"Vikings" Brother's War

ID13200232
Movie Name"Vikings" Brother's War
Release Name Vikings.Valhalla.S02E01.WEB-DL.fa.Bamabin
Year2014
Kindtv
LanguagePersian
IMDB ID3358048
Formatsrt
Download ZIP
1 00:00:00,000 --> 00:00:05,000 ‫بامابین تقدیم می‌کند ‫.:: Bamabin.com ::. 2 00:00:07,382 --> 00:00:08,550 ‫همین‌جوری برید! 3 00:00:10,000 --> 00:00:16,074 Do you want subtitles for any video? -=[ ai.OpenSubtitles.com ]=- 4 00:00:49,413 --> 00:00:53,210 ‫[مسیر وینگولمورک، اردوگاه اولاف] 5 00:01:11,321 --> 00:01:12,321 ‫کجاست؟ 6 00:01:13,531 --> 00:01:15,658 ‫آهای، آهای، آهای! 7 00:01:16,284 --> 00:01:18,620 ‫اولاف کجاست؟ 8 00:01:19,204 --> 00:01:20,914 ‫اولاف کجاست؟ 9 00:01:20,997 --> 00:01:22,332 ‫بردنش! 10 00:01:23,541 --> 00:01:25,293 ‫ریش‌چنگالی بردش! 11 00:02:39,898 --> 00:02:45,851 ‫فصل دوم — قسمت یکم ‫«وایکینگ‌ها: والهالا» 12 00:02:51,146 --> 00:02:58,146 ‫مترجم: «حامی مغیثی» ‫در تلگرام: Timelordsubs@ 13 00:03:06,811 --> 00:03:08,396 ‫تیر اول رو من بهش زدم. 14 00:03:09,856 --> 00:03:10,857 ‫تو باید بپزیش. 15 00:03:12,901 --> 00:03:15,028 ‫عجله نکن. 16 00:03:18,823 --> 00:03:20,491 ‫تیر من به قلبش خورد. 17 00:03:21,826 --> 00:03:24,579 ‫نه‌تنها تو باید بپزیش، ‫بلکه باید حملش هم بکنی. 18 00:03:26,367 --> 00:03:30,859 ‫[نروژ، هالوگالند، ۳۲۰ کیلومتری شمال کاتگات] 19 00:03:59,572 --> 00:04:01,199 ‫بیا بانداژت رو عوض کنم. 20 00:04:04,702 --> 00:04:06,120 ‫حس می‌کنم خوب شده. 21 00:04:06,204 --> 00:04:08,456 ‫اینش رو من باید بگم. 22 00:04:22,595 --> 00:04:23,805 ‫بذار ببینم. 23 00:04:28,768 --> 00:04:29,769 ‫هوم... 24 00:04:30,353 --> 00:04:31,479 ‫خونریزی بند اومده. 25 00:04:31,562 --> 00:04:33,856 ‫- اوهوم. ‫- خبری از عفونت نیست. 26 00:04:34,482 --> 00:04:35,692 ‫گفتم که. 27 00:04:36,693 --> 00:04:38,111 ‫ولی کاملاً درمان نشده. 28 00:04:41,406 --> 00:04:45,410 ‫به اندازۀ کافی شده... که بتونم برم کاتگات. 29 00:04:52,500 --> 00:04:53,710 ‫خودت دوباره بپیچش 30 00:04:55,628 --> 00:04:56,628 ‫فریدیس. 31 00:04:58,214 --> 00:04:59,674 ‫نمی‌شه که تا ابد اینجا بمونم. 32 00:05:01,467 --> 00:05:04,304 ‫باید ریش‌چنگالی رو ببینم و ازش بخوام ‫چیزی که مال خودمه رو بهم بده. 33 00:05:05,930 --> 00:05:09,600 ‫بعد انتظار داری نروژ رو دودستی تقدیمت کنه؟ 34 00:05:11,894 --> 00:05:13,354 ‫کانوت با من عهد کرده بود. 35 00:05:13,438 --> 00:05:15,356 ‫آره، ولی پدرش که نکرده بود. 36 00:05:16,149 --> 00:05:19,652 ‫ریش‌چنگالی به کاتگات لشکرکشی نکرد ‫که از این عهد محافظت کنه. 37 00:05:19,736 --> 00:05:21,738 ‫وقتی واسه‌اش توضیح بدم درک می‌کنه. 38 00:05:21,821 --> 00:05:23,239 ‫افتاده دنبال اولاف! 39 00:05:23,865 --> 00:05:25,950 ‫چی باعث می‌شه فکر کنی دنبال تو نیست؟ 40 00:05:28,119 --> 00:05:31,539 ‫تازه‌شم، ما اصلاً نمی‌دونیم ‫شرایط کاتگات چطوریه. 41 00:05:31,622 --> 00:05:32,790 ‫یا حتی نمی‌دونیم کی زنده‌ست. 42 00:05:32,874 --> 00:05:34,751 ‫که دقیقاً برای همین باید برگردم. 43 00:05:36,544 --> 00:05:38,212 ‫من از ریش‌چنگالی نمی‌ترسم. 44 00:05:38,755 --> 00:05:40,173 ‫شاید درست باشه که بترسی. 45 00:05:50,933 --> 00:05:52,393 ‫تو بودی چی کار می‌کردی؟ 46 00:05:54,020 --> 00:05:55,646 ‫اینجا توی طبیعت می‌موندی؟ 47 00:05:56,898 --> 00:05:57,898 ‫آره. 48 00:05:59,317 --> 00:06:00,693 ‫یا حتی یه جای جدید. 49 00:06:01,819 --> 00:06:03,988 ‫مشکلش چیه آدم جایی بچه بزرگ کنه، 50 00:06:04,072 --> 00:06:05,740 ‫که سراسر آرامشه و خبری از جنگ نیست؟ 51 00:06:05,823 --> 00:06:08,910 ‫چون بچه‌های من باید حاکمان نروژ باشن. 52 00:06:08,993 --> 00:06:10,953 ‫نه اینکه توی طبیعت قایم بشن! 53 00:06:11,037 --> 00:06:12,163 ‫بچه‌های تو؟ 54 00:06:17,710 --> 00:06:18,920 ‫منظورم بچه‌های ماست. 55 00:06:22,924 --> 00:06:24,300 ‫اگه چنین نعمتی بهمون داده بشه. 56 00:06:27,387 --> 00:06:28,387 ‫فریدیس... 57 00:06:30,181 --> 00:06:32,141 ‫من باید برگردم. 58 00:06:32,225 --> 00:06:33,434 ‫خودتم می‌دونی. 59 00:06:35,645 --> 00:06:37,438 ‫و ازت می‌خوام با من بیای. 60 00:06:59,502 --> 00:07:02,588 ‫می‌دونم برگشتنم خطراتی داره، ولی مجبورم. 61 00:07:03,673 --> 00:07:05,383 ‫اولاف باید تقاص کارش رو پس بده. 62 00:07:11,681 --> 00:07:13,599 ‫بیا. خواهش می‌کنم. 63 00:07:14,809 --> 00:07:15,893 ‫باید ادامه بدیم. 64 00:07:48,426 --> 00:07:49,426 ‫مادر! 65 00:07:53,097 --> 00:07:56,267 ‫به کاتگات خوش اومدید! ‫قبول دارید جای محشریه؟ 66 00:07:57,894 --> 00:07:58,894 ‫حرف نداره. 67 00:08:24,420 --> 00:08:28,674 ‫- مرگ از سرت زیادیه. ‫- بفرما اعلی‌حضرت. برید! 68 00:08:28,758 --> 00:08:30,510 ‫دقیقاً همینی! 69 00:08:31,203 --> 00:08:34,187 ‫[لندن] 70 00:08:41,521 --> 00:08:43,022 ‫صبح بخیر علیاحضرت. 71 00:08:43,105 --> 00:08:45,816 ‫امروز صبح یک کشتی با ورودش به دانمارک ‫اخباری برای ما آورده. 72 00:08:46,984 --> 00:08:50,947 ‫پادشاه کانوت خبر داده‌ان. ‫دو نبرد رو علیه وندها پیروز شده‌ان. 73 00:08:51,030 --> 00:08:52,907 ‫خبری از بازگشتش به انگلستان نیست؟ 74 00:08:52,990 --> 00:08:54,700 ‫در حال حاضر که نیست علیاحضرت. 75 00:08:54,784 --> 00:08:58,037 ‫همچنان برای امنیت شما ‫ابراز نگرانی می‌کنند. 76 00:09:02,375 --> 00:09:05,711 ‫خودم نامه‌ای واسه‌اش می‌نویسم ‫که از امنیت خودم بهش اطمینان بدم، 77 00:09:05,795 --> 00:09:07,964 ‫و موقع خروج شما واسه‌اش می‌فرستم. 78 00:09:13,928 --> 00:09:16,347 ‫اگه تو دلیلی برای نگرانی بهش ندی، 79 00:09:16,430 --> 00:09:18,140 ‫شوهرم دلواپس امنیت من نمی‌شه. 80 00:09:18,224 --> 00:09:21,185 ‫بنده بهشون دلیل برای نگرانی دادم، ‫چون شغل من ایجاب می‌کنه در غیابشون، 81 00:09:21,269 --> 00:09:23,563 ‫مراقب شما و لندن باشم. 82 00:09:25,231 --> 00:09:28,067 ‫توی میخانه‌ها حرف‌هایی رد و بدل می‌شه. 83 00:09:28,150 --> 00:09:31,445 ‫من نگران حرف‌های مشتی دائم‌الخمر نیستم. 84 00:09:32,905 --> 00:09:34,490 ‫سطح امنیتی ما عالیه. 85 00:09:35,741 --> 00:09:38,578 ‫درباریان اجازه نمی‌دن ‫تهدیدی وارد این کاخ بشه، 86 00:09:38,661 --> 00:09:41,122 ‫و توی نامه‌ام به کانوت اطمینان خاطر می‌دم. 87 00:09:50,715 --> 00:09:51,924 ‫چرا می‌خوای بری؟ 88 00:09:52,008 --> 00:09:54,844 ‫حداقل تا نیم ساعت دیگه ‫ملکه قرار نیست دنبالم بگرده. 89 00:09:56,345 --> 00:09:58,681 ‫تا وقتی کانوت برنگشته و ‫ازش درخواست نکرده‌ام، 90 00:09:59,682 --> 00:10:02,518 ‫باید این دیدارهامون از ملکه مخفی بمونه. 91 00:10:02,602 --> 00:10:05,104 ‫اگه از رابطه‌مون خبردار بشه، ‫تو رو می‌فرسته جای دیگه. 92 00:10:06,439 --> 00:10:07,565 ‫منم تحملش رو ندارم. 93 00:10:10,026 --> 00:10:12,194 ‫واقعاً نگران امنیت ملکه‌ای؟ 94 00:10:13,404 --> 00:10:14,864 ‫من نگران امنیت همه‌مونم. 95 00:10:15,906 --> 00:10:18,284 ‫پادشاه توی دانمارکه، ‫ریش‌چنگالی توی کاتگاته. 96 00:10:19,160 --> 00:10:21,787 ‫- تهدیدات واقعی نزدیکمونه. ‫- این حرف‌های افراد دائم‌الخمره. 97 00:10:22,872 --> 00:10:24,373 ‫مسلماً اونقدرم جدی نیست. 98 00:10:26,626 --> 00:10:28,210 ‫هر تهدیدی برای من جدیه. 99 00:10:32,798 --> 00:10:35,593 ‫وقتی مثل من همه‌چیزت رو از دست بدی، 100 00:10:36,719 --> 00:10:39,096 ‫عادت می‌کنی همیشه برای ‫بدترین احتمالات آماده باشی، 101 00:10:39,180 --> 00:10:41,140 ‫تا دوباره چنین اتفاقی واسه‌ات نیفته. 102 00:10:41,849 --> 00:10:43,601 ‫باید به این ویژگی من عادت کنی. 103 00:10:43,684 --> 00:10:45,061 ‫من چنین آدمی‌ام. 104 00:10:49,940 --> 00:10:52,234 ‫ولی این دلیل نمی‌شه آدم شاد نباشه. 105 00:10:53,694 --> 00:10:55,821 ‫- رویای تو چیه؟ ‫- رویا؟ 106 00:10:56,989 --> 00:10:59,492 ‫آره. امیدهات رو می‌گم. 107 00:11:00,493 --> 00:11:01,869 ‫وقتی چشم‌هات رو می‌بندی، 108 00:11:02,662 --> 00:11:05,373 ‫بیست سال دیگه خودمون رو کجا می‌بینی؟ 109 00:11:10,878 --> 00:11:12,088 ‫کلی بچه می‌بینم. 110 00:11:14,048 --> 00:11:16,342 ‫که عشق خالص تو رو دارن. 111 00:11:17,343 --> 00:11:19,929 ‫و برخلاف من، کودکی‌شون رو ‫بدون هیچ ترسی سپری می‌شه. 112 00:11:20,846 --> 00:11:23,057 ‫وقتی که بزرگ شدن، ‫می‌فرستمشون به اطراف کشور. 113 00:11:23,140 --> 00:11:25,810 ‫هرکدوم رو به قلمرویی می‌فرستم، ‫که به دستاوردهایی برسن. 114 00:11:28,145 --> 00:11:29,271 ‫همه‌شون جز پسر بزرگمون. 115 00:11:32,024 --> 00:11:33,067 ‫اون باید خاص باشه. 116 00:11:33,693 --> 00:11:38,072 ‫باید جنگجوی بزرگی باشه، ‫تحصیل‌کرده و عاقل باشه. 117 00:11:40,408 --> 00:11:41,409 ‫و یک روز... 118 00:11:45,788 --> 00:11:46,788 ‫باید پادشاه بشه. 119 00:11:49,333 --> 00:11:51,127 ‫- پادشاه انگلستان؟ ‫- آره. 120 00:11:51,752 --> 00:11:54,880 ‫دودمان من و تو هیچ‌کدوم سلطنتی نیستن. 121 00:11:56,882 --> 00:12:00,010 ‫و حتی اگه بودن، 122 00:12:00,970 --> 00:12:03,055 ‫ملکه از آتلرد دو تا پسر داره، 123 00:12:03,139 --> 00:12:05,349 ‫و کانوتم بچه‌های خودش رو داره. 124 00:12:07,059 --> 00:12:08,811 ‫چنین رویایی غیرممکنه. 125 00:12:09,979 --> 00:12:11,564 ‫خودت پرسیدی رویام چیه. 126 00:12:14,191 --> 00:12:15,818 ‫مگه رویایی داریم که ممکن باشه؟ 127 00:12:37,298 --> 00:12:38,299 ‫چی می‌بینی؟ 128 00:12:41,218 --> 00:12:42,219 ‫من... 129 00:12:43,846 --> 00:12:45,306 ‫فکر کردم گرگ دیدم. 130 00:12:47,016 --> 00:12:48,601 ‫ولی اشتباه می‌کردم. 131 00:12:48,684 --> 00:12:49,935 ‫جدی؟ 132 00:12:50,895 --> 00:12:55,232 ‫صرفاً چون اینجا نیست، ‫دلیل نمی‌شه ندیده باشیش. 133 00:12:56,150 --> 00:12:57,777 ‫حس می‌کنی در خطری؟ 134 00:12:59,069 --> 00:13:00,196 ‫نه، فقط... 135 00:13:02,323 --> 00:13:04,658 ‫ماتم زده. تعجب کرده‌ام. 136 00:13:04,742 --> 00:13:05,742 ‫خوبه. 137 00:13:06,452 --> 00:13:07,787 ‫این حس رو یادت بمونه. 138 00:13:07,870 --> 00:13:10,748 ‫چرا؟ مگه معنیش چیه؟ 139 00:13:12,208 --> 00:13:16,420 ‫فریدیس، فقط زمانی می‌تونی ‫نشانه‌هایی که دنبالش هستی رو ببینی، 140 00:13:16,504 --> 00:13:19,757 ‫که به احساسات و بینش خودت متکی باشی. 141 00:13:21,008 --> 00:13:25,137 ‫از این صحبت‌های مرموزت ‫درمورد آینده خسته شدم. 142 00:13:25,221 --> 00:13:26,639 ‫هیچ جوابی بهم نمی‌دی. 143 00:13:26,722 --> 00:13:29,225 ‫اینجا جای آرومیه، 144 00:13:29,308 --> 00:13:33,187 ‫ولی ضجه‌هایی که ازش گریزانی ‫هنوز متوقف نشده‌ان. 145 00:13:33,270 --> 00:13:35,564 ‫صرفاً چون نمی‌خوای بهشون گوش بدی. 146 00:14:02,591 --> 00:14:03,801 ‫حالت خوبه؟ 147 00:14:09,223 --> 00:14:10,432 ‫چی کار می‌کنی؟ 148 00:14:16,772 --> 00:14:18,357 ‫باهات میام کاتگات. 149 00:14:49,638 --> 00:14:51,765 ‫واسه تماشای نمایش جای خوبی نشستی. 150 00:14:58,522 --> 00:15:02,484 ‫می‌گن سوئین ریش‌چنگالی ‫می‌خواد اولاف رو دار بزنه. 151 00:15:03,736 --> 00:15:06,363 ‫حلق‌آویز کردن سنت انگلیسیه. 152 00:15:08,824 --> 00:15:10,451 ‫باید عقاب خونین روش انجام بده. 153 00:15:11,118 --> 00:15:12,995 ‫به اون می‌گن سنت وایکینگی اصیل. 154 00:15:15,915 --> 00:15:20,628 ‫ولی بهرحال، کلی از رسومات قدیمی ‫دارن از بین می‌رن. 155 00:15:22,046 --> 00:15:23,046 ‫ولم کن. 156 00:15:33,307 --> 00:15:34,850 ‫تو لیف اریکسونی، درست می‌گم؟ 157 00:15:36,518 --> 00:15:37,519 ‫برادر فریدیس. 158 00:15:38,312 --> 00:15:39,563 ‫اسم من یوروندره. 159 00:15:41,065 --> 00:15:42,316 ‫نوشیدنی می‌خوای؟ 160 00:15:42,399 --> 00:15:43,399 ‫نه. 161 00:15:54,036 --> 00:15:56,455 ‫خواهرت برای اعدام میاد اینجا؟ 162 00:15:56,538 --> 00:15:57,748 ‫دخلش به تو چیه؟ 163 00:15:58,374 --> 00:16:01,919 ‫به زعم خیلی‌ها خواهرت آخرین دختر اوپسالاست. 164 00:16:02,002 --> 00:16:05,965 ‫گمونم دلش بخواد مطمئن بشه ‫که اولاف هارالدسون، ظالم مسیحی، 165 00:16:06,048 --> 00:16:07,633 ‫به سزای اعمالش می‌رسه. 166 00:16:09,551 --> 00:16:10,970 ‫شک ندارم به سزای عملش می‌رسه. 167 00:17:08,527 --> 00:17:12,906 ‫هیچ‌چیزی برای من منفورتر از یک خائن نیست. 168 00:17:15,159 --> 00:17:18,454 ‫و اولاف هارالدسون... 169 00:17:21,081 --> 00:17:22,332 ‫جنابعالی خائنی. 170 00:17:22,416 --> 00:17:23,416 ‫نیستم. 171 00:17:25,044 --> 00:17:27,629 ‫کانوت بهم نارو زد، 172 00:17:28,797 --> 00:17:32,259 ‫بهم قول داده بود چیزی که ‫برادرم مستحقش بود رو بهم بده. 173 00:17:32,342 --> 00:17:34,344 ‫من در حد حقم دریافت کردم. 174 00:17:34,428 --> 00:17:36,138 ‫تو هیچ حقی نداری. 175 00:17:36,221 --> 00:17:38,849 ‫نروژ هیچ‌وقت مال تو نبوده... 176 00:17:40,726 --> 00:17:42,478 ‫ولی همچنان مخفیانه ارتش تشکیل دادی. 177 00:17:44,313 --> 00:17:48,525 ‫با بقیه توطئه کردی تا امپراتوری رو ‫از چنگ پسرم در بیاری. 178 00:17:52,029 --> 00:17:53,280 ‫حقته بکشمت. 179 00:17:53,363 --> 00:17:57,284 ‫بکش! بکش! 180 00:17:58,535 --> 00:18:00,621 ‫فقط واسه‌ام سخنرانی نکن. 181 00:18:03,207 --> 00:18:04,958 ‫ولی قصد ندارم بکشمت. 182 00:18:05,751 --> 00:18:06,877 ‫نقشه‌های دیگه‌ای دارم. 183 00:18:09,713 --> 00:18:10,798 ‫نه! نه! 184 00:18:21,850 --> 00:18:25,395 ‫کانوت مجبوره با دانمارک وارد جنگ بشه. ‫و منم باید بهش ملحق بشم. 185 00:18:27,773 --> 00:18:29,775 ‫می‌خوام نوه‌ام اسوین رو... 186 00:18:31,276 --> 00:18:32,486 ‫در مقام پادشاه نروژ منصوب کنم. 187 00:18:33,237 --> 00:18:34,154 ‫اسوین؟ 188 00:18:38,200 --> 00:18:41,703 ‫یک ماه نشده یارل‌ها می‌کشنش. 189 00:18:41,787 --> 00:18:43,872 ‫نه، نه، نه، نه. چنین کاری نمی‌کنن. 190 00:18:46,166 --> 00:18:47,960 ‫چون تو ازش محافظت می‌کنی. 191 00:18:48,043 --> 00:18:51,839 ‫اگه خیال کردی برای نجات جونم، 192 00:18:51,922 --> 00:18:54,967 ‫حاضرم محافظ اون پسر بشم، خیلی احمقی. 193 00:18:55,050 --> 00:18:56,885 ‫ترجیح... ترجیح می‌دم بمیرم. 194 00:18:57,469 --> 00:18:58,637 ‫آره، می‌دونم ترجیحت چیه. 195 00:19:00,013 --> 00:19:02,683 ‫واسه همین صرفاً بحث جان خودت نیست. 196 00:19:09,398 --> 00:19:10,607 ‫پدر. 197 00:19:12,526 --> 00:19:13,777 ‫وایستید! 198 00:19:16,155 --> 00:19:17,155 ‫مگنوس! 199 00:19:30,419 --> 00:19:31,419 ‫پیشنهاد من اینه: 200 00:19:32,671 --> 00:19:37,009 ‫از نوۀ من محافظت کن، ‫راه و رسم پادشاهی، 201 00:19:37,092 --> 00:19:38,594 ‫وایکینگی و مردانگی رو بهش یاد بده. 202 00:19:39,178 --> 00:19:42,097 ‫جوری در قبال دشمنان ازش محافظت کن، ‫که انگار از دودمان خودته. 203 00:19:44,433 --> 00:19:45,976 ‫منم همین‌جوری از پسرت محافظت می‌کنم. 204 00:19:48,562 --> 00:19:49,730 ‫اگه چنین کاری بکنی، 205 00:19:50,772 --> 00:19:53,358 ‫بهت قول می‌دم وقتش که برسه، 206 00:19:55,152 --> 00:19:56,486 ‫تاج و تخت نروژ، 207 00:19:57,946 --> 00:19:59,698 ‫هرچند که دوباره مال تو نمی‌شه، 208 00:20:01,325 --> 00:20:02,367 ‫به نوۀ خودم می‌رسه. 209 00:20:06,872 --> 00:20:07,872 ‫ولی... 210 00:20:09,583 --> 00:20:13,837 ‫خدا نکنه اگه بلایی سر اسوین بیاد... 211 00:20:23,013 --> 00:20:24,223 ‫حاضری سوگند بخوری؟ 212 00:20:43,408 --> 00:20:44,243 ‫اعلی‌حضرت. 213 00:20:44,326 --> 00:20:48,288 ‫- کاری که من کردم... ‫- برای طمع سیری‌ناپذیری خودت بود. 214 00:20:48,372 --> 00:20:50,624 ‫به عنوان یک همسر حق داشتم. 215 00:20:50,707 --> 00:20:53,210 ‫تو قلمروی پسرم رو به خطر انداختی! 216 00:20:53,293 --> 00:20:56,046 ‫ولی بدتر از اون اینه که به من نارو زدی. 217 00:20:57,422 --> 00:20:59,007 ‫حقته بدم اعدامت کنند! 218 00:21:04,429 --> 00:21:05,429 ‫عوضش... 219 00:21:09,059 --> 00:21:10,811 ‫اینجا قراره بشه خونۀ جدیدت. 220 00:21:11,561 --> 00:21:13,981 ‫اینجا؟ کاتگات؟ 221 00:21:14,064 --> 00:21:18,277 ‫آره. اینجا توی کاتگات! ‫پس خیال کردی چرا آوردمت اینجا؟ 222 00:21:19,152 --> 00:21:21,154 ‫برای آوردن پسرم باید برم یلینگ. 223 00:21:21,738 --> 00:21:22,738 ‫من نقشۀ دیگه‌ای مد نظرمه. 224 00:21:25,409 --> 00:21:27,703 ‫من رو آوردید به لبۀ زمین! 225 00:21:28,829 --> 00:21:30,122 ‫الفگیفو! 226 00:21:30,205 --> 00:21:32,708 ‫باید خدا رو شکر کنی نفرستادمت زیر زمین! 227 00:21:35,627 --> 00:21:37,462 ‫مردم کاتگات! 228 00:21:38,088 --> 00:21:40,215 ‫شما رو اینجا فراخوانده‌ام، 229 00:21:40,299 --> 00:21:43,010 ‫تا بگم نوۀ من یعنی اسوین کانوتسان، 230 00:21:43,093 --> 00:21:45,762 ‫قراره بشه پادشاه جدید نروژ! 231 00:21:49,516 --> 00:21:51,935 ‫و مادر ایشان، 232 00:21:52,728 --> 00:21:54,730 ‫یعنی ملکۀ الفگیفو از دانمارک، 233 00:21:54,813 --> 00:21:58,233 ‫به عنوان نایب‌السطلنۀ اسوین ‫توی کاتگات می‌مونه. 234 00:21:59,401 --> 00:22:05,615 ‫و برای تضمین امنیت کاتگات، 235 00:22:06,533 --> 00:22:10,954 ‫یارل اولاف هارالدسون، 236 00:22:11,038 --> 00:22:12,664 ‫که زمانی دشمنم بوده، 237 00:22:12,748 --> 00:22:15,667 ‫ولی الآن دوست من شده رو ‫به عنوان محافظ پادشاه منصوب می‌کنم. 238 00:22:18,003 --> 00:22:20,797 ‫امروز خبری از اعدام نیست. 239 00:22:30,974 --> 00:22:32,476 ‫ممنونم پادشاه ریش‌چنگال. 240 00:22:35,103 --> 00:22:36,103 ‫ناامید شدید؟ 241 00:22:38,690 --> 00:22:40,817 ‫پس باید تغییری ایجاد کنیم. 242 00:22:56,416 --> 00:22:57,416 ‫دوستان! 243 00:22:57,876 --> 00:23:01,380 ‫کاتگات تحت خطر یکی از متحدان قدیمیه. 244 00:23:02,547 --> 00:23:04,466 ‫برادر من یعنی هارالد سیگرسون، 245 00:23:05,967 --> 00:23:09,346 ‫معتقده پادشاه برحق نروژه، 246 00:23:10,222 --> 00:23:12,808 ‫و اون جادوگر بت‌پرست، 247 00:23:12,891 --> 00:23:15,936 ‫یعنی فریدیس اریکسداتر رو ‫متقاعد کرده که ازش حمایت کنه. 248 00:23:16,019 --> 00:23:18,271 ‫درست در همین لحظه، 249 00:23:18,355 --> 00:23:22,859 ‫دارن ارتشی از کافران تشکیل می‌دن ‫که مسیحیان رو به قتل برسونن، 250 00:23:22,943 --> 00:23:25,195 ‫و به سمت کاتگات یورش بیارن! 251 00:23:25,278 --> 00:23:27,989 ‫ولی نمی‌ذارم چنین اتفاقی بیفته! 252 00:23:28,073 --> 00:23:29,783 ‫چی کار می‌کنی؟ 253 00:23:32,327 --> 00:23:35,414 ‫این صندوق، به علاوۀ دو صندوق دیگه، 254 00:23:35,497 --> 00:23:38,792 ‫به کسی یا خانواده‌ای می‌رسه، ‫که سر قطع‌شده‌شون رو برای من بیاره. 255 00:24:08,363 --> 00:24:09,363 ‫بجنبید. 256 00:24:13,410 --> 00:24:14,828 ‫مادر، خودشه. 257 00:24:15,704 --> 00:24:16,704 ‫خودشه. 258 00:24:17,289 --> 00:24:18,289 ‫دیدی؟ 259 00:24:19,082 --> 00:24:21,334 ‫باید بریم. زودباش بیا. زود. 260 00:24:45,233 --> 00:24:47,611 ‫- برید پایین. ‫- اومدیم از مرز رد بشیم. 261 00:24:47,694 --> 00:24:48,820 ‫دارن کجا می‌رن؟ 262 00:24:50,822 --> 00:24:54,159 ‫- بعد اینکه پول دادید می‌تونید برید. ‫- ببین! گفتم که خودشه! 263 00:24:54,910 --> 00:24:56,244 ‫خودتی دیگه، مگه نه؟ 264 00:24:59,789 --> 00:25:01,750 ‫ - کی‌ام؟ ‫- فریدیسی دیگه! 265 00:25:01,833 --> 00:25:03,668 ‫حافظ ایمانی، درسته؟ 266 00:25:06,421 --> 00:25:08,006 ‫نمی‌دونم منظورت چیه. 267 00:25:08,089 --> 00:25:11,009 ‫غلاف شمشیرتون رو توی کاتگات دیده بودم. 268 00:25:12,677 --> 00:25:13,887 ‫از شمشیرتون شناختم! 269 00:25:15,639 --> 00:25:17,766 ‫اومدید کمک ما کنید، مگه نه؟ 270 00:25:25,607 --> 00:25:26,733 ‫نه. 271 00:25:28,652 --> 00:25:30,362 ‫معذرت می‌خوام. ولی اشتباه شناختی. 272 00:25:32,948 --> 00:25:34,741 ‫بیا بریم، باید زود سوار قایق بشیم. 273 00:25:34,824 --> 00:25:35,825 ‫کجا می‌رید؟ 274 00:25:36,493 --> 00:25:39,746 ‫روستای ما قبل سقوط کاتگات، ‫توسط کاره نیست و نابود شد. 275 00:25:40,622 --> 00:25:43,208 ‫الآنم یارل‌های مسیحی ‫اجازۀ بازسازی‌اش رو بهمون نمی‌دن. 276 00:25:44,000 --> 00:25:46,002 ‫می‌ریم خونۀ جدیدی پیدا کنیم. 277 00:25:46,503 --> 00:25:48,338 ‫ولی اون قایق‌ها به درد دریانوردی نمی‌خورن. 278 00:25:48,421 --> 00:25:50,674 ‫اگه طوفان بشه توی آب غرق می‌شید. 279 00:25:50,757 --> 00:25:52,884 ‫شنیدیم کشتی‌هایی اونجا منتظر ماست. 280 00:25:52,968 --> 00:25:54,094 ‫به چه مقصدی؟ 281 00:25:54,594 --> 00:25:56,805 ‫به اوپسالای جدیدی که اون‌طرف دریاست. 282 00:25:57,764 --> 00:25:59,015 ‫جایی به اسم یوزمبورگ. 283 00:25:59,099 --> 00:26:01,643 ‫- سه تا سکه بده کافر. ‫- باید بریم. 284 00:26:01,726 --> 00:26:04,187 ‫زودباشید! اگه الآن نرید دریا فروکش می‌کنه. 285 00:26:04,271 --> 00:26:05,271 ‫ممنون. 286 00:26:10,735 --> 00:26:12,279 ‫دو نفر دیگه جا داریم! 287 00:26:15,073 --> 00:26:16,950 ‫زودباش. سوار قایق بشو. 288 00:27:14,382 --> 00:27:15,382 ‫آمین. 289 00:27:19,429 --> 00:27:22,849 ‫بهش دست نزنید علیاحضرت. سمیه. ‫نگهبانان، جلوش رو بگیرید! 290 00:27:27,687 --> 00:27:29,272 ‫جلوش رو بگیرید! بگیریدش! 291 00:27:29,939 --> 00:27:31,232 ‫جلوش رو بگیرید! 292 00:27:31,316 --> 00:27:32,984 ‫بگیریدش! نذارید بره! 293 00:27:36,196 --> 00:27:37,196 ‫بگیرش! 294 00:27:37,614 --> 00:27:39,074 ‫دورش بزن! 295 00:27:39,157 --> 00:27:41,117 ‫- بگیریدش! ‫- جلوش رو بگیرید! 296 00:27:52,295 --> 00:27:53,213 ‫جلوش رو بگیرید! 297 00:27:55,048 --> 00:27:56,049 ‫بگیریدش! 298 00:28:02,138 --> 00:28:03,138 ‫از این طرف! 299 00:28:03,598 --> 00:28:04,599 ‫کجا رفت؟ 300 00:28:05,183 --> 00:28:06,183 ‫کدوم طرفی؟ 301 00:28:09,479 --> 00:28:10,689 ‫اون پایینه! بیاید! 302 00:28:30,333 --> 00:28:31,543 ‫بندازیدش زندان. 303 00:28:58,319 --> 00:28:59,319 ‫دیده بودمشون. 304 00:29:00,655 --> 00:29:02,073 ‫مطمئنی خودشونن؟ 305 00:29:02,657 --> 00:29:04,701 ‫با شاهزاده هارالد توی لندن جنگیده‌ام. 306 00:29:04,784 --> 00:29:05,910 ‫به چشم خودم دیدمش، 307 00:29:05,994 --> 00:29:09,247 ‫و افراد نزدیک اون خانم ‫حافظ ایمان صداش می‌زدن. 308 00:29:10,415 --> 00:29:11,750 ‫می‌دونی کجان؟ 309 00:29:11,833 --> 00:29:15,670 ‫نه. ولی اگه پول خوب بدی، ‫می‌تونم ببرمت پیششون. 310 00:30:18,483 --> 00:30:20,735 ‫هیچ کمکی نمی‌تونستی بهشون بکنی. 311 00:30:22,695 --> 00:30:24,739 ‫حتی نتونستم اعتراف کنم واقعاً کی هستم. 312 00:30:29,702 --> 00:30:32,080 ‫از من راهنمایی می‌خواستن، ولی عوضش... 313 00:30:35,250 --> 00:30:36,417 ‫من بهشون شک و شبهه دادم. 314 00:30:38,503 --> 00:30:41,422 ‫ناسلامتی قرار بوده حافظ ایمان باشم. 315 00:30:48,596 --> 00:30:49,597 ‫روزی میاد... 316 00:30:51,975 --> 00:30:53,184 ‫که اوضاع این‌جوری نباشه. 317 00:31:04,195 --> 00:31:05,446 ‫موفق باشی پسر. 318 00:31:09,993 --> 00:31:10,869 ‫یکی دیگه. 319 00:31:10,952 --> 00:31:11,953 ‫وقتشه بریم. 320 00:31:12,996 --> 00:31:13,996 ‫مواظب باش. 321 00:31:15,790 --> 00:31:17,000 ‫بشینید سر جاهاتون. 322 00:31:24,924 --> 00:31:26,092 ‫پدرت رو سربلند کن. 323 00:31:27,051 --> 00:31:28,344 ‫من رو سربلند کن. 324 00:31:28,428 --> 00:31:29,721 ‫حتماً پدربزرگ. 325 00:31:33,182 --> 00:31:34,225 ‫به یارل اولاف اعتماد کن. 326 00:31:35,226 --> 00:31:37,979 ‫تا من یا پدرت برگرده ازت محافظت می‌کنه. 327 00:31:39,647 --> 00:31:40,690 ‫چشم. 328 00:31:40,773 --> 00:31:41,773 ‫آفرین پسر. 329 00:31:54,537 --> 00:31:55,788 ‫به عهدم وفا می‌کنم. 330 00:31:55,872 --> 00:31:56,915 ‫منم همین‌طور. 331 00:32:27,570 --> 00:32:28,821 ‫به اولاف اعتماد داری؟ 332 00:32:31,157 --> 00:32:32,825 ‫من نیستم که باید بهش اعتماد کنم. 333 00:32:33,576 --> 00:32:34,786 ‫اونه که باید اعتماد کنه. 334 00:32:37,330 --> 00:32:39,165 ‫نباید به حرفت گوش می‌دادم. 335 00:32:40,583 --> 00:32:43,044 ‫به جاه‌طلبی خودت گوش دادی، نه من. 336 00:32:45,588 --> 00:32:49,384 ‫اگه نظرات دیگه‌ای درمورد قدرت داشتی، ‫واسه خودت نگهشون دار. 337 00:32:49,884 --> 00:32:51,928 ‫تو اینجا زن قدرتمندی هستی الفگیفو. 338 00:32:53,221 --> 00:32:55,556 ‫ملکۀ سرزمین بزرگی هستی. 339 00:32:56,140 --> 00:32:58,768 ‫صرفاً مادامی که بچه‌هام و خودم ‫به دست یارل‌ها کشته نشدیم. 340 00:32:59,352 --> 00:33:02,647 ‫چنین اتفاقی نمیفته. اجازه نمی‌دم بیفته. ‫بهم اعتماد کن. 341 00:33:02,730 --> 00:33:03,730 ‫اعتماد کنم؟ 342 00:33:04,857 --> 00:33:07,110 ‫نه، دیگه نمی‌کنم. 343 00:33:08,194 --> 00:33:09,278 ‫خواهیم دید. 344 00:33:14,367 --> 00:33:15,367 ‫اولاف! 345 00:33:16,202 --> 00:33:17,202 ‫چی شده؟ 346 00:33:17,662 --> 00:33:19,998 ‫موقعیت شاهزاده هارالد رو شناسایی کردیم. 347 00:33:20,081 --> 00:33:21,749 ‫جایزه‌بگیرها افتاده‌ان دنبالش. 348 00:33:23,126 --> 00:33:26,045 ‫خیلی‌خب. آماده بشید بریم دنبالش. ‫افراد رو جمع‌آوری کن. 349 00:33:27,005 --> 00:33:28,381 ‫خب اعلی‌حضرت. 350 00:33:30,717 --> 00:33:32,593 ‫برای اولین درستون آماده‌اید؟ 351 00:33:32,677 --> 00:33:33,677 ‫هوم. 352 00:33:34,345 --> 00:33:37,765 ‫خوبه. قول می‌دم درسی باشه که فراموش نکنید. 353 00:34:08,963 --> 00:34:10,673 ‫برو! 354 00:34:11,174 --> 00:34:12,300 ‫برو! 355 00:35:04,018 --> 00:35:05,144 ‫لیف! 356 00:35:05,728 --> 00:35:07,438 ‫- این کارها واسه چیه؟ ‫- دنبال تو بودن. 357 00:35:08,022 --> 00:35:08,856 ‫باید بریم. 358 00:35:08,940 --> 00:35:10,316 ‫اولاف زیاد ازمون دور نیست. 359 00:35:11,859 --> 00:35:13,903 ‫بیاید. باید از اینجا دور بشیم. 360 00:35:14,737 --> 00:35:15,737 ‫بیا بریم. 361 00:35:18,533 --> 00:35:20,660 ‫چرا داشتی برمی‌گشتی کاتگات؟ 362 00:35:22,078 --> 00:35:25,581 ‫که ریش‌چنگال رو ببینم و بهش ‫از عهد کانوت به خودم بگم. 363 00:35:26,374 --> 00:35:29,001 ‫واسه این کارها دیر شده. ‫ریش‌چنگال از کاتگات رفته، 364 00:35:29,085 --> 00:35:31,003 ‫و نوۀ خودش رو به پادشاهی نروژ منصوب کرده. 365 00:35:31,587 --> 00:35:34,382 ‫اسوین؟ پسر کانوت؟ 366 00:35:34,465 --> 00:35:37,510 ‫آره، اولاف رو کرده محافظ نوه‌اش. 367 00:35:38,511 --> 00:35:41,722 ‫پس چرا داریم این سمتی می‌ریم؟ ‫باید برگردم با برادرم روبه‌رو بشم. 368 00:35:41,806 --> 00:35:44,392 ‫هارالد، اون‌هایی که دیدی جایزه‌بگیر بودن. 369 00:35:44,475 --> 00:35:47,061 ‫اولاف مبلغ جایزه‌ای ‫روی سر تو و فریدیس گذاشته. 370 00:35:48,563 --> 00:35:51,691 ‫دیگه هیچ‌جا واسه‌تون امن نیست. ‫باید حرکت کنیم. 371 00:36:10,376 --> 00:36:12,837 ‫هنوز گرمه! زیاد دور نشده‌ان. 372 00:36:18,426 --> 00:36:20,595 ‫دو تا رد پا به اینجا رسیده. 373 00:36:21,888 --> 00:36:25,641 ‫یک نفر دیگه بهشون ملحق شده. ‫بعد از این طرف رفته‌ان. 374 00:36:26,809 --> 00:36:28,352 ‫دارن می‌رن سمت ساحل. 375 00:36:29,395 --> 00:36:30,395 ‫بریم! 376 00:36:35,484 --> 00:36:36,319 ‫بیا تو. 377 00:36:39,780 --> 00:36:41,115 ‫معذرت می‌خوام علیاحضرت. 378 00:36:41,782 --> 00:36:44,035 ‫صرفاً خواستم ببینم چیزی نیاز دارید یا نه. 379 00:36:44,118 --> 00:36:46,329 ‫چه اطلاعاتی از این آدمکش داریم؟ 380 00:36:47,079 --> 00:36:48,998 ‫اطلاعات زیادی نداریم، ولی به دست میاریم. 381 00:36:50,833 --> 00:36:52,960 ‫در همین حین درباریانی رو گذاشته‌ام، 382 00:36:53,044 --> 00:36:54,670 ‫تا از امنیت شما اطمینان حاصل کنند. 383 00:36:56,297 --> 00:36:57,715 ‫ممنون ارل گادوین. 384 00:36:57,798 --> 00:36:59,300 ‫آره، ممنون. 385 00:37:01,093 --> 00:37:02,803 ‫ببخشید که بهتون اعتماد نداشتم. 386 00:37:04,513 --> 00:37:06,432 ‫شوهرم وقتی برگرده ‫خیلی به شما مدیون می‌شه. 387 00:37:08,100 --> 00:37:09,977 ‫ایشون همچنان به گردن من حق دارن علیاحضرت. 388 00:37:11,812 --> 00:37:12,980 ‫شبتون بخیر. 389 00:37:32,166 --> 00:37:33,542 ‫عوض شدی. 390 00:37:35,836 --> 00:37:38,297 ‫- چیزی عوض نشده. ‫- چرا، شده. 391 00:37:42,802 --> 00:37:44,220 ‫نگاهی توی چشم‌هاته. 392 00:37:45,304 --> 00:37:46,304 ‫نوعی سردی. 393 00:37:47,765 --> 00:37:48,975 ‫قبلاً دیده بودمش... 394 00:37:50,935 --> 00:37:54,522 ‫توی نگاه پدر بود. ‫ولی توی نگاه تو ندیده بودشم. 395 00:37:56,190 --> 00:37:57,483 ‫باید بریم نووگورود. 396 00:37:59,694 --> 00:38:02,613 ‫- نووگورود؟ بریم روس؟ ‫- آره. 397 00:38:03,948 --> 00:38:06,158 ‫عموی من یاروسلاو حاکم اونجاست. 398 00:38:06,242 --> 00:38:08,828 ‫واسه‌اش توضیح می‌دم ‫که ریش‌چنگال پیمان‌شکنه. 399 00:38:09,412 --> 00:38:10,830 ‫از آرمان‌های من حمایت می‌کنه. 400 00:38:10,913 --> 00:38:12,581 ‫تا نووگورود راه زیاده. 401 00:38:12,665 --> 00:38:16,002 ‫دیگه چه چاره‌ای دارید؟ ‫می‌خواید تا آخر عمر فراری باشید؟ 402 00:38:17,086 --> 00:38:20,548 ‫اگه شانسی داشته باشم تا به چیزی که ‫مستحقش هستم برسم، 403 00:38:20,631 --> 00:38:24,218 ‫باید برم نووگورود و ارتشی تشکیل بدم ‫تا با اولاف وارد جنگ بشم. 404 00:38:24,302 --> 00:38:25,303 ‫لیف اریکسون! 405 00:38:30,099 --> 00:38:31,684 ‫وایستید! من دوستتونم! 406 00:38:34,478 --> 00:38:37,481 ‫این رو توی کاتگات دیده بودم. ‫درمورد تو ازم سوال می‌پرسید. 407 00:38:37,565 --> 00:38:39,775 ‫- ازش چی می‌خوای؟ ‫- اسم من یوروندره. 408 00:38:39,859 --> 00:38:41,777 ‫- اسمت رو نپرسید! ‫- من از وایکینگ‌های یومزم. 409 00:38:41,861 --> 00:38:43,446 ‫- یعنی چی؟ ‫- دزد دریایی‌. 410 00:38:43,529 --> 00:38:44,739 ‫غارتگرهای دریایی‌اند. 411 00:38:44,822 --> 00:38:47,992 ‫ما به رسومات قدیم متعهدیم. ‫لطفاً، می‌خوام کمکتون کنم. 412 00:38:48,075 --> 00:38:51,120 ‫اگه می‌خواید زنده بمونید ‫باید فوراً با من بیاید. 413 00:38:51,203 --> 00:38:52,872 ‫فکرشم نکن با تو بیایم جایی. 414 00:38:54,790 --> 00:38:55,708 ‫این نماد چیه؟ 415 00:38:55,791 --> 00:38:57,918 ‫تور الهۀ تقدیره. تنیدۀ سرنوشت. 416 00:38:58,002 --> 00:38:59,628 ‫این نماد رو قبلاً دیده بودم. 417 00:39:03,507 --> 00:39:05,468 ‫گمونم به دلیلی اینجاست. 418 00:39:06,719 --> 00:39:08,387 ‫ما اصلاً این طرف رو نمی‌شناسیم. 419 00:39:10,181 --> 00:39:11,599 ‫راه رو نشون بده. 420 00:39:18,272 --> 00:39:21,025 ‫همۀ کسانی که اینجان ‫به رسومات قدیم متعهدن؟ 421 00:39:21,650 --> 00:39:25,279 ‫آره، همه جزو پناهندگان حملۀ ‫پاکسازی‌کنندۀ مسیحیان‌اند. 422 00:39:26,989 --> 00:39:30,451 ‫- اگه اولاف بفهمه اینجایم گیر میفتیم! ‫- نه، قایق‌های ما زودتر می‌رسن. 423 00:39:30,534 --> 00:39:33,037 ‫توی این مه شدنی نیست. ‫هیچ‌کس توی این هوا به دریا نمی‌زنه. 424 00:39:33,788 --> 00:39:36,957 ‫ما می‌زنیم! اینجا راهمون رو توی ‫مه و جزر و مد پیدا می‌کنیم. 425 00:39:37,666 --> 00:39:38,666 ‫منتظرمون بمونید. 426 00:40:03,901 --> 00:40:05,152 ‫نمی‌شه که اینجا بمونیم. 427 00:40:05,903 --> 00:40:07,363 ‫خیلی خطرناکه. 428 00:40:07,446 --> 00:40:08,989 ‫من این‌ها رو تنها نمی‌ذارم. 429 00:40:10,366 --> 00:40:12,493 ‫اگه قراره آخرین موضعم رو اینجا مشخص کنم، 430 00:40:13,702 --> 00:40:14,703 ‫پس حاضرم انجام بدم. 431 00:40:15,538 --> 00:40:16,705 ‫منم باهات می‌مونم. 432 00:40:18,624 --> 00:40:19,625 ‫از دست شما گرینلندی‌ها. 433 00:40:21,961 --> 00:40:23,421 ‫همه‌چیز رو باید سخت کنید. 434 00:40:27,133 --> 00:40:30,344 ‫- بیاید. باید از چشم دور باشیم. ‫- بیاید اینجا قایم بشیم! 435 00:40:30,428 --> 00:40:32,555 ‫- زودباشید! ‫- بیا، زودباش! 436 00:40:33,305 --> 00:40:34,305 ‫- لطفاً. ‫- قایم بشید. 437 00:40:47,695 --> 00:40:49,989 ‫چیزی نمی‌شه. چیزی نمی‌شه. 438 00:41:14,138 --> 00:41:15,639 ‫دیده بودم با یکی حرف می‌زدی. 439 00:41:18,976 --> 00:41:19,977 ‫با لیو بود؟ 440 00:41:21,729 --> 00:41:22,729 ‫آره. 441 00:41:24,857 --> 00:41:26,108 ‫حدس می‌زدم. 442 00:41:29,528 --> 00:41:30,696 ‫چی بهت می‌گه؟ 443 00:41:31,739 --> 00:41:33,782 ‫بهم می‌گه خشمم رو رها کنم. 444 00:41:38,621 --> 00:41:43,209 ‫آره، این حرف‌های خودشه. 445 00:41:45,461 --> 00:41:49,173 ‫چرا اینجا پیش توئه؟ چرا نرفته والهالا؟ 446 00:41:50,591 --> 00:41:51,634 ‫چون... 447 00:41:53,969 --> 00:41:58,724 ‫وقتی که داشت می‌مرد، ‫ازم خواست اونجا ببینمش. 448 00:42:01,018 --> 00:42:02,019 ‫ولی من نتونستم. 449 00:42:06,732 --> 00:42:07,816 ‫چرا نتونستی؟ 450 00:42:09,235 --> 00:42:11,111 ‫چون دیگه اعتقاد ندارم فریدیس. 451 00:42:25,125 --> 00:42:29,797 ‫شاید فقط لیو نیست که از پیشت نرفته، 452 00:42:31,966 --> 00:42:34,760 ‫شاید توئم نخواستی از پیشت بره. 453 00:42:36,178 --> 00:42:37,179 ‫هوم؟ 454 00:42:45,271 --> 00:42:46,355 ‫حالا... 455 00:42:48,399 --> 00:42:50,442 ‫باید چیزی رو باهات در میون بذارم. 456 00:42:53,320 --> 00:42:54,572 ‫من باردارم. 457 00:42:57,950 --> 00:42:58,867 ‫هارالد خبر داره؟ 458 00:42:58,951 --> 00:42:59,951 ‫نه. 459 00:43:01,954 --> 00:43:03,455 ‫و باید بهم قول بدی... 460 00:43:05,583 --> 00:43:08,877 ‫- بهم قول بدی بهش نگی. ‫- چرا نگم؟ 461 00:43:08,961 --> 00:43:10,796 ‫چون نمی‌تونم بچه‌ای رو به دنیا بیارم... 462 00:43:12,423 --> 00:43:15,342 ‫که یک روز قراره حاکم ملت مسیحی بشه. 463 00:43:16,719 --> 00:43:18,387 ‫فکری می‌کنی هارالد بهش نیاز داره؟ 464 00:43:20,431 --> 00:43:21,431 ‫نه. 465 00:43:24,351 --> 00:43:25,769 ‫چون چنین اجازه‌ای نمی‌دم. 466 00:43:43,370 --> 00:43:45,372 ‫داری به برادرت فکر می‌کنی. 467 00:43:47,666 --> 00:43:48,666 ‫درواقع برادر ناتنی‌ام. 468 00:43:52,963 --> 00:43:54,923 ‫نمی‌دونم چرا حس می‌کنم بهم خیانت شده. 469 00:43:56,800 --> 00:43:57,968 ‫من بودم که بهش خیانت کردم. 470 00:44:00,929 --> 00:44:02,431 ‫ولی خیلی سخته، 471 00:44:04,433 --> 00:44:05,976 ‫که این‌جوری نروژ رو ترک کنم. 472 00:44:08,312 --> 00:44:12,608 ‫سرنوشتی که کل عمرم بهش فکر می‌کردم. 473 00:44:14,526 --> 00:44:18,906 ‫قراره نروژ رو ترک کنی، ‫ولی قرار نیست دست بکشی. 474 00:44:18,989 --> 00:44:22,284 ‫مطمئنم یک روز قراره پادشاه این کشور بشی. 475 00:44:23,535 --> 00:44:25,120 ‫تقدیر زندگیت اینه. 476 00:44:39,551 --> 00:44:40,886 ‫ولی تقدیر من نیست. 477 00:44:52,106 --> 00:44:53,106 ‫هوم. 478 00:44:58,070 --> 00:44:59,070 ‫می‌دونم. 479 00:45:10,332 --> 00:45:12,334 ‫تازه‌شم، من ملکۀ خوبی نمی‌شم. 480 00:45:15,295 --> 00:45:16,380 ‫من که مخالفم. 481 00:45:19,174 --> 00:45:20,759 ‫همین الآنشم ملکۀ عالی‌ای هستی. 482 00:45:23,387 --> 00:45:26,014 ‫از چشم‌های کسایی که ‫کنارت هستن می‌شه فهمید. 483 00:45:29,643 --> 00:45:31,186 ‫من که نمی‌فهمم علتش چیه. 484 00:45:34,940 --> 00:45:35,940 ‫من می‌دونم. 485 00:45:41,029 --> 00:45:42,406 ‫موهبتی که داری همینه. 486 00:46:05,220 --> 00:46:06,430 ‫پیداشون کردیم. 487 00:46:15,105 --> 00:46:19,026 ‫- دارن میان! دارن میان! ‫- برید سمت ساحل! بدوید! زود، زود، زود! 488 00:46:19,693 --> 00:46:21,612 ‫- زود، زود! ‫- مستقیم برید! 489 00:46:22,279 --> 00:46:23,906 ‫مستقیم برید سمت ساحل! زودباشید! 490 00:46:25,240 --> 00:46:26,325 ‫عجله کنید، عجله کنید! 491 00:46:27,159 --> 00:46:30,329 ‫بجنبید، بجنبید! مستقیم برید! 492 00:46:31,872 --> 00:46:32,956 ‫ادامه بدید! برید! 493 00:46:33,874 --> 00:46:35,125 ‫جایی ندارید! 494 00:46:37,085 --> 00:46:38,754 ‫نمی‌تونید فرار کنید! 495 00:46:55,020 --> 00:46:56,020 ‫رحم نکنید! 496 00:46:59,316 --> 00:47:01,443 ‫آره! 497 00:47:23,966 --> 00:47:25,467 ‫همه‌شون رو بکشید! 498 00:47:55,581 --> 00:47:57,374 ‫- به سمت قایق! ‫- به سمت قایق! 499 00:48:00,294 --> 00:48:03,380 ‫سوار بشید! سوار بشید! ‫برید! هل بدید! 500 00:48:03,463 --> 00:48:04,548 ‫هل بدید! 501 00:48:04,631 --> 00:48:06,258 ‫نه! 502 00:48:10,429 --> 00:48:12,055 ‫ببین چطوری می‌سوزن! 503 00:48:52,804 --> 00:48:54,806 ‫واسه تو اومدیم اینجا فریدیس. 504 00:48:58,143 --> 00:49:00,520 ‫توی یومزبورگ به ما ملحق بشید. 505 00:49:04,524 --> 00:49:05,525 ‫موفق شدیم. 506 00:49:34,012 --> 00:49:35,097 ‫خداحافظ برادر. 507 00:49:36,264 --> 00:49:38,266 ‫هیچ‌وقت یادت از دلم نمی‌ره. 508 00:49:39,434 --> 00:49:40,560 ‫همچنین. 509 00:49:56,719 --> 00:50:03,719 ‫مترجم: «حامی مغیثی» ‫در تلگرام: Timelordsubs@ 510 00:50:20,767 --> 00:50:22,019 ‫نووگورود سمت شرقه. 511 00:50:26,523 --> 00:50:29,985 ‫منم قصد ندارم تنهایی تا اونجا پارو بزنم. 512 00:50:30,068 --> 00:50:31,068 ‫چرا نزنی؟ 513 00:50:32,446 --> 00:50:35,282 ‫فکر می‌کردم گرینلندی‌ها ‫تا هر اقیانوسی رو می‌تونن پارو بزنن. 514 00:50:35,365 --> 00:50:38,618 ‫می‌تونیم. ولی ترجیح می‌دیم ‫همراهی داشته باشیم. 515 00:50:54,885 --> 00:50:57,763 ‫زودباش. آستین بالا بزن. 516 00:50:58,750 --> 00:51:08,750 ‫سیر تا پیاز سینمای جهان رو با ما ببین! ‫.:: Bamabin.com ::. 516 00:51:09,305 --> 00:52:09,713 Watch Online Movies and Series for FREE www.osdb.link/lm