"Sharpe" Sharpe's Enemy

ID13201973
Movie Name"Sharpe" Sharpe's Enemy
Release NameSharpe S02E02 Enemy 720p BluRay HEVC x265 BONE
Year1994
Kindtv
LanguagePersian
IMDB ID111157
Formatsrt
Download ZIP
1 00:00:06,000 --> 00:00:12,074 Watch Online Movies and Series for FREE www.osdb.link/lm 2 00:00:57,978 --> 00:01:04,782 ‫پرتغال، ۱۸۱۳. ولینگتون ارتشش رو ‫استراحت داده، قبل از حمله به ناپلئون. 3 00:01:04,898 --> 00:01:11,020 ‫اما تو سرزمین بی‌کس بین دو ‫ارتش، تو کوه‌های شمال پرتغال... 4 00:01:11,139 --> 00:01:15,030 ‫نیروهای دیگه هم هنوز فعالن. 5 00:02:55,950 --> 00:02:58,760 ‫تو، اینجا چیکار می‌کنی، عوضی؟ 6 00:02:58,870 --> 00:03:03,593 ‫- دارم خانوم فارثینگدِیل رو اسکورت می‌کنم. ‫- اون کیه، احمق؟ 7 00:03:03,711 --> 00:03:08,478 ‫احتجاج می‌کنم، آقا. ‫و این اراذل رو از کلیسا بیرون کنید. 8 00:03:08,591 --> 00:03:10,753 ‫بزنیدش، اسمیتِرز. 9 00:03:19,592 --> 00:03:24,281 ‫خانوم فارثینگدِیل، آقا. ‫به نظرم یه عالمه پول می‌ارزه. 10 00:03:24,393 --> 00:03:29,001 ‫لرد فارثینگدِیل یه خوک خوش‌شانسه، ‫نه، مارشال، مون امی؟ 11 00:03:29,113 --> 00:03:36,760 ‫ولی این شنل مثل سس زیاده. ‫مزه واقعی غذا رو می‌پوشونه. 12 00:03:36,874 --> 00:03:39,400 ‫لباساشو دربیار، کلی! 13 00:03:39,514 --> 00:03:43,122 ‫خودم این کارو می‌کنم. 14 00:03:47,795 --> 00:03:52,438 ‫- اسم شوهرتون چیه، خانم؟ ‫- سر آگوستوس فارثینگدِیل. 15 00:03:53,676 --> 00:03:56,725 ‫- ژنراله؟ ‫- سرهنگه، مثل شما. 16 00:03:56,836 --> 00:04:02,719 ‫زبان‌تون رو نگه دارین، خانم. ‫اگه اصلاً خانم باشین. 17 00:04:02,837 --> 00:04:05,204 ‫شبیه یه پرتغالی هستی. 18 00:04:05,317 --> 00:04:11,963 ‫این حلقه نامزدیمه، با حروف ‫اول اسممون. این مدرکه. 19 00:04:14,558 --> 00:04:17,607 ‫- چند وقته ازدواج کردین؟ ‫- ۶ ماه. 20 00:04:17,718 --> 00:04:21,565 ‫پس هنوز برقش نرفته، نه؟ 21 00:04:21,679 --> 00:04:24,728 ‫اینجا جلوی کلیسا چیکار می‌کنی؟ 22 00:04:24,839 --> 00:04:28,844 ‫می‌گن مجسمه مریم مقدس قدرت‌های خاصی داره. 23 00:04:30,160 --> 00:04:33,960 ‫اومدم برای بچه دعا کنم. 24 00:04:34,080 --> 00:04:38,324 ‫پس لرد فارثینگدِیل داره الکی شلیک می‌کنه؟ 25 00:04:38,440 --> 00:04:43,766 ‫تا قبل از غروب آفتاب یه ‫شکم سیر حسابی بهت می‌دم. 26 00:04:43,881 --> 00:04:46,851 ‫- خانم، شوهرتون ثروتمنده؟ ‫- خیلی. 27 00:04:46,961 --> 00:04:50,762 ‫فکر کن چقدر پول میده تا زنش رو برگردونه. 28 00:04:50,882 --> 00:04:52,930 ‫- خیلی. ‫- گوش کن. 29 00:04:53,042 --> 00:04:59,130 ‫- اگه شکمت پر از هِیکِسوِیل باشه چی؟ ‫- هیچی. 30 00:04:59,243 --> 00:05:05,444 ‫پس باید ازش دوری کنی، و اونم از ‫دیروز تا وقتی طلا رو بدست بیاریم. 31 00:05:05,563 --> 00:05:10,172 ‫باید یه مرغ دیگه برای دیگت پیدا کنی. 32 00:05:10,924 --> 00:05:14,326 ‫این مال منه. ‫بفرستش به مسافرخانه. 33 00:05:14,444 --> 00:05:17,687 ‫بریتانیایی‌ها اینجوری با ‫متحداشون رفتار می‌کنن؟ 34 00:05:17,804 --> 00:05:24,131 ‫ما زیر پرچم خاصی نیستیم. ‫الان داریم برای خودمون می‌جنگیم. 35 00:05:25,605 --> 00:05:29,167 ‫خانم، امشب با من شام می‌خوری. 36 00:05:29,286 --> 00:05:35,692 ‫مرغ درست می‌کنم، با سیر و ‫روغن زیتون، و یه شراب قرمز خوب. 37 00:06:15,490 --> 00:06:19,735 ‫- صبح بخیر، آقا. ‫- یه نامه باج‌خواهی گرفتم. 38 00:06:19,851 --> 00:06:24,254 ‫می‌خوان شارپ رو با طلا بفرستم. ‫چرا اونو می‌خوان؟ 39 00:06:24,371 --> 00:06:28,058 ‫- از کجا باید بدونم؟ ‫- پیداش می‌کنی! 40 00:06:28,172 --> 00:06:33,212 ‫چرا شما مسئول اطلاعات هستین ‫وقتی نمی‌دونین چرا اونو می‌خوان؟ 41 00:06:33,332 --> 00:06:36,860 ‫این فقط یکی از دو تا ‫چیزیه که نمی‌فهمم، آقا. 42 00:06:36,973 --> 00:06:40,773 ‫اون یکی هم زحمت شما ‫برای آگوستوس فارثینگدِیله. 43 00:06:40,893 --> 00:06:46,219 ‫یه احمق انگلیسی که دنبال افتخار ‫تو اسپانیا با چند تا اسب می‌گرده. 44 00:06:46,334 --> 00:06:48,985 ‫حداقل شما اونو می‌شناسین. 45 00:06:49,094 --> 00:06:56,616 ‫۶ هفته، بعدش زنش رو ول ‫می‌کنه بره یه دهکده نزدیک مرز. 46 00:06:56,735 --> 00:07:03,141 ‫حالا فراری‌ها گرفتنش و ‫برای آزادی‌ش پول می‌خوان. 47 00:07:03,255 --> 00:07:06,658 ‫پولش رو داره. ‫ثروتمنده، بذار پول بده. 48 00:07:06,776 --> 00:07:09,780 ‫این نامه از لندن اومده، نِیرن. 49 00:07:09,896 --> 00:07:15,586 ‫سر آگوستوس به عنوان نماینده‌ی ‫پادشاه تو پرتغال منصوب شده. 50 00:07:15,697 --> 00:07:21,306 ‫مُتحدای ما. هرچی بخوایم ‫باید از سر آگوستوس بخوایم. 51 00:07:21,417 --> 00:07:24,228 ‫- خدایا. ‫- چند ساعت دیگه اینجاست. 52 00:07:24,338 --> 00:07:27,626 ‫می‌خواد بشنوه ‫چطوری زنش رو نجات می‌دیم. 53 00:07:27,738 --> 00:07:31,140 ‫- داری گوش می‌کنی؟ ‫- بله آقا. 54 00:07:31,258 --> 00:07:33,466 ‫پس خوب گوش کن. 55 00:07:33,579 --> 00:07:38,346 ‫فرانسوی‌ها خیلی زود حمله می‌کنن. ‫به پرتغالی‌ها نیاز دارم. 56 00:07:38,459 --> 00:07:40,382 ‫نیاز دارم به... 57 00:07:40,499 --> 00:07:45,791 ‫- دوست. سر آگوستوس تنها ‫کسیه که می‌تونه همه کار کنه. 58 00:07:45,900 --> 00:07:49,950 ‫خیلی فشار میاره ‫تا زنش رو برگردونه. 59 00:07:50,060 --> 00:07:55,147 ‫پس من هم به تو فشار می‌آورم. ‫و تو، نِیرن؟ 60 00:07:55,261 --> 00:07:58,185 ‫من به کاپیتان شارپ فشار می‌آورم. 61 00:08:30,144 --> 00:08:33,433 ‫چه بازی‌ای! 62 00:08:39,385 --> 00:08:44,836 ‫رامونا، دوست قدیمی من. 63 00:08:48,506 --> 00:08:53,638 ‫- تو، سرباز؟ ‫- سرهنگ، اوه، خدایا. 64 00:08:53,747 --> 00:08:58,594 ‫- بلند شو، آقا. ‫- بخواب، آقا. 65 00:08:58,707 --> 00:09:02,429 ‫میام، سرهنگ. 66 00:09:09,588 --> 00:09:14,914 ‫- رسیدم، حالتون چطوره آقا؟ ‫- اسم، درجه! 67 00:09:15,029 --> 00:09:18,317 ‫سرجوخه پاتریک هارپر. ‫تیپ ۹۵ تفنگدارها. 68 00:09:18,429 --> 00:09:22,879 ‫شنیدم فحاشی کردید، سرجوخه. ‫چطور جرات می‌کنی به یه افسر فحاشی کنی؟ 69 00:09:22,990 --> 00:09:27,632 ‫ببخشید آقا. ‫حتما بی‌اختیاری بوده. 70 00:09:27,750 --> 00:09:34,635 ‫- این وحشیا کین؟ ‫- سربازای برگزیده ان، آقا. 71 00:09:34,751 --> 00:09:39,633 ‫- نوار سفید رو می‌پوشن. ‫- زیاد طول نمی‌کشه. 72 00:09:39,752 --> 00:09:43,279 ‫و تو هم درجه‌ات رو از دست میدی، هارپر. 73 00:09:43,392 --> 00:09:48,523 ‫لرد ولینگتون از رفتار نامناسبتون ‫باخبر میشه. 74 00:09:48,632 --> 00:09:53,844 ‫ببخشید آقا. ‫زیر نظر من بودن، آقا. 75 00:09:53,953 --> 00:09:58,163 ‫زیر نظر تو، آقا؟ ‫تو کی هستی که دستور بدی؟ 76 00:10:02,354 --> 00:10:05,039 ‫من افسر هستم، آقا. 77 00:10:05,154 --> 00:10:08,955 ‫- اونا افسرن، آقا؟ ‫- آره، آقا. 78 00:10:09,075 --> 00:10:12,045 ‫کاپیتان شارپ، ‫تیپ ۹۵ تفنگدارها. 79 00:10:12,155 --> 00:10:19,278 ‫شارپ ‫تو لیسبون اسمتو شنیدم. 80 00:10:19,396 --> 00:10:23,003 ‫این شما هستید که ‫ولینگتون ارتقا دادتون؟ 81 00:10:23,116 --> 00:10:27,839 ‫- بله، آقا. ‫- همیشه فکر می‌کردم احمقانه‌ست. 82 00:10:27,957 --> 00:10:32,565 ‫می‌خوام با ولینگتون ‫درباره رفتارت صحبت کنم. 83 00:10:32,677 --> 00:10:38,765 ‫اینا کین، آقا آگوستوس؟ ‫سرگرد نیرن از ستاد ولینگتون. 84 00:10:38,878 --> 00:10:43,440 ‫- فکر کنم شما فارثینگدال باشید. ‫- بله، نیرن هستم. 85 00:10:43,558 --> 00:10:46,687 ‫می‌خوام از یکی از افسرهاتون ‫شکایت کنم. 86 00:10:46,799 --> 00:10:54,160 ‫لرد ولینگتون منتظرتونه. می‌خواد درباره ‫اون چیزی که تو نامه نوشتید صحبت کنه. 87 00:10:56,079 --> 00:11:02,008 ‫اول می‌خوام یه دوش بگیرم و لباس عوض کنم. ‫چادر من کجاست، نیرن؟ 88 00:11:02,120 --> 00:11:05,761 ‫آخرین چادر سمت راست. ‫آب گرم براتون آماده می‌کنم. 89 00:11:12,601 --> 00:11:18,962 ‫اون سرهنگ اومد که تورو سرگرد کنه، ‫باورت میشه؟ 90 00:11:19,082 --> 00:11:21,244 ‫نه واقعا، آقا. 91 00:11:21,362 --> 00:11:24,491 ‫- به خدا راست میگم، شارپ. ‫- سمت چپه. 92 00:11:24,602 --> 00:11:29,643 ‫- به خدا قسم، شارپ. ‫- پس ارتقا پیدا نکردم؟ 93 00:11:31,003 --> 00:11:32,573 ‫شاید نه. 94 00:11:32,683 --> 00:11:36,609 ‫- چادر ولینگتون، ساعت ۷ عصر. ‫- چرا؟ 95 00:11:36,724 --> 00:11:38,965 ‫اگه شکایت رو قبول کنم چی؟ 96 00:11:39,084 --> 00:11:44,888 ‫مرد باش، شارپ. ‫به خاک بیفت و خاک بخور. 97 00:11:45,005 --> 00:11:48,896 ‫ولی اول اسبا رو از راکت‌ها جدا کن. 98 00:11:49,005 --> 00:11:55,207 ‫شاید خوش شانس باشم. شاید یکی از ‫راکت‌ها منو به آسمون ببره. 99 00:11:55,326 --> 00:11:58,011 ‫این روحیه‌ی درستی هست، شارپ. 100 00:12:10,767 --> 00:12:17,413 ‫خیلی قابل اعتماد، ستوان. ‫ده شلیک، همه خطا. 101 00:12:17,528 --> 00:12:20,418 ‫- اسب‌ها، هارپر. ‫- صبر کن. 102 00:12:20,528 --> 00:12:23,738 ‫یه شلیک دیگه؟ 103 00:12:23,849 --> 00:12:30,459 ‫دیوونه بودم اگه یه شلیک دیگه ‫می‌خواستم ببینم، ستوان. 104 00:12:38,770 --> 00:12:46,053 ‫باشه، یه شلیک دیگه. ولی اگه خطا ‫کردید، اسب‌ها رو می‌گیریم. 105 00:12:46,451 --> 00:12:49,136 ‫- دوباره، پت. ‫- بله قربان! 106 00:12:49,251 --> 00:12:55,658 ‫- کجا می‌ری، آقا؟ ‫- یه کم استراحت کنم، تو انبار. 107 00:12:58,012 --> 00:13:00,379 ‫راکت‌اندازها، آماده! 108 00:13:14,374 --> 00:13:18,299 ‫باشه، پرچم رو نشون بده، پت. 109 00:13:23,735 --> 00:13:27,706 ‫با سرجوخه بیلی اسمیت از باداخوز ‫ملاقات کردم. 110 00:13:27,815 --> 00:13:32,617 ‫اون کنار شورکلیف بود، ‫جایی که راکت‌ها ساخته می‌شن. 111 00:13:37,536 --> 00:13:43,738 ‫گفتن که هدف‌گیریشون اشتباه بوده، ‫ولی دارن مستقیم به سمت ما میان. 112 00:13:47,577 --> 00:13:51,788 ‫- صبح بخیر، ریچارد کجاست؟ ‫- تو انبار. 113 00:13:53,178 --> 00:13:57,069 ‫راکت‌اندازها، آماده شلیک. 114 00:13:58,498 --> 00:14:00,263 ‫برگرد، ترزا. 115 00:14:00,379 --> 00:14:06,421 ‫فتیله رو روشن کن. فاصله بگیر. 116 00:14:11,460 --> 00:14:13,781 ‫ترزا! 117 00:14:39,183 --> 00:14:43,154 ‫صبح بخیر، خانم ترزا. ‫سلام، خانم ترزا. 118 00:14:43,263 --> 00:14:47,234 ‫به گیلیند بگو که موفق شد. 119 00:14:47,343 --> 00:14:50,791 ‫- اسب‌ها رو می‌تونه نگه داره. ‫- بله قربان! 120 00:14:51,784 --> 00:14:57,507 ‫دلم برات تنگ شده بود. دخترمون ‫چطوره؟ آنتونیاو چطور؟ 121 00:14:57,624 --> 00:15:02,631 ‫- روحیه‌ی آزادی داره. ‫- مثل مادرش. 122 00:15:02,745 --> 00:15:06,306 ‫اولین چیزی که توجهتو جلب کرد چی بود؟ 123 00:15:06,425 --> 00:15:13,196 ‫چشماش. همه چی رو می‌بینه. ‫یه تیرانداز ماهر میشه، مثل تو. 124 00:15:26,227 --> 00:15:29,914 ‫جناب، این شارپ پنج دقیقه ‫دیر کرده. 125 00:15:30,028 --> 00:15:34,078 ‫بماند رفتار صبحش. باید باهاش ‫صحبت کنید. 126 00:15:34,188 --> 00:15:39,753 ‫ببخشید، سرهنگ. ‫گیرافتاده بودیم به کتابتون. 127 00:15:39,869 --> 00:15:43,237 ‫"نکاتی برای افسران جوان در جنگ، - 128 00:15:43,349 --> 00:15:46,593 ‫- با اشاره به اسپانیا". 129 00:15:46,710 --> 00:15:54,071 ‫تبریک. قبل از اومدن به... ‫اسپانیا، این نشون میده اعتماد به نفس داره. 130 00:15:54,190 --> 00:15:57,752 ‫مطمئناً. فوق العاده بود، آقا آگوستوس. 131 00:15:57,871 --> 00:16:02,479 ‫از لطف و محبت شما سپاسگزارم، ‫جناب عالی. 132 00:16:02,591 --> 00:16:05,640 ‫ولی خیلی نگران همسرم هستم. 133 00:16:08,752 --> 00:16:11,323 ‫جناب عالی. 134 00:16:11,432 --> 00:16:16,758 ‫صبحتون بخیر خانم. سرهنگ فانهینگدال، ‫نماینده‌ی دربار در لیسبون. 135 00:16:16,873 --> 00:16:21,037 ‫فرمانده مورنو، از ‫چریک‌های اسپانیایی. 136 00:16:21,153 --> 00:16:25,921 ‫خانم باید تو عملیات شرکت کنه. ‫و شارپ، از گردان 95. 137 00:16:26,034 --> 00:16:33,395 ‫با هم آشنا شدیم. خیلی دیر شده. ‫من بی‌وقت‌رسیدگی رو تحمل نمی‌کنم. 138 00:16:33,514 --> 00:16:39,158 ‫معذرت می‌خوام. بازرسی موشک‌ها ‫یک ساعت طول کشید. 139 00:16:39,275 --> 00:16:43,599 ‫خیلی ناراحتم که اسب‌ها رو گیر نیاوردین. 140 00:16:43,715 --> 00:16:50,076 ‫- شارپ، موشک‌ها قابل استفاده هستن؟ ‫- نه دقیقاً، ولی صداش. 141 00:16:50,196 --> 00:16:53,564 ‫- صداش وحشتناکه. ‫- ترسیدی؟ 142 00:16:53,676 --> 00:16:56,601 ‫خیلی ترسیدم، جناب عالی. 143 00:16:56,717 --> 00:17:01,325 ‫شارپ آدم مناسبی برای فرستادن ‫با پول گروگان هست، جناب عالی؟ 144 00:17:01,437 --> 00:17:05,159 ‫مگه با اولین شلیک فرار می‌کنه؟ 145 00:17:05,278 --> 00:17:06,689 ‫این چه حرفیه؟ 146 00:17:06,798 --> 00:17:14,286 ‫من برای شنیدن حرفای موشکی نیومدم. ‫حالا همسرم چی؟ 147 00:17:14,399 --> 00:17:19,007 ‫- پول گروگان رو آوردین؟ ‫- 500 گینس. 148 00:17:19,119 --> 00:17:24,570 ‫خوبه. فراری‌ها پول رو از شارپ می‌گیرن. 149 00:17:24,680 --> 00:17:28,730 ‫اون از وقتی سرباز ساده ‫بود، اینا رو می‌شناسه. 150 00:17:28,840 --> 00:17:33,130 ‫این با ارتقا به درجه‌ی سربازی ‫ساده می‌رسه. من موافق نیستم. 151 00:17:33,241 --> 00:17:36,529 ‫جناب عالی، اجازه هست حرف بزنم؟ 152 00:17:36,641 --> 00:17:41,807 ‫آقا آگوستوس حق داره که بگه ‫کسایی که دنبال منن، منو می‌شناسن. 153 00:17:41,921 --> 00:17:44,243 ‫من یه سرجوخه سختگیر بودم. 154 00:17:44,362 --> 00:17:50,085 ‫معقوله که فکر کنن میان ‫حسابای قدیمیمونو صاف کنن و سرمو ببرن. 155 00:17:50,202 --> 00:17:56,006 ‫ولی اگه آگوستوس ازم خوشش نمیاد، ‫با کمال میل خودم میرم. 156 00:17:57,963 --> 00:18:03,368 ‫من شارپ رو به عنوان پیک قبول می‌کنم، ‫اگه امکانش باشه، جناب عالی. 157 00:18:04,844 --> 00:18:07,450 ‫برو، نیرن. 158 00:18:12,205 --> 00:18:15,891 ‫رسیدیم. آدرادوس اینجاست. 159 00:18:16,005 --> 00:18:18,372 ‫سه روز راه تو این منطقه. 160 00:18:18,485 --> 00:18:24,334 ‫اسپانیایی‌ها بهش می‌گن راه خدا، چون ‫راه پرتغال به اسپانیاست. 161 00:18:24,446 --> 00:18:30,806 ‫ما می‌تونیم پول رو تا رودخونه اسکورت کنیم. ‫اونجا زیر پرچم سفید می‌ایستیم. 162 00:18:30,927 --> 00:18:37,572 ‫شارپ و یکی دیگه ادامه میدن، فقط با ‫اسلحه‌های شخصی. 163 00:18:37,687 --> 00:18:44,048 ‫اگه مشکلی پیش بیاد، قول دادن که ‫سر لیدی فانهینگدال رو ببرن. 164 00:18:44,168 --> 00:18:48,890 ‫و چیزای دیگه. همین بود، جناب عالی. 165 00:18:49,008 --> 00:18:52,218 ‫- شما چی می‌گین، شارپ؟ ‫- موقع سپیده‌دم، جناب عالی. 166 00:18:54,409 --> 00:18:57,333 ‫خوبه. سرهنگ؟ 167 00:18:57,449 --> 00:19:03,378 ‫- دوست دارم خودم برم. ‫- اونوقت می‌گیرنت و قیمت رو بالا می‌برن. 168 00:19:03,490 --> 00:19:10,295 ‫من نگران رفتار شارپ و مرداش هستم. 169 00:19:10,411 --> 00:19:16,180 ‫همسرم یه خانم هست. باید ‫به شارپ یه سری اصول رو یادآوری کنید، - 170 00:19:16,291 --> 00:19:23,414 ‫- تو رفتار، که لزوماً تو تربیتش ‫وجود نداشته. 171 00:19:24,612 --> 00:19:28,014 ‫چه جرأتی داره اینجوری ‫حرف می‌زنه، جناب عالی؟ 172 00:19:28,132 --> 00:19:33,219 ‫مورنوها مردای با غیرت رو می‌شناسن ‫و ما اراجیف‌گوها رو می‌شناسیم. 173 00:19:33,333 --> 00:19:41,060 ‫آقا آگوستوس اراجیف می‌گه. ‫دهنتو ببند، قبل از اینکه من ببندمش. 174 00:19:41,174 --> 00:19:43,939 ‫چه جرأتی داری، خانم؟ 175 00:19:44,054 --> 00:19:49,186 ‫آقا آگوستوس یه نکته‌ی درستی گفت. ‫مردای تو ممکنه بی‌ادب باشن. 176 00:19:49,295 --> 00:19:55,541 ‫آقا آگوستوس یه کتاب در مورد آداب ‫معاشرت نوشته، که باید امشب بخوننش. 177 00:19:55,655 --> 00:19:58,023 ‫توش چیزای خوبی نوشته. گوش کن: 178 00:19:58,136 --> 00:20:05,099 ‫"موقع راه رفتن، باید صف حفظ بشه. ‫هیچ فحاشی نباید انجام بشه." 179 00:20:05,216 --> 00:20:09,381 ‫این قسمت رو برای مردات بخون، ‫بعد از نماز شب. 180 00:20:09,497 --> 00:20:12,501 ‫اسب‌های وحشی هم نمی‌تونستن جلوی منو بگیرن. 181 00:20:12,617 --> 00:20:18,307 ‫از اسب حرف نزن، شارپ. برو بیرون! 182 00:20:21,018 --> 00:20:27,868 ‫اگه مرد بودی، دعوتت ‫می‌کردم به دوئل. و می‌کشتمت. 183 00:20:33,379 --> 00:20:40,343 ‫خیلی نزدیکه. بهش می‌گن "سوزن" ، ‫نپرس چرا. 184 00:20:40,460 --> 00:20:44,784 ‫- من تو خطر هستم؟ ‫- سرهنگ رو تا محل اقامتش اسکورت کن. 185 00:20:52,621 --> 00:20:58,629 ‫- شارپ، خونسرد باش. ‫- دوست داره سرگرد بشه. 186 00:20:58,742 --> 00:21:02,792 ‫- فکر می‌کنی نجاتش بدیم؟ ‫- هیچوقت. 187 00:21:02,902 --> 00:21:07,192 ‫وقتی پول رو بگیرن، تا سرحد مرگ ‫باهاش حال می‌کنن. هر جور شده. 188 00:21:07,303 --> 00:21:10,785 ‫من برای شارپ متاسفم. 189 00:21:15,704 --> 00:21:21,632 ‫کجاست؟ اوه، اینجاست. ‫اینجا. برو. 190 00:21:21,633 --> 00:21:29,633 ‫نه، هارپر. 191 00:21:59,348 --> 00:22:01,077 ‫بخور. 192 00:22:01,188 --> 00:22:08,198 ‫اون 95 تا سرباز خوب. اول تو ‫دعوا رفتن، آخرشم دوباره رفتن بیرون. 193 00:22:15,350 --> 00:22:22,438 ‫"سربازا نباید تو ‫آب و هوای گرم با زن‌ها معاشرت کنن." 194 00:22:26,271 --> 00:22:32,119 ‫شنیدم رامون رو چاق کردی. کار خوبی کردی. 195 00:22:35,992 --> 00:22:41,158 ‫مرسی. حس پدر شدن خیلی باحاله. 196 00:22:41,272 --> 00:22:46,723 ‫خوشحالم که اینطوره، ولی من پدر خوبی نیستم. 197 00:22:46,833 --> 00:22:53,001 ‫- اسمش رو نذار رو من. ‫- نمیذارم. 198 00:22:53,114 --> 00:22:59,201 ‫- تمام تمرکز رو بذار رو چادر فن‌هینگدال. ‫- فن‌هینگدال، هارپر. 199 00:22:59,314 --> 00:23:04,799 ‫اون مثل آشغال پول پخش ‫می‌کنه تا یه چیزی ازت پیدا کنه. 200 00:23:04,915 --> 00:23:08,920 ‫اون باهام راجع به تو و ترزا حرف زد. 201 00:23:09,035 --> 00:23:14,520 ‫- چی گفت؟ ‫- گفت که تو با ترزا لاس میزنی. 202 00:23:14,636 --> 00:23:19,119 ‫خیلی خوشحال شد و یه سکه نقره بهم داد. 203 00:23:19,236 --> 00:23:24,687 ‫خوب، بده به رامون. حقش هست. 204 00:23:24,797 --> 00:23:28,483 ‫اول شکم چاق تو، حالا شکم چاق اون. شب بخیر. 205 00:23:28,597 --> 00:23:35,288 ‫- شب بخیر آقا. شب بخیر خانم ترزا. ‫- شب بخیر. 206 00:23:37,958 --> 00:23:44,922 ‫هوی! زیادی خواستن نیست ‫که بگیم یه کم از اینجا برید کنار؟ 207 00:23:45,039 --> 00:23:49,044 ‫یه کم به شارپ خلوت بدید. 208 00:23:49,799 --> 00:23:55,603 ‫برای آقا آگوستوس، یه ‫ولتر و یه دو ساد میارن. 209 00:23:55,720 --> 00:24:01,251 ‫- اما باهاش برگرد. ‫- حتما آقا. 210 00:24:01,361 --> 00:24:05,764 ‫- شب بخیر آقا. ‫- شب بخیر هریس. 211 00:24:47,405 --> 00:24:53,766 ‫- دو هفته دیگه کریسمسه. ‫- هوا خیلی سرده که درش بیارم. 212 00:24:54,966 --> 00:24:58,494 ‫- نمیتونی تو رختخواب درش بیاری؟ ‫- آره. 213 00:25:16,088 --> 00:25:24,088 ‫- از فن‌هینگدال متنفرم. ‫- فقط زنش رو دلتنگ شده. 214 00:25:24,649 --> 00:25:29,861 ‫من بعضی وقتا همین حس رو نسبت به تو دارم. 215 00:25:29,970 --> 00:25:36,377 ‫من همین حس رو نسبت به آنتونی دارم. دلتنگشم. 216 00:25:36,491 --> 00:25:43,375 ‫حتما زنش خیلی خوشگله. 217 00:25:43,491 --> 00:25:48,578 ‫خوشگل؟ از کجا میدونی؟ 218 00:25:48,692 --> 00:25:54,813 ‫از وقتی که از لاس زدن تو با من خوشحال شد. 219 00:25:54,932 --> 00:25:59,894 ‫میترسید که تو عاشق زنش بشی. 220 00:26:00,013 --> 00:26:08,013 ‫مثل موشک سریع فکر ‫میکنی. من نمیتونم دنبالت بیام. 221 00:26:08,574 --> 00:26:15,618 ‫- راسته که با من لاس میزنی؟ ‫- هارپر یه کم کم شنواست. 222 00:26:15,735 --> 00:26:20,138 ‫گفتم که ازت بدم میاد. 223 00:26:23,615 --> 00:26:27,701 ‫عجیب نیست که هارپر انقدر خوشحال بود. 224 00:26:27,816 --> 00:26:30,183 ‫چون قراره پدر بشه؟ 225 00:26:30,296 --> 00:26:35,098 ‫نه، چون یه سکه گرفت. 226 00:26:39,657 --> 00:26:42,547 ‫محاله. 227 00:26:52,218 --> 00:26:56,827 ‫- چی شده ایزابلا؟ ‫- بهتره نبینی. 228 00:27:00,979 --> 00:27:06,430 ‫آروم باش. من با یه سرهنگ ‫فرانسوی ازدواج کردم. 229 00:27:06,540 --> 00:27:12,104 ‫قبل از جنگ عاشق هم ‫شدیم. اون شجاعه، زود میاد. 230 00:27:12,780 --> 00:27:17,947 ‫من با یه سرهنگ انگلیسی ‫ازدواج کردم. یه ترسو. 231 00:27:18,061 --> 00:27:21,144 ‫اصلا نمیاد. 232 00:27:25,062 --> 00:27:31,149 ‫زنم رو برگردونید، هر ‫کدومتون یه گینیه میگیرید. 233 00:27:31,262 --> 00:27:34,984 ‫اگه کسی از رفتارتون ‫شکایت کنه، دارتون میزنن. 234 00:27:35,103 --> 00:27:37,788 ‫- خوب رفتار کنید. ‫- چشم آقا. 235 00:27:37,903 --> 00:27:40,713 ‫فرماندهی رو به عهده بگیر کاپیتان شارپ. 236 00:27:43,584 --> 00:27:50,069 ‫- هنوز ازش ناراحتی؟ ‫- بریم هارپر. 237 00:27:50,184 --> 00:27:54,156 ‫سربازا، به سلاح‌هاتون! 238 00:27:54,265 --> 00:27:56,950 ‫راست بپیچید. 239 00:27:57,065 --> 00:27:59,545 ‫راه بیفتید! 240 00:28:01,906 --> 00:28:05,831 ‫به راست نگاه کنید. 241 00:29:43,756 --> 00:29:46,600 ‫پرکینز. 242 00:30:16,679 --> 00:30:19,889 ‫اینو بگیر کلی. 243 00:30:25,440 --> 00:30:28,285 ‫خوش اومدی خونه شارپی. 244 00:30:43,802 --> 00:30:47,888 ‫عجیب نیست که هریس ولتر میخونه. 245 00:30:48,003 --> 00:30:51,564 ‫"Dieu n'est pas ‫pour les gros bataillons - 246 00:30:51,683 --> 00:30:57,453 ‫- mais pour ceux qui tire le mieux". 247 00:30:57,564 --> 00:31:04,493 ‫خدا با لشکرهای بزرگ نیست، ‫بلکه با بهترین تیراندازهاست. 248 00:31:04,604 --> 00:31:06,448 ‫خوبه واسه یه قورباغه. 249 00:31:10,405 --> 00:31:16,413 ‫فکر میکنی فراریا فردا اونو تسلیم میکنن؟ 250 00:31:16,526 --> 00:31:20,417 ‫حتما، وقتی پول رو بگیرن. 251 00:31:22,606 --> 00:31:26,692 ‫خیلی بد دروغ میگی ریچارد. 252 00:31:26,807 --> 00:31:32,928 ‫پس هیچوقت نمیتونم خیانت کنم. فوری میفهمی. 253 00:32:23,573 --> 00:32:30,616 ‫- میبینی چی میبینم؟ ‫- بعضی وقتا کاش کور بودم. 254 00:32:30,733 --> 00:32:36,935 ‫- انگار یه لشکر کامل. ‫- فقط همین نیست. به یونیفورم‌ها نگاه کن. 255 00:32:37,054 --> 00:32:40,456 ‫خدایا، فرانسویا هم هستن. 256 00:32:40,574 --> 00:32:44,734 ‫و اسپانیایی‌ها و پرتغالی‌ها. 257 00:32:45,175 --> 00:32:51,057 ‫اگه خبر پخش بشه، دیسیپلین خونه بهم می‌ریزه. 258 00:34:09,824 --> 00:34:16,230 ‫خانم، یه چیزی خنده‌دار ‫بهتون نشون بدم؟ خم بشید! 259 00:35:36,833 --> 00:35:40,235 ‫- امیدوارم شَارپی رو نکشه. ‫- چرا؟ 260 00:35:40,353 --> 00:35:48,239 ‫- خودم می‌کشمش. ‫- باید صبر کنی تا طلا رو بدست بیاریم. 261 00:35:48,354 --> 00:35:50,402 ‫درسته. 262 00:36:02,355 --> 00:36:04,483 ‫بیا شارپی. 263 00:36:04,595 --> 00:36:08,567 ‫- می‌شناسیش؟ ‫- نه، و اونم منو نمی‌شناسد. 264 00:36:08,676 --> 00:36:13,887 ‫ولی من تالاورا بودم، وقتی ‫که با فرانسوی‌ها جنگید. 265 00:36:13,996 --> 00:36:18,161 ‫حتما یادش نمیاد. افسرها به ‫درجه‌های پایین‌تر توجه نمی‌کنن. 266 00:36:39,519 --> 00:36:43,730 ‫- صبر کن، انگلیسی بلدی؟ ‫- بله. 267 00:36:43,840 --> 00:36:48,402 ‫- طلا رو نمی‌خوای، فراری؟ ‫- منو فراری صدا می‌کنی؟ 268 00:36:48,520 --> 00:36:53,003 ‫خب یه سگ مثل تو رو دیگه چی باید صدا کنم؟ 269 00:36:54,681 --> 00:36:56,729 ‫بمیر، فراری! 270 00:37:00,961 --> 00:37:05,126 ‫- اون فرانسوی کثیف رو بکش، آقا. ‫- میشل. 271 00:37:10,402 --> 00:37:16,570 ‫- آتش‌بس، به ناموس خودت. ‫- به ناموسم، آقا. 272 00:37:19,803 --> 00:37:25,891 ‫من کاپیتان ریچارد شارپ ‫هستم، از هنگ 95 ولینگتون. 273 00:37:26,004 --> 00:37:29,565 ‫پس فراری نیستی؟ 274 00:37:31,925 --> 00:37:36,692 ‫ما یه هدف داریم، آقا. این شوخی شماست. 275 00:37:36,805 --> 00:37:42,609 ‫ما رو وادار می‌کنی با هم بجنگیم. ‫حتما از یه جایی اون بالا نگاه می‌کنید. 276 00:37:46,046 --> 00:37:49,129 ‫هارپر، ولش کن. 277 00:37:51,567 --> 00:37:54,696 ‫بازی تموم شد. پول رو می‌خواین؟ 278 00:37:54,807 --> 00:37:58,016 ‫خانم‌ها رو با خودتون ببرید. 279 00:38:06,768 --> 00:38:11,935 ‫- دوبرتون، فرمانده گردان. ‫- سرهنگ؟ انگلیسیتون خیلی خوبه. 280 00:38:12,049 --> 00:38:14,290 ‫همسرم انگلیسیه. 281 00:38:14,409 --> 00:38:19,449 ‫- اینجا گروگان دارین؟ ‫- همسرم. 282 00:38:19,569 --> 00:38:24,656 ‫- می‌دونن شما شوهرشین؟ ‫- نه. 283 00:38:31,771 --> 00:38:36,732 ‫خوشحالم که اومدی، شارپی. 284 00:38:36,851 --> 00:38:39,092 ‫کمرت چطوره؟ 285 00:38:39,211 --> 00:38:43,695 ‫- این کیه؟ ‫- اسمش هِیکس‌ویلِ. 286 00:38:43,812 --> 00:38:46,622 ‫عبادیه هیکس‌ویل. 287 00:38:46,732 --> 00:38:51,375 ‫یه بار منو شلاق زد. هارپر رو هم شلاق زد. 288 00:38:51,493 --> 00:38:56,943 ‫سعی کرد به زنم تجاوز کنه. ‫قسم خوردم که می‌کشمش. 289 00:39:12,855 --> 00:39:16,746 ‫اون فاحشه اسپانیایی‌ات چطوره، شارپی؟ 290 00:39:18,896 --> 00:39:25,177 ‫- شلیک کن، بعد مارشال‌تون می‌میره. ‫- ساکت شو. 291 00:39:27,736 --> 00:39:32,379 ‫- دوستان من. ‫- ولش کن. 292 00:39:32,497 --> 00:39:36,900 ‫گفتم ولش کن! 293 00:39:46,258 --> 00:39:51,299 ‫دوستان من. بیاین با هم نجنگیم. 294 00:39:53,939 --> 00:40:00,471 ‫بیاین غذا بخوریم. خوبه؟ اینجا. 295 00:40:02,300 --> 00:40:05,986 ‫عالیه، خیلی عالیه. 296 00:40:06,100 --> 00:40:12,905 ‫این دِرونِ. خودش رو "مارشال پُت ‫او فو" صدا می‌کنه. یه آشپز خوبه. 297 00:40:30,103 --> 00:40:35,986 ‫بس کن حرفای فرانسوی، شارپی. اگه ‫می‌خواین زن‌ها رو بدین، طلا رو به من بدین. 298 00:40:45,625 --> 00:40:49,550 ‫گوش کن. گروگان‌های زن ما. 299 00:40:49,665 --> 00:40:56,231 ‫سعی کرد فرار کنه. ما ‫داغش می‌کنیم. درد داره. 300 00:40:56,346 --> 00:41:01,557 ‫می‌خواین خانم‌ها رو ‫ببینین، شارپی؟ دنبالم بیاین. 301 00:41:07,987 --> 00:41:13,551 ‫خنده‌داره، یه زن انگلیسی ‫برای اون فرانسوی داریم. 302 00:41:13,667 --> 00:41:18,913 ‫و یه نیمه پرتغالی برای فارثینگدِیل. 303 00:41:19,028 --> 00:41:21,315 ‫خنده‌داره. 304 00:41:30,669 --> 00:41:33,400 ‫دوپونت! 305 00:41:37,790 --> 00:41:41,237 ‫این مال شماست، سرهنگ. 306 00:41:41,350 --> 00:41:45,561 ‫ولی حرف فرانسوی نزن. ‫یه کلمه، برمی‌گردی تو سلول. 307 00:41:45,671 --> 00:41:48,197 ‫مثل مسیحی‌ها انگلیسی حرف بزن. 308 00:41:51,991 --> 00:41:58,443 ‫خانم، من سرهنگ بِشوپ هستم. ‫شوهرتون رو می‌شناسم، سرهنگ دوبرتون. 309 00:41:59,752 --> 00:42:05,396 ‫- سلامش رو می‌رسونه. ‫- حالش خوبه، سرهنگ؟ 310 00:42:07,433 --> 00:42:11,563 ‫خیلی نگران شماست، خانم. و شما؟ 311 00:42:14,154 --> 00:42:22,154 ‫تو اوج شکوفایی‌ام پژمرده‌ام. گم ‫شده در تاریکی تنها. تاریکی تنها. 312 00:42:25,435 --> 00:42:31,317 ‫می‌فهمم چرا اینقدر دوستتون ‫داره. زیبا و درخشانید. 313 00:42:33,076 --> 00:42:38,845 ‫چه قشنگ. حالا نوبت شارپیه. 314 00:42:38,956 --> 00:42:41,767 ‫بیا خانم فارثینگدِیل. 315 00:42:58,318 --> 00:43:04,406 ‫- کاپیتان شارپ از هنگ 95. ‫- ایزابلا، خانم فارثینگدِیل. 316 00:43:05,759 --> 00:43:11,403 ‫- باید شما رو به خونه ببرم، خانم. ‫- شارپی، نظرمون عوض شد. 317 00:43:11,520 --> 00:43:14,126 ‫- باید دوبرابر پول بدین. ‫- پول رو دادیم! 318 00:43:14,240 --> 00:43:18,211 ‫این پول پاکدامنی‌اش بود، ‫ولی فقط برای پنج روز. 319 00:43:18,320 --> 00:43:22,485 ‫همون موقع برگردین، با دوبرابر پول، آقا. 320 00:43:22,601 --> 00:43:26,731 ‫چطور باید می‌فهمیدیم که ولش کردین؟ 321 00:43:26,841 --> 00:43:33,805 ‫باید به من اعتماد کنی. یه دقیقه ‫دیرتر بیاین، بهشون یه حالی می‌دهیم. 322 00:43:35,202 --> 00:43:40,892 ‫اونو بین بچه‌ها پخش کن. خیلی باحاله. 323 00:43:41,003 --> 00:43:44,894 ‫خانم، فضایل خودتو نشون بده. 324 00:43:45,003 --> 00:43:47,574 ‫لباساشو دربیارین. 325 00:43:48,723 --> 00:43:55,255 ‫منو نمیشناسی؟ ‫از نبرد تالاورا. 326 00:43:55,364 --> 00:44:01,771 ‫- فکر کنم اسمتو یادمه. ‫- واسه سربازای ساده اسمی وجود نداره، شارپی. 327 00:44:02,525 --> 00:44:04,687 ‫ولش کن اون فرانسوی رو. 328 00:44:05,525 --> 00:44:11,215 ‫نه، اگه میخواید کسی رو تحقیر کنید، ‫منو تحقیر کنید. 329 00:44:14,886 --> 00:44:18,937 ‫خانم، به شارپی نشون بده چی داری. 330 00:44:28,808 --> 00:44:34,178 ‫شارپی، سرتو بالا بگیر. ‫یا اینکه می‌زنمش. 331 00:44:34,288 --> 00:44:39,011 ‫خانم، لباساتو دربیار. 332 00:44:41,569 --> 00:44:44,140 ‫خدمتتون عرض کنم خانم. 333 00:44:52,770 --> 00:45:00,622 ‫به شوهرش سلام برسونم؟ ‫پیامی چیزی داری؟ 334 00:45:01,411 --> 00:45:04,893 ‫زود برگرد، کاپیتان شارپ. 335 00:45:05,011 --> 00:45:10,781 ‫دیگه کافیه شارپ. ‫ببرشون. 336 00:45:26,374 --> 00:45:30,504 ‫پیامی از ژنرال ولینگتون ‫دارم. 337 00:45:34,694 --> 00:45:37,380 ‫ژنرال ولینگتون قول داده- 338 00:45:37,495 --> 00:45:43,855 ‫- که هر کسی تا قبل از سال نو ‫سر پستش حاضر نشه رو دار بزنه. 339 00:45:53,256 --> 00:45:56,978 ‫پنج روز دیگه، شارپی. 340 00:46:08,658 --> 00:46:12,583 ‫زنم آرومه، ‫ولی خیلی عصبی به نظر میرسید. 341 00:46:12,698 --> 00:46:17,546 ‫شعر میخوند. "من در اوج شکوفایی‌ام ‫پژمرده می‌شوم. گم‌شده در تاریکی تنهائی." 342 00:46:17,659 --> 00:46:20,503 ‫ببین کسی این شعرو می‌شناسه یا نه. 343 00:46:20,619 --> 00:46:23,783 ‫- چرا؟ ‫- فکر کنم یه پیام بوده. 344 00:46:23,900 --> 00:46:26,426 ‫به من ربطی نداره. 345 00:46:26,540 --> 00:46:29,305 ‫شاید بتونه لیدی فانینگدِیل رو نجات بده. 346 00:46:30,420 --> 00:46:35,143 ‫مگه نمیخوای زنتو نجات بدی؟ 347 00:46:35,261 --> 00:46:38,708 ‫حاضرم برای نجاتش بمیرم. 348 00:46:38,821 --> 00:46:44,864 ‫فرمانده‌های فرانسوی من، واسه نجات ‫زن انگلیسی من، جونشونو حروم نمیکنن. 349 00:46:51,742 --> 00:46:56,590 ‫- حالا چی کار میکنی سرهنگ؟ ‫- اسکورت من، باید برم. 350 00:46:56,703 --> 00:46:59,946 ‫یه آدم بی رتبه به یه سرهنگ دستور میده؟ 351 00:47:00,063 --> 00:47:04,865 ‫مگه شما سرگرد ندارید که به ‫ژنرال‌ها دستور بده؟ مواظب باش. 352 00:47:04,984 --> 00:47:09,194 ‫همینه که میخواد زنمو ول کنه. ‫هیچ آبرویی نداره. 353 00:47:12,985 --> 00:47:14,510 ‫اون انگلیسی؟ 354 00:47:15,785 --> 00:47:21,668 ‫من انگلیسی حرف میزنم، دوبرتون. ‫و اونم ظاهرا فرانسوی حرف نمیزنه. 355 00:47:21,786 --> 00:47:26,189 ‫من دوکوس هستم، سرگرد دوکوس. ‫و شما؟ 356 00:47:26,306 --> 00:47:30,470 ‫کاپیتان ریچارد شارپ، ‫گروهان 95 تفنگداران. 357 00:47:30,586 --> 00:47:36,629 ‫همون شارپی که تو تالاورا یه عقاب ‫دزدید؟ 358 00:47:36,747 --> 00:47:41,515 ‫"دزدید" یه کلمه خیلی تنده. ‫تو یه صف فرانسوی پیداش کردم. 359 00:47:41,628 --> 00:47:44,791 ‫هر کی پیداش کنه مال خودشه. 360 00:47:44,908 --> 00:47:49,789 ‫بیا سرهنگ. وقت زیادی رو تو ‫آدرادوس تلف کردیم. 361 00:47:49,908 --> 00:47:52,833 ‫یه کار احمقانه بود. 362 00:47:52,949 --> 00:47:59,036 ‫"کار احمقانه" ؟ زن این مرد گروگان ‫گرفته شده. حالا باید چیکار کنه؟ 363 00:47:59,149 --> 00:48:05,635 ‫یه زن جدید پیدا کنه. مثل اینکه اگه ‫من زنتو میگرفتم، باید این کارو میکردی. 364 00:48:05,750 --> 00:48:12,873 ‫به ترزا بگو اگه فرانسه اونو بگیره، ‫سرنوشت یه هرزه رو پیدا میکنه. 365 00:48:12,991 --> 00:48:15,358 ‫مرده ای دوکوس. 366 00:48:17,631 --> 00:48:21,921 ‫تو جاسوسی دوکوس. ‫و یه جاسوس خوب هم نیستی. 367 00:48:22,032 --> 00:48:29,041 ‫فرمانده‌های من شنیدن که فرانسوی‌ها ‫یه جاسوس تو این منطقه دارن. 368 00:48:29,152 --> 00:48:34,114 ‫و اگه زنم تو خطوط ما تو رو بگیره، ‫مثل یه سگ میمیرید. 369 00:48:37,153 --> 00:48:40,363 ‫خداحافظ آقای دوکوس. 370 00:49:04,276 --> 00:49:07,519 ‫جواب سوالمو نمیدی؟ 371 00:49:07,636 --> 00:49:14,919 ‫- لیدی فانینگدِیل خوشگله؟ ‫- اگه از اون مدل خوشت بیاد. 372 00:49:15,037 --> 00:49:19,282 ‫- دیدیش هارپر؟ ‫- آره دیدمش. 373 00:49:19,398 --> 00:49:25,849 ‫لاغره، ولی فقط/یه کم، ‫اگه منظورم رو بفهمی. 374 00:49:25,958 --> 00:49:33,161 ‫هارپر، یه نیم بطری ویسکی ایرلندی ‫خوب از سالامانکا دارم. 375 00:49:33,279 --> 00:49:38,969 ‫- اگه حرف بزنی میمیری هارپر. ‫- میمیرم، ولی مست هم میشم آقا. 376 00:49:39,080 --> 00:49:46,567 ‫خدا منو ببخشه، ‫مجبور شد واسه شارپ لباساشو دربیاره، - 377 00:49:46,681 --> 00:49:51,209 ‫- تا دلش واسش بسوزه. 378 00:49:55,441 --> 00:49:59,686 ‫- کی برمیگردی؟ ‫- کی گفته باید برگردم؟ 379 00:49:59,802 --> 00:50:03,773 ‫تو، راجبش حرف نزن. 380 00:50:04,642 --> 00:50:11,253 ‫"من در اوج شکوفایی‌ام پژمرده ‫می‌شوم در تاریکی تنهائی" ، این منم. 381 00:50:38,566 --> 00:50:40,728 ‫گزارشمو آوردم آقا. 382 00:50:40,846 --> 00:50:43,929 ‫متاسفیم که شکست خوردیم آقا. 383 00:50:44,046 --> 00:50:46,334 ‫لیدی فارثینگدِیل رو فراموش کن. 384 00:50:46,447 --> 00:50:52,329 ‫مهمترین چیز برای من اینه که ‫سرگرد دوکوس رو، دود کرده، بیرون انداختی. 385 00:50:52,447 --> 00:50:56,533 ‫کار خوبیه شارپ. ‫دوکوس یه آدم بدیه 386 00:50:56,648 --> 00:50:58,093 ‫دست راست بوناپارت. 387 00:50:58,208 --> 00:51:01,769 ‫دوکوس همیشه دور و برش رو شلوغ می‌کنه. 388 00:51:01,888 --> 00:51:05,780 ‫اون داره یه حمله از شمال رو نقشه می‌کشه. ‫بوی بدش میاد. 389 00:51:05,889 --> 00:51:11,692 ‫ما نمی‌تونیم با قطعیت بگیم. ‫و تو این بین، لیدی فانینگدِیل رو داریم. 390 00:51:11,809 --> 00:51:16,737 ‫ساعت شش عصر، چادر ولینگتون. ‫خودتو برای فانینگدِیل آماده کن. 391 00:51:16,850 --> 00:51:19,535 ‫اون یه گزارش می‌خواد. 392 00:51:23,811 --> 00:51:28,453 ‫- لانسر؟ ‫- نه، سربازای موشکی، قربان. 393 00:51:28,571 --> 00:51:31,859 ‫می‌دونم، ولی شبیه لانسرن. 394 00:51:33,052 --> 00:51:39,901 ‫اگه نور رو کم کنیم، می‌تونن ‫به جای سواره نظام رد بشن. 395 00:51:40,012 --> 00:51:45,622 ‫لانسر؟ باید اعتراض کنم. ‫ما سربازای موشکیم. 396 00:51:45,733 --> 00:51:48,259 ‫نه سواره نظام. 397 00:51:56,374 --> 00:51:59,856 ‫- لانسر! ‫- ما برای این آموزش ندیدیم. 398 00:51:59,974 --> 00:52:05,345 ‫- ما موشک می‌اندازیم. می‌خوای دوباره ببینیش؟ ‫- نه. 399 00:52:05,455 --> 00:52:10,336 ‫صبح انبار رو تقریبا زدیم. ‫و یه موشک دیگه هم دارم. 400 00:52:11,575 --> 00:52:15,820 ‫- نه. ‫- روشنش کن. 401 00:52:31,658 --> 00:52:37,142 ‫یعنی نمی‌تونید از ما ‫استفاده کنید، آقای شارپ؟ 402 00:52:37,258 --> 00:52:40,820 ‫حتما یه کاری برای شما پیدا می‌کنم. 403 00:52:40,939 --> 00:52:43,988 ‫خیالت راحت باشه. 404 00:52:52,420 --> 00:52:54,707 ‫سربازای موشکی، حرکت! 405 00:52:54,820 --> 00:52:54,899 ‫پس تو شکست خوردی، شارپ؟ 406 00:52:54,900 --> 00:52:57,949 ‫پس تو شکست خوردی، شارپ؟ 407 00:52:58,060 --> 00:53:00,712 ‫تقصیر اون نبود، قربان. 408 00:53:00,821 --> 00:53:03,301 ‫خوشحال می‌شم اگه اینطور باشه. 409 00:53:03,421 --> 00:53:07,665 ‫شارپ رو فرستادم دنبال زنم و اون اینجا نیست. 410 00:53:07,781 --> 00:53:11,468 ‫دربار لیسابون می‌خواد بدونه چرا. 411 00:53:11,582 --> 00:53:15,473 ‫خیلی بده و من شما رو مسئول می‌دونم. 412 00:53:15,582 --> 00:53:21,511 ‫هر دوی ما به خاطر گم شدن ‫زنت و اسپانیا مسئول خواهیم بود. 413 00:53:21,623 --> 00:53:25,025 ‫- منظورتون چیه، قربان؟ ‫- سرگرد نِیرن. 414 00:53:25,143 --> 00:53:28,306 ‫سه نکته دارم. 415 00:53:28,423 --> 00:53:33,385 ‫اول در مورد آدرادوس. فکر می‌کردیم ‫فقط چند تا دزد دریایی بی‌نام و نشانن. 416 00:53:33,504 --> 00:53:38,909 ‫شارپ از یه ارتش با یونیفرم بریتانیایی ‫گزارش داده که دارن اسپانیایی‌ها رو می‌کشن. 417 00:53:39,025 --> 00:53:42,313 ‫این اتحاد ما با اسپانیا رو تهدید می‌کنه. 418 00:53:42,425 --> 00:53:48,707 ‫دوم اینکه، این روحیه رو ‫تا کریسمس خراب می‌کنه. 419 00:53:48,826 --> 00:53:54,833 ‫شایعه شده که یه بهشتی تو کوه‌ها ‫هست. غذای خوب، هیچ کتکی نیست. 420 00:53:54,946 --> 00:54:00,033 ‫خودت فرار نمی‌کردی؟ ‫می‌دونم که من فرار می‌کردم. 421 00:54:00,147 --> 00:54:02,229 ‫سربازای خوب؟ هیچوقت. 422 00:54:02,347 --> 00:54:08,674 ‫احمق نباش، قربان. ‫نظم یه قدم با هرج و مرج فاصله داره. 423 00:54:08,788 --> 00:54:14,670 ‫خوب گوش کن، سرهنگ. به نظر ‫شما، بالاترین فضیلت چیه، قربان؟ 424 00:54:14,788 --> 00:54:18,430 ‫برای یه فرانسوی، انقلابه. 425 00:54:18,549 --> 00:54:20,597 ‫برای اعیانی‌ها، حرف زدنه. 426 00:54:20,709 --> 00:54:24,350 ‫بتونی هر کاری بکنی که لذت رو خراب نکنه. 427 00:54:24,469 --> 00:54:29,317 ‫برای سربازای عادی، هرج و مرجه. ‫بتونی هر کاری بکنی. 428 00:54:29,430 --> 00:54:34,755 ‫اما برای من و بوناپارت، ‫بالاترین فضیلت، نظمه. 429 00:54:34,870 --> 00:54:36,794 ‫ما اعیانی نیستیم. 430 00:54:36,911 --> 00:54:43,874 ‫ما می‌دونیم که یه آدم می‌تونه دوشنبه دوستش ‫رو دوست داشته باشه و سه‌شنبه بکشتش. 431 00:54:43,991 --> 00:54:50,523 ‫اگه فراریا نمیرن، ارتش من رو ‫بیشتر از بوناپارت از هم می‌پاشن. 432 00:54:51,712 --> 00:54:55,797 ‫ممنون که این رو فراموش نکردید. 433 00:54:55,912 --> 00:54:58,154 ‫نکته سومتون، نیرن. 434 00:54:59,513 --> 00:55:04,519 ‫سوم اینکه، شارپ گزارش ‫داده که سرهنگ دوبرتون - 435 00:55:04,633 --> 00:55:09,401 ‫- توسط سرگرد دوکوس راهنمایی می‌شه. 436 00:55:09,514 --> 00:55:12,165 ‫دوکوس خیلی بدتره، قربان. 437 00:55:12,274 --> 00:55:16,758 ‫- می‌دونم، قربان. ‫- ما تو یه صنفیم، قربان. 438 00:55:16,875 --> 00:55:19,560 ‫چرا دوبرتون در موردش هشدار می‌ده؟ 439 00:55:19,675 --> 00:55:22,997 ‫دوبرتون بین وطن و زنش گیر کرده. 440 00:55:23,115 --> 00:55:28,566 ‫اون به فرانسه خیانت نمی‌کنه، اما وقتی ‫دوکوس به آدرادوس حمله می‌کنه فرار می‌کنه. 441 00:55:28,676 --> 00:55:31,885 ‫ما فکر می‌کنیم دوکوس یه ‫حمله رو برنامه‌ریزی کرده. 442 00:55:31,996 --> 00:55:37,128 ‫می‌تونید یه نیرو بفرستید، ‫به بهانه کشتن فراریا. 443 00:55:37,237 --> 00:55:43,279 ‫اما فکر می‌کنم آدرادوس رو نگه ‫می‌دارن تا سربازا رو به پرتغال بکشن. 444 00:55:43,397 --> 00:55:47,289 ‫اگه فرانسویا حمله کنن، گروگان‌ها رو می‌کشن. 445 00:55:47,398 --> 00:55:51,687 ‫دوکوس اهمیتی نمی‌ده. باید از این فرصت استفاده ‫کنیم، قبل از اینکه اون این کار رو بکنه. 446 00:55:51,798 --> 00:55:54,689 ‫اما اگه نیرو بفرستیم، زنت می‌میره. 447 00:55:54,799 --> 00:55:59,441 ‫ببخشید، آقای آگوستوس. 448 00:55:59,559 --> 00:56:05,279 ‫تقصیر تو نیست که اوضاع اونطوری ‫نیست که اعیانی‌ها فکر می‌کنن. 449 00:56:05,280 --> 00:56:08,641 ‫خب، تو لندن باید انتظار داشته باشی ‫که یه کم تقصیر رو بندازی گردن خودت. 450 00:56:08,760 --> 00:56:15,406 ‫"چطور ‫تونست بذاره زنش رو ببرن؟" 451 00:56:15,521 --> 00:56:20,448 ‫این جور چیزا. ‫می‌فهمید چی می‌گم، آقا؟ 452 00:56:22,121 --> 00:56:25,922 ‫- پیشنهادتون چیه، قربان؟ ‫- شارپ یه پیشنهادی داره. 453 00:56:26,042 --> 00:56:30,252 ‫یه نقشه ی جسورانه داره، ‫که برای آدمای ترسو نیست. 454 00:56:30,362 --> 00:56:32,251 ‫ممکنه جواب بده. 455 00:56:32,362 --> 00:56:34,934 ‫از کجا می‌دونیم اونا تو صومعه هستن؟ 456 00:56:35,043 --> 00:56:42,245 ‫زن سرهنگ دوبرتون انگلیسیه و ‫درباره حالش گفت: 457 00:56:42,363 --> 00:56:46,050 ‫"تو اوج شکوفه‌هام دارم پژمرده می‌شم." 458 00:56:46,164 --> 00:56:53,174 ‫این از یه شعر الکساندر پوپه، ‫به اسم "الیوزا و آبِلارد". 459 00:56:53,285 --> 00:56:57,574 ‫"حالا گرم در عشق تو. ‫حالا پژمرده در شکوفه‌هایم. 460 00:56:57,685 --> 00:57:02,010 ‫رها شده در تاریکی تنها صومعه." 461 00:57:02,126 --> 00:57:03,890 ‫زیبا. 462 00:57:04,006 --> 00:57:07,374 ‫چوپان گفت که "صومعه" همون ‫بالکن بالاییه. 463 00:57:07,486 --> 00:57:09,887 ‫راهبه‌ها اونجا خوابیدن. 464 00:57:10,006 --> 00:57:13,898 ‫اگه بتونیم بالکن رو با ‫سلاح و مهمات محاصره کنیم،- 465 00:57:14,007 --> 00:57:18,376 ‫- می‌تونیم از زن‌ها تا ‫رسیدن نیروهای کمکی محافظت کنیم. 466 00:57:18,487 --> 00:57:23,813 ‫و طبیعتا اونا خیلی زود ‫با نیروی اصلی می‌رسن، آقا آگوستوس. 467 00:57:23,928 --> 00:57:28,616 ‫بله، طبیعتا من باید ‫عملیات نجات رو رهبری کنم. 468 00:57:31,329 --> 00:57:34,094 ‫من هیچ نقشی برای شما نمی‌بینم، شارپ. 469 00:57:34,209 --> 00:57:39,420 ‫یه گروه رو نمی‌شه با یه ناوبان رهبری ‫کرد، یه سرگرد لازم داریم. قوانین. 470 00:57:39,529 --> 00:57:43,899 ‫ولی آیا اونا از یه سرگرد ‫در رهبری عملیات حمایت می‌کنن؟ 471 00:57:44,010 --> 00:57:46,012 ‫مطمئنا. 472 00:57:46,130 --> 00:57:50,614 ‫نیرن، نامه‌ای رو که ‫شاهزاده ریجنت برای شارپ نوشته بخون. 473 00:57:50,731 --> 00:57:53,940 ‫- شاهزاده ریجنت؟ ‫- شارپ تو دربار هم دوست داره. 474 00:57:54,051 --> 00:57:56,338 ‫تو لندن، نه لیسبون. 475 00:57:56,451 --> 00:58:01,982 ‫ریجنت از وقتی که اون عقاب رو تو ‫تالاورا گرفت، حواسش به پیشرفت شارپ بوده. 476 00:58:02,092 --> 00:58:03,901 ‫بخون، نیرن. 477 00:58:04,012 --> 00:58:12,012 ‫"جورج سوم، به لطف خدا، ‫پادشاه بریتانیا، ایرلند، و غیره و غیره... 478 00:58:12,333 --> 00:58:19,297 ‫به ریچارد شارپ، سرباز وفادار و محبوب ما. 479 00:58:19,414 --> 00:58:26,536 ‫"درود بر شما. ما شما را به درجه سرگردی ‫در اسپانیا و... و... منصوب می‌کنیم..." 480 00:58:31,575 --> 00:58:35,341 ‫تبریک می‌گم، سرگرد شارپ. 481 00:58:35,455 --> 00:58:38,619 ‫حالا می‌تونی گروه رو فرماندهی کنی. 482 00:58:38,736 --> 00:58:41,467 ‫همه چی اوکیه، سرهنگ؟ 483 00:58:41,576 --> 00:58:46,138 ‫من شک ندارم به قضاوت ریجنت. 484 00:58:46,256 --> 00:58:51,138 ‫اما این سرگردی که رهبری این ‫عملیات پیشرفته رو به عهده داره، - 485 00:58:51,257 --> 00:58:54,101 ‫- ساعت نداره! 486 00:58:54,217 --> 00:58:59,702 ‫می‌تونی از مال من استفاده کنی، قربان. ‫حتما برگردونش. 487 00:58:59,818 --> 00:59:02,503 ‫قربان، ببخشید. 488 00:59:07,458 --> 00:59:09,666 ‫چطوری می‌خوای بری تو؟ 489 00:59:09,779 --> 00:59:12,259 ‫شب کریسمس می‌رم تو. 490 00:59:12,379 --> 00:59:16,145 ‫ایده‌ی عالیه. مرگبار خواهند بود. 491 00:59:17,180 --> 00:59:22,107 ‫- و نیروهای کمکی؟ ‫- 60 تفنگدار، امشب می‌رسن. 492 00:59:23,380 --> 00:59:28,865 ‫ترزا، فرمانده مورنو، ‫با ما به سمت رودخونه میاد، قربان؟ 493 00:59:28,981 --> 00:59:32,588 ‫نه، نیرن می‌فرستتش ‫شمال غربی برای شناسایی. 494 00:59:32,701 --> 00:59:35,784 ‫حالا برو. تمامش کن. 495 00:59:37,142 --> 00:59:39,383 ‫بله، قربان. 496 00:59:43,942 --> 00:59:48,824 ‫- یه کار خیلی خطرناک، نه؟ ‫- آره. 497 01:00:08,305 --> 01:00:11,673 ‫سربازا، بایستید! 498 01:00:11,785 --> 01:00:16,269 ‫اسلحه‌ها رو آماده کنید! 499 01:00:16,386 --> 01:00:19,037 ‫چپ‌گرد! 500 01:00:19,146 --> 01:00:21,831 ‫سر و سامونش بده، گروهبان. 501 01:00:37,108 --> 01:00:39,429 ‫دوستت دارم. 502 01:00:55,550 --> 01:00:55,589 ‫خدا رحمت کنه، کوپر. 503 01:00:55,590 --> 01:00:58,196 ‫خدا رحمت کنه، کوپر. 504 01:00:58,310 --> 01:01:02,759 ‫این بیچاره‌ها که شارپ رو ‫نمی‌شناسن، نه گروهبان هارپر؟ 505 01:01:02,870 --> 01:01:04,873 ‫نه، آقا کوپر. 506 01:01:04,991 --> 01:01:08,200 ‫می‌دونن که جان ولینگتون رو نجات داد؟ 507 01:01:08,311 --> 01:01:10,791 ‫نه، آقا هاگمن. 508 01:01:10,911 --> 01:01:15,793 ‫نمی‌دونن که سه سواره‌نظام ‫رو تو سی ثانیه از زین انداخت. 509 01:01:15,912 --> 01:01:17,562 ‫نه، آقا هریس. 510 01:01:17,672 --> 01:01:21,643 ‫نمی‌دونن شارپ یه نفر رو کشت،- 511 01:01:21,752 --> 01:01:26,600 ‫- چون ماشه ش زنگ زده بود. ‫- نه، آقا هاگمن. 512 01:01:26,713 --> 01:01:31,594 ‫که یه افسر رو کشت ‫چون دکمه‌هایش گرد و خاک داشت. 513 01:01:33,954 --> 01:01:37,959 ‫به نظر شارپ یه سرباز ‫خوب چه ویژگی‌هایی داره؟ 514 01:01:38,074 --> 01:01:40,156 ‫یادم بنداز. 515 01:01:40,274 --> 01:01:44,394 ‫به نظر سرگرد شارپ یه سرباز خوب 516 01:01:44,395 --> 01:01:49,561 ‫- یعنی اینکه میتونه تو یه دقیقه سه تا ‫گلوله شلیک کنه. هرجور هوایی باشه. 517 01:01:49,675 --> 01:01:50,881 ‫حواستون باشه. 518 01:01:50,995 --> 01:01:55,684 ‫آروم بچه ها. ‫این خود شیطانه داره میاد. 519 01:01:56,596 --> 01:02:00,726 ‫تفنگا رو بذارید روی شونه! 520 01:02:00,836 --> 01:02:07,482 ‫60 تا تفنگ آماده باش. ‫اسلحه ها رو نشون بدید! 521 01:02:09,517 --> 01:02:13,045 ‫مردات کثیفن. ‫این یه رسواییه. 522 01:02:13,158 --> 01:02:17,846 ‫- اسمتون چیه آقا؟ ‫- کاپیتان فریدریکسون، قربان. 523 01:02:17,958 --> 01:02:23,284 ‫- هیچ عذرخواهی ندارید؟ ‫- مردا کثیفن، تفنگا تمیزن. 524 01:02:38,720 --> 01:02:43,409 ‫- چرا میخندی سرباز؟ ‫- هیچی قربان. ببخشید قربان. 525 01:02:43,521 --> 01:02:46,650 ‫یه سرباز خوب باید یه دلیل خوب داشته باشه. 526 01:02:46,761 --> 01:02:48,968 ‫- اسم؟ ‫- راسنر، قربان. 527 01:02:49,081 --> 01:02:51,847 ‫- یه سرباز خوب چی کار میکنه؟ ‫- بله قربان 528 01:02:51,962 --> 01:02:56,684 ‫میتونه تو یه دقیقه سه بار با تفنگش ‫شلیک کنه، هرجور هوایی باشه. 529 01:03:06,043 --> 01:03:09,935 ‫- چرا میخندی فریدریکسون؟ ‫- نمیخندم قربان. 530 01:03:10,044 --> 01:03:14,254 ‫یه تیکه از فکم رو با ته تفنگ خرد کردن. ‫دندون مصنوعی دارم. 531 01:03:14,364 --> 01:03:16,765 ‫رایگان خندیدن یاد گرفتم. 532 01:03:16,884 --> 01:03:23,973 ‫موهامم از یه اسب گرفتم قربان. 533 01:03:27,485 --> 01:03:31,332 ‫- میدونی یه سرباز خوب چی کار میکنه؟ ‫- بله قربان. 534 01:03:31,446 --> 01:03:35,690 ‫وقتی یه افسر سوالای احمقانه ‫میپرسه، دهنشو میبنده قربان. 535 01:03:37,326 --> 01:03:42,094 ‫- تو که برات مهم نیست، نه فریدریکسون؟ ‫- فقط وظیفمو انجام میدم قربان. 536 01:03:45,167 --> 01:03:50,129 ‫تو به درد میخوری. ‫ایستاده بمون فریدریکسون! 537 01:03:50,248 --> 01:03:53,058 ‫- بهترین تیرانداز؟ ‫- تیلور، قربان. 538 01:03:55,368 --> 01:04:02,173 ‫باشه تیلور، یه قرون شرط میبندم نمیتونی ‫هیچ کدوم از سربازای تازه کار رو بزنی. 539 01:04:02,289 --> 01:04:04,656 ‫پرکینز، بده به من. 540 01:04:05,889 --> 01:04:09,815 ‫باشه تیلور، آماده شو 541 01:04:45,613 --> 01:04:51,701 ‫باورنکردنی، پرکینز از سوراخ تیلور شلیک کرد. 542 01:05:04,375 --> 01:05:11,021 ‫بگو ببینم فریدریکسون، پشت ‫سرت بچه ها بهت چی میگن؟ 543 01:05:19,617 --> 01:05:22,541 ‫ویلیام عزیزم. 544 01:05:50,380 --> 01:05:54,022 ‫- هریس نمیتونه این کارو بکنه؟ ‫- قیافشو نداره. 545 01:05:54,141 --> 01:05:57,987 ‫این منصفانه نیست. همیشه من هستم. 546 01:05:58,941 --> 01:06:06,713 ‫اعتراض میکنم قربان. باروتمونو ‫گرفتن. دارن تقلب میکنن. 547 01:06:06,822 --> 01:06:09,428 ‫باید اعتراض کنم. 548 01:06:11,862 --> 01:06:16,471 ‫یا این کارو میکنی یا باید ‫بری لباس بپوشی، موشک انداز. 549 01:06:39,265 --> 01:06:42,315 ‫این کار واسه یه سرباز نیست. 550 01:06:42,426 --> 01:06:47,068 ‫اگه خوشت نمیاد، میتونی بری نگهبانی بدی. 551 01:06:47,186 --> 01:06:49,507 ‫بیا! 552 01:06:53,547 --> 01:06:59,031 ‫خیالت راحت خانم فارثینگدال، به زودی فرصت ‫خوبی پیدا میکنی که فضایل خودت رو نشون بدی. 553 01:07:01,828 --> 01:07:05,230 ‫یه غاز دیگه واسه کندن پر دارید بچه ها؟ 554 01:07:05,348 --> 01:07:09,239 ‫به محض اینکه شارپی بیاد، ‫میتونیم شکمشو باز کنیم. 555 01:07:10,508 --> 01:07:15,071 ‫- میتونی باهام بیای رقص. ‫- قاتل! 556 01:07:33,471 --> 01:07:37,681 ‫- ساعت شش دقیق میبینمت. ‫- بله قربان. 557 01:07:37,791 --> 01:07:41,683 ‫کریسمس مبارک قربان. و موفق باشی. 558 01:07:57,913 --> 01:08:04,445 ‫نگهش دار پرکینز. این ‫بهترین و تنها لباس راموناست. 559 01:08:29,917 --> 01:08:33,558 ‫رفیق، یه کم کمک کن. 560 01:09:31,803 --> 01:09:33,214 ‫کیه اونجا؟ 561 01:09:38,804 --> 01:09:42,206 ‫اینارو یادمه. 562 01:09:42,324 --> 01:09:47,331 ‫کلی، کانات رنجرز. 563 01:09:47,445 --> 01:09:49,846 ‫تو یه اژدها رو تو تالاورا کشتی. 564 01:09:49,965 --> 01:09:53,287 ‫اون موقع که منو کتک زدن، یادشون نبود. 565 01:09:53,405 --> 01:09:57,650 ‫ولی من یادم بود، نه کلی؟ 566 01:10:01,926 --> 01:10:04,452 ‫درسته رفیق. 567 01:10:11,847 --> 01:10:17,696 ‫- میای داخل کلی؟ ‫- ممنون قربان. 568 01:10:42,050 --> 01:10:43,461 ‫کوپر. 569 01:10:47,811 --> 01:10:50,974 ‫مادام دوبرتون؟ 570 01:10:51,571 --> 01:10:55,577 ‫- کاپیتان شارپ. ‫- نگران نباش. خیلی زود تموم میشه. 571 01:10:55,692 --> 01:10:59,981 ‫- منو ول کن، ایزابلا رو ببر. ‫- هارپر. 572 01:11:00,092 --> 01:11:05,577 ‫هاگمن و هریس رو بذارید ‫نگهبانی، بقیه برید بخوابید. 573 01:11:46,617 --> 01:11:48,779 ‫ایزابلا. 574 01:11:51,698 --> 01:11:54,383 ‫ریچارد، ببخشید. فکر کردم 575 01:11:55,258 --> 01:11:59,058 ‫مردام اینجان. ‫کم، ولی برای رسیدن به صبح کافین. 576 01:11:59,178 --> 01:12:05,141 ‫- صبح چی میشه؟ ‫- باید نیرو بیاد. 577 01:12:05,259 --> 01:12:08,547 ‫میدونستم نجاتم میدی. 578 01:12:08,659 --> 01:12:11,140 ‫سه ساله عوضشون نکردی. 579 01:12:11,260 --> 01:12:16,983 ‫من هم مثل اونا ارتقا پیدا کردم خانوم. 580 01:12:17,100 --> 01:12:22,346 ‫بگو ببینم چطوری با همچین ‫مرد مهمی ازدواج کردی؟ 581 01:12:23,941 --> 01:12:26,500 ‫معشوقه یه دوک بودم. 582 01:12:26,501 --> 01:12:32,623 ‫وقتی آقا آگوستوس علاقه‌مند شد، ‫دوک گفت من یه فامیل بودم. 583 01:12:32,742 --> 01:12:36,303 ‫از روسپی تا دوک‌زن، چه؟ 584 01:12:36,422 --> 01:12:41,065 ‫اون یه آدم خودنماست. وقتی فهمید ‫من یه روسپی بودم، دیگه خیلی دیر شده بود. 585 01:12:41,183 --> 01:12:43,629 ‫مجبور شد این موضوع رو مخفی کنه. 586 01:12:43,743 --> 01:12:47,668 ‫- چرا بردت اسپانیا؟ ‫- احتمالا برای مخفی کردن من. 587 01:12:47,783 --> 01:12:50,515 ‫اینجا سوال کمتری پرسیده میشه. 588 01:12:50,624 --> 01:12:54,470 ‫تا طلوع آفتاب چقدر مونده؟ 589 01:12:58,624 --> 01:13:01,356 ‫سه ساعت. 590 01:13:01,465 --> 01:13:04,753 ‫این ساعت شوهرمه. 591 01:13:04,865 --> 01:13:08,665 ‫برای یه شب قرضش داد. 592 01:13:08,786 --> 01:13:16,512 ‫اجازه بدید یه پیشنهاد مشابه ‫با چیز دیگه ای از مال اون بدم. 593 01:13:19,867 --> 01:13:23,667 ‫می‌تونیم اسمش رو بذاریم بدهی افتخاری. 594 01:13:25,787 --> 01:13:30,430 ‫- من یه زن دیگه دارم الان. ‫- آره، ولی اون اینجا نیست. 595 01:13:30,548 --> 01:13:34,712 ‫- شما وجدان ندارید؟ ‫- ولتر رو خوندید؟ 596 01:13:34,828 --> 01:13:40,040 ‫بله، اون خیلی چیزها درباره قناص‌ها می‌دونه. 597 01:13:40,149 --> 01:13:44,791 ‫اون بیشتر از اینا درباره وجدان می‌دونه. 598 01:13:47,550 --> 01:13:53,671 ‫"من وجدان ندارم و بازم یه آدم خیلی ‫با وجدانم." 599 01:13:54,630 --> 01:13:57,157 ‫فکر کنم من هم همینطورم. 600 01:13:58,951 --> 01:14:02,114 ‫من هم همینطور فکر می‌کنم. 601 01:14:25,433 --> 01:14:30,235 ‫بوی خیلی بدی از مشکل میاد. 602 01:14:30,354 --> 01:14:38,240 ‫من اینجا میمونم. به سمت جنوب سوار شو. به ‫شارپ بگو قورباغه‌ها دارن میان. 603 01:14:38,355 --> 01:14:42,963 ‫اون باید از شهر دفاع کنه، هر قیمتی ‫که شده، تا وقتی که نیرو‌های کمکی بیان. 604 01:14:43,075 --> 01:14:45,920 ‫اون با چی روبرو شده؟ 605 01:14:46,036 --> 01:14:52,442 ‫حداقل یه هنگ. حق با من بود، ‫آدرادوس از نظر استراتژیک خیلی مهمه. 606 01:14:52,556 --> 01:14:58,963 ‫پس تا طلوع آفتاب نمی‌میره، پس با ‫فرانسوی‌ها موقع غروب آفتاب روبرو میشه؟ 607 01:14:59,077 --> 01:15:03,082 ‫حتی با آقا آگوستوس هم ‫ده به یک در اقلیت هستند. 608 01:15:14,599 --> 01:15:17,842 ‫کاش گوش‌های تو رو داشتم، مک‌داف. 609 01:15:17,959 --> 01:15:21,486 ‫دوست دارم بدونم، ‫اون شیطان دوکوس چی فکر می‌کنه. 610 01:15:21,599 --> 01:15:24,683 ‫همسرت رو فراموش کن. 611 01:15:24,800 --> 01:15:30,364 ‫به فرانسه فکر کن. می‌دونم ژنرال ‫شومیه هم همین نظر رو داره. 612 01:15:30,480 --> 01:15:34,008 ‫با صورتت موافق نیستم، ‫دوکوس. 613 01:15:34,121 --> 01:15:37,842 ‫یه شانس آخر بهم بده تا ‫همسرم رو نجات بدم. 614 01:15:37,961 --> 01:15:40,567 ‫وقت رو تلف می‌کنی. ‫باید حمله کنیم. 615 01:15:40,681 --> 01:15:43,447 ‫مادام دوبرتون جذاب است. 616 01:15:43,562 --> 01:15:48,807 ‫شاید دوبرتون باید یه چند ساعتی ‫وقت داشته باشه تا اون رو نجات بده. 617 01:15:48,922 --> 01:15:51,493 ‫مهم نیست. مرده. 618 01:15:52,642 --> 01:15:57,854 ‫حیف که زن من نیست. ‫لعنت بهت، دوبرتون. 619 01:16:59,569 --> 01:17:01,174 ‫آماده باش! 620 01:17:10,891 --> 01:17:13,861 ‫مردان برگزیده! 621 01:17:28,852 --> 01:17:31,743 ‫خانم، لطفا کنار برو، ما... 622 01:18:21,538 --> 01:18:25,179 ‫- این چه جهنمیه؟ ‫- یه ساعت پیش قفل کردم. 623 01:18:25,298 --> 01:18:26,629 ‫خوب. 624 01:18:42,060 --> 01:18:43,710 ‫آتیش! 625 01:18:47,581 --> 01:18:49,868 ‫آتیش! 626 01:18:58,742 --> 01:19:01,109 ‫بزن! 627 01:19:09,303 --> 01:19:11,749 ‫تسلیم می‌شم! 628 01:19:17,984 --> 01:19:21,272 ‫حساب پرداخت شد، آقا. 629 01:19:24,104 --> 01:19:25,310 ‫برگزیده، کلی 630 01:19:38,866 --> 01:19:41,267 ‫هاکسویل ایزابل رو گرفته. 631 01:19:52,507 --> 01:19:59,039 ‫روسپی شارپی! تفنگ رو بذار زمین وگرنه ‫سرش رو می‌زنم. 632 01:19:59,148 --> 01:20:00,957 ‫بزنش! 633 01:20:22,230 --> 01:20:27,920 ‫تفنگ رو بذار زمین. اگه شلیک کنی، ‫به شارپ می‌دمت. 634 01:20:29,871 --> 01:20:35,117 ‫تسلیم می‌شم. ‫هر کاری دلت می‌خواد باهام بکن،- 635 01:20:35,232 --> 01:20:39,282 ‫- ولی نذار شارپ گیرم بیاره. ‫- باشه. 636 01:20:55,754 --> 01:21:01,636 ‫- قول بده، آقا. ‫- قول میدم که خودت رو جمع و جور کنی. قول میدم. 637 01:21:16,156 --> 01:21:19,922 ‫بیست تا مرده ‫و هاکسویل جزوشون نیست. 638 01:21:20,036 --> 01:21:25,646 ‫ایزابل رفته. خوش شانسیم اگه ‫با یه دادگاه نظامی خلاص بشم. 639 01:21:25,757 --> 01:21:31,879 ‫جنگ خوبی بود و خوب جنگیدی. ‫به اون بچه کوچولو بگو. 640 01:21:44,239 --> 01:21:46,845 ‫همسرم کجاست، شارپ؟ 641 01:21:46,959 --> 01:21:49,326 ‫سرگرد نیرن، آقا. 642 01:21:54,040 --> 01:21:57,283 ‫متاسفم، شارپ. 643 01:22:12,522 --> 01:22:14,763 ‫ترزا ...؟ 644 01:22:26,763 --> 01:22:29,973 ‫نباید بمیری. 645 01:22:32,724 --> 01:22:39,415 ‫دوستت دارم. ‫یه دختر برات آوردم. 646 01:22:42,325 --> 01:22:49,494 ‫- وقتش بود. ‫- لطفا... لطفا نمیر. 647 01:22:56,526 --> 01:23:00,577 ‫هیچ وقت جلوی منو ‫برای انجام کارم نگرفتی. 648 01:23:02,927 --> 01:23:07,569 ‫به خاطر همین بود که، ‫اینقدر دوستت داشتم. 649 01:23:12,808 --> 01:23:16,938 ‫آزادم کردی. 650 01:23:18,929 --> 01:23:24,174 ‫حالا آزادم کن، ریچارد. 651 01:23:24,289 --> 01:23:27,179 ‫خواهش می‌کنم. 652 01:24:15,254 --> 01:24:19,385 ‫خیلی متاسفم، آقا. 653 01:24:23,935 --> 01:24:27,418 ‫این همون مردیه که زن شما رو کشته. 654 01:24:28,616 --> 01:24:35,660 ‫یه دروغگو، دزد، متجاوز - 655 01:24:35,777 --> 01:24:39,065 ‫- و قاتل. 656 01:24:39,177 --> 01:24:46,187 ‫این آدم نیست. ‫اینو از اینجا ببرید. 657 01:25:00,979 --> 01:25:03,869 ‫سارا. 658 01:25:30,422 --> 01:25:35,873 ‫سرگرد دوکوس، فرستاده‌ی ژنرال ‫شو میه، که چند کیلومتری اینجا هست. 659 01:25:35,983 --> 01:25:38,953 ‫پیامی برای فرمانده‌ی شهر دارم. 660 01:25:39,063 --> 01:25:44,548 ‫ببخشید سرگرد شارپ. ‫همسرش تازه کشته شده. 661 01:25:44,664 --> 01:25:46,826 ‫پیام چیه؟ 662 01:25:46,944 --> 01:25:52,714 ‫سلام ژنرال شو میه. شما یک ساعت ‫وقت دارید تا آدرادوس رو تسلیم کنید. 663 01:25:52,825 --> 01:25:58,673 ‫اینو به سرگرد شارپ میگم، وقتی ‫حالش بهتر شد. ممنون، سرگرد دوکوس. 664 01:25:58,785 --> 01:26:06,557 ‫می‌خواستم در مورد مرگ ‫همسر سرگرد شارپ تسلیت بگم، - 665 01:26:06,666 --> 01:26:13,516 ‫- اما نه وقتی که اون عوضی، ‫رفته علیه فرانسه جنگیده. 666 01:26:15,027 --> 01:26:17,348 ‫خداحافظ، آقا. 667 01:26:32,989 --> 01:26:36,710 ‫پیامی برای ژنرال شو میه دارم. 668 01:26:40,910 --> 01:26:45,040 ‫بهش بگو تا مرگ می‌جنگیم. 669 01:26:50,831 --> 01:26:57,032 ‫شارپ باید حالش خیلی بد باشه. ‫ده به یک در اقلیتید. 670 01:26:57,151 --> 01:27:00,998 ‫بعد از یک ساعت، هیچ مذاکره‌ای در کار نیست. 671 01:27:17,393 --> 01:27:20,398 ‫تا مرگ. 672 01:27:20,514 --> 01:27:23,120 ‫من اینجا تصمیم‌گیرنده‌ام، سرگرد شارپ. 673 01:27:23,234 --> 01:27:27,603 ‫همین الان مذاکره می‌کنیم. 674 01:27:35,315 --> 01:27:40,686 ‫همسرت یه هرزه بود. من می‌دونم، ‫چون عاشقش بودم. 675 01:27:40,796 --> 01:27:46,041 ‫اگه این موضوع لو بره، تو لیسابون ‫و بعدش تو لندن، رسوا میشی. 676 01:27:46,156 --> 01:27:51,323 ‫برو، ‫وگرنه قسم می‌خورم همه چی رو لو می‌دم. 677 01:27:51,437 --> 01:27:55,283 ‫اما من عاشقش بودم 678 01:28:01,718 --> 01:28:05,040 ‫شما یه دروغگوی لعنت‌شده‌ای. 679 01:28:16,039 --> 01:28:18,930 ‫تا مرگ. 680 01:28:22,920 --> 01:28:25,287 ‫سرهنگ دوبرتون. 681 01:28:25,400 --> 01:28:32,046 ‫از اونجایی که شارپ اینقدر مصممه، ما خودمون رو ‫کوچیک نمی‌کنیم که ازتون خواهش کنیم زنتون رو بدید. 682 01:28:37,162 --> 01:28:39,290 ‫خانم. 683 01:29:06,325 --> 01:29:12,128 ‫به ژنرال شو میه بگو که ‫من اسب، سرباز و توپ دارم. 684 01:29:12,245 --> 01:29:17,889 ‫"خدا ‫با بزرگترین لشکرها نیست، - 685 01:29:18,006 --> 01:29:21,374 ‫- بلکه با بهترین تیراندازهاست." 686 01:29:21,486 --> 01:29:26,698 ‫- گفتید که فرانسوی بلد نیستید. ‫- دروغ گفتم. 687 01:29:26,807 --> 01:29:33,372 ‫همسرم به من یاد داد. ‫خیلی هم به من یاد داد. 688 01:29:33,487 --> 01:29:36,810 ‫اما مهم‌تر از همه، این که نباید فحش بدید. 689 01:29:52,649 --> 01:29:57,292 ‫یه روزی به شما فحش میدم. 690 01:29:59,290 --> 01:30:02,737 ‫مطمئناً. 691 01:30:18,492 --> 01:30:22,542 ‫شما 100 تا مرد دارید، شارپ، ‫اما اسب و توپ؟ 692 01:31:06,217 --> 01:31:11,622 ‫تفنگ‌ها رو آماده کنید! 693 01:31:15,178 --> 01:31:18,068 ‫آتش! 694 01:31:35,900 --> 01:31:40,428 ‫اسلحه‌ها رو آماده کنید! 695 01:31:54,782 --> 01:31:59,344 ‫تفنگ‌ها، چپ‌گرد! 696 01:31:59,462 --> 01:32:02,785 ‫- سرگرد ولتیر می‌خونه؟ ‫- آره. 697 01:32:02,903 --> 01:32:05,349 ‫خیلی باهوشه. 698 01:32:05,463 --> 01:32:09,388 ‫می‌بینی، داره زنش رو تو ‫کوه دفن می‌کنه، دوکوس. 699 01:32:09,503 --> 01:32:12,269 ‫قبل از تسلیم شدن، خودش رو دفن می‌کنه. 700 01:32:12,384 --> 01:32:16,912 ‫بلوف می‌زنه. ‫فقط 100 تا مرد داره، ژنرال. 701 01:32:17,024 --> 01:32:20,268 ‫اسب، سرباز و توپ داره. 702 01:32:20,385 --> 01:32:25,516 ‫- اینو خودش گفت، نه عزیزم؟ ‫- آره گفت. 703 01:32:25,625 --> 01:32:30,029 ‫دروغ گفت. من نه سواره نظام دیدم، نه توپ. 704 01:32:30,146 --> 01:32:33,946 ‫- بلوف می‌زنه. ‫- ما هم بلوف می‌زنیم، دوکوس. 705 01:32:34,066 --> 01:32:40,313 ‫این یه واحد شناساییه. ‫فقط پیاده نظام داریم. 706 01:32:40,427 --> 01:32:44,113 ‫دستور من اینه که ‫در صورت مقاومت، عقب‌نشینی کنیم. 707 01:32:44,227 --> 01:32:48,916 ‫دستور من از پاریس اینه که قبل از ‫سال نو، بریتانیایی‌ها رو تحت فشار بذاریم. 708 01:32:49,028 --> 01:32:52,714 ‫می‌گم، الان حمله کنید، آقا. 709 01:32:52,828 --> 01:32:55,149 ‫سرگرد دوکوس. 710 01:32:55,268 --> 01:33:02,710 ‫من به شرطی حمله می‌کنم که ‫به صورت کتبی بگید که اسب و توپ ندارید. 711 01:33:02,829 --> 01:33:04,877 ‫اما کتبی. 712 01:33:07,750 --> 01:33:11,391 ‫حتماً، ژنرال. 713 01:33:16,830 --> 01:33:19,357 ‫تمام مسئولیت رو قبول می‌کنم. 714 01:33:21,231 --> 01:33:27,319 ‫مطمئناً، افتخار موفقیت رو هم ‫من قبول می‌کنم. 715 01:33:46,153 --> 01:33:50,478 ‫زنده باد فرانسه. 716 01:33:57,835 --> 01:34:01,396 ‫ردیف اول، زانو بزنید! 717 01:34:06,996 --> 01:34:11,240 ‫وقتی در خط مستقیم پیش می‌ریم، ‫هر نخودی جداست. 718 01:34:11,356 --> 01:34:14,917 ‫با چنگال جمع کردنشون سخته. 719 01:34:15,036 --> 01:34:19,440 ‫برای خوردن نخودها، ‫اون‌ها رو یه جا جمع می‌کنیم. 720 01:34:20,197 --> 01:34:24,680 ‫و... 721 01:34:30,758 --> 01:34:34,649 ‫یهویی همه رو می‌گیریم. 722 01:34:34,759 --> 01:34:41,404 ‫سرگرد شارپ چطور میخواد جمعتون کنه؟ سواره نظام. ‫ولی هیچی نداره. شاید اشتباه فهمیدن، خانوم. 723 01:34:45,400 --> 01:34:48,609 ‫سواره نظام! 724 01:34:51,000 --> 01:34:53,162 ‫خدای من! 725 01:34:53,480 --> 01:34:55,722 ‫سواره نظام. 726 01:35:16,603 --> 01:35:19,447 ‫آتیش! 727 01:35:46,006 --> 01:35:48,213 ‫آقای گیلی‌اند. 728 01:35:48,326 --> 01:35:52,889 ‫توپخانه موشکی، آماده شلیک! 729 01:35:54,127 --> 01:35:56,095 ‫شلیک کن! 730 01:36:59,493 --> 01:37:01,815 ‫خوب شلیک کردی، ویلیام عزیزم. 731 01:37:04,574 --> 01:37:08,295 ‫کار خوبی کردی، آقای گیلی‌اند. 732 01:37:08,414 --> 01:37:13,945 ‫با یکی از این موشکای لعنتی‌شون، ‫حتما زود به ماه می‌رسیم. 733 01:37:14,055 --> 01:37:17,741 ‫سرورم. 734 01:37:20,256 --> 01:37:22,623 ‫کار خوبی کردید، سرورم. 735 01:38:24,222 --> 01:38:30,708 ‫نمیتونید منو بکشید. 736 01:38:33,103 --> 01:38:35,834 ‫نمیتونید... 737 01:38:36,305 --> 01:39:36,567 Watch Online Movies and Series for FREE www.osdb.link/lm