"The Brak Show" Dinner Party

ID13209553
Movie Name"The Brak Show" Dinner Party
Release Name The.Brak.Show.S02E10.720p.HMAX.WEBRip.x264-GalaxyTV.mkv3
Year2002
Kindtv
LanguagePersian
IMDB ID786446
Formatsrt
Download ZIP
1 00:00:02,078 --> 00:00:05,548 ‫زیرنویس توسط گروه سرگرمی ترنر امکان‌پذیر شد‬ 2 00:00:07,000 --> 00:00:13,074 Do you want subtitles for any video? -=[ ai.OpenSubtitles.com ]=- 3 00:00:20,763 --> 00:00:23,399 ‫خیلی خب، بچه‌ها، آماده‌اید بریم؟‬ 4 00:00:23,466 --> 00:00:24,400 ‫من آماده‌ام، مامان.‬ 5 00:00:24,467 --> 00:00:25,701 ‫من آماده‌ام که نروم.‬ 6 00:00:25,768 --> 00:00:26,569 ‫خب، داری میری.‬ 7 00:00:26,636 --> 00:00:27,437 ‫به همسایه‌های جدید گفتم‬ 8 00:00:27,503 --> 00:00:28,871 ‫ما داشتیم به مهمانی شام آنها می‌آمدیم،‬ 9 00:00:28,938 --> 00:00:30,339 ‫و این دقیقاً همان کاری است که ما قرار است انجام دهیم.‬ 10 00:00:30,406 --> 00:00:33,976 ‫مامان، مردم فقط به سه دلیل تو رو به شام دعوت می‌کنن--‬ 11 00:00:34,043 --> 00:00:37,880 ‫برای فروش ویتامین به شما، برای تخدیر شما و گرفتن عکس‌های ناخوشایند،‬ 12 00:00:37,947 --> 00:00:41,050 ‫یا اینکه شما را به دین کشاورزی زشتشان تغییر مذهب دهند.‬ 13 00:00:41,117 --> 00:00:43,886 ‫اوه، آشغال!‬ 14 00:00:43,953 --> 00:00:45,922 ‫مجبورت می‌کنن با یه حیوون ازدواج کنی!‬ 15 00:00:45,988 --> 00:00:48,157 ‫قراره باسنتو از روی اون صندلی بلند کنی،‬ 16 00:00:48,224 --> 00:00:50,726 ‫کلاه پیاده‌روی‌ات را سرت بگذار و به مهمانی بیا.‬ 17 00:00:50,793 --> 00:00:51,861 ‫واضح است؟‬ 18 00:00:51,928 --> 00:00:55,465 ‫باشه، اما من هیچ حیوونی رو از لب نمیبوسم.‬ 19 00:00:55,531 --> 00:00:56,132 ‫من، هیچ‌کدام.‬ 20 00:00:56,199 --> 00:00:57,233 ‫کاملاً موافقم. پس راه می‌افتیم.‬ 21 00:00:57,300 --> 00:01:00,436 ‫حالا، هر دوی شما امشب باید بهترین رفتارتان را داشته باشید.‬ 22 00:01:00,503 --> 00:01:04,740 ‫باشه مامان. تا وقتی آتاری دارن، ترمز هم مشکلی نداره،‬ 23 00:01:04,807 --> 00:01:05,808 ‫چون برک عاشق آتاریه!‬ 24 00:01:05,875 --> 00:01:07,977 ‫احتمالاً حتی توالت هم ندارند.‬ 25 00:01:08,044 --> 00:01:08,945 ‫البته که دارند.‬ 26 00:01:09,011 --> 00:01:10,446 ‫پس مطمئنم که به سمت بالا سرازیر می‌شوند،‬ 27 00:01:10,513 --> 00:01:12,582 ‫عنکبوت‌های کف‌خوار را روی شما می‌پاشند.‬ 28 00:01:12,648 --> 00:01:13,683 ‫این یه سورپرایز نمیشه؟‬ 29 00:01:13,749 --> 00:01:16,085 ‫مهم نیست چه اتفاقی بیفتد، تو جذاب خواهی بود ،‬ 30 00:01:16,152 --> 00:01:17,920 ‫و تو نظریه‌های عجیب و غریبت را حفظ خواهی کرد‬ 31 00:01:17,987 --> 00:01:19,422 ‫و فلسفه‌های زندگی برای خودت.‬ 32 00:01:19,489 --> 00:01:21,591 ‫اما این چیزیه که من سر میز میارم، مادر.‬ 33 00:01:21,657 --> 00:01:24,827 ‫نمی‌خوای اونا رو در معرض رفتار کامل یه پدر قرار بدی؟‬ 34 00:01:24,894 --> 00:01:27,430 ‫آنها مراقبت کامل پدرانه را نمی‌خواهند .‬ 35 00:01:27,497 --> 00:01:28,498 ‫هیچ‌کس این کار را نمی‌کند.‬ 36 00:01:28,564 --> 00:01:32,802 ‫حالا، همگی لبخند بزنید. زنگ در را می‌زنم.‬ 37 00:01:32,869 --> 00:01:33,936 ‫مرد: بیا تو.‬ 38 00:01:34,003 --> 00:01:37,273 ‫آه، شما حتماً مهمون‌های شام هستید.‬ 39 00:01:37,340 --> 00:01:38,374 ‫مهمانان شام.‬ 40 00:01:38,441 --> 00:01:39,909 ‫واقعاً باید می‌ذاشتم‬ 41 00:01:39,976 --> 00:01:41,344 ‫این دو کلمه به هم نزدیک‌ترند.‬ 42 00:01:41,410 --> 00:01:43,246 ‫بذار خودم رو معرفی کنم. من فرانکلین هستم.‬ 43 00:01:43,312 --> 00:01:46,315 ‫خب، از آشنایی با شما خیلی خوشبختم ، فرانکلین.‬ 44 00:01:46,382 --> 00:01:47,550 ‫من مامانم...‬ 45 00:01:47,617 --> 00:01:48,251 ‫من بابام...‬ 46 00:01:48,317 --> 00:01:50,820 ‫و من برونو پیر دو سانگ هستم،‬ 47 00:01:50,887 --> 00:01:52,522 ‫پسری با دو شکم.‬ 48 00:01:52,588 --> 00:01:55,091 ‫ها ها. راستش، این پسر ماست. (یا: این ترمز پسر ماست.)‬ 49 00:01:55,157 --> 00:01:58,895 ‫آه، برک. پسرمان وینستون از دیدن شما خیلی هیجان‌زده است .‬ 50 00:01:58,961 --> 00:01:59,795 ‫اممم، به شما سلام می‌رسانم.‬ 51 00:01:59,862 --> 00:02:01,364 ‫نگفتم «بخور»، گفتم؟‬ 52 00:02:01,430 --> 00:02:03,666 ‫چون دقیقاً همون چیزی بود که نباید می‌گفتم.‬ 53 00:02:03,733 --> 00:02:07,803 ‫اممم، عزیزم، چرا نمیری پیش وینستون و باهاش بازی نمی‌کنی ؟‬ 54 00:02:07,870 --> 00:02:09,472 ‫باشه. کجا می‌مونه ؟ (Kجایی که می‌خواد بمونه؟)‬ 55 00:02:09,539 --> 00:02:12,341 ‫پایین پله‌ها. نمی‌تونی از دستش بدی.‬ 56 00:02:12,408 --> 00:02:13,242 ‫با این حال، اگر این کار را انجام دهید،‬ 57 00:02:13,309 --> 00:02:15,011 ‫از دریچه می‌افتی پایین و می‌میری.‬ 58 00:02:15,077 --> 00:02:16,679 ‫دریچه داری؟ معلومه که نه.‬ 59 00:02:16,746 --> 00:02:18,447 ‫اما تو الان گفتی -- نه، من نگفتم.‬ 60 00:02:18,514 --> 00:02:20,283 ‫مادر، شنیدی چی گفت...‬ 61 00:02:20,349 --> 00:02:22,318 ‫من عاشق کاری هستم که با خانه انجام داده‌ای.‬ 62 00:02:22,385 --> 00:02:26,756 ‫بگو، فرانکلین، دقت کردی اسمت با «ف» شروع می‌شه؟‬ 63 00:02:26,822 --> 00:02:30,593 ‫من یه نظریه در مورد مردهایی که اسمشون "ف" هست دارم.‬ 64 00:02:30,660 --> 00:02:33,496 ‫مامان: قرار نیست نظریه‌ات در مورد اسم‌های «ف» رو ارائه بدی .‬ 65 00:02:33,563 --> 00:02:35,998 ‫اوه، اما مطمئنم فرانکلین علاقه‌منده.‬ 66 00:02:36,065 --> 00:02:38,734 ‫مگه نه، فرانکلین؟ (Franklin, maryam kardam?)‬ 67 00:02:38,801 --> 00:02:42,872 ‫اگر به این کار ادامه دهید ، عواقبی در پی خواهد داشت.‬ 68 00:02:42,939 --> 00:02:45,441 ‫می‌بینم. اهم. بگو، فرانکلین،‬ 69 00:02:45,508 --> 00:02:48,511 ‫چه دست‌های دوست‌داشتنی‌ای داری...‬ 70 00:02:48,578 --> 00:02:51,514 ‫به گمانم دست‌های یک کلکسیونر سکه،‬ 71 00:02:51,581 --> 00:02:53,616 ‫یا شاید از علاقه‌مندان به لوسیون.‬ 72 00:02:53,683 --> 00:02:55,918 ‫ها؟ درست میگم؟ بعضی وقتا، آره.‬ 73 00:02:55,985 --> 00:02:58,187 ‫ببین. این به اندازه کافی برات جذاب بود، مامان؟‬ 74 00:02:58,254 --> 00:03:01,057 ‫خیلی قشنگه عزیزم. فرانکلین، چرا من نروم ببینم؟‬ 75 00:03:01,123 --> 00:03:03,059 ‫اگر بتوانم به همسرتان در تهیه شام کمک کنم؟‬ 76 00:03:03,125 --> 00:03:06,128 ‫اوه، بله. او در اتاق غذاخوری است و دارد میز را می‌چیند.‬ 77 00:03:06,195 --> 00:03:08,965 ‫من خیلی مشتاقم که او را ملاقات کنم.‬ 78 00:03:10,900 --> 00:03:12,635 ‫آهم.‬ 79 00:03:14,103 --> 00:03:16,806 ‫باشه.‬ 80 00:03:17,873 --> 00:03:19,108 ‫آهم.‬ 81 00:03:19,175 --> 00:03:21,277 ‫پس، فرانکلین-- ها ها ها ها ها ها ها ها!‬ 82 00:03:21,344 --> 00:03:22,645 ‫به چی داری میخندی؟ (or: به چی میخندی؟)‬ 83 00:03:22,712 --> 00:03:25,781 ‫من نمی‌خندیدم. هیچ خاطره‌ای از خندیدن ندارم .‬ 84 00:03:25,848 --> 00:03:26,882 ‫خب، تو همین الان این کار را کردی.‬ 85 00:03:26,949 --> 00:03:28,751 ‫فکر کنم اگه می‌خندیدم می‌فهمیدم .‬ 86 00:03:28,818 --> 00:03:30,519 ‫بیا، بذار خونه رو بهت نشون بدم.‬ 87 00:03:30,586 --> 00:03:32,555 ‫اوه، باشه. این میشه-- ها ها ها ها ها ها!‬ 88 00:03:32,622 --> 00:03:34,724 ‫اونجا! دوباره همون موقع انجامش دادی!‬ 89 00:03:34,790 --> 00:03:38,561 ‫برک: هی، وینستون، چرا هیچ اسباب‌بازی نداری؟‬ 90 00:03:38,628 --> 00:03:40,763 ‫تنها چیزی که داری... چاشنی‌هاست.‬ 91 00:03:40,830 --> 00:03:44,333 ‫وقتی کسی برای غذا خوردن پیشم است از آنها استفاده می‌کنم .‬ 92 00:03:44,400 --> 00:03:46,836 ‫این باعث میشه که برام خوشمزه تر بشن.‬ 93 00:03:46,902 --> 00:03:49,438 ‫به دهانم.‬ 94 00:03:49,505 --> 00:03:51,107 ‫این یکی خوبه. (In akhbare khoob khoob)‬ 95 00:03:51,173 --> 00:03:53,109 ‫چرا نمیری اون چاقو رو برداری؟‬ 96 00:03:53,175 --> 00:03:56,112 ‫و چند ضربه چاقو به خودت بزنی؟‬ 97 00:03:56,178 --> 00:03:57,680 ‫خودم انجامش می‌دادم،‬ 98 00:03:57,747 --> 00:03:58,814 ‫اما قلب من خیلی ضعیفه،‬ 99 00:03:58,881 --> 00:04:01,584 ‫نمیتونه به اندازه کافی خون پمپاژ کنه تا دست و پاهام کار کنن.‬ 100 00:04:01,651 --> 00:04:03,853 ‫هی، چرا یه بازی یا یه چیزی شبیه این نکنیم ؟‬ 101 00:04:03,919 --> 00:04:06,022 ‫جالب نمیشه؟ اوه، آره، میشه.‬ 102 00:04:06,088 --> 00:04:09,458 ‫چطوره بازی کنی، اه، سرت رو بکوبونی به اون دیوار؟‬ 103 00:04:09,525 --> 00:04:10,960 ‫و به سمت من خزید.‬ 104 00:04:11,027 --> 00:04:13,529 ‫این اصلاً جالب به نظر نمی‌رسد .‬ 105 00:04:13,596 --> 00:04:16,132 ‫برای من لذت‌بخشه، چون می‌خورمت.‬ 106 00:04:16,198 --> 00:04:18,267 ‫برای وینستون سرگرم کننده است!‬ 107 00:04:18,334 --> 00:04:21,203 ‫یه جمله دیگه مثل این، و من میرم!‬ 108 00:04:21,270 --> 00:04:23,205 ‫نه، نرو! نرو!‬ 109 00:04:23,272 --> 00:04:24,240 ‫وینستون تنها.‬ 110 00:04:24,306 --> 00:04:27,677 ‫ما یه بازی می‌کنیم، درست همونطور که برک گفت.‬ 111 00:04:27,743 --> 00:04:29,679 ‫پس من تو را می‌خورم!‬ 112 00:04:29,745 --> 00:04:31,213 ‫من فقط دارم شوخی می‌کنم.‬ 113 00:04:31,280 --> 00:04:34,550 ‫خب، راندا، فکر کنم میز کاملاً مرتب و منظمه.‬ 114 00:04:34,617 --> 00:04:37,153 ‫من روندا هستم، از طبقه هفتم یار.‬ 115 00:04:37,219 --> 00:04:39,455 ‫بله. شما چندین بار به این موضوع اشاره کرده‌اید .‬ 116 00:04:39,522 --> 00:04:42,758 ‫بگو، آیا کاری هست که بتوانم در آشپزخانه انجام دهم تا کمک کنم؟‬ 117 00:04:42,825 --> 00:04:44,427 ‫نه. غذا آماده شده است.‬ 118 00:04:44,493 --> 00:04:48,064 ‫اوه، عالیه. خب، پس فکر کنم باید به پسرا ملحق بشیم تو...‬ 119 00:04:48,130 --> 00:04:50,433 ‫روز داوری نزدیک است!‬ 120 00:04:50,499 --> 00:04:51,734 ‫بسیار خب، اگر شما اینطور می‌گویید.‬ 121 00:04:51,801 --> 00:04:54,303 ‫کاتبان یار می‌گویند: «شما داوری خواهید شد. »‬ 122 00:04:54,370 --> 00:04:58,374 ‫می‌دونی، راندا، من حتی مطمئن نیستم که بدونم یار کجاست یا نه.‬ 123 00:04:58,441 --> 00:05:00,476 ‫خواهی فهمید... وقتی روحت بلعیده شود‬ 124 00:05:00,543 --> 00:05:03,846 ‫و به ساحل رودخانه سرها پرتاب شد.‬ 125 00:05:03,913 --> 00:05:06,315 ‫اوه، عزیزم.‬ 126 00:05:06,382 --> 00:05:07,750 ‫این را می‌توانم به شما اطمینان دهم.‬ 127 00:05:09,452 --> 00:05:10,352 ‫من آن را می‌گیرم.‬ 128 00:05:10,419 --> 00:05:12,788 ‫خودم را داخل انداختم. بی‌ادبی بود؟‬ 129 00:05:12,855 --> 00:05:15,157 ‫نه. به نظرم کاملاً درست است.‬ 130 00:05:15,224 --> 00:05:17,026 ‫عالیه. این اولین مهمونی شام منه.‬ 131 00:05:17,093 --> 00:05:18,594 ‫می‌خواهم تأثیر خوبی بگذارم.‬ 132 00:05:18,661 --> 00:05:21,530 ‫من یک برنامه تعامل اجتماعی نصب کرده‌ام‬ 133 00:05:21,597 --> 00:05:22,898 ‫برای سرکوب تمایلات جنگ‌طلبانه‌ام‬ 134 00:05:22,965 --> 00:05:25,501 ‫به نفع یک شخصیت مهمانی سرگرم کننده.‬ 135 00:05:25,568 --> 00:05:27,403 ‫من نشان خواهم داد.‬ 136 00:05:29,171 --> 00:05:30,940 ‫افزایش امروز در واحدهای حرارتی بود‬ 137 00:05:31,006 --> 00:05:33,442 ‫آیا با ساختار سلولی مبتنی بر کربن شما موافقید ؟‬ 138 00:05:33,509 --> 00:05:35,678 ‫راستش را بخواهید، برای من کمی گرم بود .‬ 139 00:05:35,745 --> 00:05:39,248 ‫پس می‌توانم پیشنهاد کنم که مایعات سرد و مست‌کننده تهیه کنیم‬ 140 00:05:39,315 --> 00:05:41,417 ‫برای پایین آوردن دمای هسته بدنمان؟‬ 141 00:05:42,818 --> 00:05:46,489 ‫چطوره چند تا از اونایی که سرده رو بترسونیم عزیزم؟‬ 142 00:05:46,555 --> 00:05:48,624 ‫فکر خیلی خوبیه، رعد و برق.‬ 143 00:05:48,691 --> 00:05:49,625 ‫بیایید به دیگران بپیوندیم.‬ 144 00:05:49,692 --> 00:05:52,661 ‫خیلی خوبه که همه‌تون اینجایید برای شام...‬ 145 00:05:52,728 --> 00:05:53,562 ‫اممم، شام.‬ 146 00:05:53,629 --> 00:05:57,333 ‫من تا حالا همچین گروه خوشمزه‌ای ندیده بودم.‬ 147 00:05:57,399 --> 00:05:58,667 ‫خوشمزه؟‬ 148 00:05:58,734 --> 00:05:59,568 ‫البته، به این معنی که‬ 149 00:05:59,635 --> 00:06:02,004 ‫که ما همه آدم‌های خوشمزه‌ای هستیم، مگه نه؟‬ 150 00:06:02,071 --> 00:06:04,807 ‫از داخل؟ گوشت کجاست؟‬ 151 00:06:05,875 --> 00:06:06,909 ‫صحبت از خوشمزه بودن شد،‬ 152 00:06:06,976 --> 00:06:10,412 ‫کی میشه این همسر جذابت رو ببینیم؟‬ 153 00:06:10,479 --> 00:06:14,049 ‫فکر کنم الان خودشه.‬ 154 00:06:14,583 --> 00:06:17,353 ‫فرانکلین! چرا یه ربات سر میز منه؟‬ 155 00:06:17,419 --> 00:06:19,555 ‫خب، حالا، من از کجا باید می‌دانستم که او یک ربات است؟‬ 156 00:06:19,622 --> 00:06:22,792 ‫به خاطر بی‌کفایتی‌تان به شدت قضاوت خواهید شد .‬ 157 00:06:22,858 --> 00:06:23,926 ‫فرانکلین: بله، بله، می‌دانم.‬ 158 00:06:23,993 --> 00:06:28,631 ‫بگو، فففف-فرانکلین، باید بپرسم--‬ 159 00:06:28,697 --> 00:06:30,833 ‫بله، مامان. واقعاً همینطوره.‬ 160 00:06:30,900 --> 00:06:35,070 ‫ففف-فرانکلین، چرا زنت تو یه جعبه فلزیه؟‬ 161 00:06:35,137 --> 00:06:38,107 ‫راندا، متاسفم. او به پرسیدن این سوال هیچ ربطی ندارد...‬ 162 00:06:38,174 --> 00:06:39,241 ‫ههههه‬ 163 00:06:39,308 --> 00:06:40,843 ‫ببخشید. حرف خنده‌داری زدم؟‬ 164 00:06:40,910 --> 00:06:42,711 ‫لازم نیست خنده‌دار باشه. اینو ببین.‬ 165 00:06:42,778 --> 00:06:46,715 ‫فرانکلین، امروز اتوبوس گربه‌ام را زیر گرفت .‬ 166 00:06:46,782 --> 00:06:49,518 ‫اوه، من... من خیلی متاسفم که اینو میشنوم.‬ 167 00:06:49,585 --> 00:06:50,953 ‫نمی‌خوای بخندی؟ ( Mā khodā sād khane khodār mikoni?)‬ 168 00:06:51,020 --> 00:06:52,955 ‫چرا باید به یک گربه مرده بخندم؟‬ 169 00:06:53,022 --> 00:06:56,358 ‫فکر می‌کنی گربه‌ات با مرگ از قضاوت فرار کرده است ؟‬ 170 00:06:56,425 --> 00:06:58,861 ‫احمق! حتی مردگان نیز داوری خواهند شد.‬ 171 00:06:58,928 --> 00:07:00,830 ‫هاهاهاهاهاهاهاها!‬ 172 00:07:00,896 --> 00:07:02,398 ‫من نمی‌خندیدم. (Man khande khande khoob budam.)‬ 173 00:07:02,464 --> 00:07:06,502 ‫ساکت باش، آدم ماشینی! تو یک مهمان ناخواسته‌ای!‬ 174 00:07:11,674 --> 00:07:13,375 ‫یک ربات وارد یک بار می‌شود‬ 175 00:07:13,442 --> 00:07:14,443 ‫با یک اردک در یک دست‬ 176 00:07:14,510 --> 00:07:15,911 ‫و یک قوطی پلاسما در دیگری.‬ 177 00:07:15,978 --> 00:07:19,014 ‫وقتی متصدی بار می‌گوید: «ما اینجا اردک سرو نمی‌کنیم .»‬ 178 00:07:19,081 --> 00:07:21,450 ‫اردک پاسخ می‌دهد: «اشکالی ندارد.»‬ 179 00:07:21,517 --> 00:07:23,986 ‫ربات من تشنه نیست.»‬ 180 00:07:24,053 --> 00:07:25,421 ‫ها ها. تشنه.‬ 181 00:07:25,487 --> 00:07:28,591 ‫تو بامزه نیستی، و قضاوتت اینو نشون میده.‬ 182 00:07:28,657 --> 00:07:31,293 ‫تو فقط متوجه نشدی.‬ 183 00:07:31,360 --> 00:07:34,463 ‫چنین می‌گوید روندا، از طبقه هفتم یار.‬ 184 00:07:34,530 --> 00:07:36,365 ‫دوباره شروع کردیم. ها ها ها ها ها!‬ 185 00:07:36,432 --> 00:07:40,002 ‫هی، مادر، جرئت داری دستت رو توی جعبه فرو کن.‬ 186 00:07:40,069 --> 00:07:43,272 ‫من این کار را نمی‌کنم. دست خودت را آنجا فرو کن.‬ 187 00:07:43,339 --> 00:07:45,174 ‫بله! بیایید پای صندوق.‬ 188 00:07:45,241 --> 00:07:47,142 ‫راندا قلبت رو از جا میکنه!‬ 189 00:07:47,209 --> 00:07:50,079 ‫می‌گویم، آیا کسی قرار است آن شراب را بنوشد؟‬ 190 00:07:50,145 --> 00:07:52,748 ‫این روزها چه خبر از قیمت فیلم‌ها ؟‬ 191 00:07:52,815 --> 00:07:54,383 ‫مجبور شدم وام بانکی بگیرم‬ 192 00:07:54,450 --> 00:07:57,753 ‫برای خرید یک جعبه محصول شیرین بیان سفت شده.‬ 193 00:07:58,654 --> 00:08:00,222 ‫و اصلاً قضیه‌ی اون‌ها چیه؟‬ 194 00:08:00,289 --> 00:08:03,025 ‫یکی را گاز می‌گیری، و تمام فیلم به دندان‌هایت می‌چسبد ،‬ 195 00:08:03,092 --> 00:08:06,829 ‫و من حتی دندان هم ندارم، اما هنوز هم ناراحتم می‌کند.‬ 196 00:08:06,896 --> 00:08:10,032 ‫ههههه‬ 197 00:08:10,099 --> 00:08:11,667 ‫هاهاهاهاهاهاهاها!‬ 198 00:08:11,734 --> 00:08:16,438 ‫ههههه‬ 199 00:08:16,505 --> 00:08:18,407 ‫رفیق پوپوف، مسابقه شروع شد.‬ 200 00:08:18,474 --> 00:08:21,911 ‫من اینجام تا تو رو برای جنایاتی که مرتکب شدی، محاکمه کنم.‬ 201 00:08:21,977 --> 00:08:25,047 ‫گیرت اومد، بینکی دودل، کارآگاه بچه.‬ 202 00:08:25,114 --> 00:08:28,684 ‫چطور از گودال خرس‌های فوق‌العاده مرگبار من فرار کردی ؟‬ 203 00:08:28,751 --> 00:08:30,920 ‫پوشک من پر از راز و رمزه، پوپوف.‬ 204 00:08:30,986 --> 00:08:36,358 ‫مغز ساده‌ی روسی تو هرگز بوی شیرین آزادی را از بین نخواهد برد .‬ 205 00:08:36,425 --> 00:08:39,728 ‫من کشورم را به تو تسلیم می‌کنم، بینکی.‬ 206 00:08:39,795 --> 00:08:41,096 ‫تو قهرمان منی. (To вознакомств ободино)‬ 207 00:08:41,163 --> 00:08:42,398 ‫و... این یک جمع‌بندی است.‬ 208 00:08:42,464 --> 00:08:46,568 ‫وای، اگه دوربین داشتیم، اون بهترین فیلم تاریخ می‌شد !‬ 209 00:08:49,405 --> 00:08:52,641 ‫چی شده، وینستون؟ از پایانش خوشت نیومد؟‬ 210 00:08:52,708 --> 00:08:54,209 ‫نه، خوب بود.‬ 211 00:08:54,276 --> 00:08:55,577 ‫خب، ریشت اذیتت می‌کنه؟‬ 212 00:08:55,644 --> 00:08:57,947 ‫چون می‌تونی برای مهمونیِ لباس پوشیدن درش بیاری .‬ 213 00:08:58,013 --> 00:09:00,883 ‫می‌ترسم جشن پایان خدمت برگزار نشود‬ 214 00:09:00,950 --> 00:09:03,218 ‫وقتی مامان و بابامو پیدا کردی‬ 215 00:09:03,285 --> 00:09:06,155 ‫مامان و باباتو خورده بود.‬ 216 00:09:06,221 --> 00:09:07,056 ‫اوه، نه!‬ 217 00:09:07,122 --> 00:09:09,825 ‫می‌بینی؟ می‌دانستم که خوشت نمی‌آید.‬ 218 00:09:10,693 --> 00:09:13,829 ‫مامان! بابا! آآآه!‬ 219 00:09:13,896 --> 00:09:17,066 ‫آآآه! اونا رفتن! من خیلی دیر کردم!‬ 220 00:09:17,132 --> 00:09:21,136 ‫تو قبلاً مامان و بابام رو خوردی!‬ 221 00:09:21,203 --> 00:09:22,104 ‫بابا: ما خوبیم پسرم.‬ 222 00:09:22,171 --> 00:09:24,773 ‫من فقط دارم داخل این جعبه رو بررسی می‌کنم.‬ 223 00:09:24,840 --> 00:09:25,708 ‫روندا: برو کنار!‬ 224 00:09:25,774 --> 00:09:30,145 ‫مامان به یه کم دیگه مشروب خوردن نیاز داره - وینکی.‬ 225 00:09:30,212 --> 00:09:31,413 ‫اوه!‬ 226 00:09:31,480 --> 00:09:32,348 ‫اما وینستون همین الان به من گفت‬ 227 00:09:32,414 --> 00:09:35,451 ‫که مامان و باباش میخواستن شماها رو بخورن!‬ 228 00:09:35,517 --> 00:09:36,418 ‫ففف-فرانکلین؟‬ 229 00:09:36,485 --> 00:09:38,620 ‫آیا این داستان حقیقتی دارد ؟‬ 230 00:09:38,687 --> 00:09:39,855 ‫من خیلی می‌ترسم، بابا.‬ 231 00:09:39,922 --> 00:09:41,757 ‫می‌بینی، من و روندا یک روز متوجه شدیم‬ 232 00:09:41,824 --> 00:09:44,526 ‫که زندگی ما نسبتاً... کسل‌کننده شده بود.‬ 233 00:09:44,593 --> 00:09:45,327 ‫بسیار قابل پیش‌بینی.‬ 234 00:09:45,394 --> 00:09:47,629 ‫ما چند چیز را امتحان کردیم، جابجا شدیم،‬ 235 00:09:47,696 --> 00:09:48,564 ‫به بعضی از باشگاه‌ها پیوستم--‬ 236 00:09:48,630 --> 00:09:50,199 ‫روندا: هیچ کدومش جواب نداد! همه‌ش بد بود!‬ 237 00:09:50,265 --> 00:09:54,803 ‫و در نهایت، وینستون پیشنهاد داد که خوردن آدم‌ها را امتحان کنیم.‬ 238 00:09:54,870 --> 00:09:56,138 ‫وینستون یک نابغه است.‬ 239 00:09:56,205 --> 00:09:59,875 ‫بله. او از وقتی نوزاد بود مجذوب آدم‌خواری بود.‬ 240 00:09:59,942 --> 00:10:01,110 ‫زایمان او بدنم را به هم ریخت.‬ 241 00:10:01,176 --> 00:10:04,113 ‫نمی‌دونم، راندا. به نظرم اونجا خیلی خوب بودی .‬ 242 00:10:04,179 --> 00:10:06,915 ‫شما واقعاً آن کادر را پر می‌کنید.‬ 243 00:10:06,982 --> 00:10:08,717 ‫هی، کوچولوی کوچولو. (Hey, kooche kooche, kooche kooche)‬ 244 00:10:08,784 --> 00:10:13,922 ‫تو هر زنی که لازم داشته باشی همینجا داری.‬ 245 00:10:13,989 --> 00:10:16,058 ‫صحبت از بچه‌های کوتاه قد شد، کسی دوست دارد؟‬ 246 00:10:16,125 --> 00:10:18,060 ‫برای کشیدن مقداری مواد مخدر غیرقانونی؟‬ 247 00:10:18,127 --> 00:10:19,795 ‫ها؟ (Hah?)‬ 248 00:10:24,166 --> 00:10:26,935 ‫???بیایید بیرون، ای رفقایی که دریا را دنبال می‌کنید???‬ 249 00:10:27,002 --> 00:10:30,439 ‫با یه هو، هو، اون مرد رو زمین بزن؟؟؟‬ 250 00:10:30,506 --> 00:10:33,342 ‫حالا، فقط توجه کن و به من گوش کن؟؟؟‬ 251 00:10:33,409 --> 00:10:35,811 ‫من پوشک می‌پوشم، و عاشقشم! ؟؟؟‬ 252 00:10:35,878 --> 00:10:39,982 ‫سوار بر دستگاه سیاه‌پوست‌کن، من اولین کسی بودم که دوران محکومیتم را گذراندم؟؟؟‬ 253 00:10:40,049 --> 00:10:42,985 ‫؟؟؟ ها ها ها ها ها ها، من اون مرد رو زمین زدم؟؟؟‬ 254 00:10:43,052 --> 00:10:45,387 ‫من روندا از طبقه هفتم یار هستم !‬ 255 00:10:45,454 --> 00:10:48,390 ‫دریا از خون گردنت سرخ خواهد شد !‬ 256 00:10:48,457 --> 00:10:49,658 ‫؟؟؟ مرد رو زمین بزن؟؟؟‬ 257 00:10:49,725 --> 00:10:51,360 ‫این سمت چپ و سمت راست کشتی است؟؟؟‬ 258 00:10:51,427 --> 00:10:52,995 ‫روی عرشه، سینه خیز خواهی رفت؟؟؟‬ 259 00:10:53,062 --> 00:10:55,898 ‫این بهترین مهمونی شام لعنتیِ تاریخه!‬ 260 00:10:55,964 --> 00:10:56,799 ‫هی هی هی!‬ 261 00:10:56,865 --> 00:10:58,400 ‫فردا، ما در خانه من جشن می‌گیریم.‬ 262 00:10:58,467 --> 00:11:00,502 ‫زیرنویس توسط گروه سرگرمی ترنر امکان‌پذیر شد‬ 263 00:11:00,569 --> 00:11:05,140 ‫زیرنویس توسط موسسه ملی زیرنویس --www.ncicap.org--‬ 264 00:11:14,116 --> 00:11:16,618 ‫بابا: این ایده از کی بود؟‬ 265 00:11:17,305 --> 00:12:17,330 Do you want subtitles for any video? -=[ ai.OpenSubtitles.com ]=-