"Krapopolis" Thor
ID | 13192660 |
---|---|
Movie Name | "Krapopolis" Thor |
Release Name | krapopolis.s02e02.1080p.web.h264-successfulcrab |
Year | 2024 |
Kind | tv |
Language | Persian |
IMDB ID | 33303814 |
Format | srt |
1
00:00:03,062 --> 00:00:04,745
پس تو میگی
گرگهای این اطراف
2
00:00:04,897 --> 00:00:06,063
واقعاً اینقدر بزرگ هستند؟
3
00:00:06,065 --> 00:00:07,673
بزرگترین،
4
00:00:07,750 --> 00:00:09,508
به بزرگی، تقریباً،
سه گرگ معمولی.
5
00:00:09,585 --> 00:00:11,918
و من میتونم
با این کمانِ پهلو یکی رو بکشم؟
6
00:00:11,995 --> 00:00:13,995
اونجا! من یکی میبینم!
7
00:00:14,073 --> 00:00:15,739
خدای من، اون خیلی بزرگه.
8
00:00:15,758 --> 00:00:17,683
آیا میتوانم آن را حمل کنم؟
خیلی مهم است.
9
00:00:17,760 --> 00:00:20,427
که هنگام ورود به شهر آن را بر دوش خود حمل کنم .
10
00:00:22,097 --> 00:00:23,430
بیا!
داره فرار میکنه!
11
00:00:23,507 --> 00:00:25,190
نباید از
مرز عبور کنیم
12
00:00:25,267 --> 00:00:26,917
به دنیای شمالی.
13
00:00:26,919 --> 00:00:28,027
مطمئنم حالت خوبه.
14
00:00:28,103 --> 00:00:29,528
بیا این حرومزاده رو بگیریم.
15
00:00:33,425 --> 00:00:36,076
مراقب باش.
آن درخت مقدس است.
16
00:00:44,194 --> 00:00:46,861
چقدر مقدس می گویید؟
17
00:00:48,000 --> 00:00:54,074
Watch Online Movies and Series for FREE
www.osdb.link/lm
18
00:01:07,810 --> 00:01:10,027
هوو!
19
00:01:11,964 --> 00:01:13,906
خدایان نورس
دارن میان اینجا؟
20
00:01:13,982 --> 00:01:15,240
چرا؟
اون در مورد چیه؟
21
00:01:15,392 --> 00:01:17,317
کسی میدونه
ممکنه مربوط به چی باشه؟
22
00:01:17,394 --> 00:01:19,152
کسی
درخت مقدس آنها را شکست
23
00:01:19,229 --> 00:01:20,913
با استفاده از تیری که نوک آن
از فولاد المپیایی ساخته شده بود.
24
00:01:20,989 --> 00:01:23,824
وای، اصلاً فکر نمیکردم
درخت داشته باشند.
25
00:01:23,900 --> 00:01:26,143
این
دقیقاً چقدر مقدس است؟
26
00:01:26,161 --> 00:01:27,644
این
والهالا و هل را به هم متصل میکند.
27
00:01:27,646 --> 00:01:29,254
وقتی میمیری، دو جا داری که میروی ،
28
00:01:29,331 --> 00:01:31,315
بسته به اینکه «خوب» باشی
یا «بد».
29
00:01:31,317 --> 00:01:33,074
خیلی گیج کننده است.
منظورم این است که تو مُردی.
30
00:01:33,152 --> 00:01:34,742
چقدر میتونی خوب باشی؟
31
00:01:34,820 --> 00:01:36,837
اما چرا ما
باید اینجا باشیم؟
32
00:01:36,989 --> 00:01:39,172
- اوه، لعنت! مگه ما غذا هستیم؟
- نه،
33
00:01:39,249 --> 00:01:41,916
خدایان نورس
اگر جمعیت زیادی نباشند، عصبانی میشوند.
34
00:01:50,869 --> 00:01:52,686
خانمها و
آقایان، به شما معرفی میکنم،
35
00:01:52,762 --> 00:01:57,357
امروز از آسگارد،
بزرگترین شهر کیهان، میآیم...
36
00:01:57,434 --> 00:01:58,951
- اشتباه.
- خدایان
37
00:01:59,027 --> 00:02:00,619
از دنیای شمال!
38
00:02:00,696 --> 00:02:03,956
اولین کسی که معرفی شد،
پدر همه خدایان،
39
00:02:04,032 --> 00:02:06,016
محافظ قهرمانانی
که به او میپیوندند
40
00:02:06,018 --> 00:02:07,960
- وقتی که بمیرند.
- اگر مرده باشند،
41
00:02:08,036 --> 00:02:09,444
زیاد ازشون محافظت نکرد
، نه؟
42
00:02:09,521 --> 00:02:12,464
لطفا به
اودین بزرگ خوشامد بگویید.
43
00:02:12,541 --> 00:02:15,450
در ادامه،
الهه مردگان را معرفی میکنیم.
44
00:02:15,527 --> 00:02:18,620
اون خیلی قدرتمنده.
این یه شوخی خندهداره.
45
00:02:18,697 --> 00:02:21,214
چون اسمش هلا است!
46
00:02:21,291 --> 00:02:24,125
بعدش هم، مواظب باش،
میخواد گولت بزنه.
47
00:02:24,203 --> 00:02:26,127
لطفا به
خدای حیلهگر خوشامد بگویید،
48
00:02:26,205 --> 00:02:29,189
که اسمش لوکی هست!
49
00:02:31,543 --> 00:02:33,468
- ها ها ها ها!
- این کار اونه؟ (یا: این کار اونه؟)
50
00:02:33,545 --> 00:02:35,136
- اون شعبده بازی میکنه؟
- لنگ.
51
00:02:35,214 --> 00:02:37,063
آیا اینها اصلاً
خدای جنگ دارند؟
52
00:02:37,140 --> 00:02:39,065
همچنین در مرحله بعد،
خدای رعد و برق.
53
00:02:39,142 --> 00:02:40,734
لطفا خوش آمدید...
54
00:02:40,810 --> 00:02:43,553
ثور!
55
00:02:43,555 --> 00:02:45,813
- وای!
- استوپ، حالت خوبه؟
56
00:02:45,891 --> 00:02:49,001
فکر کنم تازه
با نیمهی راستم ارتباط برقرار کردم.
57
00:02:49,077 --> 00:02:52,062
-اینجا!
-به سینههای زیبای ما نگاه کن!
58
00:02:52,064 --> 00:02:54,398
سینههایت
تقریباً به همان زیبایی هستند
59
00:02:54,400 --> 00:02:56,324
- مثل مال خودم.
- امتیاز!
60
00:02:56,402 --> 00:02:58,159
بنابراین، فرضاً،
اگر این جلسه نتیجه ندهد
61
00:02:58,237 --> 00:02:59,661
خوب پیش بره، چی میشه؟
62
00:02:59,738 --> 00:03:01,663
جنگ بین آسگارد
و المپ.
63
00:03:01,740 --> 00:03:03,665
و آیا این بیشتر
مشکل شماست؟
64
00:03:03,742 --> 00:03:05,742
- یا مشکل از ماست؟
- خب، جنگ...
65
00:03:05,744 --> 00:03:08,929
تا ابد ادامه خواهد داشت، و فانیان
اولین کسانی خواهند بود که میمیرند.
66
00:03:09,005 --> 00:03:10,914
پس اگه من جای تو بودم،
خودارضایی میکردم.
67
00:03:10,916 --> 00:03:12,416
اون رو کپی کن.
68
00:03:12,434 --> 00:03:14,251
این گل کوچک را میبینی ،
69
00:03:14,253 --> 00:03:15,861
یا گل بزرگی است؟
70
00:03:15,863 --> 00:03:17,863
و
صندلهایت کجا هستند؟
71
00:03:19,758 --> 00:03:22,016
- تحت تاثیر قرار نگرفتی؟
- نه، خوب بود.
72
00:03:22,094 --> 00:03:24,018
چه ترفند کوچولوی خوبی
زدی.
73
00:03:24,096 --> 00:03:26,020
ترفندهای من کوچک نیستند.
من نمایندهی هرج و مرج هستم.
74
00:03:26,098 --> 00:03:28,022
-فهمیدم، آره.
-مثلاً،
75
00:03:28,100 --> 00:03:30,100
من و تو
الان داریم با هم حرف میزنیم، درسته؟
76
00:03:30,102 --> 00:03:31,693
-که هستیم.
-و تو سلام میکنی
77
00:03:31,770 --> 00:03:33,528
- و انتظار داشته باش که بهت سلام کنم.
- البته.
78
00:03:33,605 --> 00:03:36,456
اما در عوض، یک مار به تو میدهم.
79
00:03:36,533 --> 00:03:38,442
من لوکی هستم!
80
00:03:38,444 --> 00:03:40,219
متاسفم.
درست کردنش برام سخته.
81
00:03:40,295 --> 00:03:42,387
که فرد احساس قدردانی کند.
82
00:03:42,464 --> 00:03:44,556
به چی؟ ما داریم
با این شدت به چی نگاه میکنیم؟
83
00:03:44,633 --> 00:03:46,816
پس، تو
الههی چی هستی؟
84
00:03:46,818 --> 00:03:48,894
من؟ من الهه هیچ چیز نیستم .
85
00:03:48,971 --> 00:03:51,638
میتوانست مرا گول بزند.
86
00:03:51,715 --> 00:03:53,957
نمیدانم آن چه بود.
هی هی هی!
87
00:03:53,959 --> 00:03:56,401
منظورم اینه که، غررر!
من یه سربازم.
88
00:03:56,478 --> 00:03:58,812
وای، انگار که
خوب پیش رفت.
89
00:03:58,888 --> 00:04:00,906
آره، من به
این یارو علاقه دارم، و وقتی استوپ هدف گیری می کنه
90
00:04:00,983 --> 00:04:02,908
به چیزی زدن،
استوپ (Stupe) خطا نکن.
91
00:04:02,985 --> 00:04:05,151
استوپر توت،
استوپر میوه.
92
00:04:05,228 --> 00:04:07,153
- منو حس میکنی؟
- ثور؟
93
00:04:07,230 --> 00:04:09,155
اگه جای تو بودم این کارو نمیکردم. من
اونجا بودم، این کارو کردم.
94
00:04:09,232 --> 00:04:11,157
من و او قبلاً با هم رابطه داشتیم .
95
00:04:11,234 --> 00:04:13,568
منظورم این است که اگر اهل ثانیههای بیدقت هستید
، امتحانش کنید.
96
00:04:13,645 --> 00:04:15,403
مامان،
این دیگه چه کوفتیه؟
97
00:04:15,481 --> 00:04:17,497
چی؟ دارم
به دخترم نصیحت میکنم.
98
00:04:17,574 --> 00:04:19,316
نه، تو داری
مانع رابطه جنسیش میشی.
99
00:04:19,318 --> 00:04:20,984
ما به کلمه بهتری
برای آن نیاز داریم.
100
00:04:20,986 --> 00:04:22,594
به نفع خودشه.
101
00:04:22,746 --> 00:04:24,654
یک مادر در این موارد از دخترش مراقبت میکند .
102
00:04:24,656 --> 00:04:26,448
بنابراین شما از دستگاه تناسلی جلوگیری می کنید
103
00:04:26,525 --> 00:04:28,934
دختر خودت که ربطی
به حسادت نداشت؟
104
00:04:29,011 --> 00:04:30,435
-حسادت؟
-تو لاس زدنشو دیدی
105
00:04:30,512 --> 00:04:32,104
با او، و من نگاهت میکردم
که نگاهم میکنی.
106
00:04:32,180 --> 00:04:33,921
بنابراین هر دوی ما دوست داریم
چیزها را تماشا کنیم.
107
00:04:33,999 --> 00:04:35,607
به ما
و مشکلاتمون نگاه کن.
108
00:04:35,684 --> 00:04:37,609
اگر هم بود، سعی داشت
حسادتم را برانگیزد.
109
00:04:37,686 --> 00:04:40,946
این دقیقاً همان نوع
بازی ذهنی است که میخواهم از او در برابرش محافظت کنم.
110
00:04:41,023 --> 00:04:43,431
- سلام، ثور.
- سلام.
111
00:04:44,693 --> 00:04:46,618
باورم نمیشه تای
و استوپ دعوت شدن
112
00:04:46,695 --> 00:04:49,195
به اون چیز فقط چون
اونا "نیمه خدا" هستن.
113
00:04:49,272 --> 00:04:51,348
منظورم این است که آنها
با پا به دنیا آمدهاند.
114
00:04:51,350 --> 00:04:53,199
- بس نیست؟
- گور بابای اون مهمونی.
115
00:04:53,276 --> 00:04:55,869
با هم خوش میگذرونیم.
باید بریم یه نوشیدنی بخوریم.
116
00:04:56,021 --> 00:04:57,537
شاید.
117
00:04:57,614 --> 00:04:59,631
شاید یه سری چیزا رو لو بدم
و تمومش کنم.
118
00:04:59,708 --> 00:05:02,542
ببین، خدایان نورس
ترولها رو با خودشون آوردن.
119
00:05:02,694 --> 00:05:05,028
اونا ترول هستن؟
اونا شیطان هستن.
120
00:05:05,030 --> 00:05:06,696
و شنیدم اگه یکی رو مجبور
به خونریزی کنی،
121
00:05:06,715 --> 00:05:08,307
خونشان به طلا تبدیل میشود.
122
00:05:08,383 --> 00:05:10,367
باید حالش را بهم بزنیم.
باید او را از پا درآوریم.
123
00:05:10,369 --> 00:05:13,294
تو همینجوری بخاطر پول یکی رو میکشی ؟
124
00:05:13,372 --> 00:05:16,222
یک ترول؟ بله، بله.
دنیا از ما تشکر خواهد کرد.
125
00:05:16,299 --> 00:05:18,708
این
خیلی از خود راضی به نظر میرسد.
126
00:05:18,710 --> 00:05:20,301
از خود راضی؟
127
00:05:20,379 --> 00:05:22,136
مگه اینجا در مورد ترول ها صحبت نمی کنیم ؟
128
00:05:22,156 --> 00:05:24,990
اینجوری میشه فهمید
بابام عاشق ترول هاست؟
129
00:05:25,067 --> 00:05:27,551
- اونا بچهها رو میخورن!
- تو نمیفهمی چون
130
00:05:27,553 --> 00:05:29,235
- تو با مردم مشروب نمیخوری.
- داری میری.
131
00:05:29,312 --> 00:05:31,905
به خاطر اینکه الان مست نیستم، منو سرزنش کنی ؟
132
00:05:32,057 --> 00:05:33,740
این یه حال و هواییه،
و تو از پسش برمیای
133
00:05:33,817 --> 00:05:36,150
- برای گذراندن مدتی در
- گذراندن مدتی؟
134
00:05:36,228 --> 00:05:38,152
با کی دیگه مشروب میخوری؟ لعنتی !
135
00:05:38,230 --> 00:05:40,172
من
با غولها، با کراکنها نوشیدنی خوردهام.
136
00:05:40,248 --> 00:05:42,232
یه هیولا تو آفریقا هست
که فقط یه اسبه
137
00:05:42,234 --> 00:05:44,751
با گردنی دراز، و من
با آن یاروها مشروب خوردهام.
138
00:05:44,828 --> 00:05:46,345
داری
در مورد زرافهها حرف میزنی؟
139
00:05:46,496 --> 00:05:48,680
زرافهها صلحجو هستند.
- آنها هیولاهای تمامعیاری هستند.
140
00:05:48,757 --> 00:05:50,998
نقشه اصلی آنها
با متقاعد کردن شما همراهان شروع میشود.
141
00:05:51,000 --> 00:05:52,742
اونا فقط حیوونن،
اما باور کن.
142
00:05:52,744 --> 00:05:55,002
آنها هر چقدر که لازم باشد رشد میکنند
تا همه چیز را بخورند.
143
00:05:55,080 --> 00:05:57,689
-باشه، باشه!
-و با این حال، و با این حال!
144
00:05:57,766 --> 00:05:59,249
نشستم
و یه نوشیدنی خوردم
145
00:05:59,267 --> 00:06:01,360
با یکی، و ما
زمینه مشترک پیدا کردیم.
146
00:06:01,436 --> 00:06:03,587
پس داری بهم میگی
اگه بشینم و مشروب بخورم
147
00:06:03,589 --> 00:06:06,590
با یه ترول عوضی،
از اون حالت درمیام
148
00:06:06,592 --> 00:06:08,724
فکر نمیکنی که او
یک آشغال تمامعیار است؟
149
00:06:08,760 --> 00:06:10,276
چرا ما متوجه نمی شویم ؟
150
00:06:10,353 --> 00:06:12,371
ببخشید،
من و دوستم بودیم
151
00:06:12,447 --> 00:06:16,208
فقط داریم در مورد این صحبت میکنیم که چقدر از کسانی
که از پل عبور میکنند متنفریم.
152
00:06:16,284 --> 00:06:19,269
شروع نکن!
منظورم اینه که، سلام!
153
00:06:19,271 --> 00:06:22,047
یک پل فقط یک توده سنگ لعنتی نیست
154
00:06:22,124 --> 00:06:25,867
برای اینکه از آنجا رد شوی.
اینجا خانهی کسی است!
155
00:06:25,944 --> 00:06:27,127
ثور، دوست قدیمی.
156
00:06:27,203 --> 00:06:28,778
سلام.
157
00:06:28,780 --> 00:06:30,889
دوست داری
الان به سینههات نگاه کنم؟
158
00:06:30,966 --> 00:06:32,982
-عزیزم، منم.
-ما همدیگه رو دیدیم؟
159
00:06:32,984 --> 00:06:34,559
حالا میتوانید این نمایش مسخره را متوقف کنید .
160
00:06:34,636 --> 00:06:37,120
من تو را رها کردم، و اگر نمیتوانی از آن بگذری، متاسفم .
161
00:06:37,122 --> 00:06:39,731
خیلی متاسفم.
واقعاً هیچ چیزی یادم نمیآید.
162
00:06:39,733 --> 00:06:43,384
داری میگی من
و تو، ما...
163
00:06:43,462 --> 00:06:45,404
-داری شوخی میکنی.
-من خیلی تو شوخی کردن بد هستم.
164
00:06:45,480 --> 00:06:48,723
با این حال، من یک جوک بلدم.
مردی تصادفاً
165
00:06:48,800 --> 00:06:50,725
مدفوع
معلمش را خورده است.
166
00:06:50,802 --> 00:06:53,227
خنده داره چون
تو زبان ما، کلمه
167
00:06:53,305 --> 00:06:55,321
برای معلم، مرد، مدفوع،
خورده شده، و به طور تصادفی
168
00:06:55,398 --> 00:06:57,641
همه
تقریباً یکسان به نظر میرسند!
169
00:06:57,643 --> 00:06:59,584
ما صدها سال رابطه جنسی داشتیم !
170
00:06:59,661 --> 00:07:03,088
تو به من گفتی اسپنکی توش!
من بهت گفتم آقای آبنبات چوبی!
171
00:07:03,165 --> 00:07:05,832
این زنگ خطری نیست
، یا همانطور که ما میگوییم،
172
00:07:05,909 --> 00:07:07,500
«یک ماهی را دل و رودهاش را بکنید.»
173
00:07:07,577 --> 00:07:09,911
وانمود میکند که
مرا به یاد نمیآورد؟
174
00:07:09,988 --> 00:07:12,172
آیا دروغهایی که
این مرد میگوید را باور میکنید؟
175
00:07:12,248 --> 00:07:14,099
خب، شاید او
واقعاً شما را به یاد نمیآورد.
176
00:07:14,217 --> 00:07:16,176
او مرا به یاد میآورد،
و او هم همین کار را خواهد کرد
177
00:07:16,252 --> 00:07:18,495
به او، و او
قادر به تحمل آن نخواهد بود.
178
00:07:18,497 --> 00:07:20,421
درست است، این
چیزی است که میتوانید از عهدهاش برآیید،
179
00:07:20,499 --> 00:07:23,442
به همین دلیله که اینقدر عصبانی هستی.
- بحث رو عوض نکن!
180
00:07:23,518 --> 00:07:25,444
این در مورد استوپندوس است،
و او متوجه نمیشود
181
00:07:25,520 --> 00:07:27,520
که این کار رو با من بکنه --
منظورم اونه.
182
00:07:27,597 --> 00:07:29,189
این هیچ معنایی نداشت.
من گاهی اوقات کلماتم را قاطی میکنم،
183
00:07:29,265 --> 00:07:31,841
مثل «اسب» و «ماهی».
من این کار را یک بار انجام دادم.
184
00:07:31,843 --> 00:07:33,618
مادر،
تو الان داری تقلا میکنی،
185
00:07:33,770 --> 00:07:36,103
و من قضاوت نمیکنم. دقیقاً میدانم
چه احساسی داری.
186
00:07:36,181 --> 00:07:38,957
احساس ضعف و بیاهمیتی میکنی،
انگار همه این را میدانند
187
00:07:39,034 --> 00:07:40,775
شما رختخواب خود را خیس میکنید،
به عنوان یک فرض تصادفی،
188
00:07:40,852 --> 00:07:43,295
و لحظهای که از آنها بخواهی
دیگر فکر نکنند رختخوابت را خیس کردهای...
189
00:07:43,371 --> 00:07:46,189
دوباره به صورت فرضی،
شما خودتان را در یک مارپیچ قرار دادهاید
190
00:07:46,191 --> 00:07:48,300
که با راه رفتن تو
با ملافههات تموم میشه،
191
00:07:48,376 --> 00:07:50,952
همه را مجبور کرد که آنها را بو کنند
تا مطمئن شوند که ادرار نیست.
192
00:07:51,029 --> 00:07:54,531
که رقتانگیز است، یا اگر کسی تا به حال این کار را کرده بود، رقتانگیز میشد .
193
00:07:54,533 --> 00:07:57,200
چی داری میگی،
غیر از اینکه رختخوابت خیسه؟
194
00:07:57,202 --> 00:07:59,202
از همان لحظهای که شروع
به انحراف آلت تناسلی میکنید
195
00:07:59,204 --> 00:08:01,204
دختر خودت،
داری به دردسر میافتی.
196
00:08:01,223 --> 00:08:03,389
نه اگر قرار باشد
خیلی عالی پیش بروم.
197
00:08:03,466 --> 00:08:04,816
خروج اسبی!
198
00:08:04,893 --> 00:08:07,152
میبینید؟
199
00:08:10,232 --> 00:08:11,397
هلا، هشدار بجا.
200
00:08:11,399 --> 00:08:13,233
امشب برادرت را خواهم داشت .
201
00:08:13,235 --> 00:08:16,328
- اگه اول برسم نه.
- من بال دارم رو پاهام.
202
00:08:16,330 --> 00:08:18,738
من اول از همه به همه جا میرسم.
- انگار تو ممکنه ...
203
00:08:18,740 --> 00:08:22,242
خیلی دیر شده بود، چون برادرم
قبلاً شریک خوابش را انتخاب کرده بود.
204
00:08:22,318 --> 00:08:24,151
من خیلی
در مورد تو کنجکاوم،
205
00:08:24,229 --> 00:08:26,004
مثلاً، عمیقترین ترس شما چیست؟
به من بگویید.
206
00:08:26,081 --> 00:08:28,322
تقریباً یک رابطهی
بین هیچ چیز و هیچ کس.
207
00:08:28,400 --> 00:08:30,491
- مال تو چیه؟
- مال من اینه که من خواهم افتاد.
208
00:08:30,569 --> 00:08:34,087
روی یک صندلی وارونه قرار بگیرید و
یکی از پایههای آن به شما نفوذ کند.
209
00:08:34,163 --> 00:08:36,756
آره، اون منو آزار میده.
اما بزرگترین ترس من
210
00:08:36,833 --> 00:08:40,018
اینه که من از نبوسیدنت میترسم
.
211
00:08:40,095 --> 00:08:41,928
سلام. (سلام.)
212
00:08:42,005 --> 00:08:43,930
برای مرغ عشقها نوشیدنی آوردم .
213
00:08:44,007 --> 00:08:45,598
-مامان.
-بعضیها هستن که میگن خدایا
214
00:08:45,675 --> 00:08:48,009
فقط باید با خدایان بود،
اما تو نمیترسی
215
00:08:48,086 --> 00:08:50,603
با کسی قرار بذارم که لیاقت تو رو نداشته باشه.
عشق برنده میشه.
216
00:08:50,680 --> 00:08:52,589
مامان.
از اینکه چقدر قوی هستی هیجانزدهام.
217
00:08:52,591 --> 00:08:55,275
- دخترت هست.
- برای یه آدم فانی، مطمئناً.
218
00:08:55,351 --> 00:08:57,035
او حتی در نوزادی هم قوی بود.
تو هم همینطور بودی.
219
00:08:57,112 --> 00:08:59,037
تا آن زمان چندین میلیون سال قدمت داشته باشد .
220
00:08:59,114 --> 00:09:00,597
آیا این تو را آزار میدهد،
221
00:09:00,615 --> 00:09:03,357
اختلاف سنی تقریباً غیرقابل محاسبه
؟
222
00:09:03,435 --> 00:09:05,118
مامان، شهری نیست که
بخوای منفجرش کنی؟
223
00:09:05,194 --> 00:09:07,937
یا ببین، این خدمتکار
روی تو نوشیدنی ریخت.
224
00:09:07,939 --> 00:09:09,697
نه، نکردم.
-به نظر میاد یه مشکلی باشه
225
00:09:09,775 --> 00:09:12,199
که
همین الان تمام توجه شما را میطلبد.
226
00:09:12,277 --> 00:09:14,035
آیا او لیاقت
بز بودن را ندارد؟
227
00:09:14,112 --> 00:09:16,203
- میدونم که دوست دارم ببینمش.
- من خوبم، تای.
228
00:09:16,281 --> 00:09:18,205
-نیستی، مادر.
-شنیدم داری نگاه میکنی.
229
00:09:18,225 --> 00:09:21,117
برای جفتگیری.
من همه جور اندام تناسلی دارم،
230
00:09:21,119 --> 00:09:24,145
- و تازه هستن.
- از رو من برو پایین، کرم.
231
00:09:27,959 --> 00:09:30,217
پس
این پری دریایی میرود،
232
00:09:30,295 --> 00:09:32,053
«خب، تو
اولین ترول من هستی،
233
00:09:32,130 --> 00:09:34,464
بنابراین حدس میزنم
هر دوی ما در این زمینه تازهکار هستیم.
234
00:09:36,635 --> 00:09:38,726
اما من عاشقش نبودم،
به همین دلیل مجبور بودم
235
00:09:38,804 --> 00:09:42,138
او را به عقب پرتاب کردم. میدانستم که نمیتوانم
آنچه را که نیاز داشت به او بدهم.
236
00:09:42,140 --> 00:09:44,657
انگار
کار شرافتمندانهای انجام دادی.
237
00:09:44,734 --> 00:09:46,901
آره، آره، پس بذار
یه چیزی ازت بپرسم، گرارگ،
238
00:09:46,978 --> 00:09:49,904
حالا که صحبت از عشق شد، میبینم
که تو واقعاً رمانتیکی...
239
00:09:49,981 --> 00:09:51,815
اینکه من هستم.
اینکه من هستم.
240
00:09:51,817 --> 00:09:53,983
آیا میگویید
که شاید همه مردم اینطور نباشند؟
241
00:09:53,985 --> 00:09:56,002
آیا باید به طور خودکار به همان اندازه دوست داشته شود
؟
242
00:09:56,079 --> 00:09:58,321
حالا داری
از زبان من حرف میزنی.
243
00:09:58,323 --> 00:10:00,932
جالبه.
خب، نظرت چیه؟
244
00:10:01,009 --> 00:10:04,994
این مفهوم که بعضی افراد
از بقیه بهترند؟
245
00:10:04,996 --> 00:10:06,830
-خب، منظورم اینه که، حالمون خوبه؟
246
00:10:06,832 --> 00:10:09,849
چیزی را که در جمع دوستان نمیگویی، نگو .
247
00:10:09,926 --> 00:10:12,927
خب، انگار دارید
در موردش حرف میزنید...
248
00:10:12,946 --> 00:10:14,261
مادران
249
00:10:14,339 --> 00:10:16,339
-صبر کن. مادرها؟
-مادرها لیاقتشو دارن
250
00:10:16,341 --> 00:10:18,191
تا از همه بالاتر قرار گیرد
.
251
00:10:18,267 --> 00:10:20,193
آنها به ما زندگی میبخشند،
ما را تغذیه میکنند،
252
00:10:20,269 --> 00:10:22,770
و در عوض ما چه میکنیم؟
ما آنها را بدیهی میدانیم.
253
00:10:22,848 --> 00:10:26,015
باید قدرشان را دانست،
تک تکشان را.
254
00:10:26,017 --> 00:10:28,518
کاملاً.
و من حتی پلک هم نمیزنم.
255
00:10:28,520 --> 00:10:30,854
اگر میتوانستم
مادرم را برای یک روز پیش خودم داشته باشم،
256
00:10:30,856 --> 00:10:32,464
میدانی چه کار میکردم؟
257
00:10:32,499 --> 00:10:34,281
هر چیزی که دلش میخواست.
258
00:10:34,301 --> 00:10:37,527
- به مادران!
- به المپ!
259
00:10:37,529 --> 00:10:40,363
من شاهد شکلگیری دوستیها
و شکوفایی عشق هستم.
260
00:10:40,365 --> 00:10:42,974
انگار پسرم ثور یه دوست جدید پیدا کرده .
261
00:10:43,051 --> 00:10:46,627
و احترام متقابل
بین دو خدای ما!
262
00:10:46,705 --> 00:10:49,539
-بشنو، بشنو!
-و با اینکه شماها واقعاً
263
00:10:49,541 --> 00:10:51,708
درخت ایگدراسیل ما را
که تقریباً تنها است، سوراخ کرد
264
00:10:51,710 --> 00:10:54,486
مقدسترین -- اما هر چه که باشد.
من از آن گذشتهام، از آن گذشتهام.
265
00:10:54,562 --> 00:10:56,896
شماها باحالین،
ما باحالیم، من باحالم.
266
00:10:56,973 --> 00:10:59,549
- به هر حال، اسکول!
- اسکول!
267
00:10:59,551 --> 00:11:02,068
هی، مامان، ولش
کن این یکی رو.
268
00:11:02,145 --> 00:11:03,720
جنگ دفع شده،
دارن ولش میکنن
269
00:11:03,722 --> 00:11:06,406
از میان تمام حماقتهای درخت،
و ببین استوپ چقدر خوشحال است.
270
00:11:06,482 --> 00:11:08,500
- معلومه که دارن با هم خوب کنار میان.
- ها ها ها ها!
271
00:11:08,576 --> 00:11:11,485
صبر کن ببینم، مدفوع
از معلمش اومده؟
272
00:11:11,563 --> 00:11:13,154
این خیلی خنده داره!
273
00:11:13,231 --> 00:11:15,489
- داره اشتباه بزرگی میکنه.
- اگه نکنه چی؟
274
00:11:15,567 --> 00:11:17,158
در این مورد،
اگر او [زن] باشد چه؟
275
00:11:17,235 --> 00:11:18,659
اصلاً از تو چیزی کم نمی کند .
276
00:11:18,737 --> 00:11:20,512
تو هنوز جذابی،
و من به هیچکس نیاز ندارم
277
00:11:20,588 --> 00:11:22,830
بازش میکنم.
این یه تعریف بیطرفانهست.
278
00:11:22,832 --> 00:11:24,424
این به من مربوط نیست.
باید ثابت کنم.
279
00:11:24,500 --> 00:11:26,426
یادش میره
با من سکس داشته.
280
00:11:26,502 --> 00:11:28,261
انگار
خیلی به خودت مربوطه.
281
00:11:28,337 --> 00:11:30,355
بفرمایید
، آقای کینگ،
282
00:11:30,432 --> 00:11:32,006
- مار دوست داری؟
- نه،
283
00:11:32,083 --> 00:11:33,433
ما قبلاً ثابت کردیم که
من اینطور نیستم.
284
00:11:33,509 --> 00:11:35,251
پس چرا داری
یکی مینوشی؟
285
00:11:35,253 --> 00:11:36,920
آآه!
286
00:11:36,922 --> 00:11:40,181
خیلی هوشمندانهست، اما ما
اینجا داریم بحث میکنیم.
287
00:11:40,258 --> 00:11:42,183
چه بحثی میتواند
مهمتر باشد؟
288
00:11:42,185 --> 00:11:45,111
از صندلهای گمشدهات بهتر؟
کجا میتوانند باشند؟
289
00:11:45,188 --> 00:11:47,280
درون این مار؟
290
00:11:47,356 --> 00:11:49,115
خیلی باحاله.
خیلی چیز باحالیه.
291
00:11:49,192 --> 00:11:51,284
میبینم که با مار و صندل خیلی کار داری
،
292
00:11:51,360 --> 00:11:54,120
اما من و مادرم داریم
درباره یک موضوع خانوادگی صحبت میکنیم.
293
00:11:54,197 --> 00:11:56,122
بله، شنیدهام.
شما طرد شدهاید.
294
00:11:56,199 --> 00:11:58,082
- توسط یک معشوق.
- اشکالی نداره. حالش خوبه.
295
00:11:58,159 --> 00:12:00,293
یک بار،
معشوق من مرد دیگری را انتخاب کرد.
296
00:12:00,369 --> 00:12:02,870
بعدش میدونی من چیکار کردم؟
خودم رو دقیقاً شبیه اون کردم
297
00:12:02,948 --> 00:12:05,706
مثل این مرد دیگر
و مثل او با او عشقبازی کرد.
298
00:12:07,786 --> 00:12:09,877
نگاهی که
وقتی خودم را نشان دادم، در چهرهاش نقش بست.
299
00:12:09,955 --> 00:12:12,230
انتقام خوشمزهای بود!
300
00:12:12,307 --> 00:12:14,457
برای اینکه دوست دخترت
با تو رابطه جنسی داشته باشد، با این فکر که
301
00:12:14,459 --> 00:12:16,976
تو آدم بهتری بودی؟
آیا من چیزی فرهنگی را از قلم انداختهام؟
302
00:12:17,053 --> 00:12:18,644
این قدرتِ آشوبناکی بود!
303
00:12:18,721 --> 00:12:21,055
اون هیچوقت کاری که اون روز باهاش کردم رو فراموش نمیکنه !
304
00:12:21,132 --> 00:12:23,633
و این
داغی بود که روی اون بود، نه تو؟
305
00:12:23,651 --> 00:12:25,485
-من میخوام مارهای بیشتری بگیرم.
-یه چیزی هست
306
00:12:25,561 --> 00:12:27,637
- به چیزی که داره میگه.
- شوخی میکنی؟
307
00:12:27,639 --> 00:12:29,489
میخواهی خودت را
به یک موجود شگفتانگیز تبدیل کنی
308
00:12:29,565 --> 00:12:31,641
- و با ثور سکس داشته باشی؟
- معلومه که نه،
309
00:12:31,643 --> 00:12:33,493
اما اگر ثور فکر میکند من
شگفتانگیز هستم،
310
00:12:33,569 --> 00:12:35,754
چیزهایی را که از گفتنش به من امتناع میکند، به او خواهد گفت
.
311
00:12:35,830 --> 00:12:37,589
یعنی اینکه او به یاد میآورد.
312
00:12:37,665 --> 00:12:39,682
نمیذارم
این کارو بکنی. خیلی بی اهمیته،
313
00:12:39,684 --> 00:12:41,985
شرمآور و آشفته.
و مشکلات مربوط به رضایت هم وجود دارد.
314
00:12:41,987 --> 00:12:44,078
به همان اندازه حقیر، شرمآور
و آشفته
315
00:12:44,155 --> 00:12:46,656
مثل شکستن درخت
و وانمود کردن به اینکه نشکستهای؟
316
00:12:46,658 --> 00:12:49,416
صبر کن. تو میدانستی؟
چرا به کسی نگفتی؟
317
00:12:49,494 --> 00:12:51,344
چون ما
یک خانواده هستیم و خانوادهها
318
00:12:51,420 --> 00:12:53,346
به یکدیگر اجازه دهیم کارهای کوچک و
شرمآور انجام دهند،
319
00:12:53,422 --> 00:12:55,515
و اگر بخواهند، اوضاع را بهم میریزند .
320
00:12:55,591 --> 00:12:57,333
مگه قرار نیست خانوادهها
همدیگه رو نجات بدن؟
321
00:12:57,335 --> 00:12:58,518
- از خودشون؟
- من ندارم
322
00:12:58,594 --> 00:13:00,336
کوچکترین ایدهای
از اینکه خانوادهها چه میکنند.
323
00:13:00,338 --> 00:13:02,188
-اما تو الان گفتی--
-بذار اینجوری بگم:
324
00:13:02,265 --> 00:13:04,491
تو منو ول کن، من تو رو ول میکنم.
325
00:13:05,693 --> 00:13:07,952
پس، مگر اینکه از من درستکارتر باشی ،
326
00:13:08,029 --> 00:13:10,705
یه ترفند دارم که باید انجام بدم.
327
00:13:20,616 --> 00:13:22,708
میدونی من
هیچوقت به چی فکر نکردم؟
328
00:13:22,785 --> 00:13:25,378
بنابراین آن آهنگ
جهانی را پیشفرض میگیرد
329
00:13:25,454 --> 00:13:29,307
جایی که لقب جانسون
قبل از آن مرد با... وجود دارد
330
00:13:29,384 --> 00:13:31,309
خدای من!
من یک نابغهی فوقالعادهام،
331
00:13:31,386 --> 00:13:34,128
و من هرگز حتی
به این فکر هم نکرده بودم!
332
00:13:34,205 --> 00:13:37,482
به همین دلیل است که فقط وقتی خستهای میتوانی آن را بخوانی.
333
00:13:37,559 --> 00:13:39,208
اون خیلی بامزهست!
میبینیش؟
334
00:13:39,210 --> 00:13:42,211
بامزه، متفکر،
مردی پر از شگفتی.
335
00:13:42,213 --> 00:13:46,140
اینکه او هست.
336
00:13:46,217 --> 00:13:47,992
میدانم که فقط
برای فرار از این وضعیت مشروب میخورم.
337
00:13:47,994 --> 00:13:50,053
میخوای
تاریکترین راز منو بدونی؟
338
00:13:50,055 --> 00:13:52,055
خیلی آسیبپذیر به نظر میرسد.
339
00:13:52,057 --> 00:13:54,148
- و با این حال تاریک.
- من عاشقم.
340
00:13:54,225 --> 00:13:56,225
با دوست دختر بهترین دوستم
.
341
00:13:56,227 --> 00:13:58,227
- پری دریایی؟
- نه!
342
00:13:58,246 --> 00:14:00,171
کانی فقط
یه حواس پرتی بود.
343
00:14:00,248 --> 00:14:03,842
اسمش گرلدا هست، اما
هیچوقت قرار نیست گرونک رو ترک کنه.
344
00:14:03,918 --> 00:14:06,678
آیا این غذا کافی خواهد بود ؟
345
00:14:15,080 --> 00:14:16,429
و وقتی همه چیز
گفته و انجام شد، ما ...
346
00:14:16,505 --> 00:14:18,839
فقط بچهها، داریم
در مورد نقشهامون آواز میخوانیم.
347
00:14:18,917 --> 00:14:20,674
میدونی چیه، گرَگ؟ گرَگ.
348
00:14:20,752 --> 00:14:23,344
گرَگ، بیا نزدیکتر.
خوشحالم که باهات آشنا شدم.
349
00:14:23,421 --> 00:14:26,589
منم همینطور، اما حالا
باید تو رو تخلیه کنم.
350
00:14:26,591 --> 00:14:28,700
چی؟
351
00:14:31,930 --> 00:14:35,264
هی، گرفتم.
یه کم از این خمیر مایه دارم،
352
00:14:35,266 --> 00:14:38,451
که من عاشقشم،
چون من استوپ هستم!
353
00:14:40,121 --> 00:14:42,605
من عاشق این هستم که چقدر بنزین
داخلش هست.
354
00:14:42,607 --> 00:14:44,273
این من را یاد
یک جوک دیگر میاندازد.
355
00:14:44,275 --> 00:14:46,275
یک شیرفروش میرود
تا مقداری آب بیاورد،
356
00:14:46,277 --> 00:14:49,278
و گاوش دامنش را
با باد شکمش بالا میزند.
357
00:14:49,280 --> 00:14:51,447
این خندهداره چون
یه بار دیگه--
358
00:14:51,449 --> 00:14:53,282
خیلی خندهداره.
من استوپ هستم.
359
00:14:53,284 --> 00:14:56,377
رک و پوستکنده حرف میزنم.
ها ها! (Bats)
360
00:14:56,454 --> 00:14:59,138
خب، من یه سوال دارم.
تو و مامانم، شماها بودید
361
00:14:59,215 --> 00:15:01,791
فقط داشتم اذیتش میکردم، درسته؟
تو و اون با هم یه رابطهای داشتید.
362
00:15:01,793 --> 00:15:04,051
- که یادت مونده، درسته؟
- مامان، فکر کردم
363
00:15:04,129 --> 00:15:05,795
در موردش، و من نمیتونم
بذارم تو این کار رو بکنی.
364
00:15:05,797 --> 00:15:08,406
خواهرت رو با مادرت اشتباه گرفتی ،
365
00:15:08,483 --> 00:15:10,909
که خیلی خندهداره
چون--
366
00:15:10,911 --> 00:15:12,911
تای، اینجا مزاحم نشو.
367
00:15:12,987 --> 00:15:15,079
من استاپ هستم،
و ثور تقریباً همین نزدیکی بود
368
00:15:15,156 --> 00:15:17,657
تا چیزی در مورد مادرمان به من بگوید .
369
00:15:17,659 --> 00:15:19,400
به حرفش گوش نده.
اون مادر احمق منه،
370
00:15:19,477 --> 00:15:21,327
دارم یه کار خیلی احمقانه انجام میدم .
371
00:15:21,404 --> 00:15:23,404
ما در مورد سکوت چه گفتیم ؟
372
00:15:23,481 --> 00:15:25,572
- بس کن! بس کن!
- از این ماجرا دور بمون!
373
00:15:25,650 --> 00:15:28,092
آخ! آخ!
374
00:15:28,169 --> 00:15:29,427
هی، من برای خودمون یه کم گرفتم
375
00:15:29,504 --> 00:15:33,598
از اون غل و زنجیری که دوست دارم --
چه کوفتی!
376
00:15:36,177 --> 00:15:38,177
صبر کن، پس خدایان نورس هم
میتوانند بمیرند؟
377
00:15:38,179 --> 00:15:40,012
داری بهم میگی که
داستان واقعی و متعارف
378
00:15:40,014 --> 00:15:42,682
خدای محبوب ثور
اکنون در یک مهمانی درگذشت
379
00:15:42,684 --> 00:15:45,426
در کوه المپ، وقتی الهه
دلیریا او را هل داد و او
380
00:15:45,503 --> 00:15:48,112
- صندلی به طرز مهلکی به بدنت نفوذ کرد؟
- بله.
381
00:15:48,189 --> 00:15:49,689
لعنتی،
داشتی به چی فکر میکردی؟!
382
00:15:49,765 --> 00:15:52,358
فکر نمیکردم.
آه! این چه حسیه؟
383
00:15:52,435 --> 00:15:54,193
یه حسی تو شکمم هست .
384
00:15:54,270 --> 00:15:55,954
-مثل یه گوداله؟
-بله،
385
00:15:56,030 --> 00:15:58,347
مثل گودالی از بدی.
بدی در دلم.
386
00:15:58,349 --> 00:16:01,200
-آره، به این میگن شرم
-که باید هم حسش کنی!
387
00:16:01,277 --> 00:16:03,628
من در مورد آن به شما هشدار دادم،
اما مسئلهی مهمتر این است که
388
00:16:03,746 --> 00:16:05,463
پایان احتمالی
بشریت
389
00:16:05,540 --> 00:16:07,356
بذار ببینم میتونم
اینو درستش کنم یا نه.
390
00:16:07,358 --> 00:16:10,209
آیا راهی هست که بتوانیم
این را قهرمانانه جلوه دهیم؟
391
00:16:10,286 --> 00:16:13,304
باشه، باشه.
اون به صندلی آویخته نشده.
392
00:16:13,381 --> 00:16:16,365
او چاقو خورده بود.
این کمی بهتر است.
393
00:16:16,367 --> 00:16:19,368
هی، او... او شجاعانه جنگید...
394
00:16:19,370 --> 00:16:21,370
علیه ...
395
00:16:21,372 --> 00:16:23,130
یک موش.
396
00:16:23,132 --> 00:16:25,541
نه، یک موش غول پیکر، که،
397
00:16:25,543 --> 00:16:30,363
پس از کشتن ثور،
برای همیشه نفرین شد که کوچک بماند.
398
00:16:31,716 --> 00:16:34,641
اونا هیچوقت
اینو نمیخرن، نه؟
399
00:16:34,719 --> 00:16:37,553
پسر شجاع من
هر کاری از دستش بر میآمد انجام داد،
400
00:16:37,555 --> 00:16:40,056
اما موش غولپیکر
خیلی قدرتمند از آب درآمد.
401
00:16:40,058 --> 00:16:42,667
به ما گفته شده که او
شجاعانه جنگید، اما افسوس،
402
00:16:42,744 --> 00:16:44,651
امروز ، روز موش غولپیکر بود .
403
00:16:44,729 --> 00:16:47,063
میدانستم که
از پسش برمیآییم. صلح برقرار است،
404
00:16:47,081 --> 00:16:49,323
و آنها برای خودشان یک داستان کوتاه عالی دارند .
405
00:16:49,400 --> 00:16:52,068
شاید گاهی اوقات نیازی به پرداخت هزینه
نباشد.
406
00:16:52,070 --> 00:16:54,495
آآه!
407
00:16:54,572 --> 00:16:56,848
چنین است
میراث ثور،
408
00:16:56,924 --> 00:16:58,850
خدای رعد،
409
00:16:58,926 --> 00:17:00,685
توسط یک موش غول پیکر کشته شد.
410
00:17:00,836 --> 00:17:03,021
آآه!
411
00:17:03,097 --> 00:17:05,189
خیلی متاسفم.
412
00:17:06,267 --> 00:17:08,675
این واقعاً
یه جورایی باحاله.
413
00:17:08,753 --> 00:17:10,677
آآه!
414
00:17:10,755 --> 00:17:12,271
این چیزیه که
تو شکممه.
415
00:17:12,348 --> 00:17:14,273
وقتی فریاد آتشین میزنم، کمی آرامش میگیرم ،
416
00:17:14,425 --> 00:17:16,016
اما بلافاصله برمیگردد
.
417
00:17:16,094 --> 00:17:18,277
- وای!
- خدایا، دارم بهت میگم،
418
00:17:18,354 --> 00:17:20,946
این شرمآوره.
تو کار شرمآوری کردی.
419
00:17:21,023 --> 00:17:22,765
باشه،
اسمشو بذاریم شرمندگی.
420
00:17:22,767 --> 00:17:24,267
فقط باید از شرش خلاص بشم.
باید آتیشش بزنم؟
421
00:17:24,269 --> 00:17:26,602
- به چیزهای بیشتری؟ وای!
- این کار نخواهد کرد،
422
00:17:26,604 --> 00:17:28,212
باور کن.
من با این موضوع غریبه نیستم.
423
00:17:28,289 --> 00:17:30,773
من
همیشه مقدار قابل توجهی شرمندگی را با خود حمل میکنم.
424
00:17:30,775 --> 00:17:32,533
-پس کمکم کن از شرش خلاص شم.
-تا جایی که من میدونم،
425
00:17:32,610 --> 00:17:35,053
فقط یک راه وجود دارد که
حتی تا حدودی هم قابل اعتماد است.
426
00:17:35,129 --> 00:17:37,613
با دخترت روبرو شو.
-دارم آتیش تف میکنم روش؟
427
00:17:37,615 --> 00:17:39,223
من فقط آن را منحرف میکنم.
428
00:17:39,300 --> 00:17:41,133
ما میتوانیم این کار را تمام روز انجام دهیم.
429
00:17:41,210 --> 00:17:43,061
نه، تو
بهش آتیش نمیزنی.
430
00:17:43,137 --> 00:17:45,063
فقط کافیه جمله
"متاسفم" رو تکرار کنی.
431
00:17:45,139 --> 00:17:47,714
-آیا باید منظورم را برسانم؟
-با گفتن آنها شروع کنید.
432
00:17:47,792 --> 00:17:49,049
متاسفم.
433
00:17:49,051 --> 00:17:50,626
این
کمی بهتر به نظر میرسد.
434
00:17:50,628 --> 00:17:52,219
شاید سعی کنی معنیش کنی.
435
00:17:52,297 --> 00:17:54,221
متاسفم...
436
00:17:54,299 --> 00:17:56,557
که بیشتر از این نمیتونم منظورم رو برسونم ،
437
00:17:56,634 --> 00:17:58,910
اما حاضرم این را بگویم.
متاسفم.
438
00:17:58,986 --> 00:18:01,061
- این یه شروعه.
- و حالا، من میترسم.
439
00:18:01,139 --> 00:18:03,656
هر دوی ما باید
با آن یاروها روراست باشیم.
440
00:18:03,732 --> 00:18:07,901
من و پسرم
یک اطلاعیه داریم.
441
00:18:07,979 --> 00:18:09,903
اول ماهی رو آبکش میکنیم .
442
00:18:09,981 --> 00:18:11,905
منو از پا دربیاری؟ چرا؟
443
00:18:11,983 --> 00:18:14,500
حرف زیر پل
اینه که خون تو ما رو به وجد میاره.
444
00:18:14,577 --> 00:18:16,319
تو حتی نمیدونی؟
445
00:18:16,321 --> 00:18:17,820
داری منو
با مشخصات فنی تخلیه میکنی؟!
446
00:18:17,822 --> 00:18:19,338
شما آدمها وحشتناک هستید.
447
00:18:19,415 --> 00:18:21,157
آره.
ما ترول هستیم.
448
00:18:21,159 --> 00:18:22,992
بابا، حالا میگی
اونا بد هستن؟
449
00:18:22,994 --> 00:18:24,827
بله، چون او
جوانمردانه بازی نکرد.
450
00:18:24,829 --> 00:18:27,105
خندهداره!
شنیدی، گرَگ؟
451
00:18:27,140 --> 00:18:29,941
تو طبق قوانینِ هدر رفتن بازی نکردی !
452
00:18:30,017 --> 00:18:32,518
گرَگ، دوست من،
لطفاً بیا.
453
00:18:32,595 --> 00:18:35,187
یه چیزی حس کردی.
ما آهنگهای شاد خوندیم.
454
00:18:35,264 --> 00:18:37,782
گرَگ، گرَگ،
بیا، پیداش کن، پیداش کن، رفیق!
455
00:18:37,859 --> 00:18:39,342
گفتم زرافهها
از همه بدترند.
456
00:18:39,344 --> 00:18:41,344
- تو موافقت کردی.
- اونا هستن.
457
00:18:41,346 --> 00:18:42,769
روی شانهام گریه کردی .
458
00:18:42,847 --> 00:18:45,348
قضیه اون دختره،
همسر بهترین دوستت.
459
00:18:45,350 --> 00:18:47,350
- اسمش چیه؟ گرلدا!
- گرلدا؟
460
00:18:47,352 --> 00:18:49,352
تو با گرَگ خوابیدی؟
461
00:18:49,354 --> 00:18:50,962
اون منو بیشتر دوست داره!
462
00:18:51,038 --> 00:18:54,023
- حرومزاده!
- بهش آسیبی نرسون!
463
00:18:54,025 --> 00:18:56,375
این احتمالاً
بهترین شانس ماست.
464
00:18:56,452 --> 00:18:59,453
بله.
465
00:19:02,033 --> 00:19:03,883
وای!
خیلی عجیب بود.
466
00:19:03,959 --> 00:19:05,885
شلوب، ریزریز میخندد:
خاطرهی خوبی بود!
467
00:19:05,887 --> 00:19:08,295
میدونی چیه بابا؟
ما باید بیشتر بنوشیم.
468
00:19:08,373 --> 00:19:12,024
بله،
اون پسر ماهیمانند منه!
469
00:19:21,052 --> 00:19:22,994
من واقعاً
از شما به خاطر فرصتی که به ما دادید، قدردانی میکنم.
470
00:19:23,070 --> 00:19:25,479
- تا اوضاع رو درست کنم.
- و من متاسفم
471
00:19:25,556 --> 00:19:27,498
من پسرت رو کشتم
- این نهایت حقه بود.
472
00:19:27,575 --> 00:19:29,742
نه، اینطور نبود.
شرمآور بود.
473
00:19:29,818 --> 00:19:32,170
و ترفندها احمقانه هستند.
474
00:19:35,400 --> 00:19:38,325
ممنون
که درخت ما را تعمیر کردید،
475
00:19:38,403 --> 00:19:41,253
و راستش را بخواهید، من هیچوقت
کاملاً با ثور جور درنیامدم،
476
00:19:41,330 --> 00:19:43,756
بنابراین، بله،
این موضوع بسته شده است.
477
00:19:43,832 --> 00:19:46,258
اگه میخوای ثور رو ببینی، الان باید اون بالا باشه .
478
00:19:46,335 --> 00:19:48,744
لازم نیست
دو بار از من بپرسید.
479
00:19:48,746 --> 00:19:50,504
پس،
او جاودانه است؟
480
00:19:50,581 --> 00:19:54,358
نه، او مرده است، اما تو میتوانی
بالا بروی و او میتواند پایین بیاید.
481
00:19:54,435 --> 00:19:56,677
شما اینجا یک هستیشناسی بسیار انعطافپذیر دارید .
482
00:19:56,754 --> 00:19:58,696
صبر کن. این
تمام شب منو اذیت کرده.
483
00:19:58,773 --> 00:20:01,257
قیافهات آشناست. (یا: قیافهات آشناست.) بهت گفته بودن
اسپنکی توش؟
484
00:20:01,259 --> 00:20:04,869
- آقای لولیپاپ؟
- بله!
485
00:20:04,946 --> 00:20:06,445
این ما بودیم که سکس کردیم!
486
00:20:06,447 --> 00:20:08,706
من خودم را
به شکل پسرم ثور درآوردم
487
00:20:08,783 --> 00:20:11,951
چون دیدم که
به او علاقه داری، که باعث حسادتم شد.
488
00:20:12,027 --> 00:20:14,103
این که
خیلی منطقیتره!
489
00:20:14,105 --> 00:20:15,788
بهت گفته بودم هیچکس
منو فراموش نمیکنه.
490
00:20:15,864 --> 00:20:17,790
آری، مادر، هیچکس
تو را فراموش نمیکرد،
491
00:20:17,866 --> 00:20:20,960
اما به نوعی، فراموش کرده بودم
که همه خدایان جامعهستیز هستند.
492
00:20:21,036 --> 00:20:22,962
این منو یاد
یه جوک میندازه.
493
00:20:23,038 --> 00:20:24,722
لازم نیست
بشنویم.
494
00:20:24,799 --> 00:20:28,059
خب، عشق
توی هوا موج میزنه. هر کسی آمادهست برای...
495
00:20:28,135 --> 00:20:32,230
ما سرمون شلوغه.
باشه، کپی کن.
496
00:20:35,050 --> 00:20:35,975
و نان تست!
497
00:20:36,143 --> 00:20:38,127
به پسر شجاعم ثور، که ...
498
00:20:38,129 --> 00:20:41,405
- حالا رسماً مرده.
- اسکول!
499
00:20:41,632 --> 00:20:43,557
در مجموع،
سفر خوبی بود.
500
00:20:43,634 --> 00:20:45,892
هلا، شنیدم
با آپولو رابطه داری.
501
00:20:45,970 --> 00:20:47,912
او مثل بچه نرم بود.
502
00:20:47,989 --> 00:20:50,456
و، لوکی،
کار فوقالعادهای اونجا انجام دادی.
503
00:20:50,491 --> 00:20:53,476
بعضی از بهترین کارهاتو انجام دادی.
هه هه هه! دیدین بچهها؟
504
00:20:53,478 --> 00:20:55,586
وقتی نوشیدنی اون یارو تبدیل
به مار شد؟
505
00:20:55,663 --> 00:20:57,480
و بعد تمام صندلیاش
تبدیل به مار شد!
506
00:20:57,482 --> 00:20:59,815
این همه مار!
507
00:20:59,817 --> 00:21:01,850
این کار اونه؟
اون شعبده بازی میکنه؟
508
00:21:01,852 --> 00:21:04,929
نه، خوبه، چه حقه
کوچولوی خوبی زدی اونجا.
509
00:21:05,006 --> 00:21:07,006
فقط دارم سعی میکنم
حواسم را جمع کنم.
510
00:21:09,010 --> 00:21:12,161
ترفند بعدی من
رگناروک خواهد بود!
511
00:21:12,163 --> 00:21:14,346
آسمان تاریک میشود،
هیولاها از هر گوشه و کنار
512
00:21:14,423 --> 00:21:17,591
از زمینی که
به آسگارد نزدیک میشود، و همه خدایان در حال مرگند،
513
00:21:17,668 --> 00:21:21,762
و خورشید و ستارگان
که به دریا میریزند!
514
00:21:26,861 --> 00:21:29,936
کسی ماهی بیشتری نمیخواهد ؟
515
00:21:30,515 --> 00:21:32,331
آیا چیزی از آن دریافت کردی؟
516
00:21:34,627 --> 00:21:36,335
بنتو
517
00:21:37,305 --> 00:22:37,619