"The Adventures of Batman" A Perfidious Pieman Is Simon/Cool, Cruel Christmas Caper
ID | 13191884 |
---|---|
Movie Name | "The Adventures of Batman" A Perfidious Pieman Is Simon/Cool, Cruel Christmas Caper |
Release Name | The Adventures Of Batman-14 |
Year | 1968 |
Kind | tv |
Language | Persian |
IMDB ID | 2165127 |
Format | srt |
1
00:00:02,636 --> 00:00:07,164
گوینده: ماجراهای بتمن
با رابین، پسر شگفتانگیز.
2
00:00:07,941 --> 00:00:11,809
بتمن و رابین، زوج پویا
علیه جرم و فساد...
3
00:00:11,979 --> 00:00:15,506
...که هویت واقعی
او بروس وین، میلیونر و نیکوکار است...
4
00:00:15,682 --> 00:00:17,411
... و شاگرد جوانش، دیک گریسون ...
5
00:00:17,584 --> 00:00:20,747
...فقط آلفرد، پیشخدمت وفادار، از آنها خبر دارد .
6
00:00:20,988 --> 00:00:24,390
آنها که همیشه هوشیار هستند، به سرعت
به سیگنال پلیس واکنش نشان میدهند.
7
00:00:24,558 --> 00:00:28,495
و لحظاتی بعد، از غار مخفی بتمن
در اعماق عمارت وین...
8
00:00:28,662 --> 00:00:31,632
...آنها غرش میکنند
تا از جان، مال و جان خود محافظت کنند...
9
00:00:31,798 --> 00:00:36,292
... در نقش بتمن و رابین،
مبارزان شنلپوشِ جرم و جنایت.
10
00:00:36,470 --> 00:00:40,930
بتمن و رابین،
بلای جانیان عجیب و غریب شهر گاتهام:
11
00:00:41,108 --> 00:00:43,509
جوکر، دلقکِ شاهزادهی جنایت.
12
00:00:43,677 --> 00:00:46,374
پنگوئن،
اغذیهفروشِ تپلِ پیمانشکن.
13
00:00:46,813 --> 00:00:50,044
و آقای فریزِ خونسرد و بیرحم.
14
00:00:53,086 --> 00:00:58,456
مراقب باشید، شرورها،
بتمن و رابین دارند میآیند.
15
00:01:04,131 --> 00:01:06,463
راوی:
در ترمینال هوایی بینالمللی گاتهام...
16
00:01:06,633 --> 00:01:10,797
...دوقلوهای داینامیک یک کامیون زرهی را
تا یک ساختمان امنیتی اسکورت میکنند...
17
00:01:10,971 --> 00:01:14,100
...جایی که ۴ میلیون سکه ترکی
در آن سپرده گذاری شده است...
18
00:01:14,274 --> 00:01:16,402
...قبل از ارسال به ترکیه.
19
00:01:16,577 --> 00:01:19,069
بتمن:
به سلامت داخل. حالا میتوانیم برویم.
20
00:01:19,246 --> 00:01:23,080
راوی: داخل، منشی
رسید پول پیاستر ترکیه را امضا میکند.
21
00:01:23,250 --> 00:01:26,413
اما صبر کنید، مگر ما این خانم جوان را نمیشناسیم؟
22
00:01:26,587 --> 00:01:31,286
البته. او کسی نیست جز
همدست زیبای سایمون.
23
00:01:31,458 --> 00:01:33,984
[لهجه روسی]
شارلوت روس. محموله رسید.
24
00:01:34,161 --> 00:01:38,120
من و سایمون رمز
گاوصندوق رو داریم. عجله کن.
25
00:01:43,670 --> 00:01:45,297
راوی:
در جای دیگری از شهر گاتهام...
26
00:01:45,472 --> 00:01:50,603
... پارک شیرینیپزی مادر غاز برای بچهها
در حال آماده شدن برای روز افتتاحیه است.
27
00:01:50,777 --> 00:01:54,771
و دختر کمیسر پلیس گوردون
، باربارا گوردون، کتابدار...
28
00:01:54,948 --> 00:01:59,010
...به درخواست شهردار،
اصالت آثار به نمایش گذاشته شده را بررسی میکند.
29
00:01:59,186 --> 00:02:01,678
باربارا:
عالیه، مامان غاز. اون چیه؟
30
00:02:01,855 --> 00:02:04,222
مادر غاز:
غرفه نوشیدنی ما.
31
00:02:04,424 --> 00:02:07,189
خانهی شیرینیپزی پت-آ-کیک.
32
00:02:07,361 --> 00:02:09,693
بیا، من آشپزخانه را به تو نشان میدهم.
33
00:02:11,932 --> 00:02:15,869
باربارا: اوه، نه. مامان غاز،
اون شیرینیپزها خلافکارن.
34
00:02:16,036 --> 00:02:18,027
شما نمی گویید؟
35
00:02:18,205 --> 00:02:20,196
بله. آنها برای... کار میکنند.
36
00:02:20,374 --> 00:02:22,172
سیمون پیمن!
37
00:02:22,342 --> 00:02:24,811
[با صدای عادی]
سایمون میگوید: «ببندش.»
38
00:02:24,978 --> 00:02:28,972
کمیسر گوردون تا وقتی دخترش رو بغل داریم به ما نزدیک نمیشه .
39
00:02:29,149 --> 00:02:33,143
کوکی، سایمون میگوید:
«تو اینجا بمان و از او محافظت کن...»
40
00:02:33,320 --> 00:02:36,051
...در حالی که ما
عملیات لذت ترکی را انجام میدهیم.
41
00:02:36,223 --> 00:02:38,191
بیا، بریم.
42
00:02:38,358 --> 00:02:40,725
برگردید، ای بیشرفهای بیعرضه.
43
00:02:40,894 --> 00:02:43,727
من نگفتم «سیمون میگوید».
44
00:02:43,897 --> 00:02:48,164
حالا سایمون میگوید: «به کامیون نانوایی.»
45
00:02:55,275 --> 00:02:56,367
کوکی:
هی، چی...؟
46
00:02:56,543 --> 00:02:57,908
راوی:
یک حرکت هوشمندانه.
47
00:02:58,078 --> 00:03:01,708
و باربارا گوردون آزاد است
که هویت مخفی خود را به دست بگیرد...
48
00:03:01,882 --> 00:03:06,718
... به عنوان همتای زن شجاع
گروه دونفره پویا ...
49
00:03:07,587 --> 00:03:09,248
...بتگرل.
50
00:03:16,096 --> 00:03:18,929
سایمون میگوید: «خامه فرم گرفته را بزن.»
51
00:03:25,138 --> 00:03:26,765
[تصادف دوچرخه]
52
00:03:26,940 --> 00:03:30,638
سایمون:
سایمون میگه: «بذارش تو کامیون. عجله کن.»
53
00:03:31,211 --> 00:03:32,372
بله، کمیسر؟
54
00:03:32,546 --> 00:03:35,538
او باید چند ساعت پیش برمیگشت.
من خیلی نگرانم.
55
00:03:35,716 --> 00:03:38,879
پارک شیرینیپزی مادر گوس، نه؟
کمیسر، یه سری بهش میزنیم.
56
00:03:39,052 --> 00:03:42,579
-باربارا گوردون گم شده؟
-درسته دیک. به سمت بت موبیل.
57
00:03:43,323 --> 00:03:47,055
راوی: در همین حال، در فرودگاه،
پیشخدمت خمیر را جمع میکند...
58
00:03:47,227 --> 00:03:51,596
و
با ۴ میلیون پیاستر (واحد پول اسکاتلند) یک سفر تفریحی راحت و بیدردسر را تجربه میکند.
59
00:03:53,900 --> 00:03:57,768
سایمون: سایمون میگه،
«اونو تو برج قلعه زندانی کن.»
60
00:03:58,972 --> 00:04:01,907
[به عنوان مادر غاز]
بهت اطمینان میدم، بتمن و رابین...
61
00:04:02,075 --> 00:04:05,568
...خانم گوردون چند ساعت پیش از این پارک رفت.
62
00:04:05,746 --> 00:04:08,408
-متوجه شدم. ممنون، مادر غاز.
-بریم، خفاش--
63
00:04:08,582 --> 00:04:10,072
تا وقتی که تو اینجایی...
64
00:04:10,250 --> 00:04:14,153
... میشه لطف کنی و
برای یه عکس تبلیغاتی ژست بگیری؟
65
00:04:14,321 --> 00:04:17,450
بچهها عاشقش میشن.
بتمن: حتماً.
66
00:04:17,624 --> 00:04:22,289
سایمون: اگه جلوی اون مجسمههای مومی بایستی
، ازت عکس میگیرم.
67
00:04:22,462 --> 00:04:24,794
-مواظب باش رابین. افراد سایمون.
-من عاشقشم.
68
00:04:24,965 --> 00:04:26,831
سایمون:
مواظب پرنده باش.
69
00:04:27,000 --> 00:04:30,402
یک، دو، سه.
70
00:04:32,606 --> 00:04:34,074
[صدای ناله]
71
00:04:34,241 --> 00:04:36,437
بتمن: پس میخوای پت-ا-کیک بازی کنی،
نه، نانوا؟
72
00:04:41,848 --> 00:04:44,510
این برای کیک وارونه،
صورت پای چطوره؟
73
00:04:47,954 --> 00:04:50,946
خدای من، اون یه پیشگوئه. (or: خدای من، اون یه پیشگوئه.)
74
00:04:52,793 --> 00:04:54,955
بتگرل:
بتمن، رابین، کمک!
75
00:04:55,128 --> 00:04:56,289
بتمن:
این بتگرل هست.
76
00:05:00,133 --> 00:05:01,294
[موس]
77
00:05:01,468 --> 00:05:03,459
بتمن:
حالا، آن را به سمت پنجره قلعه نشانه بگیر.
78
00:05:10,477 --> 00:05:12,639
مراقب باش، بتگرل،
اونا مثل کوسههای توی خندق میمونن.
79
00:05:12,813 --> 00:05:14,838
[با صدای عادی]
سایمون میگوید: «حمله کنید.»
80
00:05:16,683 --> 00:05:18,515
دوجینِ نانوا از راه رسید.
81
00:05:20,353 --> 00:05:21,514
[همه با فریادهای نامفهوم]
82
00:05:22,856 --> 00:05:24,017
[نفس نفس زدن]
83
00:05:27,694 --> 00:05:29,958
رابین به کمک نیاز دارد.
84
00:05:32,933 --> 00:05:36,870
یه کم معجون اسلوموشن رو امتحان کن. ها!
85
00:05:39,039 --> 00:05:40,632
آنها را به داخل قلعه ببرید.
86
00:05:47,013 --> 00:05:50,574
مرد: اگه اون فیوزهای دینامیت به
شعله شمع بخوره...
87
00:05:50,750 --> 00:05:53,082
... رابین کیک غذای فرشته را خواهد خورد.
88
00:05:53,253 --> 00:05:55,085
[سایمون میخندد]
89
00:05:55,255 --> 00:05:57,349
رابین چابک باش، رابین سریع باش
90
00:05:57,524 --> 00:06:00,755
رابین از روی شمعدان پرید
91
00:06:03,196 --> 00:06:06,928
سایمون میگوید: «سریع فکر کن، بتمن.»
92
00:06:07,100 --> 00:06:09,034
یه برج ناقوس؟ اما چرا--؟
93
00:06:09,202 --> 00:06:11,034
اوه، کف زمین داره تکون میخوره.
94
00:06:11,204 --> 00:06:14,105
فرنی نخود فرنگی سرد
فرنی نخود فرنگی گرم
95
00:06:14,274 --> 00:06:17,608
وقتی توی گلدون بیفتی، هیچوقت پیر نمیشی
96
00:06:17,777 --> 00:06:19,438
بتمن:
یه تله.
97
00:06:19,980 --> 00:06:23,883
وای. اون دفعه تقریباً به فنا رفت.
حالا چی؟
98
00:06:24,050 --> 00:06:26,815
ها ها! براونی، سایمون میگه:
99
00:06:26,987 --> 00:06:30,617
«به بتمن یک دوران پرجنبوجوش نشان بده.»
100
00:06:33,994 --> 00:06:37,953
دیگه خیلی نمیشه این وضع رو تحمل کرد
101
00:06:40,467 --> 00:06:43,402
نمیتونم تا ابد گوشهگیر باشم. آفرین.
102
00:06:44,804 --> 00:06:46,294
بتگرل داره دنبال کمک میگرده.
103
00:06:46,473 --> 00:06:50,137
سایمون میگوید: «یه سیب بهم بده.»
104
00:06:50,310 --> 00:06:52,142
[به صدا درآمدن ناقوس]
105
00:06:56,750 --> 00:07:00,414
سایمون میگوید:
«بذارش توی پوست کدوی پیتر.»
106
00:07:00,587 --> 00:07:03,420
و اونجا ما خیلی خوب ازش نگهداری میکنیم.
107
00:07:03,590 --> 00:07:06,150
«خب.» چه پیشنهاد هوشمندانهای.
108
00:07:06,326 --> 00:07:08,761
کدو حلوایی رو میندازیم تو چاه...
109
00:07:08,929 --> 00:07:11,091
... روی تپه جک و جیل.
110
00:07:11,264 --> 00:07:13,426
بتمن:
آن موشهای بیوفا.
111
00:07:13,600 --> 00:07:14,829
کاش میتوانستم--
112
00:07:15,001 --> 00:07:18,596
راوی: کاش میتوانستی کمکش کنی،
بتمن، اما نمیتوانی.
113
00:07:18,772 --> 00:07:23,107
و همچنین نمیتوانید به پسر شگفتانگیز
که خیلی زود خسته میشود، کمک کنید.
114
00:07:23,276 --> 00:07:26,439
<i>الان چه کسی آنجاست تا
صلیبیون شجاع جنایتکار را نجات دهد؟</i>
115
00:07:26,613 --> 00:07:30,743
آیا ممکن است که بالاخره کار Dynamic Duo تمام شود؟
116
00:07:30,917 --> 00:07:35,650
منتظر پایان هیجانانگیز
این داستان بتمن باشید که در ادامه خواهیم دید.
117
00:07:43,930 --> 00:07:45,557
راوی:
مهر و موم شده در پوسته کدو تنبل...
118
00:07:45,732 --> 00:07:49,896
...بتگرل توسط پایتونهای پیمن به بالای تپه برده میشود .
119
00:07:50,070 --> 00:07:54,769
در همین حال، در قلعه کینگ کول،
رابین روی شمعهای روشن بالا و پایین میپرد...
120
00:07:54,941 --> 00:07:57,774
... برای اینکه دینامیتها
به شعلههای آتش برخورد نکنند.
121
00:07:57,944 --> 00:08:01,778
و بتمن،
تنها کسی که میتواند آنها را نجات دهد...
122
00:08:01,948 --> 00:08:03,882
<i>...به یک زنگوله زن چسبیده است...</i>
123
00:08:04,050 --> 00:08:06,951
... برای جلوگیری از افتادن
در قابلمه فرنی نخود فرنگی داغ.
124
00:08:07,120 --> 00:08:09,111
طناب زنگوله.
125
00:08:12,292 --> 00:08:15,956
بتمن داره میاد پایین.
حالا باید رابین رو پیدا کنیم.
126
00:08:20,200 --> 00:08:21,964
بتمن، کجا بودی؟
127
00:08:22,135 --> 00:08:23,967
بتمن:
اوه، فقط همین اطراف پرسه میزنم.
128
00:08:24,137 --> 00:08:25,969
بزن بریم. بتگرل تو دردسر افتاده.
129
00:08:27,974 --> 00:08:30,636
سیمون میگوید: «آن را در چاه بینداز.»
130
00:08:32,912 --> 00:08:35,142
ببین، سایمون، اونا فرار کردن.
131
00:08:35,315 --> 00:08:36,805
اون کدو رو بگیر.
132
00:08:36,983 --> 00:08:38,815
سیمون میگوید--
133
00:08:38,985 --> 00:08:41,249
اوه، نه. خیلی دیر شده.
134
00:08:41,421 --> 00:08:43,947
-بتگرل اونجاست.
رابین: داره به سمت خندق میره.
135
00:08:48,661 --> 00:08:51,289
بتمن: بگیرش.
- گرفتمش.
136
00:08:55,435 --> 00:08:58,461
ممنون بابت هالووین شاد.
137
00:08:58,638 --> 00:09:01,005
-نگاه کن.
بتمن: سقف خانه پت-آ-کیک.
138
00:09:01,174 --> 00:09:04,166
رابین:
خدای من، این یه بشقاب پرندهست.
139
00:09:07,180 --> 00:09:08,648
ما داریم میریم غار خفاش (Batcave).
140
00:09:08,815 --> 00:09:11,580
کامپیوتر خفاشی به ما خواهد گفت که
حرکت بعدی سایمون احتمالاً چه خواهد بود.
141
00:09:11,751 --> 00:09:13,412
در همین حال، شما از دردسر دور میمانید.
142
00:09:15,488 --> 00:09:19,516
هوم. نمیدونم میتونم
تا وقتی که پایین بیاد، جلوی چشمم باشه یا نه.
143
00:09:19,692 --> 00:09:20,921
به امتحانش میارزد.
144
00:09:28,201 --> 00:09:30,363
درست به موقع، بتمن، قربان. خیلی فوری است.
145
00:09:30,537 --> 00:09:32,471
ممنون، آلفرد.
چی شده، کمیسر؟
146
00:09:32,639 --> 00:09:35,301
گوردون [از پشت تلفن]:
چهار میلیون پیاستر در فرودگاه دزدیده شده.
147
00:09:35,475 --> 00:09:36,806
یک کار داخلی.
148
00:09:36,976 --> 00:09:39,536
حتماً کار سایمون است.
از دخترت خبری شد؟
149
00:09:39,712 --> 00:09:42,147
نه، بتمن.
از مادر گوس پرسیدی؟
150
00:09:42,315 --> 00:09:46,218
مادر غاز، کمیسر،
مرد کجراهی است که راه کج میرود.
151
00:09:46,386 --> 00:09:49,151
خدای من. پس باربارا...
152
00:09:49,322 --> 00:09:51,017
نگران نباشید، آقا. ما او را پیدا خواهیم کرد.
153
00:09:52,525 --> 00:09:56,826
راوی: در همین حال، پای آسمانی سایمون
به سمت خلیج نسل دوردست میرود.
154
00:09:57,397 --> 00:10:00,025
اون بتگرل احمق، داره تعقیبمون میکنه.
155
00:10:00,200 --> 00:10:02,464
شارلوت:
به اشترودل میگویم مسیرش را عوض کند.
156
00:10:02,635 --> 00:10:04,899
سایمون: نه. طبق برنامه در نیروگاه فرود خواهیم آمد ...
157
00:10:05,071 --> 00:10:06,561
...به محض اینکه سیگنال را دریافت کنیم...
158
00:10:06,739 --> 00:10:08,537
...پس برایش تله گذاشت.
159
00:10:14,714 --> 00:10:18,207
سایمون میگوید:
«همه به سمت نیروگاه حرکت کنید.»
160
00:10:18,384 --> 00:10:22,912
صبر کنید، احمقها.
شما پیاسترها را در کیک آسمانی جا گذاشتید.
161
00:10:23,089 --> 00:10:24,887
ببخشید رئیس، فراموش کردیم.
162
00:10:26,459 --> 00:10:30,418
بتگرل: «شرکت پیزوالکتریک.»
حتماً پایگاه عملیاتی سایمون است.
163
00:10:30,763 --> 00:10:34,358
من با جامهای خفاشم از دیوار پشتی بالا میروم
و از پشت بام وارد میشوم.
164
00:10:37,871 --> 00:10:41,034
سایمون:
به قول جینجراسنپ، مگه باهوش نیست؟
165
00:10:41,207 --> 00:10:44,370
هو. به نظر من شبیه یه حشره خزندهست.
166
00:10:44,544 --> 00:10:48,777
سیمون میگوید: « اشترودل، کوکی،
برو بالا و بگیرش.»
167
00:10:48,948 --> 00:10:51,883
-اون اینجاست.
-اوپس. مهمون.
168
00:10:53,086 --> 00:10:54,884
دوربین کامپکت خفاشی من.
169
00:11:01,294 --> 00:11:05,788
دوربین کامپکت خفاشیام را روی لنز گذاشتم
و بلافاصله، یک سیگنال خفاشی دریافت کردم.
170
00:11:05,965 --> 00:11:08,525
ببین، سیگنال خفاش
از خلیج نسل میاد.
171
00:11:08,701 --> 00:11:10,999
بتمن:
با تمام سرعت به پیش.
172
00:11:12,438 --> 00:11:15,237
سایمون:
خیلی هوشمندانه بود، بتگرل.
173
00:11:15,408 --> 00:11:18,969
سایمون! اممم، سقف قشنگی داری اینجا.
174
00:11:19,145 --> 00:11:22,979
روش هوشمندانهای برای به دام انداختن دوستانتان
. متشکرم.
175
00:11:23,149 --> 00:11:24,981
ببریدش دور، بچهها.
176
00:11:25,151 --> 00:11:28,086
صبر کن. او نگفت «سیمون میگوید.»
177
00:11:28,254 --> 00:11:32,248
حق با اوست.
سایمون میگوید: «ببرش طبقه پایین.»
178
00:11:34,494 --> 00:11:36,326
بتمن، نگاه کن، موتور بتمن.
179
00:11:36,496 --> 00:11:38,760
بتمن: هوم.
مشخصاً بتگرل اون سیگنال آسمانی رو فرستاده.
180
00:11:38,932 --> 00:11:39,990
حتماً توی دردسر افتاده.
181
00:11:40,166 --> 00:11:44,330
خدای من،
پایِ پرندهی سایمون روی آبه.
182
00:11:44,504 --> 00:11:47,804
-این هم یه قایقه.
-بله، و داره به سمت دریا حرکت میکنه...
183
00:11:47,974 --> 00:11:50,466
...احتمالاً با حضور بتگرل.
کابل را پایین بیاورید.
184
00:11:50,810 --> 00:11:54,644
دنبالم بیا و ماسک خفاشت رو آماده کن.
-ببین.
185
00:11:56,816 --> 00:11:58,511
هر دو توی مخمصه هستن.
186
00:11:58,685 --> 00:12:02,087
سیمون:
خوبه. حالا سیمون اونا رو زندانی میکنه.
187
00:12:02,255 --> 00:12:06,419
حالا سایمون پای را
مثل یک زیردریایی به زیر آب می فرستد.
188
00:12:06,726 --> 00:12:09,991
و حالا با تمام سرعت
به سمت صخرههای مرجانی.
189
00:12:10,163 --> 00:12:13,326
تنها در این میان، موشهای خفاش به دام افتاده...
190
00:12:13,499 --> 00:12:16,662
... تنها قربانیان
یک تصادف زیر آب خواهند بود.
191
00:12:16,836 --> 00:12:19,828
رابین: هیچ کس دیگه ای سوار نشد، بتمن.
و ما اینجا حبس شدیم.
192
00:12:20,206 --> 00:12:21,537
بتمن:
و به سمت یک صخره دریایی میرود.
193
00:12:21,708 --> 00:12:25,167
رابین، اتاق اژدر رو پیدا کن.
من با آلفرد از طریق Batcommunicator تماس میگیرم.
194
00:12:25,345 --> 00:12:26,403
[صدای بوق دستگاه]
195
00:12:26,579 --> 00:12:27,978
پیزوالکتریسیته ایجاد میشود...
196
00:12:28,147 --> 00:12:31,640
...-با فشار فوقالعادهای
روی کریستال ما، بتگرل.
197
00:12:31,818 --> 00:12:35,880
پس این خیلی شوکه کننده خواهد بود. ها ها!
198
00:12:37,991 --> 00:12:39,459
بتمن:
بله، آلفرد. کجایی؟
199
00:12:39,626 --> 00:12:42,095
آلفرد (از طریق رادیو):
توی قایق خفاش، قربان، درست بالای سرتون.
200
00:12:42,262 --> 00:12:45,698
بتمن: آفرین مرد.
سریع، رابین، برو تو لوله اژدر.
201
00:12:49,535 --> 00:12:52,334
شارلوت: این مشکل وزنت رو حل میکنه
عزیزم.
202
00:12:52,505 --> 00:12:53,666
دو ثانیه دیگه، تو... خواهی بود
203
00:12:53,840 --> 00:12:54,898
[صدای بوق قطع میشود]
204
00:12:55,074 --> 00:12:56,735
-چی شد؟
-چرا قطع شد؟
205
00:12:56,909 --> 00:12:58,206
شارلوت:
ببین.
206
00:12:58,378 --> 00:13:00,710
معجون اسلوموشن تو
این دفعه جواب نمیده، سایمون.
207
00:13:00,880 --> 00:13:03,372
بتمن ، بیا یه کم حرکات سریع بهشون نشون بدیم
.
208
00:13:03,549 --> 00:13:05,540
سایمون میگوید: «حمله کن.»
209
00:13:09,055 --> 00:13:11,046
سایمون میگوید: «از میله پایین برو.»
210
00:13:11,224 --> 00:13:13,693
بتمن: حالت خوبه؟
- یه کم میلرزه.
211
00:13:13,860 --> 00:13:16,158
من تحت فشار زیادی بودهام.
212
00:13:16,329 --> 00:13:18,388
سایمون:
اون کابل برق، راه فرار ماست.
213
00:13:18,564 --> 00:13:20,828
نه، سایمون، پر از برقه.
214
00:13:21,000 --> 00:13:24,732
اشتباه بود. دوستمون بتمن کلا قطع کرد.
ببین.
215
00:13:24,904 --> 00:13:27,236
وای خدای من، تلهکابینها دارند دور میشوند.
216
00:13:27,640 --> 00:13:30,075
حالا آنها منتظر یک شوک هستند.
217
00:13:34,080 --> 00:13:36,447
آنها باید نزدیک یک قایق تندرو سقوط میکردند.
218
00:13:36,616 --> 00:13:39,085
بیا با بتکوپتر بریم دنبالشون.
لازم نیست.
219
00:13:39,252 --> 00:13:42,745
سایمونِ سادهلوح
، پایِ زیرِ آبش را فراموش کرده است. تماشا کن.
220
00:13:50,296 --> 00:13:53,857
گوردون: بگو ببینم، سایمون،
اون پولهای دزدیده شدهی ترکیه کجان؟
221
00:13:54,033 --> 00:13:56,866
نه.
بتمن: اینجا، کمیسر.
222
00:13:57,036 --> 00:14:00,028
گوردون: شستش را فرو کرد
و یک آلو بیرون آورد.
223
00:14:00,206 --> 00:14:02,538
راستی،
از دخترت خبری شده؟
224
00:14:02,709 --> 00:14:07,271
بله. او به من زنگ زد تا بگوید که
برای شرکت در یک نمایشگاه گل، پارک کودکان را ترک کرده است.
225
00:14:07,447 --> 00:14:10,712
کاش
به ورزشهای فیزیکی علاقه پیدا میکرد.
226
00:14:10,883 --> 00:14:13,818
اون خیلی غیرفعاله.
227
00:14:16,689 --> 00:14:20,250
راوی: اگر گرگ و میش
در استودیوی متروکه گاتهام فیلمز باشد...
228
00:14:20,460 --> 00:14:25,899
...همانطور که زن گربهای و گربههای وحشی حیلهگرش
پا به درون یک صحنه تاریک صدا میگذارند...
229
00:14:26,065 --> 00:14:29,262
...جایی که یک فیلم بلند،
تام بند انگشتی در سرزمین اسباببازیها...
230
00:14:29,469 --> 00:14:30,834
... تازه تکمیل شده است.
231
00:14:31,003 --> 00:14:33,199
اسباببازیها. بزرگها و کوچکها.
232
00:14:33,373 --> 00:14:36,172
قراره باهاشون چیکار کنیم،
زن گربهای؟ بازی کنیم؟
233
00:14:36,342 --> 00:14:40,074
دقیقاً، تابی.
ما قراره بازی کنیم...
234
00:14:40,246 --> 00:14:43,944
... این کار Dynamic Duo را
برای همیشه از سرم بیرون میکند.
235
00:14:44,117 --> 00:14:45,209
[زن گربهای غرغر میکند]
236
00:14:51,591 --> 00:14:54,356
راوی:
کمی بعد در همان شب، در عمارت باشکوه وین...
237
00:14:54,527 --> 00:14:58,760
... بروس وین و دیک گریسون در
حال توسعه هماهنگی چشم و دست خود هستند ...
238
00:14:58,931 --> 00:15:01,923
... در یک بازی هیجانانگیز از چشمکهای جنگی.
239
00:15:02,101 --> 00:15:04,297
آه، من همین الان ریدلر را انداختم زندان.
240
00:15:04,504 --> 00:15:06,939
حالا ببینیم میتونم همین کار رو
با جوکر هم بکنم یا نه.
241
00:15:07,106 --> 00:15:11,634
ها ها. خطا رفت.
حالا پنگوئن رو میندازم زندان.
242
00:15:11,811 --> 00:15:15,304
-بروس، ببین، علامت خفاش.
-بیا رفیق، به غار خفاش.
243
00:15:18,418 --> 00:15:19,749
دارم فکر میکنم چه خبره، بتمن.
244
00:15:19,919 --> 00:15:21,751
بتمن:
به زودی میفهمیم، رابین.
245
00:15:23,289 --> 00:15:24,450
زن گربهای:
بتموبیل در راه است.
246
00:15:24,624 --> 00:15:29,289
سیگنال آسمانی جعلی ما خفاشها را
از ناقوس کلیساشان بیرون آورده است. ها ها!
247
00:15:29,462 --> 00:15:31,396
آماده، گربهها.
248
00:15:34,300 --> 00:15:36,598
[زن گربهای میخندد و سپس غرغر میکند]
249
00:15:36,769 --> 00:15:38,567
سریع، آنها را به داخل کامیون ببرید.
250
00:15:42,408 --> 00:15:44,308
تله موشهای مقدس، یک تور فولادی.
251
00:15:44,477 --> 00:15:46,969
آروم باش رفیق.
ما قبلاً تو شرایط سختتری بودیم.
252
00:15:48,915 --> 00:15:51,612
تبی، برو به استودیوی فیلم گاتهام.
253
00:15:51,784 --> 00:15:56,153
امشب ما گربهها قرار است
تمرین چوببافی خوبی داشته باشیم.
254
00:15:56,322 --> 00:15:57,949
[زن گربهای میخندد]
255
00:16:01,394 --> 00:16:03,954
بتمن:
محکم بنشین. دارم با نور لیزر چراغهای عقب ماشین شلیک میکنم.
256
00:16:04,130 --> 00:16:05,564
بذار لهش کنه.
257
00:16:08,234 --> 00:16:11,465
-همین کار رو کرد.
-باشه، صبر کن. داریم از اینجا میریم.
258
00:16:14,474 --> 00:16:16,806
خدای من، هودینی،
اونا حتی نمیدونن ما بیرونیم.
259
00:16:16,976 --> 00:16:20,071
دقیقاً طبق نقشه، رفیق.
حالا از جلو جلوشون رو میگیریم.
260
00:16:22,000 --> 00:16:28,074
Watch Online Movies and Series for FREE
www.osdb.link/lm
261
00:16:30,423 --> 00:16:33,415
ببین، بتموبیل. اما چطور؟
262
00:16:33,593 --> 00:16:35,823
زن گربهای:
داد و بیداد! ایست!
263
00:16:38,998 --> 00:16:41,092
باشه، همینو بگیر.
264
00:16:41,267 --> 00:16:44,168
آه! فک دردناکم.
265
00:16:44,337 --> 00:16:45,736
داد و بیداد رو بس کن.
266
00:16:45,905 --> 00:16:48,840
من با بنزین چرت زدنم ازشون مراقبت میکنم.
267
00:16:50,376 --> 00:16:53,539
بیا، بریم بتموبیل.
268
00:16:54,046 --> 00:16:57,380
-گاز.
-ماسک گاز خفاش، سریع.
269
00:16:58,384 --> 00:17:00,045
خداحافظ، موشهای خفاشی.
270
00:17:00,219 --> 00:17:03,712
حالا، میدانم که به زودی دوباره همدیگر را خواهیم دید.
271
00:17:05,892 --> 00:17:11,661
وای خدای من، ربودن هواپیما. حتماً کتوومن بوده
که سیگنال آسمان رو فرستاده.
272
00:17:11,831 --> 00:17:14,357
بله، رابین.
برای اینکه ما را فریب دهد تا بتواند ما را اسیر کند.
273
00:17:14,534 --> 00:17:17,367
یالا. بیا اون کامیون
رو ببریم اداره پلیس.
274
00:17:18,504 --> 00:17:21,405
به گاتهام فیلمز اطلاع دادم
که کامیونشون پیدا شده.
275
00:17:21,574 --> 00:17:25,169
باید بگویم، مقامی که با او صحبت کردم
صدای عجیبی داشت.
276
00:17:25,344 --> 00:17:26,402
من آن را روی نوار دارم. گوش کن.
277
00:17:26,579 --> 00:17:29,708
صدای گرفته (در حال ضبط):
صبح یه نفر رو میفرستیم که ببرتش.
278
00:17:29,882 --> 00:17:32,374
-صداش مثل یه شخصیت کارتونیه.
-اگه ممکنه اینو قرض بگیرم...
279
00:17:32,552 --> 00:17:34,543
...دوست دارم آن را روی تجهیزاتم بررسی کنم.
280
00:17:34,720 --> 00:17:36,916
البته، بتمن. مهمون من باش.
281
00:17:37,957 --> 00:17:39,186
این گاز هلیوم است.
282
00:17:39,358 --> 00:17:42,453
حالا آن را استنشاق میکنم،
بعد میبینم چه میشود.
283
00:17:43,195 --> 00:17:45,721
[با صدای گرفته]
این کاریه که هلیوم با صدای معمولی میکنه.
284
00:17:45,898 --> 00:17:48,333
سنجابهای مقدس.
اثرش چقدر طول میکشه؟
285
00:17:48,501 --> 00:17:49,969
[با صدای عادی]
فقط چند ثانیه.
286
00:17:50,169 --> 00:17:52,297
حالا این نوار را از طریق دستگاه رونویسی خفاش اجرا میکنیم ...
287
00:17:52,471 --> 00:17:54,064
... و صدا را با تُن صدای معمولی بشنوید.
288
00:17:54,240 --> 00:17:57,266
زن گربهای (در حال ضبط):
صبح یه نفر رو میفرستیم که ببرتش.
289
00:17:57,443 --> 00:17:58,877
اون مرد نیست. یه زنه.
290
00:17:59,045 --> 00:18:01,844
-شرط میبندم. زن گربهایه.
-اما چرا؟
291
00:18:02,014 --> 00:18:05,040
برای اینکه پلیس باور کند که استودیو گاتهام
قربانی سرقت شده است.
292
00:18:05,217 --> 00:18:08,243
بنابراین آنها هرگز شک نمیکنند
که آنجا پایگاه عملیاتی اوست.
293
00:18:08,421 --> 00:18:10,446
درست است. به سمت بتکوپتر.
294
00:18:11,424 --> 00:18:15,258
ترفند زیرکانه من ممکنه
کمیسر گوردون رو گول زده باشه، تبی...
295
00:18:15,428 --> 00:18:18,420
... اما مبارزان شنل پوش
مطمئناً ما را اینجا ردیابی خواهند کرد.
296
00:18:18,598 --> 00:18:21,067
و وقتی این کار را میکنند... رور!
297
00:18:25,137 --> 00:18:27,629
ببین، بتموبیل.
ثابت میکنه که حق با ما بود.
298
00:18:27,807 --> 00:18:30,572
بیا، اما با احتیاط، رابین.
299
00:18:31,510 --> 00:18:33,342
-قفل شده.
-اون پنجره اون بالا بازه.
300
00:18:33,512 --> 00:18:34,741
خوبه. عقب بایست.
301
00:18:37,283 --> 00:18:40,309
زن گربهای:
عالیه. اونا روی صحنهی مد هستن.
302
00:18:40,486 --> 00:18:41,749
روشن کردن دستگاه
303
00:18:42,221 --> 00:18:44,155
دوباره گیر افتادم.
رابین، آروم باش.
304
00:18:44,323 --> 00:18:45,813
به ما ملحق نمیشی؟
305
00:18:45,992 --> 00:18:47,756
[میخندد]
306
00:18:51,597 --> 00:18:54,294
بگذارید بازی گربهها شروع شود.
307
00:18:55,434 --> 00:18:57,334
زن گربهای:
صبر کن، جنگجوی شنلپوش...
308
00:18:57,503 --> 00:19:00,473
... در حالی که ما
با پسر شگفتانگیز پینبال بازی میکنیم.
309
00:19:00,640 --> 00:19:01,698
[زن گربهای غرغر میکند]
310
00:19:01,874 --> 00:19:05,105
رابین، همین که به تیرکها برخورد کنی،
روشن میشن.
311
00:19:05,277 --> 00:19:08,372
اما این یکی پر از مواد منفجره است.
312
00:19:08,547 --> 00:19:11,016
اگر، احتمالاً، به آن برخورد کنی...
313
00:19:11,183 --> 00:19:14,813
... پست روشن نمیشه، اما تو روشن میشی.
314
00:19:16,889 --> 00:19:18,254
[سرد]
315
00:19:21,093 --> 00:19:23,152
مراقب باش، رابین. از انگلیسی بدن استفاده کن.
316
00:19:25,097 --> 00:19:28,294
نمایش خوبی بود.
بعداً به این بازی برمیگردیم.
317
00:19:28,467 --> 00:19:31,368
حالا بیایید با بتمن بازی کنیم.
318
00:19:31,537 --> 00:19:35,735
یک ملخ اسباببازی غولپیکر با پرههای تیز.
چه جالب.
319
00:19:35,908 --> 00:19:38,309
بگذارید پرواز کند، گربهها.
320
00:19:39,145 --> 00:19:41,876
اوه، وقت تاب خوردنه.
321
00:19:43,916 --> 00:19:45,213
[زن گربهای جیغ میزند]
322
00:19:45,384 --> 00:19:47,478
تبی:
بگیرش!
323
00:19:48,888 --> 00:19:52,882
بس کنید!
بس کنید، ای گربههای بیعرضه!
324
00:19:53,059 --> 00:19:55,653
ممنون، بتمن.
- تامکتها، پشت سرت.
325
00:20:01,901 --> 00:20:04,302
میتونی از اون بالاتر بری؟
326
00:20:06,672 --> 00:20:08,231
همانطور که سوپرمن میگوید:
327
00:20:08,407 --> 00:20:10,341
رابین:
«بالا، بالا، و دور شو!»
328
00:20:13,412 --> 00:20:15,676
بتمن:
خب، خب، رابین، چه لذتی داری؟
329
00:20:15,848 --> 00:20:18,715
شرط میبندم که میتوانم یک ضربه بزنم.
330
00:20:20,753 --> 00:20:23,654
تو شاید قهرمان بولینگ باشی،
اما من قبلاً ستاره بسکتبال بودم.
331
00:20:23,823 --> 00:20:27,987
او خیلی خوششانس است.
با توپ بسکتبال چه ضرری میتواند داشته باشد؟
332
00:20:34,433 --> 00:20:36,697
رابین: ما تازه داشتیم
کمی خوش میگذراندیم.
333
00:20:36,869 --> 00:20:40,897
بله، زن گربهای و دار و دستهاش ما را دعوت کردند
تا با آنها چند بازی انجام دهیم.
334
00:20:41,073 --> 00:20:42,131
چقدر خوب.
335
00:20:42,341 --> 00:20:45,311
اما من یک بازی را میشناسم که
احتمالاً همه آنها انجام خواهند داد...
336
00:20:45,478 --> 00:20:47,412
... برای مدت طولانی در آینده.
337
00:20:47,580 --> 00:20:49,912
اسمش راکپایل است.
338
00:20:50,082 --> 00:20:51,140
[بتمن و رابین میخندند]
339
00:20:51,350 --> 00:20:53,409
[غرغر]
340
00:22:10,462 --> 00:22:12,453
[انگلیسی - آمریکایی - SDH]
341
00:22:13,305 --> 00:23:13,851
Watch Online Movies and Series for FREE
www.osdb.link/lm