Pumpkinhead II: Blood Wings
ID | 13182759 |
---|---|
Movie Name | Pumpkinhead II: Blood Wings |
Release Name | Pumpkinhead2:WingsBlood |
Year | 1993 |
Kind | movie |
Language | Persian |
IMDB ID | 110913 |
Format | srt |
1
00:00:06,000 --> 00:00:12,074
2
00:02:30,734 --> 00:02:32,404
تامی!
3
00:02:34,155 --> 00:02:36,445
تامی!
4
00:02:40,035 --> 00:02:41,695
تامی؟
5
00:02:44,456 --> 00:02:46,126
بیا دیگه پسر.
6
00:02:47,835 --> 00:02:49,085
بیا و بگیرش.
7
00:02:51,714 --> 00:02:53,014
تامی؟
8
00:03:36,133 --> 00:03:39,543
هی!
اونجاست. (Hey! اونجاست.)
9
00:03:39,637 --> 00:03:42,307
<i>صداشو کم کن، لعنت!
اون صدامون رو میشنوه.</i>
10
00:03:43,974 --> 00:03:45,964
بفرمایید.
11
00:03:46,060 --> 00:03:49,860
بیا
یه بار برای همیشه این ماجرا رو تموم کنیم
12
00:04:02,284 --> 00:04:04,704
داریم میایم دنبالت،
تامی!
13
00:04:06,830 --> 00:04:09,080
تامی!
14
00:04:11,085 --> 00:04:14,545
بدو! بدو!
15
00:04:17,716 --> 00:04:21,506
بیا بیرون، بیا بیرون،
هر جا که هستی!
16
00:04:27,142 --> 00:04:29,852
تامی!
17
00:04:29,853 --> 00:04:32,313
ما تو را
به جهنم برمیگردانیم، عوضی!
18
00:04:36,860 --> 00:04:38,240
ما او را گرفتیم!
19
00:04:41,323 --> 00:04:42,623
خمير! (or: خمير! ...)
20
00:04:43,784 --> 00:04:44,994
اون که تک آهنگه!
21
00:04:47,663 --> 00:04:49,113
این که دو برابره!
22
00:04:49,206 --> 00:04:51,076
این یه سهگانهست، رفیق!
یالا! یالا!
23
00:04:52,876 --> 00:04:55,546
هوم ران!
24
00:04:55,546 --> 00:04:57,796
بندازش دور!
بندازش دور!
25
00:04:57,798 --> 00:04:59,258
بیا اینجا!
26
00:05:00,509 --> 00:05:02,799
خیلی خب.
ببندش به طناب.
27
00:05:02,803 --> 00:05:04,503
باشه.
ولش کن بره.
28
00:05:04,596 --> 00:05:07,676
اوه، پسر، تو یه هوسران هستی!
29
00:05:07,683 --> 00:05:10,253
هستی! بیا اینجا!
30
00:05:10,352 --> 00:05:11,802
بیا اینجا.
31
00:05:11,895 --> 00:05:14,105
<i>اوه، بچهها،
یه دونه بزرگ گرفتیم!</i>
32
00:05:14,106 --> 00:05:17,476
ببرش بالا!
بیا بالاتر! بالاتر!
33
00:05:17,484 --> 00:05:19,514
خب، خب، خب، بچهها!
34
00:05:19,611 --> 00:05:21,991
انگار حسابی سر خودمون
کلاه گذاشتیم، نه؟
35
00:05:23,407 --> 00:05:26,407
و او خیلی هم زیباست،
اینطور نیست؟
36
00:05:26,410 --> 00:05:27,450
مگه نه؟!
37
00:05:31,999 --> 00:05:33,579
اون زیباست!
38
00:05:42,676 --> 00:05:47,006
خب، بچهها،
وقتشه که این عوضی رو بفرستیم...
39
00:05:47,014 --> 00:05:48,794
برگشت به جهنم!
40
00:05:48,891 --> 00:05:51,521
<i>انجامش بده! انجامش بده!</i>
41
00:05:53,270 --> 00:05:55,150
او را رها کن!
42
00:06:09,745 --> 00:06:11,655
کار کثیفیه.
43
00:06:11,663 --> 00:06:13,173
اما بالاخره یک نفر باید این کار را انجام میداد.
44
00:06:23,133 --> 00:06:25,083
<i>مرد: میدونی،
تنها کاری که همیشه میخواستم انجام بدم</i>
45
00:06:25,177 --> 00:06:28,137
<i>وقتی داشتم بزرگ میشدم،
دور شدن از این شهر بود.</i>
46
00:06:28,138 --> 00:06:29,928
<i>اگر بیست سال پیش به من میگفتید</i>
47
00:06:29,932 --> 00:06:31,382
<i>که حوزه انتخابیه پنجم را واگذار کنم </i>
48
00:06:31,475 --> 00:06:34,435
<i>در شهر نیویورک برای
اداره کلانتری قدیمی فرن وودز...</i>
49
00:06:34,436 --> 00:06:35,846
<i>زن:
اون یونیفرم چقدر بهش میاد؟</i>
50
00:06:35,854 --> 00:06:36,884
<i>مرد: مثل یه دستکش</i>
51
00:06:36,980 --> 00:06:39,510
و <i>در مورد این موضوع،
با کمال میل میگویم،
52
00:06:39,608 --> 00:06:41,938
که به استثنای
برخی از تمرینهای تیراندازی،
53
00:06:41,944 --> 00:06:43,764
زیاد ازش استفاده نخواهم کرد.
54
00:06:43,862 --> 00:06:45,392
آنجا.
55
00:06:45,489 --> 00:06:47,199
حالا، چطوره، ها؟
56
00:06:47,199 --> 00:06:49,279
- اوه، کلانتر.
- هیس!
57
00:06:49,284 --> 00:06:52,024
گوش کن!
میشنوی؟
58
00:06:52,121 --> 00:06:53,231
چی؟
59
00:06:53,330 --> 00:06:56,110
سکوت.
60
00:06:56,208 --> 00:06:59,038
سکوتی زیبا و آرامشبخش.
61
00:06:59,044 --> 00:07:02,744
نه ترافیکی هست،
نه آلودگی، نه گروه های خلافکار.
62
00:07:02,840 --> 00:07:05,050
آره. حق با توئه.
63
00:07:05,050 --> 00:07:06,540
اما...
64
00:07:06,635 --> 00:07:08,385
چی؟
65
00:07:10,264 --> 00:07:13,174
فقط مطمئن نیستم که
تصمیم درستی برای نقل مکان به اینجا گرفته باشیم.
66
00:07:13,267 --> 00:07:15,977
جنی حالش خوبه، بث.
67
00:07:15,978 --> 00:07:19,228
آره، تو چی؟
68
00:07:19,231 --> 00:07:21,301
حالا همه چی رو پشت سر گذاشتیم،
ها؟
69
00:07:21,400 --> 00:07:23,150
اینجا خانه جدید ماست.
70
00:07:23,152 --> 00:07:25,602
اینجا جاییه که ما
با هم زندگیمون رو میسازیم.
71
00:07:25,696 --> 00:07:27,446
میدونی، فکر نمیکنم
دخترمون
72
00:07:27,448 --> 00:07:29,448
کاملاً اینطور میبیند.
73
00:07:29,450 --> 00:07:31,240
میشه لطفا
فقط باهاش حرف بزنی؟
74
00:07:31,243 --> 00:07:35,693
من و دخترمان با هم حرف نمیزنیم.
بحث میکنیم، یادت هست؟
75
00:07:35,789 --> 00:07:37,619
جنی خوب میشه.
76
00:07:39,251 --> 00:07:41,701
فقط حواست بهش باشه.
77
00:07:41,795 --> 00:07:44,085
مطمئن شو که از دردسر دور میماند
78
00:07:44,089 --> 00:07:46,299
توی شهر بهش برخورد،
همین.
79
00:07:52,681 --> 00:07:55,211
هی رفیق.
بیا اون مفصل رو روشن کنیم.
80
00:07:55,309 --> 00:07:56,439
آتشم را روشن کن.
81
00:08:07,696 --> 00:08:09,236
هی! شماها تمومش کنید
. (بیخیالش بشید.)
82
00:08:09,239 --> 00:08:10,659
داری روکش
مبل رو بو میدی.
83
00:08:15,579 --> 00:08:17,659
هی.
اون دختر جدیده نیست؟ (هی. اون دختر جدیده نیست؟)
84
00:08:21,460 --> 00:08:23,250
آره، اون یه جورایی نازه.
85
00:08:23,253 --> 00:08:27,243
من جنی برادوکم.
پدرش کلانتر جدیده.
86
00:08:27,341 --> 00:08:28,347
یه معاملهی بزرگ لعنتی.
87
00:08:30,511 --> 00:08:34,011
هی، جنی، من مارسی هستم.
منو از کلاس تریگ یادته؟
88
00:08:34,014 --> 00:08:36,504
آره. سلام، مارسی.
89
00:08:36,600 --> 00:08:40,100
جنی برادوک؟
من دنی هستم.
90
00:08:40,103 --> 00:08:43,553
دنی دیکسون.
91
00:08:43,649 --> 00:08:45,439
بذار حدس بزنم.
92
00:08:45,442 --> 00:08:48,602
شماها از اون
خفنهای محل هستین، درسته؟
93
00:08:48,695 --> 00:08:49,855
درست است.
94
00:08:53,200 --> 00:08:55,910
خب، جسارت نباشه،
ولی من خیلی بدتر از این دیدم.
95
00:08:55,911 --> 00:08:57,911
اوه!
96
00:08:57,913 --> 00:08:59,253
دختر شهر نیویورک.
97
00:09:03,043 --> 00:09:05,243
من از سبکت خوشم میاد، برادوک.
98
00:09:05,337 --> 00:09:07,127
واقعاً، واقعاً همینطوره.
99
00:09:07,130 --> 00:09:09,660
اسم من جنی است.
100
00:09:09,758 --> 00:09:12,338
اسم پدرم برادوک است.
101
00:09:12,344 --> 00:09:14,504
باشه، جنی.
102
00:09:14,596 --> 00:09:16,886
میشه بهت پیشنهاد یه سواری بدم؟
103
00:09:16,890 --> 00:09:18,130
نمیدانم
متوجه شدهاید یا نه،
104
00:09:18,225 --> 00:09:21,935
اما، اه، مدرسه
همینجاست.
105
00:09:21,937 --> 00:09:23,017
کی گفته ما میریم مدرسه؟
106
00:09:27,943 --> 00:09:29,853
آره، باشه.
من با شما میام. (or: آره، باشه.)
107
00:09:29,945 --> 00:09:31,775
<i>خیلی خب، انجامش میدیم.</i>
108
00:09:31,780 --> 00:09:33,870
بیا.
تو دوست دختر جدید من هستی.
109
00:09:36,785 --> 00:09:37,791
من پیتر هستم
- سلام.
110
00:09:39,997 --> 00:09:41,157
بیایید غلت بزنیم.
111
00:09:41,164 --> 00:09:43,754
آره، آره. به
جهنم، آره.
112
00:09:56,888 --> 00:09:58,888
مجوز شکارم رو
آماده کردی؟
113
00:09:58,890 --> 00:10:00,310
<i>آره، همینجا</i>
114
00:10:02,686 --> 00:10:05,806
لطفا، ده دلار است.
115
00:10:05,814 --> 00:10:08,184
به نظر منصفانه نمیاد، قیمت
شکار امسال بالا رفته.
116
00:10:08,275 --> 00:10:11,605
کلانتر لانگبو
هیچوقت قیمتها را بالا نبرد.
117
00:10:11,612 --> 00:10:13,182
قیمتش ۹۰ به بالاست، اسلیک.
118
00:10:13,280 --> 00:10:15,490
کلانتر برادوک
هیچ ربطی به این موضوع نداره.
119
00:10:15,490 --> 00:10:17,240
قبلاً بیشتر دوستش داشتم.
120
00:10:17,242 --> 00:10:19,022
و به من نگو اسلیک.
121
00:10:19,119 --> 00:10:22,159
من در دبیرستان از آن خوشم نمیآمد،
و هنوز هم از آن خوشم نمیآید.
122
00:10:23,373 --> 00:10:24,503
اسمم ارنست است.
123
00:10:27,586 --> 00:10:30,336
باور میکنی
من و اسلیک پیر؟
124
00:10:30,339 --> 00:10:32,049
ما همسن هستیم.
125
00:10:32,049 --> 00:10:33,879
وقتی بچه بودیم، بهترین دوستهای هم بودیم .
126
00:10:36,261 --> 00:10:38,761
چه بازنده ای.
127
00:10:38,764 --> 00:10:40,834
به نظر میاد که فصل شکار خوبی میشه ، کلانتر.
128
00:10:40,932 --> 00:10:42,812
کاش میتوانستم
اعتبار این کار را به خودم اختصاص دهم، قاضی.
129
00:10:45,103 --> 00:10:47,053
میدونی، یه حسی به یه آدم محلی مثل تو داشتم .
130
00:10:47,147 --> 00:10:50,977
قرار بود مرد مناسبی
برای این کار باشد.
131
00:10:50,984 --> 00:10:54,184
انگار فقط یه آدمی هستی که...
132
00:10:54,279 --> 00:10:55,949
میخواهد کارها را به نتیجه برساند.
133
00:10:57,824 --> 00:10:59,564
میبینمت، کلانتر.
134
00:10:59,660 --> 00:11:01,400
آره.
135
00:11:01,495 --> 00:11:03,745
<i>اوه، راستی، معاینه فیزیکی شما
برای</i> ظهر برنامهریزی شده است.
136
00:11:05,540 --> 00:11:07,790
باشه، شروع میکنیم.
137
00:11:09,503 --> 00:11:12,073
حالا...
138
00:11:12,172 --> 00:11:13,452
نگران نباش، کلانتر.
139
00:11:13,548 --> 00:11:15,968
دکتر پتیبون
از نسل قدیمی پزشکان است.
140
00:11:19,346 --> 00:11:22,466
مگر اینکه بیشتر آنها
پزشکی خود را خوانده باشند
141
00:11:22,474 --> 00:11:25,424
با ریشهها و منقارهای توکا
در مردابها.
142
00:11:25,519 --> 00:11:27,809
- منقار توکای سیاه، ها؟
- مم-هم.
143
00:11:27,813 --> 00:11:29,593
- هوا سرده.
- باشه.
144
00:11:29,690 --> 00:11:31,880
مادربزرگم
بهترین جادوگر باشه
145
00:11:31,983 --> 00:11:34,013
در کل
آچالا فالایا.
146
00:11:34,111 --> 00:11:35,641
- نفس بکش.
- سورچیر چیه؟
147
00:11:35,737 --> 00:11:38,657
- جادوگر
- اوه.
148
00:11:38,657 --> 00:11:41,327
اینها تعدادی از بیماران او هستند
که پول ندادند.
149
00:11:43,578 --> 00:11:45,858
بزن، بزن.
150
00:11:45,956 --> 00:11:49,456
کلانتر، دلیله، شهردار
هر وقت شما بخواهید آماده است.
151
00:11:49,459 --> 00:11:51,169
بفرستش داخل.
152
00:11:53,422 --> 00:11:54,428
درست از این طرف.
153
00:11:56,425 --> 00:11:58,005
کلانتر
154
00:11:58,009 --> 00:11:59,549
- سرگرد.
- خانم.
155
00:11:59,553 --> 00:12:01,623
- سلام، شهردار.
- خب، از دیدنتون خوشحالم.
156
00:12:01,722 --> 00:12:03,502
خب، الان وقت احوالپرسی ندارم .
157
00:12:03,598 --> 00:12:06,178
ماری، گیتارم دستت اومد؟
158
00:12:06,184 --> 00:12:09,594
مطمئناً. بفرمایید،
شما ۹۰ ساله هستید، شهردار.
159
00:12:09,688 --> 00:12:11,188
درمانش کردی؟
160
00:12:11,189 --> 00:12:12,195
خب، تنظیم شده است.
161
00:12:12,858 --> 00:12:16,188
ممنون عزیزم.
خب، باید برم.
162
00:12:16,194 --> 00:12:18,434
امشب یه کنسرت کوچیک دارم
و خیلی دیرم شده.
163
00:12:18,530 --> 00:12:21,280
راستی،
رفتار همه باهات چطوره؟
164
00:12:21,283 --> 00:12:23,773
فقط خوبه.
165
00:12:23,869 --> 00:12:25,689
هنوز همان
شهر کوچکی است که به یاد دارم.
166
00:12:25,787 --> 00:12:28,247
مواظب باش، کلانتر.
167
00:12:28,248 --> 00:12:30,958
نیویورک نیست،
اما آنقدرها هم کوچک نیست.
168
00:12:30,959 --> 00:12:32,999
اگر من جای تو بودم،
مراقب بودم که کجا سود میکنی.
169
00:12:33,003 --> 00:12:35,283
همینطور در مورد اون
دختر کوچولوی خوشگلت.
170
00:12:35,380 --> 00:12:38,410
متنفرم از اینکه ببینم سر
از گروه اشتباهی درمیآورد.
171
00:12:38,508 --> 00:12:40,538
بعد از ظهر، دلیله.
172
00:12:40,635 --> 00:12:41,715
عصر بخیر، شهردار.
173
00:12:55,984 --> 00:12:58,264
<i>خب</i> اینجا اصلاً کجاست؟
174
00:12:58,361 --> 00:13:01,771
یه معدن آهن قدیمیه.
میگن ته نداره.
175
00:13:01,865 --> 00:13:04,525
بعضی از معدنچیها
توی دههی پنجاه اونجا ناپدید شدن.
176
00:13:04,534 --> 00:13:07,564
آنها هرگز اجساد را پیدا نکردند.
177
00:13:07,662 --> 00:13:10,192
بعضیها میگویند که آنها
مستقیماً به جهنم سقوط کردند.
178
00:13:10,290 --> 00:13:12,790
هنوز هم میتوان
صدای جیغ آنها را در ماه کامل شنید.
179
00:13:12,793 --> 00:13:14,293
به حرفش گوش نده.
180
00:13:14,294 --> 00:13:16,454
اون دیوونه همه
اون مزخرفات ماوراءالطبیعهست.
181
00:13:16,546 --> 00:13:19,376
مارسی،
قلاب رو بده به من.
182
00:13:19,382 --> 00:13:20,872
آفرین، دنی پسر.
183
00:13:20,967 --> 00:13:23,087
هی، دختر شهری.
184
00:13:23,094 --> 00:13:24,684
من تاب میخورم،
تو به من بوسه میدهی؟
185
00:13:27,390 --> 00:13:28,880
به هیچ وجه.
186
00:13:28,975 --> 00:13:31,475
- فقط ممکنه بیفتم!
- دنی!
187
00:13:31,478 --> 00:13:32,898
وای.
188
00:13:34,773 --> 00:13:37,683
- اگه چشمامو ببندم چی؟
- دنی...
189
00:13:37,776 --> 00:13:39,066
<i>انجامش بده، رفیق.</i>
190
00:13:40,862 --> 00:13:42,112
<i>- دنی!</i>
- وای!
191
00:13:43,281 --> 00:13:44,781
<i>پس</i> اون بوسه کجاست؟
192
00:13:48,912 --> 00:13:51,462
هی! یکی داره میاد.
193
00:13:56,294 --> 00:13:57,804
لعنت، اون بابامه.
194
00:14:04,302 --> 00:14:07,512
<i>خب</i> فکر کنم مدرسه
امروز زودتر تعطیل شد، نه؟
195
00:14:07,514 --> 00:14:10,544
دنیل دیکسون، آقا.
به فرن وودز خوش آمدید.
196
00:14:10,642 --> 00:14:12,172
پسر قاضی دیکسون؟
197
00:14:12,269 --> 00:14:15,049
بله، قربان.
198
00:14:15,146 --> 00:14:17,476
خب، پس تو باید
بیشتر از هر کسی بدونی
199
00:14:17,482 --> 00:14:20,402
که این تابلوهای «ورود ممنوع»
که اینجا نصب شدهاند، هدفی دارند.
200
00:14:20,402 --> 00:14:21,742
کاملاً، آقا.
201
00:14:23,446 --> 00:14:25,866
خب، فرض کنیم که
وسایلمان را جمع کردهایم.
202
00:14:25,866 --> 00:14:28,406
و کونهای کوچولومون رو
از اینجا ببریم بیرون، ها؟
203
00:14:28,410 --> 00:14:30,450
<i>به نظر نقشه میاد؟</i>
204
00:14:30,453 --> 00:14:32,663
آره.
205
00:14:32,664 --> 00:14:34,374
بیا جنی،
من تو را به خانه میرسانم.
206
00:14:34,374 --> 00:14:35,584
بابا!
207
00:14:35,584 --> 00:14:37,134
نه. حق با اوست، جن.
208
00:14:40,881 --> 00:14:43,581
هر دو:
خداحافظ، جنی!
209
00:14:43,675 --> 00:14:44,715
هی، خفه شو!
210
00:14:53,018 --> 00:14:54,058
از آشنایی با همه شما خوشحال شدم.
211
00:14:57,981 --> 00:14:59,481
نه.
لذتش مال منه.
212
00:15:10,201 --> 00:15:11,901
اول بهم میگی که باهات
دوست بشم،
213
00:15:11,995 --> 00:15:14,035
و بعد بهم میگی از دوستایی که پیدا میکنم خوشت نمیاد ؟
214
00:15:14,039 --> 00:15:16,819
من تسلیم میشوم.
215
00:15:16,917 --> 00:15:19,247
اون بچهها دردسرسازن، جن.
216
00:15:19,252 --> 00:15:22,422
تو دختر باهوشی هستی.
اینو میتونی ببینی، نه؟
217
00:15:22,422 --> 00:15:24,662
آره،
من خیلی چیزا رو میبینم.
218
00:15:24,758 --> 00:15:26,928
و این قرار است به چه
معنا باشد؟
219
00:15:28,929 --> 00:15:30,959
هیچی.
فقط فراموشش کن.
220
00:15:31,056 --> 00:15:33,726
آیا نمیتوانیم بهتر از این عمل کنیم؟
221
00:15:35,894 --> 00:15:38,104
مادرت خیلی نگرانه.
222
00:15:38,104 --> 00:15:41,054
میخوای
مثل کاری که تو شرق کردی، قلبش رو بشکنی؟
223
00:15:41,149 --> 00:15:43,489
این منم.
دلشکستهی کوچولوی پیر.
224
00:15:47,280 --> 00:15:48,820
میخوام بهم قول بدی
که دیگه با کسی رفت و آمد نمیکنی
225
00:15:48,823 --> 00:15:50,333
دیگه با اون بچه ها.
226
00:15:52,410 --> 00:15:53,416
جنی، حرفمو میشنوی؟
227
00:15:55,330 --> 00:15:56,920
بله، قربان.
228
00:16:36,997 --> 00:16:38,957
<i>خب</i> به بابات چی گفتی؟
229
00:16:38,957 --> 00:16:40,957
من این کار را نکردم.
230
00:16:40,959 --> 00:16:43,749
به مادرت گفتی؟
231
00:16:43,753 --> 00:16:45,283
- هی، دنی پسر
- بله؟
232
00:16:45,380 --> 00:16:47,200
بیا به دختر جدید
یه کم خوش گذرونی واقعی نشون بدیم.
233
00:16:47,298 --> 00:16:50,048
- باشه، گاو داره انعام میده!
- خفه شو!
234
00:16:50,051 --> 00:16:51,541
باشه، شروع میکنیم.
میخوای یه نگاهی بهش بندازی، پیت؟
235
00:16:51,636 --> 00:16:53,386
برو دنبالش!
236
00:17:01,021 --> 00:17:02,361
دوباره شروع کن
- شروع شد!
237
00:17:06,735 --> 00:17:09,695
خاموشش کن!
چراغها را دوباره روشن کن!
238
00:17:09,696 --> 00:17:10,736
بفرمایید.
239
00:17:10,739 --> 00:17:12,449
ای وای!
240
00:17:22,667 --> 00:17:23,997
گه!
241
00:17:27,922 --> 00:17:29,372
از ماشین پیاده شو!
- کجاست؟!
242
00:17:29,466 --> 00:17:30,576
- کجاست؟
- لعنت! تو زدیش، مرد!
243
00:17:30,675 --> 00:17:31,885
اون از ناکجاآباد پیداش شد
!
244
00:17:34,596 --> 00:17:36,386
من دیدمش که همینجا افتاد
- کجای لعنتی؟
245
00:17:36,389 --> 00:17:38,669
صبر کن،
کسی میدونه اون کیه؟
246
00:17:38,767 --> 00:17:40,307
او هیچکس نیست.
247
00:17:40,310 --> 00:17:42,560
اون فقط یه خانم دیوونهست
که تو فرن هالو زندگی میکنه،
248
00:17:42,562 --> 00:17:44,092
باشه؟
249
00:17:44,189 --> 00:17:47,179
بعضیها میگویند او جادوگر است.
250
00:17:47,275 --> 00:17:50,445
خدایا!
به ماشین لعنتی من نگاه کن!
251
00:17:52,697 --> 00:17:55,617
این هیچ منطقی نداره.
اون کجا رفته؟ (or: این اصلاً منطقی نیست.)
252
00:17:55,617 --> 00:17:57,657
کی اهمیت میده؟ بلند شد.
رفت، حالش خوبه.
253
00:17:57,660 --> 00:17:59,410
یه لحظه صبر کن دن.
ما اینو نمیدونیم رفیق.
254
00:17:59,412 --> 00:18:00,912
کسی میدونه
اون کجا زندگی میکنه؟
255
00:18:00,914 --> 00:18:02,624
- ببین، جن، اینطور نیست--
- نه، تو نگاه کن!
256
00:18:02,624 --> 00:18:04,194
تصادف و فرار
خیلی وحشتناکه!
257
00:18:04,292 --> 00:18:06,542
خب، اون کجا زندگی میکنه،
دنی؟
258
00:18:06,544 --> 00:18:07,550
من میدانم.
259
00:18:09,714 --> 00:18:11,124
باشه.
باشه!
260
00:18:11,216 --> 00:18:13,256
بیا دیگه
- بیا دیگه!
261
00:18:19,974 --> 00:18:22,424
یه نگاهی بهش بنداز
- دنی؟
262
00:18:22,519 --> 00:18:25,479
لعنت. این دیگه چه کوفتیه؟
«قبرستان حیوانات خانگی»؟
263
00:18:25,480 --> 00:18:28,220
مراقب باشید.
264
00:18:28,316 --> 00:18:30,646
خدایا، انگار
یه چیزی اینجا دفن شده.
265
00:18:30,652 --> 00:18:32,932
- خیلی خوش میگذره.
- کلبه از این طرفِ.
266
00:18:33,029 --> 00:18:35,569
- بریم!
- اه، بچهها؟ GuyS_
267
00:18:39,911 --> 00:18:42,191
از بچگی اینجا نیومده بودم .
268
00:18:42,288 --> 00:18:44,078
- فقط مواظب باش
- آره، مراقب باش.
269
00:18:46,126 --> 00:18:47,876
- لعنت.
- دنی...
270
00:18:47,877 --> 00:18:51,127
این مکان
شبیه زبالهدان است.
271
00:18:51,131 --> 00:18:52,911
این یه کلبهست، احمق!
272
00:18:53,007 --> 00:18:54,127
بیا بالا.
273
00:18:58,388 --> 00:19:01,098
بچهها، این یه کم عجیبه.
میتونیم بریم خونه؟
274
00:19:01,099 --> 00:19:03,139
- میشه خفه شی پائولی؟
- الو؟
275
00:19:03,143 --> 00:19:04,523
- الو؟
- هیس!
276
00:19:10,358 --> 00:19:11,398
خانم اوسی؟
277
00:19:15,155 --> 00:19:17,155
هی، جادوگر،
تو مهمون داری.
278
00:19:17,157 --> 00:19:18,907
به همه این چیزها نگاه کن.
279
00:19:21,828 --> 00:19:24,908
بچهها، بریم.
280
00:19:24,914 --> 00:19:26,544
او اینجا نیست، پس میتوانیم برویم.
281
00:19:28,626 --> 00:19:30,446
هنوز گرم است.
282
00:19:30,545 --> 00:19:33,915
البته، در صورتی که
برای پختن قربانیهایش به آن نیاز داشته باشد.
283
00:19:33,923 --> 00:19:35,623
دختران جوان بهتر میسوزند.
284
00:19:35,717 --> 00:19:37,177
- بچهها، تمومش کنید.
285
00:19:37,177 --> 00:19:38,387
این خیلی چندشآوره.
286
00:19:42,849 --> 00:19:45,889
هی، بچهها، یه نگاهی بهش بندازین.
287
00:19:45,894 --> 00:19:48,214
چیست؟ (چیست؟)
288
00:19:48,313 --> 00:19:51,803
نمیدانم.
از مارسی بپرس.
289
00:19:51,900 --> 00:19:54,190
اون
همه چیز رو در مورد این کارای جادوگرا میدونه.
290
00:19:54,194 --> 00:19:55,894
از من نپرس.
291
00:19:55,987 --> 00:19:58,657
این چیزها
خیلی فراتر از تختههای احضار روح (Ouija) هستند.
292
00:20:00,325 --> 00:20:04,195
این شبیه
اون قبری که از روش رد شدم نیست؟
293
00:20:04,204 --> 00:20:06,444
آره.
آره، همینطوره.
294
00:20:06,539 --> 00:20:08,829
این <i>شبیه صفحهای
از کتاب سایهها</i> است.
295
00:20:08,833 --> 00:20:11,403
چی؟
296
00:20:11,502 --> 00:20:13,702
مثل کتاب طلسم میمونه.
297
00:20:13,796 --> 00:20:16,376
بذار ببینمش.
298
00:20:16,382 --> 00:20:17,912
<i>صبر کن...</i>
299
00:20:18,009 --> 00:20:21,599
بچهها، این یه طلسم
برای زنده کردن مردههاست.
300
00:20:27,060 --> 00:20:28,230
اون خونست؟
301
00:20:32,148 --> 00:20:34,358
ظاهراً خونِ نفرینشدهها.
302
00:20:34,359 --> 00:20:36,899
این نفرتانگیز است.
303
00:20:36,903 --> 00:20:38,683
این عالیه.
304
00:20:38,780 --> 00:20:41,240
<i>ما یه طلسم داریم
که میتونیم مردهها رو زنده کنیم</i>
305
00:20:41,241 --> 00:20:44,521
- <i>ما یه خون نفرین شده داریم.
- داری در مورد چی حرف میزنی؟</i>
306
00:20:44,619 --> 00:20:47,619
چیزی که من دارم در موردش صحبت میکنم
یه خطر واقعیه، رفیق.
307
00:20:47,622 --> 00:20:49,822
یه جورایی هیجان واقعی.
308
00:20:49,916 --> 00:20:52,456
هرچی که اون جادوگر پیر
اونجا دفن شده باشه،
309
00:20:52,460 --> 00:20:54,670
<i>او میخواهد آن را
به زندگی بازگرداند</i>
310
00:20:54,671 --> 00:20:56,841
بیا کمکش کنیم
- آره، پائولی.
311
00:20:58,633 --> 00:21:01,913
بچهها،
این یه چرندیات جدیه.
312
00:21:02,011 --> 00:21:04,081
دنی، اگه جای تو بودم، اصلاً بهش اهمیت نمیدادم .
313
00:21:04,180 --> 00:21:06,470
من هم همینطور.
بیا بریم.
314
00:21:06,474 --> 00:21:08,634
نظرت چیه، جنی؟
اهل بازی هستی؟
315
00:21:08,726 --> 00:21:11,646
ببین، ما اومدیم اینجا
تا از حال پیرزن باخبر بشیم.
316
00:21:11,646 --> 00:21:13,396
یه خطر کوچیک
هیچوقت به کسی آسیب نمیرسونه، درسته؟
317
00:21:17,694 --> 00:21:20,454
هی، ببین، ما
وقتی اومدیم تو در زدیم.
318
00:21:22,699 --> 00:21:25,029
اینجا را ترک کنید.
319
00:21:25,034 --> 00:21:26,164
حالا.
320
00:21:36,713 --> 00:21:38,243
فکر کنم نابیناست.
321
00:21:38,339 --> 00:21:42,259
این چشمها بیشتر از اون چیزی که تو میدونی میبینن
، پسر.
322
00:21:42,260 --> 00:21:44,830
یکی...
323
00:21:44,929 --> 00:21:48,459
ما فقط نگران بودیم
که آسیبی بهت رسیده باشه.
324
00:21:48,558 --> 00:21:51,088
<i>میدونی، اون تصادف</i>
325
00:21:51,185 --> 00:21:54,015
ما شما را ندیدیم.
326
00:21:54,022 --> 00:21:56,112
واقعاً متاسفیم.
327
00:21:58,443 --> 00:22:00,993
بیا بریم.
بیا.
328
00:22:05,616 --> 00:22:06,986
بذارش اینجا.
329
00:22:08,703 --> 00:22:11,443
خیلی خطرناکه پسر.
باهاش راه نرو.
330
00:22:11,539 --> 00:22:13,619
چی؟
331
00:22:13,624 --> 00:22:18,214
پسر، تو از شری که داری احضار میکنی خبر نداری .
332
00:22:21,507 --> 00:22:24,297
بده به من!
بده به من!
333
00:22:25,928 --> 00:22:27,958
دنی؟
334
00:22:28,056 --> 00:22:30,176
<i>دنی!</i>
335
00:22:30,183 --> 00:22:31,633
بیا از اینجا بریم
- بیا! بریم!
336
00:22:31,726 --> 00:22:34,726
- بیاین دیگه، بچهها!
337
00:22:34,729 --> 00:22:38,969
تو... خواهی مرد...
338
00:22:39,067 --> 00:22:41,857
تو... همه...
339
00:22:41,861 --> 00:22:44,101
میخواهد... آن.
340
00:22:44,197 --> 00:22:45,277
خانم اوسی...
341
00:22:45,281 --> 00:22:49,331
نفرین به تک تک شما...
342
00:22:51,162 --> 00:22:53,612
به سوی انتقام...
343
00:22:53,706 --> 00:22:56,286
از کدو تنبل.
344
00:22:56,292 --> 00:22:58,492
بیا دیگه
- لعنت.
345
00:22:58,586 --> 00:23:01,376
داره از کنترل خارج میشه
- بچهها، میشه بریم خونه؟
346
00:23:01,381 --> 00:23:02,741
آره، بریم خونه.
تو کسی بودی که میخواستی بمونی.
347
00:23:02,840 --> 00:23:04,830
ترسو نباش، پالی.
348
00:23:04,926 --> 00:23:06,386
اینجاست.
349
00:23:08,888 --> 00:23:10,418
بیایید این کار را انجام دهیم.
350
00:23:10,515 --> 00:23:12,725
دنی، مطمئنی؟
351
00:23:12,725 --> 00:23:15,185
<i>دنی.
دیگه راه برگشتی نیست</i>
352
00:23:37,959 --> 00:23:39,379
خاک بپاش.
353
00:23:47,385 --> 00:23:48,675
هی، کمکم کن بیام پایین.
354
00:23:48,678 --> 00:23:51,258
بفرمایید.
355
00:23:51,264 --> 00:23:53,424
باشه.
356
00:23:53,516 --> 00:23:55,176
اینو همینجا بگیر.
357
00:24:01,983 --> 00:24:03,573
ما اینجا ۹۰ سالمون شده رفیق.
358
00:24:15,163 --> 00:24:17,673
<i>اه...</i>
359
00:24:20,418 --> 00:24:22,208
اون دیگه چیه لعنتی؟
360
00:24:22,211 --> 00:24:24,961
<i>بو داره</i>
361
00:24:24,964 --> 00:24:28,124
اوه، دنی،
این واقعاً حالم رو بد میکنه.
362
00:24:28,217 --> 00:24:30,047
خون بریز، مارسی.
363
00:24:30,052 --> 00:24:32,102
دارم خون میریزم.
- کلمات رو میخونم.
364
00:24:36,893 --> 00:24:39,963
«مرگ بر خشم...»
365
00:24:40,062 --> 00:24:41,552
از درد سوخته.
366
00:24:41,647 --> 00:24:44,647
<i>جنی. ببین، بچهها، من به این هیجانات شدید احتیاج ندارم
.</i>
367
00:24:44,650 --> 00:24:46,650
من از اینجا رفتهام.
368
00:24:46,652 --> 00:24:48,452
<i>روحی که سرگردان است...</i>
369
00:24:49,614 --> 00:24:51,494
اسم تو چیست؟
370
00:24:54,785 --> 00:24:59,665
<i>از پایین، از پروردگارت التماس کن.</i>
371
00:24:59,665 --> 00:25:02,245
زندگی را از نو نفس بکش...
372
00:25:07,215 --> 00:25:08,505
به درون روح تو.
373
00:25:10,551 --> 00:25:11,721
- میشه خفه شی؟
- خفه شو!
374
00:25:26,692 --> 00:25:29,642
<i>اوه! کمکم کن!</i>
375
00:25:29,737 --> 00:25:31,277
<i>کمک! کمک!
</i> بچهها!
376
00:25:35,576 --> 00:25:37,576
گه انگار یه آشغال به تمام معناست.
377
00:25:42,667 --> 00:25:45,377
خدا را شکر.
من از اینجا بیرون آمدم.
378
00:25:45,378 --> 00:25:47,168
انگار اون جادوگر پیر
اصلاً جادوگر نبود.
379
00:25:50,591 --> 00:25:52,581
آتش! بچهها!
380
00:25:52,677 --> 00:25:54,887
بچهها، خونهی پیرزن
آتیش گرفته!
381
00:25:54,887 --> 00:25:56,757
- اون هنوز اونجاست!
- بیا!
382
00:26:07,942 --> 00:26:09,472
بچهها، بفرمایید!
- خدای من.
383
00:26:09,569 --> 00:26:11,849
- این ماجرا چطور شروع شد؟!
- جادوگر پیر کجاست؟!
384
00:26:11,946 --> 00:26:13,856
- احتمالاً قبلاً بیرون رفته.
- بیا از اینجا بریم.
385
00:26:13,864 --> 00:26:15,164
نه!
- یالا، باید از اینجا بریم!
386
00:26:16,576 --> 00:26:18,116
باید بریم! -
بریم! همین الان!
387
00:26:18,119 --> 00:26:20,619
- بچهها، ما نمیتونیم بریم!
- بیاین!
388
00:26:20,621 --> 00:26:22,121
- بیا! برو!
- بیا بریم!
389
00:27:26,937 --> 00:27:29,357
جورج، جاده
کنار آسیاب رو ببند، باشه؟
390
00:27:29,357 --> 00:27:30,857
درست است.
391
00:27:32,818 --> 00:27:34,098
کلانتر.
392
00:27:34,195 --> 00:27:36,445
سلام، ماری.
حال پیرزن چطوره؟
393
00:27:36,447 --> 00:27:37,657
خوب به نظر نمیرسد.
394
00:27:37,657 --> 00:27:40,407
ما او را در کلینیک محلی بستری کردهایم،
و فقط مسئله زمان مطرح است.
395
00:27:41,577 --> 00:27:43,827
آتشسوزیهایی از این دست --
حوادث اتفاق میافتند.
396
00:27:45,373 --> 00:27:47,653
شاید تصادف نبوده.
397
00:27:47,750 --> 00:27:49,790
این یک طاقچه پنجره بیرونی است.
398
00:27:49,794 --> 00:27:51,784
این علامتها همه جا هستند.
399
00:27:51,879 --> 00:27:55,089
از ظاهرشان پیدا بود چیزی
سعی دارد با چنگک راهش را به داخل باز کند.
400
00:27:55,091 --> 00:27:58,871
فقط مطمئن نیستم که میخواست
به او کمک کند یا میخواست او را بکشد.
401
00:27:58,969 --> 00:28:01,209
آن را به آزمایشگاه ببر
و به دلیله بده.
402
00:28:01,305 --> 00:28:02,555
- حتماً.
- ممنون، ماری.
403
00:28:02,556 --> 00:28:03,562
گرفتی.
404
00:28:05,184 --> 00:28:07,094
ببین، من متاسفم، جنی.
405
00:28:07,186 --> 00:28:09,226
ما فقط داشتیم خوش میگذراندیم.
406
00:28:09,230 --> 00:28:10,730
دنی، اون تو بیمارستانه.
407
00:28:10,731 --> 00:28:13,611
تو اون آتیش رو دیدی.
ما هیچ کاری از دستمون برنمیومد.
408
00:28:16,237 --> 00:28:17,527
بیا فقط ولش کنیم، باشه؟
409
00:28:18,698 --> 00:28:20,698
- اما، دنی--
- اما، چی؟
410
00:28:20,700 --> 00:28:21,990
آن پیرزن--
411
00:28:21,992 --> 00:28:23,562
هی، نگاه کن!
412
00:28:23,661 --> 00:28:25,411
همه قراره
دهنشون رو ببندن.
413
00:28:25,413 --> 00:28:27,613
و هیچکس عاقل نخواهد شد.
414
00:28:27,707 --> 00:28:29,277
گرفتیش؟ (or: گرفتیش؟)
415
00:28:29,375 --> 00:28:31,705
فقط آروم باش، باشه؟
416
00:28:31,711 --> 00:28:33,881
هرچی.
- لعنت.
417
00:28:40,678 --> 00:28:42,748
حتماً یک تصادف بوده است.
418
00:28:42,847 --> 00:28:45,887
تو که به پیرمردت چیزی نگفتی ، نه؟
419
00:28:45,891 --> 00:28:47,811
خیر.
420
00:28:49,061 --> 00:28:51,191
میدونی که من هیچوقت
به کسی آسیب نمیزنم، مگه نه؟
421
00:29:04,785 --> 00:29:06,945
ارنست، قضیهی اسلحه چیه؟
422
00:29:06,954 --> 00:29:08,754
کشور آزاد، مگه نه؟
423
00:29:10,458 --> 00:29:13,488
من اومدم اینجا تا پولم رو
برای این مجوز شکار پس بگیرم.
424
00:29:13,586 --> 00:29:15,836
آیا مشکلی وجود دارد؟
425
00:29:15,838 --> 00:29:17,878
هیچ قانونی نمیتونه کاری از پیش ببره.
426
00:29:17,882 --> 00:29:20,872
چون حالا که
آن جادوگر پیر عصبانی شده،
427
00:29:20,968 --> 00:29:22,968
تو نمیتونی منو
تو اون هیاهو گیر بندازی.
428
00:29:22,970 --> 00:29:25,970
میترسم که دنبالت نیایم.
429
00:29:25,973 --> 00:29:28,753
اون بچههای لعنتی نمیدونن
چه بلایی سرمون آوردن.
430
00:29:28,851 --> 00:29:31,381
اما وقتی
با خانم اوزی پیر درگیر شدند،
431
00:29:31,479 --> 00:29:33,399
آنها با خود شیطان هم درگیر شدند .
432
00:29:34,940 --> 00:29:36,220
بچه ها اونجا بودن؟
433
00:29:36,317 --> 00:29:39,397
داشتم تو جنگل قدم میزدم.
434
00:29:39,403 --> 00:29:41,683
من این ماشین قرمز رو دیدم، یه ماشین کروک.
435
00:29:41,781 --> 00:29:44,121
بچهها سریع و با عجله رد میشن.
436
00:29:45,367 --> 00:29:47,907
پولمو پس میدی یا نه؟
437
00:29:47,912 --> 00:29:48,918
آره، آره.
438
00:29:50,122 --> 00:29:52,632
نمیخوام هیچ
شکارچی ناراضیای اونجا باشه.
439
00:29:54,960 --> 00:29:56,990
من دیگه شکارچی نیستم.
440
00:29:57,087 --> 00:29:58,707
من شکار شدهام.
441
00:29:58,714 --> 00:30:00,834
چون برگشته.
442
00:30:00,925 --> 00:30:04,755
و هیچکدام از ما تا زمانی که به خواستهاش نرسد، در امان نیستیم .
443
00:30:04,762 --> 00:30:05,972
صبر کن، صبر کن، صبر کن.
444
00:30:09,141 --> 00:30:10,811
فقط داری در مورد چی حرف میزنی؟
445
00:30:13,062 --> 00:30:17,022
چرا از قاضی یا شهردار نمیپرسی ؟
446
00:30:17,024 --> 00:30:18,194
اونا باهوشن.
447
00:30:20,027 --> 00:30:22,067
من فقط یه کشاورز پیر و خنگم، درسته؟
448
00:30:34,875 --> 00:30:36,415
اوه، لعنت.
449
00:30:53,602 --> 00:30:56,132
بعد از ظهر، کلانتر برادوک.
450
00:30:56,230 --> 00:30:57,970
ماشین قشنگیه.
451
00:30:58,065 --> 00:31:01,105
ممنون. قاضی داخل است.
میتوانید وارد شوید.
452
00:31:01,110 --> 00:31:04,360
راستش، اومدم اینجا
تا باهات حرف بزنم.
453
00:31:06,824 --> 00:31:08,784
- واقعاً؟
- آره.
454
00:31:08,784 --> 00:31:10,984
<i>احتمالاً دیشب در مورد اون آتشسوزی شنیدی ؟</i>
455
00:31:11,078 --> 00:31:12,868
آره.
456
00:31:12,872 --> 00:31:15,362
آره، مطمئناً از شنیدن
ماجرای اون پیرزن متاسفم.
457
00:31:15,457 --> 00:31:17,167
آیا او (مونث) از پسش برمیآید؟
458
00:31:17,167 --> 00:31:18,957
فقط باید صبر کنیم و ببینیم.
459
00:31:21,005 --> 00:31:25,505
تو کسی رو نمیشناسی که
ممکنه اون بالا بوده باشه، درسته؟
460
00:31:26,719 --> 00:31:28,009
مطمئنم که نه، کلانتر.
461
00:31:31,140 --> 00:31:32,350
مقداری فرورفتگی.
462
00:31:33,976 --> 00:31:36,046
چطور اتفاق افتاد؟ (چطور این اتفاق افتاد؟)
463
00:31:36,145 --> 00:31:37,725
من به یک سگ زدم.
464
00:31:37,730 --> 00:31:39,220
آه.
465
00:31:39,315 --> 00:31:40,855
سگ بزرگ.
466
00:31:46,947 --> 00:31:49,227
- مشکلی اینجاست، شان؟
- هی.
467
00:31:49,325 --> 00:31:53,745
داشتم به کلانتر برادوک میگفتم
که چطور تمام شب را در خانه مشغول درس خواندن بودهام.
468
00:31:56,749 --> 00:31:58,329
میدونی، دیشب؟
469
00:31:58,334 --> 00:32:00,824
بله.
470
00:32:00,920 --> 00:32:02,960
مطالعه-
471
00:32:02,963 --> 00:32:05,913
بله، این پسر واقعاً درسخوان است.
472
00:32:06,008 --> 00:32:08,338
شرط میبندم که خودش است.
473
00:32:08,344 --> 00:32:09,874
ماشین تیزی هم هست.
474
00:32:09,970 --> 00:32:12,510
نه یکی دیگه مثل اون تو شعاع ۵۰ مایلی.
475
00:32:12,514 --> 00:32:14,774
یه جورایی من اینطور برداشت کردم.
476
00:32:20,481 --> 00:32:22,401
- قاضی.
- کلانتر.
477
00:32:24,151 --> 00:32:26,281
مطمئن شو و به جنی بگو که
من به کلانتر سلام رساندم.
478
00:32:31,367 --> 00:32:33,947
کاری رو کردی که
نباید انجام میدادی؟
479
00:32:33,953 --> 00:32:37,293
اون فقط بخاطر اینکه من دارم دخترش رو میبینم عصبانیه .
480
00:32:41,585 --> 00:32:43,665
تو همین الانشم تو دوره آزمایشی هستی، پسر.
481
00:32:43,671 --> 00:32:45,951
کلی زحمت کشیدم
تا ترتیبش رو دادم!
482
00:32:46,048 --> 00:32:48,588
یه بار دیگه گند بزنی،
نمیتونم جبران کنم!
483
00:32:48,592 --> 00:32:51,142
هی، نگران پوشش من نباش.
من میتونم از خودم مراقبت کنم.
484
00:32:54,431 --> 00:32:56,141
سلام!
485
00:33:07,111 --> 00:33:08,641
اوه، نه.
486
00:33:08,737 --> 00:33:12,017
دوباره داره اتفاق میفته.
487
00:33:12,116 --> 00:33:13,696
<i>او دارد میآید</i>
488
00:33:52,573 --> 00:33:55,583
اوه، پروردگارا، به من قدرت بده.
489
00:34:26,648 --> 00:34:28,718
خداوند شبان من است.
490
00:34:28,817 --> 00:34:30,737
از هیچ بدی نخواهم ترسید.
491
00:34:32,905 --> 00:34:37,485
و عصای تو و این تفنگ ساچمهای
مرا تسلی خواهند داد.
492
00:34:41,747 --> 00:34:44,287
پروردگارا، مرا نجات ده!
493
00:34:44,291 --> 00:34:46,091
بیا، شیطان!
494
00:34:56,929 --> 00:34:59,599
<i>مردی در رادیو. گناهکاران، شما
مورد خشم هیولا قرار خواهید گرفت.</i>
495
00:35:08,315 --> 00:35:10,895
<i>خدای تو از راه میرسد.
او ناجی ماست.</i>
496
00:35:12,069 --> 00:35:14,139
<i>جانور
و او به شما رحم نخواهد کرد.</i>
497
00:35:14,238 --> 00:35:17,238
<i>شیطان.
شیطان دوست تو نیست.</i>
498
00:35:35,134 --> 00:35:36,684
<i>با خداوند مهربان باش!</i>
499
00:35:38,137 --> 00:35:40,387
<i>چون برای یه قطره آب التماس خواهی کرد ...</i>
500
00:35:48,063 --> 00:35:50,273
خب، دیکسون اصلاً وقت تلف نکرد
که بیاد اینجا، درسته؟
501
00:35:54,945 --> 00:35:56,605
مطمئنی که برای این آمادهای؟
502
00:35:56,613 --> 00:35:59,643
ده سال حضور در حوزه دوازدهم
مرا بیش از حد آماده کرده بود.
503
00:35:59,741 --> 00:36:01,871
بیا انجامش بدیم
- باشه.
504
00:36:04,037 --> 00:36:06,327
میدونی،
قبل از اینکه من اینجا بیام،
505
00:36:06,331 --> 00:36:09,541
من دو سال در دفتر پزشکی قانونی نیواورلئان کار کردم .
506
00:36:09,543 --> 00:36:11,703
آنها مقداری گوشت همبرگر واقعی آوردند .
507
00:36:11,795 --> 00:36:14,965
اما من تا حالا چیزی به این بدی ندیده بودم
.
508
00:36:16,175 --> 00:36:18,465
سطلهای زباله منهتن
هیچ چیزی در این مورد ندارند.
509
00:36:22,848 --> 00:36:26,848
خب، از من میپرسی،
یکی دیگه از اون گربههای وحشی
510
00:36:26,852 --> 00:36:28,692
اینجا مشغول زبالهگردی بوده است.
511
00:36:30,439 --> 00:36:33,479
ارنست پیر، او مدام
از پایین آمدن آنها از تپهها گله میکرد
512
00:36:34,735 --> 00:36:37,195
شکار غیرقانونی مرغهایش.
513
00:36:37,196 --> 00:36:40,026
خب، تا وقتی که اونو به آزمایشگاه نبرم، گفتنش سخته .
514
00:36:42,075 --> 00:36:43,155
یا اینکه چه چیزی از او باقی مانده است.
515
00:36:47,873 --> 00:36:48,983
دی؟
516
00:36:49,082 --> 00:36:51,362
چی گرفتی؟ (Kheyli ghadir?)
517
00:36:51,460 --> 00:36:53,670
یا یک پاشش خون غیرمعمول
518
00:36:53,670 --> 00:36:57,450
یا چیزی
عمداً اینجا کشیده شده است.
519
00:36:57,549 --> 00:37:00,219
کشیده شده؟
خب، چیه؟
520
00:37:06,892 --> 00:37:09,382
من کوری و پسرها را وادار میکنم
که یک مهمانی شکار ترتیب بدهند.
521
00:37:09,478 --> 00:37:11,018
<i>و ما آن را ردیابی خواهیم کرد.</i>
522
00:37:11,021 --> 00:37:13,521
حالا، یه لحظه صبر کن، قاضی.
523
00:37:13,523 --> 00:37:16,553
آخرین چیزی که نیاز دارم
یه گروه مسلحِ آمادهی شلیکِ
524
00:37:16,652 --> 00:37:20,572
که فکر میکند هر چیزی
که حرکت میکند، یک گربه وحشی است.
525
00:37:22,449 --> 00:37:25,119
حالا ارنست در مورد چیزی صحبت کرد
که برای انتقام برمیگردد.
526
00:37:28,413 --> 00:37:31,583
خب، منظورم این نیست
که از مردگان بد بگویم،
527
00:37:33,377 --> 00:37:36,707
اما ارنست پیر،
او فقط یک پیرمرد ترسیده است
528
00:37:37,798 --> 00:37:39,758
با سری پر از موش.
529
00:37:41,385 --> 00:37:43,215
ه. مسیح.
530
00:37:43,220 --> 00:37:44,710
این کثیفی رو پاک کن.
531
00:37:44,805 --> 00:37:47,765
لعنت بهت.
- خیلی خب، رفقا.
532
00:37:47,766 --> 00:37:49,226
ما اینجا یک برنده واقعی داریم.
533
00:37:57,276 --> 00:37:59,776
خب، این گزارش کالبدشکافی منه.
534
00:37:59,778 --> 00:38:02,488
- قهوه میخوای؟
- من به اندازه کافی درگیرم.
535
00:38:02,489 --> 00:38:04,809
ارنست پیر سفری سخت را تجربه کرد.
536
00:38:04,908 --> 00:38:09,618
دست و پا قطع شده، چهار دست و پا پاره شده،
قفسه سینه له شده،
537
00:38:09,621 --> 00:38:12,041
و تازه
۶۳ تا استخوانش هم شکسته.
538
00:38:14,042 --> 00:38:16,632
و عجیبتر هم میشود.
نگاه کن.
539
00:38:17,838 --> 00:38:20,368
به این خطوط چیندار نگاه کنید.
540
00:38:20,465 --> 00:38:23,295
عیناً مثل اونایی که
روی طاقچهی پنجرهی خانم اوزی هستن.
541
00:38:24,428 --> 00:38:27,808
پس هر چیزی که ارنست را کشته،
در خانهی خانم اوزی هم بوده.
542
00:38:29,516 --> 00:38:31,516
- جن.
- متاسفم، مامان.
543
00:38:37,816 --> 00:38:39,636
من آن را خواهم گرفت.
احتمالاً برای من است.
544
00:38:48,452 --> 00:38:50,692
<i>- سلام؟
- دنی: منم. میشه بیای بیرون؟</i>
545
00:38:50,787 --> 00:38:52,827
نه.
الان وقت مناسبی نیست.
546
00:38:52,831 --> 00:38:55,281
امم، اما ما باید صحبت کنیم، دنی.
547
00:38:55,375 --> 00:38:56,665
<i>تو به بابات چیزی نگفتی</i>
548
00:38:56,668 --> 00:39:00,338
نه، اما فکر کنم داره کم کم
اوضاع رو جمع و جور میکنه.
549
00:39:00,339 --> 00:39:01,919
<i>با هم چی؟</i>
550
00:39:01,923 --> 00:39:05,703
پیرزن،
یه کشاورز که تازه کشته شده.
551
00:39:05,802 --> 00:39:08,542
ببین، یه اتفاق خیلی عجیب
داره میفته.
552
00:39:08,638 --> 00:39:10,668
<i>نگران نباش.
با بابام حرف زدم.</i>
553
00:39:10,766 --> 00:39:13,226
<i>و من نمیذارم اتفاقی
برات بیفته، باشه عروسک؟</i>
554
00:39:13,226 --> 00:39:14,476
<i>مادر:
جنی، شام آماده است!</i>
555
00:39:16,188 --> 00:39:17,968
من همین الان اونجام!
556
00:39:18,065 --> 00:39:19,225
ببین، من باید برم.
557
00:39:20,359 --> 00:39:22,429
فردا بعد از مدرسه میبینمت
، باشه؟
558
00:39:22,527 --> 00:39:24,847
<i>مطمئنی که نمیخوای
بعداً بیام و جاتو بگیرم؟</i>
559
00:39:24,946 --> 00:39:27,446
نه، حداقل امشب نه.
560
00:39:27,449 --> 00:39:28,519
<i>باشه.</i>
561
00:39:28,617 --> 00:39:29,623
خداحافظ.
562
00:39:34,664 --> 00:39:36,324
فکر میکنی یه حیوون این کارو کرده؟
563
00:39:36,416 --> 00:39:41,296
اگر حیوانی پیر میشد، ارنست،
از این دنیا نبود.
564
00:39:41,296 --> 00:39:42,456
بعدش چی؟
565
00:39:42,464 --> 00:39:46,414
<i>خب، میتونم بهت بگم چی نبود،
و اون یه چیز عجیب و غریب بود</i>
566
00:39:46,510 --> 00:39:48,050
<i>مثل چیزی که قاضی دیکسون میگه</i>
567
00:39:48,053 --> 00:39:50,353
<i>یه گربه وحشی نمیتونه
همچین رد پنجههایی از خودش به جا بذاره</i>
568
00:39:52,557 --> 00:39:54,227
<i>بعضی از آدما...</i>
569
00:39:55,727 --> 00:39:57,307
اطراف میگن که این...
570
00:39:59,564 --> 00:40:01,134
کله کدو.
571
00:40:01,233 --> 00:40:03,513
کله کدو؟
572
00:40:03,610 --> 00:40:06,150
اون چیه؟
یه جور افسانهست؟
573
00:40:06,154 --> 00:40:09,024
در اطراف این قسمتها افسانهای در مورد آن وجود دارد .
574
00:40:09,116 --> 00:40:11,406
<i>این یه جور دیوه که
مردم تپه بهش اعتقاد دارن</i>
575
00:40:11,410 --> 00:40:13,230
یادمه
وقتی بچه بودم یه چیزی در موردش شنیده بودم.
576
00:40:13,328 --> 00:40:17,568
گفته شده است...
اگر به شما ظلم شده است،
577
00:40:17,666 --> 00:40:22,336
شما میتوانید کدو تنبل را جادو کنید
تا به نام شما انتقام بگیرد.
578
00:40:22,337 --> 00:40:25,757
اما اگر این کار را بکنی،
تا ابد محکوم به فنا خواهی بود.
579
00:40:27,634 --> 00:40:31,044
یه شعر کودکانه در موردش هست
، مگه نه؟
580
00:40:31,138 --> 00:40:33,098
<i>چطور پیش میره؟</i>
581
00:40:33,098 --> 00:40:34,888
درهای پیچ و مهره ای...
582
00:40:36,143 --> 00:40:37,393
و پنجرهها نرده کشیده شده...
583
00:40:39,354 --> 00:40:42,154
<i>سگهای نگهبان در حیاط پرسه میزنند...</i>
584
00:40:43,525 --> 00:40:45,645
<i>توی رختخواب ازت محافظت نمیکنه</i>
585
00:40:46,778 --> 00:40:49,278
هیچی نمیشه...
586
00:40:49,281 --> 00:40:51,031
از پامکینهد.
587
00:42:28,713 --> 00:42:31,633
بیا عزیزم.
بیا.
588
00:42:31,633 --> 00:42:33,553
اوه، متوقف نشو.
589
00:42:34,594 --> 00:42:36,714
اوه، متوقف نشو
590
00:42:36,805 --> 00:42:39,555
هیچ چیزی نمیتونه
جلومو بگیره عزیزم
591
00:42:39,558 --> 00:42:40,638
چیزی نیست. (or: چیزی نیست.)
592
00:42:57,742 --> 00:43:01,232
همسرم میگوید به یک سگ پیر نمیشود
ترفندهای جدید یاد داد.
593
00:43:01,329 --> 00:43:03,539
حتماً یادش رفته
که تو دوست داری چطور نوازش بشی.
594
00:43:05,250 --> 00:43:08,380
گذشته از این، بعضی چیزها
با افزایش سن بهتر میشوند.
595
00:43:14,551 --> 00:43:16,051
بیشتر توی کامیون.
596
00:43:40,327 --> 00:43:43,197
اوه، این از تحویل نامه خیلی بهتر است .
597
00:43:51,880 --> 00:43:54,090
خوب به نظر میرسی. هووو!
598
00:44:09,522 --> 00:44:11,862
لعنت بهت!
عیسی مسیح!
599
00:44:13,652 --> 00:44:15,652
گمشو گمشو بیرون!
600
00:44:40,428 --> 00:44:43,098
نه! نه! نه! نه! نه!
601
00:45:10,125 --> 00:45:11,785
<i>مرد:
ببخشید که بیدارتان کردم، کلانتر،</i>
602
00:45:11,793 --> 00:45:15,493
<i>اما فکر کردم دلت بخواد بدونی که
یه قتل دیگه هم داریم</i>
603
00:45:15,588 --> 00:45:18,548
اوه، مرد. کجا؟
604
00:45:18,550 --> 00:45:20,790
<i>بیرون، خونهی رد بایرز،
کنار رابط شمارهی سه</i>
605
00:45:20,885 --> 00:45:22,295
<i>میدونی کجاست؟</i>
606
00:45:22,303 --> 00:45:23,473
پیداش میکنم.
607
00:45:27,767 --> 00:45:29,227
بالها
608
00:45:29,227 --> 00:45:32,517
همینه که هست، میدونی.
609
00:45:32,522 --> 00:45:34,342
بالهای خونی.
610
00:45:34,441 --> 00:45:36,571
من نمیدانم همه اینها یعنی چه.
611
00:45:37,777 --> 00:45:41,197
اما اینجا نوعی
پیام آشفته و بینظم وجود دارد.
612
00:45:41,197 --> 00:45:43,947
این پیامی بود که رد بایرز
آرزو میکرد هرگز نیامده بود.
613
00:45:43,950 --> 00:45:49,150
پستچیای که آشکارا
بیشتر از آنچه تحویل داده، نامه دزدیده است،
614
00:45:49,247 --> 00:45:52,747
یک کشاورز بز از هالو،
و یک پیرزن جادوگر --
615
00:45:52,751 --> 00:45:54,961
چه وجه اشتراکی بین همه این افراد
وجود داره، دی؟
616
00:45:54,961 --> 00:45:58,131
خب، ارنست و بایرز
سالهاست که با هم حرف نزدهاند.
617
00:45:58,131 --> 00:46:00,831
خب، شاید هیچکس
تا حالا باهاشون حرف نزده،
618
00:46:00,925 --> 00:46:03,385
اما یه نفر
مطمئناً ازشون متنفر بود.
619
00:46:03,386 --> 00:46:04,966
این قدر؟
620
00:46:04,971 --> 00:46:08,671
ببین، چیزی که اینجا گیر آوردی
یه روانیه.
621
00:46:08,767 --> 00:46:11,347
کشتن برای تفریح
و گرفتن اعتبار کار.
622
00:46:13,021 --> 00:46:14,341
اممم. (or: اممم.)
623
00:46:14,439 --> 00:46:15,769
این چیه؟
624
00:46:20,653 --> 00:46:22,413
کلید گاوصندوق،
اینطور به نظر میرسد.
625
00:46:23,698 --> 00:46:25,988
فکر نمیکنم این کمکی
به پیدا کردن قاتل بکنه.
626
00:46:25,992 --> 00:46:27,702
اما من فکر میکنم این ممکن است.
627
00:46:30,246 --> 00:46:31,956
من یک آزمایش میدانی انجام دادم.
628
00:46:31,956 --> 00:46:34,536
و همه خونها از نوع ۰ هستند.
629
00:46:34,542 --> 00:46:37,322
مثل مال بایرز.
به جز این یکی.
630
00:46:37,420 --> 00:46:39,670
من معتقدم این
خون قاتل است.
631
00:46:40,924 --> 00:46:42,514
برو عقب!
- ای وای، لعنت!
632
00:46:45,094 --> 00:46:46,394
بیحرکت نگهش دار!
بیحرکت نگهش دار!
633
00:46:50,683 --> 00:46:51,963
- اونجا.
- همین.
634
00:46:52,060 --> 00:46:54,020
اشکالی نداره.
اشکالی نداره.
635
00:46:54,020 --> 00:46:56,020
حالا راحته. راحت.
636
00:46:58,316 --> 00:47:00,026
ای عیسی شیرین.
637
00:47:00,026 --> 00:47:02,146
انگار اصلاً اینجا نیست.
- نیست.
638
00:47:02,153 --> 00:47:04,113
هر چه دید،
او را سخت ترساند،
639
00:47:04,113 --> 00:47:06,163
ذهنش نتوانست با آن کنار بیاید
و خاموش شد.
640
00:47:07,200 --> 00:47:09,790
یه قدم تا مرگ و ترسیدن فاصله داره .
641
00:47:17,377 --> 00:47:20,547
کلانتر، مردم میگن
یه جورایی هیولاست.
642
00:47:20,547 --> 00:47:21,867
یک دیو!
643
00:47:21,965 --> 00:47:24,215
آیا پیشرفتی داشتهاید،
سرنخی دارید؟
644
00:47:24,217 --> 00:47:25,967
کلانتر، بهتره بگیریش.
645
00:47:25,969 --> 00:47:27,639
دارم روش کار میکنم، خانمها.
دارم روش کار میکنم.
646
00:47:28,972 --> 00:47:30,752
چی، شما پسرا به
اسلحهخونه حمله کردین یا یه همچین چیزی؟
647
00:47:30,849 --> 00:47:32,629
ما اینجا با قاضی هستیم.
648
00:47:32,725 --> 00:47:34,555
<i>اگه وقتی اومدم بیرون هنوز این اسلحهها رو داشته باشی </i>
649
00:47:34,561 --> 00:47:36,021
<i>دارم کونتو پاره میکنم</i>
650
00:47:49,659 --> 00:47:51,039
خیالمون راحت شد؟
651
00:47:53,913 --> 00:47:57,283
مگر اینکه تقویم من
کمی کند کار کند، قاضی،
652
00:47:57,375 --> 00:48:00,915
<i>به نظرم اون گروه وحشی شما
چند هفتهای خیلی زوده</i>
653
00:48:00,920 --> 00:48:02,960
<i> با تفنگهای شکاری در خیابانها قدم زدن .</i>
654
00:48:02,964 --> 00:48:07,834
نه وقتی که
الان قراره شکار بشه، کلانتر.
655
00:48:07,927 --> 00:48:10,707
من درک میکنم که مردم
از این قتلها شوکه شدهاند،
656
00:48:10,805 --> 00:48:14,475
اما تو باید بهتر از من بدونی
که خیلی بیشتر از این حرفا طول میکشه
657
00:48:14,475 --> 00:48:18,145
گرفتن یک قاتل بهتر از پر کردن تفنگ
و تشکیل گروه است.
658
00:48:18,146 --> 00:48:20,466
ما در این شهر راه و روش خودمان را داریم.
659
00:48:20,565 --> 00:48:23,105
یه کم پول خرد
خیلی از مشکلات رو حل میکنه.
660
00:48:23,109 --> 00:48:25,849
خب، این خیلی عالیه.
661
00:48:25,945 --> 00:48:29,695
و اگه روش تو باعث مرگ
آدم اشتباهی بشه چی؟
662
00:48:29,699 --> 00:48:31,519
<i>پسر-</i>
663
00:48:31,618 --> 00:48:33,368
اگر اشتباه میکنم، مرا اصلاح کنید،
664
00:48:35,204 --> 00:48:39,334
اما فکر نمیکنم تو از
هیچ راهی خبر داشته باشی، درسته؟
665
00:48:39,334 --> 00:48:43,954
قاضی، <i>تا</i> زمانی که <i>
این نشان را به گردن دارم،
666
00:48:44,047 --> 00:48:45,717
ما این پرونده رو به روش من حل میکنیم.
667
00:48:56,392 --> 00:48:57,692
دنی! من...
668
00:48:59,145 --> 00:49:01,435
فقط بس کن.
من واقعاً حالم خوب نیست.
669
00:49:02,899 --> 00:49:05,359
چی شده؟
فکر کردم خودت میخوای.
670
00:49:05,360 --> 00:49:07,390
ماجرا چیه؟
671
00:49:07,487 --> 00:49:09,277
دنی، دیشب
یه قتل دیگه اتفاق افتاد.
672
00:49:10,573 --> 00:49:12,353
و پدرم فکر میکند
که این موضوع ربطی به ... دارد.
673
00:49:12,450 --> 00:49:15,080
با اتفاقی که
توی خونهی خانم اوزی افتاد.
674
00:49:16,120 --> 00:49:18,110
تو که چیزی نگفتی، نه؟
675
00:49:18,206 --> 00:49:20,246
البته من چیزی نگفتم.
676
00:49:22,043 --> 00:49:23,753
اما، امم...
677
00:49:23,753 --> 00:49:26,033
- اما چی؟
- شاید باید این کار را بکنم.
678
00:49:26,130 --> 00:49:27,340
دیوونه شدی؟!
679
00:49:27,340 --> 00:49:30,080
ببین، اگه بهش بگی
آتیش سوزی تقصیر ما نبود،
680
00:49:30,176 --> 00:49:32,006
- منظورم اینه که--
- ببین، اونا قراره ما رو کتک بزنن.
681
00:49:32,011 --> 00:49:34,221
مطمئن باش هیچکس
باورش نمیشه که تصادفی بوده.
682
00:49:34,222 --> 00:49:35,812
شاید بابام قبول کنه.
683
00:49:39,394 --> 00:49:40,884
ببین، جن.
684
00:49:40,979 --> 00:49:43,769
ما این کار را تنها انجام ندادیم، واقعاً نه.
685
00:49:45,024 --> 00:49:48,514
من همه چیز را درست میکنم، باشه؟
نگرانش نباش.
686
00:49:48,611 --> 00:49:49,741
حالت خوبه؟ (or: حالت خوبه؟)
687
00:49:54,492 --> 00:49:57,122
- اوه، لعنت.
- من باید برم.
688
00:49:58,538 --> 00:50:00,578
باشه، اما
فردا همگی تو خونه من دور هم جمع میشیم.
689
00:50:01,624 --> 00:50:03,174
باشه.
690
00:50:06,129 --> 00:50:07,135
آنجا باش.
691
00:50:22,687 --> 00:50:24,017
دیدیم که با جنی حرف می زدی.
692
00:50:25,064 --> 00:50:27,054
شماها داشتین در مورد چی حرف میزدین؟
693
00:50:27,150 --> 00:50:28,280
نه، بذار حدس بزنم.
694
00:50:30,194 --> 00:50:31,994
اون میخواد ما رو لو بده، درسته؟
695
00:50:34,115 --> 00:50:36,025
تو از خط قرمزها خارج شدی، پیت.
696
00:50:36,034 --> 00:50:37,584
بهش بگو، مارسی.
697
00:50:39,454 --> 00:50:41,984
لیندستروم امروز من را به دفتر مدیر فرستاد .
698
00:50:42,081 --> 00:50:45,131
چند پرونده روی میزش بود.
یکی از آنها مال جنی بود.
699
00:50:46,335 --> 00:50:49,165
چیزهای واقعاً جالبی اونجا هست.
700
00:50:49,172 --> 00:50:52,592
انگار توی مدرسهی قبلیش توی دردسر بدی افتاده .
701
00:50:52,592 --> 00:50:54,332
او و چند تا از دوستانش
ماشین یک معلم را دزدیدند.
702
00:50:54,427 --> 00:50:55,797
آنها گرفتار شدند.
703
00:50:56,929 --> 00:50:58,919
نکته خندهدار، اما.
704
00:50:59,015 --> 00:51:02,975
جنی تنها کسی بود
که متهم نشد.
705
00:51:02,977 --> 00:51:05,227
او با جیغ به پیرمردش، دنی، گفت.
706
00:51:05,229 --> 00:51:07,969
<i>بنابراین</i> پیرمردش چند ترفند به کار برد
و او را از یک موقعیت بد نجات داد.
707
00:51:08,066 --> 00:51:09,896
این به آن معنا نیست که
او سر کسی داد زده باشد.
708
00:51:12,111 --> 00:51:14,141
یه چیز دیگه هم هست.
709
00:51:14,238 --> 00:51:17,198
ما همه حرفها رو شنیدیم، دنی.
710
00:51:17,200 --> 00:51:20,240
همه اون...
چیزهای مربوط به کدو تنبل.
711
00:51:20,244 --> 00:51:21,584
آره، خب؟
712
00:51:22,997 --> 00:51:25,037
دنی...
713
00:51:25,041 --> 00:51:27,821
چی میشه اگه اون جسدی که از خاک بیرون آوردیم...
چی میشه اگه...
714
00:51:27,919 --> 00:51:30,379
چی؟
اگه کدو حلوایی بود چی؟
715
00:51:30,379 --> 00:51:33,049
اگه ما اونو به زندگی برگردونیم
و اون بیرون داره مردم رو میکشه چی؟
716
00:51:33,049 --> 00:51:36,039
اگر او باشد چه؟
اگر دنبالمان بیاید چه؟
717
00:51:36,135 --> 00:51:38,215
عیسی، شماها خیلی رقتانگیزید.
718
00:51:38,221 --> 00:51:40,921
از کجا میدونی ما
اونجا کاری نکردیم؟
719
00:51:41,015 --> 00:51:42,765
داشتیم سر یه چیز خیلی بد
بازی میکردیم، دنی.
720
00:51:45,103 --> 00:51:48,343
خیلی خب، باشه،
دنی تو رو اونجا میبره.
721
00:51:48,439 --> 00:51:51,719
و به شما نشان دهم که هیچ هیولایی
از آن جعبه بیرون خزیده است.
722
00:51:51,818 --> 00:51:53,398
و بعدش شاید منو
تنها بذاری لعنتی.
723
00:51:55,446 --> 00:51:56,566
<i>البته، دنی.</i>
724
00:51:58,032 --> 00:51:59,162
<i>مطمئناً</i>
725
00:52:04,747 --> 00:52:06,287
خب، اینجا چی داریم؟
726
00:52:06,290 --> 00:52:09,210
خب، حدس میزنم از زندگی رد بایر چی مونده ؟
727
00:52:09,210 --> 00:52:10,216
ببینیم اینجا چه خبره.
728
00:52:11,587 --> 00:52:13,167
اوراق قضایی.
729
00:52:15,216 --> 00:52:17,296
جواهرات.
730
00:52:19,470 --> 00:52:21,140
مقداری پول.
731
00:52:23,266 --> 00:52:24,272
و اینها.
732
00:52:25,560 --> 00:52:26,566
هوم.
733
00:52:28,604 --> 00:52:32,764
«پسرک بدشکل
در تپهها وحشی میدود.»
734
00:52:32,859 --> 00:52:35,399
وقتی بچه بودم،
یه پسر بچه یتیم تو جنگل زندگی میکرد.
735
00:52:35,403 --> 00:52:37,813
هیچکس نمیدانست
او از کجا آمده است.
736
00:52:37,905 --> 00:52:41,695
مردم فکر میکردند او یک موجود عجیب و غریب و
طرد شده از سیرک است.
737
00:52:41,701 --> 00:52:44,021
بعضیها واقعاً
معتقد بودند که او حتی انسان هم نیست.
738
00:52:44,120 --> 00:52:45,900
اوه، این وحشتناکه.
739
00:52:45,997 --> 00:52:48,067
تا آنجا که به هر یک
از ما مربوط میشد،
740
00:52:48,166 --> 00:52:50,536
او خودش را در جنگل بزرگ کرده بود.
741
00:52:50,543 --> 00:52:52,043
اسمش بود...
742
00:52:52,044 --> 00:52:54,364
توماس پارنل.
743
00:52:54,463 --> 00:52:56,423
مردم فکر میکردند او یک نابغه
یا چیزی شبیه به این است.
744
00:52:57,466 --> 00:53:00,756
داستان از این قراره
که، باشه، اگه اون تو رو تنها پیدا کرد،
745
00:53:00,761 --> 00:53:03,251
قلبت را از جا میکند
و همانجا میخورد،
746
00:53:03,347 --> 00:53:05,057
بنابراین مجبور بودی شاهد مرگت باشی.
747
00:53:05,057 --> 00:53:07,057
اوه...
748
00:53:07,059 --> 00:53:10,519
تمام آن حرفهای وحشتناکی که
درباره تامی زدند، حقیقت نداشت.
749
00:53:12,231 --> 00:53:13,731
من هیچوقت اینو بهت نگفتم.
750
00:53:15,193 --> 00:53:16,943
اما وقتی هفت ساله بودم،
751
00:53:18,404 --> 00:53:21,574
من قبلاً کنار آن محور معدن راه آهن قدیمی و متروکه بازی میکردم .
752
00:53:23,618 --> 00:53:25,618
یک روز،
یک اسباببازی را آنجا جا گذاشته بودم.
753
00:53:26,871 --> 00:53:28,711
<i>و وقتی صبح روز بعد برگشتم تا آن را بردارم...</i>
754
00:53:30,458 --> 00:53:31,498
<i>او آنجا بود</i>
755
00:53:43,095 --> 00:53:44,101
تامی: چرخ
756
00:54:28,766 --> 00:54:31,846
<i>تامی فقط
یه پسر بچه کوچولو مثل من بود</i>
757
00:54:31,852 --> 00:54:34,512
<i>سپاسگزارم که جانش را نجات دادم.</i>
758
00:54:34,605 --> 00:54:36,895
<i>کمی بعد از آن از آنجا نقل مکان کردیم.</i>
759
00:54:38,609 --> 00:54:39,989
دیگر هرگز او را ندیدم.
760
00:54:44,407 --> 00:54:45,777
طبق این کلیپ ...
761
00:54:47,952 --> 00:54:49,442
خودش را دار زد
762
00:54:49,537 --> 00:54:51,617
در سال ۱۹۵۸.
763
00:54:53,332 --> 00:54:54,882
من متوجه نمیشم.
764
00:54:56,294 --> 00:55:00,464
چرا یک پستچی بازنشسته باید زیر قفل و کلید پنهان شود؟
765
00:55:00,464 --> 00:55:05,184
بریدههایی درباره پسری ناقصالخلقه
که ۳۵ سال پیش مرده؟
766
00:55:10,933 --> 00:55:12,463
واقعاً خوشحالم که اومدی.
767
00:55:12,560 --> 00:55:16,060
توماس پارنل، یتیم،
در سال ۱۹۵۸ درگذشت.
768
00:55:16,063 --> 00:55:18,723
باید
گزارش پزشک قانونی را ببینم.
769
00:55:18,816 --> 00:55:20,606
میتونم بگیرمشون،
اما یه کم طول میکشه.
770
00:55:20,609 --> 00:55:22,109
انجامش بده.
771
00:55:22,111 --> 00:55:23,601
حالا، چه چیزی اینقدر مهم است؟
772
00:55:23,696 --> 00:55:26,446
من خون خونه رد بایر رو آنالیز کردم--
773
00:55:26,449 --> 00:55:28,939
خون قاتل.
آره.
774
00:55:29,035 --> 00:55:31,495
تا حالا همچین خونی ندیده بودم .
775
00:55:31,495 --> 00:55:33,865
<i>میدونم دیوونگی به نظر میاد</i>
776
00:55:33,873 --> 00:55:35,903
اما هر چیزی که اون بیرون هست
داره این قتل رو انجام میده
777
00:55:36,000 --> 00:55:38,070
با هر زندگیای که میشناسم فرق دارد.
778
00:55:38,169 --> 00:55:40,169
این... یه جورایی...
779
00:55:40,171 --> 00:55:41,421
هیولا؟
780
00:55:42,548 --> 00:55:44,838
فکر میکنی این یه افسانهست، هوم؟
کلهکدو؟
781
00:55:44,842 --> 00:55:46,332
این چیزیه که
سعی داری بهم بگی؟
782
00:55:46,427 --> 00:55:48,797
نمیدانم چیست.
783
00:55:48,804 --> 00:55:51,004
فقط میدونم که
حیوون نیست.
784
00:55:51,098 --> 00:55:53,978
این انسان نیست.
پس، چیست؟
785
00:56:04,987 --> 00:56:07,567
آقایان، میتوانیم کمکتان کنیم؟
786
00:56:07,573 --> 00:56:09,523
شهردار دنبالت میگشته -
آره، خودتی!
787
00:56:09,617 --> 00:56:12,897
ببین، من تمام تلاشم رو کردم
تا با این موضوع کنار بیام.
788
00:56:12,995 --> 00:56:14,825
مطمئنم که دیدهای.
789
00:56:14,830 --> 00:56:16,830
اما حتماً حرفش را شنیدهاید
790
00:56:16,832 --> 00:56:20,212
که شاید چیزی که اینجا باهاش سر و کار داریم
انسانی نیست.
791
00:56:22,546 --> 00:56:24,126
آیا شما این را باور میکنید؟
792
00:56:24,131 --> 00:56:25,871
خب، البته که نه.
793
00:56:25,966 --> 00:56:27,466
اما بسیاری از مردم این کار را میکنند.
794
00:56:27,468 --> 00:56:30,708
اگر منظورم را متوجه شده باشید، خیلی از توریستها این کار را میکنند .
795
00:56:30,805 --> 00:56:34,095
نه، نمیتوانم بگویم که این کار را میکنم.
796
00:56:36,268 --> 00:56:37,838
خب، بگذارید اینطور بگویم.
797
00:56:37,937 --> 00:56:39,807
هیولای لاک نس.
798
00:56:39,814 --> 00:56:42,304
آدم برفی نفرت انگیز.
799
00:56:42,400 --> 00:56:43,680
پاگنده.
800
00:56:43,776 --> 00:56:45,436
اون چیزا خیلی مهمه.
801
00:56:45,444 --> 00:56:47,934
از نظر من،
این چیز میتواند ما را روی نقشه مطرح کند.
802
00:56:48,030 --> 00:56:50,310
من چند تا از بچههای نشنال
انکوایرر رو آماده کردم که بیان اینجا!
803
00:56:50,408 --> 00:56:54,578
اینجا آدمها مردهاند، میفهمی؟!
تو که این را میدانی، نه؟
804
00:56:54,578 --> 00:56:56,108
تراژدی، نه؟
805
00:56:56,205 --> 00:56:58,115
خب، بودجهی
این شهر هم همینطوره.
806
00:56:58,124 --> 00:56:59,424
متوجه منظور من شدی؟
807
00:57:02,586 --> 00:57:04,456
اگر مرا ببخشید.
808
00:57:04,463 --> 00:57:05,923
متشکرم.
809
00:57:07,341 --> 00:57:09,591
من اون موجود رو میخوام، برادوک!
810
00:57:09,593 --> 00:57:12,003
مرده یا زنده، من آن را میخواهم!
811
00:57:12,096 --> 00:57:14,806
خیلی خب بچهها،
بیایید نگاهی به موجود شما بیندازیم.
812
00:57:14,807 --> 00:57:16,097
خفه شو.
813
00:57:19,437 --> 00:57:21,307
- ای بابا!
- لعنت بهت.
814
00:57:21,313 --> 00:57:23,013
مرد...
815
00:57:23,107 --> 00:57:24,927
بهت که گفتم نباید این کار رو میکردی،
دنی!
816
00:57:25,025 --> 00:57:26,235
بهت که گفتم!
817
00:57:26,235 --> 00:57:27,855
پاولی، میشه خفه شی؟
هیچ اهمیتی نداره!
818
00:57:27,862 --> 00:57:30,562
هیچی؟
جسد ناپدید شده، دنی.
819
00:57:30,656 --> 00:57:32,116
طلسم کار کرد، مرد.
820
00:57:33,200 --> 00:57:34,700
ای مسیح.
821
00:57:34,702 --> 00:57:36,692
بچه ها من قبلاً بهتون گفتم،
822
00:57:36,787 --> 00:57:39,497
تو نمیتوانی مرده را زنده کنی!
823
00:57:39,498 --> 00:57:41,028
درست است.
824
00:57:41,125 --> 00:57:44,455
بعد اینو به هرچی که
اونجا دفن شده بود بگو.
825
00:57:44,462 --> 00:57:47,872
ما چیکار کردیم؟
ما چه غلطی کردیم؟
826
00:57:47,965 --> 00:57:50,255
ما هیچ کاری نکردهایم!
827
00:57:50,259 --> 00:57:51,969
میشه یه کم تحمل کنید؟ (or: میشه یه کم تحمل کنید؟)
828
00:57:53,554 --> 00:57:56,974
میدانستم.
میدانستم این اتفاق میافتد.
829
00:57:56,974 --> 00:58:00,394
بهتون که گفتم.
بچهها، باید به یکی بگیم.
830
00:58:00,394 --> 00:58:03,924
نه.
داری دهنت رو بسته نگه میداری.
831
00:58:04,023 --> 00:58:06,303
برای همه اینها توضیح خوبی وجود دارد .
832
00:58:06,400 --> 00:58:08,280
و تا زمانی که بفهمیم چیست،
با هم میمانیم.
833
00:58:10,112 --> 00:58:11,912
امشب همگی تو خونه من دور هم جمع میشیم .
834
00:58:13,282 --> 00:58:15,122
تا اون موقع، دهنتون
رو بسته نگه دارید، فهمیدید؟
835
00:58:16,285 --> 00:58:17,325
بیا از اینجا بریم.
836
00:58:21,123 --> 00:58:23,823
سلام!
837
00:58:23,918 --> 00:58:26,918
این عوضی نیست.
کیر لعنتی روی من شل شد.
838
00:58:26,921 --> 00:58:27,961
دفعه اولش نیست.
839
00:58:35,596 --> 00:58:37,886
ولش کن پسرها. ولش کن.
بیاین پیش بابا.
840
00:58:39,558 --> 00:58:41,188
نوزاد به یک جفت کفش نو نیاز دارد.
841
00:58:42,520 --> 00:58:44,480
ممنون پسرها.
از معامله با شما لذت بردم.
842
00:58:45,689 --> 00:58:48,439
- احمقها.
- دفعهی بعد میبینمت، ها؟
843
00:58:49,693 --> 00:58:51,953
- برای یه شب کار بد نیست.
- درست حدس زدی، داداش.
844
00:58:55,783 --> 00:58:57,083
هی، اینجا یه چیزی رو از قلم انداختی.
845
00:58:58,661 --> 00:59:00,701
گفتم یه چیزی رو از قلم انداختی!
846
00:59:00,704 --> 00:59:02,444
اون صداتو نمیشنوه، احمق.
847
00:59:02,540 --> 00:59:04,330
خب، اون چشم داره، مگه نه؟
848
00:59:08,504 --> 00:59:10,824
هی. گفتم
یه چیزی رو جا انداختی.
849
00:59:10,923 --> 00:59:12,883
نمیبینیش؟
نمیبینیش، ها؟!
850
00:59:12,883 --> 00:59:14,013
نمیبینیش؟!
851
00:59:16,595 --> 00:59:18,425
بیا اینجا.
متنفرم وقتی این کار رو میکنی.
852
00:59:27,189 --> 00:59:30,609
این چه طرز
برخورد با خواهر کوچولوی ماست؟
853
00:59:30,609 --> 00:59:32,639
خیلی جا برای حرف زدن داشتی.
854
00:59:32,736 --> 00:59:34,306
این یعنی چی لعنتی ؟
855
00:59:34,405 --> 00:59:36,155
من اونی نیستم که باهاش میخوابه.
856
00:59:53,799 --> 00:59:56,009
<i>اینجا چه خبره؟
برایان! فرد!</i>
857
00:59:56,010 --> 00:59:57,830
چه اتفاقی داره میفته؟ (or: چه اتفاقی داره میفته؟)
858
00:59:57,928 --> 01:00:00,638
<i>برایان!
برایان، چه اتفاقی داره میفته؟</i>
859
01:00:03,934 --> 01:00:06,194
<i>فرد! فرد، این دیگه چه کوفتیه؟</i>
860
01:00:07,479 --> 01:00:09,979
<i>خدای من!
خدای من!</i>
861
01:00:09,982 --> 01:00:11,192
<i>خدای من!</i>
862
01:01:09,708 --> 01:01:12,038
داشتم به خانه رانندگی میکردم
که او را سوار کردم.
863
01:01:12,044 --> 01:01:13,804
کنار جاده، نیمه دیوانه.
864
01:01:14,880 --> 01:01:17,120
او در باشگاه برادران ناکس ورزش میکند .
865
01:01:17,216 --> 01:01:18,376
خواهر، فکر کنم.
866
01:01:20,386 --> 01:01:23,206
اون کر و لاله، شان.
867
01:01:23,305 --> 01:01:26,055
<i>پس</i> هرچی که دیده،
نمیتونه بهمون کمک کنه.
868
01:01:26,058 --> 01:01:29,098
متاسفانه نه.
اما شاید این بتونه.
869
01:01:37,027 --> 01:01:40,567
هر چه که هست،
برادران ناکس را حسابی به دردسر انداخته است.
870
01:01:40,572 --> 01:01:42,572
من
برای جابجایی اجساد به کمک نیاز دارم.
871
01:01:42,574 --> 01:01:45,354
ما باید جلوی اینو بگیریم -
جلوی چی رو بگیریم؟
872
01:01:45,452 --> 01:01:47,612
ما نمیدانیم چیست،
873
01:01:47,705 --> 01:01:49,705
چه برسد به جایی که
احتمال دارد در مرحلهی بعد به آن حمله کند.
874
01:01:49,707 --> 01:01:52,287
من باور ندارم که
این داره بیهدف آدم میکشه.
875
01:01:52,292 --> 01:01:54,742
ارنست، بایرز،
حالا برادران ناکس.
876
01:01:54,837 --> 01:01:57,837
همه آنها به نوعی
به هم گره خورده اند.
877
01:01:57,840 --> 01:01:59,800
و جواب
باید توی این باشه.
878
01:02:01,719 --> 01:02:03,749
اگر فقط بتوانیم بفهمیم
که این یعنی چه،
879
01:02:03,846 --> 01:02:07,346
ما متوجه میشویم که ضربه بعدی به کجا میخورد،
ما اول به آنجا میرسیم،
880
01:02:07,349 --> 01:02:09,339
و خدا به ما کمک کند،
881
01:02:09,435 --> 01:02:11,725
هر چه هست را بکش.
882
01:02:14,398 --> 01:02:17,858
<i>این افسانه
در فرهنگ عامه روستایی آمریکا همچنان پابرجاست.</i>
883
01:02:17,860 --> 01:02:23,070
<i>کودکان ناقصالخلقه توسط کاهنان کوهستان به عنوان موجودات جهنمی تقبیح میشدند </i>
884
01:02:23,073 --> 01:02:26,193
گفته میشود که اتحاد یک دیو است
885
01:02:26,285 --> 01:02:29,995
توسط جادوگری
برای اصلاح یک اشتباه فراخوانده میشود
886
01:02:29,997 --> 01:02:34,827
و زنی که
از جسم فانی زاده شده است.
887
01:02:36,670 --> 01:02:38,660
وقتی زنی
به داشتن رابطه جنسی مشکوک میشد--
888
01:02:38,756 --> 01:02:42,756
شان؟
باید باهات حرف بزنم.
889
01:02:42,760 --> 01:02:43,766
فکر کردم سر کار هستی.
890
01:02:45,471 --> 01:02:48,811
این ژاکت جنی است.
او دیشب آن را پوشیده بود.
891
01:02:49,933 --> 01:02:51,813
بوی دود میدهد.
892
01:02:56,190 --> 01:02:58,900
پس او در خانهی اوسی بود.
893
01:02:58,901 --> 01:03:02,141
دوباره و دوباره، او این کار را با ما میکند.
894
01:03:02,237 --> 01:03:04,277
دوباره از اول!
895
01:03:04,281 --> 01:03:06,031
<i>دی: شان؟ شان.</i>
896
01:03:06,033 --> 01:03:08,743
گزارش پزشکی قانونی
همین الان در مورد تامی رسید.
897
01:03:13,540 --> 01:03:15,860
بر این اساس،
توماس پارنل
898
01:03:15,959 --> 01:03:18,739
ظاهراً خود را
در این منطقه حلق آویز کرده است.
899
01:03:18,837 --> 01:03:22,087
- چرا ظاهراً؟
- من که اصلاً قبولش ندارم.
900
01:03:22,090 --> 01:03:24,300
او نمیتوانست
این کار را با خودش کرده باشد.
901
01:03:24,301 --> 01:03:28,041
کوفتگیها --
در عرض چند دقیقه اتفاق افتادند.
902
01:03:28,138 --> 01:03:30,638
از همه طرف بدن آمدند .
903
01:03:30,641 --> 01:03:33,351
این بیشتر شبیه
شلاق زدن است تا دار زدن.
904
01:03:33,352 --> 01:03:35,092
<i>پس</i> او به قتل رسید.
905
01:03:35,187 --> 01:03:38,717
وحشیانه، و یه نفر
سعی کرد لاپوشونیش کنه.
906
01:03:38,816 --> 01:03:40,476
اما تامی یتیم بود.
907
01:03:40,484 --> 01:03:42,974
حالا هیچ چیزی توی این سوابق نیست
که نشون بده شهرستان
908
01:03:43,070 --> 01:03:45,890
او را در قبر فقرا دفن کردند.
909
01:03:45,989 --> 01:03:48,979
به این دلیل که
جسد او را تحویل گرفته بودند.
910
01:03:49,076 --> 01:03:50,736
و حدس بزن توسط چه کسی.
911
01:03:50,744 --> 01:03:52,904
<i>پیرزنی به نام اوسی
جسد توماس پارنل را تصاحب کرد.</i>
912
01:03:52,996 --> 01:03:54,566
<i>اما آنها حتی هیچ نسبتی با هم نداشتند.</i>
913
01:03:54,665 --> 01:03:57,415
او را در آن قبرستان
نزدیک خانهاش دفن کرد
914
01:03:57,417 --> 01:03:59,417
و از آن زمان تاکنون با عشق از قبر مراقبت کرده است
.
915
01:03:59,419 --> 01:04:01,629
انگار فرشته نجاتش بود.
916
01:04:04,675 --> 01:04:07,175
چه اتفاقی افتاده؟
چه اتفاقی افتاده؟
917
01:04:07,177 --> 01:04:08,847
من او را از دست دادم.
918
01:04:10,806 --> 01:04:12,846
ساعت ۸:۱۹ است.
من تماس میگیرم.
919
01:04:28,532 --> 01:04:30,832
فرشته نگهبان تامی
همین الان پرواز کرد و رفت.
920
01:04:31,869 --> 01:04:33,899
متاسفم، شان.
921
01:04:33,996 --> 01:04:35,866
<i>اشکالی نداره</i>
922
01:04:38,792 --> 01:04:39,798
<i>دی. چی؟</i>
923
01:04:44,673 --> 01:04:49,143
برای کمک به من خیلی دیر شده،
همانطور که برای کمک به دیگران خیلی دیر شده است.
924
01:04:50,178 --> 01:04:52,158
- شان: این امکان نداره.
- دی: خدای من.
925
01:04:56,101 --> 01:04:57,841
منظورت چیه، دیگران؟
926
01:04:57,936 --> 01:05:00,146
اونایی که قراره بکشه
927
01:05:01,732 --> 01:05:03,192
آیا ...
928
01:05:04,359 --> 01:05:06,699
او کسی بود که تو را
از آتش بیرون کشید؟
929
01:05:08,280 --> 01:05:10,990
کی تو رو از آتیش کشید بیرون،
اوسی؟
930
01:05:10,991 --> 01:05:13,121
تامی این کار را کرد.
931
01:05:14,661 --> 01:05:16,481
این یه کابوسه.
اون مرده.
932
01:05:16,580 --> 01:05:20,750
قبل از مرگم،
من نگهبان روح او بودم.
933
01:05:20,751 --> 01:05:23,031
روح تامی.
934
01:05:23,128 --> 01:05:25,838
<i>یه روح خیلی خاص</i>
935
01:05:27,341 --> 01:05:28,551
مامانش...
936
01:05:30,010 --> 01:05:31,680
هیچ چیز خاصی در مورد او وجود ندارد.
937
01:05:33,847 --> 01:05:36,377
اما پدرش--
938
01:05:36,475 --> 01:05:38,015
برو دیگه.
939
01:05:38,018 --> 01:05:42,298
باباش همونیه که
شما بهش میگین کله کدو!
940
01:05:42,397 --> 01:05:44,317
افسانه حقیقت دارد.
941
01:05:48,612 --> 01:05:52,072
چرا...
داره همه این آدما رو میکشه؟
942
01:05:53,241 --> 01:05:57,441
انتقام نهایی،
انتقامی است که شما به دنبال آن هستید
943
01:05:57,537 --> 01:05:59,077
برای روح خودت.
944
01:06:00,374 --> 01:06:02,674
من دیدم که او کشاورز را کشت،
945
01:06:04,211 --> 01:06:06,781
<i>پستچی</i>
946
01:06:06,880 --> 01:06:09,200
<i>و آن سه نفر دیگر.</i>
947
01:06:09,299 --> 01:06:10,969
آنها به آنچه لیاقتش را داشتند، رسیدند!
948
01:06:12,010 --> 01:06:14,680
آن پسرها با بالهایشان.
949
01:06:16,056 --> 01:06:17,886
بالهای خونی.
950
01:06:17,891 --> 01:06:19,181
بالهای سرخ!
951
01:06:20,602 --> 01:06:24,312
اون شش تا پسر رو
با بالهای قرمزشون میکشه.
952
01:06:24,314 --> 01:06:26,384
- شش تا؟
- پنج تا قربانی وجود داشت!
953
01:06:26,483 --> 01:06:29,013
ششمین نفر کیه، اوسی؟
954
01:06:29,111 --> 01:06:31,071
و بالهای قرمز چیستند؟
955
01:06:31,071 --> 01:06:34,121
<i>و وقتی اون شش تا پسر رو کشت</i>
956
01:06:35,283 --> 01:06:39,003
او دنبال بچههایی
که من را سوزاندند خواهد رفت.
957
01:06:42,499 --> 01:06:44,459
<i>خواهش میکنم...</i>
958
01:06:44,459 --> 01:06:46,129
کمکمون کن، اوسی.
959
01:06:47,754 --> 01:06:48,884
بگو چطور جلویش را بگیرم.
960
01:06:58,140 --> 01:07:01,480
اینو بگیر.
شاید کمکت کنه.
961
01:07:59,534 --> 01:08:01,194
شان: <i>بالهای قرمز.
بالهای قرمز.</i>
962
01:08:01,286 --> 01:08:02,786
یه چیز آشنایی در موردشون هست .
963
01:08:09,544 --> 01:08:11,884
توی این سالنامهها چیزی نیست .
964
01:08:16,760 --> 01:08:18,640
صبر کن.
آه، رسیدیم.
965
01:08:19,930 --> 01:08:21,140
به این نگاه کن.
966
01:08:22,724 --> 01:08:24,464
بالهای سرخ.
967
01:08:24,559 --> 01:08:27,729
اینجا یه باشگاه اتومبیلرانیه.
با هم میریم سفر دریایی، وقت میگذرونیم.
968
01:08:27,729 --> 01:08:29,719
چه کسی را اینجا داریم؟
969
01:08:29,815 --> 01:08:32,275
جودی رد بایرز
970
01:08:32,275 --> 01:08:35,235
ارنست هلر.
برادران ناکس.
971
01:08:35,237 --> 01:08:36,487
شماره شش کیه؟
972
01:08:38,031 --> 01:08:40,351
مرل دیکسون.
973
01:08:40,450 --> 01:08:42,410
اون قاضی دیکسونه.
974
01:08:42,410 --> 01:08:44,080
بعدش قاضی رو میکشه.
975
01:08:55,340 --> 01:08:57,260
یه مهمونی کوچیک گرفتیم، ها، پسر؟
976
01:08:59,052 --> 01:09:02,002
خب، من تو و دوستات رو
توی کلبه کوچیک جا دادم.
977
01:09:02,097 --> 01:09:05,637
من امروز صبح آن را انبار کرده بودم،
بنابراین باید نوشیدنی زیادی وجود داشته باشد.
978
01:09:07,227 --> 01:09:09,097
اگه این چیزیه که
به ذهنت رسیده
979
01:09:10,897 --> 01:09:12,357
امیدوارم محافظت شده باشی عزیزم.
980
01:09:18,572 --> 01:09:20,162
سولی-
981
01:09:22,617 --> 01:09:26,327
اوه، سردمه.
کاش ژاکتم رو آورده بودم.
982
01:09:26,329 --> 01:09:28,329
اینجا منتظر بمان.
983
01:09:43,221 --> 01:09:45,601
- بفرمایید. از مال پدرم استفاده کنید.
- اوه، ممنون.
984
01:09:59,362 --> 01:10:02,142
احتمالاً آن هیولاها هر چه پدرم آنجا ریخته بود را نوشیدهاند .
985
01:10:02,240 --> 01:10:03,740
- اونا اونجان؟
- آره، فکر کنم.
986
01:10:13,710 --> 01:10:17,130
هی، قرار بود اینجا مهمونی باشه.
شماها از همه بدبختترید.
987
01:10:17,130 --> 01:10:19,880
ببین رفیق، مهمونی رو فراموش کن.
باید حرف بزنیم.
988
01:10:22,886 --> 01:10:24,386
بعد صحبت کنید.
989
01:10:24,387 --> 01:10:27,677
آن پیرزن-- آن جادوگر--
990
01:10:27,682 --> 01:10:29,602
<i>دنی، او مُرد!</i>
991
01:10:31,269 --> 01:10:34,009
خب، خیلی متاسفم که اینو میشنوم،
اما اون زن پیر بود.
992
01:10:34,105 --> 01:10:35,935
او از پیری نمرده، دنی.
او...
993
01:10:35,941 --> 01:10:38,431
اون چی، پاول؟!
994
01:10:38,526 --> 01:10:39,846
میدونی.
995
01:10:39,945 --> 01:10:41,355
من چه میدانم؟
996
01:10:41,363 --> 01:10:44,283
ببین، ما هیچ ربطی
به اون آتشسوزی نداشتیم. یه تصادف بود.
997
01:10:45,742 --> 01:10:49,022
شاید اگر او را نزده بودی،
میتوانست سریعتر فرار کند.
998
01:10:49,120 --> 01:10:51,330
شاید اصلاً آتشسوزی اتفاق نمیافتاد .
999
01:10:52,374 --> 01:10:53,534
اون نمیدونه
داره چی میگه، جنی.
1000
01:10:53,625 --> 01:10:54,915
من هرگز او را نزدم.
1001
01:10:56,169 --> 01:10:58,159
دیدم که این کار رو کردی، دنی.
1002
01:10:58,255 --> 01:11:00,625
من تو را دیدم.
تو آن پیرزن را کشتی!
1003
01:11:00,632 --> 01:11:03,052
- داره دروغ میگه، جن!
- نه، داری دروغ میگی!
1004
01:11:06,388 --> 01:11:09,168
ببین، همه ما گناهکاریم.
1005
01:11:09,266 --> 01:11:10,846
باشه؟
1006
01:11:13,687 --> 01:11:16,017
ما باید بریم
به بابام بگیم، دنی.
1007
01:11:16,022 --> 01:11:18,982
حق با اونه.
تو هر کاری دلت میخواد بکن، دنی.
1008
01:11:18,984 --> 01:11:21,934
ما قراره بریم پیش کلانتر
- معلومه که هستی.
1009
01:11:22,028 --> 01:11:24,098
-چی، دیوونه شدی؟!
-پائولی!
1010
01:11:24,197 --> 01:11:25,407
پائولی!
1011
01:11:25,407 --> 01:11:27,867
حالت خوبه مرد؟
حالت خوبه؟
1012
01:11:27,867 --> 01:11:31,397
بیا از اینجا بریم
- تا وقتی که من نگفتم، هیچکس جایی نمیره.
1013
01:11:31,496 --> 01:11:33,616
داری چیکار میکنی لعنتی؟
1014
01:11:33,623 --> 01:11:36,323
حالا برو روی مبل.
1015
01:11:36,418 --> 01:11:39,698
اسلحه رو بذار زمین!
اون اسلحه لعنتی رو بذار زمین!
1016
01:11:39,796 --> 01:11:41,416
همین الان برو روی اون مبل لعنتی!
1017
01:11:41,423 --> 01:11:43,953
شان: <i>جنی گفت که قرار است
دوستانش را در خانه قاضی ملاقات کند.</i>
1018
01:11:44,050 --> 01:11:45,640
دی:
خدای من، شان، <i>عجله کن!</i>
1019
01:11:54,644 --> 01:11:56,844
<i>-- بیا. بیا.</i>
1020
01:11:56,938 --> 01:11:59,518
میدانم که آنجایی.
آن تلفن لعنتی را بردار.
1021
01:11:59,524 --> 01:12:00,984
<i>- الو؟
-</i> کوری!
1022
01:12:00,984 --> 01:12:02,764
آره.
- قاضی اینجا.
1023
01:12:02,861 --> 01:12:04,851
گوش کن پسر، امشب به تو و بقیه اینجا نیاز دارم .
1024
01:12:04,946 --> 01:12:06,066
<i>چرا اینطوره؟</i>
1025
01:12:06,072 --> 01:12:08,022
اخیراً خیلی
از دوستان قدیمیام فوت کردهاند،
1026
01:12:08,116 --> 01:12:10,326
و دلیل خوبی دارم
که فکر کنم شاید نفر بعدی من باشم.
1027
01:12:10,327 --> 01:12:12,657
<i>از کجا میدونی رفیق؟
میتونه هر چیزی باشه</i>
1028
01:12:12,662 --> 01:12:16,652
از من نپرس از کجا میدانم!
من فقط میدانم، همین.
1029
01:12:16,750 --> 01:12:20,460
تو و پسرا
برید بیرون، خیلی زود.
1030
01:12:20,462 --> 01:12:22,802
و یه زرادخانه لعنتی هم با خودت بیار.
1031
01:12:26,593 --> 01:12:29,373
<i>بسیار خب، قاضی، میبینم چه کسی را
میتوانم در اسرع وقت پیدا کنم.</i>
1032
01:12:29,471 --> 01:12:31,391
<i>یه لحظه صبر کن.
- چی؟</i>
1033
01:12:34,684 --> 01:12:35,690
چی؟
1034
01:12:37,812 --> 01:12:38,818
<i>سلام؟</i>
1035
01:12:41,524 --> 01:12:42,684
<i>سلام، قاضی؟</i>
1036
01:12:42,776 --> 01:12:45,646
خدای من، عیسی مسیحِ لعنتی.
1037
01:12:51,618 --> 01:12:53,118
<i>قاضی؟</i>
1038
01:12:55,121 --> 01:12:56,251
<i>سلام؟</i>
1039
01:13:06,257 --> 01:13:07,757
لعنت! (or: گه مقدس!)
1040
01:13:09,010 --> 01:13:10,180
عیسی!
1041
01:13:14,099 --> 01:13:16,349
همین الان کونتو بگیر اینجا!
1042
01:13:18,144 --> 01:13:19,804
تو دیگه کی هستی لعنتی؟
1043
01:13:19,896 --> 01:13:21,436
کی؟!
1044
01:13:21,439 --> 01:13:23,649
تو دیگه چه کوفتی هستی؟
1045
01:13:23,650 --> 01:13:26,140
خب، بیخیال.
همین، همین.
1046
01:13:26,236 --> 01:13:28,736
اینو بخور، عوضی لعنتی!
1047
01:13:32,409 --> 01:13:33,789
حرومزاده!
1048
01:13:56,516 --> 01:13:58,846
شما.
1049
01:14:11,531 --> 01:14:12,811
شما.
1050
01:14:12,907 --> 01:14:16,117
اون نمیتونه تو باشی. نه!
1051
01:14:28,006 --> 01:14:29,546
اون دیگه چی بود لعنتی؟
1052
01:14:29,549 --> 01:14:30,759
کسی تکان نخورد.
1053
01:14:32,844 --> 01:14:35,124
خودشه، دنی.
اون اینجاست!
1054
01:14:35,221 --> 01:14:36,931
این کله کدوئه!
1055
01:14:36,931 --> 01:14:39,601
خفه شو پاول.
1056
01:14:39,601 --> 01:14:43,061
اون ما رو میکشه.
اون همهمون رو میکشه!
1057
01:14:43,062 --> 01:14:44,802
گفتم خفه شو پاول!
1058
01:14:44,898 --> 01:14:46,018
ای خدا.
1059
01:14:47,817 --> 01:14:49,817
وای،
میخوای چیکار کنی؟
1060
01:14:49,819 --> 01:14:51,089
از ما چه می خواهید؟
1061
01:14:56,576 --> 01:15:00,536
پاول، ازت میخوام که برگردی
و ماشین رو برداری.
1062
01:15:03,374 --> 01:15:04,584
دنی...
1063
01:15:04,584 --> 01:15:05,994
فقط انجامش بده!
1064
01:15:06,085 --> 01:15:08,085
<i>- خواهش میکنم، دنی--
- فقط همین الان انجامش بده!</i>
1065
01:15:08,087 --> 01:15:09,093
بفرمایید!
1066
01:15:40,703 --> 01:15:41,963
لعنت!
1067
01:15:44,749 --> 01:15:46,879
پاول مدت زیادی است که رفته است.
1068
01:15:54,759 --> 01:15:56,539
کسی تکان نخورد!
1069
01:15:56,636 --> 01:15:58,806
قدرت مرده است،
و ما نیز همینطور.
1070
01:16:00,765 --> 01:16:03,515
اون
به خاطر اون جادوگر پیر ما رو میکشه.
1071
01:16:15,238 --> 01:16:16,908
پاول کجاست لعنتی؟
1072
01:16:18,741 --> 01:16:21,231
<i>چه کوفتی؟!</i>
1073
01:16:21,327 --> 01:16:23,537
برو، ۹۰: برو
1074
01:16:29,294 --> 01:16:30,594
برو!
1075
01:16:31,838 --> 01:16:33,828
بیا دیگه!
- از این طرف! از این طرف! از این طرف!
1076
01:16:37,969 --> 01:16:40,809
- برو!
- پخش شو! برو! برو!
1077
01:16:55,278 --> 01:16:57,238
یالا، مارسی!
بزن بریم! یالا!
1078
01:16:57,238 --> 01:16:59,988
ما باید از اینجا گورمون رو گم کنیم!
یالا! (بیا دیگه!)
1079
01:17:05,413 --> 01:17:07,623
بفرمایید! بفرمایید!
1080
01:17:12,629 --> 01:17:13,899
یالا، مارسی! یالا!
1081
01:17:19,594 --> 01:17:22,474
مارسی!
1082
01:17:27,060 --> 01:17:28,550
مارسی!
1083
01:17:28,645 --> 01:17:31,725
مارسی! نه!
1084
01:17:35,818 --> 01:17:37,318
مارسی!
1085
01:17:41,491 --> 01:17:43,981
مادرجنده!
1086
01:17:44,077 --> 01:17:45,497
ای مادرجنده!
1087
01:17:48,498 --> 01:17:50,828
<i>- دی؟
- اینجا.</i>
1088
01:17:50,833 --> 01:17:53,073
- چیه؟
- قاضی رو گیر انداخت.
1089
01:17:53,169 --> 01:17:54,949
و یه بچه مرده
تو کلبهست.
1090
01:17:55,046 --> 01:17:58,006
جنی اون بیرونه.
بیا دیگه!
1091
01:18:10,395 --> 01:18:12,355
<i>شان: جنیفر!</i>
1092
01:18:15,108 --> 01:18:16,898
جنیفر!
1093
01:18:18,111 --> 01:18:19,651
بابا!
1094
01:18:19,654 --> 01:18:21,114
ببین!
از این طرف برو، حرکت کن!
1095
01:18:31,666 --> 01:18:34,036
خیلی خب، بیا بکشیمش.
1096
01:18:36,879 --> 01:18:39,799
خیلی خب، بچهها، قفل کنید و بارگیری کنید.
1097
01:18:39,799 --> 01:18:41,869
بیا! بیا!
1098
01:18:41,968 --> 01:18:43,798
برو! برو!
1099
01:18:45,346 --> 01:18:47,596
جنی! جنی!
1100
01:18:59,902 --> 01:19:00,992
از سر راه برو کنار!
1101
01:19:38,900 --> 01:19:41,490
جنی!
1102
01:19:44,071 --> 01:19:45,701
یه چیزایی میشنوم!
1103
01:19:57,752 --> 01:20:00,132
او بالای تپه است!
1104
01:20:03,674 --> 01:20:05,934
نه، تامی! نکن!
1105
01:20:07,053 --> 01:20:08,373
بابا!
1106
01:20:08,471 --> 01:20:10,791
من بهت آسیبی نمیرسونم!
1107
01:20:10,890 --> 01:20:12,980
ای خدای من!
1108
01:20:15,853 --> 01:20:20,153
ببین، تامی.
خانم اوزی اینو برام گذاشته.
1109
01:20:21,651 --> 01:20:23,991
میدونم که بهش اعتماد داشتی، تامی.
1110
01:20:25,905 --> 01:20:28,525
خواهش میکنم... به من اعتماد کن!
1111
01:20:30,910 --> 01:20:33,550
روحت حالا میتواند آرام بگیرد!
تو انتقام قتل خودت را گرفتی!
1112
01:20:34,539 --> 01:20:36,869
تو کسانی که به اوسی آسیب رساندند را مجازات کردی.
1113
01:20:36,874 --> 01:20:38,844
اون یکی از اونا نیست!
1114
01:20:43,047 --> 01:20:46,087
یه بار همین جا جونتو نجات دادم!
یادت که نرفته؟!
1115
01:20:48,970 --> 01:20:51,810
خواهش میکنم!
اون دختر منه!
1116
01:20:57,103 --> 01:20:58,863
خواهش میکنم!
1117
01:21:07,071 --> 01:21:08,851
همه چی درست میشه عزیزم.
1118
01:21:08,948 --> 01:21:10,488
حالا در امانی.
1119
01:21:10,491 --> 01:21:11,741
متشکرم، تامی.
1120
01:21:13,160 --> 01:21:14,910
متشکرم.
1121
01:21:18,249 --> 01:21:20,779
شان، گروه قاضی!
1122
01:21:20,877 --> 01:21:22,707
ای خدای من!
1123
01:21:25,882 --> 01:21:27,912
برو.
- باشه، قفل کن و بار بزن.
1124
01:21:28,009 --> 01:21:29,789
برو، تامی!
1125
01:21:29,886 --> 01:21:31,926
از اینجا گمشو گورتو گم کن!
نابودت میکنن!
1126
01:21:31,929 --> 01:21:33,059
برو کنار، کلانتر!
1127
01:21:34,515 --> 01:21:37,015
داری چیکار میکنی؟ برو!
1128
01:21:37,018 --> 01:21:38,798
برو، تامی!
آنها تو را خواهند کشت!
1129
01:21:38,895 --> 01:21:41,265
بس کن! آتیشتو نگه دار!
1130
01:21:42,398 --> 01:21:44,428
<i>داری چیکار میکنی لعنتی؟!</i>
1131
01:21:44,525 --> 01:21:46,275
تامی!
1132
01:21:46,277 --> 01:21:47,737
او را ضایع کن!
1133
01:21:50,114 --> 01:21:51,324
نه!
1134
01:21:53,993 --> 01:21:55,413
اینو بخور!
1135
01:22:03,210 --> 01:22:05,170
نه!
1136
01:22:28,986 --> 01:22:31,906
او را رها کن!
1137
01:23:15,241 --> 01:23:17,061
مامان در مورد تامی به من گفت.
1138
01:23:17,159 --> 01:23:19,159
چطور وقتی بچه بودی نجاتش دادی .
1139
01:23:21,163 --> 01:23:23,873
اون منو نکشت
چون به تو اعتماد داشت.
1140
01:23:26,002 --> 01:23:27,382
متاسفم بابا.
1141
01:23:30,172 --> 01:23:31,472
برای همه چیز.
1142
01:23:35,594 --> 01:23:36,854
چیست؟ (چیست؟)
1143
01:23:45,354 --> 01:23:47,154
یک ماشین آتش نشانی قدیمی.
1144
01:23:48,733 --> 01:23:49,983
چطور شد که--
1145
01:24:37,281 --> 01:24:42,121
<i>من به دنیا نگاه میکنم
که دور سرم میچرخد</i>
1146
01:24:43,746 --> 01:24:48,916
<i>از نگاه کردن به چشمام میترسی</i>
1147
01:24:50,294 --> 01:24:53,714
<i>سعی میکنم قایم بشم</i>
1148
01:24:53,714 --> 01:24:56,184
<i>و سرم را پایین میاندازم</i>
1149
01:24:57,301 --> 01:25:01,351
<i>پس من تعجب میکنم که چرا</i>
1150
01:25:03,641 --> 01:25:08,061
<i>احساس میکنم عصبانیت داره یواش یواش خودشو نشون میده</i>
1151
01:25:09,271 --> 01:25:14,491
<i>همانطور که روح من قربانی شده است</i>
1152
01:25:16,654 --> 01:25:19,854
<i>خودکنترلی من</i>
1153
01:25:19,949 --> 01:25:22,699
خانه ندارد.
1154
01:25:22,701 --> 01:25:28,081
<i>و بیرون،
هوا خیلی سرده</i>
1155
01:25:28,082 --> 01:25:30,322
<i>اوه</i>
1156
01:25:30,417 --> 01:25:33,447
<i>تمام چیزی که همیشه میخواستم</i>
1157
01:25:33,546 --> 01:25:36,796
<i>برای کسی بودن</i>
1158
01:25:36,799 --> 01:25:41,599
<i>تنها چیزی که نیاز داشتم یه دوست واقعی بود</i>
1159
01:25:43,305 --> 01:25:46,635
<i>تو غرورمو خوردی</i>
1160
01:25:46,642 --> 01:25:48,442
<i>مرا زنده به گور کنید</i>
1161
01:25:49,812 --> 01:25:54,782
<i>پس تعجب میکنی
که من از کجا اومدم</i>
1162
01:25:55,860 --> 01:25:58,390
<i>چرا من</i>
1163
01:25:58,487 --> 01:26:00,697
<i>همون که کنار میزنی؟</i>
1164
01:26:02,116 --> 01:26:05,076
<i>چرا من</i>
1165
01:26:05,077 --> 01:26:07,117
<i>همان کسی که قرار است انکار شود؟</i>
1166
01:26:08,247 --> 01:26:13,997
<i>وقتی که تمام چیزی بود که همیشه میخواستم باشم</i>
1167
01:26:14,003 --> 01:26:18,303
<i>درست مثل توئه، آره</i>
1168
01:26:21,218 --> 01:26:24,388
<i>بالهایم خونی شده</i>
1169
01:26:24,388 --> 01:26:27,348
<i>دیگه نمیتونم پرواز کنم</i>
1170
01:26:27,349 --> 01:26:30,809
<i>دستات به خون آلودهست</i>
1171
01:26:30,811 --> 01:26:33,691
<i>فکر کردی نمیدونم؟</i>
1172
01:26:35,274 --> 01:26:38,154
<i>تو نمیتونستی منو تنها بذاری</i>
1173
01:26:41,739 --> 01:26:43,909
<i>حالا باید تاوانشو بدی</i>
1174
01:26:45,159 --> 01:26:48,579
<i>تو قراره تاوان
تامی رو پس بدی</i>
1175
01:27:09,225 --> 01:27:12,225
<i>تمام چیزی که همیشه میخواستم</i>
1176
01:27:12,228 --> 01:27:14,608
<i>برای کسی بودن</i>
1177
01:27:15,689 --> 01:27:20,399
<i>تنها چیزی که نیاز داشتم یه دوست واقعی بود</i>
1178
01:27:22,071 --> 01:27:24,531
<i>تو غرورمو خوردی</i>
1179
01:27:25,574 --> 01:27:27,494
<i>مرا زنده به گور کنید</i>
1180
01:27:28,661 --> 01:27:33,331
<i>پس تعجب میکنی
که من از کجا اومدم</i>
1181
01:27:35,125 --> 01:27:37,335
<i>چرا من</i>
1182
01:27:37,336 --> 01:27:39,796
<i>همون که کنار میزنی؟</i>
1183
01:27:41,048 --> 01:27:44,008
<i>چرا من</i>
1184
01:27:44,009 --> 01:27:46,969
<i>همان کسی که قرار است انکار شود؟</i>
1185
01:27:46,971 --> 01:27:52,941
<i>وقتی که تمام چیزی بود که همیشه میخواستم باشم</i>
1186
01:27:55,729 --> 01:27:58,069
<i>درست مثل تو</i>
1187
01:27:59,305 --> 01:28:59,617
Do you want subtitles for any video?
-=[ ai.OpenSubtitles.com ]=-