هرگز نبود.» 390 00:18:44,414 --> 00:18:48,488 «یه لِچ منحرف که نمی‌تونه دست‌های پرکارش رو برای خودش نگه داره.» 391 00:18:48,489 --> 00:18:51,327 «یک کمدی جذاب و پرطرفدار» 392 00:18:51,328 --> 00:18:53,565 که هرگز نباید استودیو ۸H را ترک می‌کرد.» 393 00:18:55,336 --> 00:18:58,408 این همان نویسنده‌ی نفرت‌انگیزی است که به من زنگ زد 394 00:18:58,409 --> 00:19:02,751 «یک لاف‌زن اپرایی.» 395 00:19:07,327 --> 00:19:10,465 سلام به همه. فقط می‌خوام عذرخواهی کنم. 396 00:19:10,466 --> 00:19:12,469 نه برای داشتن احساسات منفی، 397 00:19:12,470 --> 00:19:15,509 بلکه به خاطر اینکه تمام این سال‌ها آنها را پیش خودم نگه داشتم. 398 00:19:15,510 --> 00:19:17,714 با اینکه به رویت لبخند زدم ، 399 00:19:17,715 --> 00:19:19,517 مخفیانه عصبانی بودم. 400 00:19:19,518 --> 00:19:22,690 و این نه برای تو و نه برای من منصفانه نبود . 401 00:19:22,691 --> 00:19:25,362 پس تو از همه ما متنفری؟ 402 00:19:25,363 --> 00:19:28,368 نه. نه، من عاشق مردم این شهر هستم. 403 00:19:28,369 --> 00:19:29,771 حتی وقتی که با هم دعوا می‌کنیم. 404 00:19:29,772 --> 00:19:32,543 سرهای باسن. 405 00:19:32,544 --> 00:19:33,746 اوه. 406 00:19:33,747 --> 00:19:36,785 اما ترجیح می‌دهم همه شما من را به عنوان یک فرد صادق در نظر بگیرید. 407 00:19:36,786 --> 00:19:39,489 با احساسات واقعی و پیچیده، 408 00:19:39,490 --> 00:19:42,697 و نه کسی که فقط خوب است. 409 00:19:42,698 --> 00:19:43,532 متشکرم. 410 00:19:43,533 --> 00:19:45,503 بیایید آن را از طرف مارج سیمپسون بشنویم. 411 00:19:45,504 --> 00:19:48,676 سه بعدی ترین زن شهر. 412 00:19:54,622 --> 00:19:55,823 هلن، سلام. 413 00:19:55,824 --> 00:19:59,396 مارج، من می‌دانم که تو بودی که آن نامه‌ی تحقیرآمیز را برای من نوشتی، 414 00:19:59,397 --> 00:20:01,400 و فقط خواستم بگم... 415 00:20:01,401 --> 00:20:05,375 متاسفم که در گذشته اینقدر نیشدار و نخبه‌گرا بودم. 416 00:20:05,376 --> 00:20:08,549 اوه. ممنون. عذرخواهی شما پذیرفته می‌شود-- 417 00:20:08,550 --> 00:20:11,522 به عنوان کسی که خیلی مرفه و به خدا نزدیک‌تر است، 418 00:20:11,523 --> 00:20:15,729 برای من آسان است که از بالا به پایین، با بینیِ بی‌نقصِ خودم، به تو نگاه کنم. 419 00:20:15,730 --> 00:20:17,399 اما این الان تمام می‌شود. 420 00:20:17,400 --> 00:20:18,869 اوه، خوشحالم که می‌شنوم. 421 00:20:18,870 --> 00:20:21,407 اه. به این شخصیت جدیدت حسودی‌ام میشه، مارج. 422 00:20:21,408 --> 00:20:23,746 صادق و به طرز بی‌ادبانه‌ای بی‌ادب. 423 00:20:23,747 --> 00:20:24,681 درست است. 424 00:20:24,682 --> 00:20:26,552 به هر حال، من دارم میرم پیش یه آرایشگاه خوب. 425 00:20:26,553 --> 00:20:30,693 اوه، نه اونی که تو فکرشو می‌کنی ، این یکی بهتره. تودلز. 426 00:20:30,694 --> 00:20:33,733 اوه، صبر کن، صبر کن. اُ- یه چیز دیگه، هلن. 427 00:20:33,734 --> 00:20:34,901 بله؟ 428 00:20:34,902 --> 00:20:37,841 باسنم را ببوس! 429 00:20:39,678 --> 00:20:41,881 زیرنویس با حمایت مالی تلویزیون فاکس قرن بیستم 430 00:20:41,882 --> 00:20:43,752 و شرکت پخش فاکس 431 00:20:43,753 --> 00:20:45,422 و تویوتا. 432 00:20:45,423 --> 00:20:46,892 زیرنویس توسط گروه دسترسی به رسانه در WGBH access.wgbh.org 433 00:20:52,403 --> 00:20:54,708 <i>"مارج عزیز، کجا داری پیاده میشی؟"</i> 434 00:20:54,709 --> 00:20:57,179 <i>"انتخاب‌های شغلی من به هیچ‌کس ربطی نداره</i> 435 00:20:57,180 --> 00:20:58,315 <i>"اما مال من و شاید مال مدیرم."</i> 436 00:20:58,316 --> 00:20:59,584 <i>"دفعه بعدی که خواستی بهم بگی</i> 437 00:20:59,585 --> 00:21:02,188 <i>چه اشتباهات احمقانه‌ی دیگه‌ای مرتکب شدم؟</i> 438 00:21:02,189 --> 00:21:03,358 <i>"امیدوارم لطفی در حقم بکنی</i> 439 00:21:03,359 --> 00:21:05,361 <i>و برو تو یه دستگاه چوب خردکن</i> 440 00:21:05,362 --> 00:21:09,303 با احترام، تیم مدوز. 441 00:21:09,304 --> 00:21:11,542 وای. این حس خوبی داره. 442 00:21:13,078 --> 00:21:16,450 <i>«لورن مایکلز عزیز، کجا داری پیاده میشی؟»</i> 443 00:21:16,451 --> 00:21:22,196 <i>«جمعه‌های عزیز TGI، کجا می‌تونید استراحت کنید؟»</i> 444 00:21:22,998 --> 00:21:26,304 <i>«کلبه‌ی عینک آفتابی عزیز، کجا پیاده می‌شی؟»</i> 445 00:21:27,106 --> 00:21:30,680 <i>«کوئیزنوی عزیز، کجا پیاده می‌شوی؟»</i> 446 00:21:30,681 --> 00:21:32,249 هیس! (یا: هیس!) 447 00:21:32,250 --> 00:21:33,686 <i>کجا باید پیاده بشی؟</i> 448 00:21:34,305 --> 00:22:34,802 Watch Online Movies and Series for FREE www.osdb.link/lm