"The Brak Show" Mother, Did You Move My Chair?
ID | 13209560 |
---|---|
Movie Name | "The Brak Show" Mother, Did You Move My Chair? |
Release Name | The.Brak.Show.S02E03.720p.HMAX.WEBRip.x264-GalaxyTV |
Year | 2002 |
Kind | tv |
Language | Persian |
IMDB ID | 786447 |
Format | srt |
1
00:00:02,245 --> 00:00:05,948
زیرنویس توسط
گروه سرگرمی ترنر امکانپذیر شد
2
00:00:07,000 --> 00:00:13,074
Do you want subtitles for any video?
-=[ ai.OpenSubtitles.com ]=-
3
00:00:23,599 --> 00:00:25,735
مامان، صندلیمو جابجا کردی ؟
4
00:00:25,802 --> 00:00:26,769
اون چیه
عزیزم؟ (Kheyli ye khoob kardam?)
5
00:00:26,836 --> 00:00:29,939
صندلی من -- یه نفر
مزاحمش شده.
تو بودی؟
6
00:00:30,006 --> 00:00:31,240
خب، بذار فکر کنم.
7
00:00:31,307 --> 00:00:32,875
دیروز
روز نظافت بود،
8
00:00:32,942 --> 00:00:34,744
و من کفها را گردگیری کردم .
9
00:00:34,811 --> 00:00:36,045
پس تو
جابجاش کردی.
10
00:00:36,112 --> 00:00:37,880
نه، نه. من
هرگز این کار را نمیکنم.
11
00:00:37,947 --> 00:00:40,650
من همیشه
پاها را با
چسب به زمین میچسبانم،
12
00:00:40,716 --> 00:00:42,552
و سپس من
با دقت بسیار
13
00:00:42,618 --> 00:00:45,087
زیر صندلی خود را با دست پاک کنید
.
14
00:00:45,154 --> 00:00:47,824
مطمئن نیستم
که بهت اعتماد دارم یا نه.
15
00:00:47,890 --> 00:00:49,091
این درست نیست.
16
00:00:49,158 --> 00:00:51,327
من خیلی
به میز نزدیکم.
17
00:00:51,394 --> 00:00:52,395
احساس میکنم در محاصره هستم.
18
00:00:52,462 --> 00:00:56,432
کمک! دارم خفه میشم!
غیرقابل تحمله! هورا!
19
00:00:56,499 --> 00:00:59,101
برک: هی،
اونجا چه خبره؟
20
00:00:59,168 --> 00:01:01,604
تو محکوم به فنایی.
همین.
21
00:01:01,671 --> 00:01:02,905
چی؟ چرا؟
22
00:01:02,972 --> 00:01:03,973
برای جابجایی
صندلیام.
23
00:01:04,040 --> 00:01:06,142
و تو میتونی
اونجا بپوسی،
تا جایی که من میدونم.
24
00:01:06,209 --> 00:01:08,177
فکر نمیکنم برک
صندلیات را جابهجا کرده باشد.
25
00:01:08,244 --> 00:01:09,679
هر دو میدانیم
چقدر ناراحت میشوی
26
00:01:09,745 --> 00:01:11,247
وقتی اوضاعت
دقیقاً خوب نیست
27
00:01:11,314 --> 00:01:12,415
جایی که
میخواهید آنها باشند.
28
00:01:12,482 --> 00:01:15,418
برک: مامان، میشه بیام پایین؟
باید باهات حرف بزنم.
29
00:01:15,485 --> 00:01:18,254
به قاضی بگو...
که منم. گناهکار!
پرونده بسته شد.
30
00:01:18,321 --> 00:01:19,922
اما من واقعاً
باید...
31
00:01:19,989 --> 00:01:20,923
درخواست تجدیدنظر رد شد.
32
00:01:20,990 --> 00:01:22,859
براک، صندلی پدرت رو جابجا کردی ؟
33
00:01:22,925 --> 00:01:25,728
نه. من پدرم را دوست دارم.
نمیخواهم او را ناراحت کنم.
34
00:01:25,795 --> 00:01:27,230
بعدش میتونی
بیای پایین.
35
00:01:27,296 --> 00:01:29,131
زن، داری
آشکارا از من سرپیچی میکنی؟
36
00:01:29,332 --> 00:01:31,501
خب، شنیدی
چی گفت --
اون این کار رو نکرد.
37
00:01:31,567 --> 00:01:35,004
من هیچ صدایی نمیشنوم.
من خیلی به میز نزدیک هستم.
38
00:01:35,071 --> 00:01:37,039
سلام بابا،
اوضاع صندلی چطوره؟
39
00:01:37,106 --> 00:01:38,241
حل نشده.
40
00:01:38,708 --> 00:01:41,043
براک، چیزی بود که
میخواستی در موردش با من صحبت کنی؟
41
00:01:41,110 --> 00:01:42,512
چی؟
اوه، آره، آره. (چی؟ اوه، آره، آره.)
42
00:01:47,950 --> 00:01:50,219
خدای من، عزیزم
، چی
شده؟
43
00:01:50,286 --> 00:01:51,721
من مریضم، مامان.
44
00:01:53,656 --> 00:01:54,724
من خیلی مریضم. (Man khoshhalam ....)
45
00:01:55,091 --> 00:01:56,626
بیا، بذار
پیشانیات رو لمس کنم.
46
00:01:56,692 --> 00:01:58,094
فکر نمیکنم
لازم باشه بهم دست بزنی.
47
00:01:58,361 --> 00:02:00,363
این بیماری
در حال شیوع است!
48
00:02:00,863 --> 00:02:02,765
مثل آتشسوزیِ وحشی داره پخش میشه
!
49
00:02:03,399 --> 00:02:05,101
بندازش بیرون!
اون یه موجود بیولوژیکی خطرناکه!
50
00:02:05,167 --> 00:02:06,068
او همه ما را
با خود خواهد برد!
51
00:02:06,135 --> 00:02:06,936
اوه، حالا، واقعاً.
52
00:02:07,003 --> 00:02:08,838
فراموشش کن، مادر.
او قبلاً مرده است.
53
00:02:08,905 --> 00:02:11,741
میشه وایسی؟
ترمز کن، بذار پیشونیتو لمس کنم.
54
00:02:11,941 --> 00:02:12,842
باشه.
55
00:02:13,309 --> 00:02:15,278
هوم... تو
اصلاً گرمت نیست.
56
00:02:15,344 --> 00:02:17,380
واقعاً؟
خبر خیلی خوبیه، دکتر.
57
00:02:17,446 --> 00:02:19,081
بابا یه لحظه منو ترسوند .
58
00:02:19,148 --> 00:02:21,517
تقریباً یادم رفت که
داشتم تظاهر میکردم. اوه!
59
00:02:21,584 --> 00:02:23,619
برک، چرا
وانمود کردی مریضی؟
60
00:02:23,986 --> 00:02:25,588
بذار برات تعریف کنم
، مامانی.
61
00:02:25,655 --> 00:02:27,423
من فردا نمیتونم برم مدرسه .
62
00:02:27,490 --> 00:02:28,291
من فقط نمیتونم.
63
00:02:28,558 --> 00:02:29,392
چرا که نه؟
64
00:02:29,458 --> 00:02:32,261
چون فردا...
سر کلاس زیست شناسی،
65
00:02:32,662 --> 00:02:34,530
اونا
یه چاقو بهم میدن،
66
00:02:34,597 --> 00:02:36,465
و قراره
خیلی تیز باشه،
67
00:02:36,666 --> 00:02:38,200
و آنها
خواهند گفت، "ترمز،
68
00:02:38,467 --> 00:02:41,804
وقتشه
که اون صدف رو از پا دربیاری!
69
00:02:43,406 --> 00:02:45,608
منظورت اینه که فقط داری
صدفها رو برای زیستشناسی تشریح میکنی؟
70
00:02:46,008 --> 00:02:47,643
هیچ اشکالی ندارد
.
71
00:02:47,710 --> 00:02:48,778
این یک
آموزش ساده است--
72
00:02:48,844 --> 00:02:50,913
آه! آموزشی،
شما میگویید.
73
00:02:51,113 --> 00:02:53,416
مامان، تو این صدفها رو ندیدی .
74
00:02:53,482 --> 00:02:55,117
اونا خیلی نازن.
75
00:02:55,184 --> 00:02:56,719
و مال من
از همه بامزهتره.
76
00:02:56,786 --> 00:03:00,056
هر روز،
بعد از مدرسه میمانم
و به دیدنش میروم.
77
00:03:00,122 --> 00:03:01,290
او به روی من باز میشود
، مامان.
78
00:03:01,357 --> 00:03:04,160
اون این کار رو برای هر کسی انجام نمیده .
79
00:03:04,226 --> 00:03:05,828
ترمز کن، وقت
شیرجه زدنه
80
00:03:05,895 --> 00:03:09,465
به درون برکهی خرد خیالپردازانهی پدر پیرت .
81
00:03:10,232 --> 00:03:12,702
بعضی وقتها در زندگی،
باید کاری را انجام داد
82
00:03:12,768 --> 00:03:14,503
کاری که نمیخواهی
انجام بدهی،
83
00:03:14,570 --> 00:03:16,872
مثل فدا کردن
آزادی گرانبهایت
84
00:03:16,939 --> 00:03:18,441
برای ازدواج
و تشکیل خانواده
85
00:03:18,507 --> 00:03:20,142
یا سوار شدن به
موتورسیکلت برای رفتن به محل کار.
86
00:03:20,810 --> 00:03:23,713
به من نگاه کن.
من هیچوقت نمیتونم
کاری رو که میخوام انجام بدم.
87
00:03:23,779 --> 00:03:26,148
اما آیا من
به خاطرش گریه میکنم؟ نه.
88
00:03:26,215 --> 00:03:26,949
عزیزم.
89
00:03:27,016 --> 00:03:29,685
باشه، آره، اما نه
جلوی کسی.
90
00:03:29,752 --> 00:03:31,520
نکته این است که،
گاهی اوقات،
91
00:03:31,587 --> 00:03:32,955
شما باید
چیزها را کالبدشکافی کنید
92
00:03:33,022 --> 00:03:35,458
که اخیراً
عاشقش شدهاید.
93
00:03:35,524 --> 00:03:37,326
ممکن است دردناک باشد،
اما همینطور هم هست
94
00:03:37,393 --> 00:03:39,462
صندلی مورد علاقهتان
را جابهجا میکنند!
95
00:03:39,829 --> 00:03:41,230
میفهمی
، پسرم؟
96
00:03:41,297 --> 00:03:42,198
نه واقعاً.
97
00:03:42,264 --> 00:03:43,566
سخته. تو فردا میری
مدرسه.
98
00:03:43,633 --> 00:03:44,467
حالا برو بخواب.
99
00:03:44,533 --> 00:03:45,167
باشه.
100
00:03:46,002 --> 00:03:48,337
من این کار را
تحت اعتراض انجام میدهم.
101
00:03:48,871 --> 00:03:51,340
خب، یک بار دیگر،
برک خودش را پیدا کرده است
102
00:03:51,407 --> 00:03:53,075
در یک موقعیت حساس.
103
00:03:53,309 --> 00:03:55,344
او قرار است چه کار کند؟
104
00:03:55,745 --> 00:03:57,213
یه لحظه صبر کن!
فهمیدم!
105
00:03:57,580 --> 00:03:58,614
یه نفر یه بار بهم گفت
106
00:03:58,681 --> 00:04:01,150
که اگر
با تمام وجودت، آرزویی بر ستارهای داشته باشی،
107
00:04:01,217 --> 00:04:02,485
آرزویت برآورده خواهد شد.
108
00:04:02,885 --> 00:04:05,187
من تعجب میکنم که آیا این
میتواند عملی باشد.
109
00:04:05,988 --> 00:04:09,825
♪ کاش، کاش
اسمم بیل بود ♪
110
00:04:09,892 --> 00:04:14,030
♪ اما مشکل اصلی این نیست ♪
111
00:04:14,096 --> 00:04:17,667
♪ ترمز
به کمک ستارههای بالا نیاز داره ♪
112
00:04:17,733 --> 00:04:22,371
♪ تا بتونه آهنگ مورد علاقهاش رو نجات بده،
باید به آهنگ مورد علاقهاش کمک کنه ♪
113
00:04:22,438 --> 00:04:26,008
♪ بیلی میخواهد
صدفش را نجات دهد ♪
114
00:04:26,075 --> 00:04:27,610
و شاید
یک بالش کوچک،
115
00:04:27,677 --> 00:04:29,979
تا
بتونه شبا کنارم بخوابه.
116
00:04:32,014 --> 00:04:34,517
♪ صدف
117
00:04:40,723 --> 00:04:42,758
سلام، برک. من اسپونی هستم. (سلام، برک.
من اسپونی هستم.)
118
00:04:43,259 --> 00:04:44,460
چی...
کی...
119
00:04:44,694 --> 00:04:47,163
اسپونی؟ چطور
به اینجا رسیدی، اسپونی؟
120
00:04:47,363 --> 00:04:48,564
خدای من، من نمیدانم.
121
00:04:48,631 --> 00:04:50,299
من فقط یک
قاشق چوبی سخنگو هستم،
122
00:04:50,533 --> 00:04:52,301
نه از آن
قاشقهای نقرهایِ شیک و مجلسی
123
00:04:52,368 --> 00:04:53,335
مثل اون
ریکی شرودر
124
00:04:53,402 --> 00:04:54,737
با دهانش متولد شد .
125
00:04:55,204 --> 00:04:56,672
من او را در جشنواره ساندنس ملاقات کردم.
126
00:04:56,739 --> 00:04:59,608
اون پسر خیلی خوبیه...
اگه باهاش بدرفتاری نکنی.
127
00:04:59,942 --> 00:05:00,976
آیا تو او را شکست دادی؟ (آیا تو او را شکست دادی؟)
128
00:05:01,377 --> 00:05:02,244
میدونی چیه؟
129
00:05:02,778 --> 00:05:05,081
اسپونی همین الان
یه دروغ شاخدار به برک گفت.
130
00:05:05,514 --> 00:05:07,216
من اصلاً ریکی شرودر را نمیشناسم .
131
00:05:07,483 --> 00:05:08,684
شرط میبندم که او آدم خوبی است.
132
00:05:08,918 --> 00:05:10,920
اینجا چیکار میکنی؟
اومدی کمکم کنی؟
133
00:05:11,120 --> 00:05:12,855
کمکت کنم؟
داری سوپ درست میکنی؟
134
00:05:13,055 --> 00:05:14,657
نه، من
سوپ درست نمیکنم!
135
00:05:14,724 --> 00:05:16,759
دارم سعی میکنم
فردا از مدرسه
رفتن فرار کنم
136
00:05:16,826 --> 00:05:18,894
پس لازم نیست به
صدف مورد علاقهام
آسیبی برسانم .
137
00:05:18,961 --> 00:05:22,598
اممم! من عاشق
درست کردن سوپ صدف هستم.
بیا شروع کنیم.
138
00:05:22,665 --> 00:05:24,567
نه! تو باید به
من کمک کنی.
139
00:05:24,633 --> 00:05:26,402
نمیتونی از
قدرت جادوییت استفاده کنی؟
140
00:05:26,469 --> 00:05:27,570
قدرتهای جادویی؟ ها؟
141
00:05:27,903 --> 00:05:29,972
فکر میکنی اگه اسپونی
میتونست جادو کنه،
142
00:05:30,039 --> 00:05:32,208
او تمام
آن مدت را در زندان گذرانده بود؟
143
00:05:32,274 --> 00:05:32,975
زندان؟
144
00:05:33,042 --> 00:05:34,009
درست است. زندان.
145
00:05:34,076 --> 00:05:37,446
یه سری آدم بد سعی کردن
از اسپونی یه شیو بسازن.
146
00:05:38,748 --> 00:05:41,150
اسپونی میتونه
یه چیزهایی بهت بگه، رفیق.
147
00:05:43,753 --> 00:05:45,387
بذار باهات روراست
باشم، ترمز.
148
00:05:45,454 --> 00:05:46,922
من فقط
یه آدم خوششانس سابقم
149
00:05:46,989 --> 00:05:49,558
از یک
محصول غذایی کودکان که دیگر تولید نمیشود.
150
00:05:49,759 --> 00:05:51,227
قضیه این بود که...
151
00:05:51,927 --> 00:05:53,429
تعدادی از کودکان
زخمی شدند.
152
00:05:53,496 --> 00:05:55,264
واقعاً؟ چند تا؟
153
00:05:55,464 --> 00:05:57,733
تمام کودکانی
که از این محصول استفاده کردند
، آسیب دیدند، ترمز،
154
00:05:57,800 --> 00:05:59,335
اما این نه
اینجا است و نه آنجا.
155
00:05:59,401 --> 00:06:01,837
نکته این است که،
وقتی گرما فروکش کرد،
156
00:06:01,904 --> 00:06:03,672
یکی باید
این بار را به دوش میکشید.
157
00:06:04,140 --> 00:06:06,876
چرا قاشق نه؟
او هیچ احساسی ندارد
.
158
00:06:06,942 --> 00:06:09,278
این
حس غالب در آن زمان بود.
159
00:06:09,545 --> 00:06:11,147
وای، چه
داستان غمانگیزی!
160
00:06:11,380 --> 00:06:14,150
اما نمیبینم
چطور داره
به مشکلم کمک میکنه!
161
00:06:14,450 --> 00:06:16,118
نه، اسپونی
هم این کار را نمیکند.
162
00:06:16,485 --> 00:06:18,621
اوه، خب، فکر کنم
بهتره برگردم
به آلفا ۷
163
00:06:18,687 --> 00:06:19,789
و
پیامهای من را بررسی کن.
164
00:06:19,855 --> 00:06:22,858
شاید ناشران
در مورد خاطرات من تماس گرفته باشند.
165
00:06:22,925 --> 00:06:24,794
بعداً، هیچکدام.
166
00:06:24,860 --> 00:06:25,995
خداحافظ، اسپونی.
167
00:06:26,061 --> 00:06:28,230
خب، این
اتلاف وقت بود.
168
00:06:28,297 --> 00:06:29,932
فکر کنم
خداحافظی با ترمز باشه،
169
00:06:29,999 --> 00:06:31,734
مرد شاد و بیخیال
شهر،
170
00:06:31,801 --> 00:06:35,304
و سلام برک،
قاتل بیرحم
صدفها!
171
00:06:42,278 --> 00:06:44,980
♪ بیدار شو، ترمز کن،
خوابآلود ♪
172
00:06:45,047 --> 00:06:47,550
♪ روز
روشن و جدید است ♪
173
00:06:47,616 --> 00:06:49,952
♪ باسن کبابیتو
از رختخواب بیرون بیار ♪
174
00:06:50,019 --> 00:06:53,455
♪ یه موضوع کوچیک هست
که باید باهات در میون بذارم ♪
175
00:06:53,522 --> 00:06:55,090
خیلی خب،
تو کی هستی؟
176
00:06:55,157 --> 00:06:56,859
اسم واقعی من
جفری است،
177
00:06:56,926 --> 00:07:00,362
اما تو مرا
... واندربرد خطاب خواهی کرد.
178
00:07:00,429 --> 00:07:01,597
بگذار حدس بزنم.
179
00:07:01,664 --> 00:07:03,065
تو اینجایی
که سوپ درست کنی.
180
00:07:03,132 --> 00:07:05,868
یه دقیقه صبر کن.
کسی اینجا اومده؟
181
00:07:05,935 --> 00:07:07,736
خودش را اسپونی صدا میزند؟
182
00:07:07,803 --> 00:07:09,238
آره. نصف شب اینجا بود.
183
00:07:09,305 --> 00:07:12,374
از دوران
زندانش برایم گفت .
184
00:07:14,143 --> 00:07:15,845
اسپونی هرگز
زندانی نشد.
185
00:07:15,911 --> 00:07:18,647
او این داستان را سر هم کرد
تا قرارداد فروش کتابش را ببندد.
186
00:07:18,714 --> 00:07:19,949
این ساختگی است.
187
00:07:20,015 --> 00:07:22,518
اسمش اسپونی نیست.
کلود هست.
188
00:07:22,585 --> 00:07:25,821
او مثل خودم چوببر است .
189
00:07:25,888 --> 00:07:27,289
اما او یک قاشق است.
190
00:07:27,356 --> 00:07:29,058
البته که
او الان یک قاشق است،
191
00:07:29,124 --> 00:07:31,994
اما یه زمانی شاگرد چوببر من بود .
192
00:07:32,061 --> 00:07:35,064
یک روز، در حالی که من
در حال لذت بردن از چیزی بودم
193
00:07:35,130 --> 00:07:37,132
زنان
روستا...
194
00:07:37,199 --> 00:07:39,301
کلود
تیزترین تبر مرا دزدید
195
00:07:39,368 --> 00:07:42,004
و بزرگترین درخت
جنگل را قطع کرد .
196
00:07:42,071 --> 00:07:42,872
ها؟! (Hah!)
197
00:07:42,938 --> 00:07:44,874
درخت
روی خانهی
یک جادوگر افتاد.
198
00:07:44,940 --> 00:07:49,511
در خشم خود،
کلود را
به یک قاشق سخنگو تبدیل کرد.
199
00:07:49,712 --> 00:07:52,047
چی؟ چرا
برایش قاشق درست کرد؟
200
00:07:52,114 --> 00:07:54,884
از کجا باید بدونم؟ به
نظرت من شبیه
جادوگرام؟
201
00:07:54,950 --> 00:07:58,520
نه. تو هم خیلی شبیه چوببرها نیستی
.
202
00:07:58,587 --> 00:08:01,690
اگر اجازه بدهید
حرفم را تمام کنم،
به آن میرسم.
203
00:08:01,757 --> 00:08:03,525
میبینی، وقتی
جادوگر کشف کرد
204
00:08:03,592 --> 00:08:06,762
که تبر من بود
که خانهی ییلاقیاش را خراب کرد،
205
00:08:06,829 --> 00:08:08,631
او مغز من را
در بدن قرار داد
206
00:08:08,697 --> 00:08:10,332
از این
پرنده کوچک زشت.
207
00:08:10,399 --> 00:08:12,935
آه، رفیق،
خودتو
دست کم نگیر.
208
00:08:13,002 --> 00:08:14,970
به نظر من تو
خیلی خوشتیپی.
209
00:08:15,037 --> 00:08:17,106
این را به زنان
روستای من بگو.
210
00:08:17,172 --> 00:08:18,107
تنها چیزی که
همیشه به من میگویند این است که،
211
00:08:18,173 --> 00:08:20,576
«هی! برو گمشو،
پرنده کوچولو.»
212
00:08:20,643 --> 00:08:22,611
تو دیگه نمیتونی
ما رو خوشحال کنی.»
213
00:08:22,678 --> 00:08:24,046
بهت میگم، مون امی،
214
00:08:24,113 --> 00:08:25,848
وقتی با یک زن واقعی بودی ،
215
00:08:25,915 --> 00:08:28,450
راضی کردن
یک پرنده کوچک سخت است.
216
00:08:28,517 --> 00:08:29,852
میدونی دارم
در مورد چی حرف میزنم؟
217
00:08:29,919 --> 00:08:32,021
نه، من نمیفهمم در مورد
چی
حرف میزنی،
218
00:08:32,087 --> 00:08:34,390
و از همه مهمتر،
واقعاً برایم مهم نیست.
219
00:08:34,590 --> 00:08:38,027
چرا ستارهها نمیتوانند کسی را
که در سطح [مناسب] باشد،
برای من بفرستند ؟
220
00:08:38,093 --> 00:08:40,930
کسی میتونه به ترمز کمک کنه
تا صدفش رو نجات بده؟!
221
00:08:40,996 --> 00:08:42,431
اما، البته.
222
00:08:42,498 --> 00:08:44,400
و اینکه هر کسی من هستم...
223
00:08:44,967 --> 00:08:46,135
واندربرد!
224
00:08:46,201 --> 00:08:47,269
آره، آره. (Aye, ayla.)
225
00:08:47,336 --> 00:08:47,903
این درست است.
226
00:08:47,970 --> 00:08:49,038
میبینی،
جادوگر به من گفت
227
00:08:49,104 --> 00:08:51,206
میتوانم
بدن شگفتانگیزم را پس بگیرم
228
00:08:51,273 --> 00:08:54,009
اگر
با برآورده کردن آرزوهایشان به ۱۰۰ نفر کمک کرده باشم.
229
00:08:54,643 --> 00:08:56,812
تو، دوست من،
شماره ۱۰۰ هستی.
230
00:08:57,046 --> 00:08:58,314
وای! واقعاً؟
231
00:08:58,380 --> 00:08:59,715
معاملهی خیلی خوبیه، ها؟
232
00:08:59,782 --> 00:09:01,717
تو صدفت رو بردار،
من بدنم رو،
233
00:09:01,784 --> 00:09:03,819
و خانمها
لذت میبرند.
234
00:09:04,019 --> 00:09:05,421
خب، منتظر چی هستیم ؟
235
00:09:05,487 --> 00:09:07,556
تو میدونی
من چی میخوام.
بیا انجامش بدیم رفیق!
236
00:09:07,623 --> 00:09:10,826
اوی، اوی. من فقط باید
آهنگ آرزوهای کوچکم را بخوانم،
237
00:09:10,893 --> 00:09:11,994
و ما در حال تجارت هستیم.
238
00:09:12,061 --> 00:09:17,099
♪ واندربرد امروز آمده
تا آرزویت را برآورده کند ♪
239
00:09:17,166 --> 00:09:19,702
♪ آرزویی که کردی
برآورده میشه ♪
240
00:09:19,768 --> 00:09:22,838
♪ به محض اینکه آهنگم
تموم شد-- ♪
241
00:09:22,905 --> 00:09:23,872
آآآه!
242
00:09:23,939 --> 00:09:25,774
باور نمیکنم که
تو این کار را کرده باشی!
243
00:09:25,841 --> 00:09:26,608
چه کار کرد؟
244
00:09:26,675 --> 00:09:28,744
تو جفری رو خوردی!
منظورم اینه که، واندربرد!
245
00:09:28,811 --> 00:09:30,112
او داشت به
من کمک میکرد.
246
00:09:30,179 --> 00:09:32,982
حدود دو ساعت دیگه دنبالم بیا .
دوباره میبینیش.
247
00:09:33,048 --> 00:09:35,718
هرچند، ممکن است خیلی هم عالی به نظر نرسد
. ها!
248
00:09:35,784 --> 00:09:38,620
اوه... خب، این
آخرین فرصت من بود.
249
00:09:38,687 --> 00:09:40,923
فکر کنم الان باید
برم مدرسه
250
00:09:40,990 --> 00:09:42,391
و یک صدف بزنید.
251
00:09:42,458 --> 00:09:45,995
میشه لطفا در مورد اون صدف بدبو خفه شی ؟
252
00:09:46,061 --> 00:09:47,262
تمام هفته داشتی غر میزدی
.
253
00:09:47,329 --> 00:09:48,597
تو نمیفهمی
. (You do n't understand.)
254
00:09:48,797 --> 00:09:50,332
کشتن
برای شما آسان است.
255
00:09:50,733 --> 00:09:52,768
من، از
سوی دیگر،
256
00:09:52,835 --> 00:09:54,436
من از نوع حساس هستم
.
257
00:09:54,503 --> 00:09:55,204
برای شما خوب است.
258
00:09:55,270 --> 00:09:56,538
جفری.
259
00:09:56,605 --> 00:09:59,241
این باعث شد یه کم جا باز بشه.
بریم یه چیزی بخوریم.
260
00:10:00,042 --> 00:10:02,344
سلام مامان،
سلام، بابا کجاست؟
261
00:10:02,411 --> 00:10:03,879
اوه، اون
تو صندوق عقب
ماشینه.
262
00:10:03,946 --> 00:10:04,513
چی؟
263
00:10:04,813 --> 00:10:07,249
فقط به ۵ دقیقه وقت برای خودم نیاز داشتم .
264
00:10:07,983 --> 00:10:10,152
مامان،
میشه الان بیام
بیرون؟
265
00:10:10,219 --> 00:10:11,954
آیا ۵ دقیقه شده است ؟
266
00:10:12,021 --> 00:10:13,389
نه، خانم. (No, Madam.)
267
00:10:14,223 --> 00:10:16,325
کسی به صندلی من
دست زده
؟!
268
00:10:16,392 --> 00:10:17,459
اوه، به خاطر
خدا. (or: به خاطر خدا.)
269
00:10:17,526 --> 00:10:19,795
میخوای
با بیل
بزنم تو سرش ؟
270
00:10:19,862 --> 00:10:21,363
من یکی دارم.
توی کامیونمه.
271
00:10:21,430 --> 00:10:22,631
بهش نزدیک نشو. (یا: بهش نزدیک نشو .)
272
00:10:22,698 --> 00:10:24,400
او فقط
کمی استراحت دارد.
273
00:10:24,466 --> 00:10:26,902
خودت باش.
قرار نبود
ازت هزینه بگیرم.
274
00:10:26,969 --> 00:10:28,003
بگو، داره
دیر میشه.
275
00:10:28,070 --> 00:10:29,905
شما پسرها نباید عجله کنید و
به مدرسه بروید؟
276
00:10:29,972 --> 00:10:32,541
آره.
مامان، ممنون که یادم انداختی.
277
00:10:32,775 --> 00:10:33,709
بیا، زوراک.
278
00:10:36,512 --> 00:10:37,913
آآآه! لوتر!
279
00:10:37,980 --> 00:10:38,747
لوتر؟
280
00:10:38,814 --> 00:10:40,349
اوه، درسته.
ادب من کجا رفته؟
281
00:10:40,582 --> 00:10:42,885
زوراک، مامان، لوتر.
لوتر، زوراک، مامان.
282
00:10:42,951 --> 00:10:45,721
حالا با من حرف بزن، لوتر!
اینجا چیکار میکنی؟
283
00:10:46,488 --> 00:10:48,390
میگی
از مدرسه اخراج شدی؟
284
00:10:48,457 --> 00:10:50,626
الان فرار کردی
و به کمک من نیاز داری؟
285
00:10:50,692 --> 00:10:52,528
وای. اون خیلی بزرگه. (Wow. He's big big.)
286
00:10:52,594 --> 00:10:54,263
حالا میفهمم چرا
نمیخواستی او را بکشی.
287
00:10:54,329 --> 00:10:55,798
چطوره با این دستگاه شوکر بزنمش ؟
288
00:10:58,834 --> 00:11:00,369
نمیذارم بهت
آسیبی بزنه، لوث.
289
00:11:00,436 --> 00:11:01,770
چطور میتونم
کمکت کنم، رفیق؟
290
00:11:03,005 --> 00:11:04,773
ماشین لازم داری؟
از مامانم میپرسم.
291
00:11:04,840 --> 00:11:06,675
مامان، لوتر میتونه
از ماشین استفاده کنه؟
292
00:11:06,742 --> 00:11:08,610
اوه، البته. کلیدها
توی سوئیچ استارت هستند.
293
00:11:08,877 --> 00:11:09,945
همه چی روبراهه،
لوتر.
294
00:11:10,245 --> 00:11:12,081
وقتی به پناهگاه رسیدی به من زنگ بزن .
295
00:11:12,147 --> 00:11:13,315
تو راهش رو بلدی،
مگه نه؟
296
00:11:15,751 --> 00:11:17,719
بابا: مامان، پنج دقیقه شد ؟
297
00:11:17,920 --> 00:11:20,322
ساعتم را نمیبینم.
اینجا تاریک است.
298
00:11:21,023 --> 00:11:23,992
چرا داریم رانندگی میکنیم؟
آیا قرار است بستنی بخریم؟
299
00:11:28,297 --> 00:11:29,998
لوتر،
صندلی من رو جابجا کردی؟
300
00:11:31,233 --> 00:11:32,434
رئیس من،
لوتر--
301
00:11:32,501 --> 00:11:34,536
کسی
آن را به هم زده است.
آیا تو بودی؟
302
00:11:36,605 --> 00:11:38,040
مطمئن نیستم
که بهت اعتماد دارم یا نه.
303
00:11:38,107 --> 00:11:39,775
تو همیشه تو کارت تقلب میکنی .
304
00:11:39,842 --> 00:11:41,543
زیرنویس توسط
گروه سرگرمی ترنر امکانپذیر شد
305
00:11:41,610 --> 00:11:43,779
زیرنویس توسط موسسه ملی
زیرنویس
--www.ncicap.org--
306
00:11:44,305 --> 00:12:44,928