"The Adventures of Batman" The Jigsaw Jeopardy/Wrath of the Riddler
ID | 13191882 |
---|---|
Movie Name | "The Adventures of Batman" The Jigsaw Jeopardy/Wrath of the Riddler |
Release Name | The Adventures Of Batman-16 |
Year | 1968 |
Kind | tv |
Language | Persian |
IMDB ID | 2169677 |
Format | srt |
1
00:00:03,270 --> 00:00:07,503
گوینده: ماجراهای بتمن
با رابین، پسر شگفتانگیز.
2
00:00:08,308 --> 00:00:12,336
بتمن و رابین، زوج پویا
علیه جرم و فساد...
3
00:00:12,513 --> 00:00:15,744
...که هویت واقعی
او بروس وین، میلیونر و نیکوکار است...
4
00:00:15,916 --> 00:00:17,748
... و شاگرد جوانش، دیک گریسون ...
5
00:00:17,918 --> 00:00:21,047
...فقط آلفرد، پیشخدمت وفادار، از آنها خبر دارد .
6
00:00:21,221 --> 00:00:24,714
آنها که همیشه هوشیار هستند، به سرعت
به سیگنال پلیس واکنش نشان میدهند.
7
00:00:24,892 --> 00:00:28,920
و لحظاتی بعد، از غار مخفی بتمن
در اعماق عمارت وین...
8
00:00:29,096 --> 00:00:32,726
...آنها غرش میکنند
تا از جان، مال و جان خود محافظت کنند...
9
00:00:32,900 --> 00:00:36,632
... در نقش بتمن و رابین،
مبارزان شنلپوشِ جرم و جنایت.
10
00:00:36,803 --> 00:00:41,263
بتمن و رابین،
بلای جانیان عجیب و غریب شهر گاتهام:
11
00:00:41,441 --> 00:00:43,876
جوکر، دلقکِ شاهزادهی جنایت.
12
00:00:44,044 --> 00:00:46,945
پنگوئن،
اغذیهفروشِ تپلِ پیمانشکن.
13
00:00:47,114 --> 00:00:50,379
و آقای فریزِ خونسرد و بیرحم.
14
00:00:53,453 --> 00:00:58,721
مراقب باشید، شرورها،
بتمن و رابین دارند میآیند.
15
00:01:04,364 --> 00:01:07,231
<i>راوی:
کارخانه پازلسازی دریلرد در شهر گاتهام...</i>
16
00:01:07,401 --> 00:01:11,565
<i>... جایی که شاهزادهی معماها
، نقاشی با لگد تمرین میکند.</i>
17
00:01:11,738 --> 00:01:16,437
هی، این خیلی قشنگه، ریدلر.
میخوای به شکل یه پازل برشش بدم؟
18
00:01:16,610 --> 00:01:17,668
شاید هم همینطور باشه، جیگسا.
19
00:01:17,878 --> 00:01:20,108
موزه هنر جدید
این شاهکار را رد کرد.
20
00:01:20,581 --> 00:01:22,845
اما من انتقام غرور جریحهدار شدهام را خواهم گرفت.
21
00:01:23,016 --> 00:01:25,451
وای، با یه موزه هنری چیکار میشه کرد؟
22
00:01:25,619 --> 00:01:28,452
ریدلر: وقتی R رو از کلمه "varnish" حذف کنی چی میشه ؟
23
00:01:28,622 --> 00:01:30,454
تو باعث میشی "ناپدید" بشه. ها ها ها.
24
00:01:30,624 --> 00:01:33,821
و این، رفقا، کاریه که قراره
با موزه جدید بکنیم.
25
00:01:34,461 --> 00:01:35,485
[صدای زنگ هشدار]
26
00:01:35,662 --> 00:01:37,790
راوی:
آن شب، در موزه هنر شهر گاتهام...
27
00:01:37,965 --> 00:01:40,127
... آژیر دزدگیر پلیس را احضار میکند.
28
00:01:43,704 --> 00:01:46,002
ما هنوز چیزی ندزدیدهایم، ریدلر.
29
00:01:46,173 --> 00:01:47,937
این چه جور کپر زدنیه؟
30
00:01:48,108 --> 00:01:49,667
به ماهی روسی چی میگن؟
31
00:01:51,345 --> 00:01:53,973
یه نکته انحرافی. ها ها ها. بیخیال.
32
00:01:59,720 --> 00:02:02,121
راوی:
در همین حال، در عمارت باشکوه وین...
33
00:02:02,289 --> 00:02:04,951
ببخشید، آقای وین. خط تلفن است.
34
00:02:05,125 --> 00:02:06,183
متشکرم، آلفرد.
35
00:02:06,360 --> 00:02:07,384
بله، کمیسر گوردون.
36
00:02:07,561 --> 00:02:09,723
اوه؟ ما شما را در موزه ملاقات خواهیم کرد.
37
00:02:14,368 --> 00:02:18,066
چیزی که من را گیج میکند، جنگجویان شنلپوش،
این است که هیچ چیز از قلم نیفتاده است.
38
00:02:18,238 --> 00:02:20,070
هیچ آسیبی ندیده است.
39
00:02:20,240 --> 00:02:22,732
خدا را شکر که
نقاشیام را خراب نکردند.
40
00:02:22,943 --> 00:02:25,969
این آقای پیر ون شمیر است.
او این نقاشی دیواری را کشیده است.
41
00:02:26,146 --> 00:02:28,808
-با کمال میل، آقا.
رابین: این خیلی زیباست، آقای ون شمیر.
42
00:02:28,982 --> 00:02:32,043
اما این کلمات
روی طومار سر جاناتان به چه معناست؟
43
00:02:32,219 --> 00:02:34,051
چه کلماتی؟ من کلمات را نقاشی نکردم.
44
00:02:34,221 --> 00:02:36,883
«چه زمانی یک موزه
مانند یک بادکنک باد شده است؟»
45
00:02:37,057 --> 00:02:40,220
معماهای خیلی باحال.
انگار کار ریدلر بود.
46
00:02:40,394 --> 00:02:43,728
این خرابکاریه.
ببین، بیشتر در مورد شمشیر.
47
00:02:44,564 --> 00:02:46,828
«چرا پادشاه شمشیرش را بالا میبرد؟»
48
00:02:47,000 --> 00:02:50,436
فهمیدم.
موزه مثل یه بادکنک باد شدهست...
49
00:02:50,604 --> 00:02:52,572
...وقتی که منفجر شود.
50
00:02:52,739 --> 00:02:56,607
و پادشاه شمشیرش را بالا میبرد
تا سر جاناتان را شوالیه کند.
51
00:02:56,777 --> 00:03:01,237
یعنی ریدلر
امشب قصد داره این موزه رو منفجر کنه.
52
00:03:01,415 --> 00:03:02,439
گوردون:
خدای من.
53
00:03:02,616 --> 00:03:05,085
بهتر است فوراً یک حلقه پلیس
دور ساختمان تشکیل دهم.
54
00:03:05,252 --> 00:03:08,552
صبر کن. دیدن پلیس،
مجرمِ معما را خواهد ترساند.
55
00:03:08,722 --> 00:03:11,748
بگذار من و رابین تنها در موزه مستقر شویم .
56
00:03:11,925 --> 00:03:14,860
خب، بله. شاید این بهتر باشد.
57
00:03:15,028 --> 00:03:17,554
موفق باشید، پویا دوئو.
58
00:03:18,432 --> 00:03:22,062
و حالا، بچههای من،
وقتشه که انفجار بزرگ رو شروع کنیم.
59
00:03:22,235 --> 00:03:26,297
اما، ریدلر، چرا اینقدر مصممی که
موزه هنر رو منفجر کنی؟
60
00:03:26,506 --> 00:03:29,441
اره منبت کاری اره مویی، وقتی همه اون عکس های زیبا رو تکه تکه کنیم ...
61
00:03:29,609 --> 00:03:32,544
...ما چالش برانگیزترین پازل را درست خواهیم کرد ...
62
00:03:32,713 --> 00:03:34,772
...دنیا تا حالا ندیده. ها ها ها.
63
00:03:40,087 --> 00:03:41,919
اینجا توی طبقه اول همه چی آرومه، رابین.
64
00:03:42,089 --> 00:03:44,421
-اوضاع طبقه بالا چطوره؟
-اینجا هم خبری نیست، بت--
65
00:03:44,591 --> 00:03:45,615
[صدای خشخش در نزدیکی]
66
00:03:45,792 --> 00:03:46,816
اوه، بازدیدکنندگان.
67
00:03:47,027 --> 00:03:49,428
پسر شگفتانگیز.
قبل از اینکه بتمن را خبر کند، او را بگیرید.
68
00:03:49,596 --> 00:03:51,394
[از رادیو]
و ببرش به کارخانه پازل.
69
00:03:51,565 --> 00:03:53,055
ریدلر
70
00:03:57,604 --> 00:03:59,333
[خنده]
71
00:03:59,539 --> 00:04:02,770
ریدلر: من اولین ماهیگیری هستم
که ساردین را از قبل در قوطی صید کردهام.
72
00:04:02,943 --> 00:04:04,433
ها ها. ببریدش دور.
73
00:04:06,000 --> 00:04:12,074
74
00:04:13,253 --> 00:04:15,347
رفته، با رابین.
75
00:04:16,323 --> 00:04:18,815
<i>راوی: لحظاتی بعد،
دختر کمیسر پلیس...</i>
76
00:04:18,992 --> 00:04:20,255
...باربارا گوردون، کتابدار...
77
00:04:20,427 --> 00:04:23,761
... در دفتر پدرش است
که از دستگیری رابین مطلع میشود.
78
00:04:23,930 --> 00:04:27,264
و تو اتفاقی شنیدی که ریدلر
یه چیزی در مورد یه کارخانه پازل گفت؟
79
00:04:27,434 --> 00:04:29,198
بتمن، همین الان بررسیش میکنم.
80
00:04:29,369 --> 00:04:32,703
کارخانه پازل؟ هوم. نمیدونم.
81
00:04:32,873 --> 00:04:34,841
بعداً میبینمت، بابا.
82
00:04:42,315 --> 00:04:44,147
باربارا:
«شرکت پازل دریلرد.»
83
00:04:44,317 --> 00:04:48,811
هوم. من همیشه
به این اسم مشکوک بودم. حالا مطمئن شدم.
84
00:04:48,989 --> 00:04:51,083
به کمد لباس خفاش.
85
00:04:52,359 --> 00:04:54,020
راوی:
کمد مخفی خفاشها...
86
00:04:54,194 --> 00:04:57,186
... جایی که باربارا
به بتگرلِ مبارزه با جرم و جنایت روی میآورد.
87
00:04:57,364 --> 00:04:59,526
باربارا:
من به ریدلر چیزی برای حل کردن میدهم...
88
00:04:59,699 --> 00:05:02,293
...با پوشیدن لباس دیگری روی این.
89
00:05:02,702 --> 00:05:04,796
[صدای وزوز]
90
00:05:05,338 --> 00:05:06,703
[دینگز]
91
00:05:08,141 --> 00:05:10,235
اینا همه کارخانههای پازل هستن،
بتمن.
92
00:05:10,410 --> 00:05:14,176
متشکرم، آلفرد. «شرکت پازل آژاکس،
پازل گاتهام...»
93
00:05:14,347 --> 00:05:15,906
... دریلرد پو--" صبر کن.
94
00:05:18,218 --> 00:05:21,848
این حروف، نسخهی بههمریختهی
نام «ریدلر» هستند.
95
00:05:22,522 --> 00:05:25,184
معماگر:
این اره منبت کاری برای بریدن پازل های غول پیکر استفاده می شود.
96
00:05:25,358 --> 00:05:29,022
حالا، پسر شگفتانگیز، این معما را برایم حل کن.
چه زمانی یک شرور مثل یک دلقک میشود؟
97
00:05:29,196 --> 00:05:32,689
وقتی که او غلت میزند،
کاری که به زودی انجام خواهی داد.
98
00:05:32,866 --> 00:05:36,200
اشتباهه. یه آدم شرور مثل دلقکه
وقتی داره شیطنت میکنه میمونه.
99
00:05:36,369 --> 00:05:38,360
در این مورد، یک جست و خیز صلیبی...
100
00:05:38,538 --> 00:05:40,028
... که به زودی انجامش خواهم داد.
101
00:05:40,207 --> 00:05:41,868
[ریدلر میخندد]
102
00:05:50,283 --> 00:05:51,910
رابین؟ اما من فکر کردم...
103
00:05:52,085 --> 00:05:54,520
-یه بار دیگه حدس بزن، بتمن.
-بتمن گرل.
104
00:05:54,688 --> 00:05:56,713
اما چرا لباس مبدل؟
105
00:05:56,890 --> 00:05:59,359
فکر کردم اگه ریدلر یه رابین دیگه ببینه...
106
00:05:59,526 --> 00:06:02,120
...ممکن است فکر کند که
فرد اشتباهی را اسیر کرده است، و--
107
00:06:02,295 --> 00:06:03,558
فکر خوبیه. بریم.
108
00:06:03,730 --> 00:06:04,754
[صدای زنگ هشدار]
109
00:06:04,931 --> 00:06:07,229
ببین، یکی داره سعی میکنه از درِ سقف وارد بشه .
110
00:06:07,400 --> 00:06:08,799
حتماً بتمن است. خوبه.
111
00:06:08,969 --> 00:06:13,099
بیا. کف کاغذی را روی مخزن اسید میلغزانیم .
112
00:06:13,306 --> 00:06:14,796
بعداً میبینمت، رابین.
113
00:06:16,576 --> 00:06:20,137
جدول کلمات متقاطع، شما این تله را طراحی کردید.
حالا به این سوال پاسخ دهید:
114
00:06:20,313 --> 00:06:23,647
دکمه مخفی که کف کاغذی را بیرون میلغزاند، کجاست ؟
115
00:06:23,817 --> 00:06:25,581
اه، من تسلیم میشم، ریدلر.
116
00:06:25,752 --> 00:06:29,245
احمق. این که معما نیست.
من از تو میپرسم دکمه مخفی کجاست.
117
00:06:29,422 --> 00:06:30,753
اوه، ببخشید، رئیس.
118
00:06:30,924 --> 00:06:34,417
آه، توی چارچوب دره. اونجا.
119
00:06:34,594 --> 00:06:35,720
آه.
120
00:06:35,896 --> 00:06:38,058
حالا مخزن اسید را پنهان میکنیم.
121
00:06:41,835 --> 00:06:43,496
[میخندد]
122
00:06:43,703 --> 00:06:48,664
حالا، وقتی داینامیک بور
اون در رو باز میکنه و پاشو روی زمین میذاره...
123
00:06:48,842 --> 00:06:50,173
... او دیگر نخواهد بود.
124
00:06:50,343 --> 00:06:51,833
[میخندد]
125
00:06:53,013 --> 00:06:56,210
-صبر کن، بتگرل.
-آه!
126
00:06:57,450 --> 00:07:00,784
اوه، پسر. اون قدم اول خیلی باحاله.
127
00:07:00,954 --> 00:07:02,149
نزدیک بمون. بیا دیگه.
128
00:07:03,023 --> 00:07:05,822
راوی:
بتمن و بتگرل به هم نزدیکتر میشوند...
129
00:07:05,992 --> 00:07:08,791
... به کف کاغذی نازک
روی مخزن اسید.
130
00:07:08,962 --> 00:07:12,796
<i>در جای دیگری از کارخانه،
پسر شگفتانگیز برای آزادی خود تقلا میکند...</i>
131
00:07:12,966 --> 00:07:16,869
... با علم به اینکه ضروری است، او بتمن را
از تله وحشتناکی که ریدلر پهن کرده است، آگاه کند.
132
00:07:17,137 --> 00:07:20,437
ماسکت رو بزن و اینجا منتظر بمون
تا ببینم اون طرف چه خبره.
133
00:07:20,607 --> 00:07:21,699
درست است.
134
00:07:21,875 --> 00:07:23,365
راوی:
نه، بتمن. نه.
135
00:07:23,543 --> 00:07:28,140
نکنه پادشاه زیرک معماها
یه استتار بامزه سرهم کرده باشه...
136
00:07:28,315 --> 00:07:31,307
...که باعث نابودی حرفهی
جنگجویان شنلپوش شجاع خواهد شد؟
137
00:07:31,484 --> 00:07:35,387
هر کاری که میکنید، منتظر
پایان هیجانانگیز و اکشن باشید...
138
00:07:35,555 --> 00:07:37,387
... مورد بعدی.
139
00:07:46,766 --> 00:07:48,757
راوی:
بیرون آمدن از هزارتوی ریدلر...
140
00:07:48,935 --> 00:07:50,926
<i>...بتمن و بتگرل به دری میرسند...</i>
141
00:07:51,104 --> 00:07:55,974
که، بدون اطلاع آنها،
به ظرفی پر از اسید دودزا و کشنده منجر میشود...
142
00:07:56,142 --> 00:07:58,509
...پنهان شده زیر کف کاغذی...
143
00:07:58,712 --> 00:08:03,013
... در حالی که در اتاق دیگری است،
رابین به شدت تلاش میکند تا خودش را آزاد کند.
144
00:08:03,216 --> 00:08:06,948
باید خودمو آزاد کنم. باید به بتمن هشدار بدم...
145
00:08:07,120 --> 00:08:08,588
... درباره تله اسید.
146
00:08:08,755 --> 00:08:12,749
پازل. کاش دستم بهش میرسید.
147
00:08:12,926 --> 00:08:14,485
آنجا.
148
00:08:16,363 --> 00:08:20,630
بتگرل: یه لحظه صبر کن بتمن،
تا این ماسک رو تنظیم کنم.
149
00:08:25,171 --> 00:08:27,697
یک پایم آزاد است.
150
00:08:27,874 --> 00:08:30,605
بیایید برای یک دست تلاش کنیم.
151
00:08:32,946 --> 00:08:35,847
امیدوارم برای نجات بتمن خیلی دیر نشده باشه.
152
00:08:39,352 --> 00:08:41,878
اینجا بمون
تا وقتی که ببینم پشت در دیگه چی هست.
153
00:08:42,522 --> 00:08:44,490
بس کن، بتمن!
154
00:08:44,758 --> 00:08:46,453
این را تماشا کن.
155
00:08:49,162 --> 00:08:51,961
-کف پوش کاغذی.
-روی یک مخزن پر از اسید.
156
00:08:52,132 --> 00:08:55,363
بتمن: ممنون رفیق.
فکر کنم باید از اون طرف تاب بخورم.
157
00:08:58,304 --> 00:09:00,636
خدای من، کپی برابر اصل. اون کیه؟
158
00:09:01,141 --> 00:09:04,634
این بتگرل هست. بعداً در موردش بهت میگم.
باید اون رو هم بهت معرفی کنیم.
159
00:09:07,213 --> 00:09:09,580
دوباره گیرت انداختم، پسر شگفتانگیز.
160
00:09:10,083 --> 00:09:11,414
خداحافظ، بتمن.
161
00:09:11,584 --> 00:09:14,679
داریم رابینِ تو رو میبریم یه لانهی دیگه.
162
00:09:14,854 --> 00:09:16,219
اونا فکر می کنن اون منم.
163
00:09:16,389 --> 00:09:19,086
بله. او توی دردسر بدی افتاده. بیخیال.
164
00:09:23,196 --> 00:09:26,723
یالا ریدلر،
بتمن هر لحظه ممکنه اینجا باشه.
165
00:09:26,900 --> 00:09:30,063
میدونم.
فقط دارم مطمئن میشم که دنبالمون میاد.
166
00:09:33,506 --> 00:09:35,440
پسر شگفتانگیز رو بنداز تو، و بزن بریم.
167
00:09:35,608 --> 00:09:37,303
[درها بسته میشوند]
168
00:09:39,846 --> 00:09:41,610
آنها از دست بتگرل فرار کردند.
169
00:09:41,815 --> 00:09:45,513
ریدلر هم میخواد ما رو دستگیر کنه.
یه سرنخ جا گذاشته.
170
00:09:45,685 --> 00:09:48,382
«پرینس» به معنای شاهزادهی معماسازان است.
171
00:09:48,555 --> 00:09:50,387
وقتی
عکسها را بزرگ میکند چه اتفاقی میافتد؟
172
00:09:50,557 --> 00:09:51,922
رابین:
او عکسها را منفجر میکند.
173
00:09:52,325 --> 00:09:53,793
موزه هنر.
بله.
174
00:09:53,960 --> 00:09:57,191
باید اونجا شکستش بدیم، رابین.
کمربند ایمنی رو ببندین.
175
00:09:58,331 --> 00:10:00,527
با اون تخم مرغ ها با ملایمت رفتار کن، جدول کلمات متقاطع.
176
00:10:00,700 --> 00:10:03,761
وای، ریدلر، تخم مرغ رو برای چی لازم داریم؟
177
00:10:03,937 --> 00:10:05,029
اینو برام معما کن.
178
00:10:05,205 --> 00:10:08,698
چه اتفاقی میافتد
وقتی یک پوسته تخممرغ خالی را با نیترو پر میکنید؟
179
00:10:10,210 --> 00:10:12,645
تبدیل به یک ماده منفجره تخم مرغ میشود.
180
00:10:12,846 --> 00:10:14,075
[میخندد]
181
00:10:18,218 --> 00:10:21,051
این شانس ماست که از آنها پیشی بگیریم.
کنترلهای آبی-خاکی را تنظیم کنید.
182
00:10:21,221 --> 00:10:23,212
رابین:
کنترلهای آمفیب، بررسی کنید.
183
00:10:28,728 --> 00:10:30,787
به محض اینکه روی پشت بام مستقر شدی، من میرم تو.
184
00:10:30,964 --> 00:10:33,558
بررسی کنید. از آنجا به بعد من شما را پوشش میدهم.
185
00:10:40,974 --> 00:10:45,741
مثل مرغهای کوچولوی پرکار، توی هر اتاق موزه یه تخممرغ منفجرشونده میذاریم .
186
00:10:46,479 --> 00:10:49,414
بتمن: ریدلر، دست نگه دار.
نقشهات از قبل نقش بر آب شده.
187
00:10:53,453 --> 00:10:54,818
دیگه بسه، بتمن.
188
00:10:54,988 --> 00:10:59,084
یک قدم دیگر بردار، و این نارنجک تخممرغی،
پسر شگفتانگیز را به چالش میکشد.
189
00:10:59,259 --> 00:11:00,488
[میخندد]
190
00:11:00,660 --> 00:11:02,094
اینو برام معما کن، ریدلر.
191
00:11:02,262 --> 00:11:04,993
چه زمانی یک پسر شگفتانگیز
مثل بچهای است که سرخک گرفته است؟
192
00:11:05,165 --> 00:11:06,758
وقتی که او طغیان میکند؟
193
00:11:06,933 --> 00:11:09,334
بتمن:
ها ها ها. درسته.
194
00:11:09,502 --> 00:11:12,130
غیرممکنه.
اگه رابین از این کامیون فرار کرده باشه...
195
00:11:12,305 --> 00:11:13,773
... اون واقعاً یه پسر شگفتانگیزه.
196
00:11:13,940 --> 00:11:15,840
ممنون از تعریفت رفیق قدیمی.
197
00:11:21,648 --> 00:11:25,346
ممنون بتمن.
تو همچین زمانی، ارزش داره که خودت باشی.
198
00:11:25,518 --> 00:11:28,112
دیگه به این نیازی نیست.
بیا به رابین ملحق بشیم.
199
00:11:28,288 --> 00:11:31,189
نه. تو برو سراغ پلیس
تا ما این اراذل رو اینجا نگه داریم.
200
00:11:31,858 --> 00:11:34,452
اوه، نه. من-- باشه، رئیس.
201
00:11:34,627 --> 00:11:37,187
همین الان بگیرش، جیگسا.
202
00:11:49,075 --> 00:11:51,476
ممنون.
فکر میکنی میتونیم همه این بچهها رو ببریم؟
203
00:11:51,644 --> 00:11:53,840
باید
تا رسیدن پلیس آنها را اینجا نگه داریم.
204
00:11:54,013 --> 00:11:57,881
هی، جنگجویان شنلپوش،
بعد از تابستون چی میاد؟ ها ها.
205
00:11:58,051 --> 00:11:59,075
یک سقوط.
206
00:11:59,252 --> 00:12:01,016
[ریدلر میخندد]
207
00:12:01,821 --> 00:12:04,085
ما آنها را به کارخانه پازل خواهیم برد.
208
00:12:04,257 --> 00:12:07,693
جدول کلمات متقاطع، شما در بتموبیل دنبالش میکنید.
سریع.
209
00:12:09,596 --> 00:12:12,429
ریدلر [از پشت تلفن]: ها-ها-ها.
من این بازی پازل مخصوص رو طراحی کردم...
210
00:12:12,599 --> 00:12:14,192
... برای شما، دام-دامهای پویا.
211
00:12:14,367 --> 00:12:16,267
امیدوارم خوشتون بیاد. ها ها.
212
00:12:16,469 --> 00:12:18,733
چراغها. آن در قفل نیست.
213
00:12:18,905 --> 00:12:23,172
ایده این است که
بدون پا گذاشتن روی تخممرغهای انفجاری به آن برسید.
214
00:12:23,843 --> 00:12:28,576
حالا، برای اینکه کار برات راحت بشه،
از سیلندر آزادت میکنم، پس...
215
00:12:30,216 --> 00:12:32,412
داره شوخی میکنه؟ این خیلی آسونه.
216
00:12:32,585 --> 00:12:35,282
اینطور نیست، رابین. ببین.
217
00:12:36,856 --> 00:12:38,187
رابین:
ماهی خال مخالی مقدس.
218
00:12:38,358 --> 00:12:41,020
اگر نتوانید آنها را ببینید، چگونه از پا گذاشتن روی آنها اجتناب میکنید ؟
219
00:12:41,194 --> 00:12:43,424
[میخندد]
220
00:12:43,596 --> 00:12:45,860
وقتی دو تا آدم عاقل و فهمیده... چی گیرت میاد؟
221
00:12:46,032 --> 00:12:47,761
...به مواد منفجره تخم مرغی برخورد کرد؟
222
00:12:47,934 --> 00:12:49,026
تخم مرغ همزده.
223
00:12:49,202 --> 00:12:50,727
[میخندد]
224
00:12:51,704 --> 00:12:53,604
یه پنکه تهویه بالای سرمون هست.
225
00:12:54,274 --> 00:12:57,266
اگر پاوربانک الکترومغناطیسیام را
روی دنده عقب تنظیم کنم...
226
00:12:58,945 --> 00:13:03,109
-ممکنه جهت پنکه رو برعکس کنه.
-خدایا شکرت رفیق.
227
00:13:08,121 --> 00:13:09,452
رابین:
داره کار میکنه، بتمن.
228
00:13:10,456 --> 00:13:13,448
جدول کلمات متقاطع:
هی، چرا داره پنکه رو برعکس میچرخونه؟
229
00:13:13,626 --> 00:13:14,991
نمیدونم، اما--
230
00:13:15,161 --> 00:13:17,391
ببین، اون موجود موذی و موذی.
231
00:13:21,668 --> 00:13:23,261
بخار تقریباً کاملاً از بین رفته است.
232
00:13:23,436 --> 00:13:26,462
بله. بریم، اما خیلی مراقب باش.
233
00:13:30,910 --> 00:13:32,469
بگیریدشون، رفقا. بگیریدشون.
234
00:13:32,645 --> 00:13:36,138
بتمن: یه معما، رابین.
چطور میشه قدرت یه باتروپ رو امتحان کرد؟
235
00:13:36,316 --> 00:13:37,909
با چند تکان ناگهانی.
236
00:13:39,852 --> 00:13:41,581
[غرغر شرورها]
237
00:13:43,089 --> 00:13:45,786
ببینم چطور از این مخمصه خلاص میشی،
ریدلر.
238
00:13:47,360 --> 00:13:50,125
اوه، نه. تو هیچی برای من نگه نداشتی.
239
00:13:50,296 --> 00:13:52,355
کار قشنگی کردی، داینامیک دوئو.
240
00:13:52,565 --> 00:13:54,795
وای، کمیسر،
داشتم شوخی میکردم.
241
00:13:54,967 --> 00:13:56,196
کمی خوش گذراندن.
242
00:13:56,369 --> 00:14:00,033
خب، قاضی چقدر میتواند برای این کار به من فرصت بدهد؟
243
00:14:00,206 --> 00:14:01,332
خیلی راحته، ریدلر.
244
00:14:01,507 --> 00:14:05,034
آن چیست که به نظر میرسد تا ابد ادامه دارد
تا اینکه به یک دورهی پریود میرسد؟
245
00:14:05,211 --> 00:14:08,112
یک جمله طولانی.
246
00:14:09,148 --> 00:14:11,207
[قهرمانان میخندند]
247
00:14:17,623 --> 00:14:20,354
این یارو کیه که داری
از طریق بتکامپیوتر چک میکنی؟
248
00:14:20,560 --> 00:14:24,019
یک جنایتکار بدنام بینالمللی
که در جزیره شیطان در انتظار عفو است.
249
00:14:24,197 --> 00:14:26,529
رها کردنش خیلی خطرناکه.
250
00:14:26,699 --> 00:14:31,193
راوی: جزیره شیطان، آخرین
زندان جزیرهای باقیمانده در جهان...
251
00:14:31,371 --> 00:14:34,671
...که سالی یک بار
توسط یک قاضی سیار بازدید میشود...
252
00:14:34,841 --> 00:14:38,778
...که به پروندههای زندانیانی
که درخواست عفو میکنند رسیدگی میکند.
253
00:14:49,122 --> 00:14:50,487
مجرم:
سرورم...
254
00:14:51,457 --> 00:14:52,652
وکیل شما کیست؟
255
00:14:52,825 --> 00:14:56,159
من از خودم دفاع خواهم کرد، ای والاحضرت.
256
00:14:56,329 --> 00:14:57,660
من زحمتت رو کم میکنم.
257
00:14:57,830 --> 00:15:01,733
شواهد جدید ارائه شده
توسط بهترین کامپیوتر جرم و جنایت در جهان...
258
00:15:01,901 --> 00:15:05,360
...متعلق به تبهکار مشهور شهر گاتهام، بتمن...
259
00:15:05,538 --> 00:15:11,033
... ثابت میکند که شما بدون شک مرتکب
جنایات شنیع زیادی شدهاید که قابل بخشش نیستند.
260
00:15:11,210 --> 00:15:13,508
نه!
261
00:15:23,189 --> 00:15:27,387
این مرد را به سلولش برگردانید.
دادگاه به تعویق افتاد.
262
00:15:30,129 --> 00:15:32,188
[خنده جنایتکار]
263
00:15:34,500 --> 00:15:37,595
حالا خودم را میبخشم.
264
00:15:37,770 --> 00:15:39,864
[خنده]
265
00:15:44,277 --> 00:15:47,577
کمیسر گوردون بهم گفت
اون مردی که ما کامپیوتر خفاش رو بررسی کردیم...
266
00:15:47,747 --> 00:15:50,011
... از جزیره شیطان فرار کرده است.
267
00:15:50,383 --> 00:15:53,375
راوی: و صبح روز بعد،
در دادگاه شهر گاتهام...
268
00:15:53,553 --> 00:15:58,115
گروه دو نفره پویا. شما در دادگاه گروه کازگرو چه کار میکنید ؟
269
00:15:58,291 --> 00:16:01,625
کمیسر ، بتمن میخواد من هرچی میتونم
در مورد قانون یاد بگیرم.
270
00:16:01,794 --> 00:16:03,728
گوردون: عالیه.
بریم تو؟
271
00:16:03,896 --> 00:16:07,560
همه بلند شوید. قاضی از راه رسید.
272
00:16:10,970 --> 00:16:12,267
[جاستیس سرفه میکند]
273
00:16:12,438 --> 00:16:15,533
عدالت:
گاز. نمیتونم نفس بکشم.
274
00:16:15,708 --> 00:16:18,143
از این طرف، بچهها. ها ها ها.
275
00:16:18,311 --> 00:16:19,369
سریعاً.
276
00:16:19,545 --> 00:16:20,808
[رابین سرفه میکند]
277
00:16:20,980 --> 00:16:23,278
مهمانی لباس مقدس.
278
00:16:23,449 --> 00:16:24,712
اون کی بود؟
279
00:16:24,884 --> 00:16:27,080
هر کسی که بود، باعث شد فرار راحتی داشته باشد.
280
00:16:28,120 --> 00:16:29,281
این چیست؟
281
00:16:29,455 --> 00:16:31,048
ما را برای چه به اینجا آوردهای؟
282
00:16:31,224 --> 00:16:35,991
من قاضی هستم، و من رهبر جدید شما هستم.
283
00:16:36,195 --> 00:16:37,663
تو هیئت منصفه من خواهی بود.
284
00:16:37,830 --> 00:16:41,824
ما با هم مبارزان با جرم و جنایت را از بین خواهیم برد.
موافقید؟
285
00:16:42,001 --> 00:16:45,767
بله، البته، جناب قاضی،
اما مگر هیئت منصفه ۱۲ نفر نیست؟
286
00:16:45,938 --> 00:16:47,064
درست است.
287
00:16:47,240 --> 00:16:52,440
فردا به تعداد کافی مجرم آزاد خواهیم کرد
تا به اعضای باقیماندهی هیئت منصفه اضافه شوند.
288
00:16:53,646 --> 00:16:56,172
گروه دیگری از مجرمان
از دادگاه فرار کردند.
289
00:16:56,349 --> 00:16:58,078
یه مغز متفکری پشت این قضیه هست.
290
00:16:58,251 --> 00:17:00,618
ما به کمک کامپیوتر خفاش نیاز داریم.
بیا.
291
00:17:00,786 --> 00:17:04,245
راوی: حالا اتوبوسی که
زندانیان جدید را به زندان ایالتی میآورد...
292
00:17:04,423 --> 00:17:07,654
... با
مخالفتی روبرو میشود که به نظر میرسد قانونی باشد.
293
00:17:07,827 --> 00:17:10,853
برو کنار، عوضی.
باید این زندانیها رو تحویل بدیم.
294
00:17:11,030 --> 00:17:14,432
بدينوسيله به همه زندانيان
داخل آن اتوبوس اجازه ميدهم...
295
00:17:14,600 --> 00:17:17,262
...عفو شخصی خودم.
296
00:17:18,671 --> 00:17:20,036
هی، چی؟--
297
00:17:22,108 --> 00:17:25,840
حق با تو بود. مردی که خود را
قاضی مینامد، مجرم فراری است...
298
00:17:26,012 --> 00:17:27,173
... از جزیره شیطان.
299
00:17:27,346 --> 00:17:32,682
حالا، قبل از اینکه بتمن و رابین را
به خاطر جنایاتشان علیه جنایتکاران به دادگاه بکشانیم...
300
00:17:32,852 --> 00:17:36,311
...: ما
برای تامین مالی عملیات خود به پول نیاز داریم.
301
00:17:36,489 --> 00:17:40,892
ثروتمندترین مرد شهر گاتهام کیست؟
302
00:17:41,060 --> 00:17:44,121
نوچهها:
بروس وین میلیونر.
303
00:17:45,031 --> 00:17:48,365
-ما داریم میریم غار خفاش، آلفرد.
-یکی میاد ببینتتون، قربان.
304
00:17:48,534 --> 00:17:51,970
اوه؟ شروع کن، دیک.
من هم یه دقیقه دیگه بهت ملحق میشم.
305
00:17:52,371 --> 00:17:53,566
تو اون-- نیستی؟
306
00:17:53,773 --> 00:17:58,802
بله، آقای وین. هدیهای برای شما، آقا.
307
00:17:59,512 --> 00:18:01,674
برق. آه!
308
00:18:01,847 --> 00:18:03,315
آقای وین!
309
00:18:04,083 --> 00:18:06,177
[آلفرد جیغ میزند]
310
00:18:06,819 --> 00:18:08,878
[خنده]
311
00:18:09,922 --> 00:18:12,687
عدالت دوباره پیروز شد.
312
00:18:15,895 --> 00:18:18,057
بروس! ربودن مقدس.
313
00:18:18,230 --> 00:18:20,392
به بتموبیل.
314
00:18:20,900 --> 00:18:24,700
راوی: حالا رابین
یکی از کماستفادهترین وسایل ایمنی را به کار میگیرد...
315
00:18:24,870 --> 00:18:26,702
... در زرادخانه مبارزه با جرم بتمن.
316
00:18:26,872 --> 00:18:29,671
یک آدمک بادی بتمن.
317
00:18:29,842 --> 00:18:31,606
این باعث میشه هویت بروس محفوظ بمونه...
318
00:18:31,811 --> 00:18:34,405
و کاری کن که فکر کنن
رابین و بتمن دنبالشونن.
319
00:18:45,024 --> 00:18:46,116
[تصادفات رانندگی]
320
00:18:48,427 --> 00:18:49,588
بریم، بروس.
321
00:18:52,365 --> 00:18:55,528
باشه، بتمن، آقای وین کاملاً مال توئه.
322
00:18:55,701 --> 00:18:57,829
راوی:
فعال کردن یک دستگاه کنترل از راه دور...
323
00:18:58,004 --> 00:19:01,372
... رابین هوشمندانه بتموبیل را میفرستد
که بروس وین را روی آن حمل میکند...
324
00:19:01,540 --> 00:19:04,441
... با سرعت به سمت غار خفاش برمیگشت. اما چطور...
325
00:19:06,278 --> 00:19:07,609
مرید:
گرفتمش، قاضی.
326
00:19:07,780 --> 00:19:09,248
رابین:
برو، بتمن. برو.
327
00:19:09,415 --> 00:19:12,077
حیف شد. ما یک میلیونر را از دست دادیم.
328
00:19:12,251 --> 00:19:15,881
اما مطمئنم که یه پسر شگفتانگیز
حتماً یه چیزی تو مایههای ارزشش داره.
329
00:19:16,055 --> 00:19:17,648
او را به دربار ما برگردانید.
330
00:19:18,624 --> 00:19:21,650
اتهامات علیه خودت رو شنیدی،
پسر شگفتانگیز.
331
00:19:21,861 --> 00:19:24,296
حرفی برای دفاع از خودت داری ؟
332
00:19:24,463 --> 00:19:27,228
چرا دست از این مسخره بازی برنمیداری،
حقه باز؟
333
00:19:27,400 --> 00:19:32,429
رد شد. آقایان هیئت منصفه،
رأی شما چیست؟
334
00:19:32,605 --> 00:19:33,766
سرسپردگان:
گناهکار.
335
00:19:33,939 --> 00:19:35,566
عالی.
336
00:19:35,741 --> 00:19:38,608
حالا حکم را صادر میکنم.
337
00:19:39,645 --> 00:19:42,342
بتمن: اونجا.
رادار بتمن روی رابین فوکوس کرده.
338
00:19:42,515 --> 00:19:44,449
حالا، اگر بتوانم به موقع به آنجا برسم.
339
00:19:45,985 --> 00:19:51,685
و حالا برای همیشه پرونده رابین،
پسر شگفتانگیز را میبندم.
340
00:19:51,891 --> 00:19:53,484
[میخندد]
341
00:19:53,659 --> 00:19:58,256
مثل گلی بین صفحات فلزی آن فشرده خواهی شد .
342
00:19:58,431 --> 00:19:59,899
بتمن:
دوباره حدس بزن، قاضی.
343
00:20:01,100 --> 00:20:02,465
[صدای رعد]
344
00:20:06,305 --> 00:20:08,831
هنوز داره بسته میشه.
قاضی: درسته، بتمن.
345
00:20:09,008 --> 00:20:12,945
وقتی شروع شد، دیگر متوقف نخواهد شد.
346
00:20:14,814 --> 00:20:16,839
بتمن:
لیزر خفاشت، رابین، روشنش کن.
347
00:20:17,016 --> 00:20:21,010
قاضی: تو باختی بتمن.
آخرین درخواست تجدیدنظرت رد شد.
348
00:20:21,187 --> 00:20:23,053
[قاضی میخندد]
349
00:20:23,222 --> 00:20:25,418
فقط به من بگو کرم کتاب.
350
00:20:32,998 --> 00:20:34,898
هیچ احترامی برای... قائل نیستی؟
351
00:20:35,067 --> 00:20:36,466
[قاضی غرغر میکند و ناگهان سقوط میکند]
352
00:20:38,537 --> 00:20:43,737
تو محکومی که برای اجرای حکم اولیهات به جزیره شیطان برگردی .
353
00:20:43,943 --> 00:20:46,071
حرفی برای گفتن داری؟
354
00:20:46,245 --> 00:20:48,339
[نامفهوم صحبت میکند]
355
00:20:49,448 --> 00:20:51,348
پرونده بسته شده است.
356
00:20:51,517 --> 00:20:54,043
و برای تنوع، دهانش هم همینطور.
357
00:20:54,220 --> 00:20:56,086
بیا بریم، رابین.
358
00:22:11,263 --> 00:22:13,357
[انگلیسی - آمریکایی - SDH]
359
00:22:14,305 --> 00:23:14,175